✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
سعودیه و دستهای پنهان دیگر


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




زن یعنی ناز هستی در وجود
زن یعنی یک فرشته در سجود
زن یعنی یک بغل آسودگی
زن یعنی پاکی از آلودگی
زن یعنی هدیه ی مرد از خدا
زن یعنی همدم و یک هم صدا
زن یعنی عشق و هستی، زندگی
زن یعنی یک جهان پایندگی
زن یعنی اردیبهشت، فصل بهار
زن یعنی زندگی در لاله زار
زن یعنی عاشقی، دلدادگی
زن یعنی راستی و سادگی
زن یعنی عاطفه، مهر و وفا
زن یعنی معدن نور و صفا
زن یعنی راز، محرم، یک رفیق
زن یعنی یار یکدل، یک شفیق
زن یعنی مادر مردان مرد
زن یعنی همدم دوران درد
زن یعنی حس خوش، حس عجیب
زن یعنی بوستانی پر نصیب
زن یعنی باغهای آرزو
زن یعنی نعمتی در پیش رو
زن یعنی بنده ی خوب خدا
زن یعنی نیمی از مردان جدا
زن یعنی همسری خوب و شفیق
زن یعنی بهترین یار و رفیق
زن یعنی انفجار نورها
زن یعنی نغمه ی روح و روان
زن یعنی ساز موسیقی جان
زن یعنی مرهم هر خستگی
زن یعنی بهترین
وابستگى

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت




دوربین های مدار بسته ای که در زندگی ما نصب شده اند
چه بخواهیم و چه نخواهیم .
 هرکس باور کند که این دوربین ها در زندگی اوست و در حال فیلمبرداری است ، گناه نخواهد کرد. .
.
 دوربین اول:

خود خداست .
آیه چهاردهم ازسوره ی علق:
آیا نمیدانند که خدا آنها را نگاه میکند! .
.
 دوربین دوم:

پیامبراکرم صلی الله علیه و آله است .
آیه ی۴۵ سوره احزاب:
ای پیامبر ما تو را در امت گذاشته ایم ،
هم شاهد هستی و آنها را میبینی .
هرکاری که بکنند آنها را میبینی . .
.
دوربین سوم:
امامان معصومین علیهم السلام هستند .
آیه١٠۵ سوره توبه
که سه دوربین اول در این آیه جمع است:
ای پیامبر به مردم بگو هر کاری میخواهید بکنید ، اما اعمال شما را خدا میبیند ، پیامبر میبیند و مؤمنان (امامان علیهم السلام)
نیز میبینند . .
.
 دوربین چهارم:
ملائک مقرب خدا هستند . آیه ١٨سوره ق:
ازشماحرکتی سرنمیزندمگرآنکه دومأموردرحال نوشتن آن هستند.یکی مأمور نوشتن خوبی ها ویکی مأمورنوشتن بدی هاست. فقط این دوملک یک تفاوتی باهم دارند.این یکی اگرنیت خوبی هم کنیم یادداشت میکند.آن یکی نیت بدی کنیم یادداشت نمیکند. .
.
 دوربین پنجم:
زمین است.سوره زلزال:روزقیامت همین زمینی که ماروی آن نشسته ایم می آیدوخبرهای خودرامیدهد.

دوربین ششم:
زمان است.آیات اول سوره بروج وروایات صریحی ازامیرالؤمنین علیه السلام داریم که شب جمعه اعمال شماراثبت میکنند.شب وروزعرفه اعمال شمارا میبینند.ایام هم موجود زنده هستند.

دوربین هفتم:

دوربینی که ازهمه تکان دهنده تراست،اعضاءوجوارح مامیباشند.آیه ٢١سوره فصلت.

 

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت




نیاز اضطراری کودکان دیده شدن است. برای همین کودکان دست به کارهای عجیب غریب میزنند حتی حاضرند کتک بخورند اما دیده شوند.

کودکان نامرئی تبدیل به کودکانی خجالتی با حرمت نفس بسیار پایین میشوند.

اگر کودک بین حرف شما با دیگران پرید, کار یا صحبتتان را قطع کنید به چشمان فرزندتان نگاه کنید، اکر عجله دارید از او بخواهید صبر کند تا کارتان یا صحبتتان را تمام کنید بعد با او صحبت میکنید و سر قولتان بمانید.

هرگز به او نپرید که

بی ادب وسط حرف من نپر

یا ساکت شو

یا به اتاقت برو

یا مگر نمیبینی من سرم شلوغه!

احساسات کودک را نفی نکنیم:

“این ترس نداره”

“بزرگ شدی گریه نکن”

“انقدر غر نزن".

احساسات او را تایید کرده بر زبان بیاورید؛ وقتی فرزندتان می گوید

“امروز کسی با من بازی نکرد”

مادر می گوید

“حتما ناراحت شدی” و کودک احساس درک شدن و مرئی بودن می کند، اما اگر بگوید

“قرار نیست همه با تو بازی کنند” کودک احساس بدی خواهد داشت.

به فرزندتان حق انتخاب دهید. هنگام لباس پوشیدن دو لباس به او داده تا انتخاب کند.

تعریف و تحسین نابجا هم به حرمت نفس کودک اسیب میزند. به اندازه از موفقیت و کار فرزندتان تعریف کنید.

هنگام انتقاد از کودک شخصیت او را زیر سوال نبرید، از احساسات خودتان بگویید. به جای انکه بگویید

“پسر بدی هستی” بگویید

“این کار تو مرا ناراحت کرد".

هنگام عصبانیت به حرمت نفس کودک احترام بگذارید.

از فرزندتان انتظارات مناسب با سن او داشته باشید.

با اشتباهات فرزندتان برخورد درست داشته باشید. اشتباه کردن لازمه یادگیری و پیشرفت در کودکان است. تمسخر، سرزنش، تهدید و تنبیه به یادگیری و حرمت کودک خدشه وارد میکند.

کودکی که به جای ترس و واهمه از والدین خود، با ارزشها و معیارهای منطقی اشنا میشود حرمت نفسش افزایش خواهد داشت.

 

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت




بروشور یک زندگی شاد



همه انسان‌ها در طول تاریخ، صرف نظر از ایدئولوژی و رویکرد دینی و غیردینی در پی کسب آرامش و شادابی و نشاط بوده‌اند. برخی از راه تحصیل مال ، گروهی از طریق کسب مقام و مدرک و عده‌ای با ریاضت و ترک دنیا و برخی نیز با روی آوردن به پوچی و نیهیلیسم و استعمال مواد مخدر همه و همه به دنبال آرامش و شادابی و مقابله با فشارهای روحی و روانی و دردها و غم‌های سنگین در فرآیند پر فراز و فرود و زندگی‌اند. در این اجمال ضمن تأکید بر آموزه‌های دینی، دست آوردهای علمی بشر (در حوزه روا نشناسی و جامعه شناسی) در جهت طرح و تبیین و ارائه راهکارهای علمی و عملی به منظور دست یابی به سکوی آرامش، شادابی و موفقیت در خانواده (آرزوی همه انسان‌ها) را مورد توجه و تأمل قرار می‌دهیم:

تقلید از مدل‌ها

ما مسلمانان الگوها و اسوه‌های بی نقص و خطایی را به عنوان عظیم‌ترین سرمایه‌های بشری پیش رو داریم. این اسوه‌ها در اوج شادابی و انرژی و تلاش و موفقیت در صورت تأسی و تأکید عملی بر سیره و روش زندگی آنان می‌توانند نقش ماندگاری را در ساماندهی نظام اجتماعی، خانوادگی و تربیتی ما داشته باشند.

اعتدال توأم با تأکید بر نیازهای فطری و عزیزی و طبیعی، اصلی‌ترین محور و مداد زندگی و روابط اجتماعی، خانوادگی و تربیتی آن حضرت را تشکیل می‌داد.

روش و سبک مدیریت خانه و خانواده و مهارت‌های ارتباط با همسر و فرزندان را از زندگی آسمانی پیامبر اکرم(ص) و امیرمؤمنان علی(ع) به عنوان صدرنشینان عالم بشری باید آموخت و عمل کرد تا بتوان گام‌های مؤثری در رسیدن به فرازهای مذکور برداشت.

رسول گرامی اسلام(ص) نه غرق شدن در لذائذ مادی را در زندگی تأیید می‌نمود و نه تارک دنیا و پشت کردن به لذت‌ها و رهبانیت را به رسمیت می‌شناخت.اعتدال توأم با تأکید بر نیازهای فطری و عزیزی و طبیعی، اصلی‌ترین محور و مداد زندگی و روابط اجتماعی، خانوادگی و تربیتی آن حضرت را تشکیل می‌داد.

بارها به دختر گرامش فاطمه زهرا(س) می‌فرمود فِداها اَبوها: بابا به قربانت– بوی بهشت از دخترم فاطمه به مشامم می‌رسد. هر کس او را برنجاند مرا رنجانده. هر کس فاطمه را دوست بدارد ، مرا دوست داشته است. او پاره تن من است.

این‌ها تنها گوشه‌ای از روابط عاشقانه و انرژی بخش و نشاط آفرین پدر با دختر در نهاد خانه و خانواده قرآنی است:

اعتدال توأم با تأکید بر نیازهای فطری و عزیزی و طبیعی، اصلی‌ترین محور و مداد زندگی و روابط اجتماعی، خانوادگی و تربیتی آن حضرت را تشکیل می‌داد

رابطه پیامبر با همسر گرامیش خدیجه کبری(س) نیز در اوج مهر و محبت و عشق، فضای خانه را نورانی، قرآنی و با نشاط می‌نمود، که پرداختن به آن‌ها در جای خود کتابی مستقل و معضل خواهد شد و در این اجمال نمی‌گنجد. امّا توجه این نکته خالی از لطف نخواهد بود که وقتی از پیامبر(ص) سؤال می‌شد راز این همه توجه و محبت شما به خدیجه(س) چیست می‌فرمود: او در شرایطی بسیار سخت و شکننده تمامی سرمایه و داشته‌های مادی و معنوی‌اش را تقدیم اسلام و گسترش فرهنگ قرآنی نمود. در مورد رابطه امیرمؤمنان علی(ع) با همسر با وفایش فاطمه زهرا(س) نیز نکات زرّینی وجود دارد که جهت رعایت اختصار به دو جمله از علی(ع) اکتفا می‌شود که در فرآیند زندگی و به خصوص در انتها و پس از شهادت فاطمه زهرا(س) در ذهن و زبان خود جاری ساخت و مدلی شد برای آنان که خواهان زندگی شاد و آسمانی هستند.

وقتی از علی(ع) و سؤال شد با همسرت چگونه‌ای فرمود: فاطمه(س) بهترین دوست و کمک من برای رشد در راه خداوند است. هر وقت غم و خستگی می‌خواست مرا از پای در آورد به او نگاه می‌کردم همه غم‌ها از دل من می‌رفت و آرامش و نشاط به من دست می‌داد.

صفحات: 1 · 2

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت




 

 

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت




چند روز پیش بین نماز ظهر و عصر بود که امام جماعت رو به جمعیت ایستاد و خبر از خواندن صیغه طلاق یک زوج را داد. خانمی به نام فاطمه و آقایی به نام محمد مهدی…
همین‌طور که ایشون در حال خواندن صیغه طلاق بود، به این فکر می‌کردم که چرا زندگی دو نفر شروع نشده به پایان می‌رسد و چند نفر در روز در کشور ما مشمول این واقعه تلخ می‌شوند. تصمیم گرفتم کمی تحقیق کنم. آمارها ناراحت کننده بود. آمار طلاق در کل کشور تعداد ۱۵۵۳۶۹ مورد در سال ۹۲ بود [۱] یعنی ۴۲۶ مورد در روز! یا ۱۸ مورد در ساعت! البته مطابق آمار این میزان در سال ۹۳ به ۱۶۳۵۶۹ مورد افزایش پیدا کرده است یعنی ۱۹ مورد طلاق در ساعت!

وقتی خواستم ترکیب سنی زوج‌های طلاق گرفته را بررسی کنم فهمیدم که بیشترین موارد ثبت شده طلاق در سال ۹۳ میان مردان ۲۹-۲۵ ساله و زنان ۲۴-۲۰ ساله بوده است. [۲] این یعنی اکثر فروپاشی‌های خانواده در میان کسانی صورت می‌گیرد که از نظر سنی به بلوغ فکری و عقلی رسیده‌اند و تاسفم بیشتر شد…

کمی بیشتر که دقت کردم متوجه شدم اکثر زندگی‌هایی که به طلاق منجر شده است طول عمری کمتر از یک‌سال داشته‌اند. در سال ۹۳ تعداد ۲۲۸۶۰ مورد زندگی در عرض کمتر از یک‌سال به طلاق منجر شده است.[۳]

مطالعات بنده نشان داد که نسبت بین ازدواج‌ها و طلاق‌های ثبت شده در سال ۹۳ فاصله کمتری پیدا کرده‌اند و در کل کشور این نسبت به ۴.۴ رسیده است یعنی به ازای هر ۴.۴ مورد ازدواج یک طلاق به ثبت رسیده است.[۴] البته در تهران این نسبت کمتر هم شده و به ۲.۲ رسیده است.

این اعداد و ارقام قابل تامل می‌تواند هشداری باشد به مسئولین کشور و خانواده‌های ایرانی که مراقب سلامت اجتماعی جامعه بوده و از وخیم‌تر شدن اوضاع جلوگیری کنند. بررسی علل بروز چنین وضعیتی در کشور اسلامی ایران با فرهنگی دیرینه ضروری است، و در مجالی وسیع‌تر باید به آن پرداخت. بی‌تردید مساله حجاب و عفاف از دلایل استحکام یا فروپاشی خانواده می‌باشد و چاره‌اندیشی در این زمینه در کاهش آمار فروپاشی خانواده موثر خواهد بود.
به امید روزی که شاهد کاهش آمار طلاق و استحکام بنیان خانواده ایرانی باشیم.

——————————————————————–
پی‌نوشت
[۱]. https://www.sabteahval.ir/Upload/Modules/Contents/asset99/t92.pdf
[۲]. https://www.sabteahval.ir/Upload/Modules/Contents/asset99/tg93.pdf
[۳]. https://www.sabteahval.ir/Upload/Modules/Contents/asset99/t-to93.pdf
[۴]. https://www.sabteahval.ir/Upload/Modules/Contents/asset99/e-t-sh93.pdf

 

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت




عاقبت خيانت هاي ماهواره اي/شوهردار هم مي تواند دوست پسر داشته باشد…؟

يک روز به گفت: مي خواهم ببينمت. من اول مخالفت کردم ولي پيش خودم گفتم: حالا بروم و از نزديک بهش بگم که من شوهر دارم تا بيخيال من بشه.
به گزارس اساتيد برتر به نقل از شاخه طوبي، يک روز داخل پارک شقايق نشسته بودم و به اطرافم نگاه مي کردم، غرق در فکر بودم که گام هاي لرزان خانم جواني توجه ام را به خود جلب کرد.
لرزان و مضطرب اين مسافت را طي مي کرد، خود را به صندلي که من نشسته بودم رساند که اندکي استرحت کند. نگاه خسته خود را به نگاهم پيوند زد، نگاهش کردم تا آن روز کسي را اينگونه مضطرب و درمانده نديده بودمٍ.
بدون هيچ حرفي فقط گفت: تو را به خدا کمکم کنيد. صدايش مي لرزيد، موج غم در چشمانش جاري بود.
دستان سردش را در دستانم فشردم، از او خواستم بيشتر توضيح دهد.
بغضش ترکيد و گريه را سر داد.
من شروع به حرف زدن با اين خانم کردم و گفتم: گريه کردن فايده اي ندارد، فقط دعا کنيد. ان شاءالله مشکل حل مي شود.
اين خانم کمي آرام شده بود، شروع به گفتن کرد: دو سالي مي شود که مي شناسمش،‌ پسري است زيبا و مهربان، ‌در قلبش به اندازه تمامي دنيا مهرباني و محبت موج مي زند.
من گفتم: خب، حالا اين پسر جوان کيست و چندسالش است؟
زن سري تکان داد و با افسوس گفت: او جوان است، تنها 25 سال دارد و من عاشق او هستم ولي افسوس که شوهر دارم و شوهرم خيلي من را دوست دارد در صورتي که من به او علاقه اي ندارم، نمي دانم بايد چکار کنم؟
با تعجب نگاهش کردم.
گفتم: عاشقش هستي؟
گفت:بله خيلي.
زن بي درنگ از جا بلند شد و مي خواست برود. گويا تنها آمده بود اين حرف را بزند و برود.
صدايش کردم و نسبتش را با آن جوان پرسيدم.
صورتش را برگرداند، آهي بسيار تلخ کشيد. اشک از چشمانش سرازير شد جواب داد: من عاشق او هستم، ‌اما افسوس که از دستم کاري بر نمي آيد.
سري تکان داد و گفت: 4 سال مي شود که ازدواج کردم. شوهرم عاشقم بود و من هيچ حسي به او نداشتم.
وي در ادامه افزود: مهدي شوهرم را مي گويم از همان موقع که به خواستگاريم آمده بود، گفت: بايد ماهواره در خانه مان باشد من هم بدم نمي آمد.
شوهرم از صبح مي رفت سرکار و تا 8 شب به خانه برمي گشت. من هم از تنهايي فقط ماهواره نگاه مي کردم طوري که گويي به آن معتاد شده بودم.
وقتي هم به خانه مي آمد، خيلي خسته بود و زياد با من نبود و مي رفت مي خوابيد من ديگر به او حسي نداشتم و فقط به سريال هايي که در شبکه “من و تو” و “فارسي وان"فکر مي کردم و هميشه مي گفتم: چي مي شد شوهرم کسي بود که من عاشقش باشم.
زن جوان آهي کشيد و ادامه داد: دو سال پيش تازه گوشيم را عوض کرده بودم و به وايبر و واتس آپ وصل شدم يکي پيشنهاد دوستي داد، من به او گفتم: شوهر دارم. ولي دست بردار نبود تا اينکه من اصلا جوابش را نمي دادم ولي او همش پيام مي داد.
همانطور که اشک از گونه هايش پاک مي کرد، گفت: اسم اين جوان آقا حميد است.
يک روز حميد گفت: مي خوام ببينمت. من اول مخالفت کردم ولي پيش خودم گفتم: حالا برم و از نزديک بهش بگم که من شوهر دارم بيخيال من بشه.
آن روز به سر رسيد، در همين پارک قرار گذاشتيم وقتي آمد دلم لرزيد انگار با يک نگاه عاشقش شده بودم خيلي پسر زيبارويي بود.
من دروغ به او گفتم: آقا حميد من شوهرم را خيلي دوست دارم و نمي خواهم زندگي ام به خاطر اين پيام ها بهم بريزد.
حميد گفت: ما متعلق به هميم، خيلي به هم شبيه هستيم، نه من بدون تو دوام مي آورم و نه تو بدون من.
من به او گفتم: من هنوز هم يک زن شوهردارم.
او گفت: همين جذاب ترت مي کنه. من بي تو نمي توانم باشم و من هم مثل تو تنها هستم و از اين زندگي خسته شده ام. ما بايد مثل ۲ دوست در کنار هم باشيم و درد دل کنيم.
من هم در واکنش به اين حرفهايش، يک لبخندي زدم.
حميد ديگر چيزي نگفت و رفت.
از آن روز به بعد خيلي به او فکر مي کردم و همينکه در زندگي من و مهدي نه بچه اي بود و نه خودش، و من هم که اين سريال هاي ماهواره اي را مي ديدم گفتم عيبي ندارد زن شوهردار هم مي تواند دوست پسر داشته باشد، از آن به بعد با او ارتباط برقرار کردم.
روزهاي اول قرار گذاشتيم مثل خواهر و برادر غم خوار هم باشيم اما رابطه عاطفي ما خيلي زود به يک دل بستگي شوم تبديل شد و الان دو سال است که با هم هستيم.
يک دفعه اين خانم جوان در فکر فرو رفت، من به او گفتم الان مي خواهي چکار کني؟
گفت: واقعا نمي دانم. حميد به من گفته از مهدي طلاق بگير با من ازدواج کن. ولي مي ترسم دروغ بگويد يا اينکه در زندگي با او خوشبخت نشوم.
اين زن جوان دوباره گريه را سر داد و گفت: خانم من واقعا عاشق حميدم ولي نمي خواهم زندگي با مهدي را از دست بدهم چون با او خوشبختم و هيچ چيز در زندگي کم ندارم.
من به او گفتم: تو که چيزي کم نداشتي پس چرا به اين دوستي تن دادي؟ چرا با خود شوهرت صحبت نکردي و مسئله را با او در ميان نگذاشتي؟
گفت: نمي دانم واقعا انگار مهره مار با خودش داشت و اين شبکه هاي لعنتي ماهواره هم کم در اين قضيه مقصر نبودند.
اين را هم نگفتم: به تازگي فهميدم که حميد مواد مصرف مي کند يک مقدار ازش نا اميد شده ام ولي…..
به من گفت شما جاي من بودي چکار مي کردي؟
من گفتم: عزيزم من از اول نمي گذاشتم شوهرم ماهواره را به خانه بياورد تا مسائل بعدي آن پيش بيايد و اگر هم کسي اين پيام ها را داد با شوهرم درميان مي گذاشتم تا از همانجا طرف ديگر پيام ندهد.
به اين خانم جوان گفتم: الان هم هنوز دير نشده خطت را عوض کن و ديگر به اين پسري که باعث خراب شدن زندگيت شده جواب نده.
او هم يک نگاه تعجب آوري به من کرد و گفت: جدايي در حرف خيلي راحته ولي در عمل …. و رفت.

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت




موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت