اي که هر دم دم ز مهدي ميزني
پس چرا وقت عمل جا ميزني


اي که گويي درپناه مهدي ام
مستحق يک نگاه مهدي ام


نام مهدي جان من بازيچه نيست
عاشق مهدي خدا داند که کيست


اي که اظهار إرادت ميکني
در خفا صدها جنايت ميکني


عاشق مهدي نمودار وفاست
قلب او آيينه ي مهر و صفاست


نام مهدي ز هر نامي نکوست
دوستي با او جواز آبروست


مانه اندر عشق بازي جاهليم
ما براي عشق حرمت قائليم


هرکسي چشم انتظارمهدي است
بي تکلف ريزه خوار مهدي است


دل گلستان است و مهدي ياس اوست
صد ميخانه زنده از انفاس اوست

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...