✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
گاهی دلم هیچ چیز نمی خواهد جز گپ ریز ریز با مادرم


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



بدانید ای مردان!
زنان باحجاب اهل فرمان اند و مسلمان اند.
زنان بی حجاب اهل کاستی اند و مسلمان اند.
زنان باحجاب و بی حجاب هر دو مسلمانند،
اما بدون حیا به کفر اندرند.
کفر پوشیدن عقل است و حیا و دین، همراهان جدا ناشدنی عقل.
حجابی که از حیا نیاید، صاحبش را زودتر بی قدر می کند

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




و لحظه لحظه های انتظار در کنجی نشسته اند.

هیچ چیز اتفاقی نیست ، نه این آدینه های منتظر که از پس هم می آیند ونه زیارت ضریحی و نه انتظار تو……..

حتی دیدن یاران انتظار تو از پس کوچه های غم آلود تنهایی یا در بی راه های سقوط…..

حکایتی از ترنم بهاری نور وجود توست .

گویند عریضه ای نویس و حاجت خود گیر……

اما…. اما…..حاجت من …… حاجت من ….. اصلا من حاجتی ندارم….فقط…..می شود که مهمان سفره تو شوم به هرچه تو بیاوری ، ولی اگر به من باشد فقط نگاه تو را بر این قلب تیره خورده خود می خواهم.

خیال آمدن جمعه موعود وصال که در راه است و صدای هر روز اذان دغدغه هم را پایان می دهد.

معجزه چیست؟ معجزه شکافتن رودی درتاریکی است؟ یا روشن شدن چشمان کوری در انتهای جهالت ؟…..

معجزه اینجاست…در پس لحظه ها ، کنار پنجره ها ، در آنسوی باغ ، نشستن چکاوکی خسته و سر دادن آواز دلدادگی….

نشانه ها کم نیست دلتنگی ها پایان خواهد آمد…….

و اما پاسخ :

مهـدی فاطمه ام نرگـس چشمی دارم که عـلی سخت به دیـدار رخم دل بستـه.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




وقتي ردپاي خدا را در زندگي پيدا كردم…
فهميدم ميتوانم پاهايم را از گليمم درازتر كنم!!!
و خواسته هايم از قد خودم بزرگتر باشند!!!
و حتي آرزوهايم محال!!!
وقتي لبخند خدا را درميان دعاهايم ديدم…
“ترس” برايم معنايش را از دست داد…
و جايش را “ايمان” پر كرد…
هنوز از ياد نبرده ام…
چه گله هايي كردم براي سختي راه…

و خدا چگونه مرا به بالاي كوه هدايت كرد…
و فراموش نكرده ام كه چه نااميدانه…
درپي جرعه اي آب بودم…
و خداوند چگونه سيرابم كرد…
وعده ي خدا اين است:
“دستانت را به من بده…
تا فتح كني دنيا را…
و ممكن كني،ناممكن ها را…
و بدست بياوري…
دست نيافتنيهارا…”
پس خود را به خدا بسپار…
تا بيداري ات آرام شود،همچون خواب…
خوابت شيرين شود،چون رويا…
روياهايت قابل لمس شوند،چون واقعيت…
و واقيعتهاي زندگي ات زيبا شوند،چون
آرامش…
و آرامشت از جنس عشق شود،چون خدا…
و خدا همراهت شود،مثل هميشه…
از هميشه…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




شیوه های ارتباط با جنس مخالف
چه تاثیراتی در زندگی حال و آینده دارد. زمانی که تربیت کودکان بی گناه در دستان ما والدین است. اینکه چقدر نقش پدر و مادری خود را درست ایفا می کنیم؟ چقدر اصول اساسی و حیاتی زندگی را درست آموزش می دهیم و یا اصلا آموزش می دهیم یا اینکه فرزندان را به امان خدا در جامعه رها می کنیم تا خودش کوشش و خطا کند و نهایتا به هر قیمتی شده، چیزی یاد بگیرد.

آیا فرزندانمان را از لحاظ ارتباطات اجتماعی ساده لوح پرورش می دهیم یا بدبین و شکاک و یا….

آموزش رابطه با جنس مخالف یکی از آموزشهای بسیار مهمی است که والدین باید در دستور کار خود قرار دهند و در هر دوره سنی، آموزشی فراخور سن فرزندان دختر و پسر ارایه دهند.

گرایش به جنس مخالف و حتی تمایل به برقراری رابطه با وی بخشی از فرآیند رشد نوجوان است. نوجوانان بر اساس گروه اجتماعی که به آن تعلق دارند، ممکن است در مورد نحوه ارتباط با جنس مخالف، دارای دیدگاههای شخصی بسیار محکمی باشند مثلا کلا با برقراری این دست رابط مخالف باشند و یا اینکه تصور کنند این دست روابط الزامی است.

به طور کل به نظر می رسد که در سالهای اول نوجوانی، احتمال دارد که نوجوان هیچ تمایلی به برقراری رابطه با جنس مخالف نداشته باشد؛ اما در اواخر نوجوانی ممکن است ارتباط با جنس مخالف برای وی جذاب شود و تقریبا این زمان است که امکان بروز عشق و عاشقیهای نوجوانی افزایش می یابد.

آنچه مهم است این است که این گرایش در هر حال ایجاد می شود لذا نوجوانان در این زمینه خاص، نیازمند درک و توصیه والدین خود هستند اما توجه کنید که این راهنمایی ها باید قبل از ایجاد این دست تعلقات خاطر به نوجوان ارایه شود نه بعد از آن!

این یک راه حل است

** شما و همسرتان باید در مورد قوانینی که در زمینه رابطه با جنس مخالف وجود دارد، به یک اتفاق نظر برسید.

**اگر نوجوان شما با نظر شما مخالف است به او گوش دهید و برای او شرح دهید که چرا عقیده دارید دوستی با جنس مخالف در این سن مضر است

**از قبل با همسرتان تصمیم بگیرید که اگر نوجوان تان خط مشی ها را بر هم زد، چه خواهید کرد؟

**والدین در اتخاذ تصمیمات تربیتی با یکدیگر متفاوت هستند لذا اگر شرایط جامعه شکل خاصی یافته دلیلی ندارد که شما بخواهید از اصول و ارزشهای خود تخطی کنید.

** اگر تمایل دارید فرزندتان در ارتباط با جنس مخالف حریمها را رعایت کند خودتان هم در این ارتباطات محتاط بوده و درست رفتار کنید.

** والد غیر همجنس می تواند با افزایش ارتباط عاطفی خود با فرزندش نقش یک جایگزین خوب را ایفا کرده و مانع از ایجاد این دست دوستی ها شود(مثل رابطه عاطفی پدر با دختر یا مادر با پسر)

برای جهت دهی مطلوب به نیازهای جنسی نوجوان تان توصیه می شود که:

**تمایلات جنسی نوجوانتان را بپذیرید(منظور گرایش نوجوان به جنس مخالف است) و آن را در مجرای درست هدایت کنید.

** بعد از پذیرش این مساله سعی در تبیین اهداف این گرایشات جنسی داشته باشید.

**پیامدهای نامطلوب بی بند و باری های جنسی و ارتباطات آزاد را برای نوجوانتان شرح دهید

**شیوه های کنترل هیجانات جنسی را به نوجوانتان آموزش دهید.

**تشویق به ادامه تحصیل و علم اندوزی از بهترین روشهای کنترل میل جنسی است

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




دستِ معمار دو عالم گلِ من را که سرشت
روی کاشیِ دلم نام علی را بنوشت

عشق حیدر شده تزریق به رگهای تنم
میدهد عطر گلستان نجف پیرهنم

تا سپردند به دستم قلم دنیا را
صد و ده بار نوشتم علیِ اعلا را

صد و ده بار نوشتم که علی عشق من است
عشق زهرا و رسول است و حسین و حسن است

صد و ده بار نوشتم نَفَس من علی است
صبح محشر که شود دادرس من علی است

در الستی که زبان ورد لبش بود بلی
ضربانم صد و ده مرتبه میگفت علی

ضربانم، نفسم، تک تک اجزاء تنم
طپش قلبم و هر قسمتی از این بدنم

همه میگفت علی، تا شنوند اهل جهان
و بدانند غلام علی ام از دل و جان

ماه یک جلوه ي ظاهر شده از صورت او
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو

هر چه نورست یقیناً جلوات علی است
نان و خرمای شبم از برکات علی است

من گدای کرم و لطف گدایان وی ام
تا ابد ریزه خور سفره ي احسان وی ام

میثمم، میثمِ مستی که روی دار علیست
دل من تا ابدالدهر گرفتار علیست

شده در قلّه ي توحید رصد، این آقا
قل هو اللهِ مرا کرده أحد این آقا

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




تقدیم به ساحت ملکوتی قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان عج

هرچه میتابی بتاب ای ماه عالم تاب من
پرده بردار از رخت ای بهترین مهتاب من

هرچه خواهی رد کن اما ردنکن این بنده را
بنده ی درمانده ی بیچاره ی شرمنده را

هرچه میباری ببار ای ابر رحمت برسرم
من کویر تشنه ام آقا مرانی از درم

هرچه میرانی بران اما نران از کوی خود
مست و مجنونم کنی بایک خم ابروی خود

هرچه میبینی ببین اما نبین بار گنه
ای به شام تار من روی تو چون سیمای مه

هرچه میخواهی بزن اما نزن با دست رد
بر دل شیدای ما رنج و فراق بی عدد

هرچه میخواهی بکش اما نکش دامن ز من
ای حبیب ای آشنا ای حضرت یابن الحسن

هرچه میگویی بگو اما نگو دیگر نیا
منتقم تعجیل کن با ذکر یا زهرا بیا

هرچه میخوانی بخوان اما نخوان اعمال من
روسیاه و نادمم ای باخبر از حال من

هرچه میسوزم بسوزان ازفراق آقای من
ای چراغ انجمن ای روشن شبهای من

هرچه میجویی بجو اینجا کسی عاشق نشد
بهر عشقت نازنین اینجا کسی لایق نشد

هرچه تنهاتر شدم تنها تورا کم داشتم
درمیان هر قنوت از عشق تو غم داشتم

هرچه خوبی کرده ای آقا بدی کردم ولی
ما گداییم و تو مولا آخرین نور علی

هرچه میگیری بگیر اما نگیر این اشک را
روضه های حضرت سقای صاحب مشک را

«اللهم عجل لولیک الفرج »

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پرسش: احاديثي از امام مهدي بيان فرماييد علايم ظهور حضرت کدامند؟

پاسخ: الف. احاديث و سخناني كه از وجود مقدس امام عصر(ع) در اينجا نقل مي‌شود، برگرفته از توقيعات و نامه‌هاي آن حضرت است.
“الحق معنا فلن يوحشنا من قعد عنّا، و نحن صنائع ربنا، و الخلق بعد منائعنا"؛"حق با ما(اهل بيت) است و كناره‌گيري عده‌اي، از ما، هرگز سبب وحشتمان نمي‌شود؛ چرا كه ما پرورش يافتگان پرودگاريم، و ديگر مخلوقين، پرورش‌يافتگان ما هستند"(بحار الانوار، ج53، ص178، ص9).
“من كان في حاجة الله عزوجل كان الله في حاجته"؛"هر كس به دنبال برآورده شدن حاجت خداوند باشد(براي نصرت دين او تلاش كند)، خداوند نير برآورنده حاجت او خواهد بود"(همان، ج51، ص331، ح56).
“فليعمل كل امر منكم بما يقرب من محبتنا، و يتجنَّب ما يدنيه من كراهتنا و سنخطنا"؛"پس هر يك از شما بايد كاري كند كه وي را به محبت و دوستي ما نزديك سازد، و از آنچه خوشايند ما نيست و باعث كراهت و خشم ما است، دوري گزيند"(همان، ج53، ص176،ح7).
“ما ارعم انف الشيطان افضل من الصلاة فصلها و ارغم انف الشيطان"؛"هيچ چيز مانند نماز، بيني شيطان را به خاك نمي‌سايد، پس نماز بگزار و بيني ابليس را به خاك بمال"(همان، ج53، ص182، ح11).
“اجعلوا قصدكم الينا بالمودة علي السنة الواضحة، فقد نصحت لكم، و الله شاهد علي و عليكم"؛"هدف و مقصد خويش را نسبت به محبت و دوستي ما(اهل بيت) بر مبناي عمل به سنت و اجراي احكام الهي قرار دهيد؛ پس همانا كه موعظه‌ها و سفارش‌هاي لازم را نمودم، و خداوند متعال نسبت به همه ما و شما گواه است"(همان، ج53، ص179،ح9).
ب. در منابع روايي، بسياري از رخداد‌هاي طبيعي و غير طبيعي و دگر‌گوني‌هاي سياسي و اجتماعي به عنوان علائم ظهور، ذكر شده است. بديهي است كه روايات مربوط به اين مسئله، مانند ساير مسائل ديگر، از جهت درستي و اعتبار، يكسان نيستند. در ميان اين روايات، برخي از جهت سند غير قابل اعتمادند و برخي هم از جهت مضمون و مطالبي كه در آن مطرح شده، جاي بحث و تامل دارند. بنابراين، نمي‌توان به صرف ديدن يك روايت و بدون بررسي كارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد كرد. در ميان نشانه‌ها، برخي به عنوان “علايم حتمي ظهور” ذكر شده است.
علائم معروف حتمي، پنج مورد است:
1. خروج سفياني؛ پيش از قيام حضرت مهدي(ع) مردي از نسل ابوسفيان، در منطقه شام، خروج مي‌كند و با تصرف بخش‌هايي از سرزمين اسلام، براي يافتن و كشتن شيعيان جايزه تعيين مي‌كند. (بحار الانوار، ج52، ص182).
2. خسف در بيداء؛ خسف، يعني فرورفتن، و بيداء نام سرزميني بين مدينه و مكه است. سفياني كه در آستانه ظهور حضرت مهدي(ع) خروج مي‌كند، هنگامي كه از ظهور ايشان با خبر مي‌گردد سپاهي عظيم به مدينه و مكه مي‌فرستد و چون به سرزمين بيداء مي‌رسند، خداوند آنان را در كام زمين فرو مي‌برد و هلاك مي‌شوند. (كنز العمال، ج14، ص272؛ ينابيع المودة، قندوزي، ص427).
3. خروج يماني؛ سرداري از يمن قيام مي‌كند و مردم را به حق و عدل دعوت مي‌كند. خروج يماني، اجمالاً از نشانه‌هاي ظهور است، هر چند جزئيات و چگونگي قيام وي، روشن نيست.
4. قتل نفس زكيه؛ نفس زكيه، يعني انسان پاك و بي گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدي، جواني بي گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل مي‌رسد.
5. صيحه آسماني؛ منظور از آن، صدايي است كه در آستانه ظهور حضرت مهدي، از آسمان به گوش مي‌رسد و همه مردم آن را مي‌شنوند. محتواي اين پيام آسماني، دعوت به حق و حضرت مهدي است. امام باقر(ع) مي‌فرمايد:"ندا كننده‌‌اي از آسمان، نام قائم ما را ندا مي‌كند. پس هر كه در شرق و غرب است، آن را مي‌شنود.(الغيبة، نعماني، ص252).
البته در برخي از روايات، به علائم ديگري نيز اشاره شده است، مانند خورشيد گرفتگي در نيمه ماه رمضان و ماه گرفتگي در آخر آن. (الغيبة، طوسي، ص444) و يا طلوع خورشيد از مغرب(الغيبة، طوسي، ص435).

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پرسش: آيا نواب عام مورد تاييد حضرت مهدي هستند؟

پاسخ: حضرت ولي عصر(ع) در توقيعي(نامه‌اي) امر فرموده‌اند كه : ما به علما رجوع كنيم؛ زيرا آنان حجت حضرت در ميان مردم مي‌باشند. آيا مي‌شود حضرت مردم را به علما ارجاع دهد، ولي توجه خاصي به آنان نداشته باشد، آيا امر به رجوع به علما به معناي تاييد آنان توسط حضرت نيست؟ بنابراين نايبان عام كه همان علما هستند نيز مورد توجه حضرت بوده و هستند.

 

پرسش: چرا مي گوييم مراجع تقليد نائبان امام زمان (ع) مي باشند ؟

پاسخ: مراد از نايب امام(ع) كسي است كه در زمان غيبت آن وجود مقدس، از طرف ايشان سرپرستي جامعه‌ شيعه را بر عهده دارد. نايبان به دو گروه تقسيم مي‌شوند:
1. نايب خاص: فردي است كه به طور مشخص و معين از طرف امام معرفي مي‌شود. نايبان خاص، چهار نفر بودند كه از سال شروع غيبت(سال 260 هـ .ق) به مدت هفتاد سال(تا سال 329 هـ . ق) نيابت حضرت را بر عهده داشتند. نام آنان، چنين است: عثمان بن سعيد عمري، محمد بن عثمان بن سعيد عمري، حسين بن روح نوبخي و علي بن محمد سمري.
2. نايب عام: فردي است كه به طور مشخص و معين؛ از طرف امام معرفي نشده است. بلكه داراي صفات و ويژگي‌هايي است كه يك نايب بايد داشته باشد(اين ويژگي‌ها، علاوه بر اينكه عقل بدان‌ها اشاره دارد، در روايات نيز به آنها اشاره شده است) و اين شخص، به نيابت از امام زمان(ع) سرپرستي جامعه شيعه را بر عهده دارد؛ ولي چون به صورت مشخص و به نام از طرف امام معرفي نشده نايب عام ناميده مي‌شود.
اكنون بايد روشن شود كه كدام گروه از افراد جامعه شيعه مصداق نايب عام هستند و وظيفه سرپرستي بر دوش آنان گذاشته شده است؟
از ديدگاه عقل تنها فقها و مجتهدان جامع شرايط، مي‌توانند رهبري و سرپرستي جامعه را عهده‌دار باشند؛ چرا كه جامعه اسلامي بايد بر اساس دستور‌هاي دين اداره شود و لذا زمامدار بايد مسلماني باشد كه نسبت به مباني و احكام دين، آگاه باشد تا بتواند طبق مقررات اسلامي، جامعه را راهبري كند و اين فرد، كسي جز فقيه و مجتهد توانمند در تدبير جامعه نيست. با رجوع به روايات نيز به روشني به دست مي‌آيد كه رهبري و اداره جامعه و نيابت حضرت مهدي(ع) فقط شايسته مجتهد جامع شرايط است و چنين فردي از طرف آن بزرگوار، سكان جامعه را بايد در دست بگيرد. در اينجا به برخي از روايات، اشاره شود:
اسحاق بن يعقوب مي‌گويد: از محمد بن عثمان عَمري(دومين نايب خاص) خواستم نامه‌اي را كه مشتمل بر مسائلي بود، خدمت حضرت برساند و پاسخ آنها را دريافت كند. توقيع و نامه‌اي از وجود مقدس صادر شد و حضرت پاسخ‌هايي را مرقوم فرمود كه از جمله آن‌ها اين سخن است «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة حديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجة الله عليهم؛ در حوادث و رويداد‌هايي كه واقع مي‌شود به راويان احاديث ما (علما و كارشناسان دين) رجوع كنيد، پس به درستي كه آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنانم (تا ديگر عذري براي كسي باقي نماند». (كمال الدين، ج 2، ب45، ح4، وسايل الشيعه، ج17، ب 11، ص 140، ح9).
روشن است كه مراد از حوادث واقعه، پيشامدها و رخداد‌هايي است كه بر جامعه وارد مي‌شود و بايد به صورت صحيح و طبق نظر دين، از آنها گذر كرد و مصلحت جامعه را در سايه دين درباره آنها مد نظر قرار داد. در اين توقيع شريف، حضرت مهدي(ع) امر به مراجعه به راويان و دين شناسان كرده است و آنان را از طرف خود، حجت بر مردم و خليفه خويش معرفي مي‌كند.
در «مقبوله» عمربن حنظله نيز از وجود مقدس امام صادق(ع) در رابطه با وظيفه شيعه در برابر مشكلات و منازعات و مرجع صالح براي رسيدگي به امور چنين نقل شده است: «ينظران من كان منكم ممن قد روي حديثنا و نظر في حلالنا و حرامنا، و عرف احكامنا، فليرضوا به حكما، فاني قد جعلته عليكم حاكما، فاذا حكم بحكمنا فلم يقبل منه، فانما استخف بحكم الله و علينا رد و الراد علينا الراد علي الله و هو علي حدالشرك بالله» ؛ «بايد نگاه كنند كساني كه از شمايند(شيعيان) به كسي كه حديث ما را روايت مي‌كند و در حلال و حرام ما تأمل و دقت مي‌كند و احكام ما را مي‌شناسد؛ پس به حكم او بايد راضي باشند. پس من او را بر شما حاكم قرار دادم، پس اگر او به حكم ما حكم دارد و از او پذيرفته نشد، همانا به حكم خدا استخفاف ورزيده است و ما را رد كرده است و كسي كه ما را رد كند، خدا را رد كرده و اين، در حد شرك به خدا است».(وسايل الشيعه، ج27، ب11، ص136، ح1).
مراد از شخص آگاه به حلال و حرام، همان فقيه است كه با تامل در روايات، با احكام اسلامي و دستور‌هاي دين آشنا مي‌شود. امام صادق(ع) چنين فردي را شايسته دانسته و مردم را به رجوع به او و پذيرش حكم او ملزم كرده و او را حاكم قرار داده است.
وجود مقدس امام علي(ع) از زبان پيامبر اسلام(ص) نقل مي‌كند: «اللهم ارحم خلفايي ـ ثلاثا ـ قيل يا رسول الله! و من خلفائك؟ قال: الذين يأتون بعدي يروون حديثي و سنتي»؛«خدايا! خلفاي مرا رحمت كن، [اين جمله را حضرت سه بار گفت] گفته شده اي رسول خدا خلفاي شما چه كساني‌اند؟ فرمود: كساني كه بعد از من مي‌آيند و حديث و سنت مرا نقل مي‌كنند».
معناي خليفه، معنايي كاملا روشن دارد كه همان جانشين پيامبر و فردي است كه بعد از ايشان در جايگاه آن بزرگوار قرار مي‌گيرد و عهده‌دار اموري مي‌شود كه ايشان بر عهده داشت كه همان رهبري و سرپرستي جامعه است.
نكته مهم و قابل دقت در روايت، اين است كه حضرت به مهم‌ترين ويژگي جانشين اشاره دارد كه راوي حديث و سنت آشنا به دستور‌هاي دين بودن است. بنابراين، طبق اين روايات، فقيه و اسلام شناس نايب امام خواهد بود.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا ما احاديثي از امام مهدي داريم؟

پاسخ: سخنان امام عصر(ع) به دو صورت به ما رسيده است: 1. توقيعات؛ 2. ملاقات؛
1. توقيعات: توقيع؛ يعني، نامه‌اي كه امام به فردي مي‌نوشتند. در اين رابطه گفتني است امام زمان(ع) دو نوع غيبت دارند: غيبت صغرا و غيبت كبرا. در غيبت صغرا امام، چهار نايب خاص داشتند كه آنها رابط بين امام و مردم بودند؛ يعني، نامه و سؤالات مردم را به امام مي‌رساندند و جواب آن را از او گرفته و به افراد مي‌دادند. غيبت صغرا 69 سال طول كشيد (260-329 هـ)، در اين مدت نامه‌هاي فراواني شامل سخنان و پيام‌هاي امام به شيعيان صادر شد. تعدادي از اين نامه‌ها يا به اصطلاح توقيعات، در كتاب‌هاي حديثي(مانند كتاب كمال الدين شيخ صدوق، غيبت شيخ طوسي، بحار الانوار و …) آمده است.
2. ملاقات: بخش ديگري از سخنان امام زمان(ع) به صورت شفاهي و در ملاقات و ديدار با آن حضرت شنيده شده و در كتاب‌ها نقل شده است.

