یادمان نیست کجا صحبت بی دردی شد
اولین بار کجا نوبت نامردی شد


یادمان نیست کجا از خودمان دور شدیم
یک شبه با کمی اندوخته مغرور شدیم


اولین بار کجا شرم به انسان خندید
اولین سیب چگونه لب ما را بوسید


یادمان نیست کجا راه خطا پیمودیم
اولین بار کجا بنده ی شیطان بودیم


بین ما تا به خدا یک پل فانی هم نیست
اعتقاد و شرف و عشق زبانی هم نیست


کاش پیدا بشود روزنه ای سمت دعا
راهی از توبه ی ما تا به گلستان خدا


کاش کابوس زمستانی شیطان برود
کاش مخلوق خدا باز هم آدم بشود

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...