درد سر ، بین گذر ، چند نفر، یک مادر

شده هر قافیه ام یک غزل درد آور

ای که از کوچه ی شهر پدرت می گذری

امنیت نیست از این کوچه سریع تر بگذر

دیشب از داغ شما فال گرفتم ، آمد :

دوش می آمد و رخساره …نگویم بهتر!

من به هر کوچه ی خاکی که قدم بگذارم،

نا خود آگاه به یاد تو می افتم مادر

چه شده ،قافیه ها باز به جوش آمده اند:

دم در، فضه خبر، مادر و در، محسن پر !

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...