#گلستان_سعدی

یکی از پسران هارون‌الرشید پیش پدر آمد خشم‌آلود که فلان سرهنگ‌زاده، مرا دشنام مادر داد. هارون ارکان دولت را گفت جزای چنین کس چه باشد؟ یکی اشاره به کشتن کرد و دیگری به زبان بریدن و دیگری به مصادره و نفی!
هارون گفت ای پسر، کَرَم آنست که عفو کنی و گر نتوانی تو نیزش دشنام مادر ده! نه چندانکه انتقام از حد درگذرد، آنگاه ظلم از طرف ما باشد و دعوی از قِبَل خصم:

نه مردست آن به نزدیک خردمند
که با پیلِ دمان پیکار جوید

بلی مرد آنکس است از روی تحقیق
که چون خشم آیدش، باطل نگوید

*دمان : خروشان و خشمگین

#گلستان
#سعدی
#باب_اول در سیرت پادشاهان

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...