گاهي مردم يك شهر يا يك كشور بر اثر تفاوت انديشه و طرز تفكر يا به علت اختلاف تمايلات و خواهش هاي نفساني دچار تفرقه و پراكندگي مي شوند و هر گروهي از پي نظريه خود مي روند. در نتيجه اختلافات شديد در سطح وسيع به وجود مي آيد و جامعه با عوارض سنگيني مواجه مي گردد. اين قبيل پراكندگي زمان حكومت علي عليه السلام در مواقعي روي داد. از آن جمله وقتي در جنگ صفين معاويه قرآن ها را بالاي ني زد و گفت : ((بياييد جنگ را ترك كنيم و قرآن را حاكم قرار دهيم .))
علي عليه السلام فرمود: ((اين مكر است ، اعتنا نكنيد!))
اما بين جمعيت علي عليه السلام شكاف افتاد. گروهي گفتند تا پيروزي نهايي بايد جنگيد! گروهي گفتند: با قرآن مي جنگيم !
سرانجام با قرار حكميت ، جنگ پايان يافت . طولي نكشيد كه گروه ديگري به نام خوارج قيام كردند و گفتند: ((حاكم ، فقط خداوند است و بس و حكميت را به غير خدا واگذار نمودن ، بدعت است و حرام !)) و اين گروه نيز اختلاف تازه اي به وجود آوردند و بر اثر آن اختلاف ، خون ها ريخته شد. اين قبيل پراكندگي هاي وسيع در گذشته نيز وجود داشته و هم اكنون هم گاهي در جهان بوجود مي آيد.(1)

1- شرح و تفسير دعاي مكارم الاخلاق ، ج 2، ص 74.

 

موضوعات: حکایات منبر  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...