ای پسر حضرت زهرا سلام
ای مه زیبا و دلارا سلام
ای پدر امام هشتم سلام
وی علوی زاده ی هفتم سلام
درود ما بر نسب پاک تو
جان بفدای لقب پاک تو
گوهری و نگینی و خاتمی
تو باب حاجات همه عالمی
بر در تو حاتم طایی گداست
چشمه ی احسان تو بی انتهاست
ریخته در سفره ی تو لطف و جود
گشتم و مثل تو به دنیا نبود
بسکه کرامات شما بارز است
زبانم از وصف شما عاجز است
بر همه خوبان جهان سروری
هفتم امام از طرف داوری
از همه ی اهل جهان برتری
چونکه تو ابن هفتم حیدری
حکیمی و علیمی و عالمی
کاظم غیظی به لقب کاظمی
تکیه بزن به مسندت ، لایقی
تو جانشین حضرت صادقی
از چه به زندان زجفا رفته ای
سوی سیه چال بلا رفته ای
شدی تو محبوس ولی بی گناه
برتو سیه چال شده قتله گاه
همدم تو گشته سکوت شبت
پر شده زندان ز دم یا ربت
مونس تو هیچ کسی نیست نیست
برای تو همنفسی نیست نیست
گشته نگهبان شما ، همدمت
شاد شد از این همه درد و غمت
لعنت حق نثار سندی شود
که گاه و بی گاه تورا میزند
پیکر پاکت زجفا آب شد
جان و دلت غرق تب و تاب شد
خون چکد از تاول پاهای تو
گشته پر از خون همه اعضای تو
بس غل و زنجیر به پای تو بود
سلسله شرمنده برای تو بود
مرغ دلت از قفس تن پرید
روح تو از پیکر تو پرکشید
بر روی یک تخته ی در آمدی
با غل و زنجیر به در آمدی
"چاوشم" و سوخته ام از غمت
کاش بمیرم ز غم و ماتمت

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...