نام خوب

رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم اسم بد افراد و همچنين اسم بد بلادي را كه مردم از انتساب به آن ناراحت بودند به اسامي خوبي تغيير مي داد و از اين راه شخص صاحب اسم يا سكنه آن شهرستان را از فشار عقده حقارت خلاص مي كرد.
عن جعفر عن آبائه عليهم السلام اءنّ رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم كان يغيّر الاسماء القبيحة في الرجال و البلدان ؛(1)
امام صادق عليه السلام فرمود كه رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم اسماء قبيح مردم و بلاد را تغيير مي داد.
عمر دختري داشت كه نامش عاصيه بود، يعني گناهكار و رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم آن اسم را تغيير داد و او را جميله ، يعني زيبا نام گذاري كرد.
زينب دختر ام سلمه ، اسمش ((برة)) بود كه يعني نيكوكار. از اين كلمه استشمام خودستايي و خودپسندي مي شد و كساني درباره آن زن مي گفتند كه با اين اسم مي خواهد، ادعاي پاكي نمايد. براي اين كه مورد تحقير و بي احترامي مردم واقع نشود، رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم اسم او را به زينب تغيير داد.
در خانواده هاي عرب قبل از اسلام بسيرا معمول بود كه فرزندان خود را به اسامي درندگان و گزندگان نام گذاري مي كردند و اين روش نامطبوع بعد از اسلام نيز در بعضي از خانواده ها كم و بيش مشاهده مي شد.
احمد بن هيثم از علي بن موسي الرضا عليه السلام سوال كرد چرا اعراب ، فرزندان خود را به نام هاي سگ و يوزپلنگ و نظاير آن ها نام گذاري مي كردند؟
حضرت در جواب فرمود: ((عرب ها مردان جنگ و نبرد بودند، اين اسم ها را روي فرزندان خود مي گذراند تا وقت صدا زدن در دل دشمن ايجاد هول و هراس نمايند.))(2)
با اين كه اين قبيل اسامي ناپسند بين مردم بسيار عادي و معمول بود، ولي در مواقع تحقير و توهين ، مانند حربه برنده اي به كار مي رفت و هر يك ، ديگري را به وسيله نام زشتش توبيخ و ملامت نمي نمود.
نام يكي از روستاهاي عشاير عرب جاريه بود. به طوري كه لغت اقرب الموارد مي گويد، يكي از معاني جاريه ، الحية من جلس الافعي ، جارية يك نوع ماري از جنس افعي است . جاريه مردي قوي و صريح اللهجه و با شخصيت بود. او و كسانش از حكومت ظالمانه معاويه ناراضي بودند و در دل نسبت به وي كينه و دشمني داشتند. معاويه كه بدبيني جاريه و كسانش را احساس كرده بود، تصميم گرفت روزي در محضر مردم به وي توهين كند و نامش را وسيله تمسخر و تحقير او قرار دهد.
فرصتي پيش آمد و جاريه با معاويه روبرو شد. معاويه گفت : ((تو چه مقدار نزد قوم و قبيله ات پست و ناچيزي كه اسم تو را مار گذارده اند؟))
جاريه فورا و بدون تاءمل گفت : ((تو چه مقدار نزد قوم و قبيله ات پست و ناچيزي كه اسم تو را معاويه گذارده اند، يعني سگ ماده !))
معاويه از اين جواب سخت ناراحت شد و گفت : ((بي مادر ساكت باش !))
جاريه بلافاصله جواب داد: ((من مادر دارم كه مرا زاييده است ، به خدا قسم دلهايي كه بغض تو را در خود مي پرورانند، در سينه هاي ماست و شمشيرهايي كه با آنها با تو نبرد خواهند كرد، در دست هاي ماست . تو قادر نيستي به ستم ما را هلاك كني و نمي تواني به زور بر ما حكومت نمايي . تو در زمامداري به ما عهد و پيمان سپرده اي ، ما نيز طبق آن پيمان ، عهد اطاعت و شنوايي داريم . اگر تو به پيمانت وفا كني ما هم به اطاعت وفاداريم و اگر تخلف نمايي بدان كه پشت سر ما گروه مردان نيرومند و نيزه هاي برنده است .))
معاويه كه از صراحت گفتار و روح آزاد جاريه سخت شكست خورده بود، گفت : ((خداوند مانند تو را در جامعه زياد نكند!))(3)

1- وسائل الشيعه ، ج 21، ص 390
2- صحيح مسلم ، ج 6، ص 173.
3- كودك از نظر وراثت و تربيت ، ج 2، ص 215.

 

موضوعات: حکایات منبر  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...