ارزش توبه در جوانی

روزی پیر مردی نزد شیخ شاه ابادی رضوان الله تعالی علیه امد.به شیخ عرض کرد:شیخ!من اومدم محضر شما توبه کنم.
شیخ فرمود:از چی میخوای توبه کنی؟چکاره بودی؟
گفت:من مطرب بودم. شیخ فرمود:خب چی میزدی؟تمبک میزدی؟،نی میزدی؟ویالون میزدی؟چی میزدی ؟
گفت:آقا من تار میزدم. شیخ فرمود:تارتو داری؟
گفت:بله آقا
.فرمود:تارتو بیار.
وقتی تارش رو آورد گفت حالا بزن.
پیرمرد کمانچه را دستش گرفت که بزنه دستش میلرزید.پیر شده بود.
شیخ گفت:حالا که پیرشدی نمیتونی بزنی اومدی توبه کنی؟
نه که خدا توبه رو قبول نکنه ها
!حدیث داریم که تا نفس به حنجره میرسد راه توبه باز است.لذا قابض الارواح وقتی میاد از پایین پا شروع به قبض رو میکند.چند لحظه ای که فرصت داری بگی
“استغفرالله ربی و اتوب الیه”
خدا می آمرزتت.البته!اینم بگم که خدا توفیقشو به همه نمیده.همه هم مهلت پیدا…نمیکنند.
حدیث داریم که سوال میشه از معصوم(ع)که بعضیا میمیرند و چشم هاشون بازه.
آقا چرا چشم هاشون بازه؟
میفرماید:اجل مهلت نداد چشمشو ببنده.بخاطر همین چشم هایش باز است.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...