گفتاری از حجت الاسلام محسن قرائتی

يك زماني ما رفتيم يكي از كشورها، اول انقلاب بود خيلي بد بود آبرويمان رفت، با من مصاحبه كردند بعنوان شخصيتي كه از ايران آمده گفتند آقا بفرمائيد كه در كشور جمهوري اسلامي چند تا حافظ قرآن است؟ خوب، اول انقلاب بود، ما خيلي هم حافظ قرآن نداشتيم، گفتم اگر بگويم كم داريم آبروي نظام مي‌رود بگوئيم زياد داريم دروغ گفته‌ايم، گفتم تكرار كن سؤالت را، من وقتي جواب بلد نيستم مي‌گويم تكرار كن سؤالت را، توي اين تكرار فكر مي‌كنم مي‌گوئيم يكبار ديگر بفرما چه سؤالي كردي، و اما چند تا حافظ قرآن داريم، ما در ايران خيلي حافظ قرآن نداريم ما در ايران محافظ قرآن خيلي داريم، بنده خدا گيج شد گفت حافظ چيه؟ محافظ چيه؟ گفتم حافظ اين است كه شما قرآن را حفظ مي‌كني همينطور تند تند مي‌خواني محافظ بسيجي‌هاي ما هستند تكه تكه مي‌شوند ولي يك تكه زمين‌شان را به صدام نمي‌دهند اما ممكن است حمد و سوره‌اش هم غلط باشد، اين‌را مي‌گويند محافظ قرآن، ما حافظ نداريم اما محافظ داريم يعني هشت سال بمباران شديم اما يك سانتي متر زمين به دشمن نداديم.

الان هم حاضر هستيم كه همين جوانهاي ما كه بعضي هايشان هم بعضي جاها از آنها گله دارد راجع به بعضي چيزها كه چرا قيافه‌اش اينطور است، چرا فكل او اينطور است، بعضي‌ها را هم كه آدم دلش نمي‌خواهد كه اينطور باشد همين‌ها هم چنان ته دلشان به خدا بدهكار است، چنان معتقداتي دارند كه اگر احساس كنند خطر جدي است همانها با همان شرايطي كه ما فكر مي‌كنيم حزب اللهي نيستند مي‌بيني عجب نيروهايي هستند، چقدر جوهر دين توي اينها قوي بود و ما خبر نداشتيم خيلي هم به ظاهر نمي‌شود قضاوت كرد اما ما مي‌گوئيم تو كه باطنت خوب است چرا ظاهرت اینجوری است؟!

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...