✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
سعودیه و دستهای پنهان دیگر


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



پرسش: چرا تمام اديان براي قيامت (آخر الزمان ) منتظر يک شخصي هستند ؟

پاسخ: بين ظهور منجي و قيامت ارتباطي نيست و شرط تحقق قيامت، ظهور منجي نمي‌باشد. اگر مراد شما اين است كه چرا در هر دين سخن از منجي شده است و اديان ظهور منجي را امري حتمي و قطعي مي‌دانند؟ بايد گفت: نياز به حضور يك مرد آسماني كه با كمك او بتوان حق را اجرا كرد، عدالت را برقرار نمود و در راه كمال گام برداشت يكي از نياز‌هاي فطري و حقيقي انسان است. خداوند نيز به اين نياز پاسخ مثبت داده است و انبياء و اوصيا را براي هدايت و راهبري مردم برگزيد و وعده داد كه سرانجام حجت من بر زمين مسلط خواهد شد و با اجراي دين و برقراري عدالت، نياز شما بر آورده مي‌شود. در اديان آسماني بر اساس نياز مردم و عنايت خدا سخن از منجي مطرح شده است.
اگر بين منجي و قيامت رابطه‌اي گفته شده است فقط به اين دليل است كه بگويند حتماً او خواهد آمد و بعد از ظهور او، هر زمان كه خداوند اراده كرد قيامت برپا خواهد شد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: منجي اديان ديگر چه نام دارند ؟ اين منجي ها دنيوي است يا اخروي ؟ و بر نامه آنها چيست ؟ لطفا روايت هم بفرماييد

پاسخ: الف. حقيقت اصلي ظهور منجي در مذاهب يكي است. در همه اديان منجي و مصلح كسي است كه با ظهورش، مردم خسته از ظلم و بي عدالتي را از چنگال ظالمان نجات مي‌دهد و آرامش و امنيت را همراه با دين واحد و قانون زيبا، براي مردم به ارمغان مي‌آورد. در زمان او ديگر جايي براي زشتي و ظلم نيست.
بنابر اين ظهور منجي حادثه‌اي بزرگ مربوط به عالم دنيا مي‌باشد.
ب. در كتاب‌هاي مربوط به مذاهب به نام‌ها و القاب مختلفي بر مي‌خوريم مثلاً:
ـ در مذهب يهود: سرور ميكائيلي، عزير، منحاس، ماشيع؛
ـ در مذهب مسيحيت: مهميد آخر، مسيح، پسر انسان؛
ـ در مكتب زرتشت: سوشيانس؛
ـ در مكتب هندوها: ويشنو، منصور، فرخنده؛
ـ در مكتب بودا: مايتريا، بوداي پنجم؛
ـ در مذهب اسلام: مهدي، قائم؛
ج. امام مهدي(ع) منجي عالم بشريت است. بايد توجه داشت منجي در همه مذاهب منجي بشريت است. او مي‌آيد تا عدالت را در همه‌ي جهان پياده كند و مردمان را تحت دين واحد گرد آورد. و چون هر مذهب و مكتب خود را بر حق مي‌داند لذا منجي جهان را از خود برمي‌شمارد.
ما مسلمانان كه دين اسلام را آخرين دين الهي مي‌دانيم معتقديم امام مهدي(ع) از فرزندان پيامبر(ص) و حضرت فاطمه(س) مي‌باشد كه با آمدنش عدالت فراگير شده و دين مقدس اسلام در سرتاسر جهان گسترش مي‌يابد. خداوند مي‌فرمايد: « هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»(توبه، 33).
و پيامبر(ص) فرمود: مهدي از فرزندان من است خداوند به واسطه او جهان را پر از عدل و داد مي‌كند همانگونه كه پر از ظلم و جوب شده است.
گفتني است با توجه به روايات متعدد و معتبري كه از وجود مقدس پيامبر(ص) درباره ظهور امام مهدي(ع) صادر شده است، عموم مسلمانان ـ چه شيعه و چه اهل سنت ـ معتقد به ظهور آن بزرگوار هستند. حتي عموم اهل سنت همانند شيعه، ايشان را از فرزندان پيامبر و حضرت زهرا(س) مي‌دانند. البته تفاوت مهمي كه ميان شيعه و اهل تسنن است اينكه شيعه معتقد است: امام مهدي(ع) فرزند امام حسن عسكري(ع) است كه در سامرا به دنيا آمده است. اما اهل تسنن معتقد به ولادت ايشان نيستند، بلكه مي‌گويند در آخر الزمان به دنيا مي‌آيد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: نقش و واکنش ديگر اديان و ملل در ظهور حضرت چيست؟

پاسخ: در روايات نكته خاصي در اين زمينه مطرح نشده است. بلكه آنچه قابل برداشت است اينكه اكثر انسان‌ها با درك حقيقت ظهور، حضرت را پذيرا شده و اعلام پذيرش و حمايت مي‌كنند. ظهور حضرت عيسي(ع) در پذيرش حضرت مهدي(ع) توسط مسيحيان و حتي يهوديان بسيار مؤثر است. هر چند انسان‌هاي دنيا طلب كه ظهور را مخالف منافع مادي و حيواني و دنيوي خود مي‌بينند در مقابل امام عصر(ع) قرار گرفته و به جنگ اقدام مي‌كنند.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: فلسفه ظهور منجي در اديان مختلف چيست؟

پاسخ: حقيقت اصلي ظهور منجي در مذاهب يكي است. در همه اديان منجي و مصلح كسي است كه با ظهورش، مردم خسته از ظلم و بي عدالتي را از چنگال ظالمان نجات مي‌دهد و آرامش و امنيت را همراه با دين واحد و قانون زيبا، براي مردم به ارمغان مي‌آورد. در زمان او ديگر جايي براي زشتي و ظلم نيست.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: ديدگاه ديگر اديان در مورد منجي چيست؟

پاسخ: با مطالعه در كتاب‌هاي اديان ديگر به خوبي روشن مي‌شود كه در همه آن، سخن مصلح و منجي در آخر الزمان مطرح شده است، و همه‌ اديان پيروان خود را به آمدن او بشارت داده و گفته‌اند: با آمدن او ظلم و تباهي از بين مي‌رود، مردم به سمت حقيقت و راستي هدايت شده و پذيرايي مي‌شوند. او حاكم خواهد شد و مردم را به دين واحد حقيقي ارشاد مي‌كند. عدالت و امنيت در جهان سايه مي‌آفكند. البته هر كدام از اينها منجي را فردي از دين خود مي‌دانند، ولي نقطه مشترك اين است كه او دعوت به حق و عمل به آن مي‌كند و مردم به دست او با حقيقت آشنا مي‌شوند. (ر.ك. ظهور حضرت مهدي(عج) از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، سيد اسدالله هاشمي شهيدي ـ اديان و مهدويت، محمد بهشتي، دادگستر جهان، ابراهيم اميني).

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چرا تمام اديان براي قيامت (آخر الزمان ) منتظر يک شخصي هستند ؟

پاسخ: بين ظهور منجي و قيامت ارتباطي نيست و شرط تحقق قيامت، ظهور منجي نمي‌باشد. اگر مراد شما اين است كه چرا در هر دين سخن از منجي شده است و اديان ظهور منجي را امري حتمي و قطعي مي‌دانند؟ بايد گفت: نياز به حضور يك مرد آسماني كه با كمك او بتوان حق را اجرا كرد، عدالت را برقرار نمود و در راه كمال گام برداشت يكي از نياز‌هاي فطري و حقيقي انسان است. خداوند نيز به اين نياز پاسخ مثبت داده است و انبياء و اوصيا را براي هدايت و راهبري مردم برگزيد و وعده داد كه سرانجام حجت من بر زمين مسلط خواهد شد و با اجراي دين و برقراري عدالت، نياز شما بر آورده مي‌شود. در اديان آسماني بر اساس نياز مردم و عنايت خدا سخن از منجي مطرح شده است.
اگر بين منجي و قيامت رابطه‌اي گفته شده است فقط به اين دليل است كه بگويند حتماً او خواهد آمد و بعد از ظهور او، هر زمان كه خداوند اراده كرد قيامت برپا خواهد شد.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: در مورد مادر امام مهدي توضيح دهيد چرا از ميان مسيحيان انتخاب شد؟

پاسخ: خداوند عالم به امور است ولي در اين رابطه توجه به چند نكته مناسب است:
الف. اينكه مادر امام زمان(عج) اهل كجا بوده است؛ به صورت دقيق براي ما روشن نيست. طبق يك نقل معروف، ايشان اهل روم بوده و نسب او به وصي حضرت عيسي(ع) مي‌رسد. طبق نقل ديگر اهل نوبه از شمال سودان بوده است. طبق برخي نقل‌ها ايشان كنيزي بودند كه در خانه حكيمه خاتون عمه امام حسن عسكري(ع) تربيت شده بودند. بنابراين معلوم نيست واقعاً از ميان مسحيان بوده است.
ب. سنت خداوند بر اين است كه هركس شايستگي دارد، به مقامي مناسب و شايسته برسد، و در اين زمينه نسب و مكان دخالتي ندارد. اين كه يك دختر مسيحي به اين مقام برسد كه بتواند مادر امام باشد، نشانه آن است كه از نظر وجودي، داراي شايستگي بوده است و اينكه مسيحي زاده بوده است، عيبي ندارد.
ج. با توجه به اينكه عده بسياري از مردم جهان مسيحي هستند، اگر بدانند امام زمان(ع) با آنان ارتباط خوني و خويشاوندي دارد، شايد باعث شود راحت‌تر آن بزرگوار را بپذيرند.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: گرايش انجمن حجتيه چيست ؟ آيا مشروعيت دارند ؟ برنامه آنها چيست ؟

