✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
تصاویر متحرک ولادت حضرت معصومه و روز دختر


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



 

اعمال شب و روز عاشورا

 

شب دهم شب عاشورا است و سید در اقبال از براى این شب دعا و نمازهاى بسیار با فضیلتهاى بسیار نقل کرده از جمله صد رکعت نماز هر رکعت به حمد و سه مرتبه قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ و بعد از فراغ از جمیع بگوید سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلااِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَکبَرُ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ العَظیمِ هفتاد مرتبه و در روایت دیگر بعد از الْعَلِىِّ الْعَظیمِ استغفار نیز ذکر شده و از جمله چهار رکعت در آخر شب در هر رکعت بعد از حمد هر یک از آیة الکرسى و توحید و فَلَق و ناس را ده مرتبه بخواند و بعد از سلام صد مرتبه توحید بخواند و از جمله چهار رکعت نماز در هر رکعت حمد و پنجاه مرتبه توحید و این نماز مطابق است با نماز امیرالمؤ منین علیه السلام که فضیلت بسیار دارد و بعد از نماز فرموده ذکر خدا بسیار کند و صَلَوات بسیار بفرستد بر رسول خدا صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله و لعن کند بر دشمنان ایشان آنچه مى تواند و در فضیلت احیاءِ این شب روایت کرده که مثل آنست که عبادت کرده باشد به عبادت جمیع ملائکه و عبادت در آن مقابل هفتاد سال است و اگر کسى را توفیق شامل حال شود در این شب در کربلا باشد و زیارت امام حسین علیه السلام کند و بَیتوته نزد آن جناب نماید تا صبح خدا او را محشور فرماید آلوده به خون امام حسین علیه السلام در جمله شهداء با آن حضرت .

روز دهم: روز شهادت اَبُوعَبْداللّهِ الحُسَین علیه السلام و روز مصیبت و حزن ائمّه اطهارعَلیهمُ السلام و شیعیان ایشان است و شایسته است که شیعیان در این روز مشغول کارى از کارهاى دنیا نگردند و از براى خانه خود چیزى ذخیره نکنند و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشند و تعزیت حضرت امام حسین علیه السلام را اقامه نمایند و به ماتم اشتغال نمایند به نحوى که در ماتم عزیزترین اولاد و اَقارب خود اشتغال مى نمایند و زیارت کنند آن حضرت را به زیارت عاشوراء که بعد از این بیاید انشاءالله تعالى و سعى کنند در نفرین و لعن بر قاتلان آن حضرت و یکدیگر را تعزیت گویند در مصیبت آن جناب و بگویند:

اَعْظَمَ اللّهُ اُجُورَنا وَاُجورَکمْ بِمُصابِنا بِالْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ

بزرگ گرداند خدا پاداش ما و شما را در سوگواریمان براى حسین علیه السلام

وَجَعَلَنا وَاِیاکمْ مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ الِ

و قرار دهد خداوند ما و شما را از خون خواهانش به همراه ولیش امام مهدى از خاندان

مُحَمَّدٍ عَلَیهِمُ السَّلامُ

محمد علیهم السلام

و شایسته است در این روز مقتل بخوانند و یکدیگر را بگریانند روایت شده که چون حضرت موسى علیه السلام ماءمور شد به ملاقات جناب خضر و تعلّم از او اوّل چیزى که در وقت ملاقات بین ایشان مذاکره شد آن بود که آن عالِم حدیث نمود براى حضرت موسى مُصیبَتها و بلاهایى که بر آل محمد عَلیهمُ السلام وارد مى شود پس گریستند هر دو و سخت شد گریستن ایشان .

و روایت شده از ابن عبّاس که گفت در ذیقار خدمت امیرالمؤ منین علیه السلام رسیدم صحیفه اى بیرون آورد به خطّ خود و املاء پیغمبر صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله و خواند براى من از آن و در آن صحیفه بود مَقْتَلِ امام حسین علیه السلام و آنکه چگونه کشته مى شود و کى مى کشد او را و کى یارى مى کند او را و کى با او شهید مى شود پس گریه کرد آن حضرت گریه سختى و مرا به گریه درآورد فقیر گوید که اگر مقام را گنجایش بود مختصر مَقْتَلى در اینجا ذکر مى کردم لکن محلّ را گنجایش نیست هرکه خواهد رجوع کند به کتُبِ ما در مَقْتَل .

و بالجمله اگر کسى در این روز نزد قبر امام حسین علیه السلام باشد و مردم را آب دهد مثل کسى باشد که لشکر آن حضرت را آب داده باشد و با آن جناب در کربلا حاضر شده باشد .

و خواندن هزار مرتبه توحید در این روز فضیلت دارد و روایت شده که خداوند رحمان نظر رحمت بسوى او کند .

و سید براى این روز دعایى نقل کرده است شبیه به دعاء عشرات بلکه ظاهر آنست که خود آن دعا باشد موافق بعضى روایات آن و شیخ از عبدالله بن سنان از حضرت صادق علیه السلام چهار رکعت نماز و دعایى نقل کرده که در این روز در وقت چاشت باید به عمل آورد و ما به ملاحظه اختصار ذکر نکردیم [هرکه طالب است به زادالمعاد رجوع نماید]

و نیز شایسته است که شیعیان در این روز امساک کنند از خوردن و آشامیدن بى آنکه قصد روزه کنند و در آخر روز بعد از عصر افطار کنند به غذایى که اهل مصیبت مى خورند مثل ماست یا شیر و امثال آنها نه مثل غذاهاى لذیذه و آنکه جامه هاى پاکیزه بپوشند و بندها را بگشایند و آستین ها را بالا کنند به هیئت صاحبان مصیبت و علاّمه مجلسى در زادالمعاد فرموده و بهتر آنست که روز نهم و دهم را روزه ندارند زیرا که بنى امیه این دو روز را براى بَرَکت و شماتت بر قتل آن حضرت روزه مى داشتند و احادیث بسیار در فضیلت این دو روز و روزه آنها بر حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله بسته اند و از طریق اهل بیت عَلیهمُ السلام در مذمّت روزه این دو روز خصوصا روز عاشورا وارد شده است و ایضا بنى امیه علیهم اللَّعْنَةُ از براى برکت آذوقه سال را در روز عاشورا در خانه ذخیره مى کرده اند .

لهذا از حضرت امام رضاعلیه السلام منقول است که هر که ترک کند سعى در حوائج خود را در روز عاشورا و پى کارى نرود حق تعالى حوائج دنیا و آخرت او را برآورد و هرکه روز عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه او باشد حقّتعالى روز قیامت را روز فَرَح و سُرُور و شادى او گرداند و دیده اش در بهشت به ما روشن گردد و هرکه روز عاشورا را روز برکت نامد و از براى منزل خود در آن روز چیزى ذخیره کند خدا آن ذخیره را براى او مبارک نگرداند و در روز قیامت با یزید و عُبَیدُاللّهِ بن زیاد و عمر بن سعد عَلَیهِمُ اللَّعْنَةُ محشور گردد .

پس باید که در روز عاشورا آدمى مشغول کارى از کارهاى دنیا نگردد و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشد و امر کند اهل خانه خود را که تعزیه آن حضرت را بدارند و مشغول ماتم باشند چنانکه در ماتم عزیزترین اولاد و اقارب خود مى باشند و در آن روز امساک کند از خوردن و آشامیدن بى آنکه قصد روزه کند و در آخر روز بعد از عصر افطار کند اگر چه به شربت آبى باشد و روزه تمام ندارد مگر آنکه در خصوص آن روز روزه واجبى داشته باشد که به نذر یا مثل آن بر او واجب شده باشد که آن روز را روزه باید بگیرد

و در آن روز آذوقه در خانه ذخیره نکند و نخندد و مشغول لهو و لعب نگردد .

