بیم‌و‌امید میرزا جوادآقا تهرانی از شلیک دو تیر

آیه: هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ مؤمنون/8
و مؤمنین كسانى‌اند كه امانت‌ها و پيمان خود را مراعات مى‏كنند

حکایت؛ آیت‌الله میرزا جواد آقای تهرانی روزی در جبهه دو تیر به‌عنوان تمرین تیراندازی شلیک کردند، بعد از آن کاملاً مشاهده شد که چهره ایشان ناراحت است ، احساس عجیبی داشتند، پس از مدت‌زمانی کوتاه، رو به فرمانده مقر کردند و فرمودند: آیا در این نزدیکی‌ها عراقی هم هستند؟ یا خیر؟
فرمانده گفت: بله در نزدیکی مقر ما عراقی‌ها هستند؛ ایشان گفتند: آیا صدای تیرهای شلیک‌شده را فهمیدند؟
فرمانده گفت: بله می‌شنوند، کلیه تیرهایی که در اینجا توسط ما شلیک می‌شود را عراقی‌ها می‌شنوند.
با شنیدن این خبر، خوشحال شدند و تبسمی رضایت بخش نمودند و فرمودند: همین‌قدر که عراقی‌ها از صدای تیرهای شلیک‌شده ما ترسیده باشند، کفایت می‌کند، نگران بودم که نکند بیت‌المال را بی‌جهت مصرف کرده باشم اما همین‌که آن‌ها صدا را شنیدند، جواز شلیک کردن ما بود.1

سرکه بودی با نمک بر خوان او
نه ز بیت‌المال بودی نان او

۱. با اقتباس و ویراست از کتاب آینه اخلاق

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: ... [عضو] 
...
5 stars

سلام
جالب بود

1396/05/11 @ 14:38


فرم در حال بارگذاری ...