✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
قانون گناه و معصیت


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



ﮔﻔﺘﻢ: ﻋﺒﺎﺱ ﺁﻗﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ؟
ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ ،ﮐﻢ ﻭﺑﯿﺶ ﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ. ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ
ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ.
ﮔﻔﺘﻢ : ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤﯿﺪﯼ ؟!
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ
ﮐﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻡ ،ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ
ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻤﻮﻧﻢ.
ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ
ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ. ﺧﺪﺍ
ﺭﺯﺍﻗﻪ، ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ …
ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ
ﺩﯾﮕﻪ!
ﮔﻔﺖ: ﺗﻮﻓﮑﺮﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟﺮ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ
ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ.
ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﻫﺎﻥ. ﻧﺎﻗﻼ ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ. ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ.
ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟
ﮔﻔﺖ : ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭ
ﻧﮑﺮﺩﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭ
ﮐﺮﺩﯼ.
ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ
ﻧﺪﺍﺭﻩ .. ؟ !

ﻫﯽ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﯿﮑﻨﯿﻤﺎ ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯﺧﻮﺏ ﺑﺎﻭﺭﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ
ﯾﮑﯽ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﻣﺎﺳﺖ ..
ﺗﺎﺍﯾﻦ ﺷﮏ ﺑﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﻧﺮﺳﻪ ﻫﻤﻪ ﺧﺪﺍﺕ ﻣﯿﺸﻦ ﺍﻻ
ﺧﺪﺍ …
(ﺣﺎﺝ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺩﻭﻻﺑﯽ )

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




ای اهل سماوات بریزید ستاره
میلاد محمّد شده تکرار دوباره
امشب همه والشمس بخوانید
از پارۀ دل گل بفشانید
****
این آینۀ ختم رسل هست حسین است
انگار محمّد به سرِ دست حسین است
این لاله و ریحان حسین است
والله قسم جان حسین است
****
این در دل شب شمع شب تار حسین است
در دامن گهواره گرفتار حسین است
هم ختم رسل را جگر است این
هم خون خدا را پسر است این
****
میکال بخوانید بر او لاله ببارد
جبرییل بگویید بر او وحی بیارد
لیلا ثمرت باد مبارک
قرص قمرت باد مبارک
****
سر تا به‌قدم حسن خدایی علی‌اکبر
انگار که پیغمبر مایی علی‌اکبر
تو چشم و چراغ همه هستی
قرآن حسین بر سر دستی
****
یا فاطمه امشب به عروست نظری کن
در بیت امام شهدا جلوه‌گری کن
لیلا که سلامش ز خدا باد
بر دسته‌گلت دسته‌گلی داد

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت




این شعر توسط مادری که در خانه سالمندان بوده تهیه و نگارش شده و وصیت کرده بودند که پس از مرگش این شعر رو انتشار بدهند….
متاسفانه گویا ایشون چند ماه پیش در تنهایی و بدون حضور فرزندانشون فوت میکنن:

تیک تاک ساعت اینجا مرا یاد تو می اندازد
پسر کوچک من یادت نیست
تا سحر بر سر بالین تو بیدار نشستم
که مبادا پشه ای
بزند نیش بر آن صورتِ زیبای تو فرزندِ گلم
یا که در نیمۀ شب ها نکند شیر بخواهی
و من از گریه و بی تابی تو
خواب ، وغافل باشم
پسر دلبندم
من در اینجا پدری می بینم
که به تنهایی خود می گِرید
مادری گوشۀ دیوار پریشان وضعیف
خیره بر سقف
که شاید مرگ است…
حال و احساسِ همه طوفانیست
و به هر ثانیه یک عُمر تلاطم دارد
سوز این حالِ غریب
می زند طعنه به سرمای وجود
و چه اینجا سرد است
وای انگار زمستان شده است
نکند خوب نپوشی تو لباس
نکند خوب نپوشی تو لباس
این تمام تنشِ ذهن من است
چون که در لرزشِ دستانِ نحیفم انگار
نیست دیگر که توانی به پرستاری تو
من در این حالِ ضعیف
من در این حالِ به ظاهر دَم مرگ
از خدا میخواهم
برود خار به چشمم اما
نرود خار به پای تو عزیز مادر…

به سلامتیه تمام مادران 

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت




پيامبر از شيطان سؤال كرد كه ای لعنت شده همنشينت كيست؟
شيطان گفت: رباخوار
گفت دوستت كيست؟
شيطان گفت: زنا كار
گفت همنشين صميميت كيست؟
شيطان گفت: افراد مست و شرابخوار
پيامبر فرمود: مهمانت كيست؟
شيطان گفت: دزد و سارق
پيامبر فرمود كه پيامبرت كيست؟
شيطان گفت: شخص ساحر و سحر كننده
پيامبر گفت: نور چشمی تو كيست؟
شيطان گفت: كسی كه قسم به طلاق خورد.
پيامبر فرمود كه حبيب و دوستدارت كيست؟
شيطان گفت كسيكه تارك نماز جمعه باشد.

پيامبر فرمود چه چيزی كمر تو را خورد ميكند؟
شيطان گفت كه مجاهد فی سبيل ا… و گرد پای آنها
پيامبر فرمود چه چیز جسمت را ضعيف ميكند؟
شيطان گفت: توبه، توبه كننده
پیامبر گفت: چه چيز جگر تو را ميسوزاند؟
شيطان گفت: زيادی استغفار در شب و روز
پيامبر گفت: چه چيزی چهره ات را خوار ميكند؟
شيطان گفت صدقه پنهانی و مخفی

اگر خواستی صاحب گنجی در بهشت شوی بگو: ‘’لاحول ولاقوة الابالله'’

خدایا…!!!
گفتم: خسته ام…
گفتی: ( لاتقنطوامن رحمة الله… "از رحمت خدا ناامید نشوید" زمر/35)
گفتم: کسی نمیدونه تو دلم چی میگذره…
گفتی: (إن الله بین المرء وقلبه… "خداوند حائل است بین انسان و قلبش" انفال/26)
گفتم: کسی را ندارم…
گفتی: (نحن إقرب إلیه من حبل الورید…"ما از رگ گردن به تو نزدیکتریم" ق/16)
گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی…
گفتی: (فاذکرونی، أذکرکم… "منویاد کنید تا به یاد شما باشم" بقره/152)

اگه ثواب یکساله میخوای اینو به دوستات بفرس!
به فکر نمازت باش مثل شارژ موبایلت!
با صدای اذان بلند شو مثل صدای موبایلت!
از انگشات واسه اذکار استفاده کن مثل صفحه کلید موبایلت!
قرآن رو همیشه بخون مثل پیامهای موبایلت!

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




حضرت علي اكبر (ع) فرزند ابي عبدالله الحسين(ع) بنا به روايتي در يازدهم شعبان سال43 قمري در مدينه منوره ديده به جهان گشود. پدر گرامي اش امام حسين بن علي بن ابي طالب (ع) و مادر محترمه اش ليلي بنت ابي مرّه بن عروه بن مسعود ثقفي است. او از طايفه خوش نام و شريف بني هاشم بود و به بزرگاني چون پيامبر اسلام(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س)، امير مؤمنان علي بن ابي طالب(ع) و امام حسين (ع) نسبت دارد.

درباره شخصيت علي اكبر(ع) گفته شد، كه وي جواني خوش چهره، زيبا، خوش زبان و دلير بود و از جهت سيرت و خلق و خوي و شباهت رخسار، شبيه ترين مردم به پيامبر اكرم(ص) بود و شجاعت و رزمندگي را از جدش علي ابن ابي طالب (ع) به ارث برده و جامع كمالات، محامد و محاسن بود.

