این سه مرد عرب با هفده نفر شتری که داشتند به مدینه رسیدند.

سه نفر بودند که هر سه مالک این هفده نفر شتر بودند.

اولی یک دوم یعنی نصف و دومی یک سوم یعنی ثلث و سومی یک نهم یعنی

تسع از این هفده شتر حق داشتند و می خواستند این مال مشاع را مفروزکنند و

تقسیم کنند و هر کدام پی کارشان بروند.ولی بهنگام تقسیم در اشکال گیر کردند .

اشکالشان این بود که شریک سوم چون یک نهم از هفده شتر بهره می برد جز چند

تکه لاشه چند پاره گوشت واستخوان چیزی بدستش نمی آمد. ودلش و دلش می خواست

شتر زنده داشته باش ولی باین طرز مالکیت محال بود بی آنکه دو سه شتر را تکه

پاره کنند بتوانند به تقسیمش سر و صورتی بدهند.

نشستند و فکری کردند و گفتندجز پنجه مشکل گشای علی هیچ پنجه دیگرینمی تواند

این گره پیچیده را باز کند یکسر بحضور امیر المومنین شرفیاب شدند و ماجرای خود را تعریف کردند.

امیر المومنین لبخندی زد وفرمود :

َ« راست می گوید. امکان ندارد با این تقسیم نقصی به این هفده شتر وارد نیاید.

اما من می خواهم یک شتر از مال خود بر شتران شم بیفزایم تا حسابتان بی کسر و

خرده تصفیه شود»

شرکا به شدت خوشحال شدند .

– یا امیرالمومنین. یک شتر از مال خود بر شتران ما اضافه میکنی؟

– « آری تا بتوانیم تقسیم کنیم»

با این شتر اضافه شده تعداد شترها به هیجده رسید.

امیرالمومنین شریک اولی را صدا زد و فرمود:

«شما از هفده شتری که داشتید یک دوم یعنی نصف حق میبرید نصف هفده

شتر هشت شتر ونصف است اما حالا که روی هجده شتر تقسیم می کنیم سهم شما

نه شتر تمام می شود . شترها خود را سوا کنید»

شریک اولی جلو رفت و بجای هشت شتر و نیم نه شتر از آن هجده شتر سوا کرد.

نوبت به شریک دوم رسید:

-«شما از هفده شتر یک سوم بهره می برید.اینطور نیست؟»

-آری یا امیرالمومنین.

-«یک ثلث از هفده شتر پنج شتر و دو سوم یک شتر خواهد شد.

ولی حالا که ثلث از هجده شتر میبرید حق شما شش شتر تمام است.شترانتان

را سوا کنید».

شریک دوم عوض پنج شتر و دو سوم یک شتر قطار شش شترزنده و سالم را کشید و به گوشای برد

و این هم آخرین شریککه ی نهم از هفده شتر حق دارد:

-«شما از هفده شتر یک شترو هشت نهم یک شتر حق می بردید اما حالا هجده شتر داریم

یک نهم بر حق شما افزوده می شود وشما میتوانیدصاحب دو شتر زنده باشید.

این هم دو شتر شما بردارید و بروید».

اصحاب با حیرت بسیار دیدند با اینکه ما به التقسیم جده شتر بود وامیرالمومنین باین

سه شریک بر روی حساب هجده شتر سهم داده باز هم یک شتریعنی شتر امیرالمومنین مانده است.

شریک اول بجای هشت شتر ونصف نه شتر گرفت و شریک دوم بجای پنج شتر و دو سوم شتر صاحب

شش شتر شد و شریک سوم بجای یک شترو هشت نهم شتر صاحب دو شتر زنده و سالم است

معهذا این سه نفر دسته جمعی همان هفده شتری را که داشتند دارند.

بدین ترتیب: ۱۷=۲+۶+۹

این مساله هنوز که هنوز است برای ریاضی دانان مساله گیج کننده و ابهام گرفته است.

زیرا با این فرمول هفده و هجده با هم مساوی می شوند.

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...