كاش می آمدی وبا توجهان گل می كرد
ازگلستان رُخت گلشنِ جان گل می كرد


مي شكفت ازقدمت خنده به لب های زمین
باتماشای حضورِتوزمان گل می كرد


ازشمیم نفست،باغ،معطّرمی شد
چهره ات دردل وِچشم نگران گل می كرد


هيچ دل نيست كه سودایی دیدارتونیست
كاش باآمدنت دامن جان گل می كرد


توبهار،چمنی وقت شكوفايی گل
كاش باآمدنت خواب خزان گل می كرد


سبزه باعشق تودردشت وچمن می روييد
لاله بامهرتوپنهان وعيان گل می كرد


مي گذشتی اگرازدشت،بـه همراه نسيم
خاک،باديدن تورقص كنان گل می كرد


جای جنگ وجدل ودشمنی وخون ريزی
عشق،درباغ تمنّای جهان گل می كرد


مهرافسرد،وفاسوخت،محبّت پژمرد
كاش اين دشت،كران تابه كران گل می كرد


بازگردای گل پنهان شده درمتن بهار
كاش می آمدی وباتوجهان گل می كرد

اللهم عجل ولیک الفرج
یااباصالح المهدی ادرکنی..

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...