خطبه غدیر و آیات مطرح شده در آن

خطبه غدیر و آیات مطرح شده در آندر سال دهم هجرت، بعد از اتمام حج، كه آن را به نامهای متعددی خوانده‏اند،
همچون «حجهٔ‏ الوداع» و «حجهٔ البلاغ»، «حجهٔ‏الكمال»، «حجهٔ التمام» و حجهٔ الاسلام در «غدیر خم» قبل از جحفه كه راههای متعددی (همچو) اهل مدینه، مصر، عراق، از آنجا منشعب و جدا می‏شود، حادثه‏ای رخ داد كه می‏توانست سعادت ابدی بشریت را تضمین كند و برای همیشه، انسانها را از ضلالت و گمراهی نجات بخشد، به این جهت، داستان غدیر یك قصّه تاریخی خاص نیست كه زمان آن گذشته باشد و همین طور یك حادثه شخصی نیز نیست كه پیامبر فقط علی(ع) را به عنوان وصی خود (آنچنان كه شیعیان می‏گویند) و یا به عنوان محبوب جامعه اسلامی (آنچنان كه اهل سنّت مدّعی هستند) معرّفی نموده و در نتیجه تاریخ مصرف آن گذشته باشد، بلكه در غدیر خم تاریخ كل بشریت رقم خورد، چرا كه امامت امامان در طول تاریخ مطرح و تبیین شد، حقیقتی كه از امیرمؤمنان آغاز می‏شود و به مهدی صاحب الزّمان(ع) منتهی می‏گردد. مخالفان نیز این را به خوبی فهمیده‏اند، لذا از همان آغاز تلاش كردند (و در حدّی موفق شدند) كه داستان غدیر را تأویل نمایند، چرا كه اگر فقط امامت امیرمؤمنان بود. ممكن بود به نوعی آن را پذیرا شوند، ولی آنچه ترس داشتند و دارند، ادامه كار، و تداوم امامت و ولایت در طول تاریخ است كه سخت مخالفان را خلع سلاح می‏كرده است. بنابراین به شدّت در مقابل آن قرار گرفتند و از اوّل زیر بار نرفتند تا جلوی استمرار آن را نیز بگیرند.
و پیامبر اكرم(ص) نیز به خوبی به این مسئله توجّه داشته لذا تصریح فرمود كه امامت ادامه دارد «…ثم من بعدی علی ولیّكم و امامكم بامر اللّه ربّكم ثم الامامهٔ فی ذرّیتی من ولده الی یوم تلقون اللّه عزّ اسمه و رسوله؛(۱) سپس بعد از من علی ولیّ شما و امام شما به فرمان خداست. سپس امامت در نسل من از فرزندان علی تا روزی كه خدا و رسولش را ملاقات كنید، می‏باشد.»
آنچه پیش رو دارید نگاهی است به آیاتی كه در خطبه غدیر درباره امامت علی(ع) و دیگر امامان (ع) مورد استدلال و اشاره قرار گرفته است.
●نكاتی از حدیث و حادثه غدیر

ادامه مطلب :


یك نگاه اجمالی به خطبه و حدیث غدیر، و وقایعی قبل و بعد از آن بخوبی این نكته را روشن می‏سازد كه بحث امامت علی(ع) و تداوم آن مطرح بوده است به جهت این نكات:
۱ـ پیامبر اكرم(ص) حدود نود هزارنفر تا یكصد و بیست هزار نفر را در گرمای شدید در چهار راهی جحفه متوقف ساخت كه نشانگر اهمّیت مسئله مطرح شده می‏باشد.
۲ـ خطبه خویش را با ذكر این نكته آغاز می‏كند كه رحلت من نزدیك است و به زودی دعوت حق را لبیك می‏گویم، این خود نشان از آن دارد كه در پی مطرح كردن جانشین خویش می‏باشد.
۳ـ از مردم اقرار و اعتراف گرفت كه آنچه را خداوند برای آنان از اعتقادات و احكام و اعمال فرستاده است به آنها ابلاغ نموده و خدا را بر این اقرار شاهد گرفت.