پاسخ: مطالب ذيل پيرامون انجمن حجتيه از كتاب جريان‌ها و سازمان‌هاي مذهبي و سياسي نوشته رسول جعفريان ص368 تا 378 چاپ انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، پاييز 83، استفاده شده است كه با دقت در مطالب زير پاسخ سؤال به طور مشروح روشن مي‌شود.
نام كامل: انجمن خيريه حجتيه مهدويه
در گذشته (زمان رژيم پهلوي) دو خطر عمده دين را تهديد مي‌كرد:
1. حزب توده كه مرام ماركسيسم را ميان جوانان نشر مي‌داد. كه متدينين و ملي‌ها و حتي رژيم پهلوي، همه با آن درگير بودند.
2. خطر بهائيت بود كه فقط متدينين روي آن حساسيت داشته كه پس از شهريور 1320 متوجه شدند؛ آنها در دستگاه پهلوي هم نفوذ كردند كه به مبارزه با آن پرداختند مع ذلك به لحاظ حمايت رژيم پهلوي، بهائيت در سطح بالاي كشور(نخست وزيرو برخي از وزراء و…) نفوذ كردند.
انگيزه تشكيل:
در اين اثنا تشكلي مذهبي از اواسط دهه 30 به هدف مبارزه با بهائيت تهران و ساير شهرستان‌ها پديد آمد. رهبري اين تشكل از سال 1332 در اختيار يك روحاني قرار گرفت كه بجز سوابق حوزوي، در نهضت ملي شدن نفت نيز فعال بود.
اين تشكل كه «انجمن خيريه حجتيه» ناميده شد نه تنها در حوزه مبارزه با بهاييت بلكه در محدوده وسيعتر و حتي بيش از دو دهه در تعميق بسياري از آموزش‌هاي ديني ولي با برداشتي خاص در سطح جامعه مذهبي ايران مؤثر بود.
معرفي مؤسس: انجمن خيريه حجتيه مهدويه به سال 1332 با تلاش حاج شيخ محمود تولايي (مشهور به حلبي) فعاليت خود را آغاز كرد، وي در سال 1280 در شهر مشهد به دنيا آمد….
وي دروس حوزوي خود را نزد اساتيد به نام مشهد خوانده وي افزون بر حضور در دروس خارج اصول فقه به تحصيل دروس معارف الهيه پرداخت كه آثاري از او بجاي مانده است.
كار عمده آقاي حلبي پس از شهريور 1320 تبليغ در قالب منبر بود و در اين كار مهارت و شهرت خاصي بدست آورد تا آنجا كه چندين سخنراني وي از راديو مشهد پخش و بعداً به صورت مجموعه‌اي به چاپ رسيد.
در اوآخر سال 1328 حلبي به همراه جمعي از فعالان مذهبي مشهد و نيز انجمن‌ها و هيئات مذهبي به طور منظم با بهائيان درگير بودند….
مرحوم حلبي در آستانه ملي شدن صنعت نفت به فعاليت‌هاي تبليغي ‌ـ سياسي خود افزود، و پس از آن، در جريان شكستي كه در انتخابات مجلس هجدهم خورد از فعاليت سياسي كناره گرفت و دو سال بعد به تهران آمد و به همان كار خطابه و منبر مشغول شد. وي بخشي از فعاليت خود را به مبارزه با بهائيت اختصاص داد و تا پايان عمر همين مشي را ادامه داد. ايشان در روز جمعه 26/دي ماه/1376 درگذشت و در كنار مزار شيخ صدوق(ابن بابويه) در شهر ري به خاك سپرده شد.
مرحوم حلبي با همكاري جمعي از متدينين ـ كه تحت عنوان هيئت مديره امور انجمن را اداره مي‌كردند ـ تا آغاز پيروزي انقلاب اسلامي به فعاليت فرهنگي برضد فرقه بهائيت اشتغال داشت و به تربيت نيرو براي مقابله با بهائيان و تبليغات آنان اهتمام داشت. انجمن طي 25 سال فعاليت ضمن مبارزه با بهائيت توانست جمع زيادي از نيرو‌هاي جوان را در بسياري از شهر‌ها به خود جذب كند .
انجمن اساسنامه‌اي داشت؛ از جمله مواد اين اساسنامه اين بود كه «انجمن به هيچ وجه در امور سياسي مداخله نخواهد داشت و نيز مسئوليت هر نوع دخالتي را كه در زمينه‌هاي سياسي از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گيرد به عهده نخواهد داشت».(قابل ذكر است بعد‌ها از اين شعار دست برداشته و خلاف آن عمل كردند).
اين همان بندي بود كه انقلابيون پيش و پس از انقلاب از آن ناراحت بودند.
زمينه‌هاي فعاليت: انجمن در هر شهر دفتري داشت كه تحت عنوان بيت(بيت امام زمان) شناخته مي‌شد. اين بيت مسئولي داشت و زير نظر وي سه گروه : تدريس، تحقيق و ارشاد فعاليت مي‌كردند:
ـ گروه نخست: آموزش نيرو‌ها در سه مرحله ابتدايي، متوسطه و عالي مي‌پرداختند.
ـ‌ گروه دوم: به دنبال افرادي از مسلمانان بودند كه تحت تأثير بهائي‌ها به آئين آنها گرويده بودند.
ـ گروه سوم: كار ارشاد اين افراد را با شيوه‌هاي خاص خود دنبال مي‌كردند.
سخنراني‌هاي عمومي در محافلي كه بيشتر منازل بود، برگزار مي‌شده و به طور معمول در سالروز تولد امام عصر(ع) نيز جشن‌هاي بزرگي برگزار مي‌شد. بيشتر افرادي كه از بهائيت برمي‌گشتند، توبه نامه و تبرا نامه‌اي مي‌نوشتند كه متن بسياري از آنها در يك مجموعه در كتابخانه آستان قدس نگهداري مي‌شود.
وضعيت بعد از انقلاب اسلامي: به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي كه به نوعي پيروزي مذهبي‌هاي سياسي بود، انجمن به موضع انفعال افتاد و نيروهاي تربيت شده در انجمن در سطوح مختلف پس از انقلاب به سه دسته تقسيم شدند:
1. برخي به انقلاب اسلامي پيوستند؛
2. برخي در برابر انقلاب بي تفاوت ماندند؛
3. برخي به انتقاد از انقلاب پرداخته و به صف مخالفان ـ از نوع ديندار ـ پيوستند. ..
انجمن چندي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، يعني در شهريور 1357 مواضع خود را در ارتباط با سياست تغيير داده شروع به همراهي انقلاب كرد. (از جمله مواضع قبل از انقلاب اين گروه: انقلاب امر ناممكن است مگر آنكه وابسته به يك قدرت خارجي باشد … همچنين مي‌گفتند چه كسي مسئول خون‌هاي ريخته شده در جريان 15 خرداد 1342 و بعد از آن مي‌باشد؟)
پس از انقلاب از سوي برخي از رهبران انقلاب، انجمن به عنوان يك عنصر خطرناك معرفي شده و براي جلوگيري از نفوذ آن در مراكز، تبليغات وسيعي بر ضد آنان شد،و به مرور به حذف شمار زيادي از چهره‌هاي مذهبي با سابقه منجر شد. طبعا برخي از سوابق برخورد‌هاي منفي رهبران انجمن با جريان انقلاب به عنوان يك تجربه براي موضع گيري عليه آنان مورد استفاده قرار گرفت. براي نمونه، امام خميني رحمت الله عليه كه در روزگاري آقاي حلبي را تاييد مي‌كرد در سال‌هاي پيش از انقلاب به تدريج نسبت به حركت انجمن بدبين شده و حمايت خود را قطع كرد.
آقاي گرامي ـ فردي كه اخبار داخلي ايران را براي نجف مي‌نوشته است ـ نامه‌اي در اين باره به امام نوشته كه پاسخ امام (ره) اين بوده است: «از وقتي كه مطلع شدم، ديگر تأييدي نكردم».
واين جهت‌گيري‌ها ادامه پيدا كرد تا سر انجام در اثر بروز انحرافاتي(از قبيل كج انديشي نسبت به خون شهيدان و شهيد ندانستن كشته‌هاي جنگ تحميلي و اينكه بايد بگذاريم گناه زياد شود تا آقا امام عصر(ع) ظهور كند و …) در ميان برخي از افراد انجمن، امام خميني(ره) در سخنراني عيد فطر سال 1362 بدون تصريح به نام انجمن، هشدارهاي تكان‌دهنده دادند و در ضمن از ايشان خواسته شده كه انحرافات خود را كنار بگذارند.
انجمن در سال 1362 رسما تعطيلي خود را اعلام كرد و ضمن آن توضيح داد كه چون خود را مصداق سخنان رهبر انقلاب نمي‌داند انجمن را تعطيل مي‌كند و بدين ترتيب انجمن منحل شد. (روزنامه اطلاعات چهارشنبه 22 تيرماه 1362 ش).
براي اطلاع بيشتر از وضعيت انجمن مي‌توانيد كتاب «جريان‌ها و سازمان‌هاي مذهبي سياسي، نوشته رسول جعفريان، ص368 تا 378 چاپ انشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، پاييز 83) مراجعه شود.
از مطالب گذشته پاسخ سؤال خواننده محترم روشن مي‌شود كه : انجمن در ابتدا با گرايش مذهبي و مبارزه با بهائيت تاسيس و شروع به فعاليت نموده ولكن در سير كار گرفتار انحرافاتي شدند كه با موضع گيري سران انقلاب به ويژه رهبر كبير انقلاب به انحلال انجمن منتهي شد و از اينجا پي به عدم مشروعيت آنان مي‌بريم.
و از لابلاي مطالب و موضع‌گيري‌هاي امام خميني نيز پي مي‌بريم نه تنها اين گروه با امام زمان ارتباطي نداشته بلكه برخي مواضع ايشان مخالف با ايده و هدف ظهور انقلاب جهاني حضرت بقية الله مي‌باشد.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت