✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
حرف زدن راجع به دیگران


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



 ﺩﺭ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﻣﺮﺩ ﻓﺎﺳﻘﻰ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺣﺘﻀﺎﺭ ﻭﺻﯿّﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺮﯾﺪ ﻧﺠﻒ ﺍﺷﺮﻑ ﺩﻓﻦ ﮐﻨﯿﺪ ﺷﺎﯾﺪ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺑﯿﺎﻣﺮﺯﺩ ﻭ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﯿﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﺒﺨﺸﺪ.
ﭼﻮﻥ ﻭﻓﺎﺕ ﮐﺮﺩ ﻗﻮﻡ ﻭ ﺧﻮﯾﺸﺎﻥ ﺍﻭ ﺣﺴﺐ ﺍﻟﻮﺻﯿّﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻏﺴﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﮐﻔﻦ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﻮﺗﻰ ﮔﺬﺍﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺴﻮﻯ ﻧﺠﻒ ﺣﻤﻞ ﮐﺮﺩﻧﺪ .
ﺷﺐ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺧﺪّﺍﻡ ﺣﺮﻡ ﺧﻮﺩ ﺁﻣﺪﻧﺪ، ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﻧﻌﺶ ﯾﮏ ﻓﺎﺳﻖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﺠﻒ ﺩﻓﻦ ﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺮﻭﯾﺪ ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺷﻮﯾﺪ ! ﻭ ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺭ ﻣﻦ ﺩﻓﻦ ﮐﻨﻨﺪ .
ﻓﺮﺩﺍ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺧﺪّﺍﻡ ﺣﺮﻡ ﻣﻄﻬّﺮ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﻧﺠﻒ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻧﺪ، ﮐﻪ ﻧﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﻌﺶ ﺁﻥ ﻓﺎﺳﻖ ﺭﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪ، ﻫﺮ ﻗﺪﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﮐﺴﻰ ﺭﺍ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻧﺪ .
ﺷﺐ ﺑﻌﺪ ﺑﺎﺯ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻓﺎﺳﻖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺷﺐ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﻧﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﻣﯿﺂﯾﻨﺪ، ﺑﺮﻭﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻘﺒﺎﻝ ﺍﻭ، ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻋﺰّﺕ ﻭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺟﺎﻫﺎ ﺩﻓﻦ ﮐﻨﯿﺪ . ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺁﻗﺎ ﺷﺐ ﻗﺒﻞ ﻓﺮﻣﻮﺩﯾﺪ ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﺣﺎﻻ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﺋﯿﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺟﺎ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ ! ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺁﻧﻬﺎﯾﻰ ﮐﻪ ﻧﻌﺶ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﺷﺐ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﻋﺒﻮﺭﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﮐﺮﺑﻼ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﺑﺎﺩ ﻭﺯﯾﺪ ﺧﺎﮎ ﻭ ﻏﺒﺎﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﮐﺮﺑﻼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﺍﻭ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﮐﺖ ﺧﺎﮎ ﮐﺮﺑﻼ ﻭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﺟﻤﯿﻊ ﺗﻘﺼﯿﺮﺍﺕ ﺍﻭ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺁﻣﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺎﻟﺶ ‍ ﮔﺮﺩﺍﻧﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

حسین جان…!
غبار ماتم تو آبرو بمن بخشید …
به عالمى ندهم این غبار ماتم را …!

پی ﻧﻮﺷﺖ :
ﺗﺤﻔﻪ ﺍﻟﻤﺠﺎﻟﺲ - ﺍﻧﻮﺍﺭ ﺁﺳﻤﺎﻧﻰ ﺹ ۱۰۴اللهم الرزقنا زیاره الحسین فی الدنیا و شفاعت الحسین فی الاخره 

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




عبید بن زرارة مى‏ گوید:
از امام صادق(ع)پرسیدم: یک درهم از مال یتیم خوردن، بزرگ‏تر است یا ترک نماز؟ حضرت فرمود: ترک نماز. عرض کردم: شما ترک نماز را از گناهان کبیره به حساب نیاوردید. حضرت فرمود: اولین چیزی که از گناهان کبیره برایت گفتم چه بود؟ عرض کردم: کفر به خداوند. فرمود: همانا ترک کننده نماز کافر است.( الکافی ج : 2 ص : 278)
  رسول خدا (ص)
کسی که نماز را عمدا و بدون علت ترک کند از امان خدا و رسولش دور خواهد بود.
عیون‏أخبارالرضا(ع) ج : 1 ص : 285

 رسول خدا( ص)
فاصله کفر و بندگی ترک نماز است .
بحارالأنوار ج : 79 ص : 202

 رسول خدا (ص)
ترک کننده نماز در تورات و انجیل و زبور و قرآن مورد لعنت قرار گرفته و به زبان جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و محمد (ص ) ملعون است.
الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى، ص: 294
 امام صادق علیه السلام:

 کسی که در انتظار امام دوازدهم (ع) است ،
همانند کسی است که شمشیر را در رکاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برهنه کرده و از او دفاع میکند.

  بحارالانوار جلد 52 صفحه 129

موضوعات: روایات  لینک ثابت




نشسته ام رو بروي عظمتت، پشت به گذشته پر غفلتم. در ميان آدم هاي غريبه ي شهر، در پيچ و تاب گرفتاري هاي هر روزه و خوشبختي هاي چموش. خو كرده بودم به آدمك هاي رنگي وكابوس هاي تكراري، برق نگاه تو خوابهايم را ربود، پرده هايم را كنار زد. باران شدي به خاطرات گل آلودم. شستي، رفتي، روبيدي. و من بي گذشته ي تاريكم، بي امروز بي بارم بي فرداي متوهمم ، روبروي توام…

شانه هايم به دستهاي تو عادت كرده است، عطشم را زمزم چاه تو خاموش ميكند، چشمانم به نور گنبد فيروزه اي تو بينا مي شود و صداي اذان و دعاي تو هوشيارم ميكند. زمزمه ميكنم نام تو را همنواي پير مرد عبا به دوش: السلام عليك يا حجه ابن الحسن(عج)… ويك جهان استغاثه ميشوم چون دخترك 10 ساله چه عاجزانه رو به تو مي كند! و چه كودكانه ميخواندت: «قلكم را ميشكنم براي كبوترانت، آرام كن درد مادر را»…

و ميدانم كه صدايش را ميشنوي، ميشنوي كه صداي “الله اكبر” بر آن گواه مي شود. ومن كجاي اين عالم پريشانم؟ اين جهان التماس و نياز؟ من كه هيچ ندارم براي پيشكش قدمت غير گذشته و امروز و فرداي به فنا رفته ام، به چه بخوانمت اي آفتاب پرده نشين؟

اي روح ملكوتي عشق! اي، همه پناه دردهاي شهر! به تنهايي خدايت سوگند، تنهايم! آواره ام به ويرانه هاي گناه و گريخته ام از درخواست هاي اين دل بي سامان.

كوله پشتي ام را تنهايي و غربتم پر كرده بود، سنگين بود شانه هايم از غم و درد. رهسپارم كردند به خانه تو، سيرم از ترس هاي پي در پي، گرمم از عذاب وجودي خود، فقط يك سقف ميخواهم كه پناهم شود به روزهاي طوفاني….. و امروز پر ابر است و سياه…..

صداي پاي طوفانست …مرا در ياب.

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




۴۰درس در۹۰سالگی


“رجینابرت ، مقاله نویس۹۰ساله ،اوهایو”

این ۴۰ درسی را که آموخته است،

به مناسبت 90 سالگی خود مینویسد:

۱ـ زندگی مهربان نیست،

اما بازهم خوب است.

۲ـ وقتی شک داری،

قدم بعدی را کوتاه تر بردار.

۳ـ زندگی کوتاه تراز آن است که

برای نفرت ازکسی وقت صرف کنی.

۴ـ شغل تو وقتی بیمار باشی

به فکر تو نخواهد بود.

اما دوستان و والدین ات چرا.

با آنها در تماس باش.

۵ـ هرماه اقساط خود را به موقع پرداخت کن.

۶ـ لازم نیست در هربحثی برنده باشی.

۷ـ با دیگران همدردی کن.

این خیلی بهتر از آن است که تنهایی گریه کنی.

۸ـ هرکسی رو همان طور که هست بپذیر.

۹ـ پس انداز برای دوران پیری را با اولین چک حقوقت شروع کن.

۱۰ـ وقتی نوبت مشکلات میرسد،

مقاومت بیهوده است،

بامسایل روبرو شو.

۱۱ـ باگذشته ات آشتی کن

تا امروزت را خراب نکند.

۱۲ـ بد نیست گاهی بچه هایت ببینند

که گریه می کنی.

۱۳ـ زندگی ات را بادیگران مقایسه نکن.

از کجا می دانی آنها درچه وضعیتی هستند.

۱۴ـ اگر قرار است رابطه ای پنهان بماند،

درگیرش نشو.

۱۵ـ هرچیزی ممکن است در یک چشم به هم زدن تغییرکند،

اما ناراحت نباش،خدا پلک نمی زند.

۱۶ـ نفس عمیق بکش،

آرام ترمی شوی.

۱۷ـ ازهرچه مفید،زیبا یا لذت بخش نیست،

دست بردار.

۱۸ـ هر اتفاقی که واقعا به تو فشار می آورد،

تو را قوی تر می کند.

۱۹ـ برای آنکه کودکی خوبی داشته باشی،

هیچ وقت دیر نیست.

۲۰ـ وقتی قرار است به دنبال کسی بروی که دوستش داری،

نگو"نه".

۲۱ـ شمع روشن کن،

ملحفه ها رو نوکن،

دل انگیزترین لباس راحتی ات رو بپوش،

برای زمان خاصی نگه اش ندار،

همین امروز زمان خاص فرا رسیده.

۲۲ـ آمادگی کافی است،

دل را به دریا بزن.

۲۳ـ هیچ کس جز خودت مسوول خشنودی تو نیست.

۲۴ـ هرمشکلی که برایت پیش آمد،

بگو آیا پنج سال بعد هم این مساله برایم مهم است؟

۲۵ـ همیشه زندگی رو انتخاب کن.

۲۶ـ بخشنده باش.

۲۷ـ آنچه دیگران درباره تو فکر می کنند،

به تو مربوط نیست.

۲۸ـ زمان همه چیز رو درست می کند،

به زمان وقت بده.

۲۹ـ اوضاع هر چقدر بد یا خوب باشد،

تغییر خواهد کرد.

۳۰ـ خیلی جدی نباش.

۳۱ـ به معجزه اعتقاد داشته باش.

۳۲ـ قدر پدر و مادرت رابدان.

۳۳ـ زندگی را بررسی نکن،

کارت را بکن

و بیشترش را هم همین حالا.

۳۴ـ فرزندانت فقط یک دوران کودکی دارند.

۳۵ـ اگر مشکلات خود را تلنبار کنیم،

مشکلات خود را بزرگتر می کنیم.

۳۶ـ حسادت اتلاف وقت است،

همین حالا هر چیزی را که نیاز داشتید، دارید.

۳۷ـ بهترین پیشامد هنوز در راه است.

۳۸ـ مهم نیست چه احساسی داری،

بلند شو ، لباس بپوش و شروع کن.

۳۹ـ رها باش.

۴۰ـ زندگی فراز و فرود نیست،

نعمت است.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

از بین بردن گمراه کننده

مردی برای امام حسن -ع-هدیه ای آورده بود، امام به او فرمودند: در مقابل هدیه ات کدامیک از این دو را می خواهی، بیست برابر هدیه ات -بیست هزار درهم- بدهم یا بابی از علم را برایت بگشایم، که بوسیله آن بر فلان مرد که ناصبی و دشمن خاندان ما است غلبه پیدا کنی و شیعیان ضعیف الاعتقاد آبادی خود را از گفتار او نجات دهی، اگر آنچه بهتر است انتخاب کنی من هم بین دو جایزه جمع می کنم -یعنی بیست هزار درهم و باب علم-.در صورتیکه در انتخاب اشتباه کنی به تو اجازه می دهم که یکی را برای خود بگیری!

عرض کرد: ثواب من در اینکه ناصبی را مغلوب کنم و شیعیان ضعیف را هدایت و از حرفهای او نجات بدهم آیا مساوی است با همان بیست هزار درهم؟ فرمود: آن ثواب بیست هزار برابر بهتر از تمام دنیاست. عرض کرد: در این صورت چرا انتخاب کنم آن قسمتی را که ارزشش کمتر است، همان باب علم را اختیار می نمایم.

امام فرمود: نیکو انتخاب کردی؛ باب علمی که وعده داه بود تعلیمش نمود و بیست هزار درهم را نیز اضافه بعه او پرداخت، و او از خدمت امام مرخص شد.

در آبادی با آن مرد ناصبی بحث کرد و او را مجاب و مغلوب نمود. این خبر به امام رسید، و روزی اتفاقا شرفیاب خدمت امام شد، امام به او فرمود: هیچکس مانند تو سود نبرد، هیچکس از دوستان سرمایه ای مثل تو بدست نیاورد، زیرا در درجه اول دوستی خدا، دوّم دوستی پیامبر و علی -ع- سوم دوستی عترت و ائمه، چهارم دوستی ملائکه، پنجم دوستی برادران مؤمنت را بدست آوردی، و به عدد هر مؤمن و کافر پاداشی هزار برابر بهتر از دنیا نصیبت شد، بر تو گوارا باشد.)۱)

۱. داستانها و پندها ۴/۹۱- احتجاج طبرسی ص ۶

منبع : یکصد موضوع ۵۰۰ داستان ، ج۱ ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر ناصر

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




 

چون بپا شد مجلسی از عالمان

عالمان کیش های آن زمان


هم مسیحی هم نصارا هم یهود

عده ای زرتشت و بودا نیز بود


هرکسی گوید سخن چندین و چند

جمله در اثبات آئین خودند


هرکه دور خود به پا کرده بساط

گوید از پیغمبرش از معجزات


هرکه گوید دین من افضل تر است

رهبرم از میرتان قدری سر است


ناگهان مردی بپا شد از میان

گفت از دین کلیمم مردمان


او عصا را اژدها بنموده است

نیل را با آن عصا بگشوده است


صاحب نور و ید بیضاست او

با خدا در وادی سیناست او


کرده صحبت با خداوند کریم

نام او از این سبب گشته کلیم


زد یکی در آن میان بر او نهیب

بود بر دستان او نقش صلیب


اخم را درهم نمود از جای خواست

گفت موسی گرچه دینش از خداست


لیک عیسی مرده را جان می دهد

بر تن بیمار درمان می دهد


کور را با دست خود بینا کند

روح را در سینه گل جا کند


تک به تک هرکس کلامی ساز کرد

حرفی از آئین خود ابراز کرد


ناگهان روشن دلی فریاد کرد

جذبه ای در آن میان ایجاد کرد


گفت ای مردم ندارم ادعا

لیک دارم صحبتی من با شما


می کنم وصف یکی مرد عرب

تا دهانها وا بماند از عجب


مردی از جنس نبی از جنس نور

شد خدا با چهره او در ظهور


او دریده اژدها در کودکی

در دلش ترسی نباشد اندکی


با همه پیغمبران او بوده یار

لیک با احمد شده او آشکار


قدرت دادار و شمشیر خداست

الغرض گویم که او شیر خداست


او برای دین هزاران زخم خورد

او در قلعه به روی دست برد


دست او بر حلقه ی در تا فتاد

لرزه ای بر قلعه ی خیبر نهاد


درب سنگی را ز جایش کند او

دور تر از جای خود افکند او


او پسر عم رسول کبریاست

به به او داماد ختم الانبیاست


فاطمه دخت پیمبر را نگر

گشته بهر نام آقایم سپر


در شب هجرت که سیل مشرکین

از برای قتل ختم المرسلین


بود دور خانه با شمشیرها

اوست که خفته بجای مصطفی


دست او را خاتم پیغمبران

به همه یاران خود داده نشان


احمد آنجا گفته با لحنی مبین

اوست بعد من امیرالمومنین


گرچه غصب حق او کرده عدو

آسمان در ابر کی گردد فرو


دشمن او حاصل کار خطاست

انعقاد نطفه ی او از زناست


ای که دم از حضرت عیسی زدی

گو که آیا گرد کعبه آمدی


روی آن خورده شکافی رو ببین

پرس از من از چه گشته اینچین


مادر آقای ما با حمل خود

در طواف خانه ی دلدار شد


چونکه وقت وعده اش آغاز شد

در نه آن دیوار از هم باز شد


مادر عیسی نگر چون زد قدم

بهر وضع حمل رفت سوی حرم


ناگهان پیک آمد از سوی خدا

گفت مریم مادر عیسای ما


گرچه طفلت مرد بالا منصبی ست

رو برون این خانه زایشگاه نیست


کعبه زایشگاه شاهنشاه ماست

فرق آقای من و تو تا کجاست


نعره ای زد بر یهودی همچو شیر

آن یل روشن دل و والا ضمیر


گفت گر موسی یدش بیضا بود

گر عصایش رخنه در دریا بود


خالق موسی تو ارباب ماست

ذکر او سر منشأ اعجازهاست


شاه من در جنگ ها کرار بود

تیغ او بران و آتشبار بود


ضربه هایش کوه از جا می کند

چون چمن از دشمنان سر می زند


سیل دشمن را کند دود و سراب

وای خشم او عذاب اندر عذاب


لافتی گفته به او رب کبار

تیغ او لا سیف الا ذوالفقار


آب می شد زهره دشمن اگر

دستمال زرد می بست او به سر


ذوالفقار او همیشه خون چکان

کس نبود از ضربه هایش در امان


با همین خشم با همین جنگ آوری

با همین نیروی دست صفدری


می برد بهر یتیمان عرب

روی دوشش هر شبی نان و رطب


با همین جاه و مقام و اقتدار

طفل را می کرد بر پشتش سوار


لیک موسی تا که با یک ضربه مشت

از میان قبتیان یک مرد کشت


در خطر گشت و برای جان خود

در فرار از مرمان شهر خود


گر که موسی بحر را بگشوده است

شاه من شق القمر بنموده است


شاه من خالق بر این ارض و سماست

بهر موسای تو مانند خداست


اینکه من گفتم نمی از بحر بود

قطره ای از بیکران دهر بود


گر کسی گوید که حرفم نا رواست

این همه مدح و ثنا بی محتواست


گر رود بیند به انجیل و زبور

یا کند تورات موسی را مرور


تا ببیند حرفهایم بوده راست

نام مولای من آنجا ایلیاست


شد چو کشتی در دل دریا اسیر

نوح را دست علی شد دستگیر


در دل ماهی چو یونس جا گرفت

دست سوی همسر زهرا"س” گرفت


چونکه در دل داشت مهر بوالحسن

بهر ابراهیم آتش شد چمن


باب زینب باب کلثوم و حسین

باب محسن فاتح بدر و حنین


بر هزاران موسی و عیسی سر است

پای او بر شانه ی پیغمبر است


در ظهور مهدی آل عبا

می کند عیسی به ایشان اقتدا


هیچ کس با مرتضی هم سنگ نیست

چون خدا در عالم هستی یکی ست

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




بگذر ز علم رسمی، که تمام قیل و قال است

من و درس عشق ای دل! که تمام وجد و حال است


ز مراحم الهی، نتوان برید امید

مشنو حدیث زاهد، که شنیدنش وبال است


طمع وصال گفتی که به کیش ما حرام است

تو بگو که خون عاشق، به کدام دین حلال است؟


به جواب دردمندان، بگشا لب ای شکرخا!

به کرشمه کن حواله، که جواب صد سوال است


غم هجر را بهائی، به تو ای بت ستمگر

به زبان حال گوید که زبان قال لال است



اشعار شیخ بهائی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بر همه عالم ، تهنیت بادا ، جشن پیوند ِ، حیدر و زهرا

جشن پیوند دو نور داور است ، جشن وصل دو گل پیغمبر است

جشن رحمت ، جشن نور است ، غم امشب از ، هر دل دور است

این عروسی به همه مبارک باد ، جان فدای این عروس و این داماد

تهنیت بگو به شخص پیغمبر ، با گل خنده و با یک قلب شاد

تهنیت یا سیدی یا مصطفی


گل بریزد از ، جنت الاعلا ، بر سر حیدر ، بر سر زهرا

هر مَلَک محو ِ تجلای حیدر ، حوریان به دور زهرای اطهر

دل ِ عالم ، شده شیدا ، بَه بَه ، به این ، جشن زیبا

ای خوشا کسی که هر دم میکند ، روی دل سوی علی و فاطمه

باشد از عنایت خاص ایزد ، سائل کوی علی و فاطمه

تهنیت یا سیدی یا مصطفی


شکر للّه ما ، غرق آواییم ، عبد مولاییم ، عبد زهراییم

فقر ما و فضل و جود و احسان ها ، هر چه داریم بُوَد از لطف آن ها

ای بر روی ، لب ذکرتان ، جان ها فدای راهتان

ای بُوَد سعادت ما پیروان ، که شویم یاور عترت و قرآن

میرسد روز ظهور انشاءالله ، از عنایت خداوند منّان

العجل یا حجت بن العسگری

موضوعات: خانواده آسمانی  لینک ثابت




 

قدّ و بالاي علي از چشم زهرا ديدني‌ست

واي‌! وقتي مي‌رسد دريا به دريا ديدني‌ست

 

ماه در امواج دریا ديدني تر مي‌شود

قدر زهرا با علي فهميدني تر مي‌شود

 

 

موضوعات: خانواده آسمانی  لینک ثابت




ستاره ها همه بیتاب دیدن داماد

گرفته‌اند حسودان کوردل، غمباد

 

وضو گرفته و با احترام باید گفت

جناب حضرت داماد، شاخه ی شمشاد

 

تمام آ ینه های مدینه غش کردند

نگاه فاطمه تا در نگاهشان افتاد

 

کلیدباغ جنان را خدا ،مراسم عقد

به این عروس سرسفره زیر لفظی داد

 

ترانه ی لب داود خوش صدا این است

علی و فاطمه ، پیوندتان مبارکباد.

 

 

سالروز پیوند عروس آسمانی خدا با امیرالمومنین بر شما مبارک.

موضوعات: خانواده آسمانی  لینک ثابت




آسمان میخواند امشب قدسیان دف میزنند

حوریان کِل می کشند و خاکیان کف می زنند

 

شیر عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟

تیغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟

 

آسمانی بی کرانی، عاشق دریا شدی

آمدی آیینه ی انسیه ی حورا شدی

 

امشب ای زیباترین! ای دلبر کوثر بیا!

شب، شبِ عشق است، ای داماد پیغمبر بیا!

موضوعات: خانواده آسمانی  لینک ثابت




کاروانِ ستاره ها، امشب در زيباترين جشنِ عشق و سرور حاضرند،

لحظه ها، بي صبرانه در گذرگاهِ وصالِ دو شاخه ي مهرباني، پايکوبي مي کنند.

صداي افلاکيان، سکوت را پس مي زند و خورشيد، شعاعِ عشق مي گسترد.

قصرِ شادماني، از استواري ايمان، برخود مي لرزد.

دست هاي تقدير، در پيِ شکوفه هاي اخلاصند و نسترن ها مي آيند تا حضور زهرا و علي را جشن بگيرند.

غبار قدم هايشان، طراوت گل هايِ زندگي را بي قرار مي سازد.

عروسي خورشيد، با ترنّم لب هاي پدر و هديه ي صحيفه ي نوراني، از کوه هاي بلندِ تفاهم طلوع مي کند،

حصارِ دلتنگي را درهم مي شکند و شکوهِ بي مانند لحظه هايِ عاشقانه را به تماشا مي نشيند.

اول ذيحجه، روزي مبارک براي همه ما شعيان است. اين روز سالروز پيوندي آسماني است که ديگر هيچ گاه مانند آن در تاريخ تکرار نشد. علي عليه السلام، با فاطمه سلام الله عليها، برترين بانوي جهان پيمان عشق بست و خدا، آخرين فرستاده خويش را بر اين پيمان گواه گرفت.

زندگي مشترک حضرت علي(ع) و حضرت فاطمه(س) در خانه اي ساده اما پر از نور و مهر آغاز شد. ياد خدا چلچراغ خانه آنها بود و غير از رضايت حضرت حق خواسته ديگري آنها را به خود مشغول نکرد. زهرا عليهاالسلام رازدار علي عليه السلام بود و علي عليه السلام پناهگاه فاطمه عليهاالسلام و سراسر زندگي مشترک امام علي عليه السلام و حضرت زهرا عليهاالسلام ، سرشار از مشق هاي نيکوست.

ازدواج حضرت علي(ع) و حضرت فاطمه(س) در قرآن :

در قرآن آيه‌اي وجود ندارد که به صورت مستقيم به ازدواج امام علي(ع) و حضرت فاطمه(س) اشاره کرده باشد. ولي آياتي وجود دارد که به گونه‌اي مرتبط و مناسب با اين رويداد است.

آيه انتهايي سوره کوثر :

اين سوره، دشمن پيامبر(ص) را مقطوع النسل مي‌داند و عنوان مي‌کند که خدا به پيامبر اکرم(ص) خير کثير عطا کرده است و مي دانيم که با ازدواج امام علي(ع) و حضرت زهرا(س) بود که نسل حضرت پيامبر(ص) ادامه پيدا کرده و گسترش مي‌يابد.

آيه‌اي از سوره رحمن:

در اين سوره چنين آمده:

دو دريا را روان کرد تا با يکديگر تماس پيدا کردند… از آن دو مرواريد و مرجان بيرون مي‌آيد.

در تفسير اين دو آيه، در روايات آمده که منظور از دو دريا حضرت علي(ع) و حضرت فاطمه(س) و منظور از مرواريد، امام حسن(ع) و مرجان، امام حسين(ع) است

آري. پيوند علي(ع) و فاطمه(س) ، زيباترين لبخندي مي شوند که براي هميشه در ذهن آينه ها باقي خواهند ماند.

موضوعات: خانواده آسمانی  لینک ثابت




 

ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ:

 ﺃﻣّﺎ ﻋَﻠﺎﻣَﺔُ ﺍﻟﺒﺎﺭﱢﱢ ﻓَﻌَﺸَﺮَﺓٌ: ﻳُﺤِﺐﱡﱡ ﻓِﻲ ﺍﻟﻠّﻪ ِ، ﻭ ﻳُﺒﻐِﺾُ ﻓِﻲ ﺍﻟﻠّﻪ ِ، ﻭ ﻳُﺼﺎﺣِﺐُ ﻓِﻲ ﺍﻟﻠّﻪ ِ، ﻭ ﻳُﻔﺎﺭِﻕُ ﻓِﻲ ﺍﻟﻠّﻪ ِ، ﻭ ﻳَﻐﻀَﺐُ ﻓِﻲ ﺍﻟﻠّﻪ ِ، ﻭ ﻳَﺮﺿﻰ ﻓِﻲ ﺍﻟﻠّﻪ ِ، ﻭ ﻳَﻌﻤَﻞُ ﻓِﻲ ﺍﻟﻠّﻪ ِ، ﻭ ﻳَﻄﻠُﺐُ ﺇﻟَﻴﻪِ، ﻭﻳَﺨﺸَﻊُ ﻟﻠّﻪ ِِ ﺧﺎﺋِﻔﺎ ﻣَﺨﻮﻓﺎ ﻃﺎﻫِﺮﺍ ﻣُﺨﻠِﺼﺎ ﻣُﺴﺘَﺤﻴِﻴﺎ ﻣُﺮﺍﻗِﺒﺎ، ﻭ ﻳُﺤﺴِﻦُ ﻓِﻲ ﺍﻟﻠّﻪ ِ.

ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ:

 

 ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺷﺨﺺ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭ، ﺩﻩ ﭼﻴﺰ ﺍﺳﺖ: ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻰ ﺩﺍﺭﺩ؛ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﻣﻰ ﺩﺍﺭﺩ؛ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﺮﺍﻫﻰ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ؛ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺟﺪﺍ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ؛ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺧﺸﻢ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ؛ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﺩ؛ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻋﻤﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ؛ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﺟﻮﻳﺪ؛ ﺗﺮﺳﺎﻥ ﻭ ﺗﺮﺳﻴﺪﻩ، ﭘﺎﻙ ﻭ ﭘﻴﺮﺍﺳﺘﻪ، ﺁﺯﺭﻣﮕﻴﻦ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻥ، ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻭﺗﻨﻰ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ؛ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻧﻴﻜﻰ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﻳﺪ.

 

 ﺗﺤﻒ ﺍﻟﻌﻘﻮﻝ: 21، ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻟﺄﻧﻮﺍﺭ: 1 / 121 / 11.

موضوعات: روایات  لینک ثابت




قالَ الإمام الجواد - عليه السلام - :

ثَلاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: كَثْرَةُ الاْسْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ كَثْرَةِ الصَّدَقَةَ.

«كشف الغمّة، ج 2، ص 349»

 

امام جواد - عليه السلام - فرمود: سه چيز، سبب رسيدن به رضوان خداي متعال مي باشد: نسبت به گناهان و خطاها، زياد استغفار و اظهار ندامت كردن. اهل تواضع كردن و فروتن بودن. صدقه و كارهاي خير بسيار انجام دادن.

موضوعات: روایات  لینک ثابت




امام جواد علیه السلام از دیدگاه سلفیت:

.

ابن تیمیه ناصبی در کتاب منهاج السنة النبوية خود مینویسد:

.

ان محمد بن علی الجواد کان من اعیان بنی هاشم و هو معروف بالسخاء و السؤدد و لهذا سمی الجواد

.

امام جواد علیه السلام از شخصیتهای بنام بنی‏هاشم بود، او به آقایی و سخاوت مشهور بود، از این رو جواد نامیده شد.

.

.

منهاج السنه النبویه ابن تیمیه، ج 4 ،ص 68

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت




 

بسته ويژه به مناسبت شهادت امام جواد (ع)

 

 امـــام   جــواد   آن شه ملک جود  

که بُد عالم علم غيب و شهود  

ز تقوا تقى بود آن نور پاک     

  ز بخشش   جــواد   آن مه تابناک  

 

  جوان بود و جوانه امامتش، بهاري ترين تصوير روزگار، مولايي که در کودکي، اعجاز امامت را به تصوير کشيد و باليدن بي وقفه اش، خار چشم دشمنان شد.   چنان عطر و بوي آسمان داشت که زمين، مدهوش تماشايش بود.  

چشمه چشمه حکمت و الهام از سينه اش مي جوشيدو هر چه ناپاکي را در زلال عصمتش مي شست.  

مناظره هاي جاهلان را عالمانه پاسخ مي داد و سد انحرافي معتزله ها را به پايداري مي شکست.   نقشه هاي دقيق مأمون را نقش بر آب و کاخ پوشالي اعتبارش را بر سرش خراب مي کرد.   مأمون، سنگ بر سنگ کينه مي نهاد و معتصم، آتش بر آتش انتقام.   حادثه اي در راه بود.   محرم خانه بود و نامحرم اسرار.   از اهالي خورشيد نبود؛ با نور غريبه بود. مي خواست حلقه اتصال توطئه اي شوم شود. در دستانش گدازه هاي آتش زبانه مي کشيد، وقتي زهر را به جان آسمان مي ريخت.   سالياني است کاظمين، غنچه جوان ولايت را ميهمان است و ما با حلقه حلقه اشک هاي چشم مان، دل هامان را به ولايتش پيوند مي دهيم.   حال که مجال رفتن به کاظمين نداريم، در دياري نزديک تر، به پابوس پيشواي هشتم مي رويم؛ غريبي در دياري آشنا.   آقا سياه پوش و عزادار، به تسلي آمده ايم با همه کبوترانه هاي نوحه و ندبه.  


  ســـلام بر شــما و بر فـرزندان و خــاندان بــزرگوارتــان.  

    السلام عليک يا علي بن موسي الرضا عليه السلام ! السلام عليک يا محمد بن علي الجواد…     

السَّلامُ عليکَ يا اَبا جَعْفَرٍ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ، اَيهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ يا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ، يا حُجَّةَ اللَّهِ عَلى‏ خَلْقِهِ، يا سَيدَنا وَمَوْلينا، اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَى اللَّهِ، وَقَدَّمْناک بَينَ يدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَّهِ    

   تولد و دوران امامت ايشان 

   امام محمد بن علي (ع) معروف به جواد الائمه، تقي و جواد و مکني به ابوجعفر ثاني  در دهم رجب ديده به جهان گشود . نام پدرش امام علي بن موسي الرضا (ع) امام هشتم شيعيان و مادرش خيزران مي‏باشد. امام محمد تقي (ع) پس از شهادت پدرش امام رضا (ع) درسال 203 قمري، مقام منيع  امامت را در هشت‏ سالگي بر عهده گرفت و آن را به راستي و درستي هديت کرد و به مقصد عالي رسانيد. دوران هفده ساله امامت ايشان با حکومت مأمون و معتصم، خلفاي عباسي، همزمان بود.  

   روش دشمن براي مقابله با امام جواد (ع) 

   مأمون (هفتمين خليفه سلسله عباسيان) که از پيشرفت معنوي و گسترش فضايل حضرت در بين مردم هراس داشت ، سعي کرد ابن الرضا را تحت مراقبت خاص خويش قرار دهد. نخستين کاري که کرد، دختر خويش ام الفضل را به ازدواج حضرت امام جواد (ع ) درآورد تا مراقبي هميشگي بر امام گماشته باشد. از روشهايي ديگر مأمون، تشکيل مجالس بحث و مناظره بود. او و بعدها معتصم عباسي مي خواستند از اين راه - به گمان باطل خود - امام (ع ) را در تنگنا قرار دهند اما با درايت و علم سرشار حضرت نه تنها به اهداف خود نرسيدند، بلکه به مرور جايگاه و مقام امام (ع) در بين مردم محبوب تر هم شد.    

پاي روضه ي ابن الرضا عليه السلام   

در تـاريـخ شهادت نهمين امام شيعه حضرت جوادالائمه عليه السلام روايات گوناکوني وارد شده است، چنانکه مسعودى، روز شهادت حضرت را در پنجم ذى الحجه سال 219 ه.ق مي داند،  اما طبق مشهورترين روايات، عروج ملکوتي ايشان در آخر ماه ذى القعده سال 220 هجرى قمري بوده است، و در آن هنگام از سن شريفش تنها 25 سال و چند ماه گذشته بود. کيفيت شهادت آن امام مـظلوم به اختلاف نقل شده است که مشهورترين آنها در پي مي آيد:    

*نقل اول  علامه محمد تقي مجلسي (ره)

در کتاب ” جلاء العيون ” نقل مي کند:  معتصم يکى از نويسندگان خود را مامور کرد تا ابوجعفر عليه السلام را به منزل خود دعوت کند و زهرى در غذاي آن حضرت بريزد. آن ملعون نيز چنين کرد ولى امام عليه السلام نپذيرفت و فرمود : تو مى دانى که من در مجالس شما حاضر نمى شوم . آن شخص ‍ گفت : غرض إطعام شما است و متبرک شدن خانه ما به مقدم شريف شما، يکى از وزارء خليفه نيز آرزوى ملاقات شما را دارد. پس آن امام مظلوم به اجبار آن شخص به منزل او رفت. هنگامي که غذا تناول فرمود، اثر زهر را در گلوى خود احساس نمود. برخاست و اسب خود را طلبيد. صاحب خانه از او خواست نرود، امام عليه السلام فرمود:

بيرون رفتن من از خانه تو براى تو بهتر است! وقتي حضرت بـه مـنـزل رسـيـد اثـر زهـر در بدن شريفش ظاهر شد و در تمام آن روز و شب منقلب بود تا آنکه مرغ روح مقدسش بـه بال شهادت به اعلي درجات بهشت پرکشيد. (مجلسي، جلاء العيون، ص 968)    

 

*نقل دوم  علامه محمد حسين مظفر (ره)

در کتاب ” تاريخ الشيعه ” نقل مي کند:   معتصم که از امام جواد عليه السلام حقد و کينه اي عميق داشت، امام عليه السلام را به زندان افکند، اما سرانجام چاره اي نديد جز آنکه حضرت را از ميان بردارد. به همين منظور امام عليه السلام را از زندان بيرون آورد و به همسر ايشان، “ام فضل” (دختر مامون) که انحرافش از آن حضرت براي معتصم آشکار بود، زهرى داد و از او خواست آن زهر را به خورد امام عليه السلام بدهد. همسر امام خواسته او را اجابت کرد و امام عليه السلام با زهر معتصم مسموم گرديد… (تاريخ الشيعه، ص56) 

شيخ عباس قمي (ره) در کتاب شريف “منتهي الآمال” به نقل از ” عيون المعجزات” مي گويد:  ام الفضل انگور رازقى را زهرآلود کرد و به نزد آن امام مظلوم آورد. وقتي حضرت از آن انگور مسموم تـنـاول نـمـود، اثر زهر در بدن مبارکش ظاهر شد. در اين هنگام آن ملعونه از کار خود پشيمان شد و گريه و زارى کرد، حضرت فرمود: اکنون که مرا کشتى گريه مى کنى، به خدا سوگند که به بلايى مبتلا خواهى شد که درمان نشود…، و همان شد که امام عليه السلام فرموده بود و با مرضي هلاک شد که درمان پذير نبود و درنهايت زيانکار دنيا وآخرت گرديد.(منتهي الآمال، باب يازدهم، فصل پنجم) مسعودى در ” اثبات الوصية” مي گويد: معتصم و جعفر بن ماءمون هر دو ام فـضـل را واداشتند بر کشتن آن حضرت و جعفر بن مأمون به سزاى اين امر در حال مستى به چاه افتاد و او را مرده از چاه بيرون آوردند.(إثبات الوصية، ص 227)

آن نونهـال جويبار امامت در اول سن جوانى در حالي که تنها بيست وپنج بهار از عمر شريفش گذشته بود، از آتـش کينه دشمنان از پا درآمد.شيعيان، اطراف خانه امام مظلوم خويش جمع شدند و چون معتصم درصدد بر آمده بود آنان را از تشييع جنازه آن حضرت باز دارد، شمشيرهايشان را آويخته، براى ايستادگى تا پاى مرگ، هم پيمان شده بودند…

پيکر مطهر آن امام غريب را بعد از غسل و کفن آوردند و در مقابر قريش در پشت سر جد بزرگـوارش حضرت موسي بن جعفر عليه السلام دفن نمودند، و به حسب ظاهر"واثق باللّه” بر آن حضرت نماز خواند ولي در واقع حضرت امام على النقى عليه السلام از مدينه به طى الا رض آمد و متصدى غسل و کفن و نماز و دفن پدر بزرگوارش شد.

     گريه آسمانيان بر شهادت امام جواد(عليه السلام)  

  امام رضا (ع) :  يُقتَلُ [الامامُ الجَوادُ سلام الله عليه] غَصبا فَيبکِي لَهُ و عَلَيهِ أهلُ السَّماءِ ويَغضَبُ اللّه‏ُ عَلى عَدوِّهِ ؛   امام رضا (ع) فرمود : امام جواد سلام الله عليه را ستمگرانه مي‌کشند و اهل آسمان بر او گريه خواهند کرد خداوند بر دشمن ستمکار او خشم مى‌‏گيرد . (بحار الأنوار: ج 5، ص 14)   

قطراتي از درياي فضايل جوادالائمّه عليهم السلام   

*دردانه رضا  

وقتي امام جواد(ع) به دنيا آمد، امام رضا(ع) فرمود: «حق تعالي فرزندي به من عطا کرد که هم چون موسي بن عمران درياها را مي شکافد و مثل عيسي بن مريم خداوند مادرش را مقدس گردانيده و او طاهر و مطهر آفريده شده» آن وقت مرثيه فرزندش را خواند و گفت: «اين کودک به جور و ستم کشته خواهد شد و اهل آسمان ها برايش گريه خواهند کرد، خداي متعال بر دشمن و قاتل او غضب خواهد کرد؛ آنها بعد از قتل او بهره اي از زندگي نخواهند برد و به زودي به عذاب الهي واصل خواهند شد.» آن شب که امام جواد(ع) به دنيا آمد، امام رضا(ع) تا صبح در گهواره با او سخن مي گفت… مشهور است که رنگ صورت آن حضرت گندم گون بود. قد بلندي داشت و نقش روي انگشترش «نعم القادرالله» بود.   (جلاءالعيون، ص961)  

*کنايه مردم 

  ابن قياما نامه اي کنايه آميز به امام رضا(ع) نوشته بود. گفته بود: تو چه امامي هستي که فرزند نداري؟ حضرت با ناراحتي جواب داده بود: « تو از کجا مي داني که من فرزندي نخواهم داشت. به خدا شب و روز نمي گذرد جز اين که خداوند به من پسري عنايت خواهد کرد که به سبب او ميان حق و باطل را جدايي مي دهد  » (کافي، ح4، ص103)  

  *مولود پرخير  

ابويحيي صنعاني مي گويد: در مکه به محضر امام رضا(ع) شرفياب شدم. ديدم حضرت موز پوست مي کنند و در دهان فرزندشان ابوجعفر امام جواد(ع) مي گذارند. عرض کردم: اين همان مولود پرخير و برکت است؟ فرمود: آري. اين مولودي است که در اسلام، مانند او و براي شيعيان ما، بابرکت تر از او زاده نشده است.   (سيره پيشوايان، ص961)   

*بخشش و کرم به نيازمندان  

او را «جوادالائمه» خطاب مي‌کردند، چون بسيار اهل کرم و بخشش بود. هرگز نيازمندي نبود که نا‌اميد و تنگدستي نبود که دست خالي از پيشگاه او را بازگردد. امام جواد(ع) که خود فرزند امامي بود که به مهرباني و بخشندگي شهرت داشت و پناه نيازمندان و غريبان بود. چنان که روايت مي‌شود امام رضا عليه‌السلام در نامه‌اي به فرزندش جوادالائمه(ع) چنين سفارش مي‌کند: «من مي‌خواهم که خداوند تو را رفعت و بلندى بخشد، پس انفاق کن…»    

*استقبال از امام جواد  

محمدبن حسن بن عمار مي گويد: يک روز در مدينه خدمت علي بن جعفر عموي گرامي امام رضا(ع) نشسته بودم. در همين هنگام امام جواد(ع) هم وارد شد. ديدم که علي بن جعفر با سرعت از جا بلند شد و بدون کفش و عبا به استقبال امام جواد(ع) رفت و دستش را بوسيد و به او احترام زيادي گذاشت. امام جواد(ع) به او فرمود: «اي عمو! خدا رحمتت کند؛ بنشين» علي بن جعفر گفت: آقاي من! چطور بنشينم و شما ايستاده باشي؟ وقتي علي بن جعفر به جاي خود برگشت، اصحابش او را سرزنش کردند و گفتند: شما عموي پدر او هستيد و با او اين طور رفتار مي کنيد؟ علي بن جعفر دست به محاسن سفيدش گرفت و گفت: «ساکت باشيد؛ اگر خداي عزوجل اين ريش سفيد را سزاوار امامت ندانست اما اين کودک را سزاوار دانست و چنين مقامي به او عطا کرد، چرا من فضيلت او را انکار کنم؟ پناه بر خدا از سخن شما. من بنده او هستم..   (کافي، ج2، الاشاره والنص علي ابن جعفرالثاني(ع)، ح12) 

   *آگاه بودن امام  

حسين مکاري مي گويد: وارد بغداد شدم و ديدم امام جواد(ع) در نهايت عزت زندگي مي کند. با خود گفتم: با اين زندگي خوب و غذاهاي لذيذ، ديگر امام جواد(ع) به مدينه برنخواهد گشت. تا اين خيال از ذهنم گذشت، حضرت سرش را بلند کرد، ديدم که رنگ صورتش زرد شد. فرمود: «اي حسين! نان با نمک نيم کوب در حرم رسول خدا(ص) براي من بهتر از اين وضعي است که مشاهده مي کني.»   (آشنايي با زندگي چهارده معصوم(ع)،ص178)    *امام جواد(ع) و درخت سدر   ابوهاشم جعفري مي گويد: در مسجد مسيب به امامت امام جواد(ع) نماز خوانديم. در آن مسجد درخت سدري بود که خشک و بي برگ بود. حضرت آب طلبيد و زير درخت وضو گرفت. آن درخت در همان سال زنده شد و برگ و ميوه داد.  (کافي، ج2، مولد ابي جعفر محمدبن علي الثاني(ع)، ح10)   

*ماجراي مرد زنداني  

علي بن خالد مي گويد: من در سامرا بودم. باخبر شدم مردي را زنداني کرده اندکه ادعاي نبوت داشته. پشت در زندان رفتم. با مأمورين طرح دوستي ريختم تا بالاخره توانستم پيش آن مرد بروم. ديدم که مرد فهميده اي است. از او پرسيدم داستان تو چيست؟ گفت: من اهل شام هستم. يک روز در موضع رأس الحسين عبادت مي کردم که شخصي پيش من آمد و گفت: با من بيا. با او همراه شدم که ناگهان خود را در مسجد کوفه ديدم. به من گفت: اين مسجد را مي شناسي؟ گفتم: مسجد کوفه است. با هم نماز خوانديم. همراه او بودم که خود را در مسجدالنبي ديدم. او به پيامبر(ص) سلام داد. من هم سلام دادم. با هم نماز خوانديم. همراه او شدم و ديدم که در مکه هستم. همراه او مناسک حج را انجام مي دادم که ناگهان خود را در همان جاي اول خود در شام ديدم. اين حادثه در سال بعد هم براي من اتفاق افتاد. اما اين بار وقتي از مناسک حج فارغ شديم و مرا به شام برگرداند و خواست جدا شود او را قسم دادم و گفتم به حق آن کسي که تو را بر اين کارها توانا کرده، بگو که هستي؟ فرمود: من محمدبن علي بن موسي هستم.

اين خبر همه جا پيچيد تا به گوش وزير معتصم رسيد. او مرا دستگير کرده و با زنجير به بغداد فرستاد. نامه اي براي وزير نوشتم و گزارش کار خود را برايش شرح دادم. اما او جواب داد به همان کسي که تو را يک شبه از شام به کوفه و از کوفه به مدينه و از مدينه به مکه برد و از مکه به شام برگرداند، بگو که تو را از زندان نجات دهد. علي بن خالد مي گويد: داستان او مرا اندوهگين کرد. دلم به حالش سوخت، دلداري اش دادم و رفتم. صبح زود دوباره به سمت زندان آمدم. ديدم سرپاسبان و زندانبان و عده اي از مردم جمع شده اند. پرسيدم چه خبر است؟ گفتند: مردي که ادعاي نبوت کرده بود ديشب در زندان گم شده. معلوم نيست به زمين فرو رفته يا پرنده اي او را با خود برده است.   (کافي، ج2، حديث1، ص413)     

احاديثي از امام جواد(عليه السلام)  

  اهميت ادب:  

امام جواد عليه السلام:  «ما استوى رجلان فى حسب ودين قط الا کان افضلهما عند الله عزوجل ادبهما… ;دو کس که در شرافت و ديانت همسنگ همند يافت نمى‏شود مگر آنکه نزد خداى بزرگ اديب‏ترينشان برتر از ديگرى است.» (وسائل الشيعة، ج‏4، ص‏866)   

اهميت نصيحت:  

امام جواد[ ع] مى فرمايد: المومن يحتاج الى توفيق من الله , و واعظ من نفسه , و قبول ممن ينصحه . ،مومن , به توفيق الهى و پند دهنده درونى , و پذيرش انتقاد و نصحيت ناصحان نيازمنداست . ( الحياه  ج1 ص 174)   

اهميت شکر نعمت:  

امام جواد عليه السلام: «نعمة لاتشکر سيئة لاتغفر»  نعمتى که از آن شکرگزارى نشود گناهى است که بخشيده نمى‏شود. (سيرالائمه، ج 4، ص 171)   

اهميت کتابهاي آسماني: 

  امام جواد عليه السلام مى‏فرمايد: وکل امة قد رفع الله عنهم علم الکتاب حين نبذوه وولاهم عدوهم حين تولوه. ،  هر امتى، وقتى خودشان به کتاب آسمانى بى‏اعتنايى کردند، خداوند دانش کتاب را از آن‏ها باز گرفت; و آن گاه که سلطه و رياست دشمنان را پذيرفتند، خداوند دشمن را بر آنان چيره ساخت. (فروع کافى. جلد 8 . صفحه‏ 53)   

اهميت عالم:  

امام جواد (ع) :  «ان الله - عزوجل - جعل في کل من الرسل بقايا من اهل العلم يدعون من ضل الى الهدى و يصبرون معهم على الاذى .»  خداوند - عزوجل - با هر پيامبرى دانشمندانى قرار داد که گمراهان را هدايت مى‏کنند و با پيامبران در مصيبت‏ها شکيبايى مى‏ورزند . (کافى، ج‏8، ص‏56)     

سفارش پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) به توسل به امام جواد (عليه السلام)   ابوالوفا شيرازى به دست (فرزند الياس ) حاکم منطقه ى کرمان دستگير شد و مدتّى نه چندان طولانى ، با غل و زنجير در زندان به سر مى برد. او مى گويد: با گذشت زمان متوجه شدم ، توطئه ى کشتن مرا طرح ريزى مى کنند، نگران شدم که براى نجات و رهايى از اين توطئه چه کنم ؟ يکى از شبها با حال تضرع و ناله در درگاه خداوند، به امام زين العابدين عليه السلام متوسل شده و رهايى خويش را طلب نمودم در همان حال ، خواب چشمانم را ربود و در عالم خواب پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم را ديدم ، که فرمود: به من و دخترم فاطمه ، و حسن و حسين و… متوسل مشو، بلکه براى طلب رزق و روزى ، و رفع مشکلات خود به فرزندم جواد عليه السلام متوسل شو، که خداوند به سبب او حاجتت را بر مى آورد. (بحار الانوار: ج 91، ص 35)   

  اشعار آييني و بسته پيامکي به مناسبت شهادت امام جواد(ع)       

      محبّت تو به قلبم زجان عزيزتر است /

قسم به خالق جان آفرين، امام جواد /

نظير نيست تو را در عطا و جود و کرم /

چنان که نيست خدا را قرين، امام جواد  

محبّت تو به عفو خدا نويدم داد /

که نيست توشۀ راهم جز اين، امام جواد /

به خاک بوسي کوي تو افتخار کنند/

هزار عيسي گردون نشين، امام جواد

هزار حيف که شد همسر تو قاتل تو/

سزاي مهر تو شد زهر کين، امام جواد /

درون حجرۀ در بسته تشنه جان دادي /

غريب و خسته دل و بي معين، امام جواد

تو دست و پا زدي او کرد دست افشاني /

نشد زاشک غمت شرمگين، امام جواد /

تن شهيد که ديده به روي بام نهند/

چرا به جسم تو شد اين چنين، امام جواد 

در آفتاب، به جسم تو سايه افکندند/

کبوتران زيسار و يمين، امام جواد/

شنيده ام که زبالاي بام بر روي خاک /

فتاد آن بدن نازنين، امام جواد

تن مطهّر تو همچون پيکر جدت /

سه روز ماند به روي زمين، امام جواد /

به ياد سوز دل تو به سينۀ (ميثم) /

نفس شده شرر آتشين، امام جواد


  ************************** 

اي روضه ي رضوان رضا ادرکني  سرحلقه ي خوبان خدا ادرکني  درجود و کرم نيامده در عالم  دستي به کريمي شما ادرکني

  ************************** 

ي باب الحوائج، يا جواد الائمه! اي بهارِ نُهُم، تو را شهيد کردند؛  در حالي که هنوز بيش از 25 گُل در باغِ عمرت شکوفا نشده بود.  

************************** 

سلام ما به رخ انور امام جواد درود ما، به تن اطهر امام جواد غريب بود و غريبانه جان سپرد و نبود کسى به وادى غم، ياور امام جواد

  ************************** 

خورشيد سپهر عدل و داد است جواد سر لوحه دفتر رشاد است جواد در جود و سخا کسي به پايش نرسد چون مظهر جود حق جواد است، جواد 

************************** 

اي شيعه بزن ناله و فرياد امشب از غربت آن غريب کن ياد امشب مسموم شد از زهر، جواد بن رضا در حجره ي در بسته ي بغداد امشب 

************************** 

گشته عالم، غرق ماتم در عزاي جواد الائمه کرده زهرا ناله برپا در عزاي جواد الائمه شد ز بيداد، شهر بغداد کربلاي جواد الائمه

  ***********************

 

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت




 

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ

وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ الزَّکِىِّ التَّقِىِّ وَالْبَرِّ الْوَفِىِّ وَالْمُهَذَّبِ النَّقِىِّ هادِى الاْمَّهِ

وَوارِثِ الاْئِمَّهِ

وَخازِنِ الرَّحْمَه

وَیَنْبوُعِ الْحِکْمَهِ

وَقآئِدِ الْبَرَکَهِ

وَعَدیلِ الْقُرْآنِ فِى الطّاعَهِ…..


خدایا درود فرست بر محمد و خاندانش

و درود فرست بر محمد بن على

آن امام پاکیزه

و با تقوى و نیکوکار با وفا

و مبراى بى عیب و راهنماى امت

و وارث امامان

و خزینه دار رحمت (حق )

و سرچشمه حکمت

و پیشواى خیر

و برکت و همطراز قرآن….

در کاظمين به پا شد غوغاي روز محشر

ابن الرضا فدا شد در راه دين داور


شهادت مظلومانه جوانترين شمع هدايت و نهمين بحر کرامت تسلیت وتعضيت باد

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت




 

زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را

طوری که حتی تار دیدی این و آن را

 

وقت زمین افتادنت احساس کردی

در باغ سرسبز تنت رنگ خزان را

 

درگوشه ی حجره به خودپیچیدی از درد

یعنی چشیدی درد تلخ استخوان را

 

مثل عمو جانت حسن آزار دیدی

از بس شنیدی از خودی زخم زبان را

 

این زن که دست جعده رااز پشت بسته

جاری نمود اشک زمین و آسمان را

 

از او تقاضای دو قطره آب کردی

وقتی تماشا کرد خشکی دهان را …

 

… درپیش چشمت آب ها رابر زمین ریخت

سوزاند قلب مادری قامت کمان را

 

باهلهله … با کف زدن … با پای کوبی

مانند عاشورا ورق زد داستان را

 

هرچند که لب تشنه جان دادی ولیکن

دیگر ندیدی رنگ و روی خیزران را

 

شکر خدا بالای بام آماده کردند

بال کبوترها برایت سایه بان را

 

دور و بر تو جز کبوترها نبودند

دیگر ندیدی خولی و شمر و سنان را

 

با نعل اسب از تو پذیرایی نکردند

دیگر نخوردی ضربه های ناگهان را

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت




زیارت امام جواد علیه السلام

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَرَّ التَّقِیَّ الْإِمَامَ الْوَفِیَّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نَجِیَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِیرَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سِرَّ اللَّهِ [سِتْرَ اللَّهِ‏] السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ضِیَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَنَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا کَلِمَةَ اللَّهِ  السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَحْمَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النُّورُ السَّاطِعُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَدْرُ الطَّالِعُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّیِّبُ مِنَ الطَّیِّبِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّاهِرُ مِنَ الْمُطَهَّرِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْآیَةُ الْعُظْمَى السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحُجَّةُ الْکُبْرَى السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُطَهَّرُ مِنَ الزَّلاتِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُنَزَّهُ عَنِ الْمُعْضِلاتِ [الْمُعْظِلاتِ‏] السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلِیُّ عَنْ نَقْصِ الْأَوْصَافِ،  السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الرَّضِیُّ عِنْدَ الْأَشْرَافِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَمُودَ الدِّینِ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَلِیُّ اللَّهِ وَ حُجَّتُهُ فِی أَرْضِهِ وَ أَنَّکَ جَنْبُ اللَّهِ وَ خِیَرَةُ اللَّهِ وَ مُسْتَوْدَعُ عِلْمِ اللَّهِ وَ عِلْمِ الْأَنْبِیَاءِ وَ رُکْنُ الْإِیمَانِ وَ تَرْجُمَانُ الْقُرْآنِ  وَ أَشْهَدُ أَنَّ مَنِ اتَّبَعَکَ عَلَى الْحَقِّ وَ الْهُدَى وَ أَنَّ مَنْ أَنْکَرَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْعَدَاوَةَ عَلَى الضَّلالَةِ وَ الرَّدَى  أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکَ مِنْهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت




 

 امام صادق (ع) فرمودند؛

وَأيْمُ اللَّهِ لَو دُعِيتُمْ لِتَْنصُرُونَا لَقُلْتُْم لا نَفْعَل،

إنَّمَا نَتَّقِی وَ لَكَانَتِ التَّقيَّةُ أحَبَّ إلَيْكُمْ مِنْ آبَائِكُمْ وَ اُمَّهَاتِكُم.

لَوْ قَدْ قَامَ اَلْقَائِمُ عج مَا اِحْتَاجَ إِلَى مُسَاءَلَتِكُمْ عَنْ ذَلِکَ،

وَ لَأَقَامَ فِي كَثِيرٍ مِنْكُمْ مِنْ أَهْلِ اَلنِّفَاقِ حَدَّ اَللَّه.

 

شرح حديث؛

 در سوء استفاده از تقیّه فرمودند؛

والله.اگر.به.یاری.ما.دعوت.شوید، بهانه.آورده،

 و ما.را.یاری.نمی‌کنید و خواهید.گفت.تقیّه.می‌کنیم. رفع.تکلیف و

 سکوت.در.قالب.تقیّه.از.پدر.و.مادرتان.برای.شما.محبوب‌تر.ست.

 وقتی حضرت حجّت (عج) ظهور فرمایند، نیازی به استمداد از شما نیست،

و بر بسیاری.از.شما.مدعیان.اهل.نفاق.حدّ.الاهی.را.جاری.می‌فرمایند.

 

 

 منابع روایت؛

الوافی، ج ۱۵، ص ۱۹۷.

ملاذ الاخیار، ج ۹، ص ۴۵۵.

تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۱۷۲.

وسائل الشیعة، ج ۱۱، ص ۴۸۳.

جواهر الکلام، ج ۲۱، ص ۳۹۲.

میزان الحکمة، ج ۱۳، ص ۴۴۴.

موضوعات: روایات  لینک ثابت




انسان بايد فقط براى انجام امر خداوند عالم نماز بخواند .

پس كسى كه ريا كند يعنى براى نشان دادن به مردم نماز بخواند ، نمازش باطل است ،

خواه فقط براى مردم باشد ، يا خدا و مردم هر دو را در نظر بگيرد .

رساله ی امام خمینی(ره) ، مساله ی ۹۴۶

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 

حضرت محمد(ص)

يَابْنَ آدَمَ! اِبْرِرْ واِلدَيْكَ وَ صِلْ رَحِمَكَ، يُيَسَّر لَكَ يُسْرُكَ وَ يُمَدَّ لَكَ فى عُمْرِكَ و اَطِع رَبَّكَ تُسَّمى عاقِلاً و لا تَعصَهُ تُسَمّى جاهِلاً ؛

اى فرزند آدم ، به پدر و مادرت نيكى كن و صله ی رحم داشته باش تا خداوند ، كارت را آسان و عمرت را طولانى بگرداند . پروردگارت را فرمان ببر تا خردمند به شمار آيى و از او نافرمانى نكن كه نادان شمرده مى شوى

 

الفردوس ، ج ۵ ، ص ۲۸۲ ، ح ۸۱۹۰

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 

گزیده هایی از خطبه غدیر؛

بیاناتی در نبوت پیامبر صلی اللّه علیه و آله از زبان مبارک ایشان؛

 ﻣﻦ ﺣﺠﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﻱ ﻣﺨﻠﻮﻗﺎﺕِ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻫﺴﺘﻢ. ﻫﺮ ﻛﺲ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺷﻚ ﻛﻨﺪ ﻛﺎﻓﺮ ﺍﺳﺖ.

  ﻫﺮ ﻛﺲ ﺩﺭ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﺯ ﻛﻠﺎﻡِ ﻣﻦ ﺷﻚ ﻛﻨﺪ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﻱ ﺁﻥ ﺷﻚ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺷﻚ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺍﺳﺖ.

 ﺑﻪ ﺍﻣﺮ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻛﻠﺎﻡ ﻣﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﭘﺬﻳﺮ ﻧﻴﺴﺖ.

ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﻣﺮﺳﻠﻴﻦ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ.

ﻫﻴﭻ ﻋﻠﻤﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ.

منبع:اسرار غدیر، ص ۹۱.

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




نام ما را بنويسيد پريشان علي

شيعه مملکت و خطه ي سلمان علي

 

همه شب سفره ما پر شده با نان علي

کار زهراست که هستيم مسلمان علي

 

تارسیدم دم ایوان نجف فهمیدم
نه فقط شاه نجف شاه جهان است علی


موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




 

ﯾﮏ  : ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﺎﺛﯿﺮﯼ ﺑﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﺩ .
ﺩﻭ : ﻣﺮﺩﻡ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭﮎ ﮐﻨﻨﺪ.
سه  : ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻟﻄﻔﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﻮﻗﻌﯽﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﻟﻄﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﻖ ﺍﻭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ.
چهار  : ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻧﺎﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺍﺩﻧﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪﺗﻮﺳﻂ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ
پنج : ﺩﻧﯿﺎ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﮐﺴﯽ ,ﺭﺍﻩ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻣﺮﺍ ﺗﻨﮓ ﮐﻨﺪ .
شش  : ﻣﻼﮎ ﻣﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭﺷﺮﺍﻓﺘﻤﺪﺍﻧﻪ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﻪ ﻣﺜﻞ.


تآ سنگـــــٌــ
نبــآ شـــــی …
بُتِ زنــدگــــی
“هیــچـــکــس”
نــخـواهـــی شـد …

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت





«ویلیام گلاسر»،روان پزشک آمریکایی و پایه گذار نظریه انتخاب و واقعيت درماني، اعتقاد دارد كه ما خود سرنوشت خود را مي سازيم . هيچ عامل قدرتمندي از خارج سرنوشتي را بر ما تحميل نمي كند، چه نام آن عامل را شانس بگذاريم چه آن را «قسمت» بنایم. نه خدايان، نه شياطين، نه روح زمانه و نه جبر تاريخ هيچ كدام نمي توانند سرنوشت نهايي ما را رقم زنند . عوامل خارجي اجزايي از زندگي ما را تغيير مي دهند ولي ما توان آن را داريم كه با تغييردادنِ جزء ديگري از زندگي مان آن عامل را خنثي كنيم يا حتي آن را به نفع خود به كار گيريم.
از نظر«گلاسر» ورشكستگي عاطفي، فقر، اعتياد و بيماري محصولِ انتخاب هاي ما هستند گرچه هيچ كس به طور فعال چنين گزينه هايي را انتخاب نمي كند اما به صورت غيرفعال و غيرمستقيم اين گزينه ها را به زندگي خود فرا ميخواند .
هيچكس بيماري را به طور مستقيم انتخاب نمي كند اما زماني كه فرد تغذيه ي ناسالم را انتخاب مي كند، ورزش را انتخاب نمي كند و رقابت هاي كور بر سر مال و منال يا بر سر جاه و مقام را انتخاب مي كند درواقع به صورت غيرمستقيم درحالِ انتخابِ بيماري است.
هيچ كس به طور مسقيم اعتياد را انتخاب نمـي كند اما فردي كه هم نشيني با افراد بي مسؤوليت و بي هدف و بي برنامه را انتخاب ميكند، به صورت غيرفعال درحالِ انتخاب اعتياد است .
كسي ورشكستگي عاطفي را انتخاب نمي كند اما وقتي جوانِ ما به جای مطالعه ی تاريخ و دانش و فلسفه به تماشاي فيلم فارسي هاي نوين و سريال هاي تلويزيوني وقت سوزان مي نشيند که در آن ها روابط دختر و پسر با يك لبخند آغاز مي شود و به سرعت به ازدواج مي انجامد درواقع درحالِ انتخابِ ورشكستگيِ عاطفي است . هيچكس فقر را نمي خواهد اما كسي كه براي بهبود مهارت هاي شغلي و ارتباطيِ خود تلاش نمي كند و مديريت زمان و مديريت مالي را نمي آموزد به طور غيرفعال درحالِ انتخابِ فقر است .
«زیگموند فروید»،پزشک اتریشی و پايه گذار روان كاوي، اعتقاد دارد در طبيعت دو نيروي به ظاهر متضاد فعال: اند نيروي حيات و نيروي مرگ! نيروي حيات دست اندركار ساخت وساز است . اين نيرو عناصر و مولكول ها را آن قدر«ترکیب» می کند تا ساختارهايي بزرگ تر، پيچيده تر و پوياتر ايجاد شوند .
«فابیو مارکزی»، نظريه پرداز ايتاليايي در زمينه ي سيستم ها، اين نيرو را «آنتی آنتروپی» می نامد.فروید این نیرو را «غریزه ی زایش» یا «لیبیدو» نام می دهد.
نيروي دوم نيروي مرگ است . اين نيرو ساختارهاي بزرگ، پيچيده و پويا را مي شكند و «تجزیه» می کند تا ساختارهايي كوچك و ساده و كم تحرك ايجاد كند. «فرويـد » اين نيرو را «غریزه ی مرگ» یا «تاناتو» می نامد.شیمی دان ها این نیرو را «آنتروپی» نام نهاده اند.
گرچه به ظاهرغريزه ي زايش وغريزه ي مرگ برخلاف هم عمل مي كنند اما هم چون دو تيغه ي قيچي يا دو بازوي انبر هدف واحدي را دنبال مي كنند: تكامل! تا زماني كه يك ساختار روبه جهت تكامل داشته باشد غريزه ي زندگي از آن حما يت مي كند اما هنگامي كه يك ساختار از تكامل رو بگرداند غريزه ي زندگي آن ساختار را تحويل غريزه ي مرگ مي دهد تا آن را مضمحل و نابود كند و مواد اوليه را براي ساخت يك ساختار جديد تحويل غريزه ي زايش بدهد .
چه يك انسان و چه يك سيستم بزرگ اجتماعي، از زماني كه از تكامل و رشد سر باز زنند و سكون و ثبات و امنيت را بر رشد ونمو پوياي و خلاقيت ترجيح دهند مرگ خود را انتخاب كرده اند: انتخاب با شماست، خلاقيت يا مرگ؟!