۴ـ حدیث ثقلّین را مجدداً یادآوری نمود كه اگر می‏خواهید دچار گمراهی نشوید از قرآن و اهل بیت(ع) جدا نشوید، و این سخن مقدمه‏ای است برای نكته بعدی.
۵ ـ بعد از این كه دست علی(ع) را بالا می‏برد و از مردم اقرار می‏گیرد كه خدا و رسولش بر آنان ولایت دارند، می‏فرماید: «هر كس كه من مولای او هستم علی مولای اوست» یعنی همان ولایتی كه برای پیامبراكرم(ص) ثابت است، كه ولایت زعامت و حكومت بر آنان باشد، برای علی(ع) نیز ثابت است.
۶ـ جمله «من كنت مولاه و…» را سه بار و به قول احمد حنبل چهار بار تكرار نمود تا هم تأكیدی شده باشد و هم كسانی كه متوجّه نشده‏اند، متوجه شوند.
۷ـ در حق كسانی كه ولایت علی(ع) را بپذیرند دعا، و در حق كسانی كه آن را رد كند نفرین نمود.
۸ ـ آیات عدیده‏ای از قرآن از جمله آیه تبلیغ اكمل و…، مورد استدلال و استشهاد قرار گرفت كه بعداً بیان می‏شود.
۹ـ تبریك گفتن حاضران و بیعت زن و مرد با امیرمؤمنان(ع) و… همه نشانگر این مطلبند كه هدف، معرّفی امامت امیرمؤمنان(ع) و تداوم آن بوده است.
●با توجّه به این نكات سراغ آیاتی می‏رویم كه در خطبه غدیر و بعد از آن مورد استدلال و اشاره قرار گرفته و یا بعد از حادثه نازل شده است.
۱ـ آیه تبلیغ یا اعلام امامت
بعد از ثنا و ستایش الهی فرمود: «فاوحی الیّ…«یا ایّها الرسول بلّغ ما انزل الیك من ربّك و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته و اللّه یعصمك من النّاس؛(۲) ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملاً (به مردم) برسان، و اگر نكنی، رسالت او را انجام نداده‏ای، خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم نگاه می‏دارد.»(۳) آنگاه ادامه داد كه مردم! جبرئیل سه بار نازل شده است كه خداوند فرمان داده كه در میان این جمع برای سفید و سیاه اعلام كنم كه: «انّ علیّ بن ابی طالب اخی و وصیّی و خلیفتی و الامام بعدی؛(۴) كه به حقیقت علی بن ابی طالب برادر و وصی و جانشین و پیشوای بعد از من است.»
در منابع اهل سنّت می‏خوانیم كه ابن عباس نقل كرده است كه آیه «یا ایها الرّسول…» در مورد علی(ع) نازل شد. خداوند به رسول خدا فرمان داد كه در مورد (ولایت) علی(ع) تبلیغ نماید. سپس پیامبر خدا دست علی را گرفت و فرمود: هر كس من صاحب اختیار اویم پس علی صاحب اختیار اوست پس خدایا دوست بدار كسی را كه او را دوست بدارد و دشمن بدار كسی كه او را دشمن بدارد.»(۵)
۲ـ علی سرپرست شماست
دوّمین آیه كه مورد استشهاد پیامبر اكرم(ص) قرار گرفته آیه ولایت است، حضرت فرمود: «و هو ولیّكم بعد اللّه و رسوله، و قد انزل اللّه تبارك و تعالی بذلك آیهٔ من كتابه؛ علی صاحب اختیار و ولیّ شما است بعد از خدا و رسولش، و در این آیه در قرآنش نازل فرموده است، آنجا كه می‏فرماید: «انّما ولیّكم اللّه و رسوله و الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلاهٔ و یؤتون الزّكاهٔ و هم راكعون؛(۶) سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آورده‏اند، همانها كه نماز را برپا می‏دارند، و در حال ركوع، زكات می‏دهند،» و این علی بن ابی طالب بود كه اقامه نماز كرد و زكات (صدقه) در حال ركوع در راه خدا داد.»(۷)
و ضریس از علی(ع) نقل نموده كه آیه «انّما ولیّكم اللّه…» بر پیامبر نازل شد، حضرت به مسجد وارد شدند در حالی كه مردم مشغول نماز بودند، دید سائلی ایستاده است، پیامبر رو به سائل كرد و فرمود: آیا كسی چیزی به تو داده است؟ عرض كرد: نه یا رسول اللّه جز آن ركوع كننده(به علی(ع) اشاره كرد) كه انگشتر خود را به من داد.»(۸)
علّامه شیخ عبدالحسین امینی شصت و شش نفر از دانشمندان اهل حدیث و استوانه‏های روایی اهل سنّت را با نام و نشانی دقیق كتابهایشان فهرست كرده و متن حدیثی را كه حاوی انطباق آیه مذكور با شخص علی(ع) است از انس بن مالك نقل می‏كند و در آخر می‏افزاید: «مضمون این حدیث در این كتابها موجود است و همه آنها تصریح دارند كه این آیه در مورد خاتم بخشی حضرت امیرمؤمنان علی(ع) در مسجد نبوی نازل گردیده است.»(۹)
مرتضی را دان ولیّ اهل ایمان تا ابد چون زدیوان ابد دارد مثال «انّما»(۱۰)
۳ـ افشای منافقان
در ادامه می‏فرماید: «از جبرئیل خواستم كه از بیان آیه تبلیغ مرا معذور دارد، چرا كه مؤمنان (راستین) در اقلّیت و منافقان و خدعه‏گران و… فراوانند چنان كه قرآن كریم درباره آنها فرمود: «تقولون بافواهكم ما لیس لكم به علمٌ و تحسبونه هیّناًو هو عند اللّه عظیمٌ؛(۱۱) با دهان خود سخنی می‏گفتید كه به آن یقین نداشتید، و آن را كوچك می‏پنداشتید در حالی كه در نزد خدا بزرگ است.» همانهایی كه مرا آزار دادند، تا آنجا كه مرا اُذُن (خوش باورم نامیدند)… و خداوند در ردّ آنها فرمود: «و منهم الّذین یؤذون النّبیّ و یقولون هو اذنٌ، قل اُذُن خیرٍ لّكم…؛(۱۲) از آنها كسانی هستند كه پیامبر(ص) را آزار می‏دهند، و می‏گویند «او آدم خوش باوری است!» بگو «خوش باور بودن او به نفس شماست».
… اگر بخواهم اسامی تك تك آنها را ببرم می‏توانم، و اگر به خواهم به شخص آنان اشاره كنم می‏توانم، ولكن به خدا در امور آنها (و كارهایشان) به آنها احترام گذاشتم، با این حال آیه تبلیغ را باید به گوش مردم برسانم.»(۱۳)
●این منافقان همانهایی بودند كه بعد از خطبه غدیر و معرّفی علی(ع) به عنوان جانشین پیامبر(ص) انواع توطئه‏ها را برای انحراف خلافت از مسیر اصلی خود و افتادن آن به دست غاصبان به اجرا گذاشتند كه به نمونه‏هایی اشاره می‏شود.۱ـ صحیفه ملعونه اول
دو نفر از منافقین در یك تصمیم اساسی و خطرناك با هم پیمانی بستند و آن این بود كه «اگر محمد از دنیا رفت یا كشته شد، نگذاریم خلافت و جانشینی او در اهل بیتش مستقر شود» سه نفر دیگر در این تصمیم با آنها هم پیمان شدند، و اوّلین قرار داد و معاهده را در كنار كعبه بین خود امضاء كردند، و داخل كعبه آن را زیر خاك پنهان نمودند تا سندی برای التزام عملی آنها باشد، یكی از این سه نفر معاذبن جبل بود او گفت: شما مسئله را از جهت قریش حل كنید و من درباره انصار ترتیب امور را خواهم داد»، از آن جا كه «سعد بن عباده» رئیس كل انصار بود و او كسی نبود كه با غیر علی(ع) هم پیمان شود، لذا معاذ بن جبل به سراغ بشیربن سعید، و اسیر بن حضیر كه هر كدام بر نیمی از انصار یعنی دو طایفه «اوس» و «خزرج» نفوذ و حكومت داشتند، آمد و آن دو را با خود بر سر غصب خلافت هم پیمان نمود.(۱۴)
۲ـ توطئه قتل پیامبر(ص)
نقشه قتل پیامبر(ص) بارها به اجرا درآمد، ولی منجر به شكست شد. یك بار در جنگ تبوك و چند بار به وسیله سم و بارها به صورت ترور تدارك دیده شده بود. در حجهٔ الوداع همان پنج نفر اصحاب صحیفه ملعونه، با نه نفر دیگر برای بار آخر نقشه دقیق‏تری برای قتل حضرت در راه بازگشت از مكّه به مدینه كشیدند، و نقشه چنین بود كه در محل از پیش تعیین شده‏ای، در قلّه كوه «ارشی» كمین كنند و همین كه شتر پیامبر(ص) سربالایی كوه را پیمود و در سرازیری قرار گرفت، سنگهای بزرگی را به طرف شتر حضرت رها كنند تا بِرَمد و با حركات ناموزون حضرت را به زمین افكند و آنان با استفاده از تاریكی شب به حضرت حمله كند و وی را به قتل برسانند و متواری شوند.
خداوند متعال پیامبرش را از این توطئه آگاه ساخت و وعده حفظ او را داد ـ منافقین كه چهارده نفر بودند ـ نقشه خود را عملی ساختند. همین كه شتر پیامبر(ص) به قلّه كوه رسید و خواست رو به پایین رود، سنگها را رها كردند، پیامبر با یك اشاره به شتر فرمان توقف داد در حالی كه حذیفه و عمّار، یكی افسار شتر حضرت را در دست داشت و دیگری از پشت سر شتر را حمایت می‏كرد. با توقف شتر سنگها به سمت پایین كوه رفتند و حضرت سالم ماند. منافقین كه از اجرای دقیق نقشه مطمئن بودند، از كمین گاهها بیرون آمدند و با شمشیرهای برهنه به حضرت حمله كردند تا كار را تمام كنند، ولی عمّار و حذیفه شمشیر كشیدند و سرانجام آنها را فراری دادند…
صبح روز بعد كه نماز جماعت برپا شد، همین چهارده نفر (۱۵) در صفهای اوّل جماعت دیده شدند!! و حضرت سخنانی فرمود كه اشاره ضمنی به آنان داشت.(۱۶)
علی جنب اللّه است.
●در ادامه خطبه فرمود: «مردم علی را برتر بدانید زیرا او بر همه مردم بعد از من برتری دارد مردم به وسیله ماست كه خداوند روزی می‏دهد و خلق باقی می‏ماند، از رحمت خدا دور است كسی كه با این سخنان من مخالفت كند… بعد فرمود: مردم! «انّه جنب اللّه الّذی نزل فی كتابه یا حسرتی علی فرطّت فی جنب اللّه؛(۱۷) براستی علی جنب اللّه (از مقربان درگاه الهی است) كه خداوند در كتابش درباره او فرمود: «افسوس بر كوتاهی كه در (مورد) جنب اللّه كردم».
●امام باقر(ع) فرمود: «نحن جنب اللّه؛(۱۸) ما اهل بیت جنب اللّه هستیم» و امام است و بعد از او دیگر اوصیاء در مكان رفیع قرار دارند، تا برسد به آخرین آنها.»(۱۹) از امیر مؤمنان نقل شده است كه فرمود: «من جنب اللّه هستم»(۲۰). جنب اللّه كنایه از قرب و نزدیكی در پیشگاه الهی است و این گونه آیات رمزی است برای بیان موفقیّت حجت الهی تا از دست تحریف گران در امان باشد.(۲۱)
●امامت همچنان باقی است
در فرار دیگر از خطبه غدیر فرمود: «ای مردم این امر خلافت را به عنوان امامت و وراثت در نسل خود تا روز قیامت به ودیعه می‏سپارم، و من ابلاغ كردم آنچه را مأمور به ابلاغش بودم تا حجّت باشد بر حاضر و غائب و بر همه كسانی كه حضور دارند یا ندارند.»(۲۲)
در ادامه می‏فرماید: «معاشر النّاس القرآن یعرّفكم انّ الائمّهٔ من بعده ولده و عرّفتكم انّهم منّی و منه حیث یقول اللّه عزّ و جلّ «كلمهًٔ باقیهًٔ فی عقبه»(۲۳) و قلت لَن تضلّوا ما ان تمسّكتم بهما؛ ای مردم! قرآن معرّفی می‏كند كه امامان بعد از او (علی) فرزندان او هستند و من نیز به شما فهماندم كه آنان از (نسل) من و او هستند، آنجا كه خداوند عزیز و جلیل می‏فرماید: «كلمه پاینده‏ای در نسل او» و من گفتم: اگر به آن دو (قرآن و ائمه) تمسك كنید هرگز گمراه نمی‏شوید.»(۲۴)
در روایتی از پیامبر(ص) می‏خوانیم وقتی از آیه «كلمهًٔ باقیه…» سؤال شد حضرت فرمود: «فقال الامامهٔ فی عقب الحسین علیه السلام یخرج من صلبه تسعهٔ من الائمّهٔ. منه مهدی هذه الامّهٔ؛(۲۵) امامت در نسل حسین(ع) است كه از صلب او نه نفر از امامان به وجود می‏آیند، و از جمله مهدی این امت( صاحب الزمان) است.»
از امام سجاد(ع) در اكمال الدین، و امام باقر(ع) در علل الشرایع همین مضمون نقل شده است.(۲۶)
●بیعت با علی (ع) بیعت با خداست
در ادامه فرمود: «و من بایع فانّها یبایع اللّه؛(۲۷) كسی كه با علی بیعت كند همانا با خدا بیعت كرده است.» چرا كه دست علی دست خداست قرآن كریم می‏فرماید: «انّ الّذین یبایعونك انّما یبایعون اللّه ید اللّه فوق ایدیهم فمن نكث فانّما ینكث علی نفسه و من اوفی بما عاهد علیه اللّه فسیؤتیه اجراً عظیماً؛(۲۸) كسانی كه با تو بیعت می‏كنند(در حقیقت) تنها با خدا بیعت می‏نمایند و دست خدا بالای دست آنهاست، پس هر كس پیمان شكنی كند، تنها به زیان خود پیمان شكسته است و آن كس كه نسبت به عهدی كه با خدا بسته وفا كند، بزودی پاداش عظیمی به او خواهد داد.»
آنگاه دستور داد همه مردم با او بیعت كنند و مردم نیز به سوی پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) هجوم آوردند و با ایشان به عنوان بیعت دست می‏دادند و به پیامبر اكرم(ص) و علی(ع) تبریك می‏گفتند و پیامبر اكرم(ص) می‏فرمود: «الحمد للّه الّذی فضّلنا علی جمیع العالمین؛ حمد برای خدای است كه ما را بر همه جهانیان برتری داد» و صدای مردم بلند شد كه آری شنیدیم و طبق فرمان خدا و رسول با قلب و جان و زبان و دستمان اطاعت می‏كنیم.»(۲۹)
پیامبر اكرم(ص) مكرّراً می‏فرمود: «به من تبریك بگویید، به من تهنیت بگویید زیرا خداوند مرا به نبوّت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است.»(۳۰)
و زنان نیز با حضرت بیعت كردند به این صورت كه پیامبر اكرم(ص) دستور دادند تا ظرفی آوردند و پرده‏ای زدند كه نیمی از ظرف آب در یك سوی پرده و نیم دیگر در آن سوی دیگر قرار بگیرد و زنان با قرار دادن دست خود در یك سوی آب، و امیرمؤمنان در سوی دیگر، با آن حضرت بیعت نمایند. همچنین دستور دادند تا زنان هم به حضرتش تبریك و تهنیت بگویند و این دستور را درباره همسران خویش مؤكّد داشتند. بانوی بزرگ اسلام، حضرت زهرا(س) نیز از حاضرین در غدیر بودند، همچنین كلیه همسران پیامبر(ص) در آن مراسم حضور داشتند.
●با ولایت علی دین كامل شد
هنوز جمعیت متفرق نشده بودند كه امین وحی این آیه را فرود آورد: «الیوم اكملت دینكم و اتممت علیكم نعمتی و رضیت لكم الاسلام دیناً؛(۳۱) امروز دین شما را كامل كردم، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.»
آنگاه رسول خدا(ص) فرمود: «اللّه اكبر علی اكمال الدین، و اتمام النعمه و رضی الرّب برسالتی، و الولایهٔ لعلی من بعدی؛(۳۲) اللّه اكبر بر كامل شدن و تمام شدن نعمت و رضایت پروردگار به رسالت من».
روایت فوق را شانزده نفر از محدّثان اهل سنّت نقل كرده‏اند، همچون گنجی شافعی در «كفایت الطالب»، ص ۶۰، سیوطی «الدر المنثور» ج، ۲، ص ۲۸۴ ؛ ابن مغازی در «المناقب» ص ۱۹ و جریر طبری در كتاب «الولایه» ؛ و ابن مردویه اصفهانی، و ابونعیم اصفهانی در كتاب «مانزل من القرآن فی علی» و خطیب بغدادی در كتاب «تاریخ بغداد»….(۳۳)
●آیات بی‏شمار در فضائل علی(ع)
آنچه از آیات ذكر شد برخی آیات بود كه در خطبه غدیر مورد استدلال و اشاره قرار گرفته است وگرنه آیاتی كه درباره امامت و ولایت علی(ع) و فضائل آن حضرت وارد شده بیش از آن است كه حتّی در یك كتاب بگنجد، خود پیامبر اكرم(ص) در همین خطبه غدیر به این مطلب اشاره فرموده است آنجا كه فرمود: «و ما نزلت آیهٔ رضی الّا فیه، و ما خاطب اللّه الذین آمنوا الّا برأبه، ولانزلت آیهٔ مدحٍ قرآن الّا فیه، و لا شهد اللّه بالجنّهٔ فی «هل اتی علی الانسان» الّا له، و لا انزلها فی‏سواه، ولا مدح بها غیره؛(۳۴) و آیه خشنودی (پروردگار) جز درباره او نازل نشده است، و مخاطبه خداوند با مؤمنان آغازش با او (علی) است، آیه مدحی در قرآن نازل نشده است مگر او داخل آن است و در هل اتی بهشت را خدا برای او شهادت داده است و سوره هل اتی درباره غیر او(و اهلبیتش) نازل نشده و جز او (و اهلبیتش) كسی بوسیله آن مدح نشده است.»
خوارزمی می‏گوید: تمام «یا ایها الذین آمنوا» در قرآن درباره علی (ع) است.(۳۵)
و مرحوم سلطان الواعظین می‏گوید از طبرانی و محمد بن یوسف گنجی شافعی و محدّث شام در تاریخ كبیر مسنداً نقل شده است كه بیش از سیصد آیه در شأن علی (ع) نازل شده است.(۳۶)

حجهٔ‏الاسلام سید جواد حسینی
۱. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج ۳۷، ص ۲۰۷ ـ ۲۰۸ و رـ ك عوالم العلوم، شیخ عبداللّه بحرانی، ج ۱۵، ص ۳۷۵ ـ ۳۷۶.
۲. سوره مائده، آیه ۶۷.
۳. بحارالانوار، همان، ج ۳۷، ص ۲۰۶.
۴. همان.
۵. سیوطی، الدر المنثور، ج ۲، ص ۳۲۷ ذیل آیه ۶۷ مائده، فخر رازی، تفسیر الكبیر، ج ۳، ص ۶۳۶ ؛ ینابیع المودهٔ، شیخ سلیمان قندوزی، ص ۱۴۰، باب ۳۹ ؛ آلوسی روح المعانی، ج ۶، ص ۱۷۲.
۶.سوره مائده، آیه ۵۵.
۷. بحارالانوار، همان، ج ۲۰۶.
۸. ابوالنصراء الحافظ ابن كثیر الدمشقی، البدایهٔ و النهایهٔ، بیروت، مكتبهٔ المعارف، ج ۷، ص ۳۵۸ ؛ فرائد السمطین، همان، ج۱، ص ۱۹۵ حدیث ۱۵۳؛ ینابیع المودهٔ، سلیمان قندوزی، ص ۲۵۱.
۹. الغدیر، علّامه امینی، دارالكتب الاسلامیهٔ، ج ۳، ص ۱۶۲.
۱۰. ابن یمین.
۱۱. سوره نور، آیه ۱۵.
۱۲. سوره توبه، آیه ۶۱.
۱۳. بحارالانوار، همان، ص ۲۰۷.
۱۴. بحارالانوار، همان، ج ۱۷، ص ۲۹ و ج ۲۸، ص ۱۸۶ و ج ۳۷، ص ۱۱۴ ـ ۱۱۵، كتاب سلیم بن قیس، ص ۸۱۶ حدیث ۳۷؛ عوالم، ج ۱۵، ص ۱۶۴ ؛ اسرار غدیر، محمد باقر انصاری، ص ۵۷.
۱۵. معاویه، عمر و عاص، طلحه، سعد بن ابی وقاص، عبدالرحمان، ابوعبیده، ابوموسی اشعری، ابوهریره، مغیره و…
۱۶. بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۹۹ و ۱۰۰ و ج ۳۷ ص ۱۱۵ ؛ عوالم، ج ۱۵، ص ۳۰۴ ؛ اقبال الاعمال، ص ۴۵۸.
۱۷. سوره زمر، آیه ۵۶.
۱۸. فیض كاشانی، تفسیر صافی، مؤسسهٔ الاعلمی، ج ۴، ص۳۲۶.
۱۹. همان.
۲۰. همان.
۲۱. همان، ص ۳۲۷.
۲۲. بحارالانوار، همان، ص ۲۱۱.
۲۳. سوره زخرف، آیه ۲۸.
۲۴. بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۲۱۵.
۲۵ تفسیر الصافی، همان، ج ۴، ص ۳۸۸.
۲۶. همان، ص ۳۸۷.
۲۷. بحارالانوار، همان، ص ۲۱۹.
۲۸ . سوره فتح، آیه ۱۰.
۲۹ . بحارالانوار، همان، ص ۱۲۶ و ۱۶۶؛ الغدیر، ج ۱،ص ۵۸.
۳۰ . همان، و بحارالانوار، ص۲۱۷ ج ۳۷.
۳۱ . سوره مائده، ص ۳.
۳۲ . الغدیر، ج۱، ص ۱۱ و رـ ك فرائد السمطین، ج ۱، ص ۷۴، ابن كثیر در تفسیر، ج ۲، ص ۴۹۱.
۳۳ . رـ ك الغدیر، ج ۱، ص ۲۳۷ ـ ۲۳۰.
۳۴ . بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۲۱۰.
۳۵ . مناقب خوارزمی، ص ۲۶۶ ـ ۲۸.
۳۶ . سلطان الواعظین شیرازی، شبهای پیشاور، دارالكتب الاسلامیهٔ ۱۳۷۶، ص ۳۸۶.

منبع : ماهنامه پاسدار اسلام

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...