✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
سعودیه و دستهای پنهان دیگر


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



انتظار در کلام امام صادق (علیه السلام) امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:

«من مات منتظرا لهذا الامر كان كمن كان مع القائم في فسطاطه لا بل كان كالضارب بين يدي رسول الله صلي الله عليه و آله بالسيف» [۱] «هركه منتظر اين امر (انتظار فرج) باشد و بميرد مانند كسي است كه با قائم در خيمه اش باشد ،نه بلكه مانند كسي است كه پيشاروي رسول خدا صلي الله عليه و آله شمشير زده باشد» در این حدیث، امام ما را به انتظار امام غایب از نظر فرا خوانده و اضافه می کند اگر با این عقیده و مرام از دنیا برویم؛ مانند این است که با امام زمان در خیمه اش بسر ببریم. البته این انتظار باید سازنده باشد چنانکه اگر کسی منتظر مهمانیست که قرار است بیاید؛ خانه اش را مرتب کرده و … ما هم اگر می خواهیم انتظار ما سازنده و مورد رضای حضرتش باشد باید خانه ی دل را از گرد گناه پاک کنیم. در احادیث این انتظارمطلوب و سازنده را از بهترین عبادات شمرده اند.  قال الامام علی (علیه السّلام): «أفضَلُ العبادةِ الصّبرُ والصّمت ُو انتظارُ الفَرَج» [۲] امام علی – علیه السّلام – فرمودند: «برترین عبادت ها، صبر، خاموشی و انتظار فرج می باشد». در این حدیث از صبر سخن آمده، بی تردید صبر و انتظار با هم خیلی مرتبطند. در دوره ی آخر زمان که بلاها و فتنه ها بیشترند؛ باید انسان بیشتر بر صبر تکیه کند.

انتظار و توجه به اعمال امام صادق (علیه السلام)

 در تفسیر آیه ۱۰۵ توبه می فرمایند: «فِي قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى‏ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏ قَالَ هُوَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) وَ الْأَئِمَّةُ (علیهم السلام) تُعْرَضُ عَلَيْهِمْ أَعْمَالُ الْعِبَادِ كُلَّ خَمِيس» [۳]‏ «در قول خداوند تبارک و تعالی: عمل شما را خدا و رسول او و مومنین می بینند؛ منظور رسول خدا، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و مومنین، اهل بیت اویند هر پنجشنبه اعمال بندگان بر ایشان عرضه می شود»    طبق این حدیث، اعمال ما هر پنجشنبه خدمت امام زمان (که امام دوازدهم باشد) عرضه می شود. پس باید منتظر امام زمان اعمالش طوری باشد که خوشنود شدن حجت خدا را در پی داشته باشد.  بنابر این امام صادق (علیه السلام) که می فرماید: کسی که منتظر امامش باشد و با این محبت بمیرد، گویا با حضرت در خیمه اش است؛ منظورش منتظری است که اعمالش وقتی خدمت حضرت حجت عرضه می شود؛ باعث خوشنودی آن حجت خدا  شود. آیا اعمال و عبادات ما اینگونه است؟

نتیجه گیری

امام صادق (علیه السلام) در حدیثی می فرماید: کسی که بمیرد و  انتظار فرج را داشته باشد؛ مانند کسی است که با صاحب الزمان درخیمه اش باشد. این انتظار که اینچنین اثراتی را دارد و از افضل اعمال شمرده شده است؛ جز در سایه ی اطاعت از خدا و پیامبر، و جانشینان او بدست نمی آید. انتطاری که انسان را به صبر بر وظایف مسلمانی و پاک بودن، و دیگران را توصیه به  زندگی پاک داشتن در این زمانه ی بلاها و فتنه ها فرا می خواند. خداوندا ما را در این مسیر انتظار یاری بفرما. پی نوشتها [۱] كمال الدين ج۲، باب ۳۳، ح ۱۱، ص۳۳۸ [۲] بحار الانوار، ج ۷۴، ص۴۲۰ [۳] بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏۲۳ ؛ ص۳۴۵ ص۳45

موضوعات: مکتب امام صادق(ع)  لینک ثابت




انسان ۲۵۰ ساله | استمرار مبارزه امام صادق علیه‌السلام

رهبر انقلاب:

 

اولین درس امام صادق علیه‌السلام برای ما منتسبین به آن بزرگوار باید استمرار جهاد و مبارزه‌ی خستگی‌ناپذیر باشد و همان استمرار مبارزه بود که شعله‌ی مقدس فکر آن حضرت را تا امروز در دنیا نگه داشت.

 

۱۳۶۷/۳/۲۰

موضوعات: مکتب امام صادق(ع)  لینک ثابت




شهادت امام جعفر صادق(علیه السلام)

اشعاررادرادامه مطلب مشاهده کنید

اى مهر تو بهترین علایق             جانها به زیارت تو شایق

ما را نبود به جز خیالت یارى            خوش و همدمى موافق

بیمارى روح را دوا نیست               جز مهر تو اى طبیب حاذق

اى نور جمال کبریائى             اى نور تو زینت مشارق

روز یکه دمید نور خلقت           رخسار تو بود صبح صادق

از جلوه تو تبارک الله                 فرمود به خلقت تو خالق

حسن تو خود از جمال زهراست              اى زاده بهترین خلایق

بر تخت کمال و تاج عصمت             آخر که بود بجز تو لایق

تفسیر کمال ایزدى بود           گفتار تو اى امام صادق

باشد سخن تو جاودانى                بوده است چو با عمل مطابق

افسوس شدى شهید آخر              از حیله ناکسى منافق

از داغ تو شد جهان عزادار                زیرا به تو عالمى است عاشق

ماتم زده ایم و غم چو دریاست              دلها همه چون شکسته قایق

اندم که حسان فکر یاریم              ما راست ز بهترین دقایق

****************************************

دلم هواى بقیع دارد و غم صادق               عزا گرفته دل من ز ماتم صادق

دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم             زنم به سینه که آمد محرم صادق

سلام من به بقیع و به تربت صادق                 سلام من به مدینه به غربت صادق

سلام من به مدینه به آستان بقیع                سلام من به بقیع و کبوتران بقیع

سلام من به مزار معطّر صادق                   که مثل ماه درخشد به آسمان بقیع

سلام من به ششم ماه فاطمىّ بقیع                سلام من به گل یاس هاشمىّ بقیع

**************************************************

ز غربتش چه بگویم که سینه‏ها خون است         براى صادق زهرا مدینه محزون است

دلم دوباره به یاد رئیس مذهب سوخت               که ذکر غربت لیلى حدیث مجنون است

همانکه غربتش از قبر خاکی اش پیداست                امام صادق شیعه سلاله زهراست

ز بسکه کینه و غربت به هم موافق شد                  هدف به تیر جسارت امام صادق شد

همانکه فاطمه را بین کوچه زد گویا                   ز کینه قاتل این پیرمرد عاشق شد

امام پیر و کهنسال شیعه را کشتند                   امان که روح سبکبال شیعه را کشتند

براى فاطمه از بى کسى سخن مى‏گفت              براى مادرش از غربت وطن مى‏گفت

بخاک حجره‏اش از سوز سینه مى‏غلطید              پسر به مادر خود از کتک زدن مى‏گفت

از آن شبى که زد او را ز کینه اِبْن ربیع                 دوانده در پی اش اندر مدینه ابن‏ ربیع

فضاى شهر مدینه بیاد او تار است                 هنوز سینه آن پیر عشق خونبار است

هنور مى‏کشد او را عدو به دنبالش                    هنوز هم ز عدویش دلش به آزار است

هنوز تلخى کامش به حسرت شهدى است

هنوز چشم دلش به رسیدن مهدى است

************************************************

من کیستم حقیقت حق را خزانه ام                بیرون ز مرز فکر و خیال و فسانه ام

بنیانگذار مذهب و مسندنشین                    علم فیض مدام فلسفه عارفانه ام

سبط نبى و پور على، نجل فاطمه                       الگوى صبر و صلح حسن را نشانه ام

آئینه دار نهضت سرخ حسینى ام                     چون عابدین به نخل عبادت جوانه ام

بحرالعلوم باب من است و سخا و جود                      یک قطره اى بود ز یم بیکرانه ام

استاد فقه و فلسفه و منطق و اصول                       پرچم فراز علم به قاف زمانه ام

با این همه جلال در این جوّ قیرگون                    محصور کرده خصم ستم پیشه خانه ام

از یورش شبانه ابن الرّبیع پست آید                   به ناله سنگ ز سوز شبانه ام

لرزد به سان بید تن اهل بیت من                    تا مى کشد ز خانه برون وحشیانه ام

آن بى حیا سواره و من با تن ضعیف                      پاى پیاده در پى اسبش روانه ام

تندى کند که تند برو در بر امیر                    کندى اگر کنم بزند تازیانه ام

آنان که سوخته اند دَرِ خانه على                         آتش زدند از ره کین درب خانه ام

**************************************************

هر طرف به کمان تیر غم زمانه گرفت

دل مرا که بسی بود خون، نشانه گرفت

چو جد خویش علی سالها به خانه نشاند

ز دیده ام همه شب اشک دانه دانه گرفت

هنوز خانه زهرا نرفته بود زیاد

که آتش از درو دیوار من زبانه گرفت

سپاه کفر به کاشانه ام حجوم آورد

مرا بزمزمه و ناله شبانه گرفت

زباغ فاطمه صیاد، مرغ سوخته را

دل شب آمد و در کنج آشیانه گرفت

سر برهنه و پای پیاده برد مرا

پی اذیت من بارها بهانه گرفت

هنوز خستگی راه بود در بدنم

که خصم تیغ به قتلم در آن میانه گرفت

هزار شکرکه زهر جفا نجاتم داد

مرا بموج غم از مردم زمانه گرفت

چه خوب اجر رسالت گرفت آل رسول

که گه بزهر جفا گه به تازیانه گرفت

گرفت تاسمت نوکری زما«میثم»

مقام سروری و جاودانه گرفت

******************************************

چشم انتظار
در مدینه بینِ کوچه بهرِ مادر ناله کردم
چشم خود را با سرشکم منزلِ صد ژاله کردم
یاد مادر کرده پیرم
کوچه را در بر بگیرم
همچو زهرا مادر خود
از خدا خواهم بمیرم
سید المظلوم ـ حضرت صادق (3)
آتش غم در حریم خانه‌ام تا زد زبانه
من به یاد مادرِ خود اشکِ چشمم شد روانه
از برایت دل فکارم
مادرِ چشم انتظارم
همچو تو پهلو شکسته
من غریب این دیارم
سید المظلوم ـ حضرت صادق (3)
در سرای زندگانی رنج و غربت حاصلم شد
عاقبت در این زمانه زهرِ منصور قاتلم شد
ناله‌هایم بی اثر شد
سینه‌ام پر از شرر شد
بعد عمری شیعه سازی
مزد من زهرِ جگر شد
سید المظلوم ـ حضرت صادق (3)
بارالها شد نصیبم در غریبی‌ام بمیرم
در کنارِ قبرِ مادر منزلی دیگر بگیرم
اهل بیتم در نوا شد
خانه‌ام کرب و بلا شد
من چه گویم از عدویم
روز و شب بر من جفا شد
سید المظلوم ـ حضرت صادق (3)

********************************************

یار
عدو هر دم مرا آزار کرده به زهرش جسمِ من بیمار کرده
بیا مادر به کنجِ آشیانم که بی یاری هوای یار کرده

کام
دل شیعه ز من آرام گیرد تشیع از تلاشم نام گیرد
به راه دین شدم راضی به این امر که سَمّ دشمن از من کام گیرد

*******************************************

ارث
این آتشی که شعله زده بینِ خانه‌ام
ارثی بُوَد که ز مادر به من رسید

کفن
کفن‌ها بر بدن پیچید و فرمود:
خدایا بی کفن جدّم حسین است

آتش
یاد آن روز که در خانه‌ام آتش افتاد
سر به دیوار زده نام تو را سر دادم

********************************************

آبروی آدم

همان امام غریبی که شانه اش خم بود

به روی شانه ی پیرش غم دو عالم بود

میان صحن حسینیه ی دو چشمانش

همیشه خاطره ی ظهر یک محرم بود

دل شکسته ی او را شکسته تر کردند

شبیه مادر مظلومه اش پر از غم بود

اگر تمام ملائک زگریه می مردند

به پای خانه ی آتش گرفته اش کم بود

حدیث حرمت او را به زیر پا بردند

اگر چه آبروی خاندان آدم بود

شتاب مرکب و بند و تعلل پایش

زمینه های زمین خوردنش فراهم بود

مدینه بود و شرر بود و خانه ای ساده

چه خوب می شد اگر یک کمی حیا هم بود

امان نداشت که عمامه ای به سر گیرد

همان امام غریبی که شانه اش خم بود

سروده علی اکبر لطیفیان

***********************************************

موضوعات: مکتب امام صادق(ع)  لینک ثابت




 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوعات: گالری تصاویر, مکتب امام صادق(ع)  لینک ثابت




موضوعات: مکتب امام صادق(ع)  لینک ثابت




شهادت امام جعفر صادق علیه السلام را به تمام شیعیان و شما دوستان گرامی تسلیت عرض مینمایم

 

 

سلام من به مدينه ، به غربت صادق
سلام من به بقيع و به تربت صادق


سلام من به مدينه ، به آستان بقيع
سلام من به بقيع و کبوتران بقيع


سلام من به مزار مطهر صادق
که مثل ماه درخشد به آسمان بقيع


سلام من به تو اي ماه فاطمي بقيع
سلام من به تو اي ياس هاشمي بقيع



موضوعات: مکتب امام صادق(ع)  لینک ثابت





مرغ روحانیم و بلبل عاشق هستم
در جوار حرم حضرت صادق هستم


تک تک ثانیه هایم ز خدا لبریز است
ساعت عشقم و در طول دقائق هستم


من خراباتی و از لطف بقیع آبادم
ز همه غیر تو و خاک تو فارغ هستم


سبز بودم که غم قبر تو سرخم کرده
غرق آلاله ام و یار شقایق هستم


همه شب جامه دریدم ز غمت مولاجان
دارم عادت بخدا ، آدم هق هق هستم


چون نشد قسمت من زائر قبرت باشم
در خیالم همه شب طائر قبرت باشم


روضه را باز کنم بال و پرم می ریزد
خون دل از سر مژگان ترم می ریزد


دل خود را وسط سینه به مسمار زدم
چون اگر دل بدهم…. دل نخرم …می ریزد


به زمین خوردی و یاد از غم زهرا کردی
بس کنم یا که بگویم جگرم می ریزد


هرگز آن “سوختن در ” نرود از یادم
گاه خاکستر آن روی سرم می ریزد


یاد آن قد کمانی تو افتادم که
چند وقتی است کمان از کمرم می ریزد


خانه ات سوخت ولی موی سرت سالم ماند
لانه ات سوخت ولی بال و پرت سالم ماند


شاعر : جعفر ابوالفتحی،

موضوعات: مکتب امام صادق(ع)  لینک ثابت




موضوعات: گالری تصاویر, مکتب امام صادق(ع)  لینک ثابت
1 2 ...3 5 7