آورده اند که یکی از مستخدمین خلیفه هارون الرشید ماست خورده و مقداری از آن در ریشش ریخته بود .
بهلول از او سوال نمود چه خورده ای ؟
مستخدم برای تمسخر گفت:
کبوتر خورده ام .
بهلول جواب داد قبل از آنکه بگویی من دانسته بودم و مستخدم پرسید از کجا میدانستی ؟ بهلول گفت:
فضله ای بر ریشت نمودار است.

 

موضوعات: حکایات بهلول  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...