خواهرم حجابت
برادرم نگاهت

پسر گفت:

حجابتو رعایت کن،

دیدن زیباییهای تو منو به گناه میندازه!

دختر گفت:

چشماتو درویش کن!

مگه من باید به خاطر تو خودمو محدود کنم؟!

پسر گفت:

طبیعت من نگاه کردن و لذت بردن از زیباییهاست.

دست خودم نیست

دختر گفت:

طبیعت منم نشون دادن زیباییهامه.

دختر اگه جلوه گری نکنه که دختر نیست

پسر گفت:

خوب جلوه گریتو بذار برای شوهرت.

این طوری منو هم به گناه نمیندازی

دختر گفت:

تو نگاه هوس آلودتو بذار برای همسرت.

این طوری منو هم محدود نمی کنی

پسر گفت:

اگه همسر نداشتم چی؟

اگه نتونستم ازدواج کنم چی؟

اگه بعد از ازدواج تو خیابون چشمم به تو افتاد چی؟

مگه می تونم چشمامو ببندم؟

دختر گفت:

اگه منم نتونستم ازدواج کنم چی؟

برای کی جلوه گری کنم؟

پسر گفت:

خدا گفته خودتو بپوشونی.

خدا گفته به صبر و نماز پناه ببری.

خدا گفته با ایمان و عبادت فقط برای او جلوه گری کنی

دختر گفت:

خدا گفته تو هم چشماتو کنترل کنی.

پیامبر گفته نگاه تو به من تیری زهر آلوده از طرف شیطان.

گفته برای کنترل خودت روزه بگیری

پسر گفت:

اما باور کن با وجود جلوه گری تو کنترل نگاه برای من خیلی سخته.

انصاف نیست که تو خودتو نپوشونی و از من انتظار داشته باشی نگات نکنم.

دختر گفت:

تو هم اگه نگاهتو کنترل نکنی پوشیدن این همه لباس برام خیلی سخته.

انصاف نیست تو به من نگاه کنی و از من انتظار داشته باشی جلوه گری نکنم.

پسر گفت:

اما اگه تو جلوه گری نکنی من دیگه دلیلی برای نگاه بهت ندارم

دختر گفت:

تو هم اگه نگاه نکنی من دیگه دلیلی برای جلوه گری برات ندارم

پسر خوب! دختر گل!

بهتر نیست که هر دو تون همدیگه رو درک کنین؟

بهتر نیست که هر دو تون برای عفت عمومی تلاش کنین؟

 

موضوعات: حجاب  لینک ثابت
نظر از: احمد فرجی [بازدید کننده]
احمد فرجی

عالی
خواهرم حجابت
برادرم نگاهت

1396/09/27 @ 10:41


فرم در حال بارگذاری ...