تاجری در روستایی، مقدار زیادی محصول کشاورزی خرید و می‌خواست آنها را با ماشین به انبار منتقل کند.
در راه از پسری پرسید:
«تا جاده چقدر راه است؟»
پسر جواب داد:
«اگر آرام بروید حدود ده دقیقه.
اما اگر با سرعت بروید نیم ساعت و یا شاید بیشتر!»
تاجر از این تضاد در جواب پسر ناراحت شد و به او بد و بیراه گفت و به سرعت خودرو را به جلو راند.
اما پنجاه متر بیشتر نرفته بود که چرخ ماشین به سنگی برخورد کرد و با تکان خوردن ماشین، همه محصول‌ها به زمین ریخت. تاجر وقت زیادی برای جمع کردن محصول ریخته شده صرف کرد و هنگامی که خسته و کوفته به سمت خودرواش بر می‌گشت یاد حرف‌های پسر افتاد…
شاید گاهی باید آرام تر قدم برداریم تا به مقصد برسیم.
“برای كسی كه آهسته و پيوسته راه می‌رود، هيچ راهی دور نیست

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...