دکتر محمدرضا سرگلزایی-روانپزشک
پی نوشت:
1-کتاب “فابیو مارکزی” با عنوان “شناخت روان” توسط انتشارات “تالار کتاب” در سال 1385 منتشر شده است
2-"اریک فروم” در فصل آخر کتاب “بحران روانکاوی” و فصل اول کتاب “هنر گوش دادن” راجع به غریزه ی مرگ به تفصیل سخن گفته است.
3- کتاب “تئوری انتخاب” ویلیام گلاسر با ترجمه ی دکتر علی صاحبی توسط انتشارات “سایه سخن” به فارسی منتشر شده است.

موضوعات: روانشناسی  لینک ثابت




فرض کن آمده ای گوشه ای اردوبزنی
تاسری ساده به آن ضامن آهوبزنی/


میروی زیررواقش بنشینی اما/
دردلت شوق عجیبی ست که زانوبزنی/


لرزشی آمده،افتاده به جانت یعنی/
تازه وقتش شده کم کم به رضاروبزنی/میروی گوشه دنجی که کسی بونبرد/


درخودت باجگری سوخته سوسوبزنی/
میشوی خادم خوبی که خدامیداند/


عشق ات این است که یک مرتبه جاروبزنی….
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ع

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت





 
خیلی وقتا مثلا وقتی که میخوان خطبه عقد رو بخونن،
دروغ ها شروع میشه؟
وقتی که خطبه عقد میخونن،
چند بار عاقد میخواد از عروس «بله» بگیره،
میگن:عروس رفته گل بچینه
چرا باید از همون اول دروغ گفته بشه؟
چرا این دروغ گفتن رو به نسل های آینده منتقل کنیم؟
یکی از بزرگان میگفتن:
تو یکی از مکان هایی که خطبه عقد جاری میشد،
عاقد وقتی که می خواست از عروس «بله» بگیره،
گفتن: عروس خانم داره سوره نور میخونه.
چرا این روش رو الگو و نمونه قرار نمیدیم؟
چه مانعی داره که موقع عقد به عروس خانم بگن
قرآن بخونه که اگه عاقد خواست «بله» بگیره
بگن عروس خانم مشغول خوندن قرآن هستن،
خدا باهاش صحبت میکنه و بهش سفارش میکنه.
یا اینکه عروس خانم مشغول خوندن سوره یاسین که قلب قرآنه
و یا سوره الرحمن که عروس قرآنه
و یا مشغول خوندن سوره کوثر که سوره حضرت زهرا (س)هست
کیا موافق هستن با این متن ؟؟
بسم الله …

موضوعات: سبک زندگی اسلامی  لینک ثابت




از يه متخصص ارتوپد سوال شد چطوري خدا رو شناختي؟
گفت:کنار دريا،مرغابي را ديدم که پايش شکسته بود
اومد پايش را داخل گل هاي رس ماليد بعد به پشت خوابيد…
پايش را سمت نور خورشيد گرفت تا خشک شد
اينطوري پاي خود را گچ گرفت
فهميدم خدايي هست که به او آموزش داده…
به خودت نگاه کني خداشناس مي شوي
مغرور نشويد…
وقتي پرنده اي زنده است مورچه را ميخورد، وقتي ميميرد مورچه او را ميخورد.
شرايط به مرور زمان تغيير ميکند.
هيچوقت کسي را تحقير نکنيد.
شايد امروز قدرتمند باشيد اما زمان ازشما قدرمندتر است.
يک درخت، هزاران چوب کبريت را ميسازد اما وقتي زمانش برسد يک چوب کبريت ميتواند هزاران درخت را بسوزاند!
پس خوب باشيد و خوبي کنيد

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




دل بــســـپــار…

به آتشی که نمى سوزاند
” ابراهیم ” را

و دریایى که غرق نمی کند
” موسى ” را

نهنگی که نمیخورد
“یونس"را

کودکی که مادرش او را
به دست موجهاى ” نیل ” می سپارد
تا برسد به خانه ی تشنه به خونش

دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد

آیا هنوز هم نیاموختی ؟!
که اگر همه ی عالم
قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد ،
” نمی توانند “
پس
به ” تدبیرش ” اعتماد کن
به ” حکمتش ” دل بسپار
به او ” توکل ” کن
و به سمت او “قدمی بردار"…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





آنان كه به من بدی كردند مرا هوشيار كردند.

آنان كه از من انتقاد كردند به من راه و رسم زندگی آموختند.

آنان كه به من بی اعتنائی كردندبه من صبروتحمل آموختند.

آنان كه به من خوبی كردند به من مهر و وفا آموختند .

پس خدايا

به همه آنان كه باعث تعالی دنيوی و اخروی من شدند خيرو نیکی دنيا و آخرت عطا کن

شهید چمران

موضوعات: مناجات  لینک ثابت





شک نکن در جگر و غیرت ایرانی ها
نبریمت سر بازار چو کنعانی ها

نگذاریم بنی ساعده تکرار شود
باز تکرار همان بی سرو سامانی ها

کاش قدری محک تجربه آید به میان
تا سیه روز شوند این عربستانی ها

خواب از چشم پر از ترس شما میگیرد
مالک اشتری از نسل سلیمانی ها

یا علی گفتیم و از نام علی میترسند
خیل وهابی و تکفیری و سفیانی ها

شاعران، شعر حماسی و ولایی بدهید
به کــریــمـی و مــطـیــعــی و نـــــریــمــانـــی هـا

ذکر سربند من امروز فقط خـــامـــنـــه ایـــســت
نام زیبای تو شد زینت پیشانی ها

باید عـمـار، شویم حادثه ها در راهند
تا کنیم دور از او ، گرد پریشانی ها

مهدیا … ما همه از طایفه سلمانیم
هرچه خواهد بشود ، پای علی می مانیم…

موضوعات: رهبرم  لینک ثابت




شهید دستغیب (ره) :

اگر سگ گرسنه ای به شما روی بیاورد و همراه شما نان و گوشت باشد آیا با گفتن چخ ، سگ میرود؟
چوب هم بلند کنی فایده ندارد!
او گرسنه است و چشمش به غذا ، و دست بردار نیست.
اما اگر هیچ همراه نداشته باشی ، میفهمد چیزی نداری و میرود…..

دل شما مورد نظر شیطان است!
نگاهی به دل میکند ، اگر آذوقه اش در آن بود (حب مال، زر، زیور، شهوت، بخل، حسادت و….) همانجا متمرکز میشود.
صدبار هم بگو: “اعوذبالله من الشیطان الرجیم…”
فایده ندارد!
اگر طعمه اش را دور کنی ، آنگاه میبینی با یک استغفار فرار میکند….

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




آیت‌الله خوشوقت (ره): مؤمن وقتی می‌خواهد حرف بزند اول باید ببیند آیا این حرف گناه است یا نه.

اگر گناه نیست بزند اگر گناه است نزند، اما کافر و منافق اول حرف می‌زنند بعد که مشکل ایجاد می‌شود، پشیمان می‌شوند.

 

آیت الله مجتبی تهرانی (ره) می‎گفتند: برای زیارتت تشریفات قرار نده؛ همین‎طور بگو این کار را با شما دارم.»

به همسایه جوانی که بیکار شده بود، ‎گفتند: شما برو شاه‎عبدالعظیم زیارت کن. زیارت که کردی بگو: آقا! من بیکارم، همین. هیچ چیز نمی‎خواهد بگویی

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


...



 پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:

اِشتَدَّ غَضَبُ اللّه عز و جل عَلَى امرأةٍ ذاتِ بَعلٍ مَلَأتْ عَينَها مِن غَيرِ زَوجِها أو غَيرِ ذِي مَحرَمٍ مِنها ، فإنّها إن فَعَلَتْ ذلكَ أحبَطَ اللّه ُ كُلَّ عَمَلٍ عَمِلَتهُ ، فإن أوطَأتْ فِراشَهُ غَيرَهُ كانَ حَقّا عَلَى اللّه أن يُحرِقَها بِالنارِ بعدَ أن يُعَذِّبَها في قَبرِها .

زن شوهر دارى كه چشمش را از مردى جز شوهر خود ،
يا نامحرمى پُر كند ،
خشم خداوند عز و جل بر او فزونى گيرد ؛ كه اگر چنين كند ،
خداوند همه اعمال او را باطل گرداند و چنانچه به شوهر خود خيانت ورزد ،
بر خداست كه اورا بعد از عذاب در قبر ، به آتش دوزخ بسوزاند .


 بحار الأنوار: 76 / 366 / 30
 منتخب ميزان الحكمه: 248

موضوعات: روایات  لینک ثابت




امام باقر عليه السّلام فرمودند:

أيما امرأة خدمت زوجها سبعة أيام أغلق الله عنها سبعة أبواب النار وفتح لها ثمانية أبواب الجنة تدخل من أيها شاءت. وقال عليه السلام : ما من امرأة تسقي زوجها شربة من ماء … . …

هر زني که هفت روز شوهرش را خدمت کند، خداوند هفت در دوزخ را به روي او ببندد و هشت در بهشت را به رويش بگشايد، تا از هر در که خواهد وارد شود

و فرمودند: هيچ زني نيست که جرعه اي آب به شوهرش بنوشاند مگر آن که اين عمل او برايش بهتر از يک سال باشد که روزهايش را روزه بگيرد و شبهايش را به عبادت سپري کند.

 [وسائل الشيعه، ج 14، ص 123 ]

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت





…. از بیابان بوی گندم مانده است
عشق روی دست مردم مانده است

باز هم یک روز طوفان می شود
هر چه می خواهد خدا آن می شود

می روم افتان و خیزان تا غدیر
باده ها می نوشم از جوشن کبیر

آب زمزم در دل صحرا خوش است
باده نوشی از کف مولا خوش است

فاش می گویم که مولایم علیست
آفتاب صبح فردایم علیست

هر که در عشق علی گم می شود
مثل گل محبوب مردم می شود

تا علی گفتم زبان آتش گرفت
پیش چشمم آسمان آتش گرفت

آسمان رقصید و بارانی شدیم
موج زد دریا و طوفانی شدیم

بغض چندین ساله ی ما باز شد
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد

یا علی گفتیم و دریا خنده کرد
عشق ما را باز هم شرمنده کرد

یا علی گفتیم و گلها وا شدند
عشق آمد قطره ها دریا شدند

از سکوت و گریه سرشارم علی
تا همیشه دوستت دارم علی

 

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت





ﯾﮑﯽ از بچه ﻫﺎﯼ ﺗﻔﺤﺺ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ میﮔﻔﺖ: ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺩﺭﺧﻮﻧﻪ ﯼ خانواده ﺷﻬﯿﺪ، ﺧﺒﺮ ﺑﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﺎیید ﺍﺳﺘﺨﻮﻧـﻬﺎﯼ ﺷﻬﯿﺪﺗﻮﻥ رو ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ. ﻣﯽﮔﻔﺖ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺩﺭ ﺯﺩﯾﻢ. ﺩﺧﺘﺮ خانمی ﺍﻭﻣﺪ ﺩﺭ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﮐﺮﺩ. ﮔﻔﺘﻢ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺷخص ﭼﻪ ﻧﺴﺒﺘﯽ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﮔﻔﺖ:

ﺑﺎﺑﺎﻣﻪ. مگه ﭼﯽ ﺷﺪﻩ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺷﻮ ﭘﯿﺪﺍﮐﺮﺩﻥ، میﺧﻮﺍﻥ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻇﻬﺮ ﺑﯿﺎﺭﻥ. ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﺮﯾﻪ افتاد، ﮔﻔﺖ ﯾﻪ ﺧﻮﺍﻫشی ﺩﺍﺭﻡ، ﺭﺩ ﻧﮑﻨﯿﺪ. ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﻩ، ﻇﻬﺮ پنج شنبه ﻧﯿﺎﺭﯾﺪﺵ. ﺷﺐ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﻭ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ. ﺷﺐ ﺷﺪ، ﻫﻤﻮﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﺪﻧﻈﺮ، ﺗﺎﺑﻮﺕ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺨﻮﻥﻫﺎ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺑﺒﺮﯾﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺁﺩﺭﺱ. ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﮐﻮﭼﻪ ﺭﻭ ﭼﺮﺍﻍ ﺯﺩﻥ ، ﺭﯾﺴﻪﮐﺸﯿﺪﻥ، ﺷﻠﻮﻏﻪ، ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﺭﻥ !!!


ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺟﻠﻮ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﻪ ﺧﺒﺮﻩ؟ ﮔﻔﺘﻦ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﯾــﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ!!! ﻣیگه ﺗﺎ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ، ﺩﯾﺪﯾﻢ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﭼﺎﺩﺭ ﺩﻭﯾﺪ ﺗـﻮﮐﻮﭼﻪ، ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﻧﺒﺮﯾـﺪ، ﻣﻦ ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﻋﻘﺪ من باشه. ﻣﻦ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﮔﺮﻓﺘﻢ، ﺑﺎﺑﺎﻡُ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ! ﺑﺎﺑﺎﺷﻮ ﺑﺮﺩﯾﻢ، ﭼﻬﺎﺭتا اﺳﺘﺨﻮﻥ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﮐﻨﺎﺭﺳﻔﺮﻩ ﯼ ﻋﻘﺪ. استخوان دست باباشو برداشت کشید روی سرش گفت:
بابا جون، ببین دخترت عروس شده. با اجازه پدرم، بله…..

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




شایسته است که مۆمن برای مۆمنین دعا کند که هم‏کیش و هم‏عقیده او هستند، و این مطلب به حکم عقل و شرع ثابت است. پس دعا کردن برای آن بزرگوار که سالار مۆمنین است بر ما لازم می‏باشد. چنان‏که در کافی حدیث مسندی از حضرت ابوعبد اللَّه صادق‏علیه السلام آمده است که فرمود:

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: هیچ مۆمنی برای مرد یا زن مۆمنی دعا نکند مگر آن‏که خداوند متعال آنچه که او برای آن‏ها خواسته است، مانند آن را به سوی او برگرداند، از طرف هر مرد یا زن مۆمنی که از اوّل روزگار تا روز قیامت آمده یا خواهد آمد. و بسا باشد که روز قیامت بنده مۆمنی را دستور دهند تا به آتش افکنده شود و او را می‏کشند تا به دوزخ ببرند، ولی مۆمنین و مۆمنات عرضه می‏دارند: پروردگارا! این همان شخصی است که برای ما دعا می‏کرد شفاعت ما را درباره او بپذیر. پس خداوند شفاعت آن‏ها را درباره او قبول می‏فرماید و او نجات می‏یابد. ( اصول کافی: 507:2 )

معاویه بن عمّار از امام صادق علیه السّلام روایت كرده است كه فرمود:

دعاى مسلمان در غیاب برادر مسلمانش، گشایش روزى را براى دعاكننده به همراه دارد، و بلا را از او دور مى‏گرداند، و فرشتگان به او مى‏گویند: دو برابر آنچه براى برادرت خواستى براى تو است.( پاداش نیكی ها و كیفر گناهان/ ترجمه ثواب الأعمال )

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




زندگي بازگشت انديشه ها ، گفتارها و كردارهاي ماست كه دير يا زود به ما باز مي گردد .

تنها راهزني كه دار و ندار آدمي را به تاراج مي برد ، انديشه هاي منفي خود او است .

دشمنان شما همه در درون خودتان هستند . تنها كسي كه بايد دگرگون شود ، خودتان هستيد ؛

خودتان كه دگرگون شويد، همه ي اوضاع و شرايط پيرامونتان نيز دگرگون مي شود.

براي. شفای تن بايد روح را شفا داد…

 

فلورانس اسكاول شين

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت





 

۱- کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز
الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ)نور/۲۶
زنهای ناپاک و زشتکار ، شایسته ی مردان ناپاکند و همچنین مردان ناپاک، شایسته ی زنان ناپاکند .
زنهای پاکدامن نیز، شایسته ی مردان پاکدامن ، و مردان پاکدامن ، شایسته زنان پاکدامنند .
………………………………

۲ – هر چه کنی به خود کنی گر همه خوب و بد کنی
إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا )اسراء/۷
اگر احسان وخوبی کنید ، به خودتان خوبی کرده اید و اگر بدی کنید ، به خود بدی کرده اید .
………………………………………….

۳- چو ایزد ببندد ز حکمت دری به رحمت گشاید در دیگری
مَا نَنسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْمِثْلِهَا )بقره /۱۰۶
هر آیه ای را که منسوخ کنیم یا آن را متروک سازیم ، بهتر از آن یا مثل آن را می آوریم .
…………………………………

۴ – واعظان کین جلوه بر محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگری می کنند
أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ)بقره/۴۴( آیا مردم را به خیر و
نیکی سفارش می کنید و خودتان را فراموش می نمائید.

۵ – مور همان به که نباشد پرش
ویا این مثل :
و همچنین :
آن دو شاخ گاو اگر خر داشتی یک شکم در آدمی نگذاشتی
وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ )شوری /۲۷( اگر خداوند
دزقش را برای بندگانش زیاد کنند ، در زمین طغیانمی کنند .
………………………………………..

۶ – جواب ابلهان خاموشی است
إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَاماً )فرقان /۶۳( هنگامی که جاهلان آنها را
مخاطب می سازند ، سلام می دهند .
…………………………………….

۷ – مز د آن گرفت جان برادر که کار کرد
وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى )نجم /۳۹( برای انسان جز آنچه که
سعی کرده نخواهد بود .
……………………………………….

۸ – یار بی پرده از در و دیوار در تجلی است یا اولی الابصار
فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ )بقره /۱۱۵( به هر طرف که
روی بگردانید ، آنجا وجه الله است و روی به جانب خداست .
…………………………………………….

۹- سحرخیز باش تا کامروا باشی
وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَى أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَاماً مَّحْمُوداً
)اسراء /۷۹( قسمتی از شب بیداری کن و نافله به جا بیاور تا خداوند تو
را به مقام محمود برساند .
…………………………………………..

۱۰- چیست احسان ، را مکافات ای پسر ؟
لطف و احسان و ثواب معتبر
هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ )الرحمن /۶۰( آیاپاداش احسان ، چیزی
غیر از احسان است ؟

 

موضوعات: معجزات پیش بینی ها در قرآن  لینک ثابت




 

توصیه طبی ماه آب
ماه آب31روز است. (23مردادتا22شهریور)


در این ماه هوا بشدت مسموم است.
و زکام و سرماخوردگی شبانه پدید می آید.بادهای شمال می وزد.


و مزاج با سردوتری اصلاح میشود.
و خوردن ماست و دوغ سودمند است .


از مجامعت و خوردن مسهل پرهیز شود.
ورزش و فعالیت سخت، کمتر شود.
استشمام بوی گلهای سرد توصیه می شود.
 
منبع: رساله ذهبیه منسوب به امام رضا ع.
 

 

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




همیشه بهترین آینده بر پایه گذشته ای فراموش شده بنا می شود !
تازمانیکه غمها و اشتباهات گذشته را رها نکنی
نمیتوانی در زندگی پیشرفت کنی …
این نکته را از “غنچه ها” آموختم
تا لب به “خنده” وا نکنی، گل نمی شوی …

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




یکی پرسید توی این گرما با چادر آب پز نمی شی؟

 

کسی انگار درِ گوشم زمزمه می‌کند: قُل نارُ جهنَّم اَشدّ حرَّا

 

دراین روزهای سیاه عریانی،روسپیدتراز چادر نمی یابم.


 

موضوعات: حجاب  لینک ثابت




میان آرزوی تو ومعجزه خداوند، دیواری است به نام اعتماد.


پس اگر دوست داری به آرزویت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن.


هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد.


ای کاش ایمانی از جنس کودکانه داشته باشیم


 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




دو چیز است که گناهان را نابود می کند

مرض؛(1

امیر المؤمنین(ع) به یکی از اصحابشان که مریض شده بود مؤعظه کردند و فرمودند: «خدا بیماری تو را وسیله کاستن گناهانت قرار داده است.»

آدم که تب می‌کند کفاره گناهنش است. ناراحت نشید از این که مریض شدید، شکوه نکنید، فایده مرض این است که گناهان را نابود می‌کند.

سجده؛(2

در روایت داریم که آدم به سجده برود و مدتی بر سجده باشد و ستایش کند. حدیث است که «سجده گناهان را می‌ریزد، همان طور که باد در فصل پاییز برگ درخت را می‌ریزاند.»

گناه آدم را سنگین می‌کند، مثل بعضی‌ها که دیدید نماز صبح که می‌خواهند بخوانند انگار که کوه روی‌شان افتاده است.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 خواب اول شب:
خواب سرشب یعنی بعد از نمازعشاء تانیمه شب شرعی است که بسیار مناسب است و هر ساعت آن برابر با دو و نیم تا سه ساعت است و از نیمه شب شرعی تا یک ساعت به اذان صبح که هر یک ساعت برابر یک سال می‌باشد؛ به این معنی که کیفیت خواب اول شب بسیار زیاد است و خستگی کار روز را ازبین می‌برد.

 خواب عیلوله:
فاصله زمانی بین اذان صبح و طلوع خورشید را بین‌الطلوعین و خواب در این زمان را عیلوله می‌نامند.
عیلوله از ماده (علل) و به معنای مرض است؛
زیراخواب دراین زمان بیماری زاست.
امام صادق عليه‌السلام:خواب بامداد، شوم و مانع روزی است.چهره را زشت و رنگ را زرد می‌گرداند،پس مبادا در این زمان بخوابید.”
این زمان، زمان نزول فرشتگان است و هر کس در این زمان بخوابد،از دریافت رزق کامل خود و برکات معنوی آن محروم خواهد شد.

 خواب فیلوله:
خواب ضعف و سستی است و به خواب بعد از روز
(بعدازطلوع خورشید)گفته می‌شود.
امام باقر عليه‌السلام:خواب اول روز بی‌عقلی است؛زیرا موجب سردی بدن می‌شود؛لذا فرد درطول روز کسل است و شور و نشاط کافی جهت انجام فعالیتهای روزانه خود ندارد. همان بحرانی که نسل‌های امروزی در اثر بی‌توجهی به این دستورات طبی و روان‌شناسی اسلام گرفتار آن شده‌اند.

 خواب قیلوله:
خواب پیش از ظهر(حدودنیم ساعت قبل ازاذان ظهرتااذان ظهر) را خواب قیلوله گویند که بسیار مفید بوده و موجب نشاط و تقویت قوای مختلف بدن می‌شود.
شخصی نزد پیغمبر اکرم صلي‌الله عليه و آله رفت و سوال کرد:
من حافظه‌ای قوی داشتم ولی اکنون فراموشی بر من غالب شده است.حضرت پرسیدند: آیاخواب قیلوله می‌کردی و اکنون آن را ترک کردی؟گفت:بله.حضرت فرمودند:دوباره خواب قیلوله بکن.چون این کار را کرد، حافظه‌اش برگشت.
امام باقر عليه‌السلام:خواب قیلوله نعمت زاست؛زیراگرمی هوای روز،سردی ظاهربدن راتعدیل می‌کند.

 خواب غیلوله:
خوابیدن حدود نیم ساعت قبل از غروب را غیلوله می‌گویند.
این خواب موجب هلاکت انسان می‌شود.
امام باقر عليه‌السلام:خواب بعد ازعصرحماقت است.

 خواب بین العشایین:
خواب ازاذان مغرب تا زمان عشاء (دوساعت بعدازاذان مغرب)
مناسب نیست.
امام باقر عليه‌السلام:خواب بین نمازمغرب وعشاء انسان را از رزق محروم می‌کند.
امیرالمومنین عليه‌السلام:خوابیدن قبل از نماز عشاء پریشانی و فقرمي‌آورد چون باقیمانده رزق هر فرد از بین الطلوعین در این زمان پخش می‌شود.

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت




نقاش اسب را که زمینگیر می کشد
یا چهره ی عموی مرا پیر می کشد

بی آب، مشک را و علم را بدون دست
یا چشم را حوالی یک تیر می کشد

از لا به لای نیزه و از لا به لای تیر
کفتار را به سینه ی یک شیر می کشد

موضوع قصه چیست چه خوابی است دیده ام؟
احساس می کنم کمرم تیر می کشد…

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




گفتم که علی گفت بگو سرالله
گفتم که علی گفت بگو عین الله
گفتم که به وصفش چه بگویم گفتا
لا حول ولا قوت الا بالله

هزار آتش اگر در پوست داری
نسوزی گرعلی را دوست داری
اگر مهر علی در سینه ات نیست
بسوزی گر هزاران پوست داری

چون نامه اعمال مرا پیچیدند
بردند به میزان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه ما بود ولی
مارا به محبت علی بخشیدند

هر دل که شکست ره به جایی دارد
هر اهل دلی قبله نمایی دارد
با انکه بود خانه ما کعبه ولی
ایوان نجف عجب صفایی دارد
این گفت بزرگ و نامدار است علی
آن گفت که مرد روزگار است علی
اما حقیقتا او نه انست نه این
آینه ی ذات کردگار است علی

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




طوری از «ولیِ خدا» دفاع کنیم که کسی جرأت نکند در نزد ما به او بی‌احترامی کند
.
خدایا! نیش عقرب‌هایی که در اثر سکوت ما، در اثر حُبّ جاه ما، در اثر دفاع نکردن ما از ولیّ خودت برای ما واجب شده، بر ما ببخش، آن نیش عقرب‌ها را به ما نزن!
ان شاءالله که شما هیچ وقت ساکت نبودی مگر کسی جرأت می‌کند پیش تو به ولیّ خدا بی‌احترامی کند؟
بگذار در فامیل همه بشناسندت نه اینکه بد برخورد کنی و جسارت کنی،
نه با منطق می‌ایستی آبروی سخن غلط را می‌بری؛ می‌گویی چرا حرف ظالمانه می‌زنی؟
حالا طرف بهت بگوید ما که کسی نیستیم، اینجا بگذار گفت‌وگویمان را بکنیم بگو
کسی نیست یعنی چه؟ کسی هست، حرف بی‌ربط زدید.
قربانی کردن آبرو در راه خدا، در زندگی فردی یکی از تکلیف‌هایی است که بدنۀ جامعه را شبیه قله‌های نوری می‌کند که کوهستانی از آن مؤمنین «کالجبل الراسخ» تحویل آقا امام زمان(ع) می‌دهد
و آنوقت حضرت تشریف‌فرما می‌شوند چرا نیایند؟
دیگر من اگر بخواهم از داستان‌های اولیای خدا بگویم باید همین‌جوری در این زمینه زیاد بحث بکنیم.
در خصوص همین «چرا نیایند؟»
حضرت آیت‌الله العظمی بهجت رضوان خدا بر او باد مگر نمی‌فرمودند
اگر چند هزار نفر ما آدم حسابی بشویم چرا حضرت نیاید؟»
خب شاخصه‌های آدم حسابی چیست؟ همین‌هاست.

استاد پناهيان

موضوعات: بیانات معنوی  لینک ثابت




روزهای رفته , به چوب کبریت های سوخته میمانند,
جمع آوری شده در قوطی خویش,
هر کاری میخواهی بکن ،آنها دوباره روشن نمیشوند
فقط سیاهی آنها دستت را آلوده میکند ,
روزهایت را بیهوده نسوزان ,
روزهایت را دوباره با عشق شروع کن…!!
و از زندگیت ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮ ،
ﮐــــــــــــــــــــــﻪ ﺩیگر ﺑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺮﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﮔﺸﺖ…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





رسول خدا صلی الله علیه و آله :
مَنْ أَقْرَضَ مَلْهوفافَأَحْسَنَ طِلْبَتَهُ اسْتَأْنَفَ الْعَمَلَ وَأَعْطاهُ اللّه ُ بِکُلِّ دِرْهَمٍأَلْفَ قِنْطارٍ مِنَ الْجَنَّةِ؛


هر کس به گرفتار و درمانده ای قرض بدهد و در پس گرفتن آن خوشرفتاری کند[گناهانش پاک شده] اعمالش را دوباره شروع می کند و خداوند در برابر هر درهم، هزارقنطار (ثروتی فراوان) در بهشت به او عطا کند.


ثواب الاعمال، ص 289

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 امام صادق علیه السلام فرمودند:
از بزرگترين جادو، سخن‌چينى است؛ زيرا با سخن‌چينى، ميان دوستان جدايى می‌افتد، دوستان يكدل با هم دشمن می‌شوند، به‌واسطه آن خون‏ها ريخته می‌شود، خانه‌ها ويران می‌گردد و پرده‌ها دريده می‌شود. سخن‌چين، بدترين كسى است كه روى زمين راه می‌رود.

 بحار الانوار


 امام علی علیه‌السلام نیز می‌فرمایند: بر تو باد که از سخن‌چینی دوری نمائی که آن کینه‌ها را در دل می‌کارد و شخص را از خدا دور می‌نماید

 غررالحکم

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




تقصیر ماست غیبت طولانی شما
بغض گلو گرفته ی پنهانی شما

بر شوره زار معصیتم گریه می کنی
جانم فدای دیده ی بارانی شما

پرونده ام برای شما دردسر شده

وضع بدم،دلیل پریشانی شما

ای وای من! که قلب شما را شکسته ام
آقا چه شد تبسم رحمانی شما؟!

ای یوسف مدینه مرا هم حلال کن
« عفو و گذشت» سنت کنعانی شما

آیا حقیقت است که اصلا شبیه نیست؟!
رفتار ما به رسم مسلمانی شما

ایران ما اگر چه بسی شاه دیده است!
چشم امید بسته به سلطانی شما

صدها هزار نوح و سلیمان نشسته اند
در انتظار منسب دربانی شما

عشاق شهر یکسره تعریف می کنند
از لحن و صوت مکی قرآنی شما

نشنیده یاد روضه ی گودال کرده ام
دل می برد تلاوت روحانی شما

این اشک روضه حال مرا خوب کرده است
رد خور نداشت، نسخه ی درمانی شما

« یا فارس الحجاز» برایم دعا کنید
درمانده است شاعر ایرانی شما

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




وَالشَّمس، همان طلعت نیکوی حسین(ع) است
وَالّیل، سَوادِ گره ی موی حسین(ع) است

حاجی ز کجا می طلبی کعبه ی دل را
سوگند به حق ، کعبه ی دل روی حسین(ع) است

جنّت که بود رایحه اش ، رایحه ی عشق
اَلحَق که معطّر شده ی بوی حسین(ع) است

جبریل امین فخر کنان ، تا أبَدُ الدَّهر
در کنگره ی عرش ، ثنا گوی حسین(ع) است

آن رقعه که ثبت است درآن حکم شفاعت
از روز ازل بسته به بازوی حسین(ع) است

خود را مزن ای شیعه بدین سو و بدان سو
سویی که بود سوی خدا، سوی حسین(ع) است

تاسیس شفا خانه به صحرای بلا کرد
خاکی که کند معجزه ، داروی حسین(ع) است

نازم به غلامی که به هنگام شهادت
از لطف،سرش بر روی زانوی حسین(ع) است

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




امام علی (ع ) :خداوند به حضرت موسی وحی فرمود :ای موسی سفارش مرا در مورد چهار چیز بخاطر بسپار :

1.تانفهمیدی که گناهانت را آمرزیده ام به گناه دیگری مپرداز

2.تا ندانی گنج های خزائنم تمام شده غم روزی مخور

3.تانبینی ملک و پادشاهی من از دست رفته به دیگری امید مبند

4.تا مرده شیطان را نبینی از مکرش ایمن مباش.

 

نصایح صفحه 183

موضوعات: روایات  لینک ثابت




دست حیدر رفت بالا ، عرشیان دلباختند
از شعف در عرش اعلا حیدریه ساختند

دست حیدر رفت بالا ؛ چون غلامان اسیر
حضرت جبریل گفتا : یا علی انت الامیر

دست حیدر رفت بالا تا که دین کامل شود
آنچه که میخواست احمد عاقبت حاصل شود

دست حیدر رفت بالا ، بانگی آمد : ای رسول
سعیکم مشکور ، حالا حج تو گشته قبول

دست حیدر رفت بالا ، حاجیان همت کنید
یا علی گویید ، فورا با علی بیعت کنید

دست حیدر رفت بالا کینه ها ابراز شد
از همانجا دشمنی با مرتضی آغاز شد

دست حیدر رفت بالا دشمنی، دشمن آشکار شد
دست مظلوم مدینه بین کوچه بسته شد

دست حیدر رفت بالا حرمت مولا شکست
پشت درب خانه ، ملعون ، سینه ی زهرا شکست

دست حیدر رفت بالا ،با دلی زار و غمین
بعد زهرا سالها شد مرتضی خانه نشین

دست حیدر رفت بالا ،در مدینه مجتبی
آن عزیز فاطمه شد کشته ی زهر جفا

دست حیدر رفت بالا ،از لجاجت با علی
اربا اربا شد علی ابن حسین ابن علی

دست حیدر رفت بالا ، دست سقا شد قلم
در کنار علقه شد واژگون صاحب علم
دست حیدر رفت بالا ، قاسم گل پیرهن
از فرس افتاد ،له شد پیکر ابن الحسن

دست حیدر رفت بالا ،نیزه ها آمد فرود
هیچکس در قتلگه فکر دل زینب نبود ..

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




 

غلام سیاهی را به خدمت علی (ع) آوردند که دزدی کرده بود. حضرت فرمود: ای اسود -سیاه- دزدی کردی؟ عرض کرد: بلی یا علی (ع)، فرمود: قیمت آنچه دزدیده ای به دانک و نیم می رسد؟ عرض کرد: بلی، فرمود: بار دیگر از تو می پرسم اگر اعتراف نمایی )انگشت( دست راست تو را قطع می کنم.

عرض کرد: بلی یا امیرالمؤمنین؛ حضرت بار دیگر از وی پرسید و او اعتراف کرد؛ به فرموده امام انگشتان دست راست او را بریدند.غلام سیاه انگشتان دست بریده را بر دست دیگر گرفته و بیرون رفت، در حالی که خون از آن می چکید.

عبدالله بن الکوّاء *۱* به وی رسید و گفت: غلام سیاه دست راستت را کی برید؟

گفت: شاه ولایت امیر مؤمنان پیشوای متقیان مولای من و جمیع مردمان و وصی رسول آخر الزمان.

ابن الکوّاء گفت: ای غلام! او دست تو را بریده است و تو مدح و ثنای او می کنی؟گفت: چگونه مدح او نگویم که دوستی او با خون و گوشت من آمیخته است؟! آن حضرت دست مرا به حق برید.

ابن الکوّاء به خدمت حضرت امیر علیه السلام آمد و آنچه شنیده بود را معروض داشت. حضرت فرمود: ما را دوستانی هستند که اگر به حق قطعه قطعه شان کنیم به جز دوستی ما نیفزاید، و دشمنانی می باشند که اگر عسل به گلویشان فرو کنیم جز دشمنی ما نیفزاید.

پس حضرت امام حسن (ع) را فرمود: برو غلام سیاه را بیاور او رفت و غلام سیاه را همراه خود آورد؛ حضرت فرمود: ای غلام من دست تو را بریدم و تو مدح و ثنایم می کنی؟!

غلام عرض کرد: مدح و ثنای شما را حق تعالی می کند، من که باشم که مدح شما را کنم یا نکنم!حضرت دست او را -به معجزه- به جای خود نهاد، ردای خود را بر وی افکند و دعایی بر آن خواند- بعضی گفته اند سوره حمد بود- فی الحال دست وی درست شد، چنانکه گویی هرگز نبریده اند.(2)

۱. از منافقین و خوارج بوده است که سوالات زیادی در موضوعات مختلف از امام می کرده است.

۲. تحفة المجالس ص ۱۱۳



منبع : یکصد موضوع ۵۰۰ داستان ، ج۱ ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر ناصر

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




سردار باقرزاده فرمانده تفحص شهدا تعداد شهدا را اعلام کرد و گفت: تعداد 80 شهید دوران دفاع مقدس از منطقه فاو و شلمچه و مجنون و زویدات در طول 3 هفته اخیر کاوش شده است.


سردار باقرزاده در ادامه گفت: دیشب یک شهید که توسط عشایر منطقه پیدا شده بود تحویل سرکنسول جمهوری اسلامی در بصره شد و به جمع شهدا که 79 تن بودند اضافه گردید و با توجه به مشکلاتی که در منطقه داشتیم ولی بحمدالله کارها رو به جلو است.ایشان از کرامت شهدا و مظلومیت امام حسین (ع) نام برد و گفت:راننده تراکتور گفت، دیشب هر کاری کردم تراکتور روشن نشد و به حرکت در نیامد و بعد از کنترل متوجه میشود که تراکتور نزدیک پیکر مطهر شهید است و پس از بیرون کشیدن شهید تراکتور روشن و به حرکت در میاد .وی افزود:من مانده ام که چگونه تراکتور بی جان در مقابل پیکر شهید از حرکت باز میماند ولی در کربلا اسب ها چطور برعزیز زهرا(س) تاختند!این نمونه ای از مظلومیت امام شهید و کرامت شهداست.


امروز برادران سپاه حضرت ولی عصر(عج) در خوزستان توفیق پیدا کردند در کنار سایر نیروهای نظامی و انتظامی و مسوولین شهرستان خرمشهر در کنار بسیجیان و دوستداران و دلبستگان شهدا حضور یابند و به استقبال شهدا آمدند.ان شاءالله موفق باشند.
عملیات هایی که شهدا مربوط به آن هستند عبارتند از: تک دشمن در فاو.عملیات خیبر .والفجر یک.کربلای5.
عملیات مردمی.

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




یار من ای یوسفم اینجا کسی یعقوب نیست

لحظه ای چشمانشان از دوریت مرطوب نیست

 

ای گل زیبای من از غربتت اشکی نریز

نازنین اینجا خدا هم پیششان محبوب نیست

 

نوبهارم در فراقت هیچ کس محزون نشد

منجی انسانیت اینجا شرایط جور نیست

 

گرچه در هر جمعه ای زیبا دعایت می کنند

این دعاها بر زبان است جنسشان مرغوب نیست

 

مهربان، اینجا همه مرعوب دنیا گشته اند

طوق ها بر گردن است و، هیچکس منصور نیست.

 

الهم عجل لولیک الفرج

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




شهيد بديعي

شلمچه بودیم!
شیخ مهدی میخواست آموزش پرتاب نارنجک بده گفت:"بچه ها خوب نگاه کنید
محمد!حواست اینجا باشه.احمد!این جوری نارنجک رو پرتاب میکنند.خوب نگاه کنید
تا خوب یاد بگیرید.خوب یاد بگیرید که یه وقتی خودتون یا یه زبون بسته ای رو نفله نکنید
من توی پادگان،بهترین نارنجک زن بودم.اول،دستتون رو میذارین اینجا بعد شیخ مهدی ضامن رو کشید و گفت:حالا اگه ضامن رو رها کنم،در عرض چند ثانیه منفجر میشه
داشت حرف میزد و از خودش و نارنجک پرانی اش تعریف میکرد که فرمانده از دور داد زد
ای شیخ مهدی! چی کار میکنی..
شیخ مهدی یه دفعه ترسید ونارنجک و پرت کرد.نارنجک رفت و افتاد رو سر خاکریز بچه ها صاف ایستاده بودند و هاج و واج نارنجک و نگاه می کردند که حاجی دادزد:بخواب برادر! بخواب انگار همه رو برق بگیره،هیچکس از جاش تکان نخورد.چند ثانیه گذشت.همه زل زده بودند به سر خاک ریز،که نارنجک قل خورد و رفت اون طرف خاکریزو منفجر شد
شیخ مهدی رو به بچه ها کرد وگفت :"هان یاد گرفتید؟!دیدید چه راحت بود
فرمانده خواست داد بزنه سرش که یه دفعه ای صدایی از پشت خاکریز اومد که میگفت:الله اکبر!الموت لصدام!..بچه ها دویدن بالای خاکریز که ببینن صدای کیه؟دیدند یه عراقی ای زخمی شده و به خودش میپیچه شیخ مهدی ، عراقی رو که دید داد زد:حالا بگید شیخ مهدی کار بلد نیست؟!ببینید چی کار کردم
راوی(محسن صالحی حاجی آبادی)

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




شما نگاه کنید به دختر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله بهترین دخترهای عالم ، فاطمه زهرا علیها السلام بود. بهترین زن‌های اوّلین و آخـرین، فاطمه زهرا علیها السلام بود. هرگـز دختری به آن خوبی، به آن شرافت و به آن عظمت نیامده است همه‌ی زن‌های عالم از اوّل تا آخر در مقابل او مثل خدمتکارهایی هستند‌. مثل ذرّاتی هستند در مقابل خورشید جهان افروز. شوهرش هم امیر المؤمنین علیه السلام، بهترین مردان عالم. اگرچه همۀ فضائل و مکارم‌شان را جمع کنیم. همۀ مردان عالم به یک ناخن او هم نمی رسند؛ این دو مظهر عظمت، مظهر زیبایی و فضیلت، با هم دیگر ازدواج کردند.
جهیزیّه شان همان چند قلم ارزان قیمتی بود که در کتاب ها نوشته اند. ضبط کرده اند: یک تکّه حصیر، یک تکّه لیف خرما، یک دست رختخواب و یک دستاس، یک کوزه، یک کـاسه. همه‌اش را اگر چنانچه به پول امــروز روی همدیگر بگذارند، معلوم نیست که چند هزار تومان بیشتر بشود.
همان مهریّه را از امیر المؤمنین علیه السلام گرفتند و پولش را دادند جهیزیۀ مختصری را فراهم کردند و بردند خانۀ شوهر. حالا ما نمی‌گوییم دخترهای ما مثل فاطمه زهرا علیها السلام جهیزیّه بگیرند. نه دخترهای ما مثل فاطمه زهرا هستند و نه خود ما ها مثل پدر ایشان هستیم و نه پسرهای ما مثل امیر المؤمنان علیه السلام شوهر فاطمه زهرایند. ما کجا آنها کجا؟! از زمین تا آسمان با هم فرق داریم، اما معلوم می‌شود راه، آن راه است.
جهت، آن جهت است. جهیزیّه را مختصر بگیرید. به این و آن نگاه نکنید، خرج زیادی نکنید. کار را برای انسان که ندارند مشکل نکنید.     خطبه عقد ۷۲/۰۱/۰۵

جهیزیۀ فاطمه زهرا علیها السلام به قدری بود که شاید دو نفر آدم با دست می‌توانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه. ببینید افتخار این‌ها ست. ارزش این هاست .آیا پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نمی‌توانستند یک جهیزیّه مفصل تشکیل دهند؟
اگر پیامبر صلی الله علیه واله اشاره‌ای می‌کردند، این مسلمانانی که در اطراف ایشان بودند، بعضی‌هایشان هم آدم‌های متمکّنی بودند، پول هم داشتند ازخدا می‌خواستند که بیایند و یک هدیه‌ای بدهند، کمکی بکند، نکردند. چرا نکردند؟ این برای این است که من و شما یاد بگیریم.
و الاّ بنشینیم و تعریف کنیم و خوشمان بیاید و بعد هم یاد نگیریم، چه فایده ای دارد؟ استفاده‌اش را نمی بریم‌. نسخۀ طبیب را که انسان نباید بگذارد روی طاقچه تماشا کند. باید عمل کنیم تا بهره‌اش را ببریم. رژیم غذایی را باید عمل کنید تا فایده‌اش را ببرید. این‌ها رژیم غذایی روح است، رژیم غذایی صحّت جامعه است. صحت خانواده است باید عمل شود. ساده برگزار کنید. خطبه عقد ۷۵/۰۹/۰۵

عروس خانم‌ها! شما نگذارید
نگذارید جهیزیّه‌ها را سنگین کنند. دخترها نگذارند. عروس‌ها، شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر می‌خواهند شما نگذارید. این همه جنس گران را می‌خواهید چه کنید؟ خطبه عقد ۷۳/۰۹/۲۳

مادرهای عروس‌هـــا در تهیّه جهیزیّه دست نگه دارند، خیلی افــراط یا اسراف نکنند. نگویند حالا مثلاً دخترمــان است دلش می‌شکند. نه. دخترها خوبند. دخترها نمی‌خواهند. ما بیخود نباید دل آن‌ها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ و لوکس و … حتماً باید برایش تهیه شود. خطبه عقد ۷۹/۱۱/۱۶

این دختر خانم‌ها که می‌خواهند جهیزیّه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیّه، توی این دکان‌های گران قیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلاّت گران قیمت که معروف است – نمی‌خواهم البته اسم بیاورم – من می‌شناسم که کجاهاست که دکان‌هایش معروف است به جنس گران‌، اصلا ًطرف آن‌ها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. این طور نباشد که داماد بیچاره را دنبال‌شان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها می‌کنند.
خطبه عقد ۷۲/۰۳/۱۹

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) – مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





اسیر عشق حسینم اسیر می میرم
به شوق کرب و بلایش حقیر می میرم

اگر که روزی من کرب و بلا شود مولا
میان آن حرم دلپذیر می میرم

اگر کرم کنی و وقت مرگ من آیی
به شوق این کرم بی نظیر می میرم

اگر که ملک جهان را بدست آرم من
بدون مهر و ولایت فقیر می میرم

لباس نوکریت داده اعتبار مرا
اگرچه نوکرم اما امیر می میرم

ز بس که گریه برایت مقدس است آری
میان گریه شبی ناگریز می میرم

میان روضه ی مقتل اگر خدا خواهد
به یاد آن بدن غرق تیر می میرم

برای عرض ارادت به ساحت ارباب
برای حنجر طفل صغیر می میرم

 

موضوعات: خانواده و زندگی, ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




مهمان خاک پاک شهیدان شده دلم

حس می کنم که تازه مسلمان شده دلم

 

من آن کویر پرعطشم بی قرار آب

با این دل شکسته ، چو باران شده دلم

 

ترسم که عشق کار به دست دلم دهد

چندیست باز بی سر و سامان شده دلم

 

آری غریبه ام به پناه تو آمدم

در غربت سکوت تو ، مهمان شده دلم

 

ای عشق باز در دل من خانه کرده ای

حالا پر از جوانه ی ایمان شده دلم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی، بـابـی انـت و امـّی
گوئیا هیچ نه همی به دلم بوده نه غمّی، بـابـی انـت و امّـی

تو که از مرگ و حیات این همه فخری و مبـاهات، علی ای قبله حاجات
گوئی آن دزد شقی، تیغ نیالوده به سمّــی، بـابـی انـت و امّـی

گوئی آن فاجعه دشت بـلا هیچ نبودست، در این غم نگشوده است
سینه هیچ شهیـدی نخراشیـده به سُمّی، بـابـی انـت و امّـی

حق اگر جلوه با وجه اتـم کرده در انسان، کان نه سهل است و نه آسان
بخود حق کـه تـو آن جـلوه با وجه اتمـّی، بـابـی انـت و امّـی

منکر عید غدیر خم و آن خطبه و تنزیل، کر و کور است و عزازیل
با کـر و کـور چه عید و چه غدیری و چه خمّی، بـابـی انـت و امـّی

در تولا هم اگر سهو ولایت، چه سفاهت؟ اف بر این شم فقاهت
بی ولای علی و آل چه فقهی و چه شمّی، بـابـی انـت و امـّی

آدمی، جامع جمعیت و مـوجود اتم است، گر به معنای اعم است
تو بهین مظهر انسان، بـه معنای اعمـی، بـابـی انـت و امـّی

تو کم و کیف جهانی و به کمبود تو دنیا، از ثـری تا بـه ثریا
شر و شور است و دگر هیچ، نه کیفی و نه کمّی، بـابـی انـت و امّـی

چون بود آدم کامل غرض از خلقت آدم، پس بـه ذریّه آدم
جـز شمـا مهـد نبوت نبـود چیز مهمّی، بـابـی انـت و امّـی

عاشق توست که مستوجب مدح است و معظّم، منکرت مستحق ذم
وز تو بیگانه نیرزد نه به مـدحی نه بذمّی، بـابـی انـت و امّـی

بیتو ای شیر خدا سبحه و دستار مسلمان، شده بازیچه شیـطان
این چه بوزینه که سرها همه بسته به دمّی، بـابـی انـت و امّـی

لشکر کفر اگر موج زند در همه دنیـا، همه طوفان همه دریا
چه کند با تو که چون صخره صمّا و اصمّی، بـابـی انـت و امّـی

یا علی! خواهمت آن شعشعه تیغ زر افشان، هم بدو کفر سر افشان
بایدم این لمعان دیده، ندانم به چه لمّی، بـابـی انـت و امّـی

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت





زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را

طوری که حتی تار دیدی این و آن را


وقت زمین افتادنت احساس کردی

در باغ سرسبز تنت رنگ خزان را


در گوشه ی حجره به خود پیچیدی از درد

یعنی چشیدی درد تلخ استخوان را


مثل عمو جانت حسن آزار دیدی

از بس شنیدی از خودی زخم زبان را


این زن که دست جعده را از پشت بسته

جاری نمود اشک زمین و آسمان را


از او تقاضای دو قطره آب کردی

وقتی تماشا کرد خشکی دهان را …


… در پیش چشمت آب ها را بر زمین ریخت

سوزاند قلب مادری قامت کمان را


با هلهله … با کف زدن … با پای کوبی

مانند عاشورا ورق زد داستان را


هر چند که لب تشنه جان دادی ولیکن

دیگر ندیدی رنگ و روی خیزران را


شکر خدا بالای بام آماده کردند

بال کبوترها برایت سایه بان را


دور و بر تو جز کبوترها نبودند

دیگر ندیدی خولی و شمر و سنان را


با نعل اسب از تو پذیرایی نکردند

دیگر نخوردی ضربه های ناگهان را

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت





 
 حضرت علی بن الحسین امام سجاد علیه السلام در مورد حقوق همسر فرموده اند

و اما حق همسرت آن است که بدانی خداوند متعال با آفرینش او وسیله ارامش و رفاه و انس و نگهداری تو را فراهم نموده است.
هر کدام از شما زن و مرد بر نعمت وجود دیگری خدا را سپاس گوید و بداند که این نعمت الهی است.
بر او و بر تو واجب است که نعمت الهی را گرامی داشته و در معاشرت با او خوشرفتاری و رفق پیشه کنی اگرچه حق تو بر زن سخت تر و رعایت محبوب و مکروه تو (اگر زیاده خواهی نباشد) بر او لازم تر است ، ولی زن حق مهربانی و انس بر تو دارد و جایگاه آرامش و آسایش غریزه ای ست که گریزی از آن نیست و این حق بزرگی است.
 

 

رساله حقوق امام سجاد علیه السلام

موضوعات: خانواده آسمانی  لینک ثابت




ابن عباس گويد:
 
 وَ اللّهِ ما سَمّینا عَلىَّ بِنَ أَبى طالِبٍ اَمیرَالمُؤمِنینَ حَتَّى سَمّاهُ رَسُولُ اللّهِ صلّی الله علیه و آله، کُنّا مارّینَ اَزِقَّةَ الْمَدینةِ یَوْما اِذْ اَقْبَلَ عَلىُّ بْنُ أبى طالِبٍ فَقالَ: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللّهِ وَ رَحْمَةُ اللّهِ و بَرَکاتُهُ، فَقالَ: وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ، کَیْفَ اَصْبَحْتَ؟ فَقالَ: اَصْبَحْتُ وَ نَوْمى خَطَراتٌ وَ یَقْظَتى فَرَغاتٌ وَ فِکْرَتى فى یَوْمِ الْمَماتِ، قالَ ابْنُ عَبّاسٍ: فَعَجَبْتُ مِنْ قَوْلِ رَسُولِ اللّهِ صلّی الله علیه و آله فى عَلّىٍ فَقُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ مَا اَلذَّى قُلْتَ فى اِبْنَ عَمّى؟ أَحُبّا لَهُ اَمْ شَیْئـا مِنْ عِنْدِاللّهِ قالَ: لا وَ اللّهِ ما قُلْتُ فیهِ شَیْئا اِلاّ رَأیْتُ بِعَینى، قُلْتُ وَ مَا الَّذى رَأیْتَ یا رَسُولَ اللّهِ؟ قالَ: لَیْلَةً اُسْرِىَ بى فِى السَّماءِ ما مَرَرْتُ بِبابٍ مِنْ اَبْوابِ الْجَنَّةِ اِلاّ وَ رَأیْتُ مَکْتُوبا عَلَیْهِ: عَلىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ اَمیرُالمُؤمِنینَ مِنْ قَبْلِ أُنْ یُخْلَقَ آدَمُ بِسَبْعینَ اَلْفَ عامٍ؛
 


 به خدا قسم نام امیرالمؤمنین را براى على بن ابى طالب علیه ‏السلام ما بر نگزیدیم بلکه (براى اوّلین بار) خود پیامبر اکرم صلى ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله او را به این نام‏خواند. روزى (به همراه پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله) از کوچه‏هاى مدینه مى‏گذشتیم که على بن ابى طالب از مقابل رسید و گفت: سـلام و رحمت و برکات او برتو باد اى رسول خدا، رسول خدا در پاسخ فرمودند:
درود بـرتو باد اى امیرالمؤمنین، چـگونه صـبح کردى؟ ایشان در پاسخ گفت:
صبح کردم در حالى که خوابم رو به هلاکت (مرگ) است و بیداریم چرتهائى است و اندیشه‏ام در باره روزمرگ است.
ابن عباس گفت: من از گفتار رسول خدا درباره على علیه ‏السلام تعجّب کردم و گفتم: اى رسول خدا درباره پسر عمویم چه چیزى فرمودید؟ آیا از روى دوستى و محبّت به او (امیرالمؤمنین) گفتى یا این که از پیش خداست؟
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: نه به خدا قسم من در باره على چیزى جز آنچه با چشم دیدم نگفتم، گفتم: اى رسول خدا چه چیزى دیدى؟
حضرت فرمودند: شبى که مرا به معراج بردند به هیچ درى از درهاى بهشت نگذشتم جز این که دیدم روى آن نوشته بود: على فرزند ابوطالب از هفتاد هزار سال قبل از آفرینش آدم امیرمؤمنان است.
 
 بحارالأنوار، ج 37، ص 339

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




تقدیم به ساحت ملکوتی قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان عج

هرچه میتابی بتاب ای ماه عالم تاب من
پرده بردار از رخت ای بهترین مهتاب من

هرچه خواهی رد کن اما ردنکن این بنده را
بنده ی درمانده ی بیچاره ی شرمنده را

هرچه میباری ببار ای ابر رحمت برسرم
من کویر تشنه ام آقا مرانی از درم

هرچه میرانی بران اما نران از کوی خود
مست و مجنونم کنی بایک خم ابروی خود

هرچه میبینی ببین اما نبین بار گنه
ای به شام تار من روی تو چون سیمای مه

هرچه میخواهی بزن اما نزن با دست رد
بر دل شیدای ما رنج و فراق بی عدد

هرچه میخواهی بکش اما نکش دامن ز من
ای حبیب ای آشنا ای حضرت یابن الحسن

هرچه میگویی بگو اما نگو دیگر نیا
منتقم تعجیل کن با ذکر یا زهرا بیا

هرچه میخوانی بخوان اما نخوان اعمال من
روسیاه و نادمم ای باخبر از حال من

هرچه میسوزم بسوزان ازفراق آقای من
ای چراغ انجمن ای روشن شبهای من

هرچه میجویی بجو اینجا کسی عاشق نشد
بهر عشقت نازنین اینجا کسی لایق نشد

هرچه تنهاتر شدم تنها تورا کم داشتم
درمیان هر قنوت از عشق تو غم داشتم

هرچه خوبی کرده ای آقا بدی کردم ولی
ما گداییم و تو مولا آخرین نور علی

هرچه میگیری بگیر اما نگیر این اشک را
روضه های حضرت سقای صاحب مشک را

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




خـــــبر آمیخته با بغض گلوگیره شده‌ستــــــــ
سیلِ دلشــوره و آشوبـــــ سرازیر شده‌ستـــــــ
ســـرِ دین طعمه سرنیزهِ تکفــــیر شده‌ستـــــــ
هر که در مدحِ عَلی شعرِ جدید آورده‌سـتــــــــ
گویی از مَعرکه‌ها نعشِ شهـــید آورده‌سـتـــــــ

بــــــنویســید تبــــــِ نـــاخــلفی‌ها مــــمـــنوع!
هــــدفــــ آزاد شـده، بــی‌هدفی‌ها مــــمـــنوع!
در دلِ عَــــــرش ورودِ ســَلَفــی‌ها مــــمـــنوع!

عرش یکـ روضهِ فاش استـ که داغوگیراستــــ
عرش… گفتیم…ـکه نام دِگـــرِ ســـــامرّاستـــــ

تــا «بـــهارِ عــَــربــی» روی عَلَفــــ بــاز کنـــــد
جـبهه در شـام و عراق از سه طرفـــ بــاز کــند
وای اگر دستـــ کجی پا به «نَجفـــــ» بـاز کـنـد

عاشـقِ شــیرِخدا، وارثــــ شمـشیر خداستـــــــ
سینه ی «ســنّی و شـیعه» سِپَر شیرخداستــــ

لَختــه‌ خونِ جـگرِ ماستـــــ به روی لبـــــــشان
کـورهِ ی دوزخیان، گـوشــه ‌نـشــینِ تـبـــــشان
لهــجهِ عِبـــری و لـــَحنِ عــــربـی مـــکتب‌شان

«نیل» را تابه «فراتـــ» آن‌چه که بودآتــش زد
شــکــ مــَکن مــاهــمه را مَــکرِ یــَهود آتــش زد

بــی‌ جـگرها جـــگرِ حــــَمزه به دنــدان گــیرند
انتــقامِ اُحـــُـد و بـَدر زِ طـــفـــــلان گـــــــیرند
چه تـَـقاصی زِ لبـــــــــِ قــاریِ قــــرآن گیـــــرند

بیــــــشتر زان که ازایـــن قوم بَـدی می‌جوشـد
از زمین غیرتـــــِ حــُـجربنِ عَدی می‌جـــــوشد

سنگ تکفیر به آیینه ی مذهبـــــ؟! هیهاتـــــــ!
ذوالفقارِ عَلی و رَحم به مَرحَبــــ؟! هیهاتـــــــ!
دستـــِ خولی طرفــِ مَعجَرِ زینبـــ؟! هیهاتــــــــ!

ما نمکــ‌ خورده یِ عشـــقیم به زینبـــــ سوگــند
پاســـــبانــــان دَمِشـقیـــم به زینبـــــ ســوگــند

داسِ تــــکفــــیر گل از ریــشه بچیـند؟! هرگز!
کفـــر بـــَر ســـینهِ توحـــــید نِشـــیند؟! هرگز!
مرتـــضی همــسرِ خود کــشـته ببـیند؟! هرگز!

پایــتان گــر طرفـــــِ کـربــ ـوبَلا بـــاز شـــــــود
آخــرین جـــنگـــِ جــــهانیِ حَـــق آغــاز شــــود

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




تمام راه ظهور تو با گنه بستم
دروغ گفته ام آقا که منتظر هستم

کسی به فکر شما نیست راست می گویم
دعا برای تو بازیست راست می گویم

اگرچه شهر برای شما چراغان است
برای کشتن تو نیزه هم فراوان است

من از سرودن شعر ظهور می ترسم
دوباره بیعت و بعدش عبور می ترسم

من از سیاهی شب های تار می گویم
من از خزان شدن این بهار می گویم

درون سینه ما عشق یخ زده آقا
تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا

کسی که با تو بماند به جانت آقا نیست
برای آمدن این جمعه هم مهیّا نیست

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




منت خدای را که مرا صاحبم حسین
حتی میان جو مجازی رها نکرد

 

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

 

به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم

به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم

 

به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم

نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم

 

به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم

ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم

 

حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم

جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم

 

می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان

مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم

 

هزار بادیه سهلست با وجود تو رفتن

و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم

 

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت





تا حاجت تمام دلم را روا کند
بايد خدا به پاي عليّم فدا کند

آن قدر قيمتي است فداي علي شدن
خود را فداش حضرت خيرالنّسا کند

شيعه شدن که آرزوي هر پيمبري‌ست
آن رتبه اي که فاطمه بايد عطا کند

چه حل شود؛ چه حل نشود مشکلات من
من راضي‌ام به آن چه كه مشکل‌گشا کند

آن کس که اختيار دو عالم به دست اوست،
اصلاً عجيب نيست که کار خدا کند

از لابه‌لاي خلق، قيامت که مي‌شود
بر گردن علي‌ست که ما را سوا کند

عمري نشسته‌ايم به پاي محبّتش

فرداي حشر، فاطمه با ما چه‌ها کند؟! حتيّ حسين، با همه‌ي دستگيري‌اش
با مهر مرتضاست به ما اعتنا کند

برق نگاش حضرت عبّاس مي‌شود
او قادر است خلقت عبّاس‌ها کند

اهل کرم معطّل خواهش نمي‌شوند
او حاجت نخواسته را هم عطا کند

 

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




از ﻣﮑﻪ ﺧﺒﺮ ﺁﻣﺪﻩ ﺩﺍﻍ ﺍﺳﺖ ﺧﺒﺮﻫﺎ
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ ﭘﺪﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﻫﺎ


ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺧﺒﺮ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺯ ﺭﮐﻦ ﯾﻤﺎﻧﯽ
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺍﺫﺍﻥ ﻧﺎﻟﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﺳﺤﺮﻫﺎ


ﺩﺍﻍ ﺍﺳﺖ ﺧﺒﺮﻫﺎ ﻧﮑﻨﺪ ﺑﺎﺩ ﻣﺨﺎﻟﻒ
ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺑﭙﯿﭽﺪ ﺑﺰﻧﺪ ﺷﻌﻠﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﻫﺎ


ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺳﺤﺮ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺍﯼ ﺭﺩ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ
ﻣﺎﻧﺪﯾﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻦ ﻭ ﺍﻣﺎ ﻭ ﺍﮔﺮﻫﺎ


ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﻭﻡ ﺯﻭﺩ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ
ﺣﺘﯽ ﺷﺪﻩ ﺣﺘﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﮐﻮﻩ ﻭ ﮐﻤﺮﻫﺎ


ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺧﺒﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﻮﻓﻪ
ﺣﺎﻻ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺧﯿﺮﻩ ﺳﺮﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﻫﺎ


ﺑﺮ ﺧﺎﮎ ﻋﺰﯾﺰﯼ ﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﭘﯿﺮﻫﻨﺶ ﺭﺍ
ﺳﺮﺑﺴﺘﻪ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﻫﺎ


ﺑﺮﺧﺎﮎ ﻋﺰﯾﺰﯼ ﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻋﺰﯾﺰﯼ ﺳﺖ
ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺳﺎﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺩﺍﻍ ﺍﺳﺖ ﺧﺒﺮﻫﺎ

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 

موضوعات: گالری تصاویر  لینک ثابت




پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله به امام علي عليه السلام فرمودند:


یا علی! وَ اعلَم أنَّ أعظَمَ النّاس یَقیناً قَومٌ یَکُونُونَ فی آخِرِ الزّمان لَم یَلحَقُوا النَّبِیَّ و حُجِبَ عَنهَمُ الحجَّةُ فَآمنوا بِسوادٍ فی بَیاضٍ ؛


یا علی! بدان که والاترین یقین را بین مردمان، گروهی از مردم آخر الزمان دارند که پیامبرشان را درک نکرده اند و حجت خدا امام زمان از ایشان مخفی شده و با این حال به سیاهی نوشته ای بر سپیدی کاغذی ایمان می آورند. و همین که سخنی از امام به ایشان می رسد بدان یقین پیدا می کند.