البته اكنون ما در حال غيبت به سر مي‌بريم و قرار نيست كسي به محضر آن عزيز برسد، مگر اينكه به طور استثناء چنين سعادتي براي كسي اتفاق بيفتد. بنابراين نبايد ادعاي ملاقات را به سادگي و از هر كس پذيرفت. به علاوه در زمان غيبت كبرا چون امام نايب خاص ندارد، بنابراين به وسيله كسي پيام نمي‌فرستد. به همين جهت در حال حاضر اگر كسي ادعاي نقل قول از طرف امام بنمايد، ما نبايد آن را بپذيريم.
با توضيح بالا معلوم شد اكثر سخنان نقل شده از آن حضرت، چيز‌هايي است كه در توقيعات آمده است و تعداد كمي نيز حاصل ملاقات‌ها مي‌باشد(به خصوص ملاقات‌هايي كه در غيبت صغرا اتفاق افتاده است).
اين نكته را هم نبايد فراموش كرد كه سخنان نقل شده از امام زمان(ع) مانند ساير احاديث، بعضي داراي سند و مدرك قوي بوده و قابل اعتماد است و بعضي سند معتبري ندارد؛ لذا چندان نمي‌توان آنها را معيار عمل قرار داد.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: پاک و قابل اعتماد بودن نايب امام و ولي فقيه (آيت الله خامنه اي ) چگونه قابل تببين است؟

پاسخ: ما بايد بدانيم كه امام زمان(عج) شيعيان را دوست دارد و جامعه شيعه را رها نكرده است؛ چنان‌كه خود او مي‌فرمايد:"ما از احوال شما آگاهيم و در مراعات احوال شما كوتاهي نمي‌كنيم". بنابر اين آيا ممكن است آن بزرگوار نايب عام خود را ـ كه سرپرستي شيعيان را بر عهده دارد ـ به حال خود رها كند و او را مورد عنايت ويژه قرار ندهد؟ آيا ممكن است سرپرستي مردم را در دست كسي قرار دهد كه صلاحيت نداشته باشد؟
به علاوه آنان كه تا حدي با زندگي رهبر انقلاب آشنا هستند، در خاطرات خود نكات زيبايي از زندگي معنوي ايشان مي‌گويند كه در برخي روزنامه‌ها و كتاب‌ها آمده است(از جمله كتاب چند جلدي كرامات علما).

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: لطفا چند حدیث زیبا و آموزنده از امام زمان (عج) برایمان بنویسید .

پاسخ: الف. احاديث و سخناني كه از وجود مقدس امام عصر(ع) در اينجا نقل مي‌شود، برگرفته از توقيعات و نامه‌هاي آن حضرت است.
«الحق معنا فلن يوحشنا من قعد عنّا، و نحن صنائع ربنا، و الخلق بعد منائعنا»؛«حق با ما(اهل بيت) است و كناره‌گيري عده‌اي، از ما، هرگز سبب وحشتمان نمي‌شود؛ چرا كه ما پرورش يافتگان پرودگاريم، و ديگر مخلوقين، پرورش‌يافتگان ما هستند»(بحار الانوار، ج53، ص178، ص9).
«من كان في حاجة الله عزوجل كان الله في حاجته»؛«هر كس به دنبال برآورده شدن حاجت خداوند باشد(براي نصرت دين او تلاش كند)، خداوند نير برآورنده حاجت او خواهد بود»(همان، ج51، ص331، ح56).
«فليعمل كل امر منكم بما يقرب من محبتنا، و يتجنَّب ما يدنيه من كراهتنا و سنخطنا»؛«پس هر يك از شما بايد كاري كند كه وي را به محبت و دوستي ما نزديك سازد، و از آنچه خوشايند ما نيست و باعث كراهت و خشم ما است، دوري گزيند»(همان، ج53، ص176،ح7).
«ما ارعم انف الشيطان افضل من الصلاة فصلها و ارغم انف الشيطان»؛«هيچ چيز مانند نماز، بيني شيطان را به خاك نمي‌سايد، پس نماز بگزار و بيني ابليس را به خاك بمال»(همان، ج53، ص182، ح11).
«اجعلوا قصدكم الينا بالمودة علي السنة الواضحة، فقد نصحت لكم، و الله شاهد علي و عليكم»؛«هدف و مقصد خويش را نسبت به محبت و دوستي ما(اهل بيت) بر مبناي عمل به سنت و اجراي احكام الهي قرار دهيد؛ پس همانا كه موعظه‌ها و سفارش‌هاي لازم را نمودم، و خداوند متعال نسبت به همه ما و شما گواه است»(همان، ج53، ص179،ح9).

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا سخنانی که از آن حضرت در کتاب ها می نویسند درست است ؟ چگونه این سخنان را به دست می آورند ؟

پاسخ: سخنان امام عصر(ع) به دو صورت به ما رسيده است: 1. توقيعات؛ 2. ملاقات؛
1. توقيعات: توقيع؛ يعني، نامه‌اي كه امام به فردي مي‌نوشتند. در اين رابطه گفتني است امام زمان(ع) دو نوع غيبت دارند: غيبت صغرا و غيبت كبرا. در غيبت صغرا امام، چهار نايب خاص داشتند كه آنها رابط بين امام و مردم بودند؛ يعني، نامه و سؤالات مردم را به امام مي‌رساندند و جواب آن را از او گرفته و به افراد مي‌دادند. غيبت صغرا 69 سال طول كشيد (260-329 هـ)، در اين مدت نامه‌هاي فراواني شامل سخنان و پيام‌هاي امام به شيعيان صادر شد. تعدادي از اين نامه‌ها يا به اصطلاح توقيعات، در كتاب‌هاي حديثي(مانند كتاب كمال الدين شيخ صدوق، غيبت شيخ طوسي، بحار الانوار و …) آمده است.
2. ملاقات: بخش ديگري از سخنان امام زمان(ع) به صورت شفاهي و در ملاقات و ديدار با آن حضرت شنيده شده و در كتاب‌ها نقل شده است.

البته اكنون ما در حال غيبت به سر مي‌بريم و قرار نيست كسي به محضر آن عزيز برسد، مگر اينكه به طور استثناء چنين سعادتي براي كسي اتفاق بيفتد. بنابراين نبايد ادعاي ملاقات را به سادگي و از هر كس پذيرفت. به علاوه در زمان غيبت كبرا چون امام نايب خاص ندارد، بنابراين به وسيله كسي پيام نمي‌فرستد. به همين جهت در حال حاضر اگر كسي ادعاي نقل قول از طرف امام بنمايد، ما نبايد آن را بپذيريم.
با توضيح بالا معلوم شد اكثر سخنان نقل شده از آن حضرت، چيز‌هايي است كه در توقيعات آمده است و تعداد كمي نيز حاصل ملاقات‌ها مي‌باشد(به خصوص ملاقات‌هايي كه در غيبت صغرا اتفاق افتاده است).
اين نكته را هم نبايد فراموش كرد كه سخنان نقل شده از امام زمان(ع) مانند ساير احاديث، بعضي داراي سند و مدرك قوي بوده و قابل اعتماد است و بعضي سند معتبري ندارد؛ لذا چندان نمي‌توان آنها را معيار عمل قرار داد.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: برای مطالعه سخنان امام زمان (عج) به چه کتاب هایی مراجعه کنیم ؟

پاسخ: براي مطالعه سخنان گهربار امام عصر(عج) مي‌توانيد به كتاب‌هاي زير مراجعه كنيد:
1. صحيفه سجاديه، كريمي جهرمي؛
2. پيام‌هاي امام زمان، لنگرودي؛
3. جلوه نگار، احمد حيدري؛
4. نشاني از امام غايب، مهدي ركني؛
5. فرمايشات حضرت بقية الله، خادمي شيرازي؛
6. شرح چهل حديث از حضرت مهدي(عج)، علي اصغر رضواني.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: منجي اديان ديگر چه نام دارند ؟ اين منجي ها دنيوي است يا اخروي ؟ و بر نامه آنها چيست ؟ لطفا روايت هم بفرماييد

پاسخ: الف. حقيقت اصلي ظهور منجي در مذاهب يكي است. در همه اديان منجي و مصلح كسي است كه با ظهورش، مردم خسته از ظلم و بي عدالتي را از چنگال ظالمان نجات مي‌دهد و آرامش و امنيت را همراه با دين واحد و قانون زيبا، براي مردم به ارمغان مي‌آورد. در زمان او ديگر جايي براي زشتي و ظلم نيست.
بنابر اين ظهور منجي حادثه‌اي بزرگ مربوط به عالم دنيا مي‌باشد.
ب. در كتاب‌هاي مربوط به مذاهب به نام‌ها و القاب مختلفي بر مي‌خوريم مثلاً:
ـ در مذهب يهود: سرور ميكائيلي، عزير، منحاس، ماشيع؛
ـ در مذهب مسيحيت: مهميد آخر، مسيح، پسر انسان؛
ـ در مكتب زرتشت: سوشيانس؛
ـ در مكتب هندوها: ويشنو، منصور، فرخنده؛
ـ در مكتب بودا: مايتريا، بوداي پنجم؛
ـ در مذهب اسلام: مهدي، قائم؛
ج. امام مهدي(ع) منجي عالم بشريت است. بايد توجه داشت منجي در همه مذاهب منجي بشريت است. او مي‌آيد تا عدالت را در همه‌ي جهان پياده كند و مردمان را تحت دين واحد گرد آورد. و چون هر مذهب و مكتب خود را بر حق مي‌داند لذا منجي جهان را از خود برمي‌شمارد.
ما مسلمانان كه دين اسلام را آخرين دين الهي مي‌دانيم معتقديم امام مهدي(ع) از فرزندان پيامبر(ص) و حضرت فاطمه(س) مي‌باشد كه با آمدنش عدالت فراگير شده و دين مقدس اسلام در سرتاسر جهان گسترش مي‌يابد. خداوند مي‌فرمايد: « هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»(توبه، 33).
و پيامبر(ص) فرمود: مهدي از فرزندان من است خداوند به واسطه او جهان را پر از عدل و داد مي‌كند همانگونه كه پر از ظلم و جوب شده است.
گفتني است با توجه به روايات متعدد و معتبري كه از وجود مقدس پيامبر(ص) درباره ظهور امام مهدي(ع) صادر شده است، عموم مسلمانان ـ چه شيعه و چه اهل سنت ـ معتقد به ظهور آن بزرگوار هستند. حتي عموم اهل سنت همانند شيعه، ايشان را از فرزندان پيامبر و حضرت زهرا(س) مي‌دانند. البته تفاوت مهمي كه ميان شيعه و اهل تسنن است اينكه شيعه معتقد است: امام مهدي(ع) فرزند امام حسن عسكري(ع) است كه در سامرا به دنيا آمده است. اما اهل تسنن معتقد به ولادت ايشان نيستند، بلكه مي‌گويند در آخر الزمان به دنيا مي‌آيد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: فلسفه ظهور منجي در اديان مختلف چيست؟

پاسخ: حقيقت اصلي ظهور منجي در مذاهب يكي است. در همه اديان منجي و مصلح كسي است كه با ظهورش، مردم خسته از ظلم و بي عدالتي را از چنگال ظالمان نجات مي‌دهد و آرامش و امنيت را همراه با دين واحد و قانون زيبا، براي مردم به ارمغان مي‌آورد. در زمان او ديگر جايي براي زشتي و ظلم نيست.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: ديدگاه ديگر اديان در مورد منجي چيست؟

پاسخ: با مطالعه در كتاب‌هاي اديان ديگر به خوبي روشن مي‌شود كه در همه آن، سخن مصلح و منجي در آخر الزمان مطرح شده است، و همه‌ اديان پيروان خود را به آمدن او بشارت داده و گفته‌اند: با آمدن او ظلم و تباهي از بين مي‌رود، مردم به سمت حقيقت و راستي هدايت شده و پذيرايي مي‌شوند. او حاكم خواهد شد و مردم را به دين واحد حقيقي ارشاد مي‌كند. عدالت و امنيت در جهان سايه مي‌آفكند. البته هر كدام از اينها منجي را فردي از دين خود مي‌دانند، ولي نقطه مشترك اين است كه او دعوت به حق و عمل به آن مي‌كند و مردم به دست او با حقيقت آشنا مي‌شوند. (ر.ك. ظهور حضرت مهدي(عج) از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، سيد اسدالله هاشمي شهيدي ـ اديان و مهدويت، محمد بهشتي، دادگستر جهان، ابراهيم اميني).

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: نقش و واکنش ديگر اديان و ملل در ظهور حضرت چيست؟

پاسخ: در روايات نكته خاصي در اين زمينه مطرح نشده است. بلكه آنچه قابل برداشت است اينكه اكثر انسان‌ها با درك حقيقت ظهور، حضرت را پذيرا شده و اعلام پذيرش و حمايت مي‌كنند.

ظهور حضرت عيسي(ع) در پذيرش حضرت مهدي(ع) توسط مسيحيان و حتي يهوديان بسيار مؤثر است. هر چند انسان‌هاي دنيا طلب كه ظهور را مخالف منافع مادي و حيواني و دنيوي خود مي‌بينند در مقابل امام عصر(ع) قرار گرفته و به جنگ اقدام مي‌كنند.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چرا تمام اديان براي قيامت (آخر الزمان ) منتظر يک شخصي هستند ؟

پاسخ: بين ظهور منجي و قيامت ارتباطي نيست و شرط تحقق قيامت، ظهور منجي نمي‌باشد. اگر مراد شما اين است كه چرا در هر دين سخن از منجي شده است و اديان ظهور منجي را امري حتمي و قطعي مي‌دانند؟ بايد گفت: نياز به حضور يك مرد آسماني كه با كمك او بتوان حق را اجرا كرد، عدالت را برقرار نمود و در راه كمال گام برداشت يكي از نياز‌هاي فطري و حقيقي انسان است. خداوند نيز به اين نياز پاسخ مثبت داده است و انبياء و اوصيا را براي هدايت و راهبري مردم برگزيد و وعده داد كه سرانجام حجت من بر زمين مسلط خواهد شد و با اجراي دين و برقراري عدالت، نياز شما بر آورده مي‌شود. در اديان آسماني بر اساس نياز مردم و عنايت خدا سخن از منجي مطرح شده است.
اگر بين منجي و قيامت رابطه‌اي گفته شده است فقط به اين دليل است كه بگويند حتماً او خواهد آمد و بعد از ظهور او، هر زمان كه خداوند اراده كرد قيامت برپا خواهد شد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت


...


چقدر این خطبه ی امیر المومنین حضرت علی(علیه السلام) مشابه روزگار ماست انگار تازه گفته شده است…….!!!!

خدا شما را رحمت كند، بدانيد كه همانا شما در روزگاري هستيد
كه گوينده حق اندك و
زبان از راستگويي عاجز
و حق طلبان بي ارزشند،
مردم گرفتار گناه،
و به سازشكاري هم داستانند،
جوانشان بداخلاق،
و پيرانشان گناهكار،
و عالمشان دورو،
و نزديكشان سودجويند،
نه خردسالانشان بزرگان را حرمت مي نهند
و نه توانگرانشان دست مستمندان را مي گيرند.

((خطبه ٢٣٣ نهج البلاغة))

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


...


امیرالمؤمنین علی(ع)صحنه مرگ راچنین بیان می فرمایند:

درلحظه ی مرگ اطراف بدن شل می شودرنگ می پرد. مرگ می آید.زبان می گیرد.انسان هنوزمی بیندومی شنود ولی قدرت حرف زدن ندارد.فکرش کارمی کند.باخودفکرمی کندکه عمرش رادرچه راهی صرف وتباه کرده وایامش راچگونه سپری کرده است؟درآن لحظه ازاموال وثروت هایی که درطول عمرش جمع کرده یادمی کندوباخودمی گوید:این اموال راازچه راهی بدست آورده ام وفکرحلال وحرام آن نبودم اکنون گناه وحسابش بامن است ولذت وبهره اش بادیگرانُ ولی مامورمرگ همچنان روح اوراازاعضای اوجدامی کندتازبان وگوش هم ازکارمی افتدوفقط چشمانش می بیندوبه اطراف خودنگاه می کندوتلاش ووحشت حرکت اطرافیان خودرامشاهده می کند.دیگرنمی شنودوحرفی هم نمی زند.درلحظه آخرروح ازچشم هم گرفته می شودواومانندمرداری درمیان دوستان وبستگان می افتدوهمه ازاومی ترسندوازکنارش فرارمی کنندوپس ازاندکی اورابه خاک سپرده ازاودورمی شوندواورابه دست عملش می سپارندوبرای همیشه ازدیدارش چشم می پوشند.!
نهج البلاغه ، خطبه 109, بند۵

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




السابقون السابقون ، صحرا ، عطش ، دریای خون
نی ، نینوا ، لیلا ، جنون ، نون و القلم ، ما یسطرون

شمشیر در شمشیر شد ، دستان حق زنجیر شد
طفل سه ساله پیر شد ، آمنت ربّی فاسمعون

طفلی به روی دست شد ، تیر سه شعبه مست شد
آن لحظه عالم پست شد ،یا قوم ماذا تعبدون ؟

اشبح به ذات مصطفی ، من فرط نوره اختفی
بعدک علی الدنیا عفی ،ماهولاء ینطقون

فانیّ ِ باقی ، دیده‌ای؟! بی‌چشم راوی ، دیده‌ای؟!
بی دست ساقی ، دیده‌ای؟! انّا الیه راجعون

تا بیرمق شد پیکرت ، دعواست بالای سرت
پیراهنت ، انگشترت ، مما رزقنا ینفقون

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





باده ای از دست حیدر خورده ام ، هو میکشم

خاک نعلین عـــــــــلی را روی ابرو میکشم

 

من غلام قنبرم ، قنبر غلام مرتضی است

گر بیایم در حرم با دیده جارو میکشم. .

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بهش میگفتن:انحصار طلب،دیکتاتور،مرفه، پولدار.
دوستانش گفته بودن:چرا جواب نمیدی؟ تاکی سکوت؟
میگفت: مگه نشنیدید:
ان الله یدافع عن الذین آمنوا
یک وظیفه ای برای منه که ایمان آوردنه یکی هم برای خدا که دفاع کردنه…
دعا کن وظیفه خودمو خوب انجام بدم، خدا کارشو خوب بلده..

شهید بهشتی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

پرسش: منجي اديان ديگر چه نام دارند ؟ اين منجي ها دنيوي است يا اخروي ؟ و بر نامه آنها چيست ؟ لطفا روايت هم بفرماييد

پاسخ: الف. حقيقت اصلي ظهور منجي در مذاهب يكي است. در همه اديان منجي و مصلح كسي است كه با ظهورش، مردم خسته از ظلم و بي عدالتي را از چنگال ظالمان نجات مي‌دهد و آرامش و امنيت را همراه با دين واحد و قانون زيبا، براي مردم به ارمغان مي‌آورد. در زمان او ديگر جايي براي زشتي و ظلم نيست.
بنابر اين ظهور منجي حادثه‌اي بزرگ مربوط به عالم دنيا مي‌باشد.
ب. در كتاب‌هاي مربوط به مذاهب به نام‌ها و القاب مختلفي بر مي‌خوريم مثلاً:
ـ در مذهب يهود: سرور ميكائيلي، عزير، منحاس، ماشيع؛
ـ در مذهب مسيحيت: مهميد آخر، مسيح، پسر انسان؛
ـ در مكتب زرتشت: سوشيانس؛
ـ در مكتب هندوها: ويشنو، منصور، فرخنده؛
ـ در مكتب بودا: مايتريا، بوداي پنجم؛
ـ در مذهب اسلام: مهدي، قائم؛
ج. امام مهدي(ع) منجي عالم بشريت است. بايد توجه داشت منجي در همه مذاهب منجي بشريت است. او مي‌آيد تا عدالت را در همه‌ي جهان پياده كند و مردمان را تحت دين واحد گرد آورد. و چون هر مذهب و مكتب خود را بر حق مي‌داند لذا منجي جهان را از خود برمي‌شمارد.
ما مسلمانان كه دين اسلام را آخرين دين الهي مي‌دانيم معتقديم امام مهدي(ع) از فرزندان پيامبر(ص) و حضرت فاطمه(س) مي‌باشد كه با آمدنش عدالت فراگير شده و دين مقدس اسلام در سرتاسر جهان گسترش مي‌يابد. خداوند مي‌فرمايد: « هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»(توبه، 33).
و پيامبر(ص) فرمود: مهدي از فرزندان من است خداوند به واسطه او جهان را پر از عدل و داد مي‌كند همانگونه كه پر از ظلم و جوب شده است.
گفتني است با توجه به روايات متعدد و معتبري كه از وجود مقدس پيامبر(ص) درباره ظهور امام مهدي(ع) صادر شده است، عموم مسلمانان ـ چه شيعه و چه اهل سنت ـ معتقد به ظهور آن بزرگوار هستند. حتي عموم اهل سنت همانند شيعه، ايشان را از فرزندان پيامبر و حضرت زهرا(س) مي‌دانند. البته تفاوت مهمي كه ميان شيعه و اهل تسنن است اينكه شيعه معتقد است: امام مهدي(ع) فرزند امام حسن عسكري(ع) است كه در سامرا به دنيا آمده است. اما اهل تسنن معتقد به ولادت ايشان نيستند، بلكه مي‌گويند در آخر الزمان به دنيا مي‌آيد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: نقش و واکنش ديگر اديان و ملل در ظهور حضرت چيست؟

پاسخ: در روايات نكته خاصي در اين زمينه مطرح نشده است. بلكه آنچه قابل برداشت است اينكه اكثر انسان‌ها با درك حقيقت ظهور، حضرت را پذيرا شده و اعلام پذيرش و حمايت مي‌كنند. ظهور حضرت عيسي(ع) در پذيرش حضرت مهدي(ع) توسط مسيحيان و حتي يهوديان بسيار مؤثر است. هر چند انسان‌هاي دنيا طلب كه ظهور را مخالف منافع مادي و حيواني و دنيوي خود مي‌بينند در مقابل امام عصر(ع) قرار گرفته و به جنگ اقدام مي‌كنند.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: فلسفه ظهور منجي در اديان مختلف چيست؟

پاسخ: حقيقت اصلي ظهور منجي در مذاهب يكي است. در همه اديان منجي و مصلح كسي است كه با ظهورش، مردم خسته از ظلم و بي عدالتي را از چنگال ظالمان نجات مي‌دهد و آرامش و امنيت را همراه با دين واحد و قانون زيبا، براي مردم به ارمغان مي‌آورد. در زمان او ديگر جايي براي زشتي و ظلم نيست.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: ديدگاه ديگر اديان در مورد منجي چيست؟

پاسخ: با مطالعه در كتاب‌هاي اديان ديگر به خوبي روشن مي‌شود كه در همه آن، سخن مصلح و منجي در آخر الزمان مطرح شده است، و همه‌ اديان پيروان خود را به آمدن او بشارت داده و گفته‌اند: با آمدن او ظلم و تباهي از بين مي‌رود، مردم به سمت حقيقت و راستي هدايت شده و پذيرايي مي‌شوند. او حاكم خواهد شد و مردم را به دين واحد حقيقي ارشاد مي‌كند. عدالت و امنيت در جهان سايه مي‌آفكند. البته هر كدام از اينها منجي را فردي از دين خود مي‌دانند، ولي نقطه مشترك اين است كه او دعوت به حق و عمل به آن مي‌كند و مردم به دست او با حقيقت آشنا مي‌شوند. (ر.ك. ظهور حضرت مهدي(عج) از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، سيد اسدالله هاشمي شهيدي ـ اديان و مهدويت، محمد بهشتي، دادگستر جهان، ابراهيم اميني).

