مردي با جویریه بن عمر بر سر ماده اسبی با هم نزاع می کردند، هر کدام، آن را از خود می دانست.علی علیه السلام فرمود: گواه بیاورید؟

گفتند: نه. پس به جویریه فرمود: اسب را به این مرد بده!

جویریه گفت: یا امیرالمومنین! بدون گواه؟

علی علیه السلام فرمود: من به تو از خودت آگاهترم، آیا فراموش کرده اي رفتار جاهلانه ات را در عصر جاهلیت. و حضرت او را از کردارش خبر

داد. (بحار، ج 41 ، ص 288 . گرچه اخبار این فصل مرسله هستند، ولی تعجب ندارد که آن اعمال حیرت آور از آن شخصیت نامتناهی سر

زده باشد، و به همین جهت بوده که پاره اي از مردم آن حضرت را خداي خود دانسته اند. و خود آن حضرت آنان را با آتش سوزانده است)

دختری که به زنا متهم شد
در خرائج راوندي است که نه یا ده برادر در قبیله اي عرب زندگی می کردند و تنها یک خواهر داشتند که بسیار به او علاقه مند بودند، آنان

به خواهر گفتند: هر چه خداوند به ما روزي می دهد نزد تو می سپاریم و تو ازدواج نکن؛ زیرا به غیرت ما نمی گنجد که تو ازدواج نمایی،

خواهر با آنان موافقت کرد و به خدمتگزاري آنان پرداخت. برادران نیز خواهر را گرامی می داشتند، تا این که روزي خواهر پس از پاکی از

عادات ماهیانه براي غسل نمودن بر سر چشمه آبی رفت و در میان آب نشست، اتفاقا زالویی در جوف او داخل شد و پس از مدتی زالو بزرگ

شده و شکم زن بالا آمد، برادران پنداشتند که خواهر آبستن شده و به آنان خیانت کرده است، تصمیم گرفتند او را بکشند، ولی بعضی از

آنان ممانعت کرده، گفتند: او را نزد علی بن ابیطالب می بریم، خواهر را نزد علی علیه السلام برده و ماجرا را شرح دادند.

امیرالمومنین: طشتی پر از لجن برایم بیاورید! و به زن دستور داد میان طشت بنشیند و در آن حال زالو از جوف زن بیرون آمد و در میان

طشت قرار گرفت. برادران چون این تدبیر و علاج حیرت آور بدیدند، گفتند: یا علی! تو پروردگار ما هستی و تو غیب می دانی! امیرالمومنین

علیه السلام آنان را از این گفتار، منع نموده و به آنها فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله از طرف خداوند به من خبر داده که این قضیه در

این ماه و در این روز و در این ساعت، واقع خواهد شد.

سرزمین کربلا
ابوجحیفه، می گوید: عروه بارقی نزد سعید بن وهب آمد و از او جریانی را که دیده بود سوال نمود و من گفتارشان را می شنیدم، سعید گفت:

مخنف بن سلیم مرا به نزد علی علیه السلام فرستاد و من در کربلا خدمت آن حضرت رسیدم پس دیدم با دست به زمین کربلا اشاره نموده

و می فرماید: اینجاست، اینجاست.

مردي به آن حضرت گفت: یا امیرالمومنین اینجا چه می شود؟

فرمود: اینجا بارهاي آل محمد صلی الله علیه و آله فرود می آید، پس واي به حال ایشان از شما! و واي به حال شما از ایشان! مردي پرسید

مقصودتان چیست یا امیرالمومنین؟!

فرمود: واي به حال ایشان از شما که آنان را می کشید، و واي بر شما از ایشان که خداوند شما را به سبب کشتن آنان به دوزخ می برد.

 

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...