امام حسين (ع) در تربيت وي و آموزش قرآن و معارف اسلامي و اطلاعات سياسي و اجتماعي به او تلاش بليغي به عمل آورد و از وي يك انسان كامل و نمونه ساخت و شگفتي همگان، از جمله دشمنانشان را برانگيخت.

حضرت علي اكبر(ع) در ماجراي عاشورا حضور فعال داشت و در تمام حالات در كنار پدرش امام حسين(ع) بود و با دشمنانش به سختي مبارزه مي كرد.

وي نخستين شهيد بني هاشم در روز عاشورا بود و در زيارت شهداي معروفه نيز آمده است :
السَّلامُ عليكَ يا اوّل قتيل مِن نَسل خَيْر سليل

در مورد سنّ شريف وي به هنگام شهادت، اختلاف است. برخي مي گويند هجده ساله، برخي مي گويند نوزده ساله و عده اي هم مي گويند بيست و پنج ساله بود.

مقبره حضرت علي اكبر عليه السلام در كربلاي معلي پايين پاي اباعبدالله الحسين عليه السلام است و در سلام زيارت عاشورا منظور از "علي علي ابن الحسين"، آقا علي اكبر (ع) مي باشد.

التماس دعا

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت




خبر آمد كه یلی می آید

فاتح بی مثلی می آید

خبر آمد قمری می آید

روبهان ! شیر نری می آید

تا نگشتید در این بیشه شكار

بهترین راه ؛ فرار است ؛ فرار !

تا كه عطر خوش كوثر آمد

همه گفتند پیمـبر آمد

همه گفتند كه عیار آمد

از نجف حیدر كرار آمد

همه گفتند كه اكبر آمد

اسد الغالب دیگر آمد

ماتِ آن ماه منور گشتند

چند گامی به عقب برگشتند

بسم رب الشهداء ؛ لب وا كرد ..

رجزش ولوله ای بر پا كرد

بانگ زد: باد به غبغب دارید

بی جگرها ! دو سه مَرحَب دارید ؟!

آمدم فاتحِ میدان باشم !

وسطِ معركه طوفان باشم !

غیرتم در ره دین می كوشد

در رگم خون علی می جوشد !

نه ! حسین بن علی تنها نیست

تشنه لب هست، ولی تنها نیست !

كفر را حمله ی او شاكی كرد

خودمانیم چه كولاكی كرد !

تیغ در دست چه غوغا می كرد !

دشت را محشر كبری می كرد !

هنر طایفه را از بَر بود

كربلا آینه ی خیبر بود

كوفیان ماتِ قلندر بودند

عَمرُوَد ها همه بی سر بودند

تیغ می زد به عدو جانانه

مثل عباس چه استادانه !

سبك جنگاوری اش مبنا داشت

به اباالفضل شباهت ها داشت

درس خود، خوب و نكو پس داد

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت




جان عالم تصدق سرتان 
به فدای شما و مادرتان
تو امیری امیر قلب منی 
این منم من همیشه نوکرتان

میشود لایقم بدانی تا 
برسم یک سحر به محضرتان
تا بخوانم زفرط عشق و جنون
نذرچشم علی اکبرتان

عیدی ام را دهید تا بروم 
یک شب جمعه -پابرهنه-حرم

ماه در گردش خدا هستی 
نوه ی شاه لافتی هستی
خلقا و منطقا شبیه رسول 
المثنای مصطفی هستی

حیدری بار آمدی آقا 
چقدر شکل مرتضی هستی
در مقام شما همین بس که
پسر شاه کربلا هستی

چقدر غیرتی و حساسی 
رونوشت جناب عباسی

به شما ماه آسمان گفتند
باسخاوت و مهربان گفتند
ا’نا سائلکم یابن حسین 
به تو اقای سائلان گفتند

به شما ای یگانه ی ارباب 
بی نهایت و بی کران گفتند
ای جوان امام عاشورا
روزی من به دست تان گفتند

می سرایم برای چشمانت 
این جوانی من به قربانت
آیت الله اکبری اکبر 
اکبری یا پیمبری اکبر ؟
یا نه اصلا میان معرکه ها 
اسدالله حیدری اکبر؟

میوه ی قلب حضرت لیلا 
جان زهرای اطهری اکبر
یل اردوی نینوای حسین 
شیرمردی دلاوری اکبر

یوسف هاشمی آل علی 
از همه یوسفان سری اکبر
کوری چشم نسل "شاهین"ها
به عجب اسم محشری اکبر

آینه آینه رخت مهتاب 
ای ولیعهد حضرت ارباب

آسمانی همیشه بالایی
همه ی زندگی لیلایی
هم عرب هم عجم هلاک تو
ای خداوندگار زیبایی

در نگاه تو میشود حس کرد
معنی عاشقی و شیدایی
پدرت قوم و خویش ماست آقا
سحری سمت ما نمی آیی؟

عاشقم از تبار سلمانم 
نذر چشم تو روضه میخوانم

از غمت قامت پدر تاشد 
دیده هامان شبیه دریا شد
هرکسی شد گدای خانه تان 
تا قیام قیامت آقا شد

ای موذن نماز عاشورا 
با اذان شما چه زیباشد
خوانده ام من که دوره ات کردند
پیکر پاکت اربا اربا شد
بر سر نعش پاره پاره ی تو 
گریه های حسین تماشا شد

سرخوش از بوی عطر سیبم کن 
یک سفر کربلا نصیبم کن

شاعر: عليرضا خاكساري

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت




تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر
تنها، چه میکنی؟تو کجایی؟کجای شهر؟

وقتی کسی برای تو تب هم نمی کند
دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر

تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد
گم می شود صدای تو در خنده های شهر .
تهمت،ریا و غیبت و رزق حرام و قتل
ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر

دلخوش نکن به “ندبه”ی جمعه، خودت بیا
با این همه گناه نگیرد دعای شهر!

اینجا کسی برای تو کاری نمی کند
فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر

گاه از نبودنت مثلا گریه می کنند
شرمنده ام! از این همه کذب و ادای شهر

هر روز دیده می شوی اما کسی تو را
نشناخت ای غریبه ترین آشِنای شهر

جمعه…غروب… گریه ی بی اختیار من…
آقا دلم گرفته شبیه هوای شهر

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




جان آقام ( عج ) . . .

ﻏﻔﻠﺖ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯼ ﺧﻮﺑﺎﻥ ﺗﺎ ﺑﻪ ﮐــــِـﯽ؟
ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﻭ ﺣﯿﺮﺍﻥ ﺗﺎ ﺑﻪ ﮐـــِــﯽ؟
ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺩﻡ ﻣﯽﺯﻧﯽ
ﺩﻡ ﺯ ﻣﻬـــــﺪﯼ ( عج ) ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﮐﻢ ﻣﯽﺯنی؟
ﻣﻬـــــــﺪﯼِ ( عج ) ﺯﻫﺮﺍ، ﺣﺴﯿﻨـــــﯽ ﺩﯾﮕﺮﺳﺖ.
ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻧﺴﻞ ﺣﯿﺪﺭ ﺍﺳﺖ
ﻏﯿﺒﺖ ﺍﻭ ﮐﺮﺑﻼﯾـــــﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺖ
ﺑﻬﺮ ﺷﯿﻌﻪ ﺍﺑﺘﻼﯾﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺖ

ﮐﻞُّﻋﺮﺽٍﮐﺮﺑـــــﻼ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﯿﻦ
ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺣﺠّﺖ ﻧﻤﯽﻣﺎﻧﺪ ﺯﻣﯿﻦ!
شیعیاﻥ«ﻫﻞﻣﻦﻣﻌﯿﻦ» ﺁﯾﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ
ﺑﺸﻨﻮﯾﺪ ﺍﯼ ﺣﻖ ﭘﺮﺳﺘﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﻭﺵ:

ﮐﯿﺴﺖﻣﻬـــــﺪﯼ( عج ) ﺭﺍ ﮐﻨﻮﻥ ﯾﺎﺭﯼ ﮐﻨﺪ؟
ﺍﺯ ﺍﻣـــــﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﺪ؟
ﮐﻮ ﺑُﺮﯾﺮ ﻭ ﮐﻮ ﺯﻫﯿﺮ ﻭ ﮐﻮ ﺣﺒﯿﺐ؟
ﺗﺎ ﻧﻤـــــــﺎﻧﺪ ﻣﻬـــــﺪﯼ ِﺯﻫﺮﺍ ﻏﺮﯾﺐ
ﮐﻮ ﺍﺑﻮﻓﺎﺿﻞ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ ﺷﻬﯿـــــﺪ؟
ﺳﯿﺼﺪ و ﺍﻧﺪﯼ ﺻﺤﺎﺑـــــﯽِ ﺭﺷﯿﺪ
ﻋﻮﻥ ﻭ ﺟﻌﻔﺮ، ﺍﻫﻞ ﻭﻻ ﻭ ﺩﺭﺩ، ﮐﯿﺴﺖ؟
ﺍﻧﺪﺭ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﺩﯼِﻏﺮﺑﺖ، ﻣﺮﺩ ﮐﯿﺴﺖ؟

ﺻﺒﺢ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍﺳﺖ، ﺩﯾﻦ ﺑﺎﻭﺭ ﺷﻮﯾﺪ
ﺑﺮ ﺍﻣـــــﺎﻡ ﻋﺼﺮ ﺧﻮﺩ، ﯾﺎﻭﺭ ﺷﻮﯾﺪ
ﻣﯽﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﺭﻩ ﻭﻟﯽّ ﮐﺮﺩﮔﺎﺭ
ﻭﺍﺭﺙ ﺣﯿﺪﺭ، ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ….

الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




کاش می شد دیده ی دل وا کنم
با گلم با رهبرم نجوا کنم
لحظه دیدار با سید علی
هردودستم را به او اهدا کنم
حضرت سید علی، پیر خمین
مانده بر سربند هامان، یا حسین(ع)
ای امام پاسداران وبسیج
ای همیشه یاد یاران بسیج
گر تو فرمانم دهی جان میدهم
سخت جانم، لیک آسان می دهم
جان چه باشد در رهت آقای من
با تو هستم تا بود جان در بدن
ما بسیجی ها به تو دل بسته ایم
لشکر نیرنگ را بشکسته ایم
ای بسیجی ما بسیجی مانده ایم

موضوعات: رهبرم  لینک ثابت




کشته شدن 2 سرباز سعودي در حمله موشکي به عربستان تاریخ انتشار: 94/03/07 15:4
www.khorasannews.com/OnlineNews.aspx?newsid=1648026
عمليات ارتش عربستان براي بازپس‌گيري پايگاه نظامي در "نجران" تاریخ انتشار: 94/03/07 18:11
www.khorasannews.com/OnlineNews.aspx?newsid=1648701
انصارالله: نيروهاي "منصور هادي" با القاعده همکاري مي کنند تاریخ انتشار: 94/03/07 19:46
www.khorasannews.com/OnlineNews.aspx?newsid=1648949
پيشروي ارتش يمن و انصارالله در "مأرب" تاریخ انتشار: 94/03/07 19:54
www.khorasannews.com/OnlineNews.aspx?newsid=1649147
کشته شدن شماري نظامي سعودي در حمله نيروهاي يمني به پادگان "شجبه" تاریخ انتشار: 94/03/07 21:32
www.khorasannews.com/OnlineNews.aspx?newsid=1649199
شجاعت بيان شيعه عربستاني مقابل ولي‌عهد سعودي تاریخ انتشار: 94/03/07 21:24
www.khorasannews.com/OnlineNews.aspx?newsid=1649189
هشدار عربستان به مردم اين کشور درباره تصويربرداري از صحنه‌هاي جنگ تاریخ انتشار: 94/03/07 21:12
www.khorasannews.com/OnlineNews.aspx?newsid=1649162

موضوعات: طوفان جاهلیت  لینک ثابت




ای نبض زمان،،،،
زمانه دلگیرشدست
برگرد…
ظهورتان کمی دیرشدست
سردارسپاه عشق ،،،
فرمانده ما
سربازخراسانی تان پیرشدست…

…یازهرا (س) ………..

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




چهار ذکر قرآنی آرام بخش که در زندگی معجزه ها میکند:

1-حسبنا الله نعم الوکیل نعم المولا و نعم النصیر(برای وقتایی که ترس و اضطراب دارید)
2-لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین(وقتی خیلی ناراحتی و دلت گرفته)
3- و ٱفوض امری الی الله ان الله بصیربالعباد(برای وقتی که میخواهی خدا مکر و حیله دیگران را در حق تو خنثی کند)
4-ماشاالله لا حول و لا قوه الا بالله(برای وقتایی که طالب زیبایی در دنیا هستید)
راستی یادت نره این رو کپی کن تا همه از راههای وصل شدن به خدا اگاه باشن..

موضوعات: قرآن کریم  لینک ثابت




جدیدترین تحلیل یک کارشناس CNN در خصوص مقام معظم رهبری…
بزرگترین چالش غرب در ایران وجود رهبریست کارکشته که نقشه راه را بخوبی میدانند.و مردم عاشقانه دوستش دارند…..
"متاسفانه ما با یک مشکل بزرگ در ایران مواجه هستیم و آن هم کسی هست به نام سید علی خامنه ای رهبر ایران.
بارها با اجرای نقشه های خود آماده شادی کردن شدیم ولی او با سخنانش شادی ما را به نگرانی تبدیل کرد.

مانند امروز که با سخنانی تند باز هم مردم ایران را آگاه ساخت, متاسفانه هرچقدر دولت روحانی نرمش نشان دهد در آخر این رهبر ایران هست که خط و نشان را می کشد, او چند روز هست که باز اسراییل را نشانه گرفته است. او به راستی سیاستمداری زیرک و باهوش است و بسیار شطرنج باز ماهری است…

درحالیکه آمریکا همه کار می کند برای تامین امنیت اسراییل از توافق ژنو تا کارهای دیگر و خواه ناخواه دولت روحانی هم این را ادامه می دهد این رهبر ایران است که باز نقشه ها را از بین می برد.
او چند روز قبل از این اشتیاق ملت ایران برای جنگ با اسراییل سخن گفت و امروز این هشدار را به آمریکا داد که چه توافق بشود چه نشود اسراییل امنیت ندارد
این به نظر من هشداری بود برای رییسان آمریکا و اسراییل
به خوبی می دانیم رهبر ایران با یک اشاره اسراییل را نابود می کند و بعد از آن به سمت آمریکا خواهد آمد….

آمریکا داعش را دشمن اصلی در ظاهر اعلام می کند و چندین کشور را درگیر کرده ولی قاسم سلیمانی فرمانده سپاه رهبر ایران با لباس تفریحی و غیرنظامی در درگیری ها ظاهر می شود!!!
این یعنی داعش را اصلا به حساب نمی آورد.
من معتقدم در این جهان این رهبر ایران هست که با زیرکی حرف اول و آخر را می زند….

سلامتی رهبرمون صلوات

موضوعات: رهبرم  لینک ثابت




ثواب من قال لا اله الا الله  

حديث : 1
محمد بن على بن الحسين بن موسى بن بابويه القمى الفقيه مصنف هذا الكتاب قال حدثنى ابى رحمه الله قال حدثنى سعد عبدالله قال حدثنى احمد بن هلال عن احمد بن صالح عن عيسى بن عبدالله من ولده عمر بن على عن آبائه عن ابى سعديد الخدرى عن النبى صلى الله عليه و آله قال قال الله عزوجل لموسى بن عمران يا موسى لو آن السماوات و عامريهن عدى و الارضين السبع فى كفه و لا اله الا الله فى كفه مالت بهن لا اله الا الله .
ترجمه :
1…. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: خداى عزوجل به موسى به عمران فرمودند: اى موسى ! براستى كه اگر آسمانها و ساكنان آن كه نزد من هستند و زمينهاى هفتگانه را در يك كفه گذاشته و (لا اله الا الله ) (2) را در كفه ديگرى بگذارند. (لا اله الا الله ) سنگينتر از آنها خواهد بود.
حديث :2
ابى رحمه الله قال حدثنى سعد بن عبدالله عن احمد بن محمد بن عيسى عن الحسين بن سيف عن اخيه على عن ابيه قال حدثنى الحجاج بن ارطاه قال حدثنى ابوالزبير عن جابر بن عبدالله عن النبى صلى الله عليه و آله قال الموجبتان من مات يشهد آن لا اله الا الله دخل الجنه و من مات يشرك بالله دخل النار.
ترجمه :
2…. پيامبر صلى الله عليه و آله فر مودند: دو چيز عامل دو چيز است : كسى كه بميرد در حالى كه گواهى مى دهد كه خدايى جز خداى يگانه نيست ، واردبهشت مى شود و كه بميرد در حالى كه شريكى براى خداوند مى داند، وارد جهنم مى شود.
حديث : 3
و بهذاالاسناد عن الحسين بن سيف عن ابيه عن عمرو بن شمر عن جابر عن ابى جعفر عليه السلام قال قال رسول الله صلى الله عليه و آله لقنوا موتاكم لا اله الا الله فانها تهدم الذنوب فقالوا يا رسول الله فمن قال فى صحته فقال ذاك اهدم و اهدم و اهدم . آن لا اله الا الله انس المومن فى حياته و عن موته و حين يبعث و قال رسول الله صلى الله عليه و آله قال جبرئيل يا محمد لو تراهم حين يبعثون هذا مبيض وجهه ينادى لا اله الا الله و الله اكبر و هذا مسود وجهه ينادى يا ويلاه يا ثبوراه .
ترجمه :
3. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: (لا اله الا الله ) را به مردگان خود تلقين كند، زيرا كگناهان را از بين مى برد گفتند: اى رسول خدا! كسى ككه آن را در حال سلامتى بگويد، چه حكمى دارد؟ فرمودند: اين (ذكر) گناهان را در هر حال از بين مى برد و از ين مى برد و از بين مى برد. براستى كه (لا اله الا الله ) انس مؤ من در زندگى ، مرگ و بر انگيختن اوست . نيز رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه جبرييل گفت : اى محمد! كاش آنها را به هنگامى كه بر انگيخته مى شوند، مى ديدى كه يكى با روى سفيد مى گويد: (لا اله الا الله ) و ديگرى با روى سياه مى گويد: (واى بر ما كه نابود شديم .)
حديث : 4
و بهذاالاسناد عن الحسين بن سي

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




گـفت: پسـرها چقـدر چشـم نـاپـاک شـده انـد …
یک بـار پشـت سـرش راه افتـادم …
در کوچـه اول ، پسـر جـوانی ایسـتاده بود !
تا نگـاهش به او و مانتـوی تنـگش افتـاد
نیشـخندی زد و به سـر تا پـای انـدام دخـتر خیـره شـد …
همـان پسـر ، وقـتی مـن از جلـویش عبـور کـردم …
سـرش را پایـین انداخت و سرگـرم گوشی مـوبایلـش شـد !
در کوچـه دوم که کمـی هـم تنـگ بـود …
چنـد پسـر در حـال حـرف زدن و بلـند بلـند خندیدن بودنـد
دخـتر که نزدیکـشان شـد ، نگـاه ها هـمه سمـت انـدام …
و موهـای بلـند دخـترک چرخـید.
یکـی از پسـر ها نیشـخندی زد
و دیگـری کاغـذی را در کـیف دخـتر انداخـت.
تنـه دخـتر ، هنـگام عبـور از آن کوچه تنگ به تنـه پسـر ها خـورد !
همـان پسـر ها ، وقـتی مـن نزدیک شـدم …
راه را بـرای عبـور مـن باز کـردند و صـدایشـان را پایـین آوردنـد.
و همیـنطور در کوچه سـوم ، خیـابـان ، بـازار …
اصـلا قبـول چشـم ها هـمه نـاپـاک …!
امـا ◄تــــو چـرا با بـی حجـابی ، طعـمه شـان میـشوی بانـو ..

موضوعات: حجاب  لینک ثابت




اهل ایرانم
روزگارم بد نیست
کشوری دارم من
که به اذعان خود غربیها
قدرت اول این منطقه است
چه کسی بود صدا زد تحریم؟!
چه کسی بود صدا زد لوزان!
سخن از افراط و سخن از تفريط است
من در این آبادی
دیپلماتی را دیدم
که همه اش میخندید
و رییسی که مرا اهل جهنم دانست
وبه من گفت که دلواپس چی هستی تو؟
رو به او کردم و با فرم ملیحی
که خودش میداند
همزبان گشتم و با او به سخن بنشستم
و برایش گفتم
آنچه را میدانم:
دل من آرام است
و دگر نیست دلم دلواپس
من خدایی دارم که دراین نزدیکی است
و دلم قرص به مردی است بزرگ
رهبری دارم من
رهرو راه علی(ع)
رهبری دارم من
که در این ورطه وانفسایی
و در این طوفانها
چشم در چشم دل او بستم
و دلم چون یک کوه
تکیه دارد به دل دریایش!
تو بگو یک ذره
تو بگو یک لحظه
نیستم دلواپس
چون که بعد از الله
كه خدا حفظ كند آقا را
بگو ان شاءالله
چشم اميد به دستان على دارم من
او بگويد همگى ميجنگيم
او بخواهد همگى ميميريم
او اگر امر كند
انتقام فدك و كرب و بلا را يكجا
ما از اين دشمن دون ميگيريم!

الّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت




مختصر"مفید"قشنگ

اللهم الرزقناشفاعه الحسین�

ﺯ ﺧﺎﮎ ِﮐﺮﺑﻼ ﯾﮏ ﻣُﺸـﺖ ﺭﻭﺯﯼ

ﺭﺳﯿﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺯﻭّﺍﺭﯼ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻢ

ﺑﺪﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺍﯼ ﺧﺎﮎ ِ ﺷﻔﺎﺑﺨﺶ

ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﺑﻮﯼ ِ ﺗﻮ ﻣﺴﺘﻢ

ﭼﺮﺍ ﻣﺠﺬﻭﺏ ﺑﻮﯾﺖ ﻫﺴﺖ ﻋﺎﻟﻢ

ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﻝ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺑﺴﺘﻢ

ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﯾﯿﺪﻥ ﺗــﻮ

ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻫﺎ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻢ

ﺑﮕﻔﺘﺎ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻡ ﺍﺯ ﺣﺴﯿﻦ ﺍﺳﺖ

ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺭﺑﺎﺏ ِﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯿﭙَﺮﺳﺘﻢ

ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺧﺎﮐﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯾﺖ

ﻭﻟﯿﮑﻦ ﺍﺯ ﭘﻠﯿﺪﯼ ﻫﺎ ﺑِﺠﺴﺘـﻢ

ﮐﻤﺎﻝ ﻫﻤﻨﺸﯿﻦ ﺑﺮﻣﻦ ﺍﺛﺮ ﮐﺮﺩ

ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺎﮐﻢ ﮐﻪ ﻫﺴﺘم…

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت




رب الارباب شد، الله صفاتی كه رسید
شد حسین ابن علی جلوه ی ذاتی كه رسید
بود منظور همان گریه برای ارباب
اندر آن ظلمت شب آب حیاتی كه رسید
ظاهرش كرب و بلا، باطنش عرش الرّحمان
اذن معراج شد آن برگ براتی كه رسید
كرمت دست نینداخت مرا دست گرفت
طیب الله به كشتی نجاتی كه رسید
لبم از مهریه ی فاطمه سیراب نشد
تشنه تر كرد مرا آب فراتی كه رسید

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت




دیشب سه غزل نذرِ تو کردم که بیایی
چشمم به رَهِ عاطفه خشکید ؛ کجایی؟؟؟

با شِکوه ی من، چهره ی آدینه تَرَک خورد
از سوی تو اما نه تبسم ؛ نه نِدایی!!

از بس که در اندیشه ی تو شعله کشیدم
خاکسترِ حسرت شده ام ؛ نیست دوایی؟!

آمارِ تپشهای دلم را به تو گفتم
پرونده شد اندوه من از درد جدایی!!!

سوگند به آوای صمیمانه ی نامَت
از عشق فقط قصدِ من و شعر، شمایی!!

هر فصلِ دلم بی تو ببین رنگ خزان است..
آغاز کن ای گل !! سفرِ سبزِ رهایی!!

من منتظرم ! مرحمتی لطف و نگاهی
حیف است رسد مرگِ من اما تو نیایی!!!

اللهم عجل لولیک الفرج



موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




. همه میدانیم که اب خوردن مهم است ولی نمیدانیم خوردن آب چه زمانی مهم است
امروزه علم پزشکی ثابت کرده که 90 درصد سکته های قلبی هنگام صبح
به خاطر این است که ما قبل از خواب آب نخورده ایم

یک لیوان آب بعد از بیدار شدن از خواب کمک میکند ارگانهای بدن فعال بشوند

خوردن یک لیوان آب نیم ساعت قبل از غذا به هضم آن کمک میکند.
خوردن یک لیوان آب قبل از حمام� به کاهش فشار خون کمک میکند

یک لیوان آب قبل از خواب از سکته قلبی جلوگیری میکند.
با آب حرف بزنید و یقین داشته باشید که حرف شما را میشنود و از خود واکنش نشان میدهد.وجود شما نیز از 70% آب تشکیل شده است با بدن خود حرف بزنید و برای خود دعا کنید ..

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها  لینک ثابت




نه سفیدی بیانگرزیبایی است.. ونه سیاهی نشانه زشتی.. کفن سفید اما ترساننده است..وکعبه سیاه اما محبوب و دوست داشنتی است.. انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش…. قبل ازاینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات رابه پیش الله گلایه کنی.. نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر با ش ، انسان بزرگ نمیشود ، جز به وسیله ی فكرش، شریف نمیشود، جز به واسطه ی رفتارش، و قابل احترام نمیگردد ، جز به سبب اعمال نیكش……

تقدیم به كسانی که شایسته ی احترامند….

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




عکسی نادر از رهبر انقلاب در تالاب انزلی
http://khabargardi.com/goto/?id=2079888&platform=android&from=share

موضوعات: رهبرم  لینک ثابت




روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت

ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان ، یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد . پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد

مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است . به طرف پسرک رفت تا او را به سختی تنبیه کند

پسرک گریان ، با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو ، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند .

پسرک گفت : اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند .

هر چه منتظر ایستادم و از رانندگان کمک خواستم ، کسی توجه نکرد .

برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم

برای اینکه شما را متوقف کتم ، ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم “

مرد متاثر شد و به فکر فرو رفت

برادر پسرک را روی صندلی اش نشاند ، سوار ماشینش شد و به راه افتاد

نتیجه داستان : در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما ، پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند !

خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم، او مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺜﻞ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﯾﮏ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﺎﺵ
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻮﺍ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﯼ، ﻣﯽ ﺧﻨﺪﺩ
ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮔﺮﻓﺖ . . .

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




ای سیدعلی! سیاستت را عشقست/
صبر و کرم و شهامتت را عشقست/

گور پدرش هر که تو را آزارد/
آقای منی ولایتت را عشقست/

چون امر نمایی همگی می آییم/
تنها بنگر،صداقتت را عشقست/

ازدست سران بی بصیرت هیهات/
مظلوم زمان بصیرتت را عشقست…

حقا که تو از سلاله ی فاطمه ای
با خنده ی خود به درد ما خاتمه ای

زیبا تر از این نام ندیدم به جهان
سید علی الحسینی الخامنه ای

ما نخواهیم گذاشت …

فقط با یک یا علی(ع)…

موضوعات: رهبرم  لینک ثابت




مردی کنار بیراهه ای ایستاده بود؛

ابلیس را دید که با انواع طنابها به دوش در گذر است.

کنجکاوشدوپرسید:ای ابلیس این طنابهابرای چیست؟

جواب داد:برای اسارت آدمیزاد. طنابهای نازک برای

افراد ضعیف النفس وسست ایمان وطنابهای کلفت هم

برای آنانی که دیروسوسه می شوند سپس ازکیسه ای

طنابهای پاره شده را بیرون ریخت وگفت:اینها راهم

انسانهای با ایمان که راضی به رضای خدایند واعتماد

به نفس داشته اند پاره کرده اندواسارت را نپذیرفتند.

مرد گفت:طناب من کدام است ؟ ابلیس گفت:اگرکمکم

کنی تا این طنابهای پاره را گره بزنم خطا ی تورا به حساب

دیگران می گذارم. مرد قبول کرد.ابلیس خنده کنان گفت:

عجب با این ریسمانهای پاره هم می شودانسانهایی

چون تورا به بندگی گرفت!

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




حضرت سلیمان(ع) از مسیری عبور میکردند. در مسیر گنجشک نری با گنجشک ماده
صحبت میکرد و بهش ابراز علاقه میکرد!

ميگفت: من اگه بخوام ميتونم تخت سليمان رو با منقارم بگيرم و داخل دريا بندازم!!!

حضرت سليمان اين حرف رو شنيد و خنديد و دو گنجشک رو فرا خوند و به گنجشک نر

فرمود: آيا ميتوني ادعات رو عملي کني؟

گنجشک نر گفت: نه اي نبي خدا! ولي هر مردي جلوي همسرش، خودش رو بزرگ جلوه ميده و عاشق ملامت نميشه!

حضرت سليمان رو به گنجشک ماده کردند سئوال فرمودند: تو چرا جواب رد ميدي در

حاليکه اين گنجشک تو رو دوست داره؟؟

گنجشک ماده جواب داد که اي رسول خدا ، او عاشق واقعي نيست چرا که همراه من

گنجشک ديگري رو هم دوست داره.

امام صادق عليه السلام ميفرمايند: فَأَثَّرَ كَلَامُ الْعُصْفُورَةِ فِي قَلْبِ سُلَيْمَانَ وَ بَكَى بُكَاءً

شَدِيداً وَ احْتَجَبَ عَنِ النَّاسِ أَرْبَعِينَ يَوْماً

اين کلام گنجشک در قلب حضرت سليمان اثر کرد و سخت گريست و 40 روز از مردم کناره

گرفت و خدا را خواند که قلبش را از محبت غير از خودش پاک کند و قلبش را با محبت

ديگري مخلوط ننمايد. (بحارالانوار جلد14 صفحه 94)

بسم الله الرحمن الرحیم

يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ، إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ (شعراء 88و89)

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




امام سجاد (ع) میفرماید اگر با کسی برخورد کردی که سنش از تو بیشتر بود بگو چون سنش از من بیشتر است پس ایمانش هم از من بیشتر است، و اگر با کسی برخورد کردی که سنش از تو کمتر بود بگو چون سنش از من کمتر است پس گناهش هم از من کمتر است ، و اگر با کسی برخورد کردی که هم سن و سال تو بود بگو من به گناه خود یقین دارم و ، به گناه او شک ، پس در هر حالت ممکن است که او در نزد خداوند ازمن عزیزتر باشد. بیائيد همه با هم این کلام و فرمایش زیبای امام سجاد (ع) را سر مشق کلام و امور خود قرار بدهيم

چه دعای زیبایی�

ﺧــــــــــــــــــــــــــــــــــﺪﺍﯾﺎﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﮐﻪ ﻏﺮﻭﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺶ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ , ﺑﻪ ﺗﻮ ﭘﻨﺎﻩﻣﯿﺒﺮﻡ …

موضوعات: روایات  لینک ثابت




یه روز آشیخ غلامرضا رفتند زیارت امام رضا( علیه السلام)

شاگرد ایشون نقل می کردند که بعد از زیارت چند روزه وقت خدا حافظی از حرم آقا آشیخ غلامرضا آمد دم در حرم و بلند داد زد به لهجه یزدی

نمیخوام نمیخوام نمیخوام

سلام داد و رفت

خیلی وقتها ازشون پرسیدم آقا جریان چی بود نمی گفتند .

ولی این اواخر عمر پرسیدیم و فرمودند:

اون روز که من اون حرف را زدم بخاطر این بود که من مریضی داشتم و پاهام خارشی عجیب گرفته بود به حدی که آنقدر می خاراندم تا خون می امد و در واجباتم مشکل داشتم

از امام رضا (علیه السلام) خواستم آقا جان:

اگه میشه منو شفا بده

میگفت ناگهان مکاشفه شد دیدم که وجود نازنین آن امام رئوف در داخل ضریح جلوس نمودند و هزاران ملک دور حضرتش به خدمت مشغولند

رو به من فرمودند شیخ غلامرضا ما این دردت را شفا می دهیم اما بگویم

خدا به واسطه این سختی که تحمل می کنی و این درد برای تو انور (اخرت) مقاماتی اماده کرده

می خواهی و قبول داری این مرض را شفا می دهد ولی ان مقام ها را نمی بینی ؟؟!!

شیخ می گفت هر چی نگاه کردم دیدم نمی ارزه و لذا بلند داد زدم

نمخوام نمخوام نمخوام
عکس :اقامه نماز عید فطر به امامت حضرت آیت الله حاج شیخ غلامرضا یزدی مشهور به فقیه خراسانی در حوالی دهه 1330 هجری شمسی در یزد

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




به ابوسعید ابوالخیر، گفتند :
فلانی قادر است پرواز کند،
گفت : این که مهم نیست، مگس هم میپرد.
گفتند :فلانی را چه میگویی؟ روی آب راه میرود!
گفت: اهمیتی ندارد، تکه ای چوب نیز همین کار میکند،
گفتتند :پس از نظر تو شاهکار چیست؟
گفت: این که در میان مردم زندگي کنی ولی هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی، دروغ نگویی، کلک نزنی و سوءاستفاده نکنی،
این شاهکار است.!!!!

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت.
در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت.
آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند.
وقتی به موضوع « خدا » رسیدند.
آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟
آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود می داشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد.
مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند.
آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت.
به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود.
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: می دانی چیست، به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.
آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم، من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم.
مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.
آرایشگر جواب داد: نه بابا، آرایشگرها وجود دارند! موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.
مشتری تائید کرد: دقیقاً ! نکته همین است. خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




۱ : اگر به قدر ترسيدن از يك عقرب، از عِقاب خدا بترسيم، عالَم اصلاح مي شود.

۲ : تو براي خدا باش، خدا و همه ملائكه اش براي تو خواهند بود. «مَن كانَ لله، كان الله لَه»

۳ : سعي كنيد صفات خدايي در شما زنده شود؛
خداوند كريم است، شما هم كريم باشيد.
رحيم است، رحيم باشيد.
ستاّر است، ستار باشيد…

۴: دل جاي خداست، صاحب اين خانه خداست.
آن را اجاره ندهيد.

۵ : كار را فقط براي رضاي خدا انجام دهيد،
نه براي ثواب يا ترس از جهنّم.

۶ : اگر انسان علاقه اي به غير خدا نداشته باشد،
نفس و شيطان زورشان به او نمي رسد.

۷ : اگر كسي براي خدا كار كند، چشم دلش باز مي شود.

۸: اگر مواظب دلتان باشيد و غير خدا را در آن راه ندهيد،
آنچه را ديگران نمي بينند شما مي بينيد.
و آنچه ديگران نمي شنوند، شما مي شنويد.

۹: هركاري مي كنيد نگوييد: "من كردم"،
بگوييد: «لطف خداست». همه را از خدا بدانيد.

تقدیم به اهالی معرفت…�

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




مرد جوانی از سقراط رمز موفقیت را پرسید که چیست. سقراط به مرد جوان گفت که صبح روز بعد به نزدیکی رودخانه بیاید. هر دو حاضر شدند. سقراط از مرد جوان خواست که همراه او وارد رودخانه شود. وقتی وارد رودخانه شدند و آب به زیر گردنشان رسید سقراط با زیر آب بردن سر مرد جوان، او را شگفت زده کرد.

مرد تلاش می کرد تا خود را رها کند اما سقراط قوی تر بود و او را تا زمانی که رنگ صورتش کبود شد محکم نگاه داشت. سقراط سر مرد جوان را از آب خارج کرد و اولین کاری که مرد جوان انجام داد کشیدن یک نفس عمیق بود.

سقراط از او پرسید، " در آن وضعیت تنها چیزی که می خواستی چه بود؟" پسر جواب داد: "هوا"

سقراط گفت:" این راز موفقیت است! اگر همانطور که هوا را می خواستی در جستجوی موفقیت هم باشی بدستش خواهی آورد" رمز دیگری وجود ندارد

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آلبر کامو :
خدا به انسان می گوید :
من خانه هستم .. ، در بزن .
با هم چای میخوریم و گپ میزنیم
تو سبُک میشوی ..و ..
و من نظرم را در مورد تو عوض میکنم
و کاری میکنم تا دلت گرم شود .
لازم نیست سر سجادۀ نماز باشی
می توانی همانطور که در حال چاي خوردن هستی با من حرف بزنی
یا .. همانطور که در حال گوش دادن به موسیقی هستی
منهم از موزیک خوشم می آید
خودم به انسانها آموزش داده ام بنوازند ،
به بعضی از آنها الهام کردم چگونه ساز های متفاوت بسازند
و نغمه های شورانگیز از آن بیرون بکشند ،
با رقص هم مخالف نیستم .
ببین پروانه ها چگونه می رقصند .
گُل در حال رقص است .
ابرها درحال رقصند.
به کودکان نگاه کن ، پاک و معصومند و مدام درحال رقصند.
گاهی خدا می گوید : مزاحم نیستی
در بزن با هم یک چای بنوشیم و گپ بزنیم …
ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﻦ ﻣﻦ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ،
ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﻦ،
ﻣﻦ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ
ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺑﺎﺵ …

چقدر زیباست، انسان با این تفکر زندگی کنه که همیشه و در هر حالت میتونه با خدای خودش حرف بزنه و فکر بکنه که همیشه خدا کنارشه

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت




دو تا پسر بچه داشتن با هم بازی می‌کردن…

بچه‌ی اول چند تا تیله داشت و بچه‌ی دوم چند تایی شیرینی.

بچه‌ی اول به دومی گفت: “من همه‌ی تیله‌هامو بهت می‌دم؛ تو همه شیرینی‌هاتو به من بده.”

بچه‌ی دوم قبول کرد.

بچه‌ی اول بزرگترین و قشنگ‌ترین تیله رو یواشکی واسه خودش کنار گذاشت و بقیه رو به بچه‌ی دوم داد.

اما بچه‌ی دوم همون‌جوری که قول داده بود تمام شیرینی‌هاشو به دوستش داد.

همون شب بچه‌ی دوم با آرامش تمام خوابید و خوابش برد.

ولی بچه‌ی اول نمی‌تونست بخوابه چون به این فکر می‌کرد که همونطوری که خودش بهترین تیله‌شو یواشکی پنهان کرده شاید دوستش هم مثل اون یه خورده از شیرینی‌هاشو قایم کرده و همه شیرینی‌ها رو بهش نداده!

عذاب وجدان همیشه مال کسی است که صادق نیست.

آرامش مال کسی است که صادق است…

لذت دنیا مال کسی نیست که با آدم صادق زندگی می‌کند،

آرامش دنیا مال کسی است که با وجدان صادق زندگی می‌کند…

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




ای که هر دم دم ز مهدی میزنی
پس چرا وقت عمل جا میزنی

ای که گویی درپناه مهدی ام
مستحق یک نگاه مهدی ام

نام مهدی جان من بازیچه نیست
عاشق مهدی خدا داند که کیست

ای که اظهار إرادت میکنی
در خفا صدها جنایت میکنی

عاشق مهدی نمودار وفاست
قلب او آیینه ی مهر و صفاست

نام مهدی ز هر نامی نکوست
دوستی با او جواز آبروست

مانه اندر عشق بازی جاهلیم
ما برای عشق حرمت قائلیم

هرکسی چشم انتظارمهدی است
بی تکلف ریزه خوار مهدی است

دل گلستان است و مهدی یاس اوست
صد میخانه زنده از انفاس اوست

الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




.
هميشه خودت را "نقد" بدان
تا ديگران تو را به "نسيه" نفروشند…
سعی كن استاد "تغيير" باشی
نه قربانی "تقدير"…
در زندگی به کسی اعتماد كن كه به او "ايمان" داری نه "احساس"…
هرگز به خاطر مردم "تغيیر" نكن
اين جماعت هر روز تو را "جور دیگری" می خواهند…
شهری كه همه در آن "می لنگند"
به كسي كه "راست" راه می رود می خندند…
ياد بگير تنها کسی كه لبخند تو را می خواهد "عكاس" است
كه او هم "پولش" را می گيرد…
به چیزی كه دل ندارد "دل نبند"…
هرگز تمامت را برای کسی "رو نكن"…
بگذار کمی "دست نيافتنی" باشی…
آدم ها "تمامت" كه كنند، "رهايت" می كنند…
و در آخر
""خودت باش""

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




صاحب این انقلاب

وایتی از خواب آیت‌الله بهجت درباره رهبری به نقل از

حجت الاسلام و المسلمین شیخ کاظم صدیقی

سوال : حکایات عجیب و خواندنی از رابطه مقام معظم رهبری با آیت‌الله بهجت شنیده‌ایم. می‌خواهیم کمی هم در این باره برایمان تعریف کنید؟

آیت الله صدیقی : منبع موثقی از آیت‌الله بهجت نقل کردند که ایشان در خواب دیدند که حضرت امام زمان(عج) در مجلسی حضور داشتند،‌ علمای بزرگ اسلام هم در خدمت آقا امام زمان(عج) بودند،‌ آیت‌الله خامنه‌ای وارد شدند و امام زمان (عج) جلوی پای ایشان تمام قد بلند شدند و برای ایشان جایی برای نشستن باز کردند. در جایی دیگر یکی از دوستان می‌گفت در خدمت آقای بهجت که بودیم، یک نفر درباره مقام معظم رهبری مساله‌ای را مطرح کرد و آقای بهجت فرمودند: «آیا شما بهتر از ایشان سراغ دارید؟ من که بهتر از ایشان سراغ ندارم.» و تعبیر یک عارف واصل که چشم خدا بود درباره آیت‌الله خامنه‌ای اینگونه است. در خواب یا مکاشفه‌ای ایشان خطری را نسبت به انقلاب پیش‌بینی کرده بودند و به مقام معظم رهبری پیغام دادند که خطری را نسبت به انقلاب پیش‌بینی کرده‌اند و توصیه صدقه و دعاهای خاص را به ایشان کردند و فرمودند، آنچه از من ساخته بود نیز انجام دادم. آیت‌الله بهجت از نگهبانان جدی انقلاب بود و جزو دیده‌‌بان‌هایی بود که خطر را رصد کرده و پیشاپیش برای پیشگیری آن حرکت می‌کرد.

در محافل دینی و حوزوی بعضاً اقوالی از ایشان نقل می‌شود.

آیا مرحوم آیت‌الله بهجت اواخر عمر شریفشان بشارتی درباره ظهور داده بودند؟

ایشان فرموده بودند مراقب اوضاع یمن باشید و جرقه‌ای که در یمن زده می‌شود

با ظهور ارتباط دارد و ما باید خودمان را برای ظهور آماده کنیم.

منبع : http://zamannews.ir/View.aspx?ID=890230038

************************************************

((این جا اعلام می کنم، آیت الله شیخ مجتبی قزوینی (وفات سال 46)قبل از سال 42 در جلسه ای اعلام کردند، محمدرضا پهلوی آخرین شاه هستند و سلطنت پهلوی با ایشان تمام است.از ایشان سوال کرده اند چه کسی رهبر می شود؟ ایشان اسم امام خمینی (ره) را آورده و فرموده اند:«امام خمینی رهبر می شود ، وی را اطاعت کنید.سپس جنگ رخ می دهد و مدت آن 8 سال است.(من زمان جنگ این را می دانستم) و عراق به ایران حمله می کند که در نهایت پیروزی با ایران است.»
من این مطلب را همه جا می گویم و شما هم همه جا محکم بگویید.4 بزرگ به من فرموده اند و هر 4 نفر هم زنده اند.سخنان این بزرگواران را هم ضبط کرده ام.من این مطلب را جدا جدا از این 4 بزرگوار پرسیده ام وبا هم نبوده اند.این 4 نفر حضرات آیات، آیت الله بها الدینی ،آیت الله امجد،جناب آقای احدی از علما و حجت الاسلام و المسلین حیدری کاشانی هستند.سال 61 آقای منتظری قائم مقام می شوند و هر 4 نفر نگران می شوند.همان سال این ها خدمت آیت الله بها الدینی (به عنوان قله خود)می روند و از ایشان در مورد رهبر آینده می پرسند.این مطالب که از آیت الله بها الدینی نقل خواهم کرد عین عبارت هاست و کسانی که مکتوب نیز می خواهند به کتاب سیری در آفاق مراجعه کنند. آیت الله بها الدینی در جواب این 3 عزیز می فرماید:«آقای منتظری رهبر نمی شود، همه ی امید ما فرزند عزیز زهرا سید علی خامنه ای است.ایشان را اطاعت و حمایت کنید.» سال 68 مجلس خبرگان به رهبری امام خامنه ای رای می دهند.بعد از فوت امام خمینی،رهبر انقلاب به دیدار آیت الله بها الدینی می روند..

آیت الله العظمی بها الدینی اصرار داشته اند که دست آقا را ببوسند

و آقا هم نمی گذاشتند.این عالم بزرگوار وقتی امتناع رهبر انقلاب را می بیند

می فرماید«اجازه بدهید تا من دستتان را ببوسم

تا فردا که به محضر جده ام حضرت زهرا مشرف شدم .

به ایشان عرض کنم، دست ولی خود را بوسیدم >>

(به نقل از آیت الله فاطمی نیا)

موضوعات: رهبرم  لینک ثابت




عشق را بـا خـون خـود کردی تـو معنـا ای شهیـد!
خـویـش را بـردی بـه اوج عـرش اعـلا ، ای شهید!

زنـدگی تسلیم تـو شد ، مــرگ خــالی از عــدم
زنـده تــر از تـو نمی بینـم بـه دنیــــا ای شهیـــــد!

در کـلاس عشـق تــو ، استــادهــا بنشستــه اند
کـــز تـو آمـوزنــد ســــرمشق الفبـــا، ای شهید!

نــور می پــاشی بسان مــاه بــــر قصر امـل
عشـق می نوشد ز تـو عــاشقترین ها ای شهید!

مـأمـن جــانْ پَـرورت ، ســـــرمنــزل مقصـــودها
حـــاصلی از بــاورت ، روح تـجلّا ای شهیـــــــــد!

عـــالمی حیـــران بـه شور و عشقبــــازی های تـو
گلشنـــی حسرت بـــه دیـدار تـو رعنـا، ای شهید!

جــز خــدا واقف نـشد بـــر اوج عـرفـان تــــو کس
چــونکه گشتـــه عـاشقت آخـر خـدا را ای شهیـد

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




دست خالی آمدن سوی تو خوش اقبالی است

دارم آه و تشنگی در کوله بارم کربلا

خاک ما گِل کرده‌اند از روز اول با فرات

زاده‌ی عشق تواند ایل و تبارم کربلا

بی‌قرار از دیدن سقای تشنه پیش آب

اشک ریزان تا قیامت روزه دارم کربلا

من کبوتر نیستم - حالا بماند چیستم -

هر چه هستم، بسته بر این در مهارم کربلا

با ملائک‌ روضه می‌گیریم بگذارند اگر

ذره‌ای از تربتت را در مزارم کربلا

«عاقبت خاک گِل کوزه گران» هم گر شوم

با نسیم آید به سوی تو غبارم کربلا

آمدم، رفتم، چه می‌شد برنگردم یک سفر

مثل حر روزی بگیری در کنارم کربلا

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت




چه بدانم

چه ندانم،

شهدا می بینند…

گاه در حال گناهم،

شهدا می بینند…

بی تفاوت شدم و عین

خیالم هم نیست…

بوی نان می دهد

آهم،

شهدا می بینند…

غافلم که همه ی عمر

گره خورده به هم…

تیر شیطان و

نگاهم،

شهدا می بینند…

از خدا دور شدم،

دور خودم می چرخم…

مدتی گم شده راهم،

شهدا می بینند…

مدعی بودم و هستم…

که شهادت طلبم…

با همین روی

سیاهم،

شهدا می بینند…

آنقدر سر به هوا بود

دلم،

یادم رفت…

می رود هفته و

ماهم،

شهدا می بینند……

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




مهدیم من!

که مرا گرمی بازاری نیست،

بهتر از یوسفم وهیچ خریداری نیست!

همه گویند که در حسرت دیدار منند!

لیک در گفته این طایفه کرداری نیست،

ای که دائم به دعایی که بینی رخ من،

تا که خالص نشوی،با تو مرا کاری نیست.

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




مناجات با امام زمان(عج) به صورت شعر

آقا اجازه! این دو سه خط را خودت بخوان!
قبل از هجوم سرزنش و حرف دیگران

آقا اجازه! پشت به من کرده قلبتان
دیگر نمی دهد به دلم روی خوش نشان!

قصدم گلایه نیست، اجازه! نه به خدا!
اصلا به این نوشته بگویید «داستان»

من خسته ام از آتش و از خاک، از زمین
از احتمال فاجعه، از آخرالزمان!

آقا اجازه! سنگ شدم، مانده در کویر
باران بیار و باز بباران از آسمان

اهل بهشت یا که جهنم؟ خودت بگو!
آقا اجازه! ما که نه در این و نه در آن!

«یک پای در جهنم و یک پای در بهشت»
یا زیر دستهای نجیب تو در امان!

آقا اجازه!…………………………..

باشد! صبور می شوم اما تو لااقل
دستی برای من بده از دورها تکان…

آقا اجازه! خسته‌ام از این همه فریب
از های و هوی مردم این شهر نانجیب

آقا اجازه! پنجره‌ها سنگ گشته‌اند
دیوارهای سنگی از کوچه بی نصیب

آقا اجازه! باز به من طعنه می‌زنند
عاشق ندیده‌های پر از نفرت رقیب

«شیرین»ی وجود مرا «تلخ» می‌کنند
«فرهاد»های کینه پرست پر از فریب

آقا اجازه! «گندم» و «حوا» بهانه بود
«آدم» نمی‌شویم! بیا: ماجرای «سیب»!

باشد! سکوت می‌کنم اما خودت ببین … !
آقا اجازه! منتظرند اینهمه غریب ….

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




ﺫﻫﻦ ﻣﺎ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﺍﺳﺖ.
ﮔﻞ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺎﺷﺖ!
ﮔﻞ ﻧﮑﺎﺭﯼ؛ ﻋﻠﻒ ﻫﺮﺯ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﺪ …
ﺯﺣﻤﺖ ﮐﺎﺷﺘﻦ ﯾﮏ ﮔﻞ ﺳﺮﺥ …
ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺯﺣﻤﺖ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻦ ﻫﺮﺯﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﻠﻒ ﺍﺳﺖ!
ﮔﻞ ﺑﮑﺎﺭﯾﻢ؛ ﺯﯾﺎﺩ!
ﺗﺎ ﻣﺠﺎﻝ ﻋﻠﻒ ﻫﺮﺯ، ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻧﺸﻮﺩ.
ﺑﯽ ﮔﻞ ﺁﺭﺍﯾﯽ ﺫﻫﻦ
ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﻢ ﻫﺮﮔﺰ
ﺁﺩﻡ،ﺁﺩﻡ ﻧﺸﻮﺩ …

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


...


آیت الله مجتهدی:
من یادم هست چند سال قبل طلبه بودم میخواستم لواسانات منبر بروم
وقتی از منزل آمدم بیرون یک خواهری دارم که حالا داماد و عروس دارد
آن موقع ۳-۴ ساله بود این شروع به گریه کردن کرد که دنبال من بیاید چون به من علاقه داشت
مادرم به من گفت سوارش می کنیم ما خیابان ۱۷ شهریور سر ادیب پیاده می شویم برویم منزل مادربزرگمان که این بچه هم گریه نکند.
من ناراحت شدم گفتم این تاکسی ها حالا غر می زنند گفتم نمی‌شود و رفتم .
خب کار بدی کردم. مادر از من تقاضا کرده این دخترم سوار کن این بچه دارد گریه می کند.
خب من باید می گفتم بفرمایید بر فرض تاکسی هم کمی بیشتر پول می دادم.
ولی گاهی اوقات آدم اعصابش ناراحت است از دستش در می رود یک اشتباهی می‌کند . ما این اشتباه را کردیم. همان جا هم گرفتار شدیم.
در همان لواسانات منبر رفتیم. چیزهایی گفتیم . یