* متن سخنراني شماره 2

  در نقطة غدير توقفي بايد ، كه با حقيقت انسان سروكار دارد . هزار و چهارصد سال است كه شيعه زلال پر بركت غدير را به پاي درختان ولايت مي افشاند ، و از آن بيابان خشك باغهاي پر ثمر اعتقادي و گلهاي زيباي محبت را پرورش مي دهد .

آغاز پانزدهمين قرني است كه شيعه با حجتي قوي و برهاني قاطع كه پيامبر-صلي الله عليه و آله و سلم- به دستش داده ، پرچم بلند « اشهد ان علياً ولي الله » را بر افراشته و از مرزهاي اعتقادي خويش پاسداري مي كند .

عيد غدير از بزرگترين اعياد مسلمين است . رسول گرامي اسلام در آخرين سال عمر شريفشون فراخوان عمومي دادند و بعد از اتمام حج ، علي بن ابي طالب-عليه السلام- را به عنوان ولي مردم به مردم معرفي كردند و از همگان بر اين ولايت بيعت گرفتند .خوبه كه در مورد ولايت بيشتر با هم صحبت كنيم و ببينيم ولايت يعني چه و ديدگاه ما نسبت به اون چگونه است؟

بهتره براي نزديكتر شدن به مطلب از واژة ولايت شروع كنيم . اگر از شما بپرسند كه ولايت يعني چه ؟شما معمولاً جواب مي دين يعني داشتن سرپرست، صاحب اختيار و داشتن ولي. و وقتي كلمه ولي را مي شنويد به ياد والدين خود مي افتيد چرا كه اول باري كه با كلمة ولي آشنا شديد فكر مي كنم تو مدرسه بوده باشد.يادم مي آيد وقتي تو مدرسه بار اولي كه بغل دستيمو اذيت كردم و ضمناً تكاليفم را بخوبي انجام نداده بودم واتفاقاً همون روز معلم ازم درس پرسيده بود بلد نبودم معلمم مرا به دفتر فرستاد و آقاي مدير برگه اي به من داد و گفت فردا با وليت بيا مدرسه . من اون روز نمي دونستم وليم كيه ؟ وقتي به خونه اومدم و از مادرم پرسيدم اون گفت ولي يعني پدر يا مادرت يعني صاحب اختيارت .

پس ولي، ما را ياد والدين مون مي اندازه كه هم چين بي ربط هم نيست. اگه ريشة كلمه را هم بررسي كنيم مي بينيم ولي ، والدين ، اولياء ، ولايت ، تولي و … همه هم خانواده و تقريباً هم معناي هم هستند . اما ولايت يعني چه ؟

ولايت يعني سرسپردگي به ولي، يعني اطاعت امر ولي . وقتي ولي يعني صاحب اختيار . ولايت يعني اين كه شما اختيارت را بدست اين ولي بدي و از اون اطاعت كني . حالا كه معني ولايت رو پيدا كرديم ببينيم آيا همه اين ولايت را پذيرفته اند يا نه ؟ و هر كس به ولي خودش چگونه نگاه مي كند .

بهتر اينه كه اول ولايت پذيري را از منظر فرزندان بررسي كنيم .مثلاً بچه اي كه ولايت پدر را پذيرفته خوب ، مجبوره هر امري ، هر قانوني ، هر دستوري كه پدر تو خانه مي ده گوش كنه … ساعت 9 بخواب ، مسواك بزن ، حمام برو ، وسايلت را جمع كن ، تختت را مرتب كن ، اين غذا را بخور ، آن غذا را نخور از اين ساعت تا اين بازي كن و … و خوب اين كه خيلي سخته همش بايد حرف گوش كني و اطاعت كني.

پس از ديدگاه بعضي از بچه ها ولايت پذيري مي شود تحكم پذيري ، دستور پذيري و چون تحكم پذيري نوعي تكلف محسوب مي شه و در ظاهر از آزادي آدم مي گيره لذا از پذيرش آن سرباز زده و از زير بار مسئوليتش شانه خالي مي كنه و براي راحتي خودش يك نه مي گه و خودشو راحت مي كنه پس ولايت پدر را قبول نكرده و آن جوري زندگي مي كنه كه خودش مي خواد . حالا به چه مشكلاتي روبه رو مي شود رو ديگه خودتون حدس بزنيد .

حالا مي شود اين سوالات را از افراد مختلف پرسيد:

1 – ولي شما چه كساني هستند ؟

2 – وقتي شما كلمه ولي يا ولايت را مي شنويد چه چيزي در ذهن شما نقش مي بندد ؟

3 - از كلمه والدين چه چيزي به ذهن شما مي رسد ؟ آيا پدر و مادر يعني اينكار را بكن اين كارو نكن؟

4 – آيا پدر ايده آل پدري است كه اصلاً امر و نهي نمي كند ؟

5- به نظر شما چقدر و در چه حوزه هايي ( درس خواندن ، دوست يابي ، غذا خوردن ، لباس پوشيدن ، و… ) پدر و مادر حق دارند امر و نهي كنند؟

6 – آيا فكر مي كنيد گوش كردن به حرف ها و قوانين آنها به نفع آنهاست يا فرزندانشان ؟

7 – به نظر شما پذيرفتن ولايت پدر و مادر و اين همه امر و نهي هايشان سخت است ؟بهتر نيست يك نه بگوئيم و خودمان را خلاص كنيم ؟ چرا ؟

8 – اگرما اين طوري به ولايت و سرسپردگي نگاه كنيم آيا ولايت تحكم پذيري است يا سعادت پذيري؟

در هر جامعه اي الهي باشد يا نباشد تو يك كشور كفر و بت پرستي آدم ايده آل و انسان مطلوب كسي است كه به قوانين و ضوابط جامعه احترام بذاره. انساني بدون ضابطه بدون قيد و شرط كه هر كاري دلش خواست بكند مجرم است و مطلوب هيچ جامعه بلكه هيچ كس نيست . مفهوم ولايت نه تنها در جامعة كوچكي چون خانواده بلكه در جوامع بزرگ تر مثل مدرسه و بزرگتر از آن يك اداره و بزرگ تر يك شهر و حتي در كشور نيز سرسپردگي به ولي صدق مي كنه. تو خونه سرسپردگي به پدر و از جانب خانم خانه اطاعت از همسر ،در مدرسه سرسپردگي به مدير مدرسه چه دانش آموزان چه معلمان، در اداره اطاعت و احترام به رئيس اداره از جانب همة مراجعه كنندگان چه كارمندان چه ارباب رجوع در محيط شهر رعايت قوانين و سرپيچي نكردن از آن و در كشور نيز همين . پس در زندگي كه متشكل از همة اين جوامع است مي بايست نسبت به همة قوانين سرسپرده و ولايت پذير بود. حال گزارشي تهيه كنيم و از پدرها و مادر ها سوال كنيم:

1 - شما چند فرزند داريد ؟

2- آيا شما در خانه به تربيت فرزندانتان اهميت مي دهيد ؟ چرا ؟

3 – چرا اجازه نمي دهيد فرزندانتان به دلخواه خود عمل كنند ( درس بخوانند يا نخوانند – تفريح كنند ، ورزش كند…)

4 –اگر بچه ها به توصيه شما عمل نكنند چه مي كنيد؟(رهايش مي كنيدياشيوه اي جديدبكارمي گيريد)

5 – اين تغيير شيوه و تفهيم صلاح و فساد فرزندتان را تا كجا ادامه مي دهيد ؟ چرا ؟

6 – آيا انجام وظايف و مواردي كه شما در خانه تعيين كرده ايد به نفع شماست يا به نفع فرزندان شماست ؟

7 – چرا اجازه نمي دهيد بچه ها آن طوري زندگي كنند كه خودشان دوست دارند ؟

8 – اگر اين طوري به ولايت نگاه كنيم به نظر شما معني ولايت تحكم پذيري ( دستور پذيري) است يا سعادت پذيري ؟

با توجه به اين مدل و گزارشي كه ملاحظه كرديد ، اگر فرزندي ولايت پدر را بپذيرد از ديدگاه فرزند اين كار سخت است و خوشايند او نيست .چرا كه به اندازة بصيرت خود مي بيند ، به اندازه عقل خود مي انديشد به اندازه تجربه اندك خود احتياط كند . او براي تشخيص مصلحت خود خيلي چيزها را در اختيار ندارد. لذا همه جوانب را نمي سنجد و صلاح كار را نمي داند . پس از ديدگاه فرزند ولايت پذيري مي شود تحكم پذيري ، دستور پذيري . اما اگر اين موضوع را از ديدگاه پدر بررسي كنيم خواهيم ديد كه اگر قوانيني وضع مي كند به عنوان مثال اگر مي گويد مسواك بزن ، شب زود به خانه بيا ، متوجه دوستانت باش و از اين قبيل … همه و همه بدليل لطف و محبت پدرانه ي اوست . نه تنها براي پدر نفعي ندارد كه همه ي آن به نفع خود فرزند است و باعث سعادت و خوشبختي او خواهد شد. لذا از اين ديدگاه ولايت پذيري ، سعادت پذيري است . آيا داشتن چنين پدري سعادت نيست ؟ آيا داشتن پدري كه همه ي جوانب زندگي فرزند را مي سنجد بد وخوب را مي شناسد و بهترين نصايح را به فرزندش مي كند ،در فراز و نشيب زندگي همراه اوست و دست در دست او دارد كه او با امنيت زندگي كند، نعمت نيست ؟و اين نعمت شكر ندارد؟

آيا به نظر شما پدر و مادر ايده ال پدر و مادري است كه يك يا دو يا سه جنبه از جنبه هاي زندگي فرزند را توجه كند ؟مثلاً فقط به درس فرزند توجه كند و به سلامت آن توجه نداشته باشد؟ فقط به تفريح و خوراك و تأمين امكانات مادي زندگي توجه كند و به محبت و نيازهاي معنوي فرزند توجه نداشته باشد؟ يا پدر و مادري كه هيچ يك از جنبه ها را فراموش نكرده باشد ؟ آيا داشتن چنين پدري سعادت نيست ؟

حال قضاوت و پيدا كردن معناي صحيح ولايت را به عهده شما مي گذاريم . خودتان در خودتان جستجو كنيد ،آيا ديدگاه اول را در خود مي بينيد يا ديدگاه دوم؟

خداوند علاوه بر پدر و مادر ولي و سرپرستي براي ما قرار داده كه در رأس همه و بالاتر از همه خود خداوند ، سپس رسول گرامي و سپس ائمه - عليهم السلام- كه امر و نهي هايي دارند .مثلاَ دستوراتي در ارتباط با حقوق افراد با يكديگر و يا حقوق و وظايف افراد با جامعه و …دارند، كه همه ي اين دستورات به نفع خود ماست و در واقع ولايت پذيري ما نسبت به ولايت و سرپرستي اولياء دين سعادت پذيري است نه مشقت پذيري .

گرچه شايد در بعضي از موارد احساس كنيم كه دچار سختي شده ايم ، اما اين از ديدگاه ماست كه ضعيفيم و همة جوانب را نمي توانيم در نظر بگيريم و بسنجيم . اگر عميق نگاه كنيم و بهتر اينكه از ديدگاه ولي يا شخص سومي به اين امر نگاه كنيم خواهيم ديد كه نه تنها مشقت نيست كه نعمت است و بالاترين نعمتهاست، چرا كه نعمتهاي مادي اعم از مال و سلامتي گذراست . اما نعمت ولايت است كه ماندني است و باعث احياء واقعي انسان مي شود . پس بيائيم در اين ايام الولايه ، در اين عيد ولايت بيعت دوباره اي با صاحب ولايت داشته باشيم و دست بيعت به اميرالمؤمنين بدهيم و فرياد كنيم كه نه فقط با زبان و دست كه با دلهايمان با اميرمؤمنان بيعت مي كنيم و ولايت ايشان را مي پذيريم و در مقابل فرامين ايشان سر تعظيم فرود مي آوريم .

اينك گوش جان بسپاريم به فرازهايي از خطبة گرانقدر غدير كه رسول خدا بعد از حمد و ثناي الهي و اقرار بندگي به ربوبيت الهي ولايت را ترسيم كرده اند و فرموده اند :

اي مردم ، جبرئيل سه مرتبه بر من فرود آمد ، ضمن ابلاغ سلام حق مرا فرمود كه خداوند مي فرمايد تا من در اين مكان توقف نمايم و در ميان شما بپاخيزم و به سياه و سفيد شما اعلام كنم، كه علي بن ابي طالب وصي و جانشين و پيشواي شما بعد از من است . مقام و منزلت او براي من بسان مقام و منزلت هارون نسبت به موسي است با اين تفاوت كه بعد از من پيامبري نيست و او ولي و صاحب امر شماست، بعد از خدا و رسولش .

پس بدانيد اي مردم به درستي كه خداوند علي را بر شما ولي و صاحب امر قرار داد و فرمانبري از او را بر مهاجرين و انصار و پيروان مهاجر و انصار كه راه نيكي را بپيمايند و بر اهل شهرها و روستاها حاضر و غايب ، عجم و عرب ، آزاد و بنده ، كوچك و بزرگ ، سفيد و سياه واجب ساخت و هم چنين بر هر موحد و خداپرستي حكم او جايز و قول او نافذ و امر او لازم الاتباع است . كسي كه او را مخالفت كند مورد لعن است و كسي كه به راه او رود و او را تصديق كند مورد رحمت حق است و كسي كه از او شنوايي داشته و فرمان از او برد زير چترِ غُفران و آمرزش حق قرار مي گيرد.

اي مردم اين آخر مقامي است كه در اين مكان ايستاده و با شما سخن مي گويم ،پس بشنويد و فرمان بريد و منقاد امر پروردگارتان باشيد. به درستي كه خداي عزوجل پروردگار شما و صاحب اختيار شما و معبود شماست ؛و بعد از او محمد – صلي الله عليه و آله و سلم – كه الآن در جمع شما ايستاده و با شما صحبت مي كند ولي و سرپرست شما است و در پس او به فرمان خدا علي ولي و امام شماست .

اي مردم با روي گرداندن از علي خود را در گمراهي گرفتار نكنيد . از علي فاصله نگيريد و از ولايت و امامت او سرباز نزنيد ، … او معلم و آموزگار شماست ،زيرا كسي كه من مولاي او هستم علي مولاي اوست .آگاه باشيد كسي را توان چيرگي و تسلط بر او را ندارد . آگاه باشيد او ولي خدا در زمين و حكم و فرمان او، حكم و فرمان خداوند است .

اي مردم هر كس كه از خدا و رسول و علي و ائمه معصومين فرمان برد ،به تحقيق كه به فوزي عظيم نائل آمده است .

اي مردم سبقت گيرندگان به بيعت و ولايت علي و شناختن او به عنوان اميرالمؤمنين رستگارانند و در بهشت از نعمتهاي الهي بهره مند خواهند گشت .

اينك ما با اميرمؤمنان بيعت مي كنيم و خدا را بر اين بيعت شاهد مي گيريم و به جهت ارزاني داشتن اين نعمت نعمتها و اتمِ نعمتها او را شكرگزاريم .

بياييد همه با هم با فرازهايي از زيارت اميرالمؤمنين در روز غدير به آن بزرگوار سلام دهيم.

اَلسَّلامُ عَلَيك يا اَميرَالمؤمِنينَ، وَ سَيدِ الوَصِيينَ، وَ وارِثَ عِلمِ النَّبِيينَ، وَ وَلِي رَبِّ العالَمينَ، وَ مَولاي وَ مَولَي المؤمِنينَ، وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ ؛

أشهَدُ شَهادَهَ حَقٍّ، وَ اُقسِمُ بِاللهِ قَسَمَ صِدقٍ، أنَّ مُحَمّدَاً وَ الَهُ صَلَواتُ اللهِ عَلَيهِم ساداتُ الخَلقِ، وَ أَنَك مَولاي وَ مَولَي المؤمِنينَ، وَ أَنَك عَبدُ اللهِ وَ وَليهُ وَ اَخُو الرَّسُولِ وَ وَصِيهُ وَ وارِثُهُ ،

وُ اَشهَدُ أَنَك ما اَقدَمتَ وَ لا اَحجَمتَ، وَ لانَطَقتَ، وَ لا اَمسَكتَ؛ اِلّا بِاَمرٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ، وَ خاتَم النَبِيينَ، وَ عَلي عَلي سَيدِ الوَصِيينَ، وَ آلِهِ الطّاهِرينَ، وَ اجعَلنا بِهِم مُتَمَسِّكينَ، وَ بِوِلايتِهِم مِنَ الفائِزينَ الأمِنينَ الَّذينَ لا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لا هُم يحزَنُون

 ******

 

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...