✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
ماجرای انتخاب همسر برای شاهزاده چین


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




آدم ها وقتی از اتفاقی ناگوار شدیدا رنجیده و ناراحت می شوند، این احساس خود را با جمله قلبم شکسته بیان می کنند. اما مطالعات نشان داده اند که این احساس می تواند واقعا چیزی بیشتر از یک عبارت یا جمله باشد.
برای مثال جالب است بدانید که احتمال سکته مغزی یا حمله قلبی برای خانم یا آقایی که همسرش را از دست داده است، در سی روز اول بعد از فوت، دو برابر افزایش می یابد.
رابطه شکستن قلب با بروز بیماری های قلبی عروقی:
قلب که یکی از مهم ترین اندام های داخلی بدن ماست، عضوی عضلانی و ضربان دار است که با پمپاژ خون به سراسر بدن بر فعالیت تمام اندام ها تاثیر مستقیم دارد. اما این تاثیر کاملا متقابل است، یعنی قلب نیز از مغز، ریه، کلیه، دست و پا و روح و روان تاثیر می پذیرد.
تاثیر احساسات بر عملکرد و ضربان قلب نیز واقعی است. برای مثال دقت کرده اید در زمانی که یکی از نزدیکانتان را بعد از مدت زمان طولانی می بینید، قبلتان تندتر و محکم تر می زند؟
قطعا نقش قلب در بدن به پمپ کردن خون خلاصه نمی شود. قلب ما به صورت کاملا پویا از احساس ما، آرزوهای ما، روابط اجتماعی و عشق ما به دیگران تاثیر می پذیرد.
احساس شور و هیجان، عشق و شادی و یا حزن و غم کاملا توسط قلب حس می شود و قلب با تغییر در عملکرد خود، نظیر تغییر فشار خون، شدت و سرعت ضربان و … به این احساس پاسخ می دهد.
این ارتباط به قدری محکم است که امروزه پزشکان اعتقاد دارند بین احساسات و عواطف انسان و خطر ابتلا به بیماری های قلبی ارتباطی جدی وجود دارد و این تاثیر را به صورت سندرم قلب شکسته تعریف می کنند.
سندرم قلب شکسته چیست؟
سندرم قلب شکسته به شرایط بالینی حادی اطلاق می شود که یک استرس روحی مستقیما بر عملکرد جسمی قلب تاثیر می گذارد و از این رو به عنوان یکی از عوامل مهم ابتلا به بیماری های قلبی عروقی در نظر گرفته می شود.
سندرم قلب شکسته را کاردیومیوپاتی ناشی از استرس نیز می گویند و در واقع شرایطی است که عضله قلب مخصوصا در ناحیه بطن چپ، بزرگ و متسع می شود. در نتیجه توانایی قلب در پمپاژ خون کاهش یافته و خون کافی به اعضای بدن نمی رسد.
در واقع فشارهای شدید روحی و روانی نظیر مرگ عزیزان و یا سایر بحران های عاطفی باعث افزایش شدت و یکدفعه ای هورمون های استرس در بدن می شود. در این زمان است که قلب واقعا بهت زده می شود و در بسیاری از موارد نتیجه ی این بهت زدگی، تظاهر علائمی نظیر درد قفسه سینه، تنگی نفس و حتی نارسایی قلبی خواهد بود.
سندرم قلب شکسته بر خلاف باور عموم، کاملا با حمله کلاسیک قلبی که به ظاهر هم معنی هستند متفاوت است. سندرم قلب شکسته هیچ تعلقی به سابقه بیماری قلبی و عروقی ندارد و می تواند در افراد سالم هم تظاهر کند. اما خوشبختانه علائم آن قابل درمان و شرایط ناشی از آن کاملا قابل بازگشت هستند.
شکستن قلب خطر سکته مغزی و قلبی، در اثر شکستن قلب افزایش پیدا می کند.
محققان آمریکایی دریافتند غم و اندوه می تواند به افزایش استرس جسمی فرد منجر شود. از طرفی خیلی از افراد بیمار هنگام مواجهه با بحران های غم و اندوه در زندگی، اولین کاری که می کنند کنار گذاشتن و فراموش کردن درمان بیماری خود است، مثلا عدم مراجعه به پزشک و یا کنار گذاشتن مصرف داروها.
به منظور بررسی تاثیر بحران های روحی به عنوان یک عامل خطر برای مشکلات قلبی عروقی، این تیم تحقیقاتی آمار ابتلا به سکته مغزی و حمله قلبی را در میان بیماران بالاتر از 60 سال که همسرشان فوت کرده بود، بررسی کردند و این آمار را با شدت ابتلا به این بیماری ها در افرادی که همسرشان زنده بود، مقایسه کردند.
نتیجه آنکه به طور کلی بعد از سی روز، خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی در گروهی که همسرشان فوت کرده بود، افزایش یافت و میزان ابتلا در این گروه، دو برابر گروهی بود که همسرشان زنده بود.
مطالعات قبلی همچنین نشان داده بودند بحران های روحی و غمناک موجب تغییراتی در لخته شدن خون، فشار خون، ضربان قلب و به طور کلی سلامت دستگاه قلبی عروقی می شود.
ناگفته نماند که خیلی وقت ها این تاثیرات به دلیل کنار گذاشتن داروها و درمان ها مخصوصا در سنین بالا است، مخصوصا داروهای کاهنده کلسترول خون و یا داروی آسپیرین.
شناخت سندرم قلب شکسته، عرصه های گسترده ای را در طب مدرن هموار کرد.
اگرچه بسیاری از متخصصین قلب و عروق اعتقاد دارند ارتباط بسیار ظریف تر و البته قوی تری بین قلب و شرایط روحی و روانی فرد وجود دارد.
در واقع این پزشکان معتقدند تنها ترشح هورمون های استرس نیست که باعث تاثیرپذیری قلب از احساس می شود و این ارتباط، بحثی بسیار پیچیده تر دارد.

موضوعات: گلچین  لینک ثابت





نکاتی که به ما می آموزند ارتباط، یک مهارت و یا حتی یک هنر می باشد و باید آنها را دقیقا بیاموزیم.
1 – مودب باشید. از کلماتی مانند « بفرمائید» و « متشکرم » در صحبت هایتان استفاده کنید اما بیش از حد آنها را به کار نبرید. مودبانه اما قاطعانه « نه» بگویید و اگر بار نخست به جواب منفی شما توجه نشد، روی حرف خود تاکید کنید برای مثال بگویید: « می فهمم اما…..»
2 – به کارایی توجه داشته باشید ، نه ملاحظه کاری و محبوبیت. گاه لازم است که خشم خود را به طرف مقابل نشان دهید اما خویشتنداری خود را از دست ندهید. ابتدا برای خود معلوم کنید که چه احساسی دارید سپس تصمیم بگیرید که چه وقت با فرد مورد نظر مذاکره کنید. مطلب خود را با آرامش مطرح کنید. برای مثال بگویید: « من خیلی از این گفته شما متاسفم ، اما….»
3 – اگر از چیزی ناراضی هستید صریح ابراز کنید. آه نکشید یا اخم نکنید و با بداخلاقی و بی حوصلگی رفتار نکنید. اما خود را زیاد نیز خوش رو نشان ندهید و مرتب لبخند نزنید. ممکن است این حرکت شما، نگرانی و تردید تلقی شود.
4 – در برخورد اول تصمیم بگیرد که با طرف مقابل دست بدهید یا خیر. سعی کنید از سوء تفاهم جلوگیری کنید. محکم و دوستان دست بدهید اما زیاد دست او را در دست خود نگیرید و نفشارید. از تماس نگاه با او اجتناب نکنید.
هنگامی که طرف مقابل شما نگاه می کند به نگاه او پاسخ دهید. بر مطالب مهم گفته های خود با چشم دوختن به طرف مقابل تاکید کنید. با سئوال کردن می توانید گفتگو را حول مطلبی که می خواهید متمرکز و از اتلاف وقت جلوگیری کنید.
5 – هنگامی که مشکلی پیش می آید خونسردی خود را حفظ کنید. کنترل اوضاع را در دست بگیرید و مشکل را به شکل اصولی برطرف کنید ، سراسیمه، و دستپاچه (احساساتی) نشوید.
6 – مراقب رفتارهای عصبی خود باشید . اگر دوستان به شما می گویند که حرف خود را مرتب تکرار می کنید، دست خود را روی دهانتان می گذارید یا با موهایتان بازی می کنید ، گفته های آنها را مد نظر قرار دهید و سعی کنید این عادت ها را کنار بگذارید.
7 - صادق باشید. کنایه یا طعنه زدن خلاف اصل صراحت گویی و قاطعیت است. واضح آنچه را که می خواهید بیان کنید. از به کار بردن واژه های و اصطلاحات عامیانه یا فنی و تخصصی اجتناب کنید مگر آنکه مطمئن باشید حرف شما را طرف مقابل درک می کند.
8 – حتما یک فرهنگ لغات خوب در اختیار داشته باشید و سعی کنید با پیدا کردن لغاتی که برایتان جدید است دامنه لغات خود را افزایش دهید. دفتر یادداشتی از لغات جدید همراه با معنی آنها برای خود تهیه کنید.
9 – سعی کنید با نگاه کردن به شرایط از دیدگاه طرف مقابل و با توضیح مزایایی که پذیرفتن نظرات شما برای او دارد طرف مقابل را متقاعد سازید.
10 – اشتیاق خود را برای بیان دیدگاهها نشان دهید. این کار تظاهری ساختگی و تصنعی نیست، بلکه در واقع ابراز صادقانه عقاید و باورهای عمیق شما است.
11 – هنگام عصبانیت صدای خود را بلند نکنید. زور و خشونت باعث نمی شود نظرات شما متقاعد کننده تر شود. منطق ، حربه بسیار قوی تری است.
12 – هیچ گاه به قصد لطمه و طعنه زدن به طرف مقابل چیزی نگویید یا ننویسید. اگر چنین کاری کردید دیگر نمی توانید حرف خود را پس بگیرید حتی اگر اظهار پشیمانی و تاسف کنید.
13 – برای آنکه حرفتان تاثیر گذار باشد مبالغه نکنید. اگر طرف مقابل تصور کند همیشه مسایل را بزرگ می کنید درباره تمامی حرفهای شما چنین خواهد اندیشید. کوچک جلوه دادن مسایل بسیار موثر تر است.
14 – سعی نکنید لهجه خود را پنهان کنید اما واضح صحبت کنید. اگر طرف مقابل در درک گفتار شما مشکل دارد آرام تر صحبت کنید و در نگاه او دقیق شوید و دنبال نشانه های شک و تردید بگردید تا متوجه شوید حرف های شما را فهمیده است یا خیر.
15 – از علایم غیر کلامی مانند «اوم» یا «آها» یا عبارتهایی مانند «می دانید»، « اصولا» و « در واقع » برای جلب توجه فرد به سخنان خود استفاده نکنید. این عبارت ها تنها مکث های کلام شما را پر می کنند و از ارزش پیام می کاهند.
16– فنون مکالمه را تمرین کنید. افراد را با نامشان صدا کنید. سئوال کنید، علاقه نشان دهید و با دقت گوش کنید.
17 – حرف طرف مقابل را قطع نکنید مگر آنکه از موضوع بحث خارج شده باشد. اگر او کند یا با مکث صحبت می کند جملات او را تمام نکنید. با حرکت های لب، حرفهای او را تکرار نکنید یا او را در ادامه صحبت کمک نکنید. صبور باشید.
18 – به یاد داشته باشید تنها گفته شما نیست که در خاطر می ماند، بلکه نحوه بیان شما نیز در ذهن ثبت می شود بنابراین از لحن تند و خشن اجتناب کنید.
19 – صدای خود را ضبط کنید و منتقدانه به آن گوش کنید. اگر لازم بود جلوی آینه با تمرین عبارت ها و کلماتی که تلفظ آنها مشکل است، تلفظ و طرز بیان خود را بهبود بخشید.
20 – تند و بلند صحبت نکنید. اگر احساس کردید آهنگ صدایتان یکنواخت است ، نفس عمیقی بکشید و تمام سعی خود را به کار ببرید تا هنگام صحبت با قدرت بیشتری هوا را بیرون بدهید. این کار مستلزم آن است که دهان خود را بیشتر باز کنید.
21 - سعی کنید از طریق نگاه با طرف مقابل ارتباط برقرار کنید اما هرگز خیره نشوید. تحقیقات نشان می دهد که در مکالمه ، اغلب آن فردی که از توانایی ابراز وجود بیشتری برخوردار است، اول تماس چشمی خود را قطع نمی کند بلکه بعد از 2 تا 3 ثانیه آرام آرام این کار را می کند نه یکباره. هنگامی که با کسی رو در رو صحبت می کنید سعی نکنید در آن واحد به هر دو چشم او نگاه کنید زیرا چشم هایتان چپ به نظر می آید. ابتدا به یک چشم و سپس به چشم دیگر نگاه کنید.
22 – سریع صحبت نکنید زیرا این امر نشان دهنده عدم اعتماد به نفس است.
23 – در پایان جملات صدایتان را پایین نیاورید زیرا شنونده این طور برداشت می کند که خسته و بی حوصله شده اید یا علاقه ای به این صحبت ندارید.
24 – هنگامی که با طرف مقابل صحبت می کنید نگذارید مسایل دیگری که در اتاق رخ می دهد حواستان را پرت کند. تمام توجه خود را به گفت و گویتان معطوف کنید. از نظر طرف مقابل بسیار ناشایست و بی ادبانه است که نگاهتان مرتب به این سو و آن سو حرکت کند. 25 - عقاید خود را به گونه ای مطرح نکنید که گویی حقیقت محصند برای مثال بگویید: « به نظر می رسد که …. باشد» نه آنکه : « این طور هست ». اکراه نداشته باشید قبول کنید که تصمیم گیری برایتان دشوار است. اما تعلل نکنید یا مدام در فکر مساله خاصی فرو نروید زیرا به نظر می رسد که قدرت تصمیم گیری ندارید.
26 – با دقت به حرف های طرف مقابل گوش دهید به خصوص به نوسانات صدای او دقت کنید زیرا این امر اغلب کمک می کند بهترین طرز فکری را که در پس گفتار او نهفته است درک کنید.
27 – سعی نکنید مقدار زیادی اطلاعات و وقایع را از یک گفت و گو یا جلسه به خاطر بسپارید . اطلاعات مهم و کلیدی را یادداشت کنید.
28 – از علایم غیر کلامی برای نشان دادن علاقه و توجه خود استفاده کنید مانند لبخند، تکان دادن سر به نشانه تائید، در هم کشیدن چهره و اخم کردن. هر وقت لازم بود با کلماتی مانند «بله» ، «واقعا» ، «ادامه بدهید» و «البته» طرف مقابل را تشویق به صحبت کنید.
29 – اگر مطلبی را نمی فهمید ، توضیح بخواهید تا مطلب را درک کنید. هیچ وقت تظاهر به فهمیدن نکنید اما طرف مقابل را خسته و ناراحت نکنید . برای مثال بگوئید: « خیلی ببخشید اما ممکن است آن مطلب را دوباره توضیح بدهید؟»
30 – سعه صدر داشته باشید. هنگامی که کسی با شما صحبت می کند به حرف های او گوش کنید. فرضیه بافی نکنید. ممکن است تصورات شما اشتباه باشد . اگر موضوع یا بحثی برایتان جالب نیست، اجازه ندهید تمرکزتان به هم بخورد و نگذارید حواستان متوجه موضوعی شود که قصد گفتنش را دارید. تمام توجه تان به مواجهه باشد.


برگرفته شده از سایت کلیدهای طلایی موفقیت

موضوعات: گلچین  لینک ثابت





در جلسه گذشته روایتی را از پیغمبراکرم خواندم که جمله آخرش را معنا نکردم و روایت جلسه گذشته و روایت این جلسه با همدیگر رابطه دارند. روایت قبلی این بود «مَنْ حَبَسَ عَنْ أخِیهِ الْمُسْلِمِ شَیْئاً مِنْ حَقِّهِ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ بَرَکَةَ الرِّزْقِ …» تا اینجا معنا کردم؛ به اینکه اگر کسی به شخصی بدهکاری دارد و میتواند بدهد امّا ‌ندهد، این موجب میشود که خدا برکت را از روزی اش بردارد. در ادامه روایت دارد: «إِلَّا أنْ یَتُوبَ» این را معنا نکردم که آمدند از من پرسیدند.
این «إِلَّا أنْ یَتُوبَ» معنایش این است: مگر اینکه توبه کند. در اینجا دو چیز هست.

1- برود و بدهی ای که دارد پرداخت کند.

2- استغفار هم بکند. یعنی هم حکم تکلیفی دارد هم وضعی. آن وقت اینجاست که خداوند برکت را به روزی اش میدهد. وقتی رفت پرداخت کرد و استغفار هم کرد (چون خلاف شرع کرده بود) خداوند برکت را به روزی اش میدهد.
حالا چرا اینهایی که بدهی دارند و میتوانند پس بدهند، نمیدهند؟ برای اینکه این خیال میکند به اینکه نگه داشتن، موجب میشود به روزی او افزوده شود و اگر برود بدهی را بدهد از روزی اش کاسته میشود. این از اشتباهاتی است که انسان میکند. خیلی مواقع انسان این اشتباهات را میکند. اینطور نیست به اینکه انسان اگر ادا کرد و ‌پرداخت کرد،‌ کسر بشود. یک چیزهایی هست که انسان اگر پرداخت بکند در کنارش دریافت میکند و یک دریافتی هایی هست که به آدم ضرر میرساند. اتفاقاً این از همان جاهاست.
در گذشته گفتم که از خدا طلب گشایشِ روزی کردن هیچ مشکلی ندارد. دستور هم آمده از خدا بخواهید. امّا بدانید! یک سنخ اعمال هست که بدون دعا افزایش روزی را میآورد، ظاهرش را انسان خیال میکند که کسری است و حال اینکه این کسری نیست بلکه افزودنی است. یکی اش همین است که علی علیه السلام در روایت فرمود: «إسْتِعْمَالُ الْأمَانَةِ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ» به کارگرفتن امانت (یعنی پرداخت کردن امانت) به روزی می افزاید. استعمال الامانة یعنی بکار گرفتن امانت. ‌(کنایه از خوش حسابی کردن در پرداختها است) چون پول شما پیش من امانت است و باید بدهم.‌ هر بدهکاری که داری امانت است اگر نمیدهی، داری خیانت میکنی. هیچ تعارف ندارد. بکارگرفتن امانت یعنی پرداخت کردن امانت، به روزی میافزاید. تو اشتباه کردی؛ هم برکت را از روزیات بردی (که در روایت قبلی بود) هم از این طرف جلوی افزودن روزی را گرفتی، کسر کردی.‌
این دادنها، کنارش گرفتن هاست. اگر دیدی به اینکه داری یک قدری این طرف و آن طرف میشوی، دنبال این باش ببین به کسی بدهکاری داری یا نه؟ زود برو بده. وقتی دادی، این دادن کنارش گرفتن از خداست. کما اینکه در باب صدقه هم داریم. خیلی چیزها هست که حالا اینجا این را من خواستم بگویم. چرا حقّ دیگری را پرداخت نمیکنی؟ خیال میکنی کم میشود؟ خیر! این دادن می افزاید نه اینکه کم کند.

 

[1] بحار الانوار، جلد 72؛ صفحه 172


سایت تبلیغات اسلامی تهران ـ برگرفته شده از سخنرانی حاج آقا مجتبی تهرانی

موضوعات: گلچین  لینک ثابت





هارولدبور از دانشگاه ييل براي اولين بار با انجام يک آزمايش ساده، به وجود ميدان مغناطيسي در اطراف موجود زنده پي برد.او با توجه به يک مولد الکتريکي که در آهنربا در داخل سيم پيچ دوران مي کند و جريان توليد ميکند، سمندري را در يک ظرف آب نمک قرار داد و ظرف را به دور سمندر چرخاند.
الکترودهايي که در اين ظرف وجود داشتند و به يک گالوانومتر حساس متصل شده بودند، يک جريان متناوب را نشان مي دادند. زماني که بور اين آزمايش را بدون سمندر انجام داد،گالوانومتر هيچ جرياني را نشان نداد. اين بدان معنا بود که در اطراف موجود زنده ميداني وجود دارد که خاصيت مغناطيسي هم دارد. بور اين وسيله را بر روي دانشجويان داوطلب خود امتحان کرد و مشاهده نمود که اين ميدان در بدن انسان هم وجود دارد وکاملا تابع رويدادهاي اساسي زيست شناختي بدن است. او اين ميدان را حياتي ناميد چون هرگاه حيات از بين برود،ميدان حياتي هم از بين ميرود.
به گونه هاي که يک سمندر مرده که در دستگاه بود هيچ پتانسيلي به وجود نمي آورد. تشکيل ميدان مغناطيسي بدن همانگونه که مي دانيد، در بدن ما ميليونها عصب وجود دارد که کار انتقال پيام در بدن ما بوسيله تحريک الکتريکي اين عصبها صورت مي گيرد. در اثر شارش بار در اطراف آنها در بدن ما يک ميدان تشکيل مي شود و ميدان بدن ما در اثر فعاليت همزمان ميليونها عصب به وجود مي آيد.
امواج مغزي دستگاه موج نگار مغز چهار نوع منحني از امواج مغزي را ارائه ميدهند که عبارتند از: آْلفا، بتا، دلتا و تتا. ريتمهاي دلتا کندترين امواج مغزي با تناوب از 1تا3 دور در ثانيه بوده و اغلب در خواب عميق ظاهر مي شوند. به نظر ميرسد که ريتمهاي تتا که داراي تناوب 4تا7دور درثانيه مي باشند به خلق و خوي بستگي داشته باشد. ريتمهاي آلفا از 8تا 12 دور در ثانيه، در اوقات تفکر، تامل آزاد رخ داده و در صورت تمرکز حواس و توجه قطع مي شوند و بالاخره ريتمهاي بتا با تناوب 13الي22 دور در ثانيه،ظاهرا منحصر به نواحي جلوئي مغز، يعني جايي که فعاليتهاي پيچيده مغزي رخ مي دهد مي باشند.
امواج آلفا امواج بسيار مهمي هستند که بوسيله هانسبرگر آلماني کشف شدند و به گفته وي با نوعي هوشياري و خوداگاهي معطوف به درون ظاهر مي شوند تغييرات فيزيولوژي مهمي در بدن ايجاد مي کنند مثل تمرکز و يادگيري. ميدان مغناطيسي بدن و امواج مغزي در معرض خطر حتما تا به حال در باره خطرات گوشيهاي موبايل يا زندگي در نزديکي نيروگاهاي برق چيزهايي شنيده ايد.بنابر تحقيقات پروفسور لاي امواج مغناطيسي که از نيروگاهاي برق يا وسايل برقي مثل سشوار و ريشتراش برقي و… ساتع مي شود به دي ان اي سلولهاي مغزي آسيب ميرساند و قابليت ترميم را در آنها از بين مي برد. ميدانهاي مغناطيسي خارجي علاوه بر آسيب به دي ان اي مغز اثر منفي ديگري به بدن دارند. اين ميدان ها باعث اختلال در ميدان مغناطيسي طبيعي بدن مي شوند.
همانطور که ميدانيد نزديک به 70%از بدن مارا آب فراگرفته و مولکولهاي آب به صورت دوقطبي هستند و زماني که ما در معرض يک ميدان مغناطيسي خارجي قرار مي گيريم، اين مولکولها در جهت آن ميدان قرار مي گيرند و اين پديده باعث مي شود نظم ميدان مغناطيسي ما به هم بريزد. علاوه بر عوامل خارجي يکسري عوامل داخلي نيز وجود دارند که باعث مي شوند اختلال در ميدان بدن ايجاد شود. مهمترين آنها بارهاي الکتريکي هستند که هنگام شارش بار در عصب در اطراف آن به وجود مي آيند و به صورت الکتريسيته ساکن در بافتهاي بدن ذخيره ميشوند و ميداني که در اطراف اين بارها بوجود مي آيند در ميدان بدن ايجاد خلل مي کنند. اين بارها به خصوص در نقاطي که تراکم اعصاب بيشتر است ذخيره مي شوند و به دليل اين که هم تراکم زيادي دارند و هم در نزديکي عصبهاي بيشتر و مهمتري قرار دارند براي بدن به شدت مضر هستند. از جمله اين نقاط ناحيه سر و دستها و قسمت مچ يابه پايين است و در بين اين سه قسمت، سر اهميت ويژه اي دارد چون بارهاي ذخيره شده در آن علاوه بر ايجاد خلل درميدان مغناطيسي مغز باعث اغتشاش در امواج مغزي نيز مي شوند.
به ظاهر ما روزانه تنها دقايقي را در معرض ميدان مغناطيسي هستيم.مثل موبايل يا سشوار و غيره.اما در طول دوران زندگي خود در معرض ميداني بسيار قوي هستيم و آن ميدان مغناطيسي زمين هست. عوامل داخلي اغتشاش در ميدان بدن ما هم فعاليتهاي حياتي و اجتناب ناپذيري هستند که در تمام طول عمر ما در جريان هستند پس چگونه ميتوان باعث خلل اين اثرات سو که باعث اختلال در بدن ما و بيماريهايي مثل سرطان مي شوند را خنثي کرد؟ در اينجاست که بايد گفت خداوند راه حل تمام اين سوالات را در يک عمل ساده که امکان آن براي همه افراد وجود دارد و بيش از چند دقيقه هم وقت نمي برد و هيچ ضرري هم ندارد به انسان هديه داده و آن نماز است.
نماز و ميدان مغناطيسي آنگونه که از تصاوير به دست آمده از ميدان مغناطيسي زمين پيداست، به طور شگفت انگيزي اگر انسان در هر نقطه از زمين رو به قبله بايستد، ميدان مغناطيسي بدنش بر ميدان مغناطيسي زمين منطبق مي گردد و در مدتي که در نماز است ميدان بدنش منظم مي شود. يکي از نکات بسيار جالبي که پروفسور بور به آن دست يافته بود اين بود که دريافته بود که در بدن تمام دانشجويان مؤنث ماهي يکبار تغيير ولتاژ شديد ايجاد مي شود و ميدان بدن به منظمترين حالت خود مي رسد و به همين دليل است که زنان نيازي ندارند در اين مدت نماز بخوانند. اخيرا هم کشف شده است که علت اينکه قلب زنان منظم تر و قويتر از مردان ميزند و دليل آن همين تغيير ولتاژ هست.
نماز و بارهاي الکتريکي همانطور که قبلا اشاره شد بارهاي زائدي که در اثر تحريکات الکتريکي اعصاب به وجود مي آيند هم شبيه ميدان بدن و هم بر امواج مغزي اثر سو دارند. و اين اثرات در نواحي که اعصاب در آن تحرک بيشتري دارند، خطرات جديتري ايجاد مي کنند و بايد هرچه سريعتر از آن نواحي دور شوند. به طرز حيرت آوري مي بينيم که اين نواحي دقيقا نواحي هستند که در وضو شسته مي شوند و بنابر تحقيقات صورت گرفته، بهترين راه دفع اين بارهاي زائد استفاده از يک ماده رساناست که سريعترين و ارزانترين و بي ضررترين ماده براي اين کار آب است و جالب اينجاست که آب هرچه خالص تر باشد سريعتر بارهاي ساکن را از بدن ما به اطراف گسيل مي دهد و هيچ مايعي مثل آب خالصي که در وضو به انسان سفارش شده اين اثر را ندارد. نماز و امواج مغزي: با دفع بارهاي زائد بدن در وضو امواج مغزي در ايده الترين حالت قرار مي گيرند. علاوه بر آن حالت تمرکزي که در هنگام نماز در انسان به وجود مي آيد، تشعشع امواج آلفا را به اندازه قابل توجهي بالا مي برد و توانايي مغز را در توليد اين امواج بالا مي برد.


منبع سایت پارسی طب

 

موضوعات: گلچین  لینک ثابت




 

حدود چهارده قرن پيش وقتي كه حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ از جانب خداوند به پيامبري رسيد و دعوت خود را آغاز كرد، افرادي كه درونشان پاك بود و دنبال حقيقت بودند از همه زودتر به نزد پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ آمده و با شنيدن سخنان پيامبر و با گوش دادن به آيه‌هاي قرآن كريم، گم شده خويش را يافته و به پيامبر و دين اسلام ايمان آوردند و از اصحاب اولية حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ گرديدند، از جمله اين افراد سلمان فارسي يا سلمان محمدي بود.
سلمان نامش قبل از مسلمان شدن روزبه[1] بود و پسر يكي از دهقانان از اهالي روستاي جي اصفهان يا از رامهرمز فارس بوده است: تاريخ تولدش معلوم نيست ولي طبق آن چه كه گفته شده، عمر طولاني داشته و در سال 34 يا 36 هجري فوت كرده است.[2]
سلمان جزء اولين كساني بود كه اسلام آورده و در جنگ‌هاي بسياري همراه پيامبر و ديگر مسلمانان با مشركان و كافران جنگيد. او در ايمان به پيامبر و اسلام به عالي‌ترين درجة ايمان رسيد[3] و در ميان اصحاب پيامبر هيچ كس به مقام و شأن سلمان نمي‌رسيد چرا كه سلمان به گفته علي ـ عليه السلام ـ مثل لقمان حكيم بلكه از لقمان هم بهتر بود و اسم اعظم را مي‌دانست.[4] سلمان به علم و علماء عشق مي‌ورزيد و آنها را دوست مي‌داشت.
سلمان قبل از مسلمان شدن به آئين زرتشت كه آئين ايرانيان بود، معتقد بود و گويا در دوران كودكي به دين مسيحيت گرويده[5] بود از آنجائي كه با سواد بود مطالعات بيشتري در رابطه با ساير اديان داشت و به دنبال دين حق و كامل مي‌گشت و در اين رابطه حتي سفرهاي پرخطري را به شهرهاي مختلف كرد و سختي سفر را به جان خريد تا به واقعيت و حقيقت برسد وقتي كه به سرزمين حجاز مي‌رسد به خدمت يكي از بزرگان قبيله بني كلب مي‌آيد و بعد از مدتي به يكي از بزرگان قبيله بني قريظه فروخته مي‌شود و به مدينه مي‌رود[6] و به ارباب خود خدمت مي‌كرد ولي هميشه دنبال گمشده خويش بود تا وقتي كه آوازة پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ در ميان مردم حجاز پيچيد و همه مي‌گفتند، شخصي ادعا مي‌كند كه از طرف خداوند يكتا آمده و تمام حرف هايي كه مي‌زند از جانب خداوند است و حرفهاي خوب و موزون مي‌زند كه هر شنونده را مجذوب مي‌كند. سلمان علاقمند مي‌شود كه اين فرد را ملاقات كند. وقتي كه پيامبر را مي‌بيند و سخنان پيامبر را مي‌شنود و نشانه هايي را كه در كتابها در مورد پيامبر خوانده بود آنها را در پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ مي‌بيند. خيلي خوشحال مي‌شود پس شهادتين[7] را مي‌گويد و مسلمان مي‌شود. با قبول اسلام سلمان گم شده خود را مي‌يابد.
همانطور كه گفته شد، سلمان يكي از مسلمانان با ايمان و دوستدار پيامبر و علي ـ عليه السلام ـ بود و پيش مسلمانان از مهاجر و انصار[8] احترام فراوان داشت، طوري كه مهاجر و انصار با هم بر سر اين كه سلمان از كدام گروه باشد با هم رقابت مي‌كردند و هر كدام مي‌گفتند سلمان از گروه ماست. از آنجائي كه پيامبر هم سلمان را دوست مي‌داشت و براي اين‌كه مهاجر و انصار هم با هم رقابت نكنند و سلمان هم به درجه بالائي كه لايق آن بود برسد فرمودند: سلمان نه از مهاجر است و نه از انصار بلكه «سلمان از ما اهل بيت است».[9] و از اين به بعد به سلمان، سلمان محمدي مي‌گفتند كنيه او ابوعبدالله، ابواسحاق و ابوالحسن بود.ه است.
سلمان از آن جايي كه در ايران تجربه‌هاي زيادي اندوخته بود، از اين تجربه‌ها در جهت كمك به اسلام هم استفاده مي‌كرد. وقتي كه مشركين مكه در جنگ احزاب (خندق) خواستند به مدينه حمله كنند و به اسلام ضربه نهائي را بزنند و پيامبر و مسلمين با هم مشورت كردند كه چه بايد بكنند، هر كس چيزي مي‌گفت. يكي مي‌گفت بايد بيرون شهر برويم و با دشمنان جنگ بكنيم، يكي مي‌گفت: در شهر بمانيم و در كوچه‌ها با دشمن بجنگيم. وقتي نوبت به سلمان رسيد گفت: ما در ايران در اين گونه جنگها كه با روميان داشتيم، دور شهر خود را خندق مي‌كنديم. به اين ترتيب از شهر و خانه هايمان دفاع مي‌كرديم. پيامبر وقتي رأي سلمان را شنيد آنرا پسنديد و در نتيجه در جنگ خندق (احزاب) با استفاده از نقشه سلمان مسلمانان پيروز شدند.[10]
بعد از رحلت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ هم سلمان همواره كنار اهل بيت پيامبر بود و به دختر پيامبر يعني حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ و علي ـ عليه السلام ـ علاقه زيادي داشت و هميشه پيرو آن بزرگواران بود.
تا اين كه در سال 34 يا 36 هجري وفات كرد و حضرت علي او را غسل داد و كفن كرد و بر او نماز خواند و دفن كرد. قبر سلمان در شهر مدائن نزديك بغداد است.[11]
معرفي منابع، جهت مطالعه بيشتر:
1ـ سلمان نخستين مسلمان ايراني، داود الهامي.
2ـ معارف و معاريف، سيد مصطفي حسيني دشتي.
3ـ سلمان فارسي، سيد جعفر مرتضي عاملي.
4ـ پيامبر و ياران، عالمي دامغاني.
[1] . حسيني دشتي، سيد مصطفي، معارف و معاريف، ج 7، كلمه سلمان.
[2] . عاملي، سيد جعفر مرتضي، سلمان فارسي، ترجمه سيدمحمد حسيني، قم، انتشارات اسلامي، چاپ اول، 1370 ص 14.
[3] . همان.
[4] . خواجويان، محمدكاظم، تاريخ تشيع، مشهد، انتشارات جهاد دانشگاهي، چاپ چهارم، 1379، ص 26.
[5] . سيد جميلي، صحابة النبي، انتشارات بيروت، دارالكتاب العربي، چاپ اول، 1407 هـ، ص 77.
[6] . همان.
[7] . سلمان بعد از مسلمان شدن توسط پيامبر(ص) از بردگي آزاد مي‌شود، در سال اول هجرت.
[8] . مهاجر: به گروهي از مسلمانان گفته مي‌شد كه بر اثر آزار و اذيت مشركان با اجازه پيامبر از مكه به حبشه و مدينه هجرت كردند.
انصار: به افرادي گفته مي‌شد كه از اهالي مدينه بودند و به پيامبر كمك و ياري مي‌كردند.
[9] . ابن هشام، سيره ابن هشام، ج 2، ص 224، قمي، شيخ عباس، منتهي الامال، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، 1373، ج 1، ص 219.
[10] . عاملي، جعفر مرتضي، پيشين، ص 63.
[11] . قمي، شيخ عباس، منتهي الامال، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، 1373، ج 1، ص 222؛ عاملي، پيشين، ص 19.


برگرفته شده از سایت اندیشه قم

 

موضوعات: گلچین  لینک ثابت





از آنجا که به طور معمول ورزش کاران دراثر ورزش عرق می کنند و مواد زاید بدن آنها از این طریق دفع شده و بر روی پوست بدن آنها جمع می شود، و همچنین در بسیاری از ورزش ها که در فضای آزاد و روی زمین خاکی انجام می شوند، گرد خاک قابل توجهی روی بدن و سر وصورت ورزش کاران می نشیند، و نیز در ورزش هایی از قبیل کشتی، که ورزشکاران تماس نزدیک بدنی با یکدیگر دارند، ممکن است میکروب ها از بدنی به بدن دیگران سرایت کند، لازم است بعد از ورزش استحمام نمایند.
امروزه حمام رفتن از جهات دیگری نیز در ورزش نقش دارد؛ به عنوان مثال: ورزشکارانی که می خواهند وزن اضافی خود را کاهش داده و آن را تنظیم نمایند، از محیط گرم و مرطوب حمام استفاده می کنند، تا در اثر عرق کردن زیاد، وزن آنها کاهش یابد (که البته ممکن است این نحو وزن کم کردن، برای سلامتی ورزشکار، زیان آور باشد). اسلام نیز بر نظافت و استحمام تأکید فراوان نموده و حتی آن را از بعد کاهش یا افزایش وزن نیز مورد نظر قرار داده است، که ما در این جا تنها به ذکر چند حدیث در زمینه اکتفامی نماییم. در این احادیث، توصیه های مفیدی درباره ی آداب حمام رفتن وجود دارد، که از نظر علم روز نیز مورد تأیید می باشند:
امام صادق علیه السلام فرمود:
به حمام داخل مشو، مگر در حالی که در شکمت چیزی [غذایی] که شدت حرارت معده را خاموش کند وجود داشته باشد، و این کار برای بدن، قوی تر [و مناسب تر] است؛ و در حالی که شکمت از غذا پر است نیز وارد حمام مشو.»
بدیهی است وقتی انسان از محیط گرم حمام خارج می شود، باید خود را به ویژه از ناحیه ی سر، به خوبی بپوشاند تا مریض نشود.
امام باقر و امام صادق علیه السلام هر گاه از حمام خارج می شدند، عمامه بر سر داشتند، چه در زمستان و چه در تابستان، و می گفتند: این کار، امان از سردرد است.»
امام صادق علیه السلام فرمود:
بعد از این که از حمام خارج شدید، پاهایتان را بشویید! این کار، درد نیمه ی سر را از بین می برد؛ و هر گاه از حمام خارج شدی، عمامه بر سرت ببند!»
البته شستن پاها بعد از استحمام واجب شرعی نیست، زیرا امر آن ارشادی بوده و جهت راهنمایی کردن به نجات از درد نصف سر است. بدین جهت در برخی از احادیث فرموده اند: اگر خواستی پایت را نشویی، نشوی. خود آن حضرت نیز گاهی پس از خروج از حمام، پای خود را نمی شستند.
زراره می گوید: اما باقر علیه السلام را دیدم که از حمام خارج شده و همچنان به راه خود ادامه می دهد، پاهایش را نمی شوید، تا این که [همان طور] نماز می خواند.» با حمام رفتن می توان به تنظیم وزن پرداخت:
«امام کاظم علیه السلام می فرماید:
یک روز درمیان حمام رفتن، گوشت بدن را زیاد می کند و هر روز ادامه دادنِ آن، پی [و چربی] کلیه ها را آب می کند.»
دراز کشیدن در حمام نیز چربی کلیه ها را آب می کند و زیان آور است:
هیچ یک از شما در حمام دراز نکشد، زیرا این کار، پی [و چربی] کلیه را آب می کند [و به کلیه ها آسیب می رساند].» نظافت حمام باید رعایت شود، زیرا حمام جایی است که برای نظافت تدارک دیده شده و نباید خود آلوده باشد:
امام علی علیه السلام فرمود:
در حمام ادرار کردن، فقر و تنگ دستی را به ارث می آورد.»
زراره می گوید: اما باقر علیه السلام را دیدم که از حمام خارج شده و همچنان به راه خود ادامه می دهد، پاهایش را نمی شوید، تا این که [همان طور] نماز می خواند.» با حمام رفتن می توان به تنظیم وزن پرداخت:
«امام کاظم علیه السلام می فرماید:
«الحمّام یومٌ و یومٌ لا، یکثر اللّحم، وادمانه کلّ یومٍ یذیب شحم الکلیتین(5)؛
یک روز درمیان حمام رفتن، گوشت بدن را زیاد می کند و هر روز ادامه دادنِ آن، پی [و چربی] کلیه ها را آب می کند.»
دراز کشیدن در حمام نیز چربی کلیه ها را آب می کند و زیان آور است:
«لا یستلقینّ احدکم فی الحمّام فانّه یذیب شحم الکلیتین(6)؛
هیچ یک از شما در حمام دراز نکشد، زیرا این کار، پی [و چربی] کلیه را آب می کند [و به کلیه ها آسیب می رساند].»
نظافت حمام باید رعایت شود، زیرا حمام جایی است که برای نظافت تدارک دیده شده و نباید خود آلوده باشد:
امام علی علیه السلام فرمود:
«البول فی الحمّام یورث الفقر(7)؛
در حمام ادرار کردن، فقر و تنگ دستی را به ارث می آورد.»
پی نوشتها:
1. همان، ص 220.
2. بحارالانوار، ج 76، ص 79.
3. همان جا.
4. همان جا.
5. همان، ص 78.
6. همان جا.
7. وسائل الشیعه، ج 11، ص 276.
منبع : ورزش در اسلام ، حسین صبوری

 

موضوعات: گلچین  لینک ثابت





حدیث (1) امام صادق عليه السلام:
خدای عز و جل بندگانی در زمین دارد و در بین بندگان خالصش، کسانی هستند که هر نعمتی از آسمان به زمین فرود آید، آن را از ایشان باز دارد و به دیگران دهد، و هر گرفتاری که نازل شود، بر ایشان فرود آورد.
اصول کافی (ط-الاسلامیه) ، ج2 ، ص 253 (باب شدة ابلاء المومن حدیث 5)
حدیث (2) امام باقر عليه السلام :
خداوند تبارک و تعالی چون بنده ای را دوست دارد در بلا و مصیبتش غرقه سازد و باران گرفتاری بر سرش فرود آرد و آنگاه که این بنده خدا را بخواند فرماید : لبیک بنده ی من ! بی شک اگر بخواهم خواسته ات را زود اجابت کنم می توانم اما اگر بخواهم آن را برایت اندوخته سازم این برای تو بهتر است
اصول کافی(ط-الاسلامیه)، ج2 ، ص 253 (باب شدة ابلاء المومن حدیث 7)
حدیث (3) امام صادق عليه السلام :
چهل شب بر بنده مومن نگذرد مگر اینکه واقعه ای برایش رخ دهد و او را غمگین سازد و به واسطه آن ، متذکر گردد.
اصول کافی(ط-الاسلامیه) ، ج2 ، ص 254 (باب شدة ابلاء المومن حدیث 11)
حدیث (4) امام صادق عليه السلام :
در بهشت مقام و منزلتی وجود دارد که هیچ بنده ای به آن نرسد ، مگر به درد و بیماری ای که در بدنش حادث شود.
اصول کافی(ط-الاسلامیه) ، ج2 ،ص255 (باب شدة ابلاء المومن حدیث 14)
حدیث (5) امام صادق عليه السلام :
جایگاه مومن نزد خدای عزوجل برترین جایگاه است و این جمله را سه بار فرمود چرا که گاه بنده ای را خداوند به گرفتاری مبتلا می سازد و می فرماید. آنگاه جانش را عضو عضو از پیکرش بیرون می کشد، در حالی که وی بر این پیشامد خداوند را حمد و ستایش می گوید.
اصول کافی(ط-الاسلامیه) ، ج2 ، ص254(باب شدة ابلاء المومن حدیث 13)
حدیث (6) امام صادق عليه السلام :
ای عبد الله، اگر مومن می دانست که پاداش مصائب و گرفتاری هایش چه اندازه است ، آرزو میکرد با قیچی تکه تکه شود.
اصول کافی(ط-الاسلامیه) ، ج2 ،ص255(باب شدة ابلاء المومن حدیث15)
حدیث (7) امام باقر عليه السلام :
خداوند عزیز و با جلال از بنده مؤمنش با رنج و بلا دلجویی می کند، همچنان که شخص با هدیه ای که از سفر آورده، از خانواده اش دلجویی می کند و خدا مومن را از دنیا پرهیز می دهد، همچنان که طبیب بیمار را (از بعضی خوردنی ها و آشامیدنیها) پرهیز می دهد.
اصول کافی(ط-الاسلامیه) ، ج 2 ،ص 255(باب شدة ابلاء المومن حدیث17)
حدیث (8) امام صادق عليه السلام :
رسول خدا فرمودند: حکایت مومن حکایت ساقه گیاه است که بادها آن را به این سو و آن سو کج و راست می کنند. مومن هم به واسطه ی بیماریها و دردها کج و راست می شود. اما حکایت منافق، حکایت عصای آهنین بی انعطافی است که هیچ آسیبی به آن نمی رسد، تا اینکه مرگش به سراغش می آید و کمرش را در هم می شکند.
اصول کافی(ط-الاسلامیه) ، ج2 ،ص258(باب شدة ابلاء المومن حدیث25)
حدیث (9) امام صادق عليه السلام :
درکتاب علی آمده: شدیدترین بلاها در بین آفریدگان، نخست به پیامبران و سپس به اوصیاء می رسد و آنگاه به مثل و شبیه ترین مردم به آنها. مومن به مقدار نیکی هایش آزموده می شود. هر که دینش درست و کارش نیک باشد، بلایش شدیدتر است، چرا که خدای عزوجل دنیا را مایه پاداش مومن قرار نداده و نه وسیله عذاب کافر. اما آن که دینش نادرست و کارش سست باشد، بلایش اندک است. بلا به انسان مومن پرهیزکار زودتر می رسد تا باران به سطح زمین.
اصول کافی(ط-الاسلامیه) ، ج2 ،ص259(باب شدة ابلاء المومن حدیث29)
حدیث (10) امام صادق عليه السلام :
هر اندازه که ایمان بنده افزون گردد، تنگ دستی اش بیشتر و زندگی اش سخت تر شود.
اصول کافی(ط-الاسلامیه) ، ج2 ، ص261 (باب فضل فقراء المسلمین حدیث 4)
حدیث (11) امام صادق عليه السلام :
روزی رسول خدا (ص) از کنار بزغاله گوش بریده مرده ای که در زباله دان افتاده بود، گذر می کرد.پس رو به اصحاب کرد و فرمود :این ، به چند ارزد. گفتند: شاید اگر زنده بود، یک درهم. پیامبر (ص) فرموده: به خدایی که جانم در دست اوست، دنیا در پیشگاه خدا، بی ارزش تر از این بزغاله نزد صاحبش.
اصول کافی(ط-الاسلامیه) ،ج2 ، ص129(باب ذم الدنیا و الزهد فیها)
حدیث (12) امام صادق عليه السلام :
خداوند عروجل می فرماید اگر بنده مومن من دل آزرده نمی شد، سر انسان کافر را با دستمالی آهنین می بستم، تا هرگز دچار سردرد نشود.
اصول کافی(ط-الاسلامیه) ، ج2 ،ص257(باب شدة ابتلاء المومن، حدیث 24)
منبع: aviny.com

موضوعات: گلچین  لینک ثابت




حنا موها را پرپشت، قوی و نرم می‌کند. اگر مرتب روی موهایتان حنا بگذارید، ریشه موهایتان هم تقویت می‌شود و موهایی قوی و پر خواهید داشت.

اگر دوست دارید موهایی پرپشت، زیبا، شفاف و لطیف داشته باشید،‌ اصلا دوروبر مواد شیمیایی نگردید. در عوض از حنا استفاده کنید تا تمام آرزوهایی که در مورد موهایتان دارید، محقق شود.

حنا موها را پرپشت، قوی و نرم می‌کند. اگر مرتب روی موهایتان حنا بگذارید، ریشه موهایتان هم تقویت می‌شود و موهایی قوی و پر خواهید داشت.

حنا ماده‌ای ضدقارچ و ضدباکتری است. این ماده وضعیت اسیدآلکالین پوست سرتان را تنظیم می‌کند، بی‌آن که لطمه‌ای به پوست وارد کند. حنا را در محیط خشک و خنکی مانند قفسه‌های کابینت نگهداری کنید، اما داخل یخچال قرار ندهید وگرنه ماهیت حنا تغییر خواهدکرد. اگر می‌خواهید حنا رنگ حنایی به موهای شما ندهد، می‌توانید آن را با رنگ‌های گیاهی موجود در بازار ترکیب کنید.

برای حنا بستن به سر، ابتدا مقداری چای سیاه متناسب با حنایی که می‌خواهید روی سر قرار دهید، دم کنید. سپس چای دم کشیده را به حنایی که از قبل با کمی آب مخلوط کرده‌اید، بیفزایید. بهتر است حنا چند ساعت از قبل با آب ترکیب شده باشد تا نتیجه بهتری بدهد.

می‌توانید به این ترکیب، کمی آبلیمو هم اضافه کنید. ماسک حنای به دست آمده را به موهایتان بزنید و از انگشتانتان برای رساندن حنا به تمام سطح مو کمک بگیرید. این ماسک باید حداقل نیم ساعت روی سر شما باشد تا تاثیر بگذارد. پس از گذشت مدت زمان کافی، سرتان را بشویید و دقت کنید که دانه‌های حنا لابه‌لای موهایتان باقی نماند.

منبع: جام جم

موضوعات: گلچین  لینک ثابت