✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



آتش به اختیار…

بر اساس آیات سوره توبه، بعد فرمان جهاد، با ۲ گروه مواجهيم؛
1 مؤمنين خالص که آتش به اختیار میدوند وسط میدان
2 انسانهای مردّد که دنبال دستور و اذن مورد به مورد ميگردند…

ℹ️ توضيح:
بر اساس درسی که از سیر آیات سوره توبه گرفته میشود، پس از اینکه دستور کلی جهاد می آید، انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ … کسانی که ایمان به خدا و روز جزا دارند، برای جهاد کردن اجازه نميگيرند. لاَ يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أَن يُجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ… (آیه ۴۴ سوره توبه)
گفته اند برو جنگ، طرف میآید میگوید اجازه میدهید من هم بروم جنگ! خب فرمان داده اند، سؤال ندارد. میگوید نه، من باید از خود آقا بشنوم که الآن این کارها را بکنم یا نه.
اصلاً عرضه کردن اینهمه مصادیق به رهبری غلط است، اینهمه دستور جهاد (سازندگی، فرهنگی، علمی، اقتصادي …)، دیگر برای چه میروی؟ میخواهی خودت را نشان بدهی؟ شک داري؟
آنهایی که در دلشان تردید هست، آنها میآیند اجازه بگیرند. إِنَّما يَسْتَأْذِنُکَ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ في رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ (آیه ۴۵ سوره توبه)
امام رضا (ع) هم اینگونه آیه را تبیین میکنند:
عادت مومنين نیست که برای جهاد کردن بیایند پیش امام و اجازه بگیرند، آنها آتش به اختیار جهاد میکنند. و همانا خالصان، ميپرند وسط کار (یتبادرون فيه) و متوقف اذن نمي مانند.

#حجت_الاسلام_قاسمیان

 

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت




جوان خداترس و آیات عذاب الهی
امام صادق‌(ع)، فرمود: روزی سلمان در بازار آهنگران عبور می‌كرد، دید جوانی فریاد می‌كشد و جمعیت بسیاری دور او را گرفته‌اند و آن جوان به روی زمین افتاده و بی‌هوش شده است. مردم تا سلمان را دیدند نزد او آمدند و گفتند: گویا به این جوان، بی‌هوشی یا دیوانگی روی آورده است. به بالین او بیایید و از خدا بخواهید، تا وی نجات یابد.
وقتی جوان، احساس كرد كه سلمان در كنارش است، آرامش یافت و چشم خود را گشود و عرض كرد: من نه دیوانه‌ام و نه حالت بی‌هوشی به من رخ داده است، بلكه در این بازار عبور می‌كردم، وقتی دیدم آهنها را روی سندانها گذاشته و می‌كوبند، به یاد این آیه قرآن افتادم.
…‌ فَالَّذِینَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ مِنْ نارٍ یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِیمُ * یُصْهَرُ بِهِ ما فِی بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ * وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ؛[1] برای كافران، لباسهایی از آتش بریده شود و آب سوزان بر سرهای آنها ریخته گردد، كه شدت گرمی آن، اندرون و پوستشان را بسوزاند و برای آنها گرزهایی از آتش قرار داده شود.
یاد این آیه مرا به این وضع درآورده است. محبت آن جوان با ایمان، در قلب سلمان راه یافت. او را به دوستی خود انتخاب كرد و همواره سلمان با او رفاقت داشت، تا وقتی كه به وی خبر دادند دوستت در بستر مرگ قرار گرفته است. سلمان به بالین او آمد و گفت: ای فرشته مرگ (عزراییل) با برادر من مهربانی كن. صدایی شنیده شد كه گفت: ای سلمان، من نسبت به هر شخص با ایمان، رفیق و مهربانم[2].
__________________
[1] . سوره حج، آیه 20ـ 23.
[2] . امالی شیخ مفید، ترجمه حسین استاد ولی، ص 149ـ 150.

#حکایت_اخلاقی

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت




 

 خواب اول شب:
خواب سرشب یعنی بعد از نمازعشاء تانیمه شب شرعی است که بسیار مناسب است و هر ساعت آن برابر با دو و نیم تا سه ساعت است و از نیمه شب شرعی تا یک ساعت به اذان صبح که هر یک ساعت برابر یک سال می‌باشد؛ به این معنی که کیفیت خواب اول شب بسیار زیاد است و خستگی کار روز را ازبین می‌برد.

 خواب عیلوله:
فاصله زمانی بین اذان صبح و طلوع خورشید را بین‌الطلوعین و خواب در این زمان را عیلوله می‌نامند.
عیلوله از ماده (علل) و به معنای مرض است؛
زیراخواب دراین زمان بیماری زاست.
امام صادق عليه‌السلام:خواب بامداد، شوم و مانع روزی است.چهره را زشت و رنگ را زرد می‌گرداند،پس مبادا در این زمان بخوابید.”
این زمان، زمان نزول فرشتگان است و هر کس در این زمان بخوابد،از دریافت رزق کامل خود و برکات معنوی آن محروم خواهد شد.

 خواب فیلوله:
خواب ضعف و سستی است و به خواب بعد از روز
(بعدازطلوع خورشید)گفته می‌شود.
امام باقر عليه‌السلام:خواب اول روز بی‌عقلی است؛زیرا موجب سردی بدن می‌شود؛لذا فرد درطول روز کسل است و شور و نشاط کافی جهت انجام فعالیتهای روزانه خود ندارد. همان بحرانی که نسل‌های امروزی در اثر بی‌توجهی به این دستورات طبی و روان‌شناسی اسلام گرفتار آن شده‌اند.

 خواب قیلوله:
خواب پیش از ظهر(حدودنیم ساعت قبل ازاذان ظهرتااذان ظهر) را خواب قیلوله گویند که بسیار مفید بوده و موجب نشاط و تقویت قوای مختلف بدن می‌شود.
شخصی نزد پیغمبر اکرم صلي‌الله عليه و آله رفت و سوال کرد:
من حافظه‌ای قوی داشتم ولی اکنون فراموشی بر من غالب شده است.حضرت پرسیدند: آیاخواب قیلوله می‌کردی و اکنون آن را ترک کردی؟گفت:بله.حضرت فرمودند:دوباره خواب قیلوله بکن.چون این کار را کرد، حافظه‌اش برگشت.
امام باقر عليه‌السلام:خواب قیلوله نعمت زاست؛زیراگرمی هوای روز،سردی ظاهربدن راتعدیل می‌کند.

 خواب غیلوله:
خوابیدن حدود نیم ساعت قبل از غروب را غیلوله می‌گویند.
این خواب موجب هلاکت انسان می‌شود.
امام باقر عليه‌السلام:خواب بعد ازعصرحماقت است.

 خواب بین العشایین:
خواب ازاذان مغرب تا زمان عشاء (دوساعت بعدازاذان مغرب)
مناسب نیست.
امام باقر عليه‌السلام:خواب بین نمازمغرب وعشاء انسان را از رزق محروم می‌کند.
امیرالمومنین عليه‌السلام:خوابیدن قبل از نماز عشاء پریشانی و فقرمي‌آورد چون باقیمانده رزق هر فرد از بین الطلوعین در این زمان پخش می‌شود.

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت






1- ماهواره یک فرد نامحرم و لاابالی در منازل ما می باشد.

2- ماهواره یک دوست ناباب برای فرزندان ما است.

3- ماهواره یکی از عوامل مهم اختلاف بین زن و شوهر است .

4- ماهواره دین و اعتقاد مردم را ازبین می برد.

5- ماهواره مرزها و حریم های خانواده را ازبین می برد.

6- ماواره حقایق سیاسی و اجتماعی را وارونه جلوه می دهد.

7- ماهواره سارق وقت مردم است.

8- ماهواره به ناموس مردم چشم طمع دارد.

9- ماهواره یعنی ازبین بردن عفت و اخلاق در خانواده و اجتماع.

10- ماهواره یعنی آزادی دختران و پسران در خارج از منازل.

11- ماهواره یعنی مجاز شمردن خیانت زن و شوهر به همدیگر.

12- ماهواره یعنی زشتی زدایی از روابط قبل از ازدواج.

13- ماهواره یعنی ترویج بی احترامی به والدین.

14- ماهواره یعنی ایجاد فضای خودنمایی برای نامحرمان.

15- ماهواره یعنی ترویج تصویرهای مستهجن و مبتذل در داخل خانواده و جامعه.

16- ماهواره یعنی گسترش بی بندباری در بین مردم.

17- ماهواره یعنی آشکارسازی زشتیها و برملاکردن انها.

18- ماهواره یعنی ترویج شبهات و تلقین باورهای نادرست.

19- ماهواره یعنی رنگ و لعاب کردن افکار و باورهای شیطانی.

20- ماهواره یعنی مورد تحقیر قراردادن سنتهای اجتماعی و فرهنگی کشورها.

21- ماهواره یعنی تبلیغ آزادی های نامحدود در بین خانواده ها و افراد جامعه.

22- ماهواره یعنی تبلیغ زندگی مشترک بین زن و مرد بدون ازدواج.
23- ماهواره یعنی تبلیغ آزادی جنسی و فرار از مسوولیت های زندگی.

24- ماهواره یعنی کسی حق ندارد آزادی جنسی را محدود کرده و تحت ضابطه ای دربیاورد.

25- ماهواره یعنی اینکه دختران و پسران جوان خود را ملزم به تشکیل خانواده ندانند.

26- ماهواره یعنی سعی در تغییر بنیانهای فکری جوانان.

27- ماهواره یعنی تبلیغ سقوط اخلاق انسانی.

28- ماهواره یعنی ازدواج پیوند مقدسی نمی باشد.

29- ماهواره یعنی تبلیغ ارتباط نامشروع بین افراد خانواده.

30- ماهواره یعنی انسان موجودی است که باید فقط به دنبال تنوع و آزادی جنسی خود باشد.

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت





هشت خطر در کمین جوان مؤمن انقلابی

1)  پشت کردن به انقلاب

 در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگی حرکت وجود نداشت، انسان رابطه‌اش با انقلاب قطع می‌شود. این بی‌وفائی به انقلاب است. همیشه بودند کسانی که به انقلاب بی‌وفائی کردند، به انقلاب دل‌بستگی خود را کم کردند، به انقلاب پشت کردند.

2)  یأس و ناامیدی

 جوانان عزیز! دشمن روی شما سرمایه‌گذاری‌های زیادی می‌کند؛ حواستان جمع باشد. عده‌ ای را به بی‌تفاوتی می‌کشاند و عده ای را دلسرد و مأیوس می‌کند. یأس، بزرگترین آفت جوان است. جوان‌ها بدانند که متأسفانه یأس به روح جوان زودتر راه پیدا می‌کند؛ همچنان که امید این‌گونه است. در مقابل یأسی که دشمن می‌خواهد به جوانها تلقین و تزریق کند، خودتان را مصونیت بدهید.

3)  منزوی شدن

 از کارهای دشمن، این شد که این مجموعه‌های مؤمن را منزوی کند. جوان، بی‌تجربه است. به مجرد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمی کشور …دو نفر به او اخم کردند، به او بی‌اعتنایی کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر می‌گذارد و او را کند می‌کند.

4) رفتار تکفیری

 من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمت‌زنی و جنجال‌آفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم.

5)  افراط و تفریط

مبادا حرکت انقلابی جوری باشد که بتوانند تهمت افراطی‌گری به او بزنند. از افراط و تفریط بایستی پرهیز کرد. جوانهای انقلابی بدانند؛ همان‌طور که کناره‌گیری و سکوت و بی‌تفاوتی ضربه میزند، زیاده‌روی هم ضربه میزند.

6)  نفوذ دشمن

 جوان حزب‌اللّهی هم باید باهوش باشد. باید چشمهایش را باز کند و نگذارد کسی در صفوف او رخنه کند و به ‌نام امر به معروف و نهی‌ از منکر، فسادی ایجاد نماید که چهره حزب‌اللَّه را خراب کند. باید مواظب باشید. این، به عهده خودتان است.

7)  ظلم به دیگران

 اینجور نباشد که مخالفت با یک کسی، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جاده‌ی حق تعدی کنیم: جوان‌های انقلابی و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید!

8)  انقلابی منفی شدن

 انقلابیِ منفی به آن انقلابی‌ای می‌گفتیم که از میدان کار و تلاش و حرکت، آنجایی که دردسری داشت، عقب می‌کشید. انقلابی بود، اما انقلابیِ وجاهت‌طلب و راحت‌خواه؛ انقلابی‌ای که می‌گفت من مبارزه‌ام را قبل از انقلاب کرده‌ام، اکنون دیگر می‌خواهم احترام شوم.

منبع ( farsi.khamenei.ir/ot )

 

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت




استاد علی اکبر رائفی پور

هنگام مطالعه و تدبیر در قرآن یکی از آن مباحثی که به آن بر میخوریم این است که ببینید خدا راجع به اقوام مختلف صحبت کرده، که با یکی از این اقوام کار داره.
کسانی که حجت بر این ها تمام می شود و به حقیقت دین خدا می رسند و عهد میبندند و بعد عهد خود را میشکنند!
خداوند از این افراد در آیات قرآن بسیار بد یاد کرده و عذاب های سختی را برای آنها در نظر گرفته ، چرا که حجت بر این افراد تمام شده.
در آیات قرآن داریم که اگر خداوند حجتی و پیامبری برای قومی نفرستاد ، خداوند با آن قوم کاری ندارد، خدای من و شما عادل است.
فلذا کسانی که در صدر اسلام به پیامبریِ، پیامبر رسیدند و ایمان آوردند و عهد شکستند، بدترین عذاب های عالم را از آن خود کردند، زیرا حجت بر این ها تمام شده بود.
تمام داستان خلقت بر سر عهد است، عهدی که ما بستیم و به خواست خداوند ما آن عهد را یاد نداریم .
{ أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ /۶۰/یس } یعنی از من و شما در اولین روز خلقتِ روحی در روز اَلست عهد گرفته شد.
هنگامی که خدا ارواح را خلق کردند وما نفس هستی را چشیدیم و از نیستی به هستی آمدیم ، خداوند گفت این هستی، می خواهید زندگی کنید؟ همه گفتیم بله!
خدا گفت شرط دارد و همه شرط را پذیرفتیم، در واقع دروغ بعضی ها یمان گفتیم و نفاق پیشه کردیم.
بعد از گفتن بله ی خلقت، آزمایش ها شروع شد، خدا گفت کاری می کنم تا چیزهایی که در دل مخفی کردید مشخص شود.
اولین کسی که لو رفت ابلیس بود. در قرآن داریم که ابلیس از کافران بود، و در زمان نفاقش آشکار گردید.
سپس از ما عهد گرفتند که عبودیت خدا را انجام بدیم.
حال سوال این است چرا ما آن عهد را به یاد نمی آوریم؟ چون اگر یادمان باشد همانند آن روز که بله گفتیم نفاق پیشه میکنیم. در واقع ما آمدیم تا مشخص گردد که بله ی اول ما از سر نفاق بود یا از سر رسیدن به عبودیت پروردگار.

 

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت




تمدن ایرانی از منظر شهید مطهری
کتاب ارزشمند خدمات متقابل اسلام و ایران اثر استاد شهید مطهری با تأملی عمیق به طرح مباحث گسترده و روشنگرانه ای دست می زند که هدف اصلی آن بیان مسائل مشترک ایران و اسلام است که به گفته ایشان هم برای اسلام افتخارآمیز است و هم برای ایران.

تاریخ و تمدن 2500ساله ایران حکایت از مردمی می کند که از عصر باستان و حضور ادیان گوناگون باستانی تاکنون همیشه نشان ارزشمند مهرورزی به میهن و وطن پرستی را با خود به همراه داشته است و از سوی دیگر حاکی از تنش ها؛ کنش ها و روابط اجتماعی گوناگونی است که ملیت ایرانی پس از حضور دین اسلام در این سرزمین کهن با این دین حیات بخش داشته است.

کتاب ارزشمند خدمات متقابل اسلام و ایران اثر استاد شهید مطهری با تأملی عمیق در آنچه ذکر شد به طرح مباحث گسترده و روشنگرانه ای دست می زند که هدف اصلی آن بیان مسائل مشترک ایران و اسلام است که به گفته ایشان هم برای اسلام افتخارآمیز است و هم برای ایران، برای اسلام به عنوان یک دین که به حکم محتوای غنی خود ملتی باهوش و متمدن و صاحب فرهنگ را شیفته خود می سازد و برای ایران به عنوان یک ملت که به حکم روح حقیقت خواه و بی تعصب و فرهنگ دوست خود بیش از هر ملت دیگر در برابر حقیقت خضوع می کند و در راهش فداکاری می نماید.
هویت ایرانی از بیست و پنج قرن تمدن کهن خود، چهارده قرن آن را در کنشی عمیق با دین اسلام به سر برده است به گونه ای که تمام شئون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و غیره آن توأم با احکام و آداب و سنن اسلامی گره خورده است. استاد مطهری با توجه به اینکه از میان ملل مختلفی که بخشهای کم و بیش از آنها را اسلام فراگرفته است، هیچ ملتی به اندازه ملت ایران در نشر و اشاعه این دین فعالیت نداشته است، ضرورت پرداختن به روابط اسلام و ایران را از جهات مختلف مطرح کرده و به بررسی سهم ایرانیان در نشر معارف اسلامی و نیز سهم اسلام در ترقی مادی و معنوی ایرانیان می پردازد. بنابراین ایشان در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، با تجزیه و تحلیل گسترده به این سه مسائل اساسی می پردازد: 1- اسلام و مسئله ملیت 2- خدمات اسلام به ایران 3- خدمات ایران به اسلام.

ادامه »

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت




وچه زیبا گفت پروفسور اسماعیل ملک زاده:

پولدارى؛
منش است و ربطى به ميزان دارايى ندارد…

گدايى؛
صفت است ربطى به بى پولى ندارد…

دانايى؛
فهم و شعور است و ربطى به مدرك تحصيلى ندارد…

نادانى؛
ياوه گويى است و ربطى به زياده گويى ندارد…

دشمن؛
نمايشى از كمبودها و ضعف هاى خويش است و ربطى به بدسرشتى و بدخواهى طرف مقابل ندارد…

يار؛
همدلى است و ربطى به همراهى و پر كردن كمبود ندارد…

وقتى گرسنه اى،يه لقمه نون خوشبختيه ..وقتى تشنه اى،يه قطره آب خوشبختيه ..وقتى خوابت مياد،يه چرت كوچيك خوشبختيه …

خوشبختى يه مشتى از لحظاته … يه مشت از نقطه هاى ريز،كه وقتى كنار هم قرار مى گيرن،يه خط رو ميسازن به اسم زندگى …

قدر خوشبختى هامون رو بدونيم… ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩﺭﺍ منوط به،
ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﮑﻦ!
و ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ،
ﺑﺪﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻧﮑﻦ!

ﻣﺎ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ، ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﻢ!

ﻣﺸﮏ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ:
ﺗﻮ ﺭﺍ ﯾﮏ ﻋﯿﺐ ﻫﺴﺖ،
ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ
ﺍﺯ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺷﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﻫﯽ.
ﮔﻔﺖ:

ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﻨﮕﺮﻡ ﺑﺎ ﮐﯽ ﺍﻡ،
ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﻨﮕﺮﻡ ﮐﻪ ﻣﻦ ﮐﯽ ﺍﻡ!

ﻭ ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ;
ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺸﯽ ﺑﯽ ﺍﻧﺘﻬﺎ…،

 

 

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت