✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
ﺑﮕﺬﺭ ﺍﺯ ﻧﯽ!..


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



سازش يا نجات خود و اسلام

مرحوم شيخ صدوق ، طبرسى و ديگر بزرگان آورده اند:
پس از آن كه امام علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام وارد شهر خراسان گرديد، تحت مراقبت شَديد و مستقيم مامون عبّاسى و مامورانش قرار گرفت و مرتّب شكنجه هاى گوناگون روحى و فكرى بر حضرتش وارد مى گشت .
پس از گذشت چند روزى ، مامون به حضرت رضا عليه السلام پيشنهاد داد كه مى خواهم از خلافت و رياست كناره گيرى كنم ؛ و آن را تحويل شما دهم .
امام عليه السلام پيشنهاد مامون را نپذيرفت و فرمود: از انجام اين كار، به خداوند متعال پناه مى برم .
مامون اظهار داشت : حال كه از پذيرفتن خلافت امتناع مى ورزى و قبول نمى كنى ، بايد ولايتعهدى مرا قبول نمائى تا پس از من خلافت براى شما باشد.
وليكن امام عليه السلام همچنان امتناع مى ورزيد؛ چون به خوبى آگاه بود و مى دانست كه اين يك دسيسه و توطئه اى براى متّهم كردن حضرت و جلب افكار عمومى مى باشد؛ و اين كه مامون در اين جريان اهداف شومى را دنبال مى كند. سرانجام ، روزى مامون ، فضل بن سهل - كه معروف به ذوالرّياستين بود - و همچنين امام رضا عليه السلام را به كاخ خود دعوت كرد و سپس امام عليه السلام را مخاطب قرار داد و گفت : من به اين نتيجه رسيده ام كه بايد خلافت و امور مسلمين را به شما واگذار كنم .
حضرت فرمود: به خدا پناه مى برم ، من طاقت آن را ندارم .
مامون گفت : پس به ناچار، بايد ولايتعهدى مرا قبول كنى .
امام عليه السلام به مامون فرمود: از من چشم پوشى نما؛ و مرا از چنين امرى معاف كن .
در اين لحظه ، مامون با حالت غضب و تهديد به حضرت گفت : عمر بن خطّاب ، شش نفر را شوراى خلافت قرار داد كه يك نفر از آن ها جدّت ، علىّ بن ابى طالب ، اميرمؤ منان بود؛ و عُمَر وصيّت كرد و گفت : هركس مخالفت كند، بايد گردنش زده شود.
و تو نيز اينك مجبور هستى و بايد آن را بپذيرى و چاره اى جز پذيرفتن آن ندارى .
و در اين هنگام ، حضرت به ناچار اظهار داشت : حال كه چنين است ، ولايتعهدى را مى پذيرم ، مشروط بر آن كه در هيچ كارى از امر حكومت دخالت ننمايم .
و مامون نيز آن را پذيرفت .(1)
همچنين آورده اند:
پس از آن كه امام رضا عليه السلام وارد شهر خراسان گرديد و بر مامون عبّاسى وارد شد؛ و به ناچار ولايتعهدى را پذيرفت ، مورد اعتراض و انتقاد بعضى افراد قرار گرفت .
لذا حضرت در جواب فرمود: آيا پيامبر خدا صلوات اللّه عليه افضل است ، يا وصىّ و جانشين او؟
گفته شد: پيامبر خدا، افضل است .
فرمود: آيا مسلمان افضل است ، يا مشرك به خداوند متعال ؟
گفته شد: مسلمان بر مشرك برترى دارد و افضل مى باشد.
آن گاه ، افزود: بنابر اين عزيز و پادشاه مصر مشرك بود و حضرت يوسف عليه السلام پيامبر خدا بود؛ وليكن مامون مسلمان است و من وصىّ و جانشين پيامبر خدا هستم ، يوسف از پادشاه مصر تقاضا نمود تا وزير و امانتدار او باشد؛ ولى من در ولايتعهدى مامون مجبور و ناگزير گشتم .(2)

1- اءعيان الشّيعة : ج 2، ص 18، إ علام الورى طبرسى : ج 2، ص 72، كشف الغمّة : ج 2، ص 275.
2- عيون اءخبارالرّضا عليه السلام : ج 2، ص 138، ح 1.


#محضر_اهل_بیت

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




منبر ۵ دقیقه ای بمناسبت سالروز ولادت امام رضا علیه السلام

سَهْلٌ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْمُثَنَّى قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ زَيْدٍ الطَّبَرِيُّ قَالَ كَتَبَ رَجُلٌ مِنْ تُجَّارِ فَارِسَ مِنْ بَعْضِ مَوَالِي أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع يَسْأَلُهُ الْإِذْنَ فِي الْخُمُسِ فَكَتَبَ إِلَيْهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ ضَمِنَ عَلَى الْعَمَلِ الثَّوَابَ- وَ عَلَى الضِّيقِ الْهَمَّ- لَا يَحِلُّ مَالٌ إِلَّا مِنْ وَجْهٍ أَحَلَّهُ اللَّهُ وَ إِنَّ الْخُمُسَ عَوْنُنَا عَلَى دِينِنَا وَ عَلَى عِيَالاتِنَا وَ عَلَى مَوَالِينَا وَ مَا نَبْذُلُهُ وَ نَشْتَرِي مِنْ أَعْرَاضِنَا مِمَّنْ نَخَافُ سَطْوَتَهُ فَلَا تَزْوُوهُ عَنَّا وَ لَا تَحْرِمُوا أَنْفُسَكُمْ دُعَاءَنَا مَا قَدَرْتُمْ عَلَيْهِ فَإِنَّ إِخْرَاجَهُ مِفْتَاحُ رِزْقِكُمْ وَ تَمْحِيصُ ذُنُوبِكُمْ وَ مَا تَمْهَدُونَ لِأَنْفُسِكُمْ لِيَوْمِ فَاقَتِكُمْ وَ الْمُسْلِمُ مَنْ يَفِي لِلَّهِ بِمَا عَهِدَ إِلَيْهِ وَ لَيْسَ الْمُسْلِمُ مَنْ أَجَابَ بِاللِّسَانِ وَ خَالَفَ بِالْقَلْبِ وَ السَّلَام‏

ترجمه : محمد بن زيد طبرى گويد: مردى از بازرگانان فارس كه از پيروان امام رضا (عليه السلام) بود، به آن حضرت نامه‏اى نوشت و در باره خمس، اجازه خواست، در پاسخ او نوشت كه:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ به راستى خدا واسع است و كريم، بر هر كارى ضامن ثواب است و بر تنگ نظرى غم و اندوه، هيچ مالى حلال نيست مگر از راهى كه خدايش حلال كرده است و به راستى، خمس كمك ما است بر دين ما و بر عيالات ما و بر دوستان ما و وسيله بذل و بخشش ما است و حفظ آبروى ما از كسى كه از او بيم داريم، آن را از ما دريغ نداريد و خود را از دعاى ما محروم‏ نسازيد تا آنجا كه مى‏توانيد، زيرا پرداخت خمس، كليد روزى شما است و مايه پاك شدن گناهان شما و ذخيره‏اى است كه براى روز بى‏نوائى خود پس انداز كنيد،
مسلمان كسى است كه براى خدا بدان چه او را عهده ‏دار كرده وفا كند و بر عهده خود بپايد، مسلمان نيست كسى كه به زبان پذيرا است و به دل مخالف است، و السلام‏
منبع : اصول كافى-ترجمه كمره‏اى جلد ‏3 صفحه 633

 پس به فرموده امام رضا عليه السلام خمس براي خود انسان 4 فايده دارد
1. باعث دعاي امام براي انسان مي شود
2. با پرداخت خمس ؛ روزي انسان تضمين مي شود
3. باعث پاك شدن گناهان است
4. ذخيره براي قيامت است

#امام_رضا

موضوعات: اهل بیت (ع), امام رضا(ع)  لینک ثابت




ار ضعیفان رضاست یار غریبان رضاست
ورد دل و جان ما ذکر رضا جان رضاست


عالم آل نبی زاده ی نجمه، علی
والی هرچه ولی لنگر و سکان رضاست


خلق ثناخوان او ریزه خور خان او
دست به دامان او صاحب احسان رضاست


نعره ی نقاره ها چاره ی بیچاره ها
مأمن آواره ها زمزم عرفان رضاست


صابر و فاضل بود رضیّ و کامل بود
وفیّ و خوشدل بود منطق و برهان رضاست


حقیقت آبرو فرّ و فزونی از او
به جمع یاران بگو علت باران رضاست


باده ی نابی رسید مهر ولایت دمید
مژده به مسکین دهید حج فقیران رضاست


گشته دلم مست مست بایدم آیینه بست
در حرمش هر چه هست جلوه نمایان، رضاست


دل زهمه کنده من فکر پراکنده من
وزطرب آکنده من دایره گردان رضاست


مرده منم زنده او مطلع تابنده او
عبدترین بنده او عابد رحمان رضاست


به عاشقی علتم ،اوست ولی نعمتم
طوس بود جنتم صاحب رضوان رضاست


گردش ارض و سما چرخش فجر و مسا
بارش نور و سحا جلوه ی یزدان رضاست


شد حرمش ملک جان پنجره فولاد آن
ملجا بیچارگان شفا و درمان رضاست


نه متصل به شرقیم و منفصل ز غربیم
ما به کرم چو غرقیم حامی ایران رضاست


مظهر والضحا او واسطه ی رضا او
هم به عدو رضا او، هم به محبان رضاست


گفت که یابن الشبیب گشت عزیزم غریب
حضرت شیب الخضیب به جور عدوان رضاست


شاعرتان “اکبر"م فدایتان پیکرم
هم پدرو مادرم دفتر و دیوان رضاست


سلام این نوکرت بر پدر و مادرت
بر تو و بر خواهرت آنکه به هجران رضاست

 


شاعر: اکبر پورآقا. قربت الی الله

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




فرض کن آمده ای گوشه ای اردوبزنی
تاسری ساده به آن ضامن آهوبزنی/


میروی زیررواقش بنشینی اما/
دردلت شوق عجیبی ست که زانوبزنی/


لرزشی آمده،افتاده به جانت یعنی/
تازه وقتش شده کم کم به رضاروبزنی/میروی گوشه دنجی که کسی بونبرد/


درخودت باجگری سوخته سوسوبزنی/
میشوی خادم خوبی که خدامیداند/


عشق ات این است که یک مرتبه جاروبزنی….
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ع

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




مرا در تن بود تا جان علی گویم علی جویم
بجنبد تا رگم در جان علی گویم علی جویم


ز پیدا و ز پنهانم همین یک حرف را دانم
که در پیدا و در پنهان علی گویم علی جویم


اگر اهل خراباتم وگر شیخ مناجاتم
به هر آئین ، به هر دستان علی گویم علی جویم


علی دین است و ایمانم ،علی درد است و درمانم
چه با درد و چه با درمان علی گویم علی

 

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




چه خبر در حرم ضامن آهو شده است؟

صحن ها بیشتر از پیش چه خوش بو شده است

 

طرف پنجره فولاد هیاهو شده است

باز یک چشمه از آن لطف و کرم رو شده است

 

مادری گریه کنان ذکر رضا می گیرد

دست و پای فلجی باز شفا می گیرد

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




 یکی از یاران امام رضا علیه السلام می‌گوید:

خدمت حضرت رضا علیه‌السلام عرض کردم، مرا از دعا فراموش ننماید.
امام علیه‌السلام فرمود:
آیا گمان داری که من تو را فراموش می‌کنم؟

 با خودم فكر كردم كه این بزرگوار براى شیعیانش دعا می‌كند، من هم كه از شیعیانش هستم پس براى من دعا می‌كند.
لذا به حضرت عرض كردم:
من فكر نمی‌كنم كه شما مرا از دعا فراموش كنید.

 امام فرمود:
از كجا فهمیدى كه تو را از دعا فراموش نمی‌كنم؟
عرض كردم:
من شیعه‌ى شما هستم، شما هم براى شیعیانتان حتماً دعا می‌كنید، پس براى من هم دعا می‌كنید.

 حضرت فرمود:
آیا راه دیگرى به نظرت می‌رسد كه از آن بفهمی من تو را دعا می‌كنم؟
گفتم: نه، راه دیگرى به نظرم نمی‌رسد.

 حضرت فرمود:
هرگاه خواستی بدانی نزد من چه جایگاهی داری، بنگر من در نزد تو چه جایگاهی دارم [۱]

[۱] کافی: ج ۲ ص ۶۵۲

 

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت





 امام رئوف حضرت رضـا «علیه‌السلام» می‌فرمایند:

عـقـل ﻓﺮﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻛﺎﻣﻞ ﻧﻤﻲ‌ﺷﻮﺩ، ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﻭﻱ ﺩﻩ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﺑﺎﺷﺪ:

★ 1) ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻴﺮ ﺍﻭ ﺍﻣﻴﺪﻭﺍﺭ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

★ 2) ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺷﺮ ﻭﻱ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

★ 3) ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺧﻴﺮ ﺍﻧﺪﻙ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺯﻳﺎﺩ ﺷﻤﺮﺩ.

★ 4) ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺧﻴﺮ ﺯﻳﺎﺩ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺭﺍ ﻛﻢ ﺷﻤﺮﺩ.

★ 5) ﻫﺮﮔﺰ ﺍﺯ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ‌ﻫﺎﻱ ﻣﺮﺩﻡ، ﻣﻠﻮﻝ ﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﺩﻝ ﻧﮕﺮﺩﺩ.

★ 6) ﻫﺮﮔﺰ ﻭ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﻲ ﺧﻮﻳﺶ، ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ‌ﺟﻮﻳﻲ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﻧﺪﺍﺭﺩ.

★ 7) ﻓﻘﺮ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ، ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﻲ‌ﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ.

★ 8) ﺍﻓﺘﺎﺩﮔﻲ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ، ﺍﺯ ﮔﺮﺩﻥ ﺍﻓﺮﺍﺯﻱ ﺍﻭ ﻧﺰﺩ ﺩﺷﻤﻨﺶ ﻣﺤﺒﻮﺏ‌ﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ.

★ 9) ﮔﻤﻨﺎﻣﻲ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ، ﺍﺯ ﺷﻬﺮﺕ ﻣﻄﻠﻮﺏ‌ﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ.

★ 10) ﻫﺮ ﻛﺲ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﺪ، ﺑﮕﻮﻳﺪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻘﻮﻱ‌ﺗﺮ ﺍﺳﺖ. ﭼﻮﻥ …

ﻣﺮﺩﻡ چند ﺩﺳﺘﻪ‌ﺍﻧﺪ:
… ﻳﺎ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻘﻮﻱ ﺗﺮ‌ﺍﻧﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺪﺗﺮ ﻭ ﭘﺴﺖ‌ﺗﺮ ﻣﻲ‌ﺑﺎﺷﻨﺪ.
… ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﺗﺮ ﻭ ﭘﺴﺖ‌ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﺑﻴﻨﺪ، ﺑﮕﻮﻳﺪ ﺷﺎﻳﺪ ﻧﻴﻜﻲ ﻭ ﺣﺴﻦ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺑﺎﻃﻦ ﺍﻭ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﺧﻴﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﻴﺮ ﻭ ﻧﻴﻜﻲ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﺮ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ.
… ﻭ ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﺑﻴﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻘﻮﻱ‌ﺗﺮ، ﺑﺮﺍﻱ ﻭﻱ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﻛﻨﺪ. ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﻨﺪ، ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺍﻭ ﺭﻓﻌﺖ ﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﺧﻴﺮﺵ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﺎﻣﺶ ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻲ ﺑﺮﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﻭﺭ ﺍﻫﻞ ﺯﻣﺎﻧﺶ ﮔﺮﺩﺩ. }

 ﺑﺤﺎﺭﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ، ﺝ۷۸، ص۳۶۶

 


موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت