از يه متخصص ارتوپد سوال شد چطوري خدا رو شناختي؟
گفت:کنار دريا،مرغابي را ديدم که پايش شکسته بود
اومد پايش را داخل گل هاي رس ماليد بعد به پشت خوابيد…
پايش را سمت نور خورشيد گرفت تا خشک شد
اينطوري پاي خود را گچ گرفت
فهميدم خدايي هست که به او آموزش داده…
به خودت نگاه کني خداشناس مي شوي
مغرور نشويد…
وقتي پرنده اي زنده است مورچه را ميخورد، وقتي ميميرد مورچه او را ميخورد.
شرايط به مرور زمان تغيير ميکند.
هيچوقت کسي را تحقير نکنيد.
شايد امروز قدرتمند باشيد اما زمان ازشما قدرمندتر است.
يک درخت، هزاران چوب کبريت را ميسازد اما وقتي زمانش برسد يک چوب کبريت ميتواند هزاران درخت را بسوزاند!
پس خوب باشيد و خوبي کنيد

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...