مردی به نام رمیله تب دار بود؛ هنگام نماز رسید و به سختی غسل نمود و برای نماز جماعت به مسجد رفت، بعد از نماز جماعت تا از درب مسجد بیرون آمد، امیرالمومنین علی علیه السلام را دید که دست مبارک بر روی شانه های رمیله گذاشت و فرمودند:
"رمیله! دچار تب شدیدی بودی ولی باز هم برای نماز جماعت به مسجد آمدی!"

رمیله متحیر و متعجب شد و عرض کرد: بله سرورم ، اما شما چطور متوجه شدید!؟
امیرالمومنین علی علیه السلام لبخندی زد و فرمودند:

"ای رمیله، هیچ زن و مرد مؤمنی نیست که مریض شود ،مگر اینکه

ما بخاطر مریضی او مریض میشویم و

هرگاه محزون میشود ما بخاطر او محزون میشویم و

هر زمان دعا کند ما به او آمین میگوییم و

وقتی ساکت باشد مابرای او دعا میکنیم و در هرکجا در مشرق و مغرب ، مرد و زن مومنی باشد ما با او هستیم"

بصائر الدرجات ج‏1، ص 260

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...