بحارالانوار، ج52، ص125

موضوعات: روایات  لینک ثابت




 امام صادق علیه السّلام به نقل از ابو امامه باهلی فرمودند :

 هنگامی که جدم امام حسین علیه السّلام متولد شد مردم گروه گروه جهت عرض تبریک به محضر پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم میرسیدند:
 وقتی که منزل پر بود از جمعیت شخصی از بین مردم بلند شد و با زبان گلایه و اعتراض گفت :
 یا رسول الله من از علی گلایه دارم فرمود :
مگر از علی چه دیده ای گفت اول صبح خواستیم جهت تبریک خدمت برسیم علی مانع شد و مدتی ما را معطل کرد و گفت هم اکنون صد و بیست و چهار هزار ملک از ملائکه هر کدام به نیابت از قوم و قبیله خود جهت عرض تبریک به من در منزل هستند علی چگونه عدد دقیق ملائکه را میداند و چگونه اینهمه ملک را شمرده است

  حضرت در حالی که تبسمی بر لب داشتند رو به امیر المؤمنین کردند و فرمودند :
از کجا عدد دقیق ملائکه را دانستی؟؟

 حضرت عرضه داشت :
بابی انت و امی یا رسول الله سمعت مأة الف لغه و اربعة و عشرین الف لغة فعلمت انهم ماة و اربعة و عشرون الف ملک قال رسول الله ص زادک الله علما و حلما یا ابا الحسن
 
 فرمود چون ۱۲۴۰۰۰ زبان مختلف شنیدم که به من تبریک گفتند ومن هم با زبان خودشان از آنها تشکر کردم فهمیدم آنها ۱۲۴۰۰۰ ملک هستند

 أللهُـمَّ صَلِّ عَلی مَولانَــا عَــلـیٍ أمیـرالمُؤمِنین وَآل بَیتِهِ ألطَیِّبینَ ألطاهِرین وَ ألأئِمَةِ ألمَعصوُمینَ مِن وُلدِه وَ ألعَن أعدائِهِم وَ مُخالِفیهِم وَمُنکرِ فَضائِلِهم إلی یَومِ ألقیـامَة

 

 


 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏40، ص: 170
 مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏2، ص: 55
 تسلية المجالس و زينة المجالس (مقتل الحسين عليه السلام)، ج‏1، ص: 321

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




سخنان ائمه معصومین(ع) راجع به دعا
رسول اکرم(ع): دعا حربه مومن است برای دفع دشمنان و عمود دین است که به آن دین مومن برپا است و نور آسمان و زمین است.

(بحارالانوار جلد ۹۳ ص ۲۸۸)

امام صادق (ع): دعا همان عبادتی است که خداوند درباره‌اش فرموده همانا کسانی که از عبادت و پرستش من تکبر کنند بزودی با ذلت و خواری وارد جهنم خواهند گشت پس فرمود دعا کن خدا را بخوان و مگو کارها بر حسب تقدیر الهی انجام خواهد شد. (وسائل الشیعه)

پیامبر اکرم(ع): ناتوان‌ترین مردم کسی است که از دعا کردن ناتوان باشد. (مشکاه الانوار)

امام رضا(ع): دعا از نیزه کارگرتر است و دعا بر می‌گرداند قضا را هرچند از آسمان نازل شده باشد و محکم شده باشد و دعا کلید همه رحمت‌ها است.

امام صادق(ع): خداوند عزّوجلّ خوشش نمی‌آید که بندگانش از همدیگر خواهش و درخواست کنند و همین مطلب را درباره خودش دوست دارد چون خداوند عزّوجلّ خوشش می‌آید که از او سوال و درخواست کنند و نعمتهای خداوندی را از وی بخواهند. (ص۱۱۰۹، ح۲،ب۲۰)

امام محمدباقر(ع): هیچ چیزی نزد خدا برتر از سوال و درخواست آنچه که در نزد اوست نمی‌باشد.

رسول اکرم(ع): کسی که به دعا توفیق یابد بدبختی ندارد و وقتی خدا توفیق خود را بر ای دعا فراهم نمود علامت آن است که درهای رحمت را بروی او گشوده است. (وسائل الشیعه)

امام صادق(ع): هنگامی که بنده مومن دعا کند خداوند عزّوجلّ به فرشتگان گوید با این که دعای این بنده مستجاب است در عین حال حاجتش را دیرتر برآورید چون من دوست دارم آوازش را بشنوم.

امام رضا(ع): به اصحاب خود فرمود بر شما باد به سلاح انبیاء. گفتند: سلاح انبیاء چیست؟ فرمود:دعا.

امام موسی‌کاظم(ع): فرمود که از برای هر مرض دوا و دعائیست. هرگاه خدای تعالی به خاطر بیمار رساند که دعا کند به تحقیق اذن داده است در شفای او.

موضوعات: نماز  لینک ثابت





والدین در جاده سعادت ما

درآیه های آسمانی قرآن سیری کردیم و رسیدیم به آیه ای که به یادمان می آورد پدر و مادر در کجای جاده سعادت ما ایستاده اند: و قضی ربّکَ الّا تعبدوا الّا ایّاهُ و بالوالدین احسانا و …
سوره اسراء آیه ۲۳
و پروردگار تو مقرر کرد که جزاو را مپرستید و به پدر ومادر خود احسان کنید…
خداوند بعد از اطاعت ازخویش، امر به احسان به والدین نموده و در روایات مختلف اجرای این حکم را درحق همه پدر و مادرها – چه نیکوکار و چه ظالم – واجب دانسته است .
در روایتی از پیامبر اکرم -صلّی الله علیه و آله-می خوانیم که احسان به والدین ازبزرگ ترین واجبات بوده و ارزش آن از نماز اول وقت نیز بیشتر می باشد . پس یادمان باشد که نیکی به پدرو مادر را از امور مستحبی نشماریم .
راستی! چرا خداوند مقام احسان به والدین را همراه با اطاعت خویش آورده است ؟ چرا رضای خودش را دررضای والدین قرارداده است؟ و یا چرا وظیفه احسان به والدین را حتی اگر ستمکارباشند ازفرزندان ساقط نمی کند؟
این حکم اخلاقی از سوی خدایی آمده که بشر را خلق کرده و بی نهایت دوستش می دارد و به راههای سعادت و کمال او بیشتر از خودش واقف است. بنابراین تمام احکام او، مطابق با همه ابعاد وجودی انسان می باشد.
هر چقدر ایمان ما به خداوند قوی تر باشد، اعتمادمان به صحت احکامش بیشتر بوده و اطاعت ازدستورات او برایمان لذت بخش تر و آسان تر خواهد بود، حتی اگر دسته ای از این احکام مطابق میل و سلیقه ما نباشند.
احسان به والدین ، راه میان بر سعادت ابدی
نتیجه یک زندگی موفق، تولد سالم انسان به برزخ می باشد و این زمانی محقق خواهد شد که ما در تمام طول زندگی مان، تسلیم محض خداوند علیم بوده و برای اجرای هرحکمی، چرا و چگونه های بسیاری در ذهنمان نقش نبندد.
شخصی خدمت رسول اکرم -صلی الله علیه و آله-رسید و پرسید : ما حقُّ الوالدین علی ولدهما؟
حق والدین برفرزندانشان چیست ؟ ایشان پاسخ گفتند : هُما جنتک و نارُک ، آنها بهشت و جهنم تو هستند.
بنابراین روایت می توان گفت که تولد سالم به آخرت و شادمانی های ابدی هر انسانی در گروی رضایت والدینش است ، به گونه ای که هیچ عبادتی نمی تواند انسان را از رضایت والدینش معاف گرداند.
فراموش نکنیم که هیچ عبادت و عمل صالحی بالاتر از احسان به والدین نیست ، پس هرگز هیچ عمل صالحی را جایگزین احسان به کسانی نکنیم که سعادت و شقاوت ابدی مان در گروی رضایت آنهاست.
مصادیق احسان به والدین
امام صادق -علیه السلام-مقصود از احسان به والدین را مصاحبت نیکو با آنها بیان فرموده اند که از مصادیق آن می توان به چند مورد زیر اشاره کرد :
۱- به زحمت نینداختن پدر و مادر
۲- پیشی گرفتن دررفع نیازهای آنها قبل از آنکه خواسته هایشان را به زبان بیاورند.
۳- تلاش برای انجام دادن اموری که خوشحالشان می کند و دوری از مواردی که منفور آنهاست .البته اگر این موارد مطابق با رضایت خداوند باشد .

اثرات وضعی احسان به والدین

درزندگی انسان
پسرو دختر امروز ، پدر و مادر فردایند و کرنش و تواضع امروز آنها درمقابل والدینشان ، به احترام و احسان فرزندانشان نسبت به آنها درآینده خواهد انجامید . امام صادق -علیه السلام- می فرمایند:
برّوا ابائکم ، یبرّکم ابناءَ کُم . به پدر و مادرتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.
اثرات وضعی نافرمانی و بی حرمتی به پدر و مادر، قطعاً در آینده گریبانگیر انسان خواهد شد، اما ترس از این موضوع نباید به جای رضای خدا، انگیزه ما از احترام به والدینمان باشد.
دعای خیر والدین، کلید گشاینده درهای بسته
دعای پدر و مادر در حق فرزندان بسیار مستجاب و گره گشاست. برای حل مشکلاتمان، می توان از صمیم دل به آنها توسل جوئیم و حتی بعد از وفاتشان نیز، از این راه، از دعای خیرشان بهره مند گردیم . تلاش کنیم تا این گنجینه گرانبها را برای خوشبختی دنیا و آخرتمان ازکف ندهیم.
اطاعت بی چون و چرا از سه حکم الهی
خداوند در سه مورد برای هیچ کس اختیاری قرار نداده و همه را ملزم به اجرای این سه حکم دانسته است: ۱- وفای به عهد ۲- ادای امانت ۳- احسان به والدین
اگر در این سه مورد افراد مقابل شما، نیکوکار باشند یا فاسق ، تفاوتی دراجرای حکم نمی کند.

برگرفته از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت





ما مسلمانیم و مُهر وحدت ما یا علی است

وحدت آن دارد که او را رهبر و مولا علی است


چیست وحدت؟ چنگ بر «حبل‌المتین» حق زدن

ای تمام مسلمین حبل‌المتین تنها علی است


تفرقه یعنی جدا از دامن حیدر شدن

متحد باشید ای یاران امام ما علی است


در سپهر وحدت و ایمان و عشق و اتحاد

محور توحید و خورشید جهان‌آرا علی است


من کی‌ام تا نفس پیغمبر امام ما شود

فاش می‌گویم امام حضرت زهرا علی است


ما تمـام عمـر بـا قـرآن و عترت زیستیم

نیستیم آن دم که در خطّ ولایت نیستیم


کیست احمد؟ شهر علم کبریا و در: علی است

باطن و ظاهر علی، اول علی، آخِر علی است


دست و شمشیر خدا، چشم خدا، وجه خدا

نص قرآن است آری، نفس پیغمبر علی است


آن دو تن باید که بگریزند از میدان جنگ

تا شود معلوم تنها فاتح خیبر علی است


فتح بدر و فتح خیبر حقِ شیرِ داور است

الفرار ای روبهان از معرکه، حیدر علی است


گر شوی غافل به سوی این و آنت می‌برند

ای برادر راه خود را گم نکن، رهبر علی است


«میثما» نه شافعی نه مالکی نه حنبلی

بعـد پیغمبر فقط مـولا علی مولا علی

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




امام علی (ع) :


با بدگویان ما خاندان منشینید و نزد دشمن علنی ما را مدح نکنید تا دوستی ما را اظهار کرده و به این سبب ما و خودتان را در نزد ایشان خوار سازید.

تحف العقول صفحه 98

موضوعات: روایات  لینک ثابت




اصل هدف از دعا چیست؟

پاسخ

ادعیه خود به گونه ای تفسیر قرآن کریم اند و شرح معارف آسمانی اند و یادآور تربیت های قرآنی و تکرار و تأکید و تشریح آموزه های وحیانی اند.

دعا یک فرصت برتر و بدل ناپذیر است که خدای تعالی به بندگانش عطا کرده تا آنان با سود جستن از آن به حضور یگانه ی هستی بخش خود بار یابند و از حضرتش برای پیمودن طریق کمال و سعادت و سربلندی روح مدد خواهند.

دعا کردن همیشه بدین معنا نیست که از خدا چیزی بخواهیم.

گاه دعا یعنی از خدا خود او را خواستن ،

و این والاترین و با شکوه ترین مرتبه ی دعا است که بیش از هر جا و در عالی ترین شکل خود، در نیایش های رسیده از معصومان (علیهم السلام) یافت می شود.

موضوعات: سوال و جواب های دینی  لینک ثابت




بغضی میان دل نفسم را بریده است
دل را به سوی حضرت دلبر کشیده است

وقتی ز دیده اشک سرازیر میشود
حس میکنم حسین،نوکر خود را خریده است

تیر غمش ز چله رها شد به من نشست
قلبم ز داغ نحر گلویش دریده است

پیچیده عطر سیب دوباره میان شهر
جانم که فصل گریه و روضه رسیده است

محرم نزدیک است……

 

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




فرقه ی “مرمن” چیست؟ و آیا قائل به تحریف دین اسلام است؟
متن کامل پرسش

با سلام وادب و احترام و عرض خسته نباشید وخدا قوت. بی زحمت بفرماییدآیا دینی به نام مرمن داریم. و همچنین در باره سوالی که مطرح می کنند که شما مسلمانان چرا می گویید یهود و مسیحیت تحریف شده اند،و دین اسلام دین به حقی است ؟ آنها هم می توانند در باره اسلام چنین نظری داشته باشند.

پاسخ

فرقه مرمن

اين فرقه از فرقه های فرعی مسیحیت می باشد که به وسيله ((جوزف اسميت )) آمريكائى پديد آمد. او آمريكائيان را از نسل بنى اسرائيل مى دانست و مى گفت : ((عيسى در ظهور دوم خود در ميان مردم آمريكا تبليغ رسالت كرد و پيروان بسيارى يافت و گروهى از كافران عليه مسيحيان شوريدند و آنان را قتل عام كردند. ولى كتاب مقدس ‍ كه توسط رئيس كليساى مسيحى مرمن بر روى الواح طلا نوشته و حك شده بود، توسط آن رئيس از ميان معركه بيرون برده شد، و در مكان امنى پنهان ماند تا كه خداوند به من توفيق رهبرى را داد و آن الواح را در دست من قرار داد تا با ردگير دين عيسى را به جهانيان اعلام كنم )). اين گروه معتقد به كشف و شهود مى باشند. و بر اين باوراند كه قوم بنى اسرائيل موفق به تاءسيس يك دولت مستقل از يهود در آمريكا خواهد شد.
اين رؤ ياى صهيونيستى همچنان به قوت خود باقى است . آنان معتقدند كه عيسى دوباره ظهور خواهد كرد و پادشاهى خواهد نمود. افراد اين فرقه عمل تناول را به وسيله نان و آب انجام مى دهند. و معتقدند كه بجاى تكفير كافر، تجديد تعميد بايد كرد و او را از عذاب و گرفتارى در آخرت نجات داد. اين فرقه به تعدد زوجات معتقد است . ولى اخيرا اين موضوع در آمريكا منع قانونى يافت . پيروان اين فرقه در شمال آمريكا (آمريكاى شمالى ) زندگى مى كنند.

اینان سنت گراهاى اخبارى ای هستند که بر متون عهدین تکیه دارند. با هر گونه افزایش و تجدید نظر مخالف اند همانطور که اشاره کردیم این فرقه به تعدد زوجات در مسیحیت معتقد بود. بسیارى از پیروان این فرقه تا هشت زن اختیار کرده اند.

برای پاسخ به قسمت دوم سوال ، کافیست به ادله اثبات عدم تحریف قرآن اشاره نماییم.

دلایل عدم تحریف قرآن

از دید قرآن این کتاب هیچ گاه تحریف نخواهد شد . و خداوند خود وعده داده که ما حافظ قرآن از تحریف و تغیییر خواهیم بود …

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ ( سوره 15 آیه 9 )

به راستی که ما قرآن را نازل نمودیم و خود حافظ و نگهبان اوییم …

اما کسی که قرآن را باور ندارد مطمئناً به مفاد آن هم ایمان نخواهد داشت …

برای همین می بایستی در مقابل از دلایل تاریخی معتبر یا دلایل عقلی یا حتی تجربی و … بهره برد .

دلیل اول:

آیات تحدی در قرآن . تحدی یعنی مبارز طلبی . قرآن همه ی بشریت رابه مبارزه فراخوانده که اگر فکر میکنید قرآن ازطرف خدا نیست و محمد از خود دراورده پس مثل قرآن کتابی بیاورید . سوره ی 2 آیه 23 و . ..
در فرض تحریف شدن یا دروغ بودن قرآن ،باید دانست که این آیه همچنان در قرآن وجوددارد ! تحریف قرآن یا تغییر آن موجب می شود که از حقیقت قرآن کاسته شود . یعنی بشری وانسانی شود . در این صورت همه ی انسانها میتوانند مثل قران کتابی بیاورند ! آن هم کتابی که شبیه یا برتر ازقرآن باشد .
در فصاحت وبلاغت کلام : که تابه حال این مبارز طلبی بی پاسخ مانده . البته چند وقت پیش عده ای کتابی مثل قرآن نوشتند اماخودشان از سر خجالت و رسوایی تعطیلش کردند . ممکن است گفته شود که این زمینه فقط به درد اعراب می خورد . چون فصاحت و بلاغت قرآن تنها برای اعراب قابل درک است .

در پاسخ می گوییم در هر فرهنگ و هر زبانی ، آیا کسی هست که کتابی بیاورد و دیگران را به مبارزه فرابخواند ؟؟؟ که اگر می توانید مثل من کتابی بیاورید ؟ اگر چنین کسی هست ، کتابش در زمینه ی فصاحت و بلاغت شبیه به قرآن یا حتی بالاتر از قران خواهد بود .

ضمن اینکه بر اساس گواهی تاریخ ، اعراب ( حتی اعراب بی سواد ) جزو ادیب ترین و شاعرترین و فصیح ترین مردم بودند . وقتی آنان با همه ی توانشان نتوانستند مثل قرآن بیاورند ، همین می تواند شاهدی بر ناتوانی دیگران باشد .

ممکن است گفته شود دلیل آوردن از قرآن برای اثبات عدم تحریف آن صحیح نیست . در پاسخ می گوییم بله ، آیه ی تحدی ( مبارزطلبی ) جزئی از قرآن است . اما قرآن دیگران را به مبارزه می طلبد . کسی که قرآن را تحریف شده می داند ، باید به این آیه پاسخ گوید . در واقع قرآن دیگرن را نه به پذیرش خود ، بلکه به مقابله و مبارزه می خواند .

لذا قرار نیست دشمنان در مقابل قرآن سر فرود آوردند . بلکه کافی است به این مبارز طلبی پاسخ مثبت دهند تا شکست را تجربه کنند .

دلیل دوم

اگر نسخه های خطی قرآن که در موزه های مختلف در اقصی نقاط جهان وجود دارد را کنار هم بگذاریم ( نسخه هایی که مربوط به صدیا دویست یا پانصد یا هزار واندی سال پیش است ) می بینیم که هم شان مطابق هم اند . تنها دو حالت وجود دارد که این نسخه ها همگی شبیه به هم باشند :
حالت اول : تحریف نشدن قرآن
حالت دوم : تبانی همه ی مسلمانان و قرآن نویسان درسرتاسر دنیا در طول تاریخ مبنی بر تحریف یک جور ( دقیقاً یک جور ) قرآن . ( از ترکستان شرقی یعنی سین کیانگ چین گرفته تااندلس یا همان اسپانیا ! ) که از دید من این تبانی محال است چون در زمانهای گذشته ارتباط بین ملل مختلف بسیار سخت بود .

لازم به ذکر است که نسخه های خطی قرآن مربوط به تاریخ های چند صد ساله و هزار و اندی ساله ( بر روی کاغذ با پوست حیوانات یا کتیبه های سنگی و … ) در مناطقی همچون سین کیانگ چین ( ترکستان شرقی)،هندوستان ، پاکستان ، ایران ، ترکیه ، یمن ، عربستان ، عراق ، مصر ، فلسطین ، مراکش، اسپانیا و پرتغال و … پیدا شده که در موزه های مختلف دنیا از جمله کشورهایی چونانگلیس ،‌فرانسه ، اسپانیا ،‌ عربستان ، هند ، مصر و … وجود دارد و بار ها ایننسخه ها مورد مقایسه قرار گرفت . در ایران هم برگه ها یا کتیبه های دست نویس ( خطی ) بسیارب مربوط به صد یا دویست و یا حتی هشتصد سال پیش و بالاتر درموزه های آستان قدس رضوی ، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی قم و چند موزه ی دیگر وجوددارد .

دلیل سوم :
عدم تحریف قران از ابتدا ( درقرن اول ظهور قرآن )
باید توجه داشت که پس از وفات محمد رسول الله ، میان مسلمین اختلاف افتاد . پیروان علی بن ابی طالب همیشه مخالف حکومت ها بودند . بعدها بنی امیه و بنی عباس هم با هم وارد نبرد شدند . این جنگ ها و مخالفت ها فقط بعدنظامی نداشت . بلکه جلوه ی تبلیغاتی هم داشت . آنچنانکه اگر یکی ازطرفین اشتباهی مرتکب می شد ، مخالفین آن را علنی نموده و اسباب رسوایی طرف مقابل را فراهم مینمودند . حال چگونه ممکن است در صدر اسلام قرآن توسط عده ای تحریف شود ولی همه درشرق و غرب عالم اسلام سکوت کنند ؟؟؟؟ ( یعنی قران در طول تاریخ هیچ گاه در اختیارگروهی خاص نبود که بتوانند آن را تغییر دهند)

مجمع جهانی شیعه شناسی

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




 

 

 پرسش

مراسم عروسی زمان پیامبر (مثل عروسی حضرت فاطمه علیه السلام) چطور بوده است؟ آیا رقص و پایکوبی داشته است. با توجه به اینکه رقص حرام است و ابزار موسیقی نسبت به زمان پیامبر (دف و …) پیشرفت کرده، مراسم عروسی کنونی چگونه باید باشد؟ می توان در این مراسم گناه شرکت کرد؟ توجه داشته باشید که عدم شرکت باعث کدورت بین فامیل می شود.

 

پاسخ 

شکی نیست که موسیقی، غنا و آواز خوانی، در صورتی که مناسب مجالس لهو و لعب باشد، از نظر اسلام حرام است، اما در این که این عمل در مورد عروسی یا شادی های دیگر استثنا شده یا نه؟ در کتاب های تاریخی از برگزاری مراسم عروسی و شادی های دیگر در زمان پیامبر، مثل ازدواج حضرت فاطمه (ع) یا دیگر مسلمانان یا شادی مردم مدینه در زمان ورود آن حضرت به مدینه، نقل هایی به ما رسیده است. شادی مردم در زمان جاهلیت و صدر اسلام نوع ساده ای از شادی بوده است. بیشترین موردی که در میان مردم صدر اسلام برای شادی مرسوم بوده آواز خوانی و دف زنی بوده است و به رقص و نواختن آلات موسیقی دیگر در شادی ها کمتر اشاره شده است [1] . در زیر به چند نمونه اشاره می کنیم:

در دعائم الاسلام روایتی نقل شده که در آن می گوید حضرت از عروسی شخصی خبر دار شدند فرمودند که عروسی نباید در خفا برگزار شود و باید دود به پا شود و صدای دف شنیده شود و فرق بین عروسی و زنا همین سر و صدای دف است. [2] در همین کتاب روایتی از امام صادق (ع) آورده است که در شب عروسی حضرت زهرا، رسول الله (ص) صدای دف شنیدند پرسیدند این چیست؟ گفتند اسماء برای این که حضرت زهرا را شاد نگه دارد تا بی مادری را احساس نکند، دف می زند. پس رسول الله (ص) دعا کردند همان طور که اسماء دختر مرا شاد کرد خدایا او را شاد نما و به اسماء فرمودند که در شادیتان حرف های نا مناسب نزنید. [3] کتاب کشف الغمه نیز نقل می کند وقتی مسلمانان از ازدواج حضرت علی (ع) با حضرت فاطمه (س) مطلع شدند و به پیامبر (ص) تبریک گفتند حضرت رو به همسران خود کرد و به آنها دستور داد برای فاطمه (س) دف بزنند و آنها مشغول دف زدن شدند. [4] ابن ابی الحدید نقل کرده که پیامبر بر قومی گذر کرد که مشغول بازی و رقص بودند حضرت به آنها فرمودند به این کار خود جدی ادامه دهید تا یهود و نصاری بدانند در دین ما آزادی هست. [5]

ولی از این نقل ها نمی توان حکم فقهی استخراج کرد. فقها برای دست یابی به احکام شرعی دقت موشکافانه ای در مجموع دلیل هایی که به دست ما رسیده می نمایند و به ظاهر چند نقل تاریخی اکتفا نمی کنند. در زیر نکاتی را که علاوه بر چنین نقل های تاریخی ای، در حکم شرعی مربوط به رقص و موسیقی دخیل است، بیان می کنیم:

1. سند اکثر قریب به اتفاق این روایات تاریخی محکم نیست و یا اصلا زنجیره سند در این روایات، اتصال ندارد. پس این روایات به خودی خود نمی توانند دلیلی برای حکم شرعی باشند.

2. بعضی از این نقل ها با روایات معتبر و محکمی که به دست ما رسیده منافات دارند و به همین دلیل کنار گذاشته می شوند. شیخ انصاری روایاتی که درباره حرمت غنا وارد شده شامل هر عمل لهوی می داند و بنا بر این تمام روایات حرمت غنا در مقابل نقل های تاریخی ضعیفی که در بالا اشاره کردیم قرار می گیرد. ایشان این طور بیان می کنند: از مجموع روایات زیادی که درباره حرمت غنا است چنین برداشت می شود که ملاک حرمت غنا لهوی بودن آن است و هر صوتی که به صورت لهو باشد چه با آلات موسیقی و چه بدون آن، حرام است. [6] از جمله این روایات، روایتی است که محمد بن ابی عباد نقل می کند: از امام رضا درباره غنا پرسیدم، ایشان فرمودند … آن در زمره باطل و لهو است … [7] و روایت اعمش که در آن امام صادق (ع) در بیان موارد گناهان کبیره این را می فرمایند: کار های لهوی که انسان را از ذکر خدا باز می دارند مانند غناء و نواختن اوتار (نوعی آلت موسیقی) … [8] روایت اعمش علاوه بر اینکه حرام بودن هر لهوی را بیان می دارد از موسیقی به طور مخصوص اسم می برد در روایات دیگری نیز از موسیقی نام برده شده مثل روایتی از امام صادق(ع) که می فرمایند: «آلات ساز و آواز، از عمل شیطان است پس هر چه در زمین از این نوع وجود دارد از ناحیه ی شیطان است.» [9] و از پیامبر اکرم(ص) نیز روایت شده که فرموده اند: «شما را از مزمار و کوبات (آلات موسیقی) نهی می کنم.» [10] [11] در باره رقص نیز علاوه بر اینکه بسیاری از فقها آن را نیز از مصادیق لهو می دانند روایتی در کتاب کافی با سند معتبر نقل شده است که امام صادق (ع) از قول پیامبر (ص) می فرمایند: شما را از رقص [12] و … نهی می کنم. این روایت نشان از نا پسند بودن این عمل نزد پیامبر دارد و از آنجا که سندش بر خلاف روایات دیگر، معتبر است، بر نقل های تاریخی دیگر مقدم است. به هر با توجه به این روایات، این وظیفه فقیه است که با دقت لازم، جمع بندی خود را از مستندات موجود به صورت فتوا بیان کند و وظیفه مقلد است که از آنها تبعیت کند.

با توجه به نکاتی که ذکر شد، در زمینه حکم موسیقی و رقص اختلاف نظر هایی بین فقها وجود دارد و هر کس با توجه به نظر مرجع تقلید خود باید عمل نماید تا در مقابل خداوند معذور باشد.

نظر فقها درباره رقص

برخی مثل امام (ره) و آیت الله خامنه ای رقص را اگر باعث تحریک شهوت، ارتکاب گناه و یا ترتیب مفسده شود و یا زن در بین مردان نامحرم برقصد، حرام می دانند بنابر این اگر رقصی چنین خصوصیاتی را نداشته باشد حرام نیست. اما برخی؛ مثل آیت الله صافی و فاضل و مکارم تنها رقص زن برای شوهر را جایز می دانند. [13] روشن است که در این حکم فرقی بین مجلس عروسی و غیر آن نیست.

نظر فقها درباره موسیقی

اکثر مراجع معیار در حرمت موسیقی را مطرب و لهوی بودن آن می دانند [14] یعنی اگر موسیقیی لهوی و مطرب نباشد حرام نیست البته بعضی مراجع مثل آیت الله مکارم و تبریزی و سیستانی تنها لهوی بودن را معیار حرمت موسیقی دانسته اند. [15] در بحث موسیقی نیز مراجع فرقی بین مجالس عروسی و غیر آن و استفاده از دف و غیر آن نگذاشته اند و تشخیص مصداق انواع موسیقی به عهده خود مقلد می باشد که با توجه به معیارهای موجود از طرف شرع مقدس، تشخیص بدهد موسیقیی حرام است یا حرام نیست و طبق آن عمل کند. [16]

با توجه به آن چه گفته شد نتایج زیر را به این ترتیب بیان می کنیم:

1. خوب است که مجلس عروسی به صورت شاد و پر شور برگزار شود.

2. شادی و نشاط عروسی می تواند به صورت های زیر اجرا شود:

الف. استفاده از افراد خوش صوت برای خواندن اشعار در مدح اهل بیت (ع) و اشعار فکاهی و طنز.

ب. استفاده از گروه های تئاتر و نمایش های کمدی. [17]

ج. استفاده از موسیقی های غیر حرام.

3. شور عروسی نباید حرامی در پی داشته باشد چرا که توجه به حرمت، بسیار مهمتر از توجه به شادی و نشاط عروسی است. حرام هایی که باید هر کس با توجه به نظر مرجع تقلید خود آنها را رعایت کند عبارتند از:

الف. مزاحمت و آزار مردم و همسایه ها.

ب. گوش دادن به موسیقی حرام.

ج. رقص های حرام و تماشای آن و حضور در مجلسی که تایید آن به حساب می آید.

د. اختلاط های حرام زن و مرد و نگاه های حرام.

تا به حال حکم مجالس عروسی کنونی با توجه به اختلاف فتوای مراجع مشخص شد. اما حضور در این مراسم چه حکمی دارد؟ نظر همه مراجع در این مورد اینست که اگر شخص احتمال تاثیر می دهد، با فراهم بودن شرایط، نهی از منکر کند و اگر نمی پذیرند – چنانچه حضور شخص باعث استماع موسیقی حرام یا تایید گناه می گردد- باید مجلس را ترک کند مگر آنکه عسر و حرج پیش آید. [18]

بدیهی است که صرف بوجود آمدن کدورت بین فامیل ها توجیهی برای گناه و شرکت در مجالس گناه نمی شود مگر آنکه عسر و حرج پیش آید.

[1] نک: اصفهانی، ابو الفرج، اغانی، ج 2، ص 175، استفاده شده از مقاله: قاضی زاده، کاظم، غناء از دیدگاه اسلام، مجله فقه، شماره 4-5، تابستان و پاییز 1374.

[2] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج 2، ص 207، دار المعارف، مصر، 1385 ق. شبیه به این روایت را ببینید در: شیخ وسی، امالی، ص 518، انتشارات دار الثقافه، قم، 1414 ق.

[3] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج 2، ص 206.

[4] اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج1، ص 359، مکتبه بنی هاشم، تبریز، 1381، ق.

[5] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 6، ص331، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، 1404 ق.

[6] شیخ انصاری، المکاسب، ج 1، ص 296، مجمع الفکر الاسلامی، قم، 1428 ق.

[7] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 17، ص 308، موسسه آل البیت، قم، 1409 ق.

[8] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 15، ص331.

[9] . عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 17، ص313.

[10] . همان.

[11] استفاده شده از سؤال ” دلایل حرمت و حلیت موسیقی را بیان فرمایید. “

[12] عبارت اصلی روایت: انهاکم عن ال زفن … است که به معنای رقص آمده است اما مرحوم فیض درکتاب الوافی ج 17 ، ص 211 ، ذیل این روایت گفته است: الزفن: اللعب و الدف و یزفون: یرقصون.

[13] حسینی، سید مجتبی، رساله دانشجویی، ص 181، دفتر نشر معارف، چاپ پنجم، 1385 ش.

[14] برای اطلاع بیشتر ر.ک به سوال “دلایل حرمت و حلیت موسیقی را بیان فرمایید.”

[15] همان، ص 172.

[16] استفاده شده از سوال “چه نوع آلات موسیقی را لهوی و حرام و چه نوع حلال است؟ “

[17] استفاده شده از سوال “الگوی مناسب جشن ازدواج کدام است؟”

[18] حسینی، سید مجتبی، رساله دانشجویی، ص 177.

 

 

موضوعات: خانواده آسمانی  لینک ثابت




امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام

لَمّا خُوِّفَ مِن الغِيلةِ :

و إنَّ عَلَيَّ مِن اللّه ِ جُنّةً حَصِينةً ،

فإذا جاءَ يومي انفرَجَتْ عنّي و أسْلَمَتْني،

فحينَئذٍ لا يَطِيشُ السَّهْمُ ، و لا يَبرأُ الكَلْمُ

امام على عليه السلام ـ چون او را از كشته شدن ناگهانى (ترور شدن) ترساندند ـ فرمود :

خداوند براى من حفاظى محكم قرار داده است

و چون روز [مرگ ]من فرا رسد،

آن حفاظ كنار مى رود و مرا تسليم [مرگ ]مى كند،

در آن هنگام، نه تير به خطا مى رود و نه زخم بهبود مى يابد.

نهج البلاغة : الخطبة ٦٢

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




ﺗﻮ ﺑﺎ ﺷﺮﺍﻓﺘﯽ ﺍﮔﺮ …
ﺁﺑﺮﻭﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺑﺪﺍﻧﯽ
ﺗﻮ ﺁﺯﺍﺩﯼ، ﺍﮔﺮ …
ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﮐﻨﯽ، ﻧﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ
ﺗﻮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ، ﺍﮔﺮ …
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ، ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﺨﺸﯽ .
ﺗﻮ ﺷﺎﺩﯼ، ﺍﮔﺮ …
ﮔﻠﯽ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﻭ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺯﯾﺒﺎﯾﯿﺶ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﮐﻨﯽ .
ﺗﻮ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﯼ، ﺍﮔﺮ …
ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ .
ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﯽ، ﺍﮔﺮ …
ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺭﺩﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮐﻮﺭ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ …
ﺍﮔﺮ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ …
ﺗﻮ ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻫﺴﺘﯽ

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ ﮐﺴﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﯿﺴﺖ…
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ…
ﺗﻮ ﺍﮔﺮ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﯼ…
ما اگر مانده ز راه…
در پس و پیشِ قدم…
پشت پرچین بلندِ غمِ تو…
ﺩﺭ پسِ ﭘﺮﺩﻩ‌ء ﺍشکِ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ…
مأﻣﻦ ﮔﺮﻡ ﺧﺪﺍﺳﺖ…
ﺍﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎﺳﺖ…
ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ…
در پسِ هر نفسی…
که فرو میرود و می‌آید…
در پسِ ضربه‌ء نبضی ست…
که در گردن ماست…
ما اگرتنهاییم…
من و تو گمشده ایم…
او همینجاست کنار من و تو…
ﺳﺎﻟﻬﺎﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺳﺖ…
ﺗﺎ ﺑﺴﻮﯾﺶ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺷﻮﻕ…
ﺗﺎ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺑﺰﻧﯿﻢ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻋﺠﺰ…
ﻭ ﺑﻔﻬﻤﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﻭ…
ﻣﻮنسِ ﻭﺍقعیِ ﺧﻠﻮتِ ﻣﺎﺳﺖ…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




خداوندا:
از تو می خواهم

نه مثل مختار بعداز واقعه!

نه مثل حربن ریاحی میان واقعه!

و نه مثل توابین بعد از واقعه!

بلکه مثل عباس(ع) درتمام واقعه!

مثل مسلم پیشتاز واقعه!

در رکاب کسی باشیم که به انتظارش ایستاده ایم!

سخن بی تو مگرجای شنیدن دارد
نفسم بی تو مگرنای دمیدن دارد!

علت کوری یعقوب نبی(ع) معلوم است
شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد!

 

اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




امام صادق عليه السّلام فرمودند:
اَلباءُ بَهاءُ اللّه ِ وَ السِّينُ سَناءُ اللّه ِ وَ الْمِيمُ مَجدُ اللّه ِ و اللّه ُ إلهُ كُلِّ شَى ءٍ الرَّحمنُ بِجَميعِ خَلقِهِ وَ الرَّحيمُ بِالْمُؤمنينَ خاصَّةً؛


باء (بسم اللّه الرحمن الرحيم) بهاء (روشنى) خدا و سين آن سناء (بزرگى) خدا و ميم آن مجد (عظمت) خدا، و اللّه معبود همه چيز، رحمن مهربان به همه خلق، رحيم مهربان فقط به مؤمنان است.


كافى، ج 1، ص 114.

موضوعات: روایات  لینک ثابت




قسمتم کن کربلایت یا حسین

ای گل گلزار ختم المرسلین

 

میوه ی جان امیر المومنین

نور چشم فاطمه بانوی دین

 

عالم امکان برایت یا حسین

گرچه جان در راه جانان داده ای

 

مکتب اسلام را جان داده ای

جلوه ای دیگر به قرآن داده ای

 

میکنم حمد و ثنایت یا حسین

ظهر عاشورا به میدانگاه عشق

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت





روزگاریست به رویای حرم دلبستم

چقدر صحن تو زیباست مرا هم دریاب

 

دست من نیست که این بیت شده ورد لبم

حرمت قبله دلهاست مرا هم دریاب

 

از غم و هجر حرم پیر شدم میدانی

عشق من گنبد سقاست مرا هم دریاب

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




گاهی وجود ی سری از مشکلات راه حلی برای رسیدن به هدفه با گذشت درست از مشکلات به هدفمون میرسیم..

ما متوجه حکمت و مصلحت خدا نمیشیم ولی همینجورهست….

اینو هم واسه خودم گفتم هم واسه شمایی ک لطف میکنی و میخونی..

حکمت 207 هم همین رو گفته که اگر بردبار نیستیم،خودمونو به بردباری بنماییم……..

تو با خدای خود انداز کارو دل خوش دار که رحم اگرنکند مدعی ،

 

خدا بکند روزهای خوبی در انتظار ماست… �

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آدمهایی که شمارا بارها و بارها می آزارند مانند کاغذ سمباده هستند!

آنها شما را می خراشند وآزار می دهند

اما در نهایت شما صیقلی و براق خواهید شد و آنها…

مستهلک و فرسوده!

پس به قول نیمایوشیج:

چایت رابنوش و نگران فردا نباش از گندمزار من وتو، مشتی کاه می ماند برای بادها و یادها…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




میگویند نوشته ها از گفته ها معتبر ترند …

دوازده هزار نامه ی دعوت نوشتند، ولی با بیش از سی هزار نیزه و شمشیر به استقبال رفتند !

آقای من ، راز بی نشانی بودن ات را اکنون میفهمم ؛ کاش نامه هایی که تمبر صداقت نداشتند هیچگاه به نشانی نمی رسیدند …

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




امام علی علیه السلام فرمودند:

در حقیقت دو خصلت مردم را به نابودى کشانده است. این دو کسانى را که پیش از شما بوده ‏اند، نابود کرده و همین دو، کسانى را که بعد از شما نیز می ‏آیند، نابود خواهد کرد:

آرزو، که آخرت را از یاد [انسان] میبرد؛ و هواى نفْس، که [انسان را] گم‏راه می‏سازد.

 

بحار الأنوار، ج 73، ص 167

موضوعات: روایات  لینک ثابت




قضاوت های حضرت علی(علیه السلام)

دو نفر برای داوری نزد حضرت علی (علیه السلام) رفتند و عرض کردند: یکی از ما، سه نان و دیگری، پنج نان داشت، شخصی مهمان ما شد و با ما هم خوراک گردید. وقتی او می خواست برود هشت درهم برای آن چه که خورده بود به ما داد و رفت. ما بر سر تقسیم پول به اختلاف افتادیم و کارمان به دعوا کشید. دوست من که پنج نان داشت می گوید پنج درهم مال من و سه درهم مال تو، اما من می گویم که باید هشت درهم را نصف کنیم و هر کدام چهار درهم برداریم، زیرا مهمان از نان های هر دو استفاده کرده است. حضرت فرمودند: اگر حقش را بخواهی کسی که پنج نان داشته باید هفت درهم بگیرد و تو که سه نان داشتی یک درهم نصیب تو می شود. مرد با اعتراض پرسید: چرا؟ حضرت فرمودند:

برای این که شما در مجموع هشت نان داشته اید و سه نفر به طور مساوی از نان ها خورده اند، اگر هر نان را به سه قسمت تقسیم کنیم، بیست و چهار قسمت می شود و شما هر کدام هشت قسمت از بیست و چهار قسمت نان را خورده اید. کسی که پنج نان داشته، اگر هر نان را به سه قسمت تقسیم کنیم پانزده قسمت می شود از این پانزده تکه او هشت تکه را خودش خورده و هفت تکه را به مهمان داده است. اما تو که سه نان داشتی اگر هر نان به سه قسمت تقسیم شود نُه قسمت می شود از این نُه قسمت هشت تکه را خودت خورده ای و یک تکه را به مهمان داده ای. مهمان در برابر هشت تکه نان که خورده هشت درهم داده است، یعنی یک درهم برای هر تکه.

بنابراین دوست تو که هفت تکه نان به مهمان داده است هفت درهم و تو که یک تکه داده ای یک درهم نصیب تو می شود.

 

منبع: بیست داستان و چهل حدیث گهربار از حضرت علی (علیه السلام)

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت




اصل دین در صلوات وجود دارد.


«اللّهم» توحید است.


«صلّ علی محمد» نبوت است.


« و آل محمد » یعنی امیرالمؤمنین و اولادش.این هم امامت.


توحید را که قائل شدیم، معاد هم قائلیم.


و چون حق محمد و آل محمد را ادا کردید عدالت است.


قربان این مستحب که با آن هر پنج اصل دین را اقرار کردیم.


اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

وقتی انسان برای اولین بار نارگیل سفت را برداشت،
هرگز فکر نمی‌کرد میان قالب قهوه ای رنگ آن، شیره ای
خوش طعم و بو و جسمی سفید و پر خاصیت باشد…!!

برای باز کردن اندیشه ٬
خود را باید شکست…

 

عقاید و باورهای خود را،
احساس خود را،
باید روزنه های نو را باز کرد تا از قالب کهن و بی منطق و عادتی محیط گریخت…!
هیچ گاه مانند یک نارگیل بسته نمان….
با ذهنی نو، جهانی نو بسازیم…
چقدر زیبا میتوان زندگی کرد وقتی میتوانیم
معمار زندگی خودمان باشیم…؛

 


موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




موضوعات: گالری تصاویر  لینک ثابت