اعتقاد مادر شهيد
21 دقیقه پیش / قمرخانم / انجمن یاران منتظر
اعتقاد مادر شهيد

حارثه پسر سراقه يكي از دلاوران مخلص و ثابت قدم اسلام در صدر اسلام بود، و بقدري شيفته اسلام بود كه آروز داشت در راه دفاع از اسلام جان عزيزش را فدا كند،
از اين رو به پيامبر (صلی الله علیه وآله) عرض كرد: دعا كن تا خداوند مقام شهادت را نصيب من كند. پيامبر (صلی الله علیه وآله) نيز براي او چنين دعا كرد: خدايا مقام شهادت را به حارثه روزي گردان . حارثه در جنگ بدر شركت ، با كمال دلاوري به حمايت از اسلام پرداخت ، سرانجام تيري از ناحيه دشمن به گلوي او اصابت كرد و به شهادت رسيد؛ خبر شهادت او به مادر و خواهرش رسيد.
مادر و خواهر او همراه ساير بانوان كه به استقبال پيامبر (صلی الله علیه وآله) مي رفتند، حركت كردند، مادر او مي گفت : سوگند به خدا تا پيامبر (صلی الله علیه وآله) نيايد و از او نپرسم كه آيا پسرم در بهشت است يا در دوزخ ، گريه نمي كنم ، وقتي كه پيامبر (صلی الله علیه وآله) آمد و در پاسخ سئوال من فرمود: در دوزخ است آنقدر گريه كنم كه پايان نيابد، و اگر فرمود: پسرت در بهشت است ، هرگز گريه نمي كنم ، بلكه بسيار شادمان خواهم شد. پيامبر(صلی الله علیه وآله) به سوي مدينه مي آمد، مادر حارثه در راه به حضور پيامبر(صلی الله علیه وآله) رسيد و عرض كرد: ميداني كه من پسرم را بسيار دوست داشتم ،
او نورديده ام بود، در عين حال با شنيدن خبر شهادتش گريه نكردم ، با خود گفتم پس از آمدن
پيامبر(صلی الله علیه وآله) از آن حضرت مي پرسم كه آيا پسرم در بهشت است يا در دوزخ ، اگر فرمود: در دوزخ است ، آن گاه ناله و گريه ام بلند مي شود.
پيامبر(صلی الله علیه وآله) به فرمود : بهشت درجاتي دارد، پسرت در فردوس اعلي در بالاترين مقام بهشت است.
مادر گفت : بنابراين هرگز براي او گريه نمي كنم . پيامبر(صلی الله علیه وآله) آبي طلبيد و اندكي از آن برداشت و مضمضه كرد و سپس از آن آب آشاميدند و به دستور پيامبر(صلی الله علیه وآله) اندكي از آن آب به گريبان خود پاشيدند، سپس به مدينه بازگشتند، نوشته اند: بعد از جنگ بدر (تا مدتي) هيچ زني در مدينه ديده نشد كه خوشحال تر و چشم روشن تر از اين مادر و خواهر شهيد باشد.


داستان دوستان/محمدمحمدي اشتهاردي

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...