از عرش از میان حسینیه‌ی خدا
آمد صدای ناله‌ی «حیّ علی العزاء»

جمع ملائکه همه گریان شدند و بعد
گفتند تسلیت همه بر ساحت خدا

جبریل بال خدمت خود را گشود و گفت
یارب! اجازه هست شوم فرش این عزا؟

آدم زجنت آمد و ناله‌کنان نشست
در بزم استجابت بی‌قید هر دعا

او که هزار بار به گریه نشسته بود
یک «یا حسین» گفت و همان لحظه شد به پا

آری تمام رحمت خود را خدا گرفت…
گسترد بر محرم این اشک و گریه‌ها

آن‌گاه گفت: روضه بخوان «أیّها الرسول»
جانم فدای تشنه لب دشت کربلا

روضه تمام گشت ولی مادری هنوز
آید صدای گریه‌اش از بین روضه‌ها

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...