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چرا تمام اديان براي قيامت (آخر الزمان ) منتظر يک شخصي هستند ؟

پاسخ: بين ظهور منجي و قيامت ارتباطي نيست و شرط تحقق قيامت، ظهور منجي نمي‌باشد. اگر مراد شما اين است كه چرا در هر دين سخن از منجي شده است و اديان ظهور منجي را امري حتمي و قطعي مي‌دانند؟ بايد گفت: نياز به حضور يك مرد آسماني كه با كمك او بتوان حق را اجرا كرد، عدالت را برقرار نمود و در راه كمال گام برداشت يكي از نياز‌هاي فطري و حقيقي انسان است. خداوند نيز به اين نياز پاسخ مثبت داده است و انبياء و اوصيا را براي هدايت و راهبري مردم برگزيد و وعده داد كه سرانجام حجت من بر زمين مسلط خواهد شد و با اجراي دين و برقراري عدالت، نياز شما بر آورده مي‌شود. در اديان آسماني بر اساس نياز مردم و عنايت خدا سخن از منجي مطرح شده است.
اگر بين منجي و قيامت رابطه‌اي گفته شده است فقط به اين دليل است كه بگويند حتماً او خواهد آمد و بعد از ظهور او، هر زمان كه خداوند اراده كرد قيامت برپا خواهد شد.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: در مورد مادر امام مهدي توضيح دهيد چرا از ميان مسيحيان انتخاب شد؟

پاسخ: خداوند عالم به امور است ولي در اين رابطه توجه به چند نكته مناسب است:
الف. اينكه مادر امام زمان(عج) اهل كجا بوده است؛ به صورت دقيق براي ما روشن نيست. طبق يك نقل معروف، ايشان اهل روم بوده و نسب او به وصي حضرت عيسي(ع) مي‌رسد. طبق نقل ديگر اهل نوبه از شمال سودان بوده است. طبق برخي نقل‌ها ايشان كنيزي بودند كه در خانه حكيمه خاتون عمه امام حسن عسكري(ع) تربيت شده بودند. بنابراين معلوم نيست واقعاً از ميان مسحيان بوده است.
ب. سنت خداوند بر اين است كه هركس شايستگي دارد، به مقامي مناسب و شايسته برسد، و در اين زمينه نسب و مكان دخالتي ندارد. اين كه يك دختر مسيحي به اين مقام برسد كه بتواند مادر امام باشد، نشانه آن است كه از نظر وجودي، داراي شايستگي بوده است و اينكه مسيحي زاده بوده است، عيبي ندارد.
ج. با توجه به اينكه عده بسياري از مردم جهان مسيحي هستند، اگر بدانند امام زمان(ع) با آنان ارتباط خوني و خويشاوندي دارد، شايد باعث شود راحت‌تر آن بزرگوار را بپذيرند.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: گرايش انجمن حجتيه چيست ؟ آيا مشروعيت دارند ؟ برنامه آنها چيست ؟

پاسخ: مطالب ذيل پيرامون انجمن حجتيه از كتاب جريان‌ها و سازمان‌هاي مذهبي و سياسي نوشته رسول جعفريان ص368 تا 378 چاپ انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، پاييز 83، استفاده شده است كه با دقت در مطالب زير پاسخ سؤال به طور مشروح روشن مي‌شود.
نام كامل: انجمن خيريه حجتيه مهدويه
در گذشته (زمان رژيم پهلوي) دو خطر عمده دين را تهديد مي‌كرد:
1. حزب توده كه مرام ماركسيسم را ميان جوانان نشر مي‌داد. كه متدينين و ملي‌ها و حتي رژيم پهلوي، همه با آن درگير بودند.
2. خطر بهائيت بود كه فقط متدينين روي آن حساسيت داشته كه پس از شهريور 1320 متوجه شدند؛ آنها در دستگاه پهلوي هم نفوذ كردند كه به مبارزه با آن پرداختند مع ذلك به لحاظ حمايت رژيم پهلوي، بهائيت در سطح بالاي كشور(نخست وزيرو برخي از وزراء و…) نفوذ كردند.
انگيزه تشكيل:
در اين اثنا تشكلي مذهبي از اواسط دهه 30 به هدف مبارزه با بهائيت تهران و ساير شهرستان‌ها پديد آمد. رهبري اين تشكل از سال 1332 در اختيار يك روحاني قرار گرفت كه بجز سوابق حوزوي، در نهضت ملي شدن نفت نيز فعال بود.
اين تشكل كه «انجمن خيريه حجتيه» ناميده شد نه تنها در حوزه مبارزه با بهاييت بلكه در محدوده وسيعتر و حتي بيش از دو دهه در تعميق بسياري از آموزش‌هاي ديني ولي با برداشتي خاص در سطح جامعه مذهبي ايران مؤثر بود.
معرفي مؤسس: انجمن خيريه حجتيه مهدويه به سال 1332 با تلاش حاج شيخ محمود تولايي (مشهور به حلبي) فعاليت خود را آغاز كرد، وي در سال 1280 در شهر مشهد به دنيا آمد….
وي دروس حوزوي خود را نزد اساتيد به نام مشهد خوانده وي افزون بر حضور در دروس خارج اصول فقه به تحصيل دروس معارف الهيه پرداخت كه آثاري از او بجاي مانده است.
كار عمده آقاي حلبي پس از شهريور 1320 تبليغ در قالب منبر بود و در اين كار مهارت و شهرت خاصي بدست آورد تا آنجا كه چندين سخنراني وي از راديو مشهد پخش و بعداً به صورت مجموعه‌اي به چاپ رسيد.
در اوآخر سال 1328 حلبي به همراه جمعي از فعالان مذهبي مشهد و نيز انجمن‌ها و هيئات مذهبي به طور منظم با بهائيان درگير بودند….
مرحوم حلبي در آستانه ملي شدن صنعت نفت به فعاليت‌هاي تبليغي ‌ـ سياسي خود افزود، و پس از آن، در جريان شكستي كه در انتخابات مجلس هجدهم خورد از فعاليت سياسي كناره گرفت و دو سال بعد به تهران آمد و به همان كار خطابه و منبر مشغول شد. وي بخشي از فعاليت خود را به مبارزه با بهائيت اختصاص داد و تا پايان عمر همين مشي را ادامه داد. ايشان در روز جمعه 26/دي ماه/1376 درگذشت و در كنار مزار شيخ صدوق(ابن بابويه) در شهر ري به خاك سپرده شد.
مرحوم حلبي با همكاري جمعي از متدينين ـ كه تحت عنوان هيئت مديره امور انجمن را اداره مي‌كردند ـ تا آغاز پيروزي انقلاب اسلامي به فعاليت فرهنگي برضد فرقه بهائيت اشتغال داشت و به تربيت نيرو براي مقابله با بهائيان و تبليغات آنان اهتمام داشت. انجمن طي 25 سال فعاليت ضمن مبارزه با بهائيت توانست جمع زيادي از نيرو‌هاي جوان را در بسياري از شهر‌ها به خود جذب كند .
انجمن اساسنامه‌اي داشت؛ از جمله مواد اين اساسنامه اين بود كه «انجمن به هيچ وجه در امور سياسي مداخله نخواهد داشت و نيز مسئوليت هر نوع دخالتي را كه در زمينه‌هاي سياسي از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گيرد به عهده نخواهد داشت».(قابل ذكر است بعد‌ها از اين شعار دست برداشته و خلاف آن عمل كردند).
اين همان بندي بود كه انقلابيون پيش و پس از انقلاب از آن ناراحت بودند.
زمينه‌هاي فعاليت: انجمن در هر شهر دفتري داشت كه تحت عنوان بيت(بيت امام زمان) شناخته مي‌شد. اين بيت مسئولي داشت و زير نظر وي سه گروه : تدريس، تحقيق و ارشاد فعاليت مي‌كردند:
ـ گروه نخست: آموزش نيرو‌ها در سه مرحله ابتدايي، متوسطه و عالي مي‌پرداختند.
ـ‌ گروه دوم: به دنبال افرادي از مسلمانان بودند كه تحت تأثير بهائي‌ها به آئين آنها گرويده بودند.
ـ گروه سوم: كار ارشاد اين افراد را با شيوه‌هاي خاص خود دنبال مي‌كردند.
سخنراني‌هاي عمومي در محافلي كه بيشتر منازل بود، برگزار مي‌شده و به طور معمول در سالروز تولد امام عصر(ع) نيز جشن‌هاي بزرگي برگزار مي‌شد. بيشتر افرادي كه از بهائيت برمي‌گشتند، توبه نامه و تبرا نامه‌اي مي‌نوشتند كه متن بسياري از آنها در يك مجموعه در كتابخانه آستان قدس نگهداري مي‌شود.
وضعيت بعد از انقلاب اسلامي: به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي كه به نوعي پيروزي مذهبي‌هاي سياسي بود، انجمن به موضع انفعال افتاد و نيروهاي تربيت شده در انجمن در سطوح مختلف پس از انقلاب به سه دسته تقسيم شدند:
1. برخي به انقلاب اسلامي پيوستند؛
2. برخي در برابر انقلاب بي تفاوت ماندند؛
3. برخي به انتقاد از انقلاب پرداخته و به صف مخالفان ـ از نوع ديندار ـ پيوستند. ..
انجمن چندي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، يعني در شهريور 1357 مواضع خود را در ارتباط با سياست تغيير داده شروع به همراهي انقلاب كرد. (از جمله مواضع قبل از انقلاب اين گروه: انقلاب امر ناممكن است مگر آنكه وابسته به يك قدرت خارجي باشد … همچنين مي‌گفتند چه كسي مسئول خون‌هاي ريخته شده در جريان 15 خرداد 1342 و بعد از آن مي‌باشد؟)
پس از انقلاب از سوي برخي از رهبران انقلاب، انجمن به عنوان يك عنصر خطرناك معرفي شده و براي جلوگيري از نفوذ آن در مراكز، تبليغات وسيعي بر ضد آنان شد،و به مرور به حذف شمار زيادي از چهره‌هاي مذهبي با سابقه منجر شد. طبعا برخي از سوابق برخورد‌هاي منفي رهبران انجمن با جريان انقلاب به عنوان يك تجربه براي موضع گيري عليه آنان مورد استفاده قرار گرفت. براي نمونه، امام خميني رحمت الله عليه كه در روزگاري آقاي حلبي را تاييد مي‌كرد در سال‌هاي پيش از انقلاب به تدريج نسبت به حركت انجمن بدبين شده و حمايت خود را قطع كرد.
آقاي گرامي ـ فردي كه اخبار داخلي ايران را براي نجف مي‌نوشته است ـ نامه‌اي در اين باره به امام نوشته كه پاسخ امام (ره) اين بوده است: «از وقتي كه مطلع شدم، ديگر تأييدي نكردم».
واين جهت‌گيري‌ها ادامه پيدا كرد تا سر انجام در اثر بروز انحرافاتي(از قبيل كج انديشي نسبت به خون شهيدان و شهيد ندانستن كشته‌هاي جنگ تحميلي و اينكه بايد بگذاريم گناه زياد شود تا آقا امام عصر(ع) ظهور كند و …) در ميان برخي از افراد انجمن، امام خميني(ره) در سخنراني عيد فطر سال 1362 بدون تصريح به نام انجمن، هشدارهاي تكان‌دهنده دادند و در ضمن از ايشان خواسته شده كه انحرافات خود را كنار بگذارند.
انجمن در سال 1362 رسما تعطيلي خود را اعلام كرد و ضمن آن توضيح داد كه چون خود را مصداق سخنان رهبر انقلاب نمي‌داند انجمن را تعطيل مي‌كند و بدين ترتيب انجمن منحل شد. (روزنامه اطلاعات چهارشنبه 22 تيرماه 1362 ش).
براي اطلاع بيشتر از وضعيت انجمن مي‌توانيد كتاب «جريان‌ها و سازمان‌هاي مذهبي سياسي، نوشته رسول جعفريان، ص368 تا 378 چاپ انشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، پاييز 83) مراجعه شود.
از مطالب گذشته پاسخ سؤال خواننده محترم روشن مي‌شود كه : انجمن در ابتدا با گرايش مذهبي و مبارزه با بهائيت تاسيس و شروع به فعاليت نموده ولكن در سير كار گرفتار انحرافاتي شدند كه با موضع گيري سران انقلاب به ويژه رهبر كبير انقلاب به انحلال انجمن منتهي شد و از اينجا پي به عدم مشروعيت آنان مي‌بريم.
و از لابلاي مطالب و موضع‌گيري‌هاي امام خميني نيز پي مي‌بريم نه تنها اين گروه با امام زمان ارتباطي نداشته بلكه برخي مواضع ايشان مخالف با ايده و هدف ظهور انقلاب جهاني حضرت بقية الله مي‌باشد.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




ﺑﺎ ﯾﮏ ﻧﮕﺎﻩ ، ﻋﺎﺷﻖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺷﻬﯿﺪ ﮐﻦ
ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻌﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾُﻤﻦ ﻗﺪﻡ ﻫﺎﺕ ﻋﯿﺪ ﮐﻦ


ﺩﺍﻍ ِ ﻧﺪﯾﺪﻧﺖ ﺑﻪ ﺩﻝ ِ ﻫﺮ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺍﺳﺖ
ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻌﻪ ، ﺩﺍﻍ ِ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﺭﺍ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﮐﻦ


ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ِ ﻣﻦ! ﺳﺮﯼ ﺑﻪ ﺩﻋﺎﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺑﺰﻥ
ﺍﺯ ﻗﻄﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﻦ


ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﺸﻖ ﺷﺐ ﻣﺎ ﺳﺖ ﺧﻂ ﺑﮑﺶ
ﺷﺐ ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺑﺰﻥ ، ﺩﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺳﭙﯿﺪ ﮐﻦ


ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﺑﺒﺮ ، ﺭﻭﯼ ﺧﺎﮎ ﺭﺍ
ﭘﺎﮎ ﺍﺯ ﻭﻓﻮﺭ ِ ﺍﺑﻦ ﺯﯾﺎﺩ ﻭ ﯾﺰﯾﺪ ﮐﻦ


” ﺍﺯ ﺩﯾﻮ ﻭ ﺩﺩ ﻣﻠﻮﻟﻢ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻢ ﺁﺭﺯﻭﺳﺖ “
ﺍﻣﺸﺐ ﺑﯿﺎ ﻭ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺟﺪﯾﺪ ﮐﻦ

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




خدایا ::
شاد کن دلی را که گرفته و دلتنگه،،
بی نیازکن کسی را که بدرگاهت نیازمنده،،
امیدوارکن کسی را که به آ ستانت نا امیداست،،
بگیردستانی که اکنون بسوی توبلند است،،،
مستجاب کن دعای کسی که با اشکهایش تورا صدا میزند،،،
حامی اون دلی باش که تنها شده،،،
دستگیر کسی باش که درموندست و نگاهش رو به اسمونه،،،
پروردگارا !
با دستهای مهربانت ،،،
با تمام قدرت وعظمت و تواناییت …

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


...


 امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوارشان نقل میکنند که از رسول خدا صلی الله علیه و اله شنیدند که ایشان فرمود :
شبی که پروردگارم مرا به معراج برد ،در بطنان عرش فرشته ای را دیدم که به دستان او شمشیری از نور بود ، او همانطور که علی ابن ابی طالب با شمشیر ذوالفقار بازی میکرد و جولان میداد با آن شمشیر نورانی بازی می کرد،و به درستی که ملائکه و فرشتگان زمانی که مشتاق دیدن چهره ی علی ابن ابی طالب علیه السلام می شدند به آن فرشته نگاه میکردند .پس به پروردگار عرضه داشتم :این برادرم و پسر عمویم علی ابن ابی طالب علیه السلام است ؟! پس خداوند فرمود : این فرشته ای است که آن را به صورت علی خلق کردم ،که مرا در بطنان عرش عبادت میکند و من می نویسم (تمام) حسنات و تسبیح ها و تقدیسات او را برای علی ابن ابی طالب علیه السلام تا روز قیامت .
 

عیون الاخبار ج 2 ص 131

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




روز و شب فکر و خیالم شده آن یار کجاست؟
آن ذخیره گوهر عالم اسرار کجاست؟
آن سفر کرده چرا از سفرش بازنگشت؟
وآن که ما را به غمش کرده گرفتار کجاست؟
بی جمالش همه جا تیره بوَد تار بوَد
روشنی بخش جهان، منبع انوار کجاست؟
داد مظلوم که باید بستاند ز ستم؟
یار مظلوم چه شد؟ دشمن کفار کجاست؟
تشنه عدل بوَد این بشر روی زمین
یادگار علی آن حیدر کرّار کجاست؟
کاظمین و نجف و کرببلا نیست مگر؟
سامرا هم نبوَد؟ آن شه ابرار کجاست؟
جمکران، مشهد و قم است بقیع یا که حراء؟
بارالها! تو بگو آن گل بی خار کجاست؟
کار عشاق گره خورد خدایا مددی
آن که باید بگشاید گره کار کجاست؟
داغ وصلش به دل منتظران ماند که ماند
آن طبیبِ دل زار و تن بیمار کجاست؟
هرچه پرسید کیان هیچ جوابی نشنید
نشد آگه به خدا جایگه یار کجاست.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

علی دست خدا بود
علی مست خدا بود
علی پرتو خورشید امامت
علی عطر خوش باغ کرامت
علی قامت مردی به قیامت
چه گویم که در مرحله گنگ است زبانم
خدا خواست که خود را بنماید
در جنت خود را به رخ ما بگشاید
علی،رهبر مردان صفا بود
علی،آینه ی پاک خدا بود
علی،معنی تسلیم و رضا بود
علی زینت شبهای دعا بود
دویده است عجب مهر علی در رگ جانم
علی گر چه خدا نیست
ولیکن زخدا نیز جدا نیست
برو سوی علی،تا که صفا را بشناسی
ببر نام علی تا که خدا را بشناسی
اگر آینه خواهی که به بینی رخ حق را
علی را بنگر تا که خدا را بشناسی

 تمام لذت عمرم همین است
که مولایم امیرالمومنین است

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





1- چنانچه دانه‌هاي «آلبالوي تلخ» را با «اسفند» و «مصطكي» در روغن بجوشانيد؛ خوردن و ماليدن آن جهت فلج مفيد است.
2- «خرماي رسيده» براي اشخاص فلج و لقوه‌اي مفيد مي‌باشد.
3- اگر ميوه «فندق» را با آب بماليد تا كف كند، براي فلج مفيد است.
4- «سس» جهت فلج، لقوه و بي حسي اعضا مفيد مي‌باشد.
5- ماليدن ميوه «فلفل» با روغن جهت فلج و بي حسي توصيه شده است.
6- چنانچه آب برگ «ترب» را قبل از آن كه بذر پيدا كند گرفته و در «روغن زيتون» ريخته بجوشانيد و آن را صاف كنيد و مجدداً بجوشانيد تا آب آن از بين برود به شرط آن كه نسوزد. خوردن اين روغن جهت فلج مفيد است.
7- ميوه درخت «بنه» ضد فلج مي‌باشد.
8- چنانچه روزي سه مثقال پوست ريشه «صنوبر كوچك» به اشخاص فلج و رعشه‌اي بخورانيد مفيد است.
9- خوردن «گلپر» براي فلج مفيد است.
10- خوردن «دانه‌هاي اسفند» جهت هيستري و فلج مفيد مي‌باشد.
11- «ابهل» (ميوه يكي از گونه‌هاي سروكوهي) براي فلج تجويز مي‌شود.
12- چون برگ و شاخه تازه «غلب لب» را در «روغن زيتون» بجوشانيد؛ روغن آن جهت معالجه فلج مفيد است.
13- «ميخك» براي درمان فلج و سكته ناقص تجويز شده است.
14- خوردن برگ و بذر «سداب» جهت امراض رعشه، تشنّج و فلج نافع است.
15- خوردن مغز ميوه «نارگيل» مواد سودايي و بلغمي را از بين مي‌برد و به همين جهت براي بي حسي اعضا و فلج نافع است.
16- «پياز دشتي» جهت فلج مفيد مي‌باشد.
17- «چوب چيني» براي فلج مفيد مي‌باشد.
18- ماليدن «حنا» جهت فلج سود فراوان دارد.
19- خوردن و ضماد كردن «روغن گل» يا «تخم مرزه» بسيار مفيد و مؤثر شناخته شده است.
20- جوشانده «فلفل» در روغن را ضماد كنيد.
21- عصاره‌ي «شقايق» براي معالجه فلج و بي حسي مفيد است.
22- «والك» را براي درمان اشخاص فلج و لقوه‌اي تجويز كرده‌اند.
23- خوردن دم كرده «زنجبيل» تازه بدون ريشه بسيار خوب است.
24- خوردن ده گرم «حاشا» مخلوط با «عسل» و آب گرم براي فلج مفيد است .
25- خوردن «روغن ترب وحشي» براي فلج نافع است.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت




 

1- خوردن جوشانده ريشه‌ي درخت «بادام» جهت رفع قولنج مفيد است.
2- ميوه «بنه» مسكن درد قولنج هست.
3- ترشي «تره» معالج قولنج است.
4- «آلبالوي تلخ» براي درد قولنج مفيد مي‌باشد.
5- «اقحوان» جهت قولنج تجويز شده است.
6- خوردن «روغن بادام شيرين»، معالج قولنج است.
7- «عرق بهار نارنج» براي رفع قولنج نافع است.
8- خوردن خام «تره» از قولنج جلوگيري مي‌كند.
9- ميوه «انبه» براي دردهاي قولنجي تجويز مي‌شود.
10- روغن ميوه «زيتون» براي قولنج‌هاي كبدي اثر مفيد دارد.
11- خوردن مغز مقشر دانه‌هاي «خارخسك» جهت قولنج نافع است.
12- خوردن برگ كوبيده «نارون» با «فلفل» جهت درمان قولنج امعاء توصيه شده است.
13- براي معالجه قولنج مي‌توانيد جوشانده «بسپايه» را با «ماءالشعير» و «عسل» ميل نماييد.
14- «سنا» را جهت قولنج تجويز نموده‌اند.
15- جوشانده غليظ «تخم كتان» جهت قولنج انساني و حيواني هر دو تجويز شده است.
16- مرباي «اگير تركي» جهت قولنج مفيد مي‌باشد.
17- خوردن بذر «مخلصه» جهت رفع قولنج تجويز مي‌شود.
18- نوشيدن روزانه سه تا چهار ليوان (قبل از هر وعده غذا يك ليوان) از «شربت جو» بسيار مفيد است. طرز تهيه در تجويز 11 آنژين آمده است.
19- خوردن «تره» در «سركه» پرورده شده براي قولنج نافع است.
20- پس از غذا روزي پنج تا شش «فندق» تازه خام، خوب بجويد و بخوريد.
21- نوشيدن شربت «اسطوخودوس» علاج و تسكين دهنده درد قولنج است.
22- «پرتقال»، «نارنج»، «جو»، «خشخاش»، «رازيانه»، «ريحان»، «زيتون»، «سوسنبر»، «كرفس» و «فندق» براي قولنج مفيد مي‌باشند.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت





1- خوردن جوشانده برگ «اقحوان كوچك» با آب «عسل»، همراه با گل آن قولنج كليوي را باز مي‌كند.
2- ضماد برگ «علف هزار چشم» براي درمان قولنج كليوي تجويز مي‌شود.
3- جوشانده‌ي گياه «دم اسب» در بيماري قولنج‌هاي كليوي اثر قاطع دارد.
4- آثار شفابخش نوشيدن شربت «كاكل ذرت» (طرز تهيه در تجويز 26 نقرس) به زودي ظاهر مي‌شود.
5- يك «سيب» را با پوست چهار قسمت كنيد. نيم ليتر آب داغ روي آن بريزيد. پس از دم كشيدن، شيرين كنيد و بنوشيد.
6- به تجويز 2 قولنج كبدي توجّه كنيد.

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت





1- دود و بخور «سياه دانه» جهت معالجه قي تجويز مي‌شود.
2- عصاره ميوه «به» مانع قي است.
3- نوع كوهي «زالزالك» كوچكتر از بستاني بوده و از قي جلوگيري مي‌كند.
4- عصاره «پونه نهري» با «سكنجبين» و رب انار از قي جلوگيري مي‌كند.
5- «آلبالو» قي و اسهال صفراوي را درمان مي‌كند.
6- خوردن چند شاخه‌ي «نعناع» با رب انار ترش مانع و مسكن قي است.
7- «پونه‌ها» مسكن قي مي‌باشند.
8- برگ «گشنيز» از قي كردن جلوگيري مي‌كند.
9- «ريواس» مانع قي مي‌باشد.
10- «بلخ» (ميوه سبز نرسيده‌ي خرما) قي و اسهال را درمان مي‌نمايد.
11- ترشي «پياز» جهت جلوگيري از قي صفراوي و بلغمي سودمند است.
12- «ميخك» قي را بند مي‌آورد.
13- عصاره «ديوخار» جهت جلوگيري از قي توصيه شده است.
14- شربت منعنع «انار» درمان قي است. طرز تهيه: 6 كيلو انار ترش و شيرين را با پيه آن بكوبيد. آب آن را بگيريد. با 3 كيلو قند بجوشانيد و به‌قوام آريد.
15- «پسته كوهي» يا فستق اگر با پوست نازكي كه در روي مغز آن است خورده شود، جهت قي و استفراغ مفيد مي‌باشد.
16- ضماد «آلوي پخته» بر روي شكم براي درمان قي و استفراغ‌هاي حاصله از گرمي و حرارت طبع مفيد است.
17- خوردن و بخور «سياه دانه» مفيد است.
18- نيمكوب «سماق» مخلوط با زيره، قي و حالت استفراغ را قطع مي‌كند.
19- ده گرم خشك كرده‌ي «نارنج» كوبيده با آب ميل نماييد، مفيد است.
20- آب مقطر برگ «غار گيلاسي» تجويز مي‌شود.
21- ريشه «زنجبيل» شامي تسكين مي‌دهد.
22- نوشيدن آب يا شربت جوشيده «ترنجان» درمان استفراغ خانمهاي حامله است.
23- كساني كه هنگام مسافرت حالشان به هم مي‌خورد و دچار دردسر و دل به هم‌خوردگي مي‌شوند، مي‌توانند از «ريحان» استفاده كنند و با بو كردن و جويدن برگ هاي نازك ريحان خود را تسكين دهند.
24- دو عدد «ليموترش» را با پوست و هسته، برش برش كنيد و آن را در دو ليتر آب داغ 1 تا 2 ساعت بيندازيد. سپس آن را بيرون بياوريد و بفشاريد و آب فشرده آن را با قند يا شكر شيرين كنيد و بنوشيد. هر روز يك ليوان از اين نوشيدني را به همين طريق تهيه كنيد و بنوشيد. بيش از يك ليوان در روز، زيان‌آور خواهد بود.
25- «رب به ترش» قي را بند مي‌آورد.
26- پوست و آب «پرتقال» ضد قي است.
27- «گلابي» ترش قي و اسهال را بند مي‌آورد.
28- «سيب»، «نارنگي»، «جوز بويا» و آب «نيشكر» مفيد مي‌باشند.

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت




پرسش: زمامداري در حکومت جهاني امام مهدي چگونه است؟

پاسخ: يك حكومت واحد در جهان خواهد بود كه در هرم قدرت آن، امام معصوم قرار دارد. البته از برخي روايات استفاده مي‌شود كه افرادي از طرف حضرت، حاكمان مناطق مختلف مي‌باشند و تحت حكومت مركزي و قانون جامع اسلام به اداره امور مي‌پردازند و چون رهبر و زمامدار امام معصوم است، نصب او نيز الهي مي‌باشد.

پرسش: زندگي مادي پس از ظهور امام زمان چگونه خواهد بود؟

پاسخ: زندگي مادي ادامه خواهد داشت؛ زيرا رسيدن به عالم آخرت پس از زندگي در دنيا و حيات مادي است. بهره وري از منافع مادي نيز به بهترين حالت شكل مي‌گيرد و بركات و نعمات آشكار مي‌شود. البته منافع مادي در زمان ظهور دو مشخصه اصلي دارد:
الف. جامعه در آن عصر، فضيلت محور و ارزش مدار خواهد بود، از اين رو از منافع مادي در راستاي حيات معنوي استفاه شده و دنيا ابزار حركت تكاملي و كسب سعادت خواهد بود.
ب. اين منافع مادي به صورت صحيح در اختيار عموم قرار مي‌گيرد و همه از آن بهره مي‌برند و جامعه طبقاتي نخواهد بود.

 

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: علم و صنعت در زمان ظهور چگونه است ؟

پاسخ: اينكه دوران ظهور و حكومت حضرت مهدي(ع) دوران رشد و شكوفايي علمي است، در آن ترديدي نيست. اين رشد، علاوه بر آنكه از منظر عقل، امري شدني است، مورد اشاره‌ي روايات نيز هست. روايت «27 حرف بودن علم» و روايت «جمع عقول» قابل تأمل و دقت است.
امام صادق(ع) مي‌فرمايد: دانش 27 حرف است، و همه‌ آنچه كه پيامبران آورده‌اند دو حرف آن است و مردم تا كنون جز با دو حرف آشنايي ندارد، و هنگامي كه قائم(ع) قيام كند، 25 حرف ديگر را بيرون آورده و ميان مردم نشر مي‌دهد، و آن دو حرف را نيز ضميمه مي‌كند و مجموع 27 حرف را در ميان مردم منتشر مي‌سازد.(بحار الانوار، ج52، ص336، ح73)؛
در روايت ديگر از امام باقر(ع) نقل شده است: «در روزگار امام مهدي(عج) به اندازه‌اي به شما حكمت و فهم داده‌ خواهد شد كه يك زن در خانه‌اش بر طبق كتاب خدا و سنت پيامبر قضاوت (رفتار) مي‌كند. (همان، ج52، ص352، ح106).
همچنين از آن بزرگوار نقل شده است: « هنگامي كه قائم ما قيام كند، دستش را بر سر بندگان خدا مي‌گذارد، عقل‌هاي آنها را جمع كرده و اخلاق آنها را كامل مي‌كند».(همان، ج52، ص336، ح71).
گفتني است: در روزگار ظهور، از يك طرف مظاهر شرك و فساد و تباهي از بين مي‌رود، و از طرف ديگر، عدالت در همه ابعاد آن فراگير مي‌شود؛ در نتيجه امكان رشد و تعالي فراهم مي‌گردد. از سويي ديگر به بركت ظهور حجت حق و الطاف الهي امكان درك و بينش بيشتري براي انسان‌ها فراهم مي‌شود. از اين رو امام مهدي(ع) معارف و علوم را در زمينه‌هاي مختلف و مورد نياز در اختيار بشر مي‌گذارد و بشر نيز با توجه به توانايي درك بالاتر و امكان تجربه و به كار گيري دانش و توليد علم بهتر، مي‌تواند قله‌هاي رفيع علم را در نوردد و در زمينه‌هاي مختلف علم پيشرفت كند.
البته اين پيشرفت‌ها، همگام با نياز و خواست و در خدمت‌ ارزش‌هاي انساني خواهد بود.
مدت زمان چنين شكوفايي روشن و شفاف نيست و در روايات به اين مطلب اشاره نشده است. البته در اين زمينه دو نكته قابل بيان است:
الف. حركت علمي با توجه به زمينه‌هاي مساعد و مطلوب بسيار سريع است؛
ب. اين حركت در چهارچوب حركت اختياري انسان است، نه آنكه معجزه گونه باشد.
انسان با توجه به سعه وجودي خود مي‌تواند از علم و معرفت بهره‌مند شود و هر چه سعه وجودي او بيشتر باشد، بهره او از علم بيشتر مي‌شود و اگر كسي به بالاترين درجه انساني رسيد (بالاترين حدي كه يك مخلوق مي‌توان واجد علم شود) آن علم را به دست خواهد آورد.
البته بايد توجه داشت زندگي مادي ادامه خواهد داشت؛ زيرا رسيدن به عالم آخرت پس از زندگي در دنيا و حيات مادي است. بهره وري از منافع مادي نيز به بهترين حالت شكل مي‌گيرد و بركات و نعمات آشكار مي‌شود. البته منافع مادي در زمان ظهور دو مشخصه اصلي دارد:
الف. جامعه در آن عصر، فضيلت محور و ارزش مدار خواهد بود، از اين رو از منافع مادي در راستاي حيات معنوي استفاه شده و دنيا ابزار حركت تكاملي و كسب سعادت خواهد بود.
ب. اين منافع مادي به صورت صحيح در اختيار عموم قرار مي‌گيرد و همه از آن بهره مي‌برند و جامعه طبقاتي نخواهد بود.
بنابراين علم شكوفا مي‌شود و صنعت در خدمت عموم مردم و در راستاي تعالي و تكامل مردم قرار مي‌گيرد.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: فلسفه تغيير بعضي احکام بعد از ظهور امام مهدي چيست؟

پاسخ: چنان كه نوشته‌ايد تغيير تنها شامل بعضي از احكام مي‌شود، نه همه آنها يا اكثر آنها و حضرت بعد از ظهور؛ بسياري از احكام را ـ كه مردم ترك كرده و فراموش كرده‌اند ـ يادآور شده و احياء مي‌نمايد و حكم جديدي صادر نمي‌كند. بله، بعضي از احكام عوض مي‌شود كه مي‌تواند به جهت يكي از علل زير باشد:
الف. سالم شدن محيط: دوران غيبت؛ دوران حاكميت طاغوت و طبيعتا فساد و معصيت و ظلم است. در چنين فضايي انجام تكاليف از عهده انسان معمولي خارج است و به جهت فشار‌هاي فراوان جامعه بر او توان انجام آنها را ندارد. براي مثال رشوه دادن حرام است؛ اما اگر حق انسان، در دست قاضي رشوه خواري باشد كه بدون گرفتن رشوه حق مسلم انسان از بين مي‌رود، دادن رشوه جايز مي‌شود. اين جواز به دليل وجود قضات فاسد است؛ يعني جامعه فاسد توان انجام كار سالم را تا حدودي از انسان مي‌گيرد. لذا خداوند نيز كمي رخصت داده است تا مردم توان عمل پيدا كنند. از اين رو بعضي چيز‌ها را واجب يا حرام نكرده است، چون واقعا عمل به آن در زمان طاغوت و فساد غير ممكن است يا بسيار سخت است و اسلام ديني آسان است و چنين سختي را بر انسان روا نمي‌دارد.
ب. تعالي روح: در دوران غيبت؛ دست اكثر مردم حتي مسلمانان و شيعيان از بسياري از مسائل ديني كوتاه است و ما اصلا نمي‌دانيم براي پاك بودن چه بايد كرد و وظيفه چيست؟ چگونه مي‌توان به آن وظيفه در صورت دانستن عمل كرد؟ و اين اطلاعات در دست امام عصر است. وقتي حضرت ظهور مي‌كند، تمام معارف ديني را در اختيار همه مردم مي‌گذارد(حديث 27 حرف) و مردم اولا مي‌دانند چه بايد بكنند و ثانيا مي‌دانند چگونه بايد به آن عمل نمايند، هدف و روش هر دو كاملا معلوم است، محيط هم كه سالم بوده و اجازه عمل را مي‌دهد؛ بنابراين افراد، تعالي روحي فراواني مي‌يابند. وقتي همه امكانات مهيا بود، طبيعي است كه وظيفه و تكليف هم سنگين‌تر مي‌شود، چنانكه در زمان حاضر نيز تكليف يك عالم از يك جاهل سنگين تر است، بنابراين تكاليف تازه‌اي وضع مي‌شود. كسي كه در يك محيط سالم زندگي مي‌كند و جامعه براي ترك واجب و عمل به فساد و معصيت، بر او فشار نمي‌آورد، بلكه فشار براي انجام خيرات است از طرفي فرد همه چيز را مي‌داند و مشكل علمي ندارد؛ بايد دقيق‌تر و كامل‌تر عمل كند. لذا در چنان جامعه‌اي كمك كردن به برادر ديني واجب مي‌شود و تنها يك مستحب و فضيلت نخواهد بود. به طور خلاصه اصلاح درون و بيرون باعث تغيير احكام نيز مي‌شود.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: ممکن است در زمان ظهور حضرت براي هر قومي قران بنويسد تا بي نياز از عربي باشد ؟

پاسخ: در مورد امكان ترجمه قرآن كريم در عصر ظهور به ساير زبان‌ها براي بي‌نيازي از زبان عربي، بايد توجه داشت كه آنچه محور است و زبان وحي به شمار مي‌رود، قرآن عربي است. در عصر ظهور، حضرت(ع) معارف قرآن را با همه عمق و گستردگي آن در سطح جهاني، بسط و گسترش مي‌دهد و در حقيقت، عصر ظهور ، عصر حاكميت قرآن و توسعه معارف قرآني است.
در اين راستا مسلماً براي مردم جهان كه داراي زبان‌هاي مختلف‌اند مفاهيم قرآن طبق فهم و زبان آنان ترجمه و تفسير خواهد شد تا همگي بتوانند از نور قرآن بهره‌مند گردند و به رشد و تعالي برسند. گرچه ممكن است در اثر گسترش علوم و امكانات در آن زمان، ساير مردم دنيا نيز بتوانند به زبان عربي تسلط يابند و زبان عربي به صورت يك زبان جهاني در كنار ساير زبان‌ها در‌آيد.
به هر حال آنچه مسلم است اين است كه عصر ظهور عصر شكوفايي قرآن است، و اگر چنانچه توسعه و ترويج فرهنگ قرآني در جهان نياز به ترجمه زبان‌هاي مختلف داشته باشد قطعاً حضرت به اين مهم اقدام خواهند نمود. اما روايت خاصي مبني بر انجام ترجمه و يا عدم آن در دست نمي‌باشد.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: در زمان ظهور حضرت مهدي (ع) چرا بعضي از نمازهاي مستحبي واجب مي شوند ؟

پاسخ: در زمان ظهور نماز‌هاي مستحبي واجب نمي‌شود و نماز‌هاي واجب هم به مستحب تبديل نمي‌گردد؛ يعني در احكام دين تغيير يا تبديل صورت نمي‌گيرد. امام زمان(ع) نيز بر اساس دين اسلام و احكام آن عمل مي‌كند.
به طور كلي در آن عصر، اصول و احكام دين اسلام تغيير نمي‌كند و عوض نمي‌شود، بلكه آن حضرت احكامي را كه قبلا عمل نمي‌شده و يا فراموش شده، به مرحله اجرا در مي‌آورد و اين همان احياي سنت پيامبر و ظهور اسلام ناب محمدي در زمان ظهور است.
البته دو نماز عيد فطر و قربان در زمان امام معصوم(ع) واجب و در زمان غيبت مستحب است. اين دو نماز در زمان غيبت به صورت فرادا خوانده مي‌شود و اگر به صورت جماعت بخوانند، بايد به نيت «رجاء» خوانده شود؛ يعني، به اميد ثواب جماعت. چون كه دليل روايي براي به جماعت خواندن آن در زمان غيبت وارد نشده است. مجموعه‌اي از روايات صحيح كه وجوب نماز عيدين را مشروط به حضور امام كرده است در كتاب وسايل الشيعه شيخ حر عاملي ج7 ص 421 آمده است.
به عنوان نمونه از امام محمد باقر(ع) نقل شده است: « لا صلوة يوم الفطرو الأضحي الا مع امام»؛«روز فطر و قربان نماز عيد واجب نيست مگر با امام».
و مجموعه ديگري هم نماز عيدين را به صورت «فرادا» جايز دانسته است. از جمع اين دو دسته روايات معلوم مي‌شود كه نماز عيد فطر و قربان در زمان امام معصوم(ع) واجب و در زمان غيبت امام معصوم مستحب است.

 

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: دين و قران جديد حضرت مهدی (عج) چيست ؟

پاسخ: با مراجعه به مصادر حديثي روشن ميشود تعبير دين جديد و قرآن جديد در روايات وجود ندارد بلکه تعبيراتي مشاهده ميشود که ممکن است از مجموعه آنها چنين استنباط شود که حضرت دين جديد ميآورد. تعبيراتي مانند “سلطان جديد، امر جديد، قضا جديد، سنة جديدة” البته در برخي احاديث تعبير “کتاب جديد” مطرح شده است. در اين زمينه علما و انديشمندان بزرگوار ما مباحثي مطرح کرده اند که به پاره اي از آنها اشاره ميشود:
الف. مطابق برخي روايات، بخشي از احکام به جهت نبودن شرايط آنها توسط معصومين بيان نشده است و فقط علم آنها نزد اهل بيت(ع) باقي مانده است که در عصر ظهور بيان ميشود.
ب. بخشي از احکام به جهت دور شدن مردم از حقايق دين، مهجور و فراموش ميشود که در عصر ظهور زنده و احيا ميشود.
ج. به علت برخي موانع، برخي از احکام به درستي اجرا نميشود. عصر ظهور دوران اجراي کامل و صحيح احکام است.
د. در عصر ظهور به علت بالا رفتن سطح فکر و آمادگي و قابليت بيشتر معارف ديني، حقايق و معرفتهاي ديني به صورت گسترده در اختيار مردم قرار ميگيرد.
هـ. اسلوب و روشي که امام مهدي(ع) در حکومت داري از آن استفاده ميکند با روشهاي رايج و شناخته شده در نزد مردم متفاوت است.
و. در طول تاريخ، به علت آن که امامت و مديريت معصوم پذيرفته نشد و نا اهلان اختيار حکومت و برطرف کردن نيازهاي فکري و ديني را به عهده گرفتند که نتيجه آن نيز غيبت امام معصوم(ع) را رقم زد، بدعتها و انحرافاتي در دين به وجود آمد که در پارهاي از موارد از مسلمات و ضروريات دين شمرده شد. تلاش فقهاي شيعه به علت مظلوميت و اقليت آنان ره به جايي نبرد. در عصر ظهور بدعتها از بين ميرود.
مجموعه عوامل ياد شده باعث ميشود که دين در عصر ظهور براي مردم به صورت جديد به تصوير در آيد نه اين که دين جديد و قرآن جديد بيايد. امام مهدي(ع) جانشين خاتم الانبيا است. خاتميت پيامبر و دين اسلام از ضروريات تفکر اسلامي است که در جاي خود اثبات شده است.
ناگفته نماند که در زمان ظهور قرآن منسوب به امام علي(ع) نيز ممکن است در اختيار مردم قرار گيرد. اين قرآن از لحاظ متن و محتوا تفاوتي با قرآن فعلي ندارد بلکه شامل تفاسير و شأن نزول و برخي نکات ديگر است که استفاده صحيح از قرآن را ميسر ميکند. ممکن است منظور از کتاب جديد، قرآني باشد که منسوب به امام علي(ع) است.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: زبان تکلم حضرت چيست ؟

پاسخ: در روايات در اين زمينه مطلبي ذکر نشده است ولي چون زبان اصلي ايشان عربي است و زبان عربي نيز زبان اسلام است. بنابراين همچون پيامبر(ص) و ائمه(ع) به زبان عربي صحبت ميکنند. هر چند به زبانهاي ديگر نيز ميتوانند صحبت کنند. همان گونه که اين مسئله اتفاق افتاده است و حضرت با افراد مختلف به زبان خودشان صحبت کردهاند. در تاريخ ساير امامان نيز اين مطلب آمده است.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: چه نمازهايي را امام مهدي (ع) بيشتر مي خواند؟

پاسخ: درباره اينكه حضرت چه نمازي مي‌خوانند، اخبار آن چناني در دست نيست، ولي از آن جايي كه مي دانيم حضرت در زندگي ـ از جمله در عبادات ـ و نماز تابع پيامبر اسلام و پدران بزرگوار خود هستند لذا همان نماز‌هايي كه مورد سفارش پيامبر و امامان قبلي هست، مورد نظر ايشان هم خواهد بود. علاوه بر اين كه نماز در بعضي جاها مثل نماز در مسجد جمكران مستند به نظر مبارك خود ايشان است. اهتمام جدي به نمازهاي يوميه و ديگر نمازهاي واجب ويژه و نافله‌هاي روزانه و نماز شب هم مورد عنايت ايشان مي‌باشد.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

پرسش: جايگاه ارزش ها و شعائر ديني همچون نماز مسجد قرآن پس از ظهور چگونه خواهد بود؟

پاسخ: در آن روزگار طلايي، قرآن و نماز و مسجد جايگاه حقيقي خود را پيدا مي‌كنند. تعليم قرآن تبديل به يك فرهنگ عمومي مي‌شود. امام علي(ع) در روايتي فرموده است: گويا شيعيان خود را مي‌بينم كه در مسجد كوفه، خيمه‌ها زده و قرآن را بدان گونه كه نازل شده به مردم مي‌آموزند.(بحار الانوار، ج 52، ص 364). به اين صورت است كه مسجد مكان تعليم و تربيت ديني مي‌شود و نماز ـ كه اصلي‌ترين نوع عبادت است ـ خالصانه انجام مي‌شود. خداوند در تبيين آن روزگار مي‌فر مايد:” يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً” ؛ “عبادت مي‌كنند مرا و نسبت به من چيزي را شريك قايل نمي‌شوند". در آن دوران زينت‌ها و بناهاي اضافي مسجد از بين مي‌رود تا اين مكان به درستي محل مناجات و عبادت باشد.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: نمازهایی که بیشتر حضرت مهدی (عج) می خوانند چیست ، نام ببرید ؟

پاسخ: درباره اينكه حضرت چه نمازي مي‌خوانند، اخبار آن چناني در دست نيست، ولي از آن جايي كه مي دانيم حضرت در زندگي ـ از جمله در عبادات ـ و نماز تابع پيامبر اسلام و پدران بزرگوار خود هستند لذا همان نماز‌هايي كه مورد سفارش پيامبر و امامان قبلي هست، مورد نظر ايشان هم خواهد بود. علاوه بر اين كه نماز در بعضي جاها مثل نماز در مسجد جمكران مستند به نظر مبارك خود ايشان است. اهتمام جدي به نمازهاي يوميه و ديگر نمازهاي واجب ويژه و نافله‌هاي روزانه و نماز شب هم مورد عنايت ايشان مي‌باشد.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: برنامه امام مهدي پس از ظهور چه خواهد بود؟

پاسخ: امام زمان(ع) ابتدا خود را معرفي كرده و مردم را هدايت و راهنمايي مي‌كند، او با افرادي كه به دنبال ظلم و فساد هستند مبارزه مي‌كند تا آنكه كفر وشرك از بين مي‌رود و حكومت، روي زمين در اختيار آن حضرت و يارانش قرار مي‌گيرد.
پس از پيروزي نهايي، برنامه اصلاحي حضرت شروع مي‌شود كه برخي از آنها عبارت است از:
1. از بين بردن انحرافات و عقايد و رسم‌هاي باطل؛
2. ايجاد امنيت و آرامش در سراسر زمين چه در راه‌ها و چه در شهرها؛
3. بيان معارف دين به صورتي كه همه‌ انسان‌ها معارف و دستورات اسلام و قرآن را به صورت صحيح فرا مي‌گيرند؛
4. برقراري عدالت در بخش‌هاي مختلف زندگي مردم به صورتي كه: ديگر فقيري نمي‌ماند و بيماري‌ها از بين مي‌رود، خرابي‌ها آباد مي‌شود و …
5. با تبيين اسرار جهان هستي علم پيشرف مي‌كند.
با اشارات او كينه‌ها و صفات بدي كه ميان جامعه و مردم هست، از بين مي‌رود(ر.ك. نگين آفرينش، مهدي حايري پور، محمد امين بالا دستيان، مهدي يوسفيان).

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: برخورد امام زمان پس از ظهور با گنهکاران امت چه خواهد بود؟

پاسخ: راه توبه هيچ وقت به روي انسان بسته نيست و اگر انسان واقعا از اشتباه خود پشيمان باشد، حضرت وي را مي‌بخشد. اصلا حضرت براي هدايت مي‌آيد و به همين علت ابتدا از مردم مي‌خواهد به راه حق برگردند. البته بايد بدانيم اگر گناه زياد شد، در مواردي انسان توفيق توبه را از دست مي‌دهد، لذا يك دوست و منتظر سعي مي‌كند به گناه گرفتار نشود و اگر خداي نكرده مرتكب خلافي شد توبه كند.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: امام چگونه انتقام خون اباعبدالله الحسين(ع) را مي گيرد؟

پاسخ: مراد اين است كه خداوند از افرادي كه به شهادت امام حسين(ع)رضايت دارند، به وسيله امام مهدي(ع) انتقام مي‌گيرد. ما در زيارت امام حسين(ع) هم به قاتلان نفرين مي‌كنيم و هم به كساني كه هر چند در جنگ شركت نداشتند، ولي اين عمل را پسنديده و پذيرفتند. در روايتي از امام رضا(ع) نقل شده كه راوي مي‌گويد: “از امام در رابطه با كلام امام صادق(ع) پرسيدم كه مي‌فرمايد: قائم(عج) فرزندان قاتلان امام حسين(ع) را مي‌كشد، اين كلام با آيه “وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى” چگونه معنا مي‌شود؟ فرمود: اينها راضي به فعل پدران بوده و به آن افتخار مي‌كنند، و كسي كه راضي به فعلي باشد مانند كسي است كه انجام داده است. (تفسير برهان، ج4، ص559، ذيل آيه‌ي 33 اسراء)شايد بتوان گفت آنچه حقيقت فعلي آدمي را شكل مي‌دهد، همان نيات و افكار او است كه باعث تحرك انسان در مسير حالات دروني مي‌شود.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا حضرت احکام جديد مي اورند ؟

پاسخ: دين کامل و جامع اسلام به صورت تمام و کمال بر وجود مقدس پيامبر(ص) نازل گشت و آنچه را مردم بدان نياز داشتند در اختيار پيامبر قرار گرفت؛ آيه شريفه ” الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً “(مائده، 3). بر اين مطلب دلالت دارد. البته بايد توجه داشت که اين اکمال دين و اتمام نعمت و رضايت الهي نسبت به دين اسلام براي مردم هنگامي است که ولايت و امامت امامان معصوم را به عنوان مفسر و معلم دين در متن دين بپذيريم. آيه شريفه: “يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ"(مائده،67). که در روز هيجده ذي الحجة(جريان غدير خم) نازل گشت اين مطلب را ثابت ميکند. بنابراين هر حکمي توسط امامان بيان و يا اجرا ميشود بر گرفته از دين اسلام ميباشد.
در روايات به پارهاي از احکام اشاره شده است که در زمان ظهور به اجرا گذاشته ميشود. در مورد اين احکام (در صورت پذيرش صدور آن از معصومين(ع) توجه به چند مطلب ضروري است:
الف. برخي از احکام الهي هر چند بر پيامبر نازل شد، ولي شرايط و اجراي آن در زمان ظهور فراهم شده و به مرحله اجرا گذاشته ميشود.
ب. با گذشت زمان، به علت سيطره زور مداران و وجود تحريف گران، ممکن است تغييراتي در برخي احکام پديد آمده باشد. در زمان ظهور آنها تصحيح ميشود.
ج. چون فقها در استنباط و فهم حکم شرعي، از يک سلسله قواعد و اصول بهره ميبرند، ممکن است برداشت مجتهدي مطابق با واقع نباشد(هر چند او معذور بوده و فتواي او لازم الاجرا است). در زمان ظهور، حکم واقعي گفته ميشود.
د. برخي از احکام در شرايطي خاص و اضطراري و به علت امر تقيه به صورت غير واقعي اعلام شده است. در زمان ظهور به علت عدم تقيه، حکم واقعي بيان ميگردد.
از امام علي(ع) نقل شده است: “گويي هم اکنون شيعيان خود را ميبينم که در مسجد کوفه،خيمهها زده و قرآن را بدانگونه که نازل شده به مردم ميآموزند". و از امام باقر(ع) نقل شده است: “هيچ بدعتي را وانگذارد مگر اينکه آن را از ريشه برکند و از هيچ سنتي نميگذرد مگر اينکه آن را برپا کند".(بحار الانوار، ج58، ص11،ح11).

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: آيا امام زمان (ع) براي افرادي که مسلمان نيستند فرصتي براي بر گشت مي دهند ؟

پاسخ: اسلام دين رحمت و رأفت، و امام زمان(ع) منجي انسان‌ها و پيام‌آور انسانيت و محبت است. او حركت خود را با دعوت مردم به حق و عدالت و اسلام شروع مي‌كند. او ابتدا خودش را معرفي مي‌كند و هدفش را توضيح مي‌دهد. او فقط با كساني مي‌جنگد كه عناد و لجاجت دارند و با حضرت وارد جنگ مي‌شود. پس فرصت برگشت خواهد بود.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا احکام در زمان ظهور همين احکامند يا تغيير مي کنند؟ منظور از فرايض و سنني که در زمان ظهور (طبق دعاي عهد ) احيا مي شود چيست؟

پاسخ: دين اسلام كامل‌ترين دين الهي است كه بر پيامبر نازل شد و خداوند فرمود: “و رضيت لكم الاسلام دينا” . احكام دين از طرف خداوند به پيامبر ابلاغ شد و لذا آمده است: ” حلال محمد حلال الي يوم القيامة و حرامه حرام الي يوم القيامه". امام عصر(ع) تغييري در دين ايجاد نمي‌كند؛ بلكه اسلام ناب و واقعي را به جامعه عرضه مي‌كند و فرائض و سنني را كه در كتاب خدا و سنت پيامبر بوده و در گذر زمان به فراموشي سپرده شده و يا دچار تغيير و تحريف شده است، دوباره زنده مي‌كند. از امام باقر(ع) نقل شده است: “[مهدي] مردم را به كتاب خدا و سنت پيامبرش، دعوت مي‌كند".(بحار الانوار، ج52، ص343).
بنابراين، امام عصر(ع) دين اسلام محمدي(ص) را اجرا مي‌كند، نه اينكه احكام جديدي بياورد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا امام زمان (عج) به شیعیان فقیر کمک می کند ؟

پاسخ: يكي از ويژگي‌هاي آشكار همه امامان(ع) از جمله امام مهدي(ع) كمك به بينوايان است. آن حضرت مي‌فرمايد: «ما در مراعات حال شما كوتاهي ننموده و ياد شما را فراموش نكرده‌ايم». از اين رو، الطاف و عنايات گوناگون آن بزرگوار ـ كه واسطه فيض الهي است ـ به صورت‌هاي مختلف، شامل حال انسان‌ها به ويژه شيعيان، مي‌شود. گفتني است امداد‌ها و كمك‌هاي حضرت مهدي(ع) به اذن و اراده خدا و بر اساس مصالح فرد و قوانين الهي حاكم بر جهان هستي، به افراد مي‌رسد، و لذا در بسياري از موارد به صورت غير مستقيم شامل حال انسان مي‌شود.
با توجه به بيان فوق بايد دانست:
الف. چون خداوند، عالم هستي را برپايه اسباب و مسببات قرار داده است، بنابراين بايد زميه‌ها و شرايط فراهم شود تا يك امر محقق گردد. حال اگر بنا باشد در هر زمان و بدون توجه به مصالح بالاتر، دست از قوانين برداشته و خواسته‌ها برآورده شود، هرج و مرج به وجود مي‌آيد.
فقر يكي از پديده‌هاي جهاني است و در بسياري از موارد به خاطر سوء اختيار خود انسان‌ها، به وجود مي‌آيد. اگر بنا شد كه از طريق غير عادي رفع فقر شود اين با اختيار انسان سازگاري ندارد. به علاوه خداوند خواسته است تا انسان‌ها با همياري يكديگر، با اين پديده مبارزه كنند؛ لذا خمس و زكات را واجب نمود و براي صدقه و انفاق ثواب و ارزش فراوان قرار داد. بنابراين، بايد مؤمنان و راست كرداران به قوانين الهي پاي بند باشند تا با اجراي اين قوانين، جامعه انساني با حركت اختياري انسان‌ها به طرف زيبايي‌ها و نيكي‌هايش برود.
ب. دنيا محل ابتلا و آزمايش است؛ هر كس به صورتي مورد امتحان الهي قرار مي‌گيرد تا روشن شود آيا ايمان واقعي دارد (تا مستحق پاداش اخروي شود) يا خير؟ فقر نيز يكي از موارد امتحاني برخي از بندگان است. خداوند مي‌فرمايد: « وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ …. ؛ قطعا همه شما را با چيزي از ترس و گرسنگي و كاهش در مال‌ها و جان‌ها و ميوه‌ها آزمايش مي‌كنيم، و بشارت ده به صابران. آنان كه هرگاه مصيبتي به ايشان مي‌رسد مي‌گويند: ما از آن خداييم، و به سوي او باز مي‌گرديم. اينها همان‌ها هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده، و آنها هدايت يافتگان‌اند»(بقره، آيات 155 تا 157).
پس در مواردي فقر و نداري براي مدتي، وارد زندگي انساني مي‌شود تا آزمايش شود. در اين صورت، حضرت مهدي(ع) نيز اقدام خاصي در اين زمينه نمي‌كند؛ زيرا بر خلاف مصلحت الهي است. البته عنايت‌هاي ديگري به صورت غير مستقيم شامل انسان‌ها مي‌شود مثلا بلايي برطرف مي‌گردد.
فردي به نام شيخ حسين براي گرفتن چند حاجت از جمله بر طرف شدن فقر چهل شب به مسجد سهله(در عراق) رفت تا با امام زمان(ع) ملاقات كند. وي در شبي موفق به ديدار شد و حوايج خود را از حضرت گرفت؛ ولي امام به او فرمود: فقر تو [باقي] خواهد بود.
نتيجه آنكه امام مهدي(ع) به كمك بينوايان مي‌شتابد؛ ولي به صورتي كه به خير و صلاح افراد تمام شود.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت


...


پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:
لا يَبلُغُ العَبدُ صَرِيحَ الإِيمَانِ حَتَّي يَدَعَ المِزَاحَ وَالکذبَ وَيَدَعَ المِرَاءَ وَإِن کانَ مُحِقّاً.
بنده به ايمان ناب نرسد، مگر آن گاه که شوخي و دروغ را ترک گويد و مجادله را رها کند، هر چند بر حق باشد.
۰۹/۰۴/۲۰۱۵، ۰۱:۵۱ - نرگس: امام صادق عليه ‏السلام فرمودند:
کانَ عَلِىٌّ علیه ‏السلام اِذا هالَهُ شَیْى‏ءٌ فَزِعَ اِلَى الصَّلاةِ. ثُمَّ تَلا هذِهِ الأَیَةَ: وَاسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ. وَ قالَ علیه ‏السلام: … کان فى آخِرِ عُمْرِهِ یُصَلّى فى‏کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ أَلْفَ رَکْعَةٍ.
هرگاه حضرت علی علیه ‏السلام از موضوعى نگران و هراسناک مى‏شد به نماز پناه مى‏برد. سپس امام صادق علیه ‏السلام این آیه را خواند: «وَاسْتَعینُوا بِالصَّبُرِ وَالصَّلاةِ … از شکیبایى و نماز یارى بجویید . . . »(بقره / 45). و باز فرمودند: حضرت علی علیه ‏السلام در اواخر عمر خود هر شبانه روز، هزار رکعت نماز مى‏خواند.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




استـــــاد پناهیـــــان :
مواظب باشیم “دلـــــمان” جایی نرود که اگر رفت باز گرداندنش کار سختی است وگاهی محال است.
اگر برگردد معلول و مجروح و سرخورده باز میگردد .
مراقب باشیم “دل” ارام ،
سربه هوا وعاشق پیشه است
وخیلی سریع “انـــــس” میگیرد.
اگر غفـــــلت کنیم میرود و خودش را به چیزهای
“بی ارزش” وابسته میکند.
بدانـــــیم
“القلـــــب الحـــــرم اللـــــه”

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




برای برطرف‌شدن ترس و مشکلات، فریب‌نخوردن از دیگران و بهره‌مندی از زینت‌های حلال دنیا چه ذکری مناسب است؟

پاسخ اجمالی

امام صادق(ع) می‌فرماید:

«عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ ……….[1]

ترجمه: تعجب دارم از کسى که از چهار چیز می‌ترسد و چگونه به چهار چیز دیگر پناه نمی‌برد؟!
1. کسى که ترس بر او چیره شده چگونه به قول خداوند عزّ و جلّ که فرمود: «خدا ما را بس است و نیکو حمایت‌گرى است»[2] پناه نمی‌برد؛ زیرا که من از خداى عزّ و جلّ شنیده‌ام که به‌دنبال این بیان می‌فرماید: «پس با نعمت و بخششى از جانب خدا، [از میدان نبرد] بازگشتند، در حالى که هیچ آسیبى به آنان نرسیده بود».[3]

2. کسى که دچار مشکلى شده است، چگونه به سخن خدای عزّ و جلّ پناه نمی‌برد که [به حکایت از یونس پیامبر] فرموده: «معبودى جز تو نیست، منزّهى تو، راستى که من از ستم‌کاران بودم»؛[4] زیرا که من از خداوند عزّ و جلّ شنیده‌ام که به‌دنبال این بیان می‌فرماید: «پس [دعاى‏] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم، و مؤمنان را [نیز] چنین نجات می‌دهیم».[5]

3. کسى که در باره او مکرى به‌کار رفته است، چگونه به این گفتار خداوند تعالى پناه نمی‌برد: «و کارم را به خدا می‌سپارم؛ خداست که به [حال‏] بندگان [خود] بیناست»؛[6] زیرا خداوند عزّ و جلّ به‌دنبال این بیان می‌فرماید: «پس خدا از او در برابر پیامدهای خطرناک نیرنگ دشمنانش حمایت کرد».[7]

4. کسى که دنیا و زینت آن‌را می‌خواهد، چگونه به این سخن خداوند تعالى پناه نمی‌برد: «هر چه خدا بخواهد واقع می‌شود، نیرویى جز به [قدرت‏] خدا نیست»؛[8] زیرا خداوند عزّ و جلّ می‌فرماید: «اگر مرا از حیث مال و فرزند کمتر از خود می‌بینى، امید است که پروردگارم بهتر از باغ تو به من عطا فرماید، و بر آن [باغ تو] آفتى از آسمان بفرستد، تا به زمینى هموار و لغزنده تبدیل گردد».[9] و کلمه «عسى» که در این آیه آمده به معناى وجوب تحقّق متعلّق آن است.

[1]. شیخ صدوق، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ‏4، ص 392 – 393، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[2]. آل عمران، 173.
[3]. آل عمران، 174.
[4]. انبیاء، 87.
[5]. انبیاء، 88.
[6]. غافر، 44.
[7]. غافر، 45.
[8]. کهف، 39.
[9]. کهف، 39 - 40.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ و َالْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتَامَىٰ وَ الْمَسَاكِينِ و َابْنِ السَّبِيلِ و َمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ. (بقره/215)

ﺍﺯ ﺗﻮ ﺳﺆ ﺍﻝ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﭼﻪ ﭼﻴﺰ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻛﻨﻨﺪ؟ ﺑﮕﻮ: ﻫﺮ ﺧﻴﺮ ﻭ ﻧﻴﻜﻰ (ﻭ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪ ﻣﺎﺩﻯ ﻭ ﻣﻌﻨﻮﻯ) ﻛﻪ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ، ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﻧﺰﺩﻳﻜﺎﻥ ﻭ ﻳﺘﻴﻤﺎﻥ ﻭ ﻣﺴﺘﻤﻨﺪﺍﻥ ﻭ ﺩﺭﻣﺎﻧﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭ ﻫﺮ ﻛﺎﺭ ﺧﻴﺮﻯ ﻛﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﻴﺪ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ. ﻟﺎﺯم ﻧﻴﺴﺖ ﺗﻈﺎﻫﺮ ﻛﻨﻴﺪ، ﺍﻭ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺪ.

  بسياري هستند كه به مستضعفين انفاق مي كنند، اما پدر و مادرشان در فقر هستند!!

↩ خداوند مي فرمايد:
  يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ
از تو مي پرسند: چه چيز انفاق كنيم؟ بگو: انفاق كنيد از خير و خوبي براي والدين و …

↩ پیامبر اکرم فرمودند: آیا مي دانيد بهترين انفاق كدام است؟
گفتند خدا و رسولش بهتر مي دانند.
پیامبر فرمودند: انفاق به والدين بهترين انفاق است.

  ﺍﻧﻔﺎﻕ، فقط کمک مالی نیست. بلکه ﺍﺯ ﻫﺮ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺧﻮﺑﻰ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﻮﺍﻩ ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﺧﺪﻣﺎﺕ، ﺍﺯ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﻣﺎﺩﻯ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻣﻌﻨﻮﻯ. هر نوع کار خیری را شامل میشود.

  بعد از والدین، نوبت نزدیکان میرسد، سپس به ترتیب ﻳﺘﻴﻤﺎﻥ ﻭ ﻣﺴﺘﻤﻨﺪﺍﻥ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ماندگان:

↩ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻴﻢ:
ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪﻯ ﺑﺴﺘﮕﺎﻥ، ﻧﻮﺑﺖ ﺻﺪﻗﻪ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻧﻤﻰ ﺭﺳﺪ (مکروه است).

  نکته پایانی: ﺍﻧﻔﺎﻕ ﭘﻨﺞ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ:

1- ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻭﺍﺟﺐ. ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺯﻛﺎﺕ، ﺧﻤﺲ، ﻛﻔّﺎﺭﺍﺕ، ﻓﺪﻳﻪ ﻭ ﻧﻔﻘﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﻣﺮﺩ ﺍﺳﺖ.

2- ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﺴﺘﺤﺐّ. ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﻣﺴﺘﻤﻨﺪﺍﻥ، ﻳﺘﻴﻤﺎﻥ ﻭ ﻫﺪﻳﻪ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ.

3- ﺍﻧﻔﺎﻕ ﺣﺮﺍم. ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﺑﺎ ﻣﺎﻝ ﻏﺼﺒﻰ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﮔﻨﺎﻩ.

4- ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﻜﺮﻭﻩ. ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺴﺘﺤﻖّ ﺩﺭ ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﺍﻥ.

5- ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﺒﺎﺡ. ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ. ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﺑﺮﺍﻯ ﺭﻓﻊ ﻓﻘﺮ، ﻭﺍﺟﺐ ﻳﺎ ﻣﺴﺘﺤﺐّ ﺍﺳﺖ.

بیاد مرحوم آیت الله مجتهدی که میگفتند:
دانی که چرا خدا تو را داده دو دست
من معتقدم که اندر آن سری هست
با یک دست به کار خویشتن پردازی
با دست دگر ز دیگران گیری دست…..

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




در مورد شهدا یادآوری می‌کردند؟
- اکثراً که با هم می‌نشستیم، از شهدا می‌گفتند. مخصوصاً از لحظات شهید شدن شهدا برای من می‌گفتند. حتی برای زهرا که می‌خواست داستان تعریف کند، لحظاتی که خودش جانباز شد و لحظاتی که دوستانش شهید شدند را تعریف می‌کرد. می‌گفتم: آقا! برای بچه کوچک از این چیزها نگو. می‌گفت: نه او باید از الآن در ذهنش برود راه شهادت چیست، شهید کیست، جبهه چیست.
شما گفته بودید ایشان از شهادتشان خبر داشتند قبلاً در این مورد چیزی می‌گفتند؟
- یکی دوبار صحبت کرده بود. گفته بود: من پنج سال الی پنج سال و نیم با شما هستم و بعد می‌روم. من می‌گفتم: باور نمی‌کنم؛ پنجاه سال، یعنی اصلاً به ذهنم خطور نمی‌کرد. ولی ایشان چندبار تکرار کرده بودند؛ ولی من جدی نگرفته بودم. گفت: شیمیایی هستم، می‌روم. می‌گفت: دوست داشتم در جبهه شهید می‌شدم؛ ولی خداوند توفیق نداد. گفتم: نه، اتفاقاً خداوند توفیق داد که این جوانها را به راه راست هدایت کنی. خیلی‌ها را مؤمن کرد. خیلی‌ها نمازخوان شدند خیلی‌ها به راه خدا کشیده شدند.
فکر می‌کنید چه چیز باعث می‌شد این جوانها به سمت شهید علمدار کشیده شوند؟
- اخلاصش خیلی‌ها مقام داشتند، پول داشتند. او هیچ کدام از اینها را نداشت. خیلی جالب بود ولی چیزی که داشت کلامش، رفتارش، حرف زدنش یک جوری بود. آدم همین‌طور ناخودآگاه به طرفش می‌رفت. نمی‌دانست چه جوری دارد می‌رود.
و حرف آخر.
- جوانان سعی کنند راه امام را ادامه دهند. اگر راه امام را ادامه ندهند آن وقایعی که نباید اتفاق بیفتد، اتفاق می‌افتد. راه سعادت دنیا و آخرت همین است و ان‌شاء‌الله ما را همه مردم ایران دعا می‌کنند که ما در این راهی که در پیش داریم ان شاء‌الله موفق باشیم.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بزرگترین آرزوی شما چیست؟
- آرزو که زیاد داریم؛ ولی بزرگترین آرزویم این است که خدایی شوم و همه چیز را در وجود خدا ببینم، مثل شهید. دوست دارم به هر چیز نگاه می‌کنم، رنگ و بوی خدا داشته باشد.
وقتی شهید را در خواب می‌بینید، در مورد این آرزو یا چیزهای دیگر سفارش و توصیه‌ای نمی‌کنند؟
- خوابهای ما سه قسمت است یا شهید را با یک نیم نگاهی می‌بینم که از راه دور لبخند ملیحی می‌زند. بعضی وقتها هم می‌نشستیم و درد دل می‌کردیم؛ مثلاً من از روزگار و از خودم می‌نالیدم و او هم قوت قلبی می‌شد. گاهی اوقات هم سؤال و پاسخ بود. مثلاً وقتی او را می‌دیدم، می‌گفتم فلان کس این حرف را زد، جواب از تو می‌خواهد. فلان کس این حاجت را دارد، جواب می‌خواهد. خلاصه حالت پرسش و پاسخی دارد و حالت شکایت و حکایت.
آخرین کلام و سفارشی که داشتند چه بود؟
- آخرین لحظه قبل از اینکه به بیهوشی کامل برود، کنارش رفتم. به من گفت: می‌دانم بعد از من زندگی برای تو و دخترم خیلی سخت خواهد بود؛ چون بدون وجود مرد واقعاً سخت است. ولی همیشه این یادت باشد که با خدا باش. خدا با توست و من هیچ وقت تو و دخترم را فراموش نمی‌کنم. سعی می‌کنم همیشه در هر جا باشم، پیش شما بیایم و الحمدالله ثابت هم کرده است.
و دیگر اینکه می‌گفت: سعی کنید راه امام را فراموش نکنید. رهبری را تنها نگذارید که این خواسته دشمن است تا افرادی را که پیرو رهبری هستند را از راه به در کنند. حتی در وصیتنامه‌اش هم نوشته بود که سعی کنید خط امام را رها نکنید و راه مذهب و خدا را در پیش بگیرید و دوست دارم دختر من هم قاری قرآن شود که این آرزویش تا حدودی برآورده شده است.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بگذر ز علم رسمی، که تمام قیل و قال است
من و درس عشق ای دل! که تمام وجد و حال است
ز مراحم الهی، نتوان برید امید
مشنو حدیث زاهد، که شنیدنش وبال است
طمع وصال گفتی که به کیش ما حرام است
تو بگو که خون عاشق، به کدام دین حلال است؟
به جواب دردمندان، بگشا لب ای شکرخا!
به کرشمه کن حواله، که جواب صد سوال است
غم هجر را بهائی، به تو ای بت ستمگر
به زبان حال گوید که زبان قال لال است

اشعار شیخ بهائی

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

امام حسن عسكری علیه السلام به نقل از امیرالمؤ منین علی علیه السلام حكایت فرماید: روزی پیرمردی به همراه فرزندش نزد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله شرفیاب شد. پیرمرد با گریه و زاری عرضه داشت: یا رسول اللّه! من پسرم را بزرگ كردم و هزاران رنج و زحمت برایش متحمّل شدم و از مال و ثروت خود، او را كمك كردم تا آن كه مستقلّ و خودكفا گردید، ولی امروز كه من ضعیف و ناتوان گشته ام و تمام اموال و هستی خود را از دست داده ام، او از هر گونه كمكی به من دریغ می كند و حتّی لقمه نانی هم به من نمی دهد. حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله خطاب به فرزند كرد و فرمود: تو در این مورد چه جوابی داری؟ گفت: یا رسول اللّه! من چیزی زاید بر مخارج خود و عائله ام ندارم: حضرت به پدر فرمود: اكنون چه می گوئی؟
گفت: یا رسول اللّه! او دارای چندین انبار گندم و جو و كشمش می باشد و نیز كیسه هائی پر از درهم و دینار دارد. رسول خدا به فرزند فرمود: چه پاسخی داری؟ اظهار داشت: یا رسول اللّه! او اشتباه می كند، چون من هیچ ندارم: در این هنگام، حضرت رسول خطاب به فرزند كرد و فرمود: از عذاب خداوند بترس و نسبت به پدرت كه آن همه برای تو زحمت كشیده است، نیكی و احسان كن: پسر گفت: یا رسول اللّه! من چیزی ندارم.
حضرت فرمود: این ماه از بیت المال به او كمك می كنیم ؛ ولی از ماه آینده باید پدرت را كمك نمائی و به یكی از اصحاب خود به نام اُسامه بن زید دستور داد تا صد درهم به آن پیر مرد بپردازد. در پایان ماه، پدر دو مرتبه به همراه پسر خود نزد رسول خدا آمد وعرضه داشت: یا رسول اللّه! فرزندم چیزی به من نداد و پسر همچنین گفت: من چیزی ندارم: حضرت به فرزند اشاره نمود: كه تو دارای ثروت بسیاری هستی ؛ ولی با این برخوردی كه نسبت به پدرت داری، همین امروز فقیر و تهی دست خواهی شد. همین كه فرزند از نزد حضرت برگشت متوجّه شد كه داد و فریاد افرادی كه در همسایگی انبارهای آذوقه او هستند، بلند است: و هنگامی كه چشمشان به پسر پیرمرد افتاد فریاد زدند: بوی گندیده انبارهای تو به همه ما اذیّت و آزار می رساند. و او را مجبور كردند تا اجناس فاسد شده انبارهایش را تخلیه كند؛ او نیز چندین كارگر گرفت و با پرداخت پولی بسیار، آن اجناس فاسدشده را در بیابان های شهر تخلیه كرد. و چون به كیسه های طلا و نقره اندوخته شده مراجعه كرد، آن ها را چیزی جز سنگ و ریگ ندید و تمام زندگی و ثروت او تباه گردید وسخت در تنگ دستی قرار گرفت، به طوری كه حتّی محتاج لقمه نانی برای شام خود گردید و در نهایت مریض و رنجور شد. سپس حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله، در رابطه با اداء حقوق والدین چنین فرمود: مواظب باشید كه پدر و مادر خود را ناراحت و غضبناك نكنید و راضی نباشید كه آنان نیازمند و محتاج گردند؛ وگرنه بدانید كه غیر از عذاب دنیا نیز در قیامت به عقاب دردناك الهی مبتلا خواهید شد.
چهل داستان و چهل حدیث از حضرت رسول خدا ( ص)/ عبدالله صالحی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




امیرالمومنین علی علیه السلام:
 
چهار چیز برای چهار مقصد دیگر آفریده شده اند:

  مال برای خرج کردن در احتیاجات زندگی،
نه برای نگهداری …

 علم برای عمل کردن به آن،
نه جدال و کشمکش و بحث …

  انسان برای بندگی و اطاعت از خدا،
نه خوشگذرانی و معصیت …

 دنیا برای جمع آوری توشه آخرت،
نه غفلت از اخرت و آباد ساختن دنیا …

  نصایح - صفحه 179

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




باب علم

مردی برای امام حسن -ع-هدیه ای آورده بود، امام به او فرمودند: در مقابل هدیه ات کدامیک از این دو را می خواهی، بیست برابر هدیه ات -بیست هزار درهم- بدهم یا بابی از علم را برایت بگشایم، که بوسیله آن بر فلان مرد که ناصبی و دشمن خاندان ما است غلبه پیدا کنی و شیعیان ضعیف الاعتقاد آبادی خود را از گفتار او نجات دهی، اگر آنچه بهتر است انتخاب کنی من هم بین دو جایزه جمع می کنم -یعنی بیست هزار درهم و باب علم-.در صورتیکه در انتخاب اشتباه کنی به تو اجازه می دهم که یکی را برای خود بگیری!
عرض کرد: ثواب من در اینکه ناصبی را مغلوب کنم و شیعیان ضعیف را هدایت و از حرفهای او نجات بدهم آیا مساوی است با همان بیست هزار درهم؟ فرمود: آن ثواب بیست هزار برابر بهتر از تمام دنیاست. عرض کرد: در این صورت چرا انتخاب کنم آن قسمتی را که ارزشش کمتر است، همان باب علم را اختیار می نمایم.
امام فرمود: نیکو انتخاب کردی؛ باب علمی که وعده داه بود تعلیمش نمود و بیست هزار درهم را نیز اضافه بعه او پرداخت، و او از خدمت امام مرخص شد.
در آبادی با آن مرد ناصبی بحث کرد و او را مجاب و مغلوب نمود. این خبر به امام رسید، و روزی اتفاقا شرفیاب خدمت امام شد، امام به او فرمود: هیچکس مانند تو سود نبرد، هیچکس از دوستان سرمایه ای مثل تو بدست نیاورد، زیرا در درجه اول دوستی خدا، دوّم دوستی پیامبر و علی -ع- سوم دوستی عترت و ائمه، چهارم دوستی ملائکه، پنجم دوستی برادران مؤمنت را بدست آوردی، و به عدد هر مؤمن و کافر پاداشی هزار برابر بهتر از دنیا نصیبت شد، بر تو گوارا باشد.)۱)

۱. داستانها و پندها ۴/۹۱- احتجاج طبرسی ص ۶

منبع : یکصد موضوع ۵۰۰ داستان ، ج۱ ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر ناصر

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

متن کامل پرسش
کلمه شفاعت به کسر شین و فتح شین به چه معنا است؟ و این کلمه چند بار در قرآن تکرار شده است؟

پاسخ
واژه «شفاعت» در قرآن کریم با ترکیب‌های مختلف؛ مانند «الشفاعة»، «شفاعة» و «شفاعتهم» سیزده بار مورد استفاده قرار گرفته است. آنچه در هر سیزده مورد تکرار آن در قرآن آمده، تنها به فتح «شین» است.
همچنین حدود سی واژگان از ریشه «شفع» در قرآن وجود دارد.
«شفع»، در لغت به معناى منضم کردن چیزى به چیزى دیگر است. و «شفاعت»، ضمیمه شدن فردی به فرد دیگری است برای کمک گرفتن از وی. شفاعت عمدتاً در جایی به کار می‌رود که کسی که از مقام بالاتری برخوردار باشد ضمیمه به فردی می‌شود که مقامش پایین‌تر از او است.[1]
از همین معنا سرچشمه می‌گیرد معنای اصطلاحی آن در فرهنگ قرآن؛ یعنی شفاعت در اصطلاح، واسطه شدن یک فرد میان خداوند و مخلوق برای رساندن خیر یا دفع شر. و همین است معنای شفاعت در قیامت: «لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً».[2] از شفاعت بى‏نصیب‌اند، مگر آن کس که با خداى رحمان پیمانى بسته باشد.
«لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ»؛[3] در آن روز، شفاعت هیچ کس سودى نمى‏بخشد، جز کسى که خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضى است.
البته دهخدا به نقل از ناظم الاطباء، شِفاعت به کسر شین را به معنای همدیگر را طلب شفعه کردن، نقل کرده است.[4]

.[1] راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 457، دمشق، بیروت، دارالعلم، الدار الشامیه، 1412 ق. «الشّفع ضمّ شى‏ء الى مثله». و الشَّفَاعَةُ: الانضمام إلى آخر ناصرا له و سائلا عنه، و أکثر ما یستعمل فی انضمام من هو أعلى حرمة و مرتبة إلى من هو أدنى. و منه: الشَّفَاعَةُ فی القیامة.
[2]. مریم، 87.
[3]. طه، 109.
[4]. دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه، واژه «شفاعة».

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




تفاوت بین شیعه و سنی چیست؟

پاسخ اجمالی
اگرچه بحث پیرامون چنین موضوعی بسی گسترده است، اما به طور اجمال نظریات شیعه را که اهل سنت و یا گروهی از آنها با آن مخالف اند، در دو مرحله اعتقاد و احکام ذکر می‌کنیم:
الف. مرحله اعتقاد: شیعه معتقد است؛ صفات خدا عین ذاتش است؛ رویت خدا نه در دنیا ممکن است و نه در آخرت؛ عقاب طائع و ثواب عاصی از سوی خدا جایز نیست؛ جبر اساسی ندارد؛ امامت از اصول دین است و جانشین پیامبر باید معصوم باشد و دقیقاً بخاطر همین عصمتی که غیر از خدا کسی از آن آگاهی ندارد، امام باید از طرف خدا منصوب شود و حکومت های اسلامی باید به ولایت منتهی شود و اطاعت از حاکم ظالم و جائر را جایز نیست.
شیعه معتقد است که مقصود‌ از اهل بیت در آیه 33 احزاب، حضرت فاطمه (س) و ائمه اطهار(ع) هستند.
شیعه بر این باور است که انبیاء (ع) معصوم اند. نه تنها مرتکب گناه کبیره نمی‌شوند، بلکه حتی گناه صغیره را هم انجام نمی‌دهند. بداء و رجعت و شفاعت هم از جمله اموری‌ هستند که شیعه به آنها معتقد است.
شیعه جمیع صحابه را عادل نمی‌داند و می‌گوید که در بین صحابه هم عادل وجود دارد و هم فاسق و فتوای آنها بر احدی حجت نیست و …
ب. در مرحله احکام: در احکام نیز از دیدگاه شیعه تقیه و همچنین متعه که همان ازدواج موقت است، جمع بین صلاتین و زیارت قبور و ائمه اطهار جایز است و “حی علی خیر العمل” فصلی از فصول اذان است. باب اجتهاد از نظر شیعه مفتوح است و… .

پاسخ تفصیلی
بحث پیرامون چنین موضوعی که بسی گسترده است، در چنین مجالی نمی‏گنجد، ولی به طور اجمال نظریات شیعه را که اهل سنت و یا گروهی از آنها با آن مخالف اند، در دو مرحله اعتقاد و احکام ذکر می‌کنیم:
الف. در مرحله اعتقاد و اصول دین شیعه معتقد است:
1. اگرچه توحید اصل مشترک بین شیعه و سنی است، اما شیعه صفات خدا را عین ذاتش می داند
2. شیعه رؤیت خدا را نه در دنیا ممکن می داند، نه در آخرتپ
3. بر خلاف اهل سنت شیعه عقاب طائع و ثواب عاصی را از خدا جایز نمی‌داند. پ
4. شیعه قائل به جبر نیست.پ
5. مهم ترین باور شیعه، اعتقاد به امامت است. شیعه معتقد است که امامت از اصول دین است و جانشین پیامبر باید معصوم باشد و دقیقاً بخاطر همین عصمتی که غیر از خدا کسی از آن آگاهی ندارد، امام باید از طرف خدا منصوب شود و حکومت های اسلامی باید به ولایت منتهی شود.
6. شیعه اطاعت از حاکم ظالم و جائر را جایز نمی‌داند.
7. شیعه معتقد است که مقصود‌ از اهل بیت در آیه 33 احزاب، حضرت فاطمه (س) و ائمه اطهار(ع) هستند.
8. شیعه معتقد است که انبیاء (ع) معصوم اند. نه تنها مرتکب گناه کبیره نمی‌شوند، بلکه حتی گناه صغیره را هم انجام نمی‌دهند.
9. بداء و رجعت و شفاعت هم از جمله اموری‌اند که شیعه بدان معتقد می‌باشد.
10. شیعه بر خلاف اهل سنت جمیع صحابه را عادل نمی‌داند و می‌گوید که در بین صحابه هم عادل وجود دارد و هم فاسق و فتوای آنها بر احدی حجت نیست. و…
ب. در مرحله احکام نیز:
1. شیعه تقیه را جایز می‌داند.
2. متعه که همان ازدواج موقت است در نظر شیعه جایز است.
3. باب اجتهاد از نظر شیعه مفتوح است.
4. تعصیب و عول را شیعه در باب ارث قبول ندارد. برای آگاهی از این دو واژه نک: عول و تعصیب.
5. از نظر شیعه جمع بین صلاتین جایز است. ( برای دریافت توضیحات بیشتر، نک: روش پیامبر و ائمه در جمع بین نماز ظهر و عصر).
6. “حی علی خیر العمل” فصلی از فصول اذان است.
7. زیارت قبور و ائمه اطهار جایز است (ما معتقدیم که زیارت قبور نه تنها شرک نیست و عین توحید است، بلکه ثواب زیادی دارد) و …
کتابهایی که در این زمینه نوشته شده است، همچون: الجوامع و الفوارق بین السنه و الشیعه نوشته محمد جواد مغنیه؛ مع الشیعه الامامیه فی عقائدهم نوشته آیت الله جعفر سبحانی ؛ العقیده الاسلامیه علی ضوء مدرسه اهل البیت تالیف آیت الله جعفر سبحانی، مراجعه کنید.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




امام صادق عليه السلام فرمودند:
مَنْ حَفِظَ مِنْ شیعَتِنا ارْبَعینَ حَدیثا بَعَثَهُ اللّهُ یَوْمَ الْقیامَةِ عالِما فَقیها وَلَمْ یُعَذِّبْهُ؛
هرکس از شیعیان ما چهل حدیث را حفظ کند و به آن ها عمل نماید، خداوند او را دانشمندى فقیه در قیامت محشور مى گرداند و عذاب نمى شود.
امالى الصدوق، ص 253.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مراقب باش از مرگ نگریزی تا شهادت از تو نگریزد…

مرز مردن وشهادت خون نیست،خود است…

شهادت به خون وتیر و ترکش نیست…

آن روز که خدا را با همه چیز و در همه چیز دیدیم،شهید شده ایم…

دارایی ات را اگر از دست دادی شهید نمی شوی،با دست اگر دادی،شهید خواهی شد…

شهادت دارایی انسان است و او تا ناداری خود را نبیند شهید نخواهد شد…

جان، امانتی است که باید به جانان رساند،
گر خود ندهی خواهند ستاند…

فاصله مرگ و شهادت همین،همین خیانت در امانت است…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بسم رب الشهدا
.
.
«شهادت»؛
نوعی؛ «مدیریت» است،
.
آدم‌های «معمولی»؛
خیلی هم که «موفق» باشند؛
.
«زندگی» خود را؛
«مدیریت» می کنند
.
اما «شهدا»؛
«مرگ» خود را نیز؛
«مدیریت» میکنند
.
«شهادت»؛ یعنی؛
«زندگی‌مان» را؛
.
کجا؛ «خرج کنیم»؛
که؛ «زندگی دیگران»؛ «معنی» پیدا کند.
.
به یاد شهیدان گمنام کشورم…….

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




حجت‌الاسلام پناهیان

خدا انسان را آفرید و در قلب او نیروی محبت را قرار داد، تا انگیزۀ حیات و حرکت او باشد! محبّت‌های مختلفی را در انسان قرار داد و در پنهان‌ترین جای قلب او محبّت خود را نهان کرد، تا انسان پس از عبور از همۀ محبت‌ها به محبّت خدا برسد؛ ما هم اکنون در پشت کدام پرده‌ها قرار داریم؟!

