شوق مهدی علیه السلام

الا يا اَيُها المَهدي مُداوم الوَصل ناولها

كه در دوران هجرانت بسي افتاده مشكلها

صبا از نكهت كويت نسيمي سوي ما آورد

ز سوز شعلة شوقت چه تاب افتاد در دلها

چو نور مهر تو تابيد بر دلهاي مشتاقان

ز خود آهنگ حق كردند و بربستند محملها

دل بي‌بهره از مهرت حقيقت را كجا يابد

حق از آئينه رؤيت تجلي كرد بر دلها

بكوي خود نشاني ده كه شوق تو محبّان را

ز تقوي داد زاد ره، ز طاعت بست محملها

بحق سجّاده تزيين كن مهل محراب و منبر را

كه ديوان فلك صورت از آن سازند محفلها

شب تاريك و بيم موج و گردابي چنين حائل

ز غرقاب فراق خود رهي بنما به ساحلها

اگر دانستمي كويت بسر مي‌آمدم سويت

خوشا گر بودمي آگه از راه و رسم منزلها

چو بيني حجت حق را بپايش جان فشان اي فيض

مَتي ما تَلْقَ مَنْ تَهْوي، دَعِ الدُّنيا وَ اَهْمِلها

 

مرحوم ملّا محسن فیض كاشانی

موضوعات: نجم ثاقب  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...