حال و روز مادری بیمار گریه آور است
گریه های کودکی تبدار گریه آور است

عاشقان گاهی ز روی هم خجالت می کشند
دیدنِ اشک غریب انگار گریه آور است

همسری پیشِ نگاه همسری روی زمین…
…تا که می افتد چرا هربار گریه آور است

اشک های فضه و اسما گواهی می دهد
راه رفتن با دو چشم تار گریه آور است

دست بر دیوار می گیرد نیفتد بر زمین
تکیه اش بر قامت دیوار گریه آور است

هر شب از زخمی که از مسمار خورده فاطمه
نیمه شب ها می شود بیدار، گریه آور است

دارد از دستِ ز کار افتاده زحمت می کشد
نان که زهرا می پزد بسیار گریه آور است

چهره اش را از علی هر روز پنهان می کند
زیر چادر گریه ی دلدار گریه آور است

شهرِ بی انصاف با حیدر چه بد تا می کند
غُصه های حیدر کرار گریه آور است

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...