قدرتِ بخشیدن

پسر بچه‌ی کوچکی بطریی را دید و رنگ آن توجهش را جلب کرد به سمتش رفت و همه آن را خورد. او دچار مسمومیت شدید شد و به زمین افتاد.

مادرش سریع او را به بیمارستان رساند ولی شدت مسمومیت به حدی بود که آن کودک جان سپرد. مادر بهت زده شد و بسیار از اینکه با شوهرش مواجه شود وحشت داشت. وقتی شوهر پریشان حال به بیمارستان آمد و دید که فرزندش از دنیا رفته رو به همسرش کرد و فقط سه کلمه به زبان آورد.

فکر می‌کنید آن سه کلمه چه بودند؟ شوهر فقط گفت: “عزیزم دوستت دارم!” عکس‌العمل کاملاً غیر منتظره شوهر یک رفتار فراکُنشی بود.

کودک مرده بود و برگشتنش به زندگی محال. هیچ نکته‌ای برای خطا کار دانستن مادر وجود نداشت. به علاوه اگر او وقت می‌گذاشت و خودش بطری را سرجایش قرار می‌داد، آن اتفاق نمی‌افتاد.

هیچ دلیلی برای مقصر دانستن وجود ندارد. مادر نیز تنها فرزندش را از دست داده و تنها چیزی که در آن لحظه نیاز داشت دلداری و همدردی از طرف شوهرش بود. آن همان چیزی بود که شوهرش به وی داد.

گاهی اوقات ما وقتمان را برای یافتن مقصر و مسئول یک رخداد صرف می‌کنیم، چه در روابط، چه محل کار یا افرادی که می‌شناسیم و فراموش می‌کنیم که باید کمی ملایمت و تعادل برای حمایت از روابط انسانی داشته باشیم. در نهایت، آیا نباید بخشیدن کسی که دوستش داریم آسان‌ترین کار ممکن در دنیا باشد؟

داشته‌هایتان را گرامی بدارید. غم‌ها، دردها و رنج‌هایتان را با نبخشیدن دوچندان نکنید. اگر هر کسی می‌توانست با این نوع طرز فکر به زندگی بنگرد، مشکلات بسیار کمتری در دنیا وجود می‌داشت.

حسادت‌ها، رشک‌ها و بی‌میلی‌ها برای بخشیدن دیگران را از خود دور کنید، خواهید دید که مشکلات آنچنان هم که شما می‌پندارید حاد نیستند.

موضوعات: داستان  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...