✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
مهدی جان ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ﻭﻟﻲ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﻳﻴﻢ، ﺭﻋﻴﺖ ﺷﻤﺎﻳﻴﻢ.


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




اینم برا اونایی که میگن چرا هرشب میرید هیئت
آیت الله بهجت:
گریه بر حسین از همه مستحبات بالاتر است حتی از نماز شب!
چون نماز شب حالتی جسمی دارد ولی گریه بر اباعبدالله رقّت روحی است
اینم برا اونایی که….


وقتی که چای روضه مرامست میکند
کفران نعمت است به پیمانه لب زنم
اینم برا اونایی که میگن…


ما را اگر چــه بازی دنیا خــــراب کرد
اما به لطف روضه ارباب بهتریم..


اینم برا اونایی که رفقای مارو مسخره میکنند
. شکر خدا که دور و برم نوکرانتند/


آقا به خاطر رُفقايم مرا ببخش
اینم برا اونایی که میگن این همه هیت میرید اخرش که چی؟


به حسین ابن علی پشت وپناهم گرم است/ای خدا شکر عجب پشت وپناهی دارم
اینم برا اونایید که میگن چرا انقد تو هیت بالا پایین میپری


نامت هنوز هم هیجان می دهد مرا
این پرچم شماست تکان می دهد مرا…


وقتی شبیه مرده حسینیه می روم!
سینه زنی دو مرتبه جان می دهد مرا…


اینم برا همه نوکرای ارباب
عشّاق همیشه در وطن معروف اند
مانند اویس در قرن معروف اند


اینان که شفیع مردم فردایند
امروز به خادم الحسين ع معروف اند. . .

 

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




شبی ساکت و دلگیر

خودم بودم و قلبی که ز غم بسته به زنجیر
و هنگام اذان بود که پیچید در آفاق، همه جا نغمه ی تکبیر
نوشتند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش
و مشغول دعا باش
که باز است به درگاه الهی در رحمت
و آن لحظه بوَد لحظه ی شیرین اجابت
شدم غرق عبادت
دو چشمم پر از اشک شد و روی لبانم همه سوگند
که یا رب تو رهایم کن از این بند
و گفتم به خدا بین دعایم
که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم…

دلتنگ نرفتن ب کرب و بلاییم

 

 

 

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




فریادرسی حسین (ع) هنگام نزع
اولین موقف سخت، هنگام جان دادن است که علاوه بر امراض جسمانی که گاهی تمام بدن درد می کند و به روح فشار می آورد، انسان وقتی متوجه می شود که می خواهد برود از آنچه تاکنون دلبسته باید مفارقت کند، از مال و اولاد باید جدا شود. سخت ترین ساعات زندگی حالت احتضار است که حضرت زین العابدین (ع) می فرماید: «ابکی لخروج نفسی»؛ گریه می کنم در موقع جان دادنم. بلی کسی چه می داند که چطور جان می دهد، آیا حواسش متوجه پروردگار و با ایمان به او از دنیا می رود یا متوجه امور متفرقه است؟ خلاصه خیلی موقف سختی است، موجب اضطراب است. چاره این سختی، گریه بر حسین است. روایات در این زمینه زیاد است یکی را برای نمونه عرض کنیم. در کتاب «نفس المهموم» به سند متصل ذکر نموده از جناب مسمع که از اهالی عراق است که گفت: «رسیدم خدمت حضرت صادق (ع) در مدینه. فرمود ای مسمع تو از اهل عراق هستی و به کربلا نزدیکی، آیا به زیارت قبر حسین (ع) می روی؟ عرض کردم آقا من مشهورم و گرفتار مخالفین هستم می ترسم مرا ببینند و جانم در خطر باشد. فرمود حالا که نمی توانی به زیارت قبر حسین (ع) بروی، آیا از مصیبت هایش یاد می کنی؟ عرض کردم آری، فرمود آیا گریان می شوی، عرض کردم بلی، گاه می شود به قدری گریان و نالان می شوم که از غذا خوردن باز می مانم و گاهی خوراک را برمی گردانم (یعنی وقتی آب خنکی به دستش می آید، به یاد لب تشته حسین نمی خورد). اینجا حضرت چندین بشارت می دهد می فرماید: حالا که این طوری، پس از کسانی هستی که در فرح ما ( آل محمد -ص-) فرحناک و در حزن ما محزونی. پس بدان که موقع جان دادن به آمدن آبای ما یعنی پیغمبر (ص) و علی (ع) و آلش چشمت روشن می گردد و در هنگام آمدن عزرائیل به بالینت که سخت محتاج هستی و ملک الموت از مادر به تو مهربانتر است.

نتیجه گریه بر حسین (ع) در قبر
منزل دوم قبر است جایی که اصلا شخص انس و سابقه قبلی ندارد خیلی وحشتناک و هول آور است، به طوری که در کتاب «من لایحضره الفقیه» روایتی است که می فرماید وقتی که می خواهید جنازه ای را وارد قبر کنید او را ناگهان داخلش نکنید. اگر مرد است مستحب است که در فاصله هفت ذراعی پائین قبر گذاشته شود و اگر زن است، به مقدار هفت ذراع طرف قبله بگذارند تا سه مرتبه بلند کنند و بگذارند «فان للقبر اهوا الا!!» به درستی که برای قبر ترسهایی است. خیلی سخت است به قسمی است حضرت سجاد می فرماید: «ابکی لظلمه قبری، ابکی لضیق لحدی، ابکی لسوال منکر و نکیر ایای» شیخ شوشتری از روایات این طور استفاده کرده که اگر کسی مؤمنی را شاد کند هنگامی که او را دفن کردند، صورت نوریه ای همراهش در قبر جای گیرد و گوید من همان سروری هستم که در دل فلان مؤمن وارد کردی. پس اگر کسی مؤمن غمناکی را شاد کرد، اسباب شادی اش در قبر فراهم می گردد. سپس شیخ می فرماید: اگر کسی مؤمن کامل الایمان را شاد کند، چطور است اگر آن شخص پیغمبر و امام باشد چطور است؟ آن وقت می فرماید: کسی که بر حسین گریه کند پیغمبر را شاد کرده، امیرالمؤمنین را شاد کرده، زهرا را شاد کرده، خوش به سعادت چنین شخصی در قبر.
فریادرسی در برزخ از عزادار حسین (ع)
موقف سوم برزخ است یعنی از قبر تا قیامت، پس از آنکه روح به بدن مثالی تعلق گرفت، اگر از نیکوکاران باشد مظهرش وادی السلام در جوار امیرالمؤمنین است و اگر از اشقیاء است محل ظهورش در بیابان برهوت است. اگر کاملا پاک از دنیا رفته باشد که در برزخ راحت است در روح و ریحان و لذت است و اگر ملوث به گناه یا حق الناس و مظالم باشد، مانند میخی که در دیوار کوبیده می شود، در فشار است. آیا کسی می تواند ادعا کند که حتما پاک از این دنیا خواهد رفت و هیچ گونه حقی از مردم بر عهده اش نخواهد ماند؟ آیا در عمرش آبروی کسی را نریخته؟ غیبت کسی را نکرده؟ راه چاره چیست؟ در همین حدیث شریف حضرت صادق (ع) می فرماید: «ان الموجع قلبه لنا لیفرح یوم» کسی که دلش در مصیبت ما به درد بیاید، در موقع مرگ فرحی نصیبش می شود که تا قیام ادامه دارد، یعنی در عالم برزخ هیچ گونه هم و غمی ندارد.

در زیر سایه حسین (ع) در محشر
در قیامت هم، اثر گریه بر حسین (ع) خوب ظاهر می شود، دیگر معلوم است که قیامت چه روزی است. از آیات قرآن راجع به چنین روزی کم و بیش باخبرید. خدا از چنین روزی به «فزع اکبر» تعبیر فرموده، وحشت و اضطراب همه را فرا می گیرد و، احدی نیست که مضطرب نباشد. برای امن در روز قیامت، حدیث شریفی از حضرت رضا (ع) منقول است که:
«من ترک السعی فی حوائجه یوم عاشورا….» کسی که روز عاشورا را تعطیل کند، یعنی عقب کسب و کارش نرود، به کوری چشم بنی امیه که روز عاشورا را متبرک می دانستند، اگر کسی برای معیشت روزانه اش هم فعالیتی نکند، خداوند حوایج دنیا و آخرتش را برآورد و کسی که روز عاشورا، روز حزن و اندوه او باشد که شاهد ما هم همین جمله است: «جعل الله عزوجل یوم القیامه یوم فرحه و ســـروره» در عوض فردای قیامت که روز هول و ترس همه است برای او روز شادی خواهد بود. موقف سخت دیگر، موقف حساب است. تصورش را بکنید وقتی که می فرماید خودت نامه عملت را بخوان آن وقت هر کس کوچکترین عملی را که کرده می بیند اگر خیر است پاداش خیر و اگر بد است پاداش شر به او داده می شود. حالا چقدر در موقف حساب باید معطل بود به حسب اشخاص فرق می کند. بیچاره کسانی که حسابشان طول بکشد خودش ناراحتی و عذاب روحی سختی است چون در عذاب است که تکلیفش چه می شود نمی داند آیا بهشتی است یا جهنمی؟ لکن عده ای هستند که به نص روایات مدتی که خلق معطل حسابند اینها زیر سایه عرشند، اینان عزاداران حسین اند اینها در جوار حسین اند. هنگامی که دیگران در عذاب پس دادن حسابند، اینها در خدمت آقا یعنی در بهشت حقیقی متنعمند. ممکن است برای بعضی این توهم پیش آید که برای یک قطره اشک چطور می شود این همه آثار عظیمه مترتب شود یک قطره آب شور که این همه اهمیت ندارد. منشأ اشکال و شبهه در این است که اینها خیال می کنند این اجرها مستقیما برای این قطره اشک است، غافل از اینکه مزد حسین (ع) است اینها اجر اشک تو نیست، بلکه اجر خون ابی عبدالله است، هر چه هم بیشتر از اینها عطا شود، باز در مقابل عمل حسین (ع) چیزی نیست.

داستان پذیرائی مرد بیابانی از سلطان
سلطانی عقب شکار گذاشت و از لشگر دور افتاد و در راه گم شد. شب یکه و تنها در بیابان درحالی که خسته شده بود به خیمه ای رسید. مرد و زنی در خیمه بودند. گفت ممکن است مرا میهمان کنید گفتند چه بهتر «مهمان هدیه خداست» از مال دنیا بزغاله ای پیش نداشتند آن را آوردند و برای مهمان کشتند و پختند. صبح که سلطان خواست برود گفت: “من به شهر می روم هر وقت خواستید نزد من بیایید من سلطانم و عمل شما را تلافی خواهم کرد". مدتی گذشت و روزگار خیلی به آنان فشار آورد و مرد پیش سلطان رفت. شاه از احضار پرسید که با او چه معامله کنم؟ هرکس چیزی گفت، سلطان گفت کم است، تا اینکه خودش گفت: “اگر من تمام هستی ام را هم بدهم تازه عمل به مثل کرده ام، زیرا او تمام دارایی اش را که بزغاله ای بود داد، من هم اگر تمام خزانه ام را بدهم عمل به مثل کرده ام” و بالاخره او را بی نیاز و ثروتمند کرد. شیخ شوشتری و دیگران ذکر کرده اند که حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) هرچه داشت در راه خدا در مقابل هر چه خدا به او بدهد، به برکت حسین، شیعیانش، عزادارنش، دوستانش را بیامرزد یا درجات دهد، چیزی نیست و به طور یقین عطاهایی به برکت آقا خواهد شد که نه تنها به بیان نمی آید، بلکه به تصور ما هم نمی گنجد. شیخ می فرماید در عوض سختی عطش حسین، خدا چهار اجر برایش قرار داد:
اول: حوض کوثر که متوسلین به حسین (ع) از آب آن سیراب خواهند شد. از هنگام مرگ تا قیام قیامت.
دوم. چشمه حیوان (از ماده حیات است) که مخصوص گریه کنندگان بر حسین است. آب این چشمه مخلوط به اشک عزاداری ابی عبدالله است.
سوم. اشک چشم مؤمنین تا روز قیامت است. (در این ایام عاشورا خبر دارید که چقدر اشک در راه حسین ریخته می شود و هرساله همین طور بوده تا قیامت هم همین است. علاوه بر بشر، ملائکه آسمانها هم بر حسین می گریند. چنانچه حضرت صادق (ع) فرمود که ملائکه از گریه بر حسین آرام ندارند).
چهارم. هر وقت مؤمنین آب گوارایی می نوشند، یاد لب تشنه حسین می کنند. حسین (ع) حق دارد که یادش کنند درود بر او بفرستند. اینها اجرهایی است که ما می فهمیم آنچه که خدا با او در مقابل تشنگی اش می کند در ادراک ما نگنجد.