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 

*ببين چگونه بعضى از آنان را بر بعضى ديگر برترى داده‏ ايم و قطعا درجات آخرت و برترى آن بزرگتر و بيشتر است. (سوره اسرا، آیه 21)

خونه، ماشین، باغ و ویلا همه تاریخ اعتبار دارند، انسان در این دنیا مستاجر است و نه صاحب خانه، پس با یایان مهلت اقامتش در این کره خاکی، همه آنچه را کسب کرده، رها می کند و به دیدار معبود می شتابد اما سرای آخرت، خانه ای ست بس وسیع که هر کس متناسب با اعمالش، بهره مند می شود، بهره ای که هیچ نوع زوالی در آن راه ندارد و قابل قیاس با نعمات دنیوی نیست.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




تقدیم به یادگاران جبهه وجنگ و سبك بالانِ عاشق..
ياد آنان كه از خدا گفتند

واقعاً يا امام رضا گفتند

هركجا عرصه تنگ تر ميشد

بيشتر ذكر ربنا گفتند

از امام زادگانِ عشقند و

عشق را غرق خون ثنا گفتند

در حسينيه هاي خاكيِ خود

يا ابالفضل ِ بي ريا گفتند

اكثراً بي كفن شهيد شدند

بسكه از داغ بوريا گفتند

شب جمعه به دوستانِ خود از

قصد رفتن به كربلا گفتند

عده اي مصلحت طلب ماندند

پس از آنها چه حرفها گفتند

با دروغ و دغل ز بيت المال

سير خوردند و قِصه ها گفتند

دردِ جانباز را نفهميدند

به فداكاري اش چرا گفتند

بين دانشكده به فرزندِ

شهدا حرف ناروا گفتند

عده اي آل رهبري بودند

باز از غيرت و وفا گفتند

شهدا شمع ِ محفل عشقند

جلوه ي ناب و كامل ِ عشقند

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




در کتاب مجالس المؤمنین در ذیل حالات شعراء می نویسد:
پدر جمال الدین خلیعی موصلی، حاکم موصل و ناصبی و یکی از دشمنان اهل بیت علیهم السلام بود. مادرش هم ناصبیه بود و چون پسری برایش متولد نمی شد؛ به مقتضای عقیده ی فاسد خویش، نذر کرد که اگر خدای به او پسری عطا کند؛ به شکرانه ی او، پسر را سر راه زوار حضرت اباعبدالله علیه السلام بفرستد، تا زواری را که از شام و جبل عامل می آیند و عبور آنها از موصل است به قتل برساند و اموال آنها را غارت کند
بالاخره بعد از مدتی جمال الدین متولد می شود چون جمال الدین به حد جوانی می رسد، مادرش او را از نذر خود خبردار می کند. لاجرم او همراه با مادرش، به دنبال زواری که از موصل عبور کرده بودند؛ رفت.
هنگامی که به مسیب رسید، دید زوار از جسر عبور کرده اند. بنابراین در همان جا توقف کرد تا هنگامی که زوار مراجعت کردند، آنها را به قتل برساند.
جمال الدین در کناری کمین کرده بود و در همان حال به خواب فرورفت. در عالم رؤیا دید قیامت برپا شده است و ملائکه آمدند و او را گرفتند و در آتش انداختند. اما آتش او را نسوزاند و به او اثر نکرد.
ملک موکل جهنم به آتش خطاب کرد: چرا او را نمی سوزانی؟!
آتش گفت: غبار زوار کربلا بر او نشسته است پس او را از جهنم بیرون آوردند و شستشو دادند و دوباره او را درآتش انداختند ولی باز هم آتش او را نسوزاند
ملک گفت: چرا حالا دیگر او را نمی سوزانی
آتش گفت: شما ظاهر بدن او را شستید، اما غبار داخل در جوف او شده است
جمال الدین از خواب بیدار شد و از آن عقیده ی فاسد برگشت و مذهب تشیع را اختیار کرد و مشغول مداحی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام شد. بعضی می نویسند: او به کربلا آمد و بعضی شعرا این شعر را به او نسبت داده اند
اذا شئت النجاة فزر حسینا
لکی تلقی الاله قریر عین
فان النار لیس تمس جسما
علیه غبار زوار الحسین .
یعنی اگر نجات از آتش می خواهی، پس حضرت امام حسین علیه السلام را زیارت کن زیرا آتش به بدنی که غبار زوار حسین علیه السلام بر آن نشسته باشد، آسیب نمی رساند
امام حسین علیه السلام استثناء عالم وجود

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




پروردگار من!
قطره ی ناچیزی بیش نبودم کهذدر فشردگی های استخوان های صلب به سر میبردم وبعد به صورت مایه ای بی مقدار در تنگنای رحم جای گرفتم ودر ورای پرده ها و حجابها پنهان ماندم تا قلم شاهکار تو بر هییت مرموز من نقش وجود بگذارد وبر پیشانی من خط سرنوشت بنویسد .

این توبودی که مرا از حالی به حال دیگر برمیگردانیدی و قدرت عظمای تو بود که دم به دم از نقص به کمالم میکشانید. به من روی و موی و چشم و ابرو بخشیده ای و نطفه ای بی حس و حال را در جنب و جوش انداخته ای وپاره ای گوشت را با دست و پا و بینایی و شنوایی به راه واداشته ای.

آنچنان که در کتاب مبین خود میفرمایی"نطفه ای و بعد لکه خونی و بعد پاره ی گوشتی وبعد استخوانی پوشیده در عضلات و آنگاه خلقتی کافی و کامل(سوره ی حج/۵)”
صحیفه ی سجادیه دعا۳۲

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




پرسش: مدت غيبت و علت ظهور حضرت در مکه چيست ؟

پاسخ: علت اصلي و حقيقي آن براي ما روشن نيست، ولي توجه به چند نكته باعث مي‌شود، مكه مكان مناسبي براي ظهور باشد:
ـ مكه و كعبه قبله‌گاه مسلمين بوده و مردم هر روز بارها به آن مكان مقدس توجه پيدا مي‌كنند و در برابر آن به سجده مي‌افتند.
ـ كعبه و مكه مكان مقدسي است كه انبياي بزرگوار الهي از آدم تا خاتم(ص) به امر خدا در آنجا حاضر شده و ضمن زيارت و طواف، عبوديت خود را نشان داده‌اند.
ـ مكه زادگاه پيامبر خاتم(ص) و محل بعثت او است.
شايد ظهور حضرت مهدي(ع) در مكه بيانگر آن باشد كه ظهور آن بزرگوار در ادامه حركت همه انبياي الهي و اوصياي او و در راستاي رسالت پيامبر اكرم(ص) است و او با ظهورش مي‌خواهد قرن‌ها تلاش و مجاهدت پيامبران را به نتيجه برساند و دين حق را با استقرار كامل عدالت در جهان پياده كند.
ب. چون زمان ظهور براي ما معلوم نيست بنابراين نمي‌توانيم بگوييم غيبت چه مقدار به طول مي‌انجامد ولي از آيات و روايات استفاده مي‌شود ظهور امام زمان(ع) كه پايان دوران غيبت است با عملكرد ما و نوع اختيار و انتخاب ما رابطه دارد؛ به اين معني كه اگر انسان‌ها واقعاً ظهور امام را بخواهند و آمادگي براي ظهور داشته باشند(نه اين كه زباني باشد بلكه در زندگي عملي توجه به امام زمان باشد) و عده‌اي خود را براي ياوري آقا امام زمان(ع) آماده كنند، انشاءالله خداوند امر ظهور را مقدر خواهند كرد.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: فلسلفه غيبت امام زمان چه بوده است؟

پاسخ: بيان علت حقيقي و اصلي غيبت امري دشوار و شايد دور از دسترس باشد. درباره غيبت مي‌توان، هم نگاه تاريخي داشت و هم نگاه روايي:
يك. نگاه تاريخي: وقتي به تاريخ صدر اسلام و حتي قبل از آن مي‌نگريم، به خوبي مي‌‌بينيم كه جبهه كفر و باطل براي مقابله با جبهه حق و نابودي آن، از هيچ اقدامي فروگذاري نكرده و در اين راه حتي از كشتن پيشوايان دين نيز ابايي نداشته است. آنان به خوبي مي‌دانستند ادامه حكومت دنيايي و سيطره بر مردم و كسب منافع نامشروع، زماني امكان پذير خواهد بود كه پيشوايان دين و هاديان حق را از سر راه خود بردارند لذا شهادت ائمه(ع) در دستور كار خلفاي جور قرار گرفت. آنچه وحشت و اضطراب حاكمان خودكامه را بيشتر مي‌كرد، وعده ظهور حضرت مهدي(عج) به عنوان منجي و مصلح بود. از اين رو خلفاي معاصر امام حسن عسكري(ع) ايشان را به شدت تحت نظر داشتند تا وقتي فرزند ايشان به دنيا مي‌آيد، او را در همان ابتداي زندگي به شهادت برسانند. بنابراين بسيار طبيعي است كه خداوند آخرين حجت خود را در پرده غيبت قرار دهد تا جان او حفظ شود و در موعد مقرر و زماني كه مردم آمادگي ظهور داشتند ظهور كرده و جهان را پر از عدل و داد نمايد.
دو. نگاه روايي: در روايات به علت و حكمت‌هاي متعددي اشاره شده است؛ از جمله:
الف. غيبت سري از اسرار الهي: پيامبر(ص) فرمود: “ان هذا لامر من امر الله و سر من سر الله” ؛ “اين امر الهي و سري از اسرار خداوند است". (بحار الانوار ، ج 51، ص73).
ب. آزمايش مردم: امام علي(ع) فرمود: “به خدا قسم من و دو فرزندم شهيد مي‌شويم. خداوند در آخر الزمان مردي از فرزندانم را به خون خواهي ما بر خواهد انگيخت و او مدتي غايب مي‌شود تا مردم آزمايش شوند و گمراهان جدا گردند تا جايي كه افراد نادان مي‌گويند: خداوند ديگر به آل محمد كاري ندارد". (غيبت نعمامي، ب10).
ج. ستم پيشه بودن انسان‌ها : امير مؤمنان(ع) فرمود: “زمين از حجت خدا خالي نمي‌ماند، ولي خداوند به دليل ستم پيشه بودن و زياده‌روي انسان‌ها، آنان را از وجود [ظاهري] حجت خود محروم مي‌سازد"(غيبت نعماني، ب10).
د. حفظ جان امام: امام باقر(ع) فرمود: “براي قائم ما قبل از آنكه به پا خيزد غيبتي است. راوي پرسيد چرا، حضرت فرمود: مي‌ترسد[از قتل]".
برخي بر اساس روايت اول مي‌گويند: “علت اصلي غيبت، روشن نيست و آنچه از علت‌ها گفته شده(مانند حفظ جان) از آثار غيبت است، نه علت اصلي(فصلنامه انتظار، ش4، مقاله استاد طبسي).
برخي ديگر با توجه به تاريخ و روايات، علت اصلي غيبت را حفظ جان و بقيه موارد را از آثار آن مي‌دانند.
پس غيبت امري است كه سير حركت انسان‌ها، آن را ناگزير كرده و در اين فرايند بايد به گونه‌اي برنامه‌ريزي شود تا جامعه شيعه، با كمترين مشكل بتواند پذيراي آن باشد. از اين رو امامان(ع) از يك سو راه‌هاي فهم احكام را به شاگردان مي‌آموختند تا بتوانند احكام دين را در حد توان از منابع شرع استنباط و استخراج كنند و مردم را نيز به آموختن از علما و رجوع به آنها فرا مي‌خواندند و از سوي ديگر با برقراري نهاد وكالت، مردم را به رجوع به وكيلان دعوت كردند. در همين راستا از زمان امام هادي و عسكري(ع) ارتباط مستقيم را كمتر كردند و در مواردي از پشت پرده جواب سؤالات را مي‌دادند تا مردم به نديدن امام عادت كنند. به دنبال آن غيبت كوتاه مدتي(صغري)، پيش بيني شد تا مردم به واسطه نواب خاص، برخي مسائل مورد نياز را بپرسند و در ضمن رجوع دائمي به نايبان را فرا بگيرند. (ر.ك. غيبة طوسي؛ تاريخ عصر غيبتع پورسيد آقايي، اصول عقايد، مصباح؛ دادگستر جهان . اميني).

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: غيبت امام زمان از چه زماني آغاز شده و تاکنون چند سال از آن مي گذرد؟

پاسخ: در سال 260 غيبت امام زمان(ع) شروع شد و تا كنون 1166 سال از غيبت مي‌گذرد. البته 70 سال ابتدايي معروف به غيبت صغري(كوتاه مدت) است.

پرسش: غيبت امام زمان چگونه بوده است؟ نظر اهل تسنن در اين باره چيست؟

پاسخ: 1ـ “غيبت” يعني پنهان بودن، مراد از غيبت امام زمان(عج) اين است كه ايشان زندگي پنهاني دارد. با توجه به روايات مي‌توان دريافت مراد از پنهان زيستي حضرت مهدي(عج) اين است كه مردم ايشان را نمي‌شناسند. يعني آن بزرگوار در ميان مردم مي‌باشد و آنان او را مي‌بينند؛ ولي نمي‌دانند او همان امام زمان(عج) مي‌باشد. لذا غيبت حضرت(عج) به حضرت يوسف(ع) تشبيه شده است كه با اينكه برادرانش براي خريد گندم به مصر رفتند و او را ديدند، ولي وي را نشناختند. البته در مواردي بدن حضرت نيز ديده نمي‌شود.
اكثر اهل سنت چون معتقدند امام مهدي(عج) به دنيا نيامده است، لذا براي ايشان غيبتي قائل نيستند.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: غیبت امام زمان (عج) چند سال است ؟

پاسخ: اگر مراد شما اين است كه غيبت چه مدت است كه ادامه دارد، بايد گفت: با توجه با اين كه امام زمان(عج) در سال 260 در پرده غيبت قرار گرفته‌اند پس غيبت ايشان (تا كنون) هزار و صد و شصت و شش سال است كه به طول انجاميده است.
و اگر مي‌خواهيد بدانيد تا كي به طول مي‌انجامد و در چه سالي پايان پذيرفته و حضرت ظاهر مي‌شود بايد گفت: زمان ظهور معلوم نیست ولی می توان گفت: امام زمان(عج) زماني ظهور می کند که شرایط ظهور فراهم شده باشد. همچنين افرادی باشند که واقعا یار و یاور امام باشند و او را بشناسند. و ایمان قوی به او و اهدافش داشته باشند و لحظه ای دست از یاری و حمایت او بر ندارند. از طرفی مردم، آمادگی پذیرش حضرت را داشته و خواستار ظهورش باشند و این زمانی است که مردم در زندگی خود، یاد حضرت را زنده کنند و اعمال و رفتار و کردارشان به گونه ای باشد که نشان دهد منتظر ظهورند، وضعیت مردم جهان نيز به گونه ای باشد که منتظر ظهور موعود آسمانی باشند.
بنابر روایات حضرت مهدی(عج) از مکه و مسجد الحرام ظهور می کند. در حدیثی از امام باقر(ع) نقل شده است، «به درستی که قائم(عج) در میان گروهی به عدد اهل بدر (سیصد و سیزده نفر)، از گردنه ذی طوی(کوهی کنار مکه) پایین می آید تا آنکه پشت خود را به حجر الاسود تکیه می دهد و پرچم پیروزی را به اهتزاز در می آورد».
باید توجه داشت که همه مسلمین (چه عامه و چه خاصه) اتفاق دارند محل ظهور مکه و بر اساس بعضي از روايات مسجد الحرام است.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چه رابطه اي بين حضرت و سرداب وجود دارد ؟ آيا ايشان در سرداب غيبت نموده اند ؟

پاسخ: چگونگي تحقق غيبت براي ما روشن نيست. اما در مورد سرداب ميتوان گفت:
سرداب عبارت است از طبقه پايين ساختمان که در مناطق گرمسير به جهت حفاظت از گرماي شديد ميسازند، و اين نوع ساختمان در غالب خانههاي عراق مشاهده ميشود و سامرا نيز از آن مستثني نبوده است. امام هادي(ع) در خانه خود به جهت آسايش اهل بيتش و محافظت از گرما، چنين سردابي ساخته بودند که بعد از شهادتش به ارث، منتقل به امام عسکري(ع) شد.
مطابق تاريخ، حضرت مهدي(ع) از زمان ولادت از ديدگان مردم خصوصا حکام مخفي بود. و بعد از شهادت پدرش بر جسد او نماز گذارد و رسما غيبت خود را از آن خانه آغاز نمود. و از آنجا که سکونت حضرت و ساير اعضاي خانواده در آن سرداب بوده است، لذا مکان غيبت را به آن سرداب مقدس نسبت ميدهند. اين سرداب براي شيعيان اهل بيت(ع) از آن جهت مقدس شمرده شده است که امام زمان و پدر و جدش در آن سرداب به سر برده و عبادت به جاي آوردهاند.
البته برخي ميگويند غيبت نيز از همان سرداب آغاز شد و برخي نيز اين امر را مسلم نميدانند.
گفتني است به علت تولد و زندگي مخفيانه امام در زمان حيات پدر و همچنين آغاز غيبت با شهادت پدر و به امامت رسيدن ايشان، اظهار نظر پيرامون محل شروع غيبت مشکل است. به علاوه که اين امر مسئلهاي فرعي است. آنچه مهم است اين است که ما يقين داريم حضرت در طول دوران غيبت در ميان مردم بوده و در مجامع شرکت ميکنند نه اينکه امام تا زمان ظهور در سرداب مخفي شدهاند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: پيشينه غيبت چيست ؟

پاسخ: پيشينه غيبت: غيبت و نهان زيستى، پديده‏اى نيست كه براى اولين بار و تنها درباره آخرين حجت پروردگار روى داده باشد بلكه از روايات فراوان استفاده مى‏شود كه تعدادى از پيامبران بزرگ الهى، بخشى از زندگى خود را در پنهانى و غيبت بوده‏اند و اين امر به جهت حكمت و مصلحت خدايى بوده و نه يك خواسته شخصى و يا مصلحت خانوادگى.
بنابراين غيبت يكى از سنت‏هاى( قرآن كريم در آياتى متعدد از جمله غافر، 58؛ فتح، 23 و اسراء، 77 سخن از سنّت الهى مطرح كرده است و از مجموع اينها استفاده مى‏شود كه مقصود از سنت الهى قوانين ثابت و اساسى الهى است كه هرگز دگرگونى در آن روى نمى‏دهد. اين قوانين هم بر اقوام گذشته حاكم بوده است و هم بر اقوام امروز و آينده حكومت خواهد كرد. (تفسير نمونه، ج17، ص 435، با تلخيص)) الهى است كه در زندگى پيامبرانى همچون ادريس، نوح، صالح، ابراهيم، يوسف، موسى، شعيب، الياس، سليمان، دانيال و عيسى‏عليهم‏السلام جريان يافته است و هر يك از آن سفيران الهى به تناسب شرايط سالهايى را در غيبت بسر برده‏اند.( كمال‏الدين، ج 1، باب اول تا هفتم، ص 254 تا 300).
به همين دليل است كه در روايات از غيبت حضرت مهدى‏عليه‏السلام به عنوان يكى از سنت‏هاى پيامبران ياد شده است و يكى از دلايل غيبت آن حضرت، اجرا شدن سنّت انبياءعليهم‏السلام در زندگى حضرت مهدى‏عليه‏السلام شمرده شده است.
امام صادق‏عليه‏السلام فرموده است:
به راستى كه براى [امامِ] قائم از ما غيبتى است كه مدت آن طولانى خواهد بود. راوى گويد: دليل اين غيبت چيست اى فرزند رسول‏خداصلى الله وعليه وآله؟
حضرت مى‏فرمايد: خداوند مى‏خواهد سنت‏هاى انبياء در غيبت‏هايشان درباره آن حضرت روى دهد.( بحارالانوار، ج 52، ح 3، ص 90).
از سخن فوق اين نكته نيز آشكار مى‏شود كه سخن از غيبت امام مهدى‏عليه‏السلام سال‏ها پيش از ولادت آن بزرگوار، مطرح بوده است و پيشوايان اسلامى از پيامبر اكرم‏صلى الله وعليه وآله تا امام عسكرى‏عليه‏السلام از غيبت آن حضرت و بعضى از خصوصيات آن و آنچه در زمان غيبت اتّفاق خواهد افتاد، خبر داده‏اند و نيز وظايفى را براى مردم مؤمن در آن زمان بيان داشته‏اند.( ر.ك به منتخب الاثر، فصل دوّم، باب‏هاى 26 تا 29، صص 312 تا 340).
پيامبر اسلام‏صلى الله وعليه وآله فرموده‏اند:
مهدى‏عليه‏السلام از فرزندان من است… براى او غيبتى است و حيرتى [پريشانى] تا آنگاه كه مردمان از دين‏هاى خود گمراه شوند پس در آن زمان مى‏آيد مانند شهاب ثاقب [ستاره‏اى روشن و تابان]؛ پس زمين را از عدل و داد پر مى‏كند همانگونه كه از ظلم و ستم آكنده باشد.( كمال‏الدين، ج 1، باب 25، ح 4، ص 536).

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: امام مهدي کدام موضوع را دليل محروم ماندن شيعيان از سعادت وجود خود دانست ؟

پاسخ: آن حضرت اتحاد در وفاداري به ولايت و امامت را مانع ملآقات و عدم ظهور دانسته‌اند. اين موضوع در يكي از نامه‌هاي امام زمان(ع) به شيخ مفيد مطرح شده است. حضرت مهدي(ع) مي‌فرمايد: «ولو ان اشياعناوفقهم الله لطاعته علي اجتماع من القلوب في الوفاء بالعهد عليهم لما تأخر عنهم اليمن بلقائنا و لتعجلت لهم السعاده بمشاهدتنا علي حق المعرفه و صدقها منهم بنا فما يحبسنا عنهم الا ما يتصل بنا مما نكرهه و لانؤثره منهم و الله المستعان و هو حسبنا و نعم الوكيل»؛ «اگر همه شيعيان ما ـ كه خداوند در طاعت خويش آنها را موفق بدارد ـ بر وفا به عهد و پيماني كه با ما بسته‌اند، با يكديگر متحد و يكدل مي‌شد؛ هرگز سعادت ديدار و ملآقات ما به تأخير نمي‌افتاد و ديدار و مشاهده ما ـ كه بر اساس معرفت و شناختي صادقانه است ـ به زودي براي آنان رخ مي‌داد. آنچه كه مانع مي‌شود ما بر آن طلوع كنيم اعمالي است كه ما آن را زشت مي‌شماريم و نمي‌پسنديم.
پس اگر شيعيان با ميل قلبي و رغبت، به امام زمان(ع) توجه و از اعمال نا پسند دوري كنند و به عهد و پيمان با ولايت و امامت استوار باشند، به ديدار آن حضرت و دولت كريمه او نائل خواهند شد. به طور خلاصه مي‌توان موانع ظهور و ديدار را در سه شاخصه كلي دانست:
1. عدم معرفت و شناخت واقعي ولايت و امامت؛
2. عدم استواري بر پيمان با ولايت در اعتقاد و عمل؛
3. ارتكاب اعمال ناپسند و آنچه مورد رضاي امام زمان(ع) نيست.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: امام مهدع (عج) به چه صورت غیبت کرده است ؟ چه فرقی با عقائد اهل سنت دارد ؟

پاسخ: «غيبت» يعني پنهان بودن، مراد از غيبت امام زمان(عج) اين است كه ايشان زندگي پنهاني دارد. با توجه به روايات مي‌توان دريافت مراد از پنهان زيستي حضرت مهدي(عج) اين است كه مردم ايشان را نمي‌شناسند. يعني آن بزرگوار در ميان مردم مي‌باشد و آنان او را مي‌بينند؛ ولي نمي‌دانند او همان امام زمان(عج) مي‌باشد. لذا غيبت حضرت(عج) به حضرت يوسف(ع) تشبيه شده است كه با اينكه برادرانش براي خريد گندم به مصر رفتند و او را ديدند، ولي وي را نشناختند. البته در مواردي بدن حضرت نيز ديده نمي‌شود.
اكثر اهل سنت چون معتقدند امام مهدي(عج) به دنيا نيامده است، لذا براي ايشان غيبتي قائل نيستند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا انسان هاي در زمان غيبت امام با انسان هاي در زمان حضور ائمه مساوي هستند؟ آيا اين تبعيض و ظلم نيست که ما از حضور ظاهري امام محروميم؟

پاسخ: ما نيز داراي امام و پيشوايي هستيم كه در ميان ما حضور دارد، و ما از هدايت‌ها و عنايت‌ها و بركات وجودي او بهره مي‌بريم، هر چند كه در بيشتر موارد الطاف آن بزرگوار به صورت غير مستقيم شامل ما شده و دعاهاي ما به بركت آن بزرگوار مستجاب مي‌شود و ما متوجه نمي‌شويم. البته در مواردي نيز الطاف امام مهدي(ع) به صورت مستقيم به انسان‌ها رسيده و آنها متوجه مي‌شوند.
ناگفته نماند كه دوراني كه ما در آن زندگي مي‌كنيم دوران غيبت است، و اين طبيعي است كه از برخي بهره‌ها محروم باشيم. ولي بايد توجه داشت كه علت غيبت حضرت، عملكرد نامطلوب انسان‌ها بوده است. زيرا آنان با كنار گذاشتن اهل بيت و تنها گذاشتن آنان باعث اين محروميت شدند. همانگونه كه طولاني شدن امر غيبت نيز به علت كوتاهي مردم و عدم توجه آنان به امام است.
بايد دانست: امام مهدي(عج) زماني ظهور مي‌کند که شرايط آن فراهم شده باشد؛ يعني، افرادي باشند که واقعا يار و ياور امام(عج) باشند. او را شناخته و ايمان قوي به او و اهدافش داشته باشند و لحظه اي دست از ياري و حمايت بر ندارند. از طرفي مردم آمادگي پذيرش حضرت را واقعا داشته باشند و خواستار ظهورش شوند… و اين زماني است که مردم در زندگي خود ياد حضرت را زنده کنند و اعمال و رفتار و کردارشان به گونه اي باشد که نشان دهند منتظر ظهورند. وضعيت مردم جهان نيز به گونه‌اي باشد که منتظر ظهور مرد آسماني باشند.
البته خداوند مهربان لطف بيكرانش هر چند شامل همه مردم است ولي به مردم زمان غيبت عنايت ديگري دارد. از اين رو در روايت هست كه نماز‌ها و اعمال مردم در زمان غيبت از ثواب بيشتري برخوردار است همانگونه كه توبه و استغفار راحت‌تر پذيرفته مي‌شود.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: آيا امام زمان (ع) در چاه رفته است ؟

پاسخ: خير، اين حرف صحيح نيست. منزل امام زمان(ع) در شهر سامرا داراي سردابي بود كه امام هادي(ع) و امام عسكري(ع) در آنجا به عبادت مشغول بودند. پس از رحلت امام حسن عسكري(ع) امام زمان(ع) يك بار در سرداب كه محل عبادت بود ديده شد و پس از آن در پرده غيبت قرار گرفت. هر چند قبل از آن (در زمان زنده بودن پدر) نيز زندگي مخفيانه داشت وكسي ايشان را نمي‌ديد. بنابراين سرداب محلي است كه غيبت امام زمان در سال 260 هـ.ق (پس از شهادت پدر) از آنجا آغاز گشت.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا امام زمان (عج) ازدواج کرده و فرزند دارد ؟

پاسخ: دليل معتبري نداريم كه موضوع ازدواج حضرت مهدي(ع) و وجود فرزند براي ايشان را به طور قطع، اثبات يا نفي كند. البته برخي براي اثبات ازدواج حضرت دليل آورده‌اند كه ازدواج سنت پيامبر است و امام مهدي(ع) حتما به سنت پيامبر عمل مي‌كند، ولي بايد گفت: آن حضرت در شرايط غيبت به سر مي‌برد كه يك زندگي استثنائي است. بنابراين، امكان دارد كه ازدواج را تا عادي شدن زندگي خود به تاخير اندازد.
در عين حال، اگر حضرت، در همه عمر شريفشان يك بار هم ازدواج كرده باشد و در زماني محدود همسري داشته باشد؛ به سنت نبوي عمل كرده‌اند و لزومي ندارد كه حضرت هميشه همسر و فرزنداني داشته باشد.
در مقابل برخي ديگر، ازدواج و همسر و فرزند داشتن را هم منافي با امر غيبت دانسته‌اند و هم از لحاظ اجتماعي، قابل سوء استفاده.
همچنين در روايتي نقل شده است: به امام رضا(ع) عرض كرديم: براي ما روايت شده كه امام از دنيا نمي‌رود تا آنكه نسل خود را ببيند. حضرت فرمود: آيا در خصوص اين حديث گفته نشده « الا القائم» يعني به جز قائم.(اثبات الوصية، ص201)
بنابراين درباره ازدواج و همسر و فرزند داشتن آن حضرت يا نفي آن به صورت قاطع نمي‌توان سخن گفت. علاوه بر اينكه اين مسأله يكي از مباحث فرعي در ميان مباحث مهدويت است كه اطلاع نداشتن از آن، ضرري ندارد و پي‌گيري آن نيز ثمري ندارد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




در روزگار قحط مروت نشسته ایم
اما چقدر ساکت و راحت نشسته ایم

  دردا به ما که خون پلنگان شیعه را
خوردند و ماهنوز به صحبت نشسته ایم

  دردا به ماکه پیش نگاه جهانیان
اینگونه بی خیال شریعت نشسته ایم

  آی ای حرامی دغل سرسپرده!آی!
هرگز گمان مبر که ز وحشت نشسته ایم

  شیریم از سلاله ی شیران شرزه ای
کاین چند روز در پی رخصت نشسته ایم

  ما یاوران وارث ارضیم پس بدان
در آرزوی مرگ جهالت نشسته ایم

ما را به خیر این همه تدبیر امید نیست
در انتظار صاحب دولت نشسته ایم

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

جلوگیری از ریزش مو

- قبل از حمام کردن، 1 قاشق غذاخوری عسل را با 1 قاشق چای خوری پودر دارچین مخلوط کرده و روی سر خود بمالید و 5-15 دقیقه صبر کنید و سپس موهای خود را بشوئید.

عفونت مثانه

- 2 قاشق غذاخوری عسل به همراه با 1 قاشق چای خوری پودر دارچین را در 1 لیوان آب گرم حل کرده و آن را بنوشید. این روش باعث می شود که میکروب های مثانه را از بین برود.

درد دندان

- 5 قاشق چایخوری عسل به همراه با 1 قاشق چای خوری پودر دارچین مخلوط کرده و خمیر حاصله را روی دندان خراب بمالید. این عمل را 3 بار در روز انجام دهید تا دندان خراب و دردناک درمان شود.

کلسترول

- 2 قاشق غذاخوری عسل به همراه با 3 قاشق چای خوری پودر دارچین را در مقداری برابر 2 لیوان چای حل کرده و آن را بنوشید. بدین وسیله بعد از 2 ساعت کلسترول خون به اندازه 10درصد پایین می آید.

- تحقیقات اخیر نشان داده است که مصرف عسل خالص در درمان بیماران مبتلا به کلسترول بسیار مفید است.

سرماخوردگی

- به مدت 3 روز از مخلوط 1 قاشق غذاخوری عسل گرم با 4/1 قاشق چایخوری پودر دارچین استفاده کنید. این روش برای درمان سرفه مزمن، سرماخوردگی و سینوزیت به کار می رود.

معده درد

- مخلوط عسل و پودر دارچین ، درمان کننده درد معده، زخم معده و نفخ می باشد.

بیماری قلبی

- خمیر عسل و پودر دارچین را تهیه کنید و آن را بر روی نان به جای مربا قرار دهید. آن را به طور مرتب به عنوان صبحانه میل کنید.

- این روش باعث پایین آوردن کلسترول، کاهش ضربان قلب، به راحتی نفس کشیدن، بهتر شدن جریان خون و جلوگیری از بیماری قلبی می شود.

بهبود سیستم ایمنی

- استفاده روزانه از عسل و دارچین باعث حفاظت بدن از باکتری و ویروس می شود.

- عسل، محتوی مقدار زیادی ویتامین و آهن می باشد و بدن را مقاوم می کند.

- استفاده روزانه از عسل، باعث عملکرد بهتر گلبول های سفید خون می شود و درنتیجه بهتر با ویروس ها و باکتری های وارد شده به بدن می جنگد.

سوء هاضمه

- قبل از هر وعده غذا، پودر دارچین را روی 2 قاشق غذاخوری عسل بریزید. این کار باعث می شود که اسید معده ترشح شود و غذای وارده به معده را هضم کند و از سوء هاضمه جلوگیری کند.

آنفلوآنزا

- عسل محتوی مواد مفید طبیعی است و به این ترتیب از آنفلوآنزا و سرماخوردگی جلوگیری می کند.

افزایش طول عمر

- نوشیدن چای با عسل و پودر دارچین از بین برنده پیری زودرس می شود.

- 4 قاشق غذاخوری عسل و 1 قاشق پودر دارچین را در 3 فنجان آب حل کرده و بجوشانید و مانند چای میل کنید. 4-3 بار در روز به مقدار 4/1 فنجان بنوشید تا پوستی لطیف و نرم داشته باشید.

تاول

- 3 قاشق غذاخوری عسل با 1 قاشق غذاخوری پودر دارچین مخلوط کرده و قبل از خواب، روی تاول بگذارید و صبح مخلوط مالیده شده بر روی تاول را با آب گرم بشویید. اگر این کار را به مدت 2 هفته هر روز انجام دهید، تاول را از ریشه از بین خواهید برد.

عفونت پوستی

- تمام عفونت های پوستی و اگزما با استفاده از عسل و پودر دارچین درمان می شوند.

کاهش وزن

- 1 فنجان آب،عسل و پودر دارچین را هر روز و قبل از صبحانه با معده خالی بنوشید.

- اگر مخلوط گفته شده را هر روز بنوشید، از تجمع چربی در بدن جلوگیری کرده و باعث کاهش وزن می گردد.

سرطان

- عسل و دارچین، درمان کننده سرطان های معده و استخوان شناخته شده است.

- برای 1 ماه و 3 بار در روز، 1 قاشق غذاخوری عسل با 1 قاشق چای خوری پودر دارچین را برای جلوگیری از سرطان مصرف کنید.

گرسنگی

- مطالعات اخیر نشان دهنده این است که شکر عسل نه تنها مضر نیست، بلکه بسیار مفید می باشد.

- مقدار مساوی از عسل و دارچین جلوی گرسنگی را می گیرد.

- 2/1 قاشق غذاخوری عسل در 1 لیوان آب و مقدار کمی پودر دارچین، باعث می شود که سرزنده تر و دارای انرژی بیشتر باشید.

تنفس بد

- صبح ها 1 قاشق چای خوری عسل و دارچین را با آب گرم مخلوط کرده و بنوشید. این روش باعث راحت نفس کشیدن می شود.

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




 

سکوت کن هنگامی که نمیدانی چه بگویی ؛ چه پاسخی دهی ؛

ویا چطور بگویی ؛ فقط سکوت کن
گاهی نگفتن شیرین تر از گفتن سخنان آشفته است ؛

که در لحظه تو را سبک میکند …. در آن لحظه سکوت کن

یک وقتهایی سعی کن چشمهایت را ببندی بر حرفهای نیش دار ؛ و به زبانت اجازه دهی سکوت را تمرین کند

دقیقه هایی که حس انفجار در سلولهایت تو را از درون میخورد ؛

سکوت را تجربه کن ؛ تا ذهنت با قلبت مشورت کند و تصمیمی درست بگیرد
یک وقتهایی ” سکوت ” پاسخ همه دردهاست

“سکوت زبان خداست”

 

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




واذا"جاءک” الذین یومنون “بایاتنا"…
..فقل..سلام علیکم..!

اگرمریض شدند،
به عیادتشان برو..
جهالتشان آزارت می دهد، ..ندیده بگیر..
اگرمی بینی مرا عصیان میکنند..خدایشان را مطیع نیستند..،
دعایشان کن..
اگر چموشند ،بارسنگین گناه زمینگیرشان کرده،
صبورباش..تحملشان کن..
ولی..
اندوهگین ..نباش،
به خدایت ،توکل کن..!
خدایت ،
که عزیز ورحیم است..

…"واخفض جناحک “..
لمن تبعک من المومنین ،
…"فان ، عصوک “
فقل انی بری"مماتعملون”
..وتوکل!
.."علی العزیزالرحیم"..

درهرچاه تاریکی که خزیده باشند ،
درهرظلمتکده ای که گم شده باشند،
همدم وهم نشین هرشیطنتی،
که شده باشند …
روزی ،
..سراغ کوی تورا..،
..خواهندگرفت…
لیله ی قدری،
به درخانه ات خواهندآمد..
..ودیگر..،
ماندگار خواهندشد..
درحریم بزرگترشان،
مولایشان..،
…بابای مهربانشان…
چراکه..،درقلبهایشان ،
..نشانه ایست..،
از..دعای تو،
..که رهایت نمی کنند..؛
…حب ولایت..،
..حب علی..
….حب حسین…

مولانا…مهدی جان..
بابی انت وامی ونفسی!

هواخواه توام جانا..،
..ومی دانم..،
…که می دانی…

استادبروجردی.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

حضرت علی علیه السلام می فرماید:
«دنیا خواه ناخواه منزلگاهی است برای بشر كه چند صباحی در آن زندگی می كند و می رود. »
بعد می فرماید: «ولی مردم در این دنیا دو دسته اند:
یك دسته به بازار این جهان می آیند و خودشان را می فروشند و برده می سازند؛
دسته ی دوم مردمی هستند كه خود را در این بازار می خرند و آزاد می سازند.»

(حكمت 133 نهج البلاغه - حکمتها و اندرزهای شهید مطهری - ص56)

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺩ…

ﺍﮔﺮ ﻗﻀﺎﻭتی ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﺴﯽ ﺑﮑﻨﻢ…

دنیا ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻼﺷﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺍﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ…

ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ…

ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺷﺒﯿﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﯾﻢ…

«پنـاه»؛ میبرم «به خـدا»،

از عـیبی که؛ «امروز» در خود می بینم،

و؛ «دیروز»؛ «دیگران را» به خاطر، «هـمان عیـب»؛ ملامت کرده ام.

محتاط باشیم؛ در «سرزنش»؛ و «قضاوت کردن دیگران».

وقتی؛ نه از «دیروز او» خبر داریم؛ نه از «فردای خودمان»…

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




علم پزشکی ثابت کرده است که شکستن دل واقعیت است.
یعنی وقتی دل کسی میشکند در قلب اتفاقی می افتد؛مثل یک خون ریزی کوچک یا یک جراحت ….
که حتی می تواند منجر به سکته قلبی شود….
تو دوست خوب من …
هم مراقب دل خودت باش
هم دل دیگران.
از عواطف انسانی که ارگانهای بدن را ضعیف میکند:
۱_ عصبانیت: کبد را ضعیف میکند.
۲_ غم و غصه: ششها را ضعیف میکند.
۳_ نگرانی: معده را ضعیف میکند.
۴_ استرس:قلب ومغز را ضعیف میکند.
۵_ ترس: باعث از کار افتادن کلیه ها میشود.
جلوگیری از این عواطف منفی میتواندباعث سلامتی شما گردد،پس خونسرد باشید،خوب نگاه کنید،خوب احساس کنید وخوب عمل کنید.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 تحول درون

دیر زمانی نیست که دریافته ام
وقتی از کسی رنجش و کینه ای به دل میگیرم، درحقیقت برده ی او میشوم؛

او افکارم را تحت کنترل خود میگیرد؛
اشتهایم را ازبین میبرد؛

آرامش ذهن و نیات خوبم را می رباید و لذت کار کردن را از من میگیرد؛

اعتقاداتم را ازبین میبرد و مانع از استجابت دعاهایم میگردد؛

او آزادی فکرم را میگیرد و هرکجا که میروم برایم مزاحمت ایجاد میکند؛
هیچ راهی برای فرار از او ندارم.

تازمانی که بیدارم، بامن است و وقتی که خوابیده ام، وارد رویاهایم میشود؛

وقتی مشغول رانندگی هستم یا وقتی در محل کار خود هستم، کنار م است؛
هرگز نمیتوانم احساس شادی و راحتی کنم…

او حتی بر روی تُنِ صدایم نیز تاثیر میگذارد؛

او مجبورم میکند تا به خاطر سوء هاضمه، سَر دَرد و یا بی حالی دارو مصرف کنم؛

او لحظات شاد و فَرح بخش زندگی را از من
می دزدد؛

بنابراین دریافته ام
اگر نمی خواهم یک برده باشم، در دل نسبت به دیگران کینه و رنجشی نداشته باشم!
خود را در آیینه نگریستم
و دریافتم

ارزش من بیش از یک فکر نا آرام است

 

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




” خداوندا “

برگ در هنگام زوال مي افتد و ميوه به هنگام کمال
اگر قرار بر رفتن است ميوه ام گردان و بعد ببر

” بارالها “
زمين تنگ است و آسمان دلتنگ
بر من خرده نگير اگر نالانم…
من هنوز رسم عاشقي نمي دانم

” خداوندا “
کمکم کن پيماني را که در طوفان با تو بستم, در آرامش فراموش نکنم و در طوفان هاي زندگي با ” خدا” باشم نه ناخدا

” بارالها “
به دل نگير اگر گاهي “زبانم ” ازشکرت باز مي ايستد
تقصيري ندارد
قاصر است کم ميآورد دربرابر بزرگي ات….
لکنت مي گيرد واژه هايم در برابرت!
در دلم اما هميشه
ذکر خيرت جاريست
من براي بندگي تو هزار و يک دليل مي خواهم
ممنونم که بي چون و چرا برايم ” خدايي ” ميکني….
امکان ندارد که کسی
چراغی برای دیگران
روشن کند و خودش
در تاریکی بماند…

خدايا : پنجره اي براي
تماشا و حنجره اي براي
صدا زدن ندارم ،
اميدم به توست ،
پس بي آنکه
نامم را بپرسي و
دفترهاي ديروزم را
ورق بزنى، رحمتت را
برای عزیزان همه جاري کن آمین….

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




بعضی آدم ها یه جوری اند.انگار آدم را فقط یاد خدا می اندازند. پیش شون یه طور دیگه می شی ،اصلا پیش شون خوب می شی.

یک کششی دارند، یک جاذبه و دافعه ای که انگار پیش شون همه خوبی ها جذبت می شه و همه بدی ها دفع.
کاش دور و بر آدم پر باشه از این خوبها.

ورود و حضور این آدم های رنگ خدا را به زندگی مون جدی بگیریم.

گاهی هم لازمه خودمون دنبال شون بریم. روی زندگی شون دقیق بشیم.روی افکار و عمل کردشون.

نزدیک شدن به رنگ خداها،رنگی مون می کنه. و به خدا نزدیک تر خواهیم شد

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

پرسش: دين و قران جديد حضرت چيست ؟

پاسخ: با مراجعه به مصادر حديثي روشن ميشود تعبير دين جديد و قرآن جديد در روايات وجود ندارد بلکه تعبيراتي مشاهده ميشود که ممکن است از مجموعه آنها چنين استنباط شود که حضرت دين جديد ميآورد. تعبيراتي مانند “سلطان جديد، امر جديد، قضا جديد، سنة جديدة” البته در برخي احاديث تعبير “کتاب جديد” مطرح شده است. در اين زمينه علما و انديشمندان بزرگوار ما مباحثي مطرح کرده اند که به پاره اي از آنها اشاره ميشود:
الف. مطابق برخي روايات، بخشي از احکام به جهت نبودن شرايط آنها توسط معصومين بيان نشده است و فقط علم آنها نزد اهل بيت(ع) باقي مانده است که در عصر ظهور بيان ميشود.
ب. بخشي از احکام به جهت دور شدن مردم از حقايق دين، مهجور و فراموش ميشود که در عصر ظهور زنده و احيا ميشود.
ج. به علت برخي موانع، برخي از احکام به درستي اجرا نميشود. عصر ظهور دوران اجراي کامل و صحيح احکام است.
د. در عصر ظهور به علت بالا رفتن سطح فکر و آمادگي و قابليت بيشتر معارف ديني، حقايق و معرفتهاي ديني به صورت گسترده در اختيار مردم قرار ميگيرد.
هـ. اسلوب و روشي که امام مهدي(ع) در حکومت داري از آن استفاده ميکند با روشهاي رايج و شناخته شده در نزد مردم متفاوت است.
و. در طول تاريخ، به علت آن که امامت و مديريت معصوم پذيرفته نشد و نا اهلان اختيار حکومت و برطرف کردن نيازهاي فکري و ديني را به عهده گرفتند که نتيجه آن نيز غيبت امام معصوم(ع) را رقم زد، بدعتها و انحرافاتي در دين به وجود آمد که در پارهاي از موارد از مسلمات و ضروريات دين شمرده شد. تلاش فقهاي شيعه به علت مظلوميت و اقليت آنان ره به جايي نبرد. در عصر ظهور بدعتها از بين ميرود.
مجموعه عوامل ياد شده باعث ميشود که دين در عصر ظهور براي مردم به صورت جديد به تصوير در آيد نه اين که دين جديد و قرآن جديد بيايد. امام مهدي(ع) جانشين خاتم الانبيا است. خاتميت پيامبر و دين اسلام از ضروريات تفکر اسلامي است که در جاي خود اثبات شده است.
ناگفته نماند که در زمان ظهور قرآن منسوب به امام علي(ع) نيز ممکن است در اختيار مردم قرار گيرد. اين قرآن از لحاظ متن و محتوا تفاوتي با قرآن فعلي ندارد بلکه شامل تفاسير و شأن نزول و برخي نکات ديگر است که استفاده صحيح از قرآن را ميسر ميکند. ممکن است منظور از کتاب جديد، قرآني باشد که منسوب به امام علي(ع) است.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چگونه مي توان از طريق قرآن کريم با امام زمان ارتباط برقرار کرد؟

پاسخ: تلاوت قرآن و شركت در جلسات ترجمه و تفسير، كار بسيار خوبي است و روح را جلا مي‌دهد. انسان را با وظايف شرعي خود آشنا مي‌سازد و در سايه عمل به وظايف او را به امام زمان نزديك‌تر مي‌كند. به علاوه مي‌توان براي سلامتي امام زمان قرآن تلاوت كرد يا براي شادي روح مادر بزرگوارشان نرجس خاتون قرآن خواند و با اين راه موجب رضايت خاطر امام عصر(عج) و شامل شدن دعاي خير حضرت در حق شما گردد. اينها همه ارتباط روحي با امام زمان(ع) محسوب مي‌شود و انشاءالله اثرات فراواني در زندگي دارد.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: سوره ها و آیاتی که مستقیما در مورد ظهور و غیبت و آثار ظهور امام زمان (عج) آمده است ، کدام است ؟

پاسخ: در مورد ظهور: توبه 32و33 ـ فتح 28 ـ صف 8 ـ انبياء 105 ـ نور 55. در مورد غيبت آيه‌اي كه مستقيما دلالت كند نداريم، بلكه با توجه به روايات، مي‌توان به «بقره 3 ـ ملك 30» اشاره كرد.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت