خاطره حاج آقا قرائتی از دیدن یک دختر زیبا در اتاق رئیس!

من در اتاق یك رئیسی رفتم ، كار داشتم.
تا در را باز كردم دیدم یك دختری
خیلی خوشگل پشت میز نشسته است.!
داخل اتاق رئیس رفتم گفتم: شما با این خانم محرم هستی؟
گفت: نه!
گفتم: چطور با یك دختر به این زیبایی در یك اتاق هستی
و در هم بسته است.
گفت: آخر ما حزب اللهی هستیم.
گفتم: خوشا به حالت كه اینقدر به خودت خاطرت جمع است.
حضرت امیر به زن‌های جوان سلام نمی‌كرد.
گفتند: یا علی رسول خدا سلام می‌كند تو چرا سلام نمی‌كنی؟
گفت: رسول خدا سی سال از من بزرگتر است.
من سی سال جوان هستم.
می‌ترسم به یك زن جوان سلام كنم یك جواب گرمی به من بدهد
دل علی بلرزد.
گفتم: دل علی می‌لرزد ، تو خاطرت جمع است؟؟؟!!!

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...