حاجيان جمعند دور هم همه
پس کجا رفته حسين فاطمه

او به جاي موي سر ، سر مي دهد
قاسم و عباس و اکبر مي دهد

حجّ او داغ جوانان ديدن است
دور نعش اکبرش گرديدن است

مسلخ او خاک گرم کربلاست
موقف او زير سمّ اسبهاست

سعي حجّ او صفا با خنجر است
مروه اش قبر علي اصغر است

او رود حجي که قربانش کنند
در يم خون سنگبارانش کنند

دوست دارم که به درگاه خدا گریه کنم
دست بردارم و با حال دعا گریه کنم

در شب قدر نکردم عمل مقبولی
حال بنشینم و بر جرم و خطا گریه کنم

عرفه آمد و محزون وخجالت زده ام
دوست دارم که به مانند گدا گریه کنم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...