✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
تصاویر متحرک ولادت حضرت معصومه و روز دختر


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



فرقه ی “مرمن” چیست؟ و آیا قائل به تحریف دین اسلام است؟
متن کامل پرسش

با سلام وادب و احترام و عرض خسته نباشید وخدا قوت. بی زحمت بفرماییدآیا دینی به نام مرمن داریم. و همچنین در باره سوالی که مطرح می کنند که شما مسلمانان چرا می گویید یهود و مسیحیت تحریف شده اند،و دین اسلام دین به حقی است ؟ آنها هم می توانند در باره اسلام چنین نظری داشته باشند.

پاسخ

فرقه مرمن

اين فرقه از فرقه های فرعی مسیحیت می باشد که به وسيله ((جوزف اسميت )) آمريكائى پديد آمد. او آمريكائيان را از نسل بنى اسرائيل مى دانست و مى گفت : ((عيسى در ظهور دوم خود در ميان مردم آمريكا تبليغ رسالت كرد و پيروان بسيارى يافت و گروهى از كافران عليه مسيحيان شوريدند و آنان را قتل عام كردند. ولى كتاب مقدس ‍ كه توسط رئيس كليساى مسيحى مرمن بر روى الواح طلا نوشته و حك شده بود، توسط آن رئيس از ميان معركه بيرون برده شد، و در مكان امنى پنهان ماند تا كه خداوند به من توفيق رهبرى را داد و آن الواح را در دست من قرار داد تا با ردگير دين عيسى را به جهانيان اعلام كنم )). اين گروه معتقد به كشف و شهود مى باشند. و بر اين باوراند كه قوم بنى اسرائيل موفق به تاءسيس يك دولت مستقل از يهود در آمريكا خواهد شد.
اين رؤ ياى صهيونيستى همچنان به قوت خود باقى است . آنان معتقدند كه عيسى دوباره ظهور خواهد كرد و پادشاهى خواهد نمود. افراد اين فرقه عمل تناول را به وسيله نان و آب انجام مى دهند. و معتقدند كه بجاى تكفير كافر، تجديد تعميد بايد كرد و او را از عذاب و گرفتارى در آخرت نجات داد. اين فرقه به تعدد زوجات معتقد است . ولى اخيرا اين موضوع در آمريكا منع قانونى يافت . پيروان اين فرقه در شمال آمريكا (آمريكاى شمالى ) زندگى مى كنند.

اینان سنت گراهاى اخبارى ای هستند که بر متون عهدین تکیه دارند. با هر گونه افزایش و تجدید نظر مخالف اند همانطور که اشاره کردیم این فرقه به تعدد زوجات در مسیحیت معتقد بود. بسیارى از پیروان این فرقه تا هشت زن اختیار کرده اند.

برای پاسخ به قسمت دوم سوال ، کافیست به ادله اثبات عدم تحریف قرآن اشاره نماییم.

دلایل عدم تحریف قرآن

از دید قرآن این کتاب هیچ گاه تحریف نخواهد شد . و خداوند خود وعده داده که ما حافظ قرآن از تحریف و تغیییر خواهیم بود …

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ ( سوره 15 آیه 9 )

به راستی که ما قرآن را نازل نمودیم و خود حافظ و نگهبان اوییم …

اما کسی که قرآن را باور ندارد مطمئناً به مفاد آن هم ایمان نخواهد داشت …

برای همین می بایستی در مقابل از دلایل تاریخی معتبر یا دلایل عقلی یا حتی تجربی و … بهره برد .

دلیل اول:

آیات تحدی در قرآن . تحدی یعنی مبارز طلبی . قرآن همه ی بشریت رابه مبارزه فراخوانده که اگر فکر میکنید قرآن ازطرف خدا نیست و محمد از خود دراورده پس مثل قرآن کتابی بیاورید . سوره ی 2 آیه 23 و . ..
در فرض تحریف شدن یا دروغ بودن قرآن ،باید دانست که این آیه همچنان در قرآن وجوددارد ! تحریف قرآن یا تغییر آن موجب می شود که از حقیقت قرآن کاسته شود . یعنی بشری وانسانی شود . در این صورت همه ی انسانها میتوانند مثل قران کتابی بیاورند ! آن هم کتابی که شبیه یا برتر ازقرآن باشد .
در فصاحت وبلاغت کلام : که تابه حال این مبارز طلبی بی پاسخ مانده . البته چند وقت پیش عده ای کتابی مثل قرآن نوشتند اماخودشان از سر خجالت و رسوایی تعطیلش کردند . ممکن است گفته شود که این زمینه فقط به درد اعراب می خورد . چون فصاحت و بلاغت قرآن تنها برای اعراب قابل درک است .

در پاسخ می گوییم در هر فرهنگ و هر زبانی ، آیا کسی هست که کتابی بیاورد و دیگران را به مبارزه فرابخواند ؟؟؟ که اگر می توانید مثل من کتابی بیاورید ؟ اگر چنین کسی هست ، کتابش در زمینه ی فصاحت و بلاغت شبیه به قرآن یا حتی بالاتر از قران خواهد بود .

ضمن اینکه بر اساس گواهی تاریخ ، اعراب ( حتی اعراب بی سواد ) جزو ادیب ترین و شاعرترین و فصیح ترین مردم بودند . وقتی آنان با همه ی توانشان نتوانستند مثل قرآن بیاورند ، همین می تواند شاهدی بر ناتوانی دیگران باشد .

ممکن است گفته شود دلیل آوردن از قرآن برای اثبات عدم تحریف آن صحیح نیست . در پاسخ می گوییم بله ، آیه ی تحدی ( مبارزطلبی ) جزئی از قرآن است . اما قرآن دیگران را به مبارزه می طلبد . کسی که قرآن را تحریف شده می داند ، باید به این آیه پاسخ گوید . در واقع قرآن دیگرن را نه به پذیرش خود ، بلکه به مقابله و مبارزه می خواند .

لذا قرار نیست دشمنان در مقابل قرآن سر فرود آوردند . بلکه کافی است به این مبارز طلبی پاسخ مثبت دهند تا شکست را تجربه کنند .

دلیل دوم

اگر نسخه های خطی قرآن که در موزه های مختلف در اقصی نقاط جهان وجود دارد را کنار هم بگذاریم ( نسخه هایی که مربوط به صدیا دویست یا پانصد یا هزار واندی سال پیش است ) می بینیم که هم شان مطابق هم اند . تنها دو حالت وجود دارد که این نسخه ها همگی شبیه به هم باشند :
حالت اول : تحریف نشدن قرآن
حالت دوم : تبانی همه ی مسلمانان و قرآن نویسان درسرتاسر دنیا در طول تاریخ مبنی بر تحریف یک جور ( دقیقاً یک جور ) قرآن . ( از ترکستان شرقی یعنی سین کیانگ چین گرفته تااندلس یا همان اسپانیا ! ) که از دید من این تبانی محال است چون در زمانهای گذشته ارتباط بین ملل مختلف بسیار سخت بود .

لازم به ذکر است که نسخه های خطی قرآن مربوط به تاریخ های چند صد ساله و هزار و اندی ساله ( بر روی کاغذ با پوست حیوانات یا کتیبه های سنگی و … ) در مناطقی همچون سین کیانگ چین ( ترکستان شرقی)،هندوستان ، پاکستان ، ایران ، ترکیه ، یمن ، عربستان ، عراق ، مصر ، فلسطین ، مراکش، اسپانیا و پرتغال و … پیدا شده که در موزه های مختلف دنیا از جمله کشورهایی چونانگلیس ،‌فرانسه ، اسپانیا ،‌ عربستان ، هند ، مصر و … وجود دارد و بار ها ایننسخه ها مورد مقایسه قرار گرفت . در ایران هم برگه ها یا کتیبه های دست نویس ( خطی ) بسیارب مربوط به صد یا دویست و یا حتی هشتصد سال پیش و بالاتر درموزه های آستان قدس رضوی ، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی قم و چند موزه ی دیگر وجوددارد .

دلیل سوم :
عدم تحریف قران از ابتدا ( درقرن اول ظهور قرآن )
باید توجه داشت که پس از وفات محمد رسول الله ، میان مسلمین اختلاف افتاد . پیروان علی بن ابی طالب همیشه مخالف حکومت ها بودند . بعدها بنی امیه و بنی عباس هم با هم وارد نبرد شدند . این جنگ ها و مخالفت ها فقط بعدنظامی نداشت . بلکه جلوه ی تبلیغاتی هم داشت . آنچنانکه اگر یکی ازطرفین اشتباهی مرتکب می شد ، مخالفین آن را علنی نموده و اسباب رسوایی طرف مقابل را فراهم مینمودند . حال چگونه ممکن است در صدر اسلام قرآن توسط عده ای تحریف شود ولی همه درشرق و غرب عالم اسلام سکوت کنند ؟؟؟؟ ( یعنی قران در طول تاریخ هیچ گاه در اختیارگروهی خاص نبود که بتوانند آن را تغییر دهند)

مجمع جهانی شیعه شناسی

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت


...


اگر تربیت غلط به تو آموخت غیرت داشتن ، دخالت کردن است و حیا را در صندوق کردن!
✔شهید مطهری به ما آموخت : غیرت ، عشق مرد به ناموسش است و حیا احترام زن به خودش

اگر تربیت غلط به تو آموخت که مرد میتواند زنش را بزند !
✔اسلام من به من آموخت که زن ریحانه است و مرد وظیفه دارد تمام اسباب راحتی و آسایشش را فراهم کند…

اگر تربیت غلط به تو گفت که زن عقلش نصف مرد است و نمی تواند به تنهایی در دادگاه شهادت دهد …
✔شهید مطهری در کتاب حقوق زن به من گفت : که زن احساسات و عواطفش دو برابر مرد است و از این رو ممکن است در شهادت دادن دچار تزلزل شود …

اگر تربیت غلط به تو گفت که دیه زن نصف دیه ی مرد است چون ارزشش کمتر از مرد است …
✔شهید مطهری در کتاب حقوق زن به من آموخت که : اگر من کشته شوم برای اینکه مادرت در آسایش تو را بزرگ کند دیه ی من بیشتر است …

ایرادی اگر هست در مسلمانی ماست نه دین اسلام و قرآن و احکام الهی …
پس به سراغ خودمان بیاییم و خودمان و افکارمان را اصلاح کنیم …

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




حكم دل كسي رو شكستن چیست؟

آزار و اذيت مومن در اسلام حرام است و به طور كلي شكستن دل انسان مؤمن كه به تعبير روايات، احترام او از كعبه بيشتر است، داراي آثار وضعي و جانبي فراواني است و دلي كه شكست به سادگي التيام نمي يابد و جبران آن دشوار است،
پس در مرحله اول بايد انسان مراقب باشد دل كسي را نشكند و قلبي را جريحه دار نسازد و اگر خداي ناخواسته اين اتفاق افتاد بايد به سرعت جبران و تلافي كند و دل شكسته را التيام بخشد و آن را به دست آورد و تنها استغفار و آمرزش كافي نيست مگر اين كه آن فرد از انسان دور باشد و انسان قدرت جبران نداشته باشد كه در اين صورت علاوه بر استغفار و طلب آمرزش از درگاه الهي بايد در حق آن فرد دعاي خير كرد و خير دنيا و آخرت او را از خداوند درخواست نمود و با اين كار انشاءالله قلب او در باطن از شما راضي و خشنود مي گردد.

در حديث آمده است كه خداوند مي فرمايد:

«انا عند المنكسره قلوبهم؛ من همدم قلب هاي شكسته هستم»

يعني انسان دل شكسته در پيشگاه خداوند داراي جايگاه ويژه اي است و مورد توجه خداوند مي باشد و دعا و نفرين انسان دل شكسته خيلي زود اثر مي بخشد.

امام زين العابدين(ع) در حديث شريفي مي فرمايد:

پدرم در لحظات آخر عمر عزيزش، در آن شرايط سخت روز عاشورا در حالي كه خون در رگ هايش مي غلطيد مرا در آغوش گرفت و به من فرمود تو را به آن چه پدرم نزديك وفاتش به من فرمود وصيت مي كنم و آن اين كه:

«يا بني! اياك و ظلم من لا تجد عليك ناصرا الا الله؛

پسر عزيزم! از ظلم و ستم به كسي كه يار و ياوري جز خدا ندارد بپرهيز»

(منتهي الامال، ج 1)

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




حق مدعي عليه
اما حـق كسي كه تـو عليه او اقامهء دعوي نمـوده اي بر تو آنست؛ كه اگر در دعوايت برحق و صادق هستي با او به خوبي و مهرباني سخن بگو تا راهي براي حـل و فصل دعوي و خصومت پيدا شود ؛ زيرا كلمهء دعوي و شكايت كلمهء خوبي نيست و خصم تو از شنيدن اين كلمه ناراحت مي شود ؛ پس حجت و برهانت را با رفق و مـدارا براي او بازگو كن و اگر نياز به فكر كردن داشت به او مهلت بده تا فكر كند .

متن عربی:
وأما حـق الخصم المدعى عليه فـإن كان ماتدعيـه حقـا أجمـلت فى مقاولتـه بمخرج الدعوى ؛ فإن للدعوى غلطة فى سمع المدعى عليـه و قصدت قصـد حجتك بالـرفق و أمهل المهلة وأبين البيان وألطف اللطف ولم تتشاغل عن حجتك بمنازعته بالقيـل والقال فتذهب عنك حجتك ولا يكون لك فى ذلك درك ولا قوة الا بالله .

 

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




 

یكى از صالحین به فرزند خود گفت : مرا بتو حاجتى است . پسر گفت : هر چه بفرمائى اطاعت مى كنم . پدر گفت : شب كه به منزل مى آیى هر چه از هنگام خارج شدن از منزل گفته و انجام داده اى برایم نقل كن . پسر قبول كرد.

شب كه آمد شروع به نقل كرد، تا رسید به حرفهاى زشتى كه زده بود و كارهاى ناروائى كه انجام داده بود، از پدر خجالت كشید كه بگوید. دست پدر را بوسید و گریه كرد و گفت : اى پدر از این حاجت بگذر و جز آن هر چه بفرمائى اطاعت مى كنم . زیرا از تو خجالت مى كشم .پدر فرمود: اى پسر، من بنده ضعیف و عاجزم از من خجالت مى كشى ، ولى فرداى قیامت در محضر رب العالمین چه خواهى كرد. این موضوع باعث شد پسر توبه کند.

امیر المۆ منین (ع) در نهج البلاغه مى فرماید: كارى كه مى خواهى انجام دهى ، حرفى را كه مى خواهى بزنى چنان باشد كه فردا بتوانى آن را بخوانى .
آیا مى توانى فردا بخوانى كه در فلان روز فحش دادم در فلان روز فلان كار زشت را انجام دادم ؟
پس اگر نمى توانى چرا!؟…. هم اكنون در فكر باش.

 

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




چرا خداوند از يك طرف اين صفات نفساني مثل غضب را در انسان آفريده و از طرف ديگر از اعمال اين صفات او را نهي مي كند . مي گويد غضب در تو هست اما مظلوم كشي نكن. شهوت داري اما به ناموس ديگران نظر نداشته باش ، حسد در تو هست اما حسادت نكن . اگر اين صفات بد است چرا خداوند خلق كرده و اگر خوب است چرا از بكار بردن آنها نهي فرموده؟! بايد بدانيم كه اين صفات همه از نظر خلقت لازم است عامل محرك انسان است . اگر غضب و حسد و شهوت و تكبر و امثال آن در انسان نباشد مثل سنگ و جماد مي شود و هيچ گونه حركت و تلاشي در او بوجود نمي آيد .

اين غريزه ها عوامل محركه هستند مثل حسد كه اگر در انسان نباشد وادار به رقابت نمي شود و اگر رقابت نباشد عقب مي افتد . او وقتي كسي را مي بيند كه جلو افتاده است بايد رقابت كند و تلاش كند تا خودش را هم به جلو بكشاند و گرنه هميشه عقب افتاده مي ماند و جلو افتاده ها تنها مي مانند . انسان ها مثل يك كاروان در حال حركت هستند و همه با هم بايد به مقصد برسند . آدم حق ندارد به مقام و موقعيتي كه دارد دل ببندد و در همان حال متوقف شود زيرا از تكامل باز مي ماند. اما حسد اين است كه من وقتي مي بينم كسي از من جلو افتاده، ناراحت شوم و سعي كنم به جاي پيشبرد خودم او را به عقب بكشانم و اگر هم نتوانم خود را به جلو بكشانم كمر به قتل او ببندم .

تو را كه زيباتر هستي بكشم تا از من زيباتر نباشد ثروتمند و جلو افتاده ها را از بين ببرم تا عقب افتادگي خود را نبينم . اين نوع تكامل طلبي و مزاحمت را حسادت مي نامند. خدا مي خواهد كه ما جلو افتاده ها را ببينيم و از راه فعاليت و يا خواهش و تقاضا از خداوند خود را به جلو بكشانيم و از راه هاي سالم و درستي كه خدا بر ايمان باز مي كند پيشرفت كنيم . بنابراين رقابت خوب و حسادت بد است ، ما بايد مراقب باشيم كه رقابت را تبديل به حسادت نكنيم (تفسیر سوره فلق)

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت





علامه امینی تعریف کرده است که:
مدتها فکر می کردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب می کند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا (ع) را چگونه به او می دهد؟
تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین (ع) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده ام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمود: این کوزه‌ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار با صفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست.
کوزه‌ها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین (ع) باز گردم.
ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می شد، دیدم از دور کسی به طرف من می آید و هرچه او به من نزدیکتر می شد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست، در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا (ع) است. وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطره ای بنوشد. حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم، دیدم اکنون کوزه ها را از دست من می گیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزه‌ها شکسته و آب آنها به زمین ریخت چنان آب کوزه ها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است.
او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بی اندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت. هرچه دورتر می شد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند.
به حضور امیرالمؤمنین (ع) شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می دهد، اگر یک قطره آب آن استخر را می نوشید از هر زهری تلخ تر و هرعذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم.
منابع:
1) البدایه النهایه، ج 8، ص 297.
2) یادنامه علامه امینی ص 13 و 14.

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




رجعت…

کسانی که در دوران حکومت امام زمان(عج) به دنیا باز خواهند گشت، یا به اصطلاح رجعت خواهند نمود، به دو صورت معرفی شده‌اند:

1.در روایات آمده است افرادی که در زمان ظهور زنده خواهند شد، صفات خاصی دارند.امام صادق(ع) می‌فرمایند:
«رجعت عمومی نیست، و تنها کسانی برمی‌گردند که ایمان خالص دارند یا مشرک محض هستند».(1)

پیامبر (ص) به حضرت سلمان فرمود:
«ای سلمان تو و امثال تو و هر کسی که ولایت ائمه(ع) را با شناختی حقیقی بپذیرد، آن دوران را درک می‌کند». و در ادامه فرمودند: «هر کسی از ما اهل‌بیت باشد (ما را بشناسد، به ما اقتدا کند، ولایت ما را بپذیرد و از دشمنان ما بی‌زاری جوید) و در راه ما به او ستم رسد، آن دوران را درک می‌کند. ابلیس و حامیان او نیز بر می‌گردند».(2)

2با توجه به چنین روایاتی، دو گروه از قبرهای خود برانگیخته خواهند شد:یکی مۆمنان واقعی و دیگری مشرکان خالص که غرق در شرک بوده‌اند.

3.در برخی روایات نام افرادی بیان شده که در دوران حکومت امام زنده می
‌شوند.امام صادق(ع) فرمودند:«همراه امام قائم(عج) از پشت کوفه 27 نفر زنده می‌شوند که یار امام و حاکم باشند. پانزده نفر از آنها از اصحاب موسی(ع) هستند،

چنان‌که حق تعالی در قرآن فرموده:
و من قوم موسی امة یهدون بالحق و به یعدلون؛ “و هفت نفر دیگرند اصحاب کهف، یوشع بن نون، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر".» (5)
البته به نام پیامبر، امیرالمۆمنین و امام حسین(ع) نیز تصریح شده است.(6)

چگونه برانگیخته می‌شوند؟
کیفیت زنده شدن مردگان بر ما معلوم نیست و تبیین امور غیرعادی برای ما امکان ندارد.اما امام صادق (ع) در روایتی می‌فرمایند:
«وقتی زمان ظهور نزدیک شود، در ماه جمادی دوم و ده روز از ماه رجب، بارانی می‌بارد که مردم نظیر آن را ندیده‌اند و خداوند به سبب آن باران، گوشت و بدن مۆمنان را می‌پروراند و انگار می‌بینم که خاک‌های موی سرشان را پاک می‌کند». (7)

البته اصل زنده شدن مردگان توسط حضرت عیسی به تصریح قرآن انجام شده و چیز محال و غیرممکنی نیست، اما کیفیت آن برای ما مجهول است.

سرانجام آنان چیست؟
مانند همه انسان‌ها زندگی می‌کنند و بعضی که قبلاً شهید شده بودند، به مرگ طبیعی و بعضی دیگر که به مرگ طبیعی مرده بودند، شهید از دنیا می‌روند.(8)

پی‌نوشت‌ها:
1.بحارالانوار، ج53، ص39، ح1.
2.همان، ص143، ح162.
5.همان، ص90، ح95.
6.همان، ص39، ح1و2.
7.همان، ص90، ح94.
8.همان، ج53، ص4، ح5.

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت