عمري گذشت، به فكر بيرون منزل بوديم نه درون!

 

  حضرت آیت‌ الله جوادی آملی :

  بيان لطيفي مرحوم صدرالمتالّهين و ساير حكما دارند مي‌فرمايند بسياري از افراد گياهي زندگي مي‌كنند ودر حدّ يك درخت ترقّي مي‌كنند.

 

 از نظر يك حكيم، درخت هيچ گاه رشد ندارد براي اينكه آنچه بالا آمده فروعات آن شاخه‌هاي آن و برگهاي آن است و آنكه اصل و ريشه درخت است در لجن است.

  كسي كه درختي فكر مي‌كند يا به فكر اين است كه خانه بسازد يا زمين را مزيّن كند باغي درست كند بوستاني را درست كند و با دست خالي برود، اين زندگي او زندگي گياهي است يعني تمام فكرش در گِل است، آنچه كه بالا آمده فروعات اوست نه اصل او.

  اصل او عقل اوست و جان اوست كه گفت:

 

دِه بُوَد آن نه دل كه اندر وي/ گاو و خر باشد و ضياع و عقار

 آن كسي كه در حوزه درون خود به فكر دامداري و كشاورزي و مال‌اندوزي است، به غير از اين به چيزي نمي‌انديشد؛ اين دِه دارد نه دل.

❤️ اينكه بزرگان مي‌گويند “صاحب‌دلي به مدرسه آمد ز خانقاه “، اين صاحب‌ دل در قبال صاحب‌دِه است.

 

 بنابراين بعضيها گياهي زندگي مي‌كنند مثل اين جواني كه تمام تلاش و كوشش او اين است كه بدن سازي بكند (يك)، خوب جامه در بر بكند (دو)، و خرامان، خرامان حركت كند (سه)؛ اين هنوز به مرحله حيواني بار نيافت چه رسد به حيات انساني! اين يك نبات بالفعل است و حيوان بالقوّه.

  آن كه از اين مرحله گذشت و به فكر عواطف و علاقه‌ها و حبّ ‌جاه و اينهاست، اين حيوان بالفعل است و انسان بالقوّه و  آن كه از همه اين جاها گذشت گفت:

مرغ باغ ملكوتم اين مي‌شود انسان

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...