روزی خلیفه هارون الرشید به اتفاق بهلول به حمام رفت . خلیفه از روی شوخی از بهلول سوال نمود اگر من غلام بودم چند ارزش داشتم ؟
بهلول جواب داد پنجاه دینار خلیفه غضبناک شده گفت:
دیوانه تنها لنگی که به خود بسته ام پنجاه دینار ارزش دارد .
بهلول جواب داد من هم فقط لنگ را قیمت کردم . و الا خلیفه قیمتی ندارد

موضوعات: حکایات بهلول  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...