✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
ﺑﺎ ﺍﺫﺍﻥ ﺣﺮﻣﺖ ﺍﺷﮏ ﭼﮑﯿﺪﻥ ﺩﺍﺭﺩ...


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



 


 چگونه شخصیتی دوست داشتنی باشیم؟

 اکثر ما دوست داریم دیگران دوستمان داشته باشند انگار زندگی بهتر می شود اینکه دیگران دوستمان داشته باشند یا نه کاملا به خودما بستگی دارد به اینکه چگونه رفتار می کنیم و چگونه با دیگران کنار می آییم خیلی وقتها آنطور که باید با مردم برخورد صحیح نداریم ما می گوییم می خواهیم دیگران ما را همین طور که هستیم دوستمان داشته باشند.

 این بدان معناست که ما کارهای را که باید انجام بدهیم نمی دهیم و قصد تغییر دادن راه و روش خود را نیز نداریم خیلی راحت می گوییم چرا نمی توانند من را همین طور که هستم بپذیرند و دوست داشته باشند؟

 واقعیت این است که برای انکه دوستمان بدارند باید دوست داشتنی باشیم.

 دوست داشتنی شدن کار زیاد سختی نیست برای شروع بهتر است وقتی با دیگران روبه رو می شوید لبخند بزنید و با روی باز با آنها صحبت کنید رفتاری دوستانه و صمیمی داشته باشید از مشکلات آنها با خبر شوید و سعی کنید درکشان نمایید و به احساساتشان توجه کنید.

 وقتی با دیگران رو به رو می شوید بلافاصله سلام کنید منتظر نمانید آنها سلام کنند آنها را به اسم کوچک صدا بزنید نشان دهید که از دیدنشان خوشحال هستید.

طوری رفتار کنید کا انگار از زندگی حسابی لذت می برید همیشه به خوبی ها فکر کنید حتی اگر زیاد هم مایل نیستید خود را مثبت نشان دهید هرگز شکایت نکنید و غر نزنید.

 

 جذاب باشید:

جذابیت چیزی سوای زیبای است. شخصی می تواند زیبا اشد ولی هرگز جذاب نباشد و همچنین می تواند جذاب باشد ولی زیبا نباشد طرز سلوک آدمی انتخاب لباسها , حالت های روانی و ….در این امر, موثر است.

 اگر می خواهید فردی موفق و نافذ در قلب ها باشید و از موفقیت لذت ببرید] نخست باید با خودتان ارتباط صحیح برقرار کنید. زیرا معنی و مفهوم رویداد های زندگی را خودتان تایین می کنید.

  ادامه دارد…

موضوعات: گلچین  لینک ثابت




چه ساده
می‌توانیم با بی‌توجهی
از ارزشمندترین چیزها بگذریم!

عشق و بخشایش را دریغ نکنید.
مهر و همدلی و
وقار خود را پنهان نکنید.

مهم‌ترین رابطهٔ‌ما با خودمان است.

یک رابطهٔ خوب مستلزم آن است که
از آنچه گمان می‌کنیم هستیم،
فراتر رویم.

ما ناگزیریم که
قلبمان را بزرگ‌تر کنیم و
وجود خود را گسترده‌تر سازیم.

ما باید به جنبه‌های تاریک خود
نزدیک شویم،
زیرا آنها بخشی مقدس از ما هستند.

 

@Najvayearefaneh

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





چرا زنان شوهردار در هوس, تُرمُز می بُرّند؟
حوادث | چهارشنبه ۳۱ شهريور ۹۵ ساعت ۲۲:۳۳ | نسخه چاپي

 

خانم بهاره مهرجویی مطلبی درباره خیانت زنان شوهردار نگاشته که تهمینه میلانی کارگردان سینمای ایران آن را در صفحه فیسبوک خود انتشار داد. در این مطلب می خوانید:


صرف نظر از انگیزه اصلی اینکه چرا زنان متاهل خیانت می‌کنند، نفس این امر در میان متولدین دهه شصت و پنجاه به شدت روبه گسترش است. موضوع نگران کننده برای من این است که این مهلکه افرادی را به درون خود می‌کشاند که نه می‌خواستند و نه حتی تصورش را می‌کردند که وارد رابطه‌ای دیگر شوند. اما به خودشان که آمدند دیدند خیانت دارد اتفاق می‌افتد.


زن چهل و سه ساله‌ای که با پسر خواهر شوهرش وارد رابطه شده. پسر جوانی که پانزده سال بااو تفاوت سنی دارد، زن هیچ وقت فکرش را نمی‌کرد که شوخی‌ها و تنها شدن‌ها و جای پسرم است و من با فلانی می‌روم خانه، برایش دردسرساز شود.


شخصا اعتقاد دارم انسان همچون سایر حیوانات موجودی غریزی و چندآمیزشی‌ست. اما آنچه او را از سایر حیوانات در این مورد مجزا کرد قوه یادگیری و تعقلِ در جهت سازگاری و بقاست. انسان روزی شروع به یادگیری کرد. شروع به فاصله گرفتن از غرایز. چیزهایی را آموخت که اگرچه خلاف ذاتش بود اما موجب سازگاری او شد. ما در ایران در آموختنی‌ها بسیار ضعیف عمل کرده ایم. رسوم و سبکی از زندگی وارد جامعه ما شد که متناسب با آنچه ما هستیم و بر ما می‌رود نبود. ما مهارت ارتباط با دیگران را یاد نگرفتیم. حدومرزها را نمی‌شناسیم‌. محدوده اینکه دختر خاله ما به همسرمان باید چقدر نزدیک بشود را نمی‌دانیم. محدوده اینکه زنمان با دوست دانشگاهی‌اش که مرد است و که قرار است بیرون برود و روی پروژه‌‌شان کار کنند را نمی‌دانیم. مرزهایش قابل تعریف نیست. او نباید از زندگی خصوصی تو و همسرت تحت عنوان درددل کردن مطلع شود.


مفهومی به نام «جاست فرند» که ما چندین سال است آن را لق لقه‌ می‌کنیم و یک مفهوم وارداتی‌ست، هیچ کدام از این تعاریفی را شامل نمی‌شود که ما در مناسبت‌هامان آن را به جا می‌آوریم. جاست فرند شما مشاور شما نیست.حد و مرز مشخصی دارد. ما این مرزها را نمی‌دانیم. اصلا برایِ ما نیست. با آن بیگانه هستیم. چون خودآگاهی نداریم گم می‌شویم. با دوستتان (مرد) و همسرتان می‌روید جنگل. شب سه نفرتان توی چادر می‌خوابید و دم صبح «حالتی بر شما می‌رود» که پس از چندی رابطه جنسی بینتان اتفاق می‌افتد.


توی گروه تلگرامی «انجمن شاعران فلان» آقای فلانی ساعت دو بامداد به شما مسیج می‌دهد که:« بانو، سروده زیبایتان را خواندم،حضور شما در این جمع غنیمت است» شما متوجه می‌شوید دارد اتفاقی در درونتان می‌افتد، ادامه‌اش می‌دهید و کار به جای باریک می رسد. اینجا جای ترمز است، جایی که دیگری می‌آید و دل و دین و عقل و هوش را به باد می‌دهد. اینجا باید فاصله بگیرید و به خودتان بگویید:« رابطه من با همسرم/ پارتنرم یک مرگیش است که باید ترمیم شود».
ما زنگ خطرها را جدی نمی‌گیریم. یک آن است. ما بارها در این موقعیت و لحظه قرار گرفته‌ایم. لحظه‌ای که می‌دانیم دارد یک جریانی از انرژی فعال می‌شود. هر آدمی آن، «آن» را و«لحظه» را درک می‌کند. همه چیز از همان لحظه آغاز می‌شود. بها دادن یا متوقف کردن آن حس مرموز، دلچسب، هیجان‌انگیز. ما قدرت عجیبی در انکار این حس و خودفریبی داریم: جدی نیست. بگذار ببینیم حالا بعدها چه می‌شود. یک سلام و علیک ساده است. یک چت کردن عادی‌ست. ولش کن، حالا بعدا یه کاریش می‌کنم…


اینجا آن نقطه‌ای‌ست که سنجش آن نیاز به مهارت دارد. اینکه زن با خودش بگوید: اگر شریک عاطفی من هم شاهد ما بود، من باهمین لحن با دوستش، با همکارم، فروشنده مغازه، مدیر فلان گروه تلگرام، فلان دوستم در فیس بوک و… صحبت می‌کردم؟! آیا اینکه دارم چت‌ها را پاک می‌کنم یک هشدار نیست که رابطه‌ام با شریک عاطفی دارد لنگ می‌زند؟


مرزها را برای سلامت روحی خودتان شناسایی کنید. در محدوده مشخصی با دیگران رفتار کنید. برای خانه‌تان، لباس پوشیدنتان، مهمانی رفتنتان و … حدومرز بگذارید. می‌دانم آنقدر از سمت نهادهای بازدارنده، کارشناس بی‌سواد تلویزیون، فلان شخصیت…. این حرف‌ها را شنیده‌ایم که حالمان به هم می‌خورد. آن‌ها این مفهوم را خراب کرده‌اند. مردم را زده کرده‌اند. آنقدر که ممکن است شما حالتان از نوشته من به هم بخورد. اما لطفا حدومرزها را جدی بگیرید. مرز ما، قلمرو ماست. باید مراقب قلعه‌مان باشیم.


نظر شما چیست؟
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





خوشحال کردن مومن و دیدار از او

این دو امر آنطور که در روایات آمده از افضل اعمالند.

امام حسین علیه السلام در آن روز با امر به صبر کردن و پند و اندرز نمودن سعی کرد زنان و مردان مومن را خوشحال کند؛

اما در باب دیدار از مومنان این امر به عناوین مختلف برای امام محقق شد که گاهی به شکل عیادت از بیماری ها و زخمی ها صورت پذیرفت.

امام تنها به آمدن و نشستن در کنار زخمی ها اکتفا نمی کرد بلکه برخی از آنها به ویژه افراد غریب را مورد لطف و مرحمت خاص خویش قرار داد؛

چنانچه بر بالین آن غلام سیاه و ترک حاضر شد، اما عیادت یکی از آنها که همان فرزند عزیزش علی اکبر باشد، برای امام میسر نشد، زیرا به خاطر ادبی که داشت و احترام به پدر، مانند دیگران، امام را صدا نزد اما وقتی امام وداع او را شنید که می گوید: “یا ابتاه علیک منی السلام” با اینکه می دانست او را زنده در نمی یابد، به سوی فرزند آمد و با صدای بلند فرمود: ” پسرم تو را کشتند”

امام علیه السلام، همچنین در روز عاشورا از فرزندش حضرت سجاد علیه السلام عیادت کرد و احوال او را جویا شد.

 خصائص الحسینیة

از کتاب خصائص الحسینیه مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




حکم قمه زنی


سوال: قمه زدن چه حکمی دارد ؟

 

آیت الله خامنه ای(دام ظلّه):

آیا قمه زدن بطور مخفى حلال است یا اینكه فتواى شریف حضرت عالى عمومیت دارد؟

قمه زنى علاوه بر اینكه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمى‏شود و سابقه‏اى در عصر ائمه «علیهم السلام» و زمانهاى بعد از آن ندارد و تأییدى هم به شكل خاص یا عام از معصوم «علیه السلام» در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب مى‏شود بنابراین در هیچ حالتى جایز نیست. (رساله اجوبه، سوال 1461)

 

آیت الله مکارم شیرازی(دام ظلّه):

قمه زنی قطعا حرام است و باید از انجام اعمالی که موجب وهن مذهب و یا آسیب به بدن می شود اجتناب کرد .

 

آیت الله سیستانی(دام ظلّه):

باید از کارهایی که عزاداری را خدشه دار می کند اجتناب شود .

 

آیت الله فاضل لنکرانی(ره) :

توجه به گرایشی كه نسبت به اسلام و تشیع بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در اكثر نقاط جهان پیدا شده است و ایران اسلامی به عنوان ام القرای جهان اسلام، شناخته می‌شود و اعمال و رفتار ملت ایران به عنوان الگو و بیانگر اسلام، مطرح است،‌ لازم است در رابطه با مسائل سوگواری و عزاداری سالار شهیدان، حضرت امام حسین ـ علیه السلام ـ به گونه‌ای عمل ‌شود، كه موجب گرایش بیشتر و علاقه‌مندی شدیدتر به آن حضرت و هدف مقدس وی گردد. پیداست در این شرایط، مسئله قمه زدن نه تنها چنین نقشی ندارد، بلكه به علت عدم قابلیت پذیرش، و نداشتن هیچ گونه توجیه قابل فهم مخالفین، نتیجه سوء بر آن مترتب خواهد شد. لذا لازم است، شیعیان علاقه‌مند به مكتب امام حسین ـ علیه السلام ـ از آن خود‌داری نمایند؛ و چنان چه در این مورد، نذری وجود داشته باشد؛ نذر واجد شرایط صحت و انعقاد نیست.

 

آیة الله جوادی آملی(دام ظلّه):

چیزی که مایه وهن اسلام و پایه هتک حرمت عزاداری است جایز نیست، انتظار می رود از قمه زنی و مانند آن پرهیز شود.

 

آیت الله بهجت(ره):

ازهرعملی كه باعث وهن به تشیع می شود باید پرهیز نمود.

 

آیت الله نوری همدانی(دام ظلّه) :

قمه زدن اشکال دارد.

 

آیة الله مظاهری اصفهانی(دام ظلّه):

قمه زدن و مانند آن جائز نیست.

 

آیة الله سید كاظم حائری(دام ظلّه):

خرافاتی مانند قمه‏زنی، موجب بدنامی اسلام و تشیع است.

 

آیة الله نوری همدانی(دام ظلّه):

عزاداران محترم و متعهد به جای اینکه قمه را بر فرق خود بکوبند در فکر آن باشند قمه را بر سر دشمنان اسلام که اراضی آنان را اشغال و در فکر تضعیف آنان می باشند و منابع آنان را غارت و بالاخره هر روزی با ترفند جدیدی حیات اسلامی آنها را به مخاطره می اندازند بکوبند . خداوند توفیق بیشتر برای پیمودن این راه به همه ی مسلمانان عنایت بفرماید.

 

بخش احکام اسلامی تبیان

موضوعات: سخن بزرگان, سوال و جواب های دینی  لینک ثابت




#بیانات مقام معظم رهبری درباره قمه‎زنی

 

من واقعاً می‎ترسم از این كه خدای ناكرده، در این دوران كه دوران ظهور اسلام، بروز اسلام، تجلّی اسلام و تجلّی فكر اهل‎بیت علیهم الصّلاة والسّلام است، نتوانیم وظیفه‎مان را انجام دهیم. برخی كارهاست كه پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیك می‎كند. یكی از آن كارها، همین عزاداری‎های سنّتی است كه باعث تقرّب بیشتر مردم به دین می‎شود. این كه امام فرمودند: « عزاداری سنّتی بكنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه كردن، به سر و سینه زدن و مواكب عزا و دسته‎های عزاداری به راه انداختن، از اموری است كه عواطف عمومی را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش می‎كند و بسیار خوب است. در مقابل، برخی كارها هم هست كه پرداختن به آنها، كسانی را از دین برمی‎گرداند.

 

بنده خیلی متأسفم كه بگویم در این سه، چهار سال اخیر، برخی كارها در ارتباط با مراسم عزاداری ماه محرم دیده شده است كه دست‎هایی به غلط، آن را در جامعه ما ترویج كرده‎اند. كارهایی را باب می‎كنند و رواج می‎دهند كه هر كس ناظر آن باشد، برایش سؤال به وجود می‎آید. به عنوال مثال، در قدیم الایام بین طبقه عوام النّاس معمول بود كه در روزهای عزاداری، به بدن خودشان قفل می‎زدند! البته پس از مدتی، بزرگان و علما آن را منع كردند و این رسم غلط بر افتاد. اما باز مجدّداً شروع به ترویج این رسم كرده‎اند و شنیدم كه بعضی افراد، در گوشه و كنار این كشور، به بدن خودشان قفل می‎زنند! این چه كار غلطی است كه بعضی افراد انجام می‎دهند!؟

 

قمه‎زدن نیز همین طور است. قمه‎زدن هم از كارهای خلاف است. می‎دانم عدّه‎ای خواهند گفت: «حق این بود كه فلانی اسم قمه را نمی‎آورد.» خواهند گفت: «شما به قمه‎زدن چه كار داشتید؟ عدّه‎ای می‎زنند؛ بگذارید بزنند!» نه؛ نمی‎شود در مقابل این كار غلط سكوت كرد. اگر به گونه‎ای كه طیّ چهار، پنج سال اخیر بعد از جنگ، قمه‎زدن را ترویج كردند و هنوز هم می‎كنند، در زمان حیات مبارك امام رضوان اللّه علیه ترویج می‎كردند، قطعاً ایشان در مقابل این قضیه می‎ایستادند. كار غلطی است كه عدّه‎ای قمه به دست بگیرند و به سر خودشان بزنند و خون بریزند. این كار را می‎كنند كه چه بشود؟! كجای این حركت، عزاداری است؟! البته، دست بر سر زدن، به نوعی نشانه عزاداری است. شما بارها دیده‎اید، كسانی كه مصیبتی برایشان پیش می‎آید، بر سر و سینه خود می‎كوبند. این نشانه عزاداری معمولی است. اما شما تا به حال كجا دیده‎اید كه فردی به خاطر رویكرد مصیبت عزیزترین عزیزانش، با شمشیر بر مغز خود بكوبد و از سر خود خون جاری كند؟! كجای این كار، عزاداری است؟!

 

قمه‎زدن، سنّتی جعلی است. از اموری است كه مربوط به دین نیست و بلاشك، خدا هم از انجام آن راضی نیست. علمای سلف دستشان بسته بود و نمی‎توانستند بگویند «این كار، غلط و خلاف است.» امروز روز حاكمیت اسلام و روز جلوه اسلام است. نباید كاری كنیم كه آحاد جامعه اسلامی برتر، یعنی جامعه محب ّ اهل‎بیت علیهم السلام كه به نام مقدس ولیّ عصر ارواحنا فداه، به نام حسین بن علی علیهماالسّلام و به نام امیرالمؤمنین علیه الصّلاة والسّلام، مفتخرند، در نظر مسلمانان و غیرمسلمانان عالم، به عنوان یك گروه آدم‎های خرافی بی‎منطق معرفی شوند. من حقیقتاً هر چه فكر كردم، دیدم نمی‎توانم این مطلب - قمه‎زدن - را كه قطعاً یك خلاف و یك بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این كار را نكنند. بنده راضی نیستم. اگر كسی تظاهر به این معنا كند كه بخواهد قمه بزند، من قلباً از او ناراضی‎ام. این را من جدّاً عرض می‎كنم. یك وقت بود در گوشه و كنار، چند نفر دور هم جمع می‎شدند و دور از انظار عمومی مبادرت به قمه‎زنی می‎كردند و كارشان، تظاهر - به این معنا كه امروز هست - نبود. كسی هم به خوب و بد عملشان كار نداشت؛ چرا كه در دایره محدودی انجام می‎شد. اما یك وقت بناست كه چند هزار نفر، ناگهان در خیابانی از خیابان‎های تهران یا قم یا شهرهای آذربایجان و یا شهرهای خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشیر بر سر خودشان ضربه وارد كنند. این كار، قطعاً خلاف است. امام حسین علیه السّلام، به این معنا راضی نیست. من نمی‎دانم كدام سلیقه‎هایی و از كجا این بدعت‎های عجیب و خلاف را وارد جوامع اسلامی و جامعه انقلابی ما می‎كنند؟!

 

اخیرا یك بدعت عجیب و غریب و نامانوس دیگر هم در باب زیارت درست كرده اند! بدین ترتیب كه وقتی می‎خواهند قبور مطهر ائمه علیهم السلام را زیارت كنند از در صحن كه وارد می‎شوند روی زمین می‎خوابند و سینه‎خیز خود را به حرم می‎رسانند! شما می‎دانید كه قبر مطهر پیغمبر صلواة الله علیه و قبور مطهر امام حسین، امام صادق، موسی بن جعفر، امام رضا و بقیه ائمه علیهم السلام را همه مردم ایضا علما و فقهای بزرگ در مدینه و عراق و ایران زیارت می‎كردند. آیا هرگز شنیده‎اید كه یك نفر از ائمه علیهم السلام و یا علما وقتی می‎خواستند زیارت كنند خود را از در صحن به طور سینه‎خیز به حرم برسانند! اگر این كار مستحسن و مستحب بود و مقبول و خوب می‎نمود بزرگان ما به انجامش مبادرت می‎كردند؛ اما نكردند.

حتی نقل شد كه مرحوم آیت الله العظمی آقای بروجردی رضوان الله تعالی علیه آن عالم بزرگ و مجتهد قوی و عمیق و روشنفكر عتبه بوسی را با این كه شاید مستحب باشد منع می‎كرد. احتمالا استحباب بوسیدن عتبه در روایت وارد شده است .

در كتب دعا كه هست. به ذهنم این است كه برای عتبه بوسی روایت هم وجود دارد. با این كه این كار مستحب است ایشان می‎گفتند «انجامش ندهید تا مبادا دشمنان خیال كنند سجده می‎كنیم؛ و علیه شیعه، تشنیعی درست نكنند.»

اما امروز وقتی عده‎ای وارد صحن مطهر علی بن موسی الرضا علیه‎الصلاة والسلام می‎شوند خود را به زمین می‎اندازند و دویست متر راه را به طور سینه‎خیز می‎پیماند تا خود را به حرم برسانند! آیا این كار درستی است؟ نه؛ این كار غلط است. اصلا اهانت به دین و زیارت است. چه كسی چنین بدعت‎هایی را بین مردم رواج می‎دهد؟ نكند این هم كار دشمن باشد! اینها را به مردم بگویید و ذهن‎ها را روشن كنید.

دین، منطقی است. اسلام، منطقی است و منطقی‎ترین بخش اسلام تفسیری است كه شیعه از اسلام دارد؛ تفسیری قوی. متكلمین شیعه هر یك در زمان خود مثل خورشید تابناكی می‎درخشیدند و كسی نمی‎توانست به آنها بگوید «شما منطقتان ضعیف است.»(1)

نماز نخوانند، اما قمه بزنند!

كسی كه با مسائل كشور شوروی سابق و این بخشی كه شیعه‏نشین است - جمهوری آذربایجان - آشنا بود، می‏گفت: آن وقتی كه كمونیست‎ها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامی را از آن ‏جا محو كردند؛ مثلاً مساجد را به انبار تبدیل كردند؛ سالن‎های دینی و حسینیه‏ها را به چیزهای دیگری تبدیل كردند و هیچ نشانه‌ایی از اسلام و دین و تشیع باقی نگذاشتند؛ فقط یك چیز را اجازه دادند و آن «قمه‎زدن» بود! دستورالعمل رؤسای كمونیستی به زیردستان خودشان این بود كه مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند؛ نماز جماعت برگزار كنند؛ قرآن بخوانند؛ عزاداری كنند؛ هیچ کار دینی نباید بكنند؛ اما اجازه دارند كه قمه بزنند! چرا؟ چون خود قمه‎زدن، برای آنها یك وسیله تبلیغ بر ضد دین و بر ضد تشیع بود! بنابراین، گاهی دشمن از بعضی چیزها این‏گونه علیه دین استفاده می‌کند. هر جا خرافات به میان بیاید، دینِ خالص بدنام خواهد شد.(2)

 

منبع:

1- فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری در جمع روحانیون استان «كهگیلویه و بویر احمد» در آستانه ماه محرّم 17/03/1373 .

2- بیانات رهبری در دیدار عمومی با مردم مشهد در اول فروردین 1376.

 

برگرفته از سایت تبییان

http://www.tebyan.net

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




در روزگارهای قدیم جزیره ای دور افتاده بود که همه احساسات در آن زندگی می کردند: شادی، غم، دانش عشق و باقی احساسات.
روزی به همه آنها اعلام شد که جزیره در حال غرق شدن است. بنابراین هر یک شروع به تعمیر قایقهایشان کردند.
اما عشق تصمیم گرفت که تا لحظه آخر در جزیره بماند. زمانیکه دیگر چیزی از جزیره روی آب نمانده بود عشق تصمیم گرفت تا برای نجات خود از دیگران کمک بخواهد.
در همین زمان او از ثروت با کشتی با شکوهش در حال گذشتن از آنجا بود کمک خواست.
“ثروت، مرا هم با خود می بری؟”
ثروت جواب داد:
“نه نمی توانم، مفدار زیادی طلا و نقره در این قایق هست، من هیچ جایی برای تو ندارم.”
عشق تصمیم گرفت از غرور که با قایقی زیبا در حال رد شدن از جزیره بود کمک بخواهد.
“غرور لطفاً به من کمک کن.”
“نمی توانم عشق. تو خیس شده ای و ممکن است قایقم را خراب کنی.”
پس عشق از غم که در همان نزدیکی بود درخواست کمک کرد.
“غم لطفاً مرا با خود ببر.”
“آه عشق. آن قدر ناراحتم که دلم می خواهد تنها باشم.”
شادی هم از کنار عشق گذشت اما آنچنان غرق در خوشحالی بود که اصلاً متوجه عشق نشد.
ناگهان صدایی شنید:
“بیا اینجا عشق. من تو را با خود می برم.”
صدای یک بزرگتر بود. عشق آن قدر خوشحال شد که حتی فراموش کرد اسم ناجی خود را بپرسد. هنگامیکه به خشکی رسیدند، ناجی به راه خود رفت.
عشق که تازه متوجه شده بود که چقدر به ناجی خود مدیون است از دانش که او هم از عشق بزرگتر بود پرسید:
” چه کسی به من کمک کرد؟”
دانش جواب داد: “او زمان بود.”
“زمان؟! اما چرا به من کمک کرد؟”
دانش لبخندی زد و با دانایی جواب داد:
“چون تنها زمان، بزرگی عشق را درک می کند.”

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

4 اشتباه رایج در روایت وقایع عاشورا:

▫️استاد مرتضی مطهری

 

اشتباه اول:
اوج عزاداری امام حسین(ع) ده روز اول ماه محرم الحرام است. بین سخنرانان و مداحان، مشهور است که هر شب را به یکی از شهدای کربلا اختصاص دهند؛ مثلاً شب سوم برای حضرت رقیه و شب هفتم را برای حضرت علی اصغر(ع) سوگواری می کنند و تاسوعا را نیز به حضرت عباس(ع) اختصاص می دهند. همین قرار داد بین مداحان و منبری ها باعث شده است که عده ای گمان کنند، حضرت رقیه روز سوم محرم به شهادت رسیده است و از همه بدتر اینکه گمان می کنندحضرت ابالفضل(ع) در روز تاسوعا به شهادت رسیده است.

اما حقیقت این است که تمام شهدای کربلا در روز عاشورا به شهادت رسیده اند و حضرات اباالفضل، علی اکبر و علی اصغر همه قبل از امام حسین(ع) و در روز عاشورا در پیکار با سپاه عمر سعد کشته شده اند. حضرت رقیه(س) نیز پس از شهادت پدرش در شام از دنیا رفته است.

 

اشتباه دوم:
باور عمومی این است که حضرت حسین بن علی(ع) و اهل بیت و اصحابش سه شبانه روز آب ننوشیدند و سپس تشنه کام به مقابله با دشمن رفته اند؛ اما حقیقت این است که عمر سعد سه روز قبل از عاشورا عمروبن حجاج را با پانصد سوار فرستاد تا کنار شریعه فرود آیند و میان یاران حسین و آب فاصله اندازند. اما این به این معنی نیست که هیچ ذخیره آبی در خیمه ها نبوده است.

در کتاب ارشاد نوشته شیخ مفید(ره) آمده است: « در شب عاشورا زینب…دست بر گریبان برده…و بیهوش بر زمین افتاد. حسین(ع) برخاسته آب بر روی خواهر پاشید و…» این نقل معتبر نشان می دهد که تا شب عاشورا هنوز آب در خیمه ها بوده واصل تشنه کامی به روز عاشورا، گرمی هوا و شدت مبارزه مربوط است.

شیخ عباس قمی(ره) در منتهی الامال می گوید: «شب عاشورا امام حسین(ع)، حضرت علی اکبر(ع)را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد که چند مشک آب آورند و اهل بیت و اصحاب خود را فرمود که از این آب بیاشامید، آخر توشه شماست و وضو بسازید و غسل کنید.»

 

اشتباه سوم:
یکی از معروف ترین تحریف ها ماجرای حضرت لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) است وچه روضه ها که در این زمینه خوانده نمی شود؛ در روضه ها ذکر می شود که حضرت علی اکبر قبل از رفتن به میدان با مادرش چه نجواهایی می کرد، یا اینکه حضرت لیلی در خیمه ها رفته و در آنجا دعا کرده که خداوند حضرت علی اکبر را سالم برگرداند که متأسفانه این موضوع محور بعضی تعزیه ها نیز شده است.

اما حقیقت این است که اصلاً لیلایی در کربلا نبوده است؛ البته لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) هست؛ اما حتی یک مورخ هم به حضور آن حضرت در کربلا و روز عاشورا گواهی نمی دهد. (به نقل از حماسه حسینی،جلد۱،مرتضی مطهری)

 

اشتباه چهارم:
مطلب بعدی مربوط به حضرت علی اکبر(ع) این است که آن حضرت قبل از رفتن به معرکه جنگ از پدر رخصت خواست و آن حضرت اذن میدان نداده اند و مثلاً فرموده اند که تو هنوز جوانی و حیف است که از دست بروی و چه اشعار و تعزیه ها که پیرامون آن نساخته ایم؛ اما حقیقت این است که تمام مورخین نوشته اند، هر کس از امام حسین(ع) اذن میدان می خواست، اگر می شد حضرت برایشان عذری می آورد ولی در مورد جناب علی اکبر گفته اند: «فاستأذن اباه،فأذن له» یعنی تا اجازه خواست گفت برو.

 

منبع: حماسه حسینی، جلد۱، استاد شهید مرتضی مطهری.

 

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت