عقل پرسید ز دل که ای عاشق شیدا چه در عشق است که اینقدر دارد بها

گفت دردها درعشق است که گر گویم دیده ز اشکش سازد دریا

گفتا یکی درد گو و ما را کن خلاص گفت انتظار وصال سخت است آشنا

گفتا تو منتظری اکنون ای دل گفت هم منتظرم هم به او کنم جفا

گفتا اسمش چیست تا من هم عاشقش گردم گفت که اسمش هست مهدی زهرا

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...