آداب مربوط به محتضر

شايسته است كه وقتى مرگ انسان فرا رسيد، زير پاهايش رو به قبله قرار داده شود و يا خودش قرار بدهد، و كسى در نزد او قرآن بخواند - و دو سوره يسَّ والصّافات بيشتر از همه سوره هاى قرآن مورد تاءكيد است -، و نيز به ذكر خداوند متعال مشغول گشته ، و شهادَتَيْن و اقرار به يكايك ائمّه [(عليهم السلام )] را به ترتيب ، و نيز كلمات فرج را به ميّت تلقين كند. و كلمات فرج عبارتند از:
لا إِلهَ إِلا اللّهُ الْحَليمَ الْكَريمُ، لاإِلهُ إِلا اللّهُ الْعَلِىُّ الْعَظيمَ، سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ السَّمواتَ السَّبْعِ وَ رَبِّ الاَْرْضينَ السَّبْعِ وَ ما فيهِنَّ وَ مابَيْنَهُنَّ وَ ما تَحْتَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ، وَ الْحَمْدُللّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ، وَالصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَيِّبينَ.
- معبودى جز خداوند بردبار بزرگوار نيست ، معبودى جز خداوند بلند مرتبه بزرگ نيست ، پاك و منزّه است خداوندى كه پروردگار آسمانها و زمينهاى هفتگانه و تمام آنچه در آنها و در ميان آنها و در زير آنها وجود دارد، و پروردگار عرش بزرگ مى باشد. و سپاس خدايى را كه پروردگار عالميان است . و درود و رحمت [ويژه خداوند] بر حضرت محمّد و خاندان پاك او باد.
و نيز شخص جنب و زن حايض در نزد محتضر حاضر نشوند.
بعد قطعات كفن و كافور و ديگر چيزهايى را كه براى غسل دادن ميّت نياز است ، از پاكيزه ترين و بى شبهه ترين وجهى كه مقدور است برداشته مى شود. البتّه مستحبّ است كه خود انسان در حال حيات خويش آنها را فراهم و آماده كند، تا بعد از وفاتش در تكميل آن كوتاهى نشود.
اعمال وقت احتضار
اينك امورى كه سزاوار است در حال احتضار بدان عمل شود، ذكر مى كنيم :
1 - واجب است - به كيفيّتى كه گذشت - ميّت رو به قبله شود، و شايد مقصود از آن اين باشد كه : خداوندا، همه درها را ترك نموده و با حالت ذلّت بندگى و دلشكستگى از اسباب دنيوى دل بريده ، و تنها به سوى تو متوجّه شده ام .
2 - مستحبّ است زود دستهاى ميّت را از سمت راست و چپ دراز نموده و دو طرف بدنش كشيده شود. شايد معناى آن اين باشد كه پروردگارا، من تسليم توام و خويشتن را با دست و وجود خود در پيشگاه تو انداختم .
3 - مستحبّ است در نزد او قرآن خوانده شود، و دو سوره يَّس و صافّات فضيلت بيشترى از ديگر سوره ها دارند.
4 - چنانكه پيش از اين ذكر كرديم مستحبّ است در نزد محتضر كلمات فرج گفته شود، و كم عبارتند از:
لا إِلَهَ إِلا اللّهُ الْحَليمُ الْكَريمُ، لا إِلهَ إِلا اللّهُ الْعَلِىُّ الْعَظيمُ، سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الاَْرضينَ السَّبْعِ وَ مافيهِنَّ وَ ما بَيْنَهُنَّ وَ ما تَحْتَهُنَّ، وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ. وَالْحَمْدُللّهِ رَبِّ الْعالَمينَ، وَالصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ [الطّاهِرينَ].
- معبودى جز خداوند بردبار بزرگوار نيست ، معبودى جز خداوند بلند مرتبه بزرگ نيست ، پاك و منزّه است خداوندى كه پروردگار آسمانها و زمينهاى هفتگانه و تمام آنچه در آنها و در ميان آنها و در زير آنها وجود دارد و پروردگار عرش بزرگ مى باشد. و سپاس خدايى را كه پروردگار عالميان است . و درود و رحمت [ويژه خداوند] بر حضرت محمّد و خاندان پاك [و پاكيزه ] او باد.
5 - از امور مهمّ در اين هنگام آن است كه شهادت بر يگانگى خداوند - جلّ جلاله - و رسالت حضرت محمّد(ص ) و امامت و سرورى ائمّه (عليهم السلام ) اهل بيت معصوم او را كه محتضر بدان اقرار مى نمود، به يادش آورده و به او تلقين كنند.
6 - بهتر است كسى كه در حضور محتضر است بكوشد كه دنيا را در نزد او كوچك جلوه داده ، و از دار فنا متنفّر و بيزارش نموده ، و آرزو و اميدش را به رحمت خداوند - جلّ جلاله - بيشتر و بدان متمايل كند، و گمانش را به خداوند - جلّ جلاله - نيكو، و او را مشتاق ملاقات با او گرداند، تا محتضر در اين حالت به جاى اشتغال به خداوند - جلّ جلاله - به دار فنا و نيستى مشغول نشده ، و روحش با حالت لغزش و كوتاهى و سوء تدبير و با حالتى كه تمام عذرها [يا: تدبيرهاى خود] را پايان يافته مى بيند از دنيا خارج نشود.
7 - هنگام سكرات و بى هوشيهاى مرگ ، سخن گفتن و هر امر ديگرى كه موجب مى شود ميّت به آن مشغول مى گردد كم كنند.
8 - اگر شخص عارفى نزد مختصر است حاضر است بكوشد كه دل و عقل در تمام حركات و سكنات ، به خداوند - جلّ جلاله - توجّه داشته باشد.

 

موضوعات: آداب زندگی - قانون جذب  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...