و هزار مرتبه بر قاتلان آن حضرت لعنت کند و بگوید اَلّلهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَینِ علیه السلام

مؤ لّف گوید از کلام این بزرگوار معلوم شد که احادیثى که در فضیلت روز عاشورا است مجعول و بر حضرت رسول صلى الله علیه و آله بسته‏اند و صاحب شفاء الصدور در شرح این فقره از زیارت عاشورا اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا یوْمٌ تَبَرَّکتْ بِهِ بَنُو أُمَیةَ کلام را در این مقام بسط داده ملخصش آنکه تبرک بنى امیه به این یوم مشئوم بر چند وجه است :

یکى آنکه ذخیره قوت و آذوقه را در این روز سنت شمردند و آن آذوقه را تا سال دیگر مایه سعادت و سعه رزق و رغد عیش دانستند چنانچه در اخبار اهل بیت از باب تعریض به ایشان نهى از این مطلب مکرر وارد شده است و دیگر اقامه مراسم عید است از توسعه رزق بر عیال و تجدید ملابس و قص شارب و تقلیم اظفار و مصافحه و تعییدات دیگر که طریقه بنى امیه و اتباع ایشان بر او جارى است و دیگر التزام بر روزه این روز است که اخبار کثیره در فضل او وضع کرده‏اند و ملتزم به صیام این روزند امر چهارم از وجوه تبرک به یوم عاشورا اینکه دعا و طلب حوائج را در این روز مستحب دانسته‏اند و به جهت این کار مناقب و فضائلى براى این روز به جعل و وضع افترا کردند و دعاهایى چند تلفیق کرده تعلیم عاصیان نمودند تا امر ملتبس و کار مشتبه شود چنانچه در خطبه‏اى که در بلاد خود در این روز مى‏خوانند براى هر نبى وسیله و شرفى در این روز زیاد مى‏کنند مثل إخماد نار نمرود و قرار سفینه نوح و إغراق جند فرعون و إنجاء عیسى از دار یهودان چنانچه (شیخ صدوق از جبله مکیه نقل کرده که شنیدم از میثم تمار رضی الله عنه که فرمود و الله مى‏کشند این امت پسر پیغمبر خود را در محرم در روز دهم و هر آینه اعداء حق سبحانه و تعالى این روز را روز برکت قرار دهند و همانا این کار شدنى است و پیشى گرفته است در علم خداى تعالى

و من میدانم او را به عهدى که از مولایم أمیر المؤمنین علیه السلام به من رسیده تا آنکه جبله مى‏گوید گفتم چگونه مردم روز قتل حسین را روز برکت قرار دهند پس میثم بگریست و فرمود حدیثى وضع کنند که او روزى است که خداى تعالى در او توبه آدم را قبول کرد با اینکه خداى تعالى در ذیحجه توبه آدم را قبول کرد و گمان مى‏کنند که او روزى است که خداى تعالى یونس را از شکم ماهى بیرون آورد با اینکه خداى تعالى یونس را در ذیقعده از شکم ماهى بر آورد و گمان مى‏کنند که او روزى است که سفینه نوح بر جودى قرار گرفت با اینکه استواء سفینه در روز هیجدهم ذیحجه بوده و گمان مى‏کنند که او روزى است که خدا دریا را براى موسى در او بشکافت با اینکه این کار در ربیع الاول بود) و بالجملة با این همه تصریح و تاکید که در خبر میثم شده و در حقیقت از علائم نبوت و امامت و دلیل حقیت طریقه شیعه است که اخبار یقینى چنان داده است و مضمون او مطابق با واقع محسوس است عجب است که دعایى بر طبق این اکاذب تلفیق شده و در کتب بعض بیخبران که غافل بوده‏ اند مذکور و به دست عوام داده شده و البته خواندن آن دعا بدعت و محرم است و آن دعا این است :

به نام خداى بخشاینده مهربان

سُبْحانَ اللّهِ مِلاْ الْمِیزانِ وَمُنْتَهَى الْعِلْمِ وَمَبْلَغَ الرِّضا وَزِنَةَ الْعَرْشِ

منزه است خدا به پُرى میزان و منتهاى دانش و رسایى خوشنودى و هموزن عرش

بعد از دو سه سطر دارد ده مرتبه صلوات بفرستد و بگوید:

یا قابِلَ تَوْبَةِ ادَمَ یوْمَ

اى پذیرنده توبه آدم در روز

عاشُورآءَ یا رافِعَ اِدْریسَ اِلَى السَّماَّءِ یوْمَ عاشُورآءَ یا مُسَکنَ

عاشورا اى بالابرنده ادریس بسوى آسمان در روز عاشورا اى آرام کننده

سَفینَةِ نُوحٍ عَلَى الْجُودِىِّ یوْمَ عاشُورآءَ یا غِیاثَ اِبْراهیمَ مِنَ النّارِ

کشتى نوح بر کوه جودى در روز عاشورا اى فریادرس ابراهیم از آتش نمرود

یوْمَ عاشُورآءَ الخ

در روز عاشورا ((تا به آخر))

و شک نیست که این دعا را یکى از نواصب مدینه یا خوارج مَسْقَط یا امثال اینها جعل کرده و تَتْمیم ظلم بنى امیه را نموده تمام شد ملخّص کلام صاحب شفاء الصّدور و بالجمله در آخر روز عاشورا سزاوار است که یادآورى از حال حرم امام حسین علیه السلام و دختران و اطفال آن حضرت که در این وقت در کربلا اسیر اعداء و مشغول به حزن و بُکاء بودند و مصیبتهایى بر ایشان گذشته که در خاطر هیچ آفریده خُطُور نکند و قلم را تاب نوشتن نباشد وَ لَقَدْ اَجادَ مَنْ قالَ:

فاجِعَةٌ اِنْ اَرَدْتُ اَکتُبُها      مُجْمَلَةً ذِکرَةً لِمُدِّکرٍمصیبت بزرگى که اگر خواهم بنویسمش      به نحو اجمال براى یادآورى یادکنندهجَرَتْ دُمُوعى فَحالَ حائِلُها      ما بَینَ لَحْظِ الْجُفُونِ وَالزُّبُرِاشکم سرازیر شود و حائل گردد      میان پلک چشم و صفحات نامهوَقالَ قَلْبى بُقْیا عَلَىَّ فَلا      وَاللّهِ ما قَدْ طُبِعْتُ مِنْ حَجَرٍو دلم گوید ترحمى کن بر من که      به خدا سوگند من از سنگ آفریده نشده امبَکتْلَهَاالاْرْضُوَالسَّماَّءُوَما      بَینَهُما فى مَدامِعٍ حُمُرٍگریست بر آن مصیبت زمین و آسمان و هرچه      مابین آن دو است به اشکهاى خونینمن از تحریر این غم ناتوانم      که تصویرش زده آتش بجانمترا طاقت نباشد از شنیدن      شنیدن کى بود مانند دیدن

پس برخیز و سلام کن بر رسول خدا و علىّ مرتضى و فاطمه زهرا و حسن مجتبى و سایر امامان از ذریه سید الشهداءعَلیهمُ السلام و ایشان را تعزیت بگو بر این مصائب عظیمه با دل بریان و چشم گریان و بخوان این زیارت را:

اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ ادَمَ صَِفْوَةِ اللّهِ

سلام بر تو اى وارث حضرت آدم برگزیده خدا

اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ نَبِىِّ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ

سلام بر تو اى وارث حضرت نوح پیامبر خدا سلام بر تو اى وارث

اِبْراهیمَ خَلیلِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسى کلیمِ اللّهِ اَلسَّلامُ

ابراهیم خلیل خدا سلام بر تو اى وارث موسى هم گفتار خدا سلام

عَلَیک یا وارِثَ عیسى رُوحِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ

بر تو اى وارث حضرت عیسى روح خدا سلام بر تو اى وارث حضرت محمد

حَبیبِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عَلِی اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَلِىِّ اللّهِ

حبیب خدا سلام بر تو اى وارث على امیر مؤ منان ولى خدا

اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ الْحَسَنِ الشَّهیدِ سِبْطِ رَسُولِ اللّهِ اَلسَّلامُ

سلام بر تو اى وارث حسن آن امام شهید و نوه رسول خدا سلام

عَلَیک یا بْنَ رَسُولِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا بْنَ الْبَشیرِ النَّذیرِ وَابْنَ سَیدِ

بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى فرزند مژده دهنده و ترساننده و پسر آقاى

الْوَصِیینَ اَلسَّلامُ عَلَیک یابْنَ فاطِمَةَ سَیدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ

اوصیاء سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانیان سلام

عَلَیک یا اَبا عَبْدِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا خِیرَةَ اللّهِ وَابْنَ خِیرَتِهِ اَلسَّلامُ

بر تو اى اباعبدالله سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده او سلام

عَلَیک یا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الْوِتْرُ الْمَوْتُورُ

بر تو اى خون خدا و فرزند خون خدا سلام بر تو اى کشته مظلومى که انتقام خونت گرفته نشد

اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الاِْمامُ الْهادِى الزَّکىُّ وَعَلى اَرْواحٍ حَلَّتْ بِفِناَّئِک

سلام بر تو اى امام راهنماى پاک و بر آن ارواحى که به آستان تو فرود آمدند

وَاَقامَتْ فى جِوارِک وَوَفَدَتْ مَعَ زُوّارِک اَلسَّلامُ عَلَیک مِنِّى ما

و در جوارت رحل اقامت افکندند و با زائرانت ورود کردند سلام من بر تو تا

بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ فَلَقَدْ عَظُمَتْ بِک الرَّزِیةُ وَجَلَّ الْمُصابُ

زنده ام من و برپا است شب و روز که براستى بزرگ شد به تو مصیبت و گران شد سوگوارى

فِى الْمُؤْمِنینَ وَالْمُسْلِمینَ وَفى اَهْلِ السَّمواتِ اَجْمَعینَ وَفى

در میان مؤ منان و مسلمانان و در میان ساکنین آسمانها همگى و در میان

سُکانِ الاْرَضینَ فَاِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ وَصَلَواتُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ

ساکنین زمینها ((انا للّه و انا الیه راجعون )) درودهاى خدا و برکاتش

وَتَحِیاتُهُ عَلَیک وَعَلى ابآئِک الطّاهِرینَ الطَّیبینَ الْمُنْتَجَبینَ وَعَلى

و تحیتهایش بر تو و بر پدران پاک و پاکیزه و برگزیده ات و بر فرزندان راهنماى

ذَراریهِمُ الْهُداةِ الْمَهْدِیینَ اَلسَّلامُ عَلَیک یا مَوْلاىَ وَعَلَیهِمْ وَعَلى

راه یافته شان باد سلام بر تو اى سرور من و بر ایشان و

++[رُوحِک وَعَلى ] اَرْواحِهِمْ وَعَلى تُرْبَتِک وَعَلى تُرْبَتِهِمْ اَللّهُمَّ لَقِّهِمْ

بر ارواح ایشان و بر تربت تو و بر تربت ایشان خدایا ببار بر ایشان

رَحْمَةً وَرِضْواناً وَرَوْحاً وَرَیحاناً اَلسَّلامُ عَلَیک یا مَوْلاىَ یا اَبا

رحمت و خوشنودى و روح و ریحانى سلام بر تو اى سرور من اى ابا

عَبْدِاللّهِ یا بْنَ خاتَمِ النَّبِیینَ وَیا بْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ وَیا بْنَ سَیدَةِ

عبدالله اى فرزند خاتم پیمبران و اى فرزند آقاى اوصیاء و فرزند بانوى

نِسآءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیک یا شَهیدُ یا بْنَ الشَّهیدِ یا اَخَ الشَّهیدِ

زنان جهانیان سلام بر تو اى شهید (راه حق ) و اى پسر شهید و اى برادر شهید

یا اَبَا الشُّهَدآءِ اَللّهُمَّ بَلِّغْهُ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ وَفى هذَا الْیوْمِ

و اى پدر شهیدان خدایا برسان به او از اجانب من در این ساعت و در این روز

وَفى هذَا الْوَقْتِ وَفى کلِّ وَقْتٍ تَحِیةً کثیرَةً وَسَلاماً سَلامُ اللّهِ عَلَیک

و در این وقت و در هر وقت تحیتى زیاد و سلامى بسیار سلام خدا بر تو

وَرَحْمَةُاللّهِ وَبَرَکاتُهُ یابْنَ سَیدِالْعالَمینَ وَعَلَى الْمُسْتَشْهَدینَ مَعَک

و رحمت خدا و برکاتش اى فرزند آقاى جهانیان و نیز بر شهید شدگان با تو

سَلاماً مُتَّصِلاً مَا اتَّصَلَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ السَّلامُ عَلَى الْحُسَینِ بْنِ

سلامى پیوسته به پیوستگى شب و روز سلام بر حسین بن

عَلِىٍّ الشَّهیدِ السَّلامُ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَینِ الشَّهیدِ اَلسَّلامُ عَلَى

على شهید (راه حق ) سلام بر على بن الحسین آن شهید (عالیقدر) سلام بر

الْعَبّاسِ بْنِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ الشَّهیدِ السَّلامُ عَلَى الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ

عباس فرزند امیرمؤ منان آن شهید (والا مقام ) سلام بر فرزندان شهید

اَمِیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَى الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ اَلسَّلامُ عَلَى

امیر مؤ منان سلام بر فرزندان شهید حسن سلام بر

الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ السَّلامُ عَلَى الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ جَعْفَرٍ

شهیدان از فرزندان حسین سلام بر شهیدان از فرزندان جعفر

وَعَقیلٍ اَلسَّلامُ عَلى کلِّ مُسْتَشْهَدٍ مَعَهُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اَللّهُمَّ صَلِّ

و عقیل سلام بر هر شهیدى که با ایشان بود از مؤ منان خدایا درود فرست

عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَبَلِّغْهُمْ عَنّى تَحِیةً کثیرَةً وَسَلاماً اَلسَّلامُ

بر محمد و آل محمد و برسان به ایشان از جانب من تحیتى زیاد و سلامى بسیار سلام

عَلَیک یا رَسُولَ اللّهِ اَحْسَنَ اللّهُ لَک الْعَزآءَ فى وَلَدِک الْحُسَینِ اَلسَّلامُ

بر تو اى رسول خدا نیکو کند خداوند صبر تو را در سوگوارى فرزندت حسین سلام

عَلَیک یا فاطِمَةُ اَحْسَنَ اللّهُ لَک الْعَزآءَ فى وَلَدِک الْحُسَینِ اَلسَّلامُ

بر تو اى فاطمه نیکو کند خداوند صبر تو را در سوگوارى فرزندت حسین سلام

عَلَیک یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ اَحْسَنَ اللّهُ لَک الْعَزآءَ فِى وَلَدِک الْحُسَینِ

بر تو اى امیرمؤ منان نیکو کند خدا صبر تو را در مصیبت فرزندت حسین

اَلسَّلامُ عَلَیک یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ اَحْسَنَ اللّهُ لَک الْعَزآءَ فى اَخاز
سلام بر تو اى ابا محمد حسن (مجتبى ) نیکو گرداند خدا صبر تو را در مصیبت برادرت

الْحُسَینِ یا مَوْلاىَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ اَنَا ضَیفُ اللّهِ وَضَیفُک وَجارُ اللّهِ

حسین اى مولاى من اى ابا عبداللّه من میهمان خدا و میهمان تواءم و در پناه خدا

وَجارُک وَلِکلِّ ضَیفٍ وَجارٍ قِرىً وَقِراىَ فى هذَا الْوَقْتِ اَنْ تَسْئَلَ

و پناه تواءم و براى هر میهمان و پناهنده اى حق پذیرایى است و پذیرایى من در این وقت این است که از

اللّهَ سُبْحانَهُ وَتَعالى اَنْ یرْزُقَنى فَکاک رَقَبَتى مِنَ النّارِ اِنَّهُ سَمیعُ

خداى سبحان بخواهى که روزیم گرداند آزادى از آتش دوزخ را که براستى او شنواى

الدُّعآءِ قَریبٌ مُجیبٌ

دعا و نزدیک و اجابت کننده است 

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




 

4 اشتباه رایج در روایت وقایع عاشورا:

▫️استاد مرتضی مطهری

 

اشتباه اول:
اوج عزاداری امام حسین(ع) ده روز اول ماه محرم الحرام است. بین سخنرانان و مداحان، مشهور است که هر شب را به یکی از شهدای کربلا اختصاص دهند؛ مثلاً شب سوم برای حضرت رقیه و شب هفتم را برای حضرت علی اصغر(ع) سوگواری می کنند و تاسوعا را نیز به حضرت عباس(ع) اختصاص می دهند. همین قرار داد بین مداحان و منبری ها باعث شده است که عده ای گمان کنند، حضرت رقیه روز سوم محرم به شهادت رسیده است و از همه بدتر اینکه گمان می کنندحضرت ابالفضل(ع) در روز تاسوعا به شهادت رسیده است.

اما حقیقت این است که تمام شهدای کربلا در روز عاشورا به شهادت رسیده اند و حضرات اباالفضل، علی اکبر و علی اصغر همه قبل از امام حسین(ع) و در روز عاشورا در پیکار با سپاه عمر سعد کشته شده اند. حضرت رقیه(س) نیز پس از شهادت پدرش در شام از دنیا رفته است.

 

اشتباه دوم:
باور عمومی این است که حضرت حسین بن علی(ع) و اهل بیت و اصحابش سه شبانه روز آب ننوشیدند و سپس تشنه کام به مقابله با دشمن رفته اند؛ اما حقیقت این است که عمر سعد سه روز قبل از عاشورا عمروبن حجاج را با پانصد سوار فرستاد تا کنار شریعه فرود آیند و میان یاران حسین و آب فاصله اندازند. اما این به این معنی نیست که هیچ ذخیره آبی در خیمه ها نبوده است.

در کتاب ارشاد نوشته شیخ مفید(ره) آمده است: « در شب عاشورا زینب…دست بر گریبان برده…و بیهوش بر زمین افتاد. حسین(ع) برخاسته آب بر روی خواهر پاشید و…» این نقل معتبر نشان می دهد که تا شب عاشورا هنوز آب در خیمه ها بوده واصل تشنه کامی به روز عاشورا، گرمی هوا و شدت مبارزه مربوط است.

شیخ عباس قمی(ره) در منتهی الامال می گوید: «شب عاشورا امام حسین(ع)، حضرت علی اکبر(ع)را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد که چند مشک آب آورند و اهل بیت و اصحاب خود را فرمود که از این آب بیاشامید، آخر توشه شماست و وضو بسازید و غسل کنید.»

 

اشتباه سوم:
یکی از معروف ترین تحریف ها ماجرای حضرت لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) است وچه روضه ها که در این زمینه خوانده نمی شود؛ در روضه ها ذکر می شود که حضرت علی اکبر قبل از رفتن به میدان با مادرش چه نجواهایی می کرد، یا اینکه حضرت لیلی در خیمه ها رفته و در آنجا دعا کرده که خداوند حضرت علی اکبر را سالم برگرداند که متأسفانه این موضوع محور بعضی تعزیه ها نیز شده است.

اما حقیقت این است که اصلاً لیلایی در کربلا نبوده است؛ البته لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) هست؛ اما حتی یک مورخ هم به حضور آن حضرت در کربلا و روز عاشورا گواهی نمی دهد. (به نقل از حماسه حسینی،جلد۱،مرتضی مطهری)

 

اشتباه چهارم:
مطلب بعدی مربوط به حضرت علی اکبر(ع) این است که آن حضرت قبل از رفتن به معرکه جنگ از پدر رخصت خواست و آن حضرت اذن میدان نداده اند و مثلاً فرموده اند که تو هنوز جوانی و حیف است که از دست بروی و چه اشعار و تعزیه ها که پیرامون آن نساخته ایم؛ اما حقیقت این است که تمام مورخین نوشته اند، هر کس از امام حسین(ع) اذن میدان می خواست، اگر می شد حضرت برایشان عذری می آورد ولی در مورد جناب علی اکبر گفته اند: «فاستأذن اباه،فأذن له» یعنی تا اجازه خواست گفت برو.

 

منبع: حماسه حسینی، جلد۱، استاد شهید مرتضی مطهری.

 

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




تفسیر خطبه غدیر
 

حمد و ثنای الهی
ستایش خداوندی را که در یگانگی، والا و در بی¬همتایی، نزدیک و در اقتدار شکوهمند، و در ارکان خود بسی بزرگ است. دانشش بر همه چیز احاطه دارد و حال آنکه او در مقام خوش است و آفریدگان، همگی مقهور قدرت اویند. بزرگی که پیوسته بوده و ستوده¬ای که همیشه خواهد بود. پدید آورنده آسمانهای بلند و گستراننده گستره شده¬ها و فرمانروای مطلق زمینها و آسمانهاست و بی¬اندازه پاک و بینهایت پاکیزه است. پروردگار فرشتگان و روح¬القدس و نسبت به هر آنچه آفریده، فزونبخش است و چه ساخته و پرداخته، غرقه عطا و فضل اویند. هر دیده¬ای را می¬بیند، و هیچ دیده¬ای را توان دیدار او نیست.

 


 

تفسیر خطبه غدیر
 

حمد و ثنای الهی
ستایش خداوندی را که در یگانگی، والا و در بی¬همتایی، نزدیک و در اقتدار شکوهمند، و در ارکان خود بسی بزرگ است. دانشش بر همه چیز احاطه دارد و حال آنکه او در مقام خوش است و آفریدگان، همگی مقهور قدرت اویند. بزرگی که پیوسته بوده و ستوده¬ای که همیشه خواهد بود. پدید آورنده آسمانهای بلند و گستراننده گستره شده¬ها و فرمانروای مطلق زمینها و آسمانهاست و بی¬اندازه پاک و بینهایت پاکیزه است. پروردگار فرشتگان و روح¬القدس و نسبت به هر آنچه آفریده، فزونبخش است و چه ساخته و پرداخته، غرقه عطا و فضل اویند. هر دیده¬ای را می¬بیند، و هیچ دیده¬ای را توان دیدار او نیست.

بزرگوار و بردبار و بخشنده ایست که رحمتش همه چیز را فرا گرفته و منعمی است که بر همه مخلوقات منت دارد.

در اجرای کیفر مجرمان شتاب نمی¬کند و به عذابی که در خور آنند تعجیل نمی¬نماید. به اسرار نهان و به سویداء سینه¬ها آگاه است و هیچ رازی از او پوشیده نیست و هیچ امر پنهانی او را به اشتباه نمی¬افکند.

ادامه »

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




 
نویسنده: سید جعفر خاتمی - پنجشنبه ٥ دی ،۱۳٩٢


قرعه هفت فضیلت به نام علی (ع)

 
پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

یَومُ غَدیرِ خُمٍ اَفضَلُ اَعیادِ اُمَّتی.

روز غدیر خم، بهترین و بالاترین عید امت من است.

 

در آن روز من به دستور پروردگارم، برادر خود علی بن ابی طالب را راهنما (جانشین) برای امتم قرار دادم تا به وسیله ی او، هدایت یابند. و همان روز خداوند دین خود را کامل، و نعمت را بر جمیع امتم تمام کرد، و اسلام را ( با ولا یتعهدیش ) برای مردم پسندید.

بزرگداشت این روز خجسته، ( 18ذی الحجه ) و هفت روز بعد از آن تا 25 ذی الحجه، که هفت فضیلت و کرامت برجسته ( با اینکه فضائل آن حضرت بی شمار است ) در شأن حضرت علی (علیه السلام) به وقوع پیوسته و مورد اتفاق شیعه و اهل سنت می باشد، موجب تعظیم شعائر دینی و خشنودی پیامبر اکرم (صلی ا… علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) خواهد بود.

فضائل هفتگانه حضرت علی (علیه السلام):

1.       ( 19 ذی حجه ) ازدواج با حضرت فاطمه (سلام ا… علیها).

2.       ایراد خطبه خلافت و طرح برنامه حکومتی اسلام.

3.       بخشش انگشتری در رکوع نماز و نزول آیه ولایت.

4.       حدیث شریف بساط (سیر فضائی با جمعی از اصحاب).

5.       عقد اخوت و پیمان برادری با رسول گرامی (صلی ا… علیه و آله و سلم).

6.       مباهله، و نامیدن خداوند، آن حضرت را نفس و جان پیغمبر (صلی ا… علیه و آله و سلم).

7.       ( 25 ذی حجه ) نزول سوره هل اتی در شأن حضرتش.

اینک، بطور فشرده، ماجرای این فضائل را با برخی مدارک تاریخی از شیعه و اهل سنت می نگریم.

 

فضیلت یکم- ازدواج آسمانی

پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

اِنّ اللهَ اَمَرنی اَن اُزَوِّجَ فاطِمةَ مِن علیٍّ.

فاطمه، یگانه گوهر عصمت زنان عالمیان، چون به سن بلوغ رسید، اشراف قریش برای خواستگاری او، از یکدیگر سبقت می گرفتند، و پیامبر(ص) در پاسخ همه می فرمود:

« اختیار ازدواج فاطمه، با خداست »

تا اینکه روزی حضرت علی (علیه السلام) ( چنان که معمول آن زمان بود) با شرح و حیا به خانه پیامبر آمد، سر به زیر انداخت و گفت:

ای رسول خدا! از خاطرم نمی رود که مرا از کودکی به آداب خود تربیت نموده و همواره پشت و پناهم بوده اید، هم اکنون می خواهم همسری اختیار کنم که تسکین قلبم باشد و به خدمت شما رسیده ام تا از دخترتان فاطمه خواستگاری کنم.

پیامبر که چهره اش از شادی و مسرت می درخشید، فرمود: ای اباالحسن! خداوند عقد شما را در آسمان بسته است پیش از آنکه در زمین شما را به همسری هم درآورم.

مراسم عقد، با کمال سادگی برگزار شد و در شب جمعه نوزدهم ذی حجه

سال دوم هجری، فضای خانه علی (علیه السلام) به نور زهرای اطهر، روشن گردید و این دو دریای عصمت، به هم پیوستند.

فاطمه، یگانه گوهر عصمت زنان عالمیان، چون به سن بلوغ رسید، اشراف قریش برای خواستگاری او، از یکدیگر سبقت می گرفتند، و پیامبر(ص) در پاسخ همه می فرمود: « اختیار ازدواج فاطمه، با خداست »
فضیلت دوم- خطبه خلافت

 پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

عَلیٌّ خَلیفَتی فیکُم فَاسمَعُوا له و اَطیعُوا.

بعد از 25 سال از رحلت پیغمبر ( صلی ا… علیه و آله و سلم ) سرانجام مردم با نگرشی روشن، از هر سو برای بیعت به جانب اسوة حق و عدالت، حضرت علی (علیه السلام) شتافتند و با اجتماع شورانگیز و بی نظیر، در مسجد مدینه شاهد خطبه خلافت آن حضرت بودند، که چنین آغاز فرمود:

« ذِمَّتی بِما اَقُولُ رَهینَةٌ وَ اَنَا به زَعیمٌ… »

این خطبه معجزه آسا، به گفته ادیب توانا و عالم ربانی سید رضی (ره) در مرتبه ای از بالندگی و فن سخنوری است که زبانها از وصف آن عاجز و هیچ کس به عمق آن، دست یازی ندارد.

 

ویژگیهای خطبه:

1.       لزوم شایستگی کامل برای احراز مقام خلافت.

2.       تحکیم وحدت و پرهیز از تفرقه و اختلاف.

3.       سفارش به تقوا و دوری از گناه و معصیت.

4.       رعایت قوانین اسلام، در پرتو قرآن و سنت پیامبر ( صلی ا… علیه و آله و سلم ).

5.       شناساندن اهل بیت پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ) امتیازات آنان بر دیگران.

تاریخ ایراد این خطبه را، سیره نویسان در سال 35 هجری، یک یا دو روز پس از قتل عثمان، نقل کرده اند. که مقارن با بیستم ذی حجه می باشد.

 

فضیلت سوم- بخشش انگشتری

پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

عَلیٌّ وَلیّکُم مِن بَعدی.

با نزول آیه ولایت، حضرت علی (علیه السلام) به عنوان ولی و سرپرست مسلمین، معرفی گردید. سبب نزول این آیه را، مفسرین چنین گفته اند:

روزی مستمندی به هنگام نماز ظهر در مسجد پیغمبر اظهار احتیاج کرد و چون پاسخی نشنید گفت:

بارالها شاهد باش که کسی از یاران پیامبرت، مرا کمک نکرد. ناگهان حضرت علی (علیه السلام) در رکوع نماز، با اشاره، او را به جانب خود فرا خواند و انگشتری گرانبهای خویش را به او بخشید.

پیامبر اکرم (صلی ا… علیه و آله و سلم) که نظاره گر این صحنه بود، گفت خداوندا! هم چنان که برای موسی، وزیر و یاوری برگزیدی، برای من وزیری و یاوری انتخاب کن، تا پشتیبانم باشد. که بی درنگ، این آیه بر پیامبر اکرم (صلی ا… علیه و آله و سلم) نازل گشت:

اِنّما وَلیِّکُم اللهُ و رَسُولُه و الّذینَ امَنوا الّذینَ یُقیمُونَ الصّلاةَ و یُؤتُونَ الزَّکاةَ و هُم راکِعُونَ.

« فقط ولیّ و سرپرست شما، خدا و رسول و کسانی می باشند که ایمان به خدا آورده و در رکوع صدقه (انگشتری) می دهند. »

مورّخان، این فضیلت را در 21 ذی حجه نوشته اند.

 

فضیلت چهارم- حدیث بساط

پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

مَن اَرادَ … وَ اِلی سُلَیمانَ … فَلیَنظُر اِلی علیٍّ.

 

معجزه سیر فضایی حضرت علی (علیه السلام) ( چون سلیمان پیغمبر ) با جمعی از مدینه تا شام، و مکالمه با اصحاب کهف را، انس بن مالک، چنین می گوید:

ما به دستور پیامبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) همراه با علی (علیه السلام) در بساطی گرد آمدیم، بساطی که به فرمان علی (علیه السلام)، شبانه از مدینه، چون ابر در آسمان به پرواز درآمد و در کنار غاری به زمین نشست. شگفت زده پرسیدیم به کجا آمده ایم؟ فرمود: این جایگاه اصحاب کهف و رقیم است، برخیزید و به برادران خود سلام کنید. ما همه سلام نمودیم، اما جوابی نشنیدیم، تا اینکه نوبت به آن حضرت رسید، برخاست و سلام کرد، که ناگهان از درون غار سلامی با کمال تحیت و احترام بر او فرستاده شد. پرسیدیم چگونه سلام ما را بی جواب گذاشتند؟ خطاب آمد: ای اباالحسن! ما مأموریم تنها به پیامبر و وصیّ او پاسخ دهیم… دیری نگذشت که در بساط نشستیم و به مدینه برگشتیم، و نماز صبح را با پیامبر در مسجد به جا آوردیم.

وقوع این معجزه را مورخان، در شامگاه 23 ذی حجه و برخی در 21 ذی حجه آورده اند. 

 

فضیلت پنجم- عقد اُخوّت

 پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

یا علی! اَنتَ اَخی و اَنَا اَخُوک.

 

به هنگام نزول آیه « اِنّما المُؤمنُونَ اِخوَةٌ » (حجرات/10)، پیامبر، جمعی از مهاجرین و انصار را بنابر منزلتی که داشتند، با یکدیگر برادر قرار داد. و در پایان، تنها حضرت علی (علیه السلام) را به برادری خود برگزید و دست او را به نشانه این افتخار، بلند نمود و دو بار فرمود:

« هذا اَخی فی الدُّنیا و الآخِرَةِ »

« این ( علی ) برادر من است در دنیا و آخرت »

بدیهی است این برادری، که امیرالمؤمنین (علیه السلام) بارها در مواضع گوناگون، از آن به عنوان برتری خویش استدلال می کرد، تنها، هم پیمانی با پیامبر نموده، بلکه همان گونه که یکی از علمای بزرگ اهل سنت در کتاب « العمّدة » می گوید، این امتیاز بزرگ را پیامبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) اختصاص داد، زیرا فقط او را نظیر خود در اصل ( نسب )-  عصمت ( آیه تطهیر )-  ولایت ( آیه ولایت )-  اداء تبلیغ ( سوره برائت )- مولای امت ( حدیث غدیر )- مماثلت نفس ( آیه مباهله ) و فتح باب مسجد و دیگر صفات و فضائل، غیر از نبوت، می دانست.

روز مواخات را، مورخان در سال اول هجری در 24 ذی حجه ذکر کرده اند.

