امام خميني در برهه اي از زمان فرمودند
اگر خميني يکه و تنها هم بماند باز هم در برابر دشمن خواهد ايستاد

دیروز تاريخ تکرار شد

دیروز ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴
امام امت در دانشگاه امام حسین علیه السلام فرمودند :

�من اجازه نمیدهم.

من اجازه نمیدهم بیگانگان از دانشمندان و فرزندان عزیز این ملت بازجويي کنن

یعنی من. يکه و تنها بازهم در مقابل دشمن می ایستم.

دیروز حرف آقا، در مورد بازرسی از مراکز نظامی و بازجویی از دانشمندان هسته ای مان، واقعا حرف آخر بود؛
حرف آخر نه از این جهت که دیگر کسی بالای حرف ایشان حرفی نخواهد زد؛
برخی همیشه ساز خودشان را می زنند!
بلکه از این رو که دیگر مهم نیست حرف های دیگر چه باشد؛ چون ایشان اجازه نخواهند داد..
. دفعه ی قبل آقا به مسئولین گفتند نباید اجازه دهید،
امروز صریحا می فرمایند "من" اجازه نخواهم داد…

"من" اجازه نخواهم داد…

اهل ایرانم
روزگارم بد نیست
کشوری دارم من
که به اذعان خود غربیها
قدرت اول این منطقه است
چه کسی بود صدا زد تحریم؟!
چه کسی بود صدا زد لوزان!
سخن از افراط و از تفريط است
من در این آبادی
دیپلماتی را دیدم
که همه اش میخندید
و رییسی که مرا اهل جهنم! دانست
وبه من گفت که دلواپس چی هستی تو؟
رو به او کردم و با فرم ملیحی
که خودش میداند
همزبان گشتم و با او به سخن بنشستم
و برایش گفتم
آنچه را میدانم:
دل من آرام است
و دگر نیست دلم دلواپس
من خدایی دارم که دراین نزدیکی است
و دلم قرص به مردی است بزرگ
رهبری دارم من
رهرو راه علی(ع)
رهبری دارم من
که در این ورطه وانفسایی
و در این طوفانها
چشم در چشم دل او بستم
و دلم چون یک کوه
تکیه دارد به دل دریایش!
تو بگو یک ذره
تو بگو یک لحظه
نیستم دلواپس
چون که بعد از الله
كه خدا حفظ كند آقا را
بگو ان شاءالله
چشم اميد به دستان على دارم من
او بگويد همگى ميجنگيم
او بخواهد همگى ميميريم
او اگر امر كند
انتقام فدك و كرب و بلا را يكجا
ما از اين دشمن دون ميگيريم!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
نظر از: معتکف [عضو] 

شعر زیبا بود.
ممنون
موفق باشید.

1394/02/31 @ 20:10


فرم در حال بارگذاری ...