منـابـع

آیت الله عبدالحسین دستغیب- سیدالشهداء علیه السلام- صفحه 74-81

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت





اگر دیدید دارم میدهم جان
سفارش میکنم روضه بخوانید

وصیتنامه ی نوکر دو حرف است
وصیت میکنم روضه بخوانید

از آنجائیکه که من بودم حسینی
حسینی ها فقط روضه بخوانید

مرا غسلم دهید با اشک دیده
ولی اول کمی روضه بخوانید

نماز میت نوکر قضا شد
مسلمانان کمی روضه بخوانید

و خواهش میکنم هنگام تشییع
برای عزتم روضه بخوانید

رفیقان زیر تابوتم برایم
به رسم معرفت روضه بخوانید

قسم دادم که قبل از دفن جسمم
کنار پیکرم روضه بخوانید

لباس مشکی ام زیباست اما
ز کهنه پیرهن روضه بخوانید

کفن کردید ؟ باشد چند خطی
ز شاه بی کفن روضه بخوانید

کفن دارم خجالت میکشم از
حصیر و بوریا روضه بخوانید

بجای ذکر تلقین زیر گوشم
به آرامی کمی روضه بخوانید

بریزید اندکی تربت به کامم
ز هجر کربلا روضه بخوانید

ز لیلا مادر نالان اکبر
برای مادرم روضه بخوانید

برای کشته ی غم های زینب
ز شام و کوفه و … روضه بخوانید

سرم را میزنم صد بار بر سنگ
اگر از محمل و … روضه بخوانیید
خودم را میکشم یکبار دیگر !
اگر از میخ در … روضه بخوانید

فشار قبر چیزی نیست نزدم
شب اول اگر روضه بخوانید


صلى الله عليك يا ابا عبدالله

 

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




 

با همین سوز که دارم بنویسید حسین(ع)
هر که پرسید ز یارم بنویسید حسین(ع)

ثبت احوال من از ناحیه ی ارباب است
همه ی اهل و تبارم بنویسید حسین(ع)

خانه ی آخرتم هست قدمگاه حبیب
سر در قصر مزارم بنویسید حسین(ع)

هر که پرسید چه دارد مگر از دار جهان
همه ی دار و ندارم بنویسید حسین(ع)

من دلم راز شکیبایی زینب(س) دارد
همه ی صبر و قرارم بنویسید حسین(ع)

هیچ شعری ننویسید به روی کفنم
با گل تربت یارم بنویسید حسین(ع)

تا نپرسند ز من هیچ سؤال آن دو ملک
به روی سینه ی زارم بنویسید حسین(ع)

گلشن و باغ و بهشتم همه در هیئت اوست
همه ی باغ و بهارم بنویسید حسین(ع)

روی پیشانی من هر چه که بیمار شدم
با همه حال نزارم بنویسید حسین(ع)

هر که پرسید که در چله نشینی چه کنم؟
اربعین با که گذارم؟ بنویسید حسین(ع)

دست بر شاکله ی هیئتی من نزنید
گفت یارم به عذارم بنویسید حسین(ع)

آری از کرب و بلایش نتوان دست کشید
حاجت قافله دارم بنویسید حسین(ع)

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




نوکر نرود به کربلا پس چه کند ؟!
خود را نرساند به شما پس چه کند؟!


قلبش به کرمخانه ارباب خوش است
گر رو نزند به اشنا پس چه کند ؟!


دارو ز شفاخانه تربت خواهد
جامانده زکربلا شفا پس چه کند؟!


خاک قدمت بهشت ،با بودن تو
ماندیم بهشت را خدا پس چه کند؟!


دامن مکش از دست گدایان درت
بی لطف شما بگو گدا پس چه کند؟!


ارباب شدی که روبه هرکس نزنم
بنده نکند توراصدا… پس چه کند…؟!

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت





گوش کن باز کسی بین دعا
گفت :حرم
ناامید ازهمه و از همه جا
گفت :حرم
توی آیینه سر و وضع خودش را تا دید
گله ای کرد از این حال و هوا
گفت :حرم
شاه را کرد تجسم و به پایش افتاد
مثل هر بار فقط باز گدا
گفت :حرم
او مریض است مریض غم بین الحرمین
شصت و نه بار به لب بهر شفا
گفت :حرم
و نمازی که به یاد حرمت میشکند
بس که در رکعت خود جای دعا
گفت :حرم
او همان است که پامنبری و سینه زن است
او همان است که در هروله ها
گفت :حرم
دل به دریا زده و بار سفر را بسته
با تعجب پدرش گفت کجا
گفت: حرم…..


یک سلام از راه دور….

السلام علیک یا اباعبدالله …

 

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




بعد از گذشت شش ماه از امامت، امام حسن علیه السلام صلح نامه را با معاویه امضاء کرد . هنوز لشکرگاه خود را در «نخیله » ترک نکرده بود که معاویه وارد شد، و در آنجا به بحث و گفتگو پرداختند . در این میان، پسر هند از امام حسن پرسید: ای ابا محمد! شنیده ام که رسول خدا از عالم غیب خبر می داد! مثلا می گفت: این درخت خرما چه مقدار میوه و رطب دارد! آیا شما نیز در این موارد علومی دارید؟ زیرا شیعیان شما عقیده دارند که هر چه در آسمانها و زمین است، از شما پوشیده نیست و شما از همه آنها آگاهی دارید! حضرت در جواب معاویه فرمود: «ای معاویه! اگر رسول خدا از نظر مقدار وکیل این قبیل ارقام را تعیین می کرد، من می توانم به صورت دقیق، تعداد آن را مشخص سازم .
در این وقت، معاویه به عنوان آزمایش سؤال کرد: این درخت چند دانه رطب دارد؟ حضرت فرمود: دقیقا چهار هزار و چهار عدد . معاویه دستور داد دانه های خرمای آن درخت را چیدند و به طور دقیق شمردند و با کمال تعجب دیدند تعداد آنها چهار هزار و سه عدد است! حضرت فرمود: آنچه را گفته ام درست است . سپس بررسی دقیق تری کردند و دیدند که یک دانه خرما را «عبدالله بن عامر» در دست خود نگه داشته است! آن گاه، حضرت فرمود: ای معاویه! من به تو اخباری می دهم که تعجب کنی که من چگونه این اخبار را در دوران کودکی از پیامبر آموختم! و آن اینکه تو در آینده زیاد بن ابیه را برادر خود می خوانی! و حجر بن عدی را مظلومانه به قتل می رسانی! و سرهای بریده را از شهرهای دیگر برای تو حمل می کنند . (1)
در تحقیق این گونه پیشگوییها و اخبار از آینده که حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام از آنها پرده برداشته است، علماء اهل سنت در تاریخ آورده اند که: زیاد بن ابیه از طرف معاویه فرماندار کوفه شد و چون شناخت کامل به اصحاب امیرمؤمنان داشت، یکایک آنها را دستگیر کرده و دستور داد آنها را گردن زدند . از جمله دستگیر شدگان «حجر بن عدی » بود که او را به شام فرستاد . حجر در کنار معاویه قبرهای آماده را یک طرف و کفنهای مهیا را در طرف دیگر دید، خود را آماده مرگ نمود (2) و اجازه خواست دو رکعت نماز بخواند . پس از آن سر او را از بدنش جدا کردند .
و همین معاویه زیادبن ابیه را در بالای منبر نشانید و به طور علنی اعلان کرد که وی برادر معاویه از نطفه ابوسفیان است که به طور نامشروع متولد گردیده است و آن گاه، شرح ماجرای خلاف عفت پدرش را نیز تشریح کرد!
1) بحارالانوار، ج 43، ص 329 - 330، ح 9; جلاءالعیوان شبر، ج 3، ص 334; تجلیات ولایت، ص 335 .
2) کامل ابن اثیر، ج 3، ص 483 - 488; شرح ابن ابی الحدید، ج 16، ص 180 - 187 .

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت
1 2 4 ...6 7