چون حسنین، دو فرزند دلبند پیغمبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) بیمار شدند، امیر المؤمنین علی (علیه السلام) برای بهبودی آنان نذر کردند که سه روز پی در پی روزه بدارد. حضرت زهرا و فرزندان هم به پیروی از آن حضرت، چنین نذری نمودند و در روز اول و دوم و سوم به هنگام افطار، غذای خود را به سائِل ( فقیر و یتیم و اسیر ) بخشیدند و فقط با آب افطار کردند. خداوند پیامبرش را از این فضیلت بزرگ آگاه ساخت و او را به وجود چنین اهل بیتی تبریک گفت و سوره هل اتی را در شأن پر برکت آن امام همام، نازل کرد
فضیلت ششم- آیه مباهله

پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

 
عَلیٌّ مِنّی کَنَفسی.

مباهله، به معنای نفرین و درخواست عذاب الهی برای گروه باطل است. در شأن نزول آیه مباهله، گفته اند:

چون نصارای نجران از قبول اسلام سرباز زدند، خداوند به پیامبرش، فرمود:

« قُل تَعالَوا نَدعُ اَبنائَنا و اَبنائَکُم و نِسائَنا و نِسائکُم و اَنفُسَنا و اَنفُسَکُم  » ( آل عمران / 59 )

بگو (ای پیامبر) بیایید تا فرزندان و زنان و جانهایمان را (علیه یکدیگر به نفرین) بخوانیم.

در تفسیر ثعلبی آمده: رسول خدا (صلی ا… علیه و آله و سلم) در روز مباهله، در حالی که حسین شیرخواره را به سینه چسبانیده و دست حسن را در دست گرفته و علی و فاطمه به دنبال آن حضرت در حرکت بودند، به این عرصه پیکار حقّ و باطنی حاضر شد. آنگاه فرمود: آیا ایمان می آورید، یا نابودی شما را از خدا بخواهم؟

اسقف نجران به نصارا گفت: من کسانی را در این مباهله می بینم که اگر از خدا بخواهند کوهها را از جا بَر کَند، بر آورده می سازد؛ و اگر مباهله کنیم، همه هلاک می شویم و در روی زمین، جز مسلمانان، کسی باقی نمی ماند و پس از تسلیم، راضی به پرداخت جزیه ( دو هزار حُلّة قیمتی ) در سال شدند.

جریان مباهله که قرآن کریم، حضرت علی (علیه السلام) را نفس و جان پیغمبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) معرفی می کند در 24 ذی حجه، صورت گرفته است.

 

فضیلت هفتم- نزول سوره هل اتی

جبرئیل به پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

هَنّاک اللهُ فی اَهلِ بَیتِک.

در شأن نزول سوره هل اتی، نوشته اند: چون حسنین، دو فرزند دلبند پیغمبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) بیمار شدند، امیر المؤمنین علی (علیه السلام) برای بهبودی آنان نذر کردند که سه روز پی در پی روزه بدارد. حضرت زهرا و فرزندان هم به پیروی از آن حضرت، چنین نذری نمودند و در روز اول و دوم و سوم به هنگام افطار، غذای خود را به سائِل ( فقیر و یتیم و اسیر ) بخشیدند و فقط با آب افطار کردند. خداوند پیامبرش را از این فضیلت بزرگ آگاه ساخت و او را به وجود چنین اهل بیتی تبریک گفت و سوره هل اتی را در شأن پر برکت آن امام همام، نازل کرد.

وَ یُطعِمُونَ الطّعامَ عَلی حُبِّه مِسکیناً وَ یَتیماً وَ اَسیراً.

اکثر سیره نویسان، تاریخ نزول این سوره را روز 25 ذی حجه می دانند. پایانه؛

رَحِم اللهُ اِمرَءً اَحیا اَمرَنَا

بیایید ای شیفتگان دلسوختة ولای امیر المؤمنین، در این برهه از زمان که مظلومیت آن حضرت، بیش از پیش، از افق سرد و بی روح افکار جامد ملیتها هویداست، دست به دست یکدیگر دهیم و با همایشی تازه در پرتو غدیر،چراغ فروزان ولایت را، درخششی دوباره بخشیم؛ و با برگزاری مراسم جشن و توسّل به شادی و سرور از 18 تا 25 ذی حجّه ( هفته غدیر ) موقف عید غدیر را گلباران کنیم، تا فضای عطر آگین آن، رهگذران بی توجه را به خود مجذوب و خفتگان بی خبر را بیدار و سرمست سازد. انشاءا… سبب دفع بلیّات و نزول برکات، خواهد بود.
 

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت





خطابه ی غدیر در یک نگاه

سخنرانى تاریخى پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر - كه حدود یك ساعت طول كشید - در یازده بخش قابل فصل بندی است:
1) حضرت در اولین بخش سخن به حمد و ثناى الهى پرداختند و صفات قدرت و رحمت حق تعالى را ذكر فرمودند، و بعد از آن به بندگى خود در مقابل ذات الهى شهادت دادند.
2) در بخش دوم، سخن را متوجه مطلب اصلى نمودند و تصریح كردند كه باید فرمان مهمى درباره على بن ابى‏طالب علیه السلام ابلاغ كنم، و اگر این پیام را نرسانم رسالت الهى را نرسانده ‏ام و ترس از عذاب او دارم.
3) در سومین بخش امامت دوازده امام علیهم السلام بعد از خود تا آخرین روز دنیا را اعلام فرمودند تا همه طمع ‏ها یك باره قطع شود. از نكات مهم در سخنرانى حضرت، اشاره به عمومیت ولایت آنان بر همه انسان‏ ها، در طول زمان‏ ها و در همه مكان‏ ها و نفوذ كلماتشان در جمیع امور بود، و نیابت تام ائمه علیهم السلام را از خداو رسول در همه امور و حلال وحرام اعلام فرمودند.
4) در بخش چهارم خطبه، پیامبر صلی الله علیه و آله با بلند كردن و معرفى امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ. سپس كمال دین و تمام نعمت را با ولایت ائمه اطهار علیهم السلام اعلام فرمودند، و بعد از آن خدا و ملائكه و مردم را بر ابلاغ این رسالت شاهد گرفتند.
5) در بخش پنجم حضرت صریحاً فرمودند: هر كس از ولایت ائمه سر باز زند اعمال نیكش حبط مى‏شود و در جهنم خواهد بود. بعد از آن شمه‏ اى از فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام را متذكر شدند.
6) مرحله ششم از سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله غضب الهى بر دشمنان اهل‏ بیت علیهم السلام را نمودار كرد. حضرت با تلاوت آیات عذاب و لعن از قرآن فرمودند: منظور از این آیات عده ‏اى از اصحاب من هستند كه‏ مأمور به چشم پوشى از آنان هستم. سپس با اشاره به امامانِ گمراهى كه مردم را به جهنم مى‏ كشانند فرمودند: من از همه آنان بیزارم. همچنین با اشاره رمزى به اصحاب صحیفه ملعونه تصریح كردند كه بعد از من مقام امامت را غصب مى‏ كنند و غاصبین را لعنت كردند.
7) در بخش هفتم حضرت تكیه سخن را بر اثراتِ ولایت و محبت اهل‏ بیت علیهم السلام قرار دادند و فرمودند: اصحاب صراط مستقیم در سوره حمد شیعیان اهل‏ بیت علیهم السلام هستند.
سپس آیاتى از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنها را به شیعیان و پیروان آل محمد صلی الله علیه و آله تفسیر نمودند. آیاتى هم درباره اهل جهنم تلاوت كردند و آن ها را به دشمنان آل‏ محمد صلی الله علیه و آله معنى نمودند.
8) در بخش هشتم مطالبى اساسى درباره حضرت بقیة اللَّه الاعظم حجة بن الحسن المهدى ارواحنا فداه فرمودند، و به اوصاف و شئون خاص حضرتش اشاره كردند؛ و آینده ‏اى پر از عدل و داد به دست امام زمان عجل اللَّه فرجه را به جهانیان مژده دادند.
9) در بخش نهم فرمودند: پس از اتمام خطابه، شما را به بیعت با خودم و سپس بیعت با على بن ابى‏طالب علیه السلام دعوت مى‏ كنم. این بیعت به امر خداوند تعالى است و پشتوانه این بیعت آن است كه من با خداوند بیعت كرده ‏ام.
10) در دهمین بخش حضرت درباره احكام الهى سخن گفتند كه مقصود بیانِ چند پایه مهم عقیدتى بود: از جمله اینكه چون بیان همه حلال‏ ها و حرام ‏ها توسط من امكان ندارد، با بیعتى كه از شما درباره ائمه علیهم السلام مى‏ گیرم حلال و حرام را تا روز قیامت بیان كرده‏ ام، زیرا علم و عمل آنان حجت است. دیگر این كه بالاترین امر به معروف و نهى از منكر، تبلیغ پیام غدیر درباره امامان و امر به اطاعت از ایشان و نهى از مخالفت شان است.
11) در آخرین مرحله خطابه، بیعتِ لسانى انجام شد و حضرت بیعت با زبان‏ ها را مطرح كردند و مطلبى را كه باید مردم به آن اقرار
مى‏ كردند تعیین فرمودند، كه خلاصه آن اطاعت از دوازده امام و عهد و پیمان بر عدم تغییر و تبدیل و بر رساندن پیام غدیر به نسل‏ هاى آینده و غایبان از غدیر بود.
كلمات نهایى پیامبر دعا براى اقراركنندگان به سخنان حضرت و نفرین بر منكرین اوامرشان بود، و با حمد خداوند خطابه حضرت پایان یافت.

 

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز


سؤال و جواب هایی در مورد اسناد خطبه


درباره اسناد و منابع و كیفیت نقل متن خطابه ی غدیر سؤالاتى مطرح مى ‏شود كه به عنوان رفع ابهامات علمى است. به تبیین این پرسش ‏ها مى ‏پردازیم تا جهات سندى خطابه از هر جهت كامل ارائه شده باشد.

سؤال 1
آیا ائمه علیهم السلام به متن مفصل خطبه استناد كرده ‏اند؟

پاسخ
استناد ائمه علیهم السلام به خطابه ی غدیر دو گونه است:
اول: روایت كامل خطبه و استناد به آن به عنوان بزرگترین منشور ابدى اسلام. این صورت در روایت امام باقر علیه السلام مشهود است كه حضرت اضافه بر نقل كامل خطبه داستان مفصل غدیر را هم ضمیمه كرده‏ اند، كه به دو سند از دو كتاب احتجاج و الیقین نقل شد.
دوم: استناد به فرازهاى خطبه است. پیداست این صورت اكثراً به جمله‏ هاى شاخص و اصلى خطبه باز مى‏ گردد كه براى اثبات ولایت شاهد آورده مى ‏شود.
موارد این استنادها بسیار زیاد بوده و از همه امامان وارد شده است؛ و با توجه به روایت امام باقر علیه السلام مى ‏توان اذعان داشت كه با توجه به خطبه مفصل، به موارد لازم آن استناد فرموده‏ اند.

سؤال 2
آیا منابع قبل از قرن پنجم مثل كلینى و صدوق و شیخ مفید متن مفصل خطبه را نقل كرده ‏اند؟

پاسخ
با در نظر گرفتن شرایط علما و مؤلفین و نیز اشتغالات و تخصص‏ هاى آنان و همچنین تاریخچه كتب خطى در طول چهارده قرن، با یك جمع بندى پاسخ این سؤال در 4 مرحله روشن خواهد شد.

اول: شیخ كلینى (م 328 ق) كتابى درباره غدیر داشته كه امروزه مفقود است، و ما نمى‏ توانیم با قاطعیت بگوییم كلینى خطبه را نقل نكرده است. (1)

دوم: روایات بسیارى داریم كه مؤلفین قرون اولیه به خاطر شرایط تقیه در اجتماع از نقل آن پرهیز داشتند تا بتوانند اصل مطلب را اثبات كنند.
درباره كلینى و صدوق و مفید كه در بغداد و در بین مخالفین به نقل معارف اهل‏ بیت علیهم السلام مى‏ پرداختند وجود چنین شرایطى مسلم است، و به همین جهت هر یك كتابى درباره غدیر دارند و نیز مطالب مفصلى درباره آن در تألیفات شان به ما رسیده است، اگر چه خطبه مفصل غدیر نرسیده باشد.

سوم: روایات بسیارى داریم كه متقدمین به آنها دست نیافته ‏اند و متأخرین آن‏ها را یافته ‏اند. این به خاطر كمبود ارتباطات و قلت نسخه‏ هاى یك كتاب در زمان‏ هاى گذشته بوده كه در اثر تفحص و جستجو و احیاناً به طور اتفاقى به نسخه ‏اى از یك كتاب و یا نقل حدیثى دست مى‏ یافتند.

چهارم: گذشته از آنچه ذكر شد ضابطه در قبول احادیث نقل آن در سال یا قرن خاصى نیست، بلكه وثاقت اسناد و اتصال آن تا زمان نقل اصل حدیث تنها قانون حاكم در پذیرفتن احادیث است. این قانون لایتغیر درباره همه احادیث تاریخى و فقهى و اخلاقى و غیره جارى است و در هیچ یك از این موارد مسئله نقل در قرن خاصى یا توسط علماى خاصى به عنوان رد یا قبول حدیثى پذیرفته نشده است. بنابراین - بر فرض كه خطبه ی غدیر در قرن اول هم نقل نشده باشد - وقتى در قرون بعدى با اسناد معتبر نقل شده باشد، براى صحت واعتبار آن كافى است.

سؤال 3
روایات منابع اهل تسنن در چه حدى با متن مفصل خطبه توافق دارد؟

پاسخ
توافق اطمینان آورى در این باره به چشم مى‏ خورد، كه مى‏ توان آن را از چند دیدگاه مورد توجه قرار داد:
اول: در روایات اهل تسنن خطبه ی غدیر از چند سطر تا چند صفحه نقل شده است، كه عبارات آنها با خطبه مفصل تطابق كامل دارد. این بدان معنى است كه آنان به علل مختلف در صدد نقل قسمتى از خطبه بوده ‏اند در حالى كه همه آن را در اختیار داشته ‏اند. این علل مى‏ تواند اختصار خطبه بلند براى هدف مورد نظر، حذف یا به حد اقل رساندن آنچه با مذهب آنان توافق ندارد، ترس خود آنان از مردم و حاكمان نسبت به نقل كامل حدیث، و امثال آن باشد.

دوم: اسناد كتاب الیقین و التحصین و الاقبال تماماً از اهل سنت است و سید ابن طاووس دقیقاً به همین جهت آن را نقل كرده؛ و حتى كتاب‏ هایى كه سید از آن ها نقل كرده از مؤلفین معروف و مورد اعتماد اهل تسنن هستند كه عبارتند از احمد بن محمد طبرى معروف به خلیلى، حسن بن احمد جاوانى در كتاب نور الهدى و المنجی من الردى كتاب النشر و الطی كه روایات حذیفه و زید بن ارقم از این طُرُق است.

سوم: در اسناد خطبه مفصل غدیر افرادى وجود دارند كه از نظر اهل تسنن مورد اعتماد هستند و از این دیدگاه نیز باید نقل اهل تسنن نسبت به خطبه ی غدیر را در نظر داشت.

چهارم: آنچه به عنوان مستند سازى خطبه ی غدیر در بخش قبلى انجام شده دقیقاً این هدف را دنبال مى كند كه اگر هم خطبه مفصل غدیر در منابع اهل تسنن نقل نشده باشد، با تفكیك مطالب آن و نشان دادن استناد هر یك به روایات آنان ثابت مى‏ شود كه آنچه در این خطبه آمده از نظر پذیرفتن اصل مطلب جاى شبهه‏ اى ندارد، اگرچه به صورت خطبه هم نباشد.

سؤال 4
آنچه به عنوان متن كامل خطابه آمده با كدام یك از مدارك نه گانه ‏اش تطابق بیشترى دارد؟

پاسخ
در این مورد به كار بردن كلمه تطابق مناسب نیست، زیرا هدف از مقابله به دست آوردن كامل ترین صورت از یك متن است كه در مقابله نسخ خطى مسئله‏ اى رایج است. یعنى با كنار هم قرار دادن چند نسخه و ملاحظه اختلافات آنها قسمت‏ هاى افتاده از یك متن به جاى خود باز مى ‏گردد و تفاوت متن‏ ها در كلمات مشخص مى‏ گردد. پس مقابله حقیقى آن است كه هیچ نسخ ه‏اى اصل قرار داده نشود بلكه جمع بندى و تلفیقى از همه نسخه ‏ها به صورت كامل‏ ترین متن عرضه شود، و به همین جهت نمى ‏توان گفت: متن كامل به كدام یك از مدارك نه گانه ‏اش نزدیك تر است.
از سوى دیگر اگر یك نسخه اصل قرار داده شود ما فقط به یك روایت اكتفا كرده‏ ایم و فقط اختلافات را در پاورقى ‏ها آورده ‏ایم، و این هرگز به معناى دستیابى به نسخه اكمل نیست.

سؤال 5
آیا متن مفصل‏ تر از خطبه معروف یافت نشده است؟

پاسخ
آنچه تلاش علمى تا امروز نتیجه داده و با جستجوى بسیار به دست آمده، در متن مقابله شده منعكس است، و تاكنون هر نسخه‏ اى یافت شده مقابله كاملى با آن صورت گرفته است. بنابر این آنچه تاكنون عرضه شده كامل ‏ترین نسخه تلقى مى ‏شود كه مفصل‏ تر از آن وجود ندارد.

سؤال 6
آیا اجازه حدیثى براى چنین مقابله‏ هایى كه درباره خطبه انجام شده لازم است؟

پاسخ
اولاً: در روزگارى كه منابع ما به چاپ رسیده اند و یا حتى اگر به صورت خطى باشند توسط كارشناسان و متخصصین شناسایى شده و در كتابخانه‏ هاى ویژه ‏اى نگهدارى مى ‏شوند، اجازه حدیثى لزوم گذشته را ندارد.
ثانیاً: وقتى محقق اختلاف نسخ را در پاورقى نشان داده باشد و ظاهر و باطن كار او براى كارشناسان روشن باشد، قضاوت در باره یك كار علمى نیاز به اجازه ندارد.

سؤال 7
آیا كلماتى از قبیل “مصافقتى” ازعربى خالص دور به نظر نمى‏ آید؟

پاسخ
در این باره دو نكته لازم به ذكر است:
اول: ضابطه قبول یا رد حدیث هرگز فصاحت یا عربیت خالص نیست و هیچ كس چنین ادعایى نكرده است. ما تابع اسناد معتبرى هستیم كه حدیثى را براى ما نقل مى‏ كند. معناى سند موثق آن است كه بر ما لازم است آن حدیث و نقل را بپذیریم و طبق مفاد آن عمل كنیم، چه با قواعد فصاحت تطابق داشته باشد و چه نداشته باشد. این بدان جهت است كه معصومین علیهم السلام با در نظر گرفتن مخاطب یا مخاطبین سطح گفتار را تغییر مى ‏دادند اگرچه قادر به فصاحت اكمل بودند.

دوم: تشخیص عربى خالص كار بسیار پیچیده ‏اى است كه حتى بسیارى از اهل تخصص از آن عاجزند، و این مسئله در هر زبانى جارى است.
دوران‏ هایى كه هر زبانى گذرانده و تغییرات خواسته یا ناخواسته ‏اى كه در آن ایجاد شده مسائلى است كه تشخیص خالص بودن هر زبانى را بسیار مشكل
مى ‏سازد و ما نمى‏ توانیم ادعاهاى مطرح شده در این زمینه را بپذیریم.

((شما نیز می توانید هر گونه سوال خویش را پیرامون این موضوع و مسائل اعتقادی دیگر، برای بخش پرسش و پاسخ سایت خطابه ی غدیر ارسال نمایید تا پاسخ آن در کم ترین زمان برای شما ارسال گردد.))

منابع:

1.الذریعة: ج 7 ص 173 ش 900.

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز


الگویی از جنس بشر

خداوند انبیاء و امامان علیهم السلام را برگزیده تا نشان دهد که دیگران هم می توانند به این بزرگواران نزدیک شوند. کسی نمی‌تواند مانند معصومین علیهم السلام باشد، ولی می‌تواند حرکت کند و نزدیکشان شود . معصومین علیهم السلام برای تربیت افراد بشر برگزیده شده اند.
اگرانسان ها این بزرگواران را الگو قرار دهند ، هم اشتباه نمی‌کنند و هم می توانند ، به کمال برسند و سقوط نکنند، چرا که این معصومین صراط المستقیم هستند.
حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم درفراز دیگری از خطابه ی غدیر می فرمایند:
«مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقيمُ » : «هان مردمان! خداوند را صراط مستقیم منم که فرمان به پیروی آن داده . »
« ثُمَّ عَلِي مِنْ بَعْدي. ثُمَّ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ الْهُدي » : « وسپس علی و آن گاه فرزندانم از نسل او ، پیشوایان هدایت اند .»
«يَهْدونَ إِلَي الْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلونَ. » : « که به راستی و درستی راه می برند و با حق دادگری کنند. »
صراط مستقيم اميرالمؤمنين عليه السلام است كه صراط ساز و بر روي صراط المستقيم است؛ اميرالمؤمنين عليه السلام رونوشتی از قرآن است؛ اميرالمؤمنين عليه السلام با تعريف صراط المستقيم- كه افراط و تفريط ندارد و اعتدال دارد- معرفي مي شود. الگو بودن اميرالمؤمنين عليه السلام به روز است و كهنه شدني نيست و همیشه جاودانه است همان گونه كه در مورد قرآن كريم آمده: «وَ لاتُبلَی غَرائِبُهُ »(1) : «عجايب قرآن هيچ گاه كهنه نمي شود.»
اميرالمؤمنين عليه السلام هم همين گونه‌اند و عجايب ايشان هرگز كهنه نمي شود.
از امام صادق عليه السلام روايت مي شود ، در مورد معناي سخن خداوند عزّ و جلّ كه مي فرمايد : ﴿إهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيمَ﴾
«قالَ: هُوَ أميرُالمُؤمِنينَ (عليه السلام) وَ مَعرِفَتُهُ »(2) ؛ فرمود: صراط مستقيم اميرالمؤمنين عليه السلام و شناخت او است. جاده اي كه اميرالمؤمنين عليه السلام روي آن حركت مي كند و هدايت مي كند و هدايت مي‌شود، صراط المستقيم است و نيز، شناخت اميرالمؤمنين عليه السلام صراط المستقيم است.
حضرت مي فرمايد: صراط المستقيم اميرالمؤمنين عليه السلام و نيز معرفت اميرالمؤمنين عليه السلام است؛ يعني: شناخت جزئيات شخصيت اميرالمؤمنين عليه السلام صراط مستقيم است.
اميرالمؤمنين عليه السلام را چگونه بشناسيم كه بر روي صراط المستقيم قرار بگيريم؟
معرفت دو نوع است: شناسنامه اي و قلبي. معرفت قلبي اميرالمؤمنين عليه السلام يعني: نماز علي و‌ عبادت علي و عدل علي عليه السلام كه بايد لااقل، يك درصد اين ها را در خود يافته باشيم. اين شناخت قلبي و غير شناسنامه اي است. و شناسنامه ای که واضح و روشن است مانند نام و نام پدر و تاریخ ولادت و شهادت.
این مختار بودن به خاطر این است که خداوند متعال ایشان را برای ما حجت آفریده است . مختار بودن و خیرۀ الله بودن ، مساوی با حجت الله و برهان الله و امین الله بودن است .معصومین علیهم السلام برگزیده شده‌اند، لذا خداوند متعال می‌تواند به وجودشان استدلال کند و بگوید: من این بزرگواران را آفریده‌ام و تو بنده ی من می‌توانستی ، نزدیکشان شوی و تبیعت کنی و کمالات بیشتری پیدا کنی.
در همین روزگار ما ، آنهایی سالم می مانند که به حبل ولای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ،که همان حبل ولای امیر المؤمنین علیه السلام است، چنگ می زنند .چه از نظر دنیا و یا آخرت کسانی که با اینها هستند سالم می مانند. انسان هر کاری را که می خواهد انجام دهد باید اینها را الگو قرار دهد و با اینها باشد و به وسیله ی اینها خود را نگه دارد.

منابع

1- اصول كافي 2 : 598 (كتاب فضل القرآن)
2- تفسير قمي 1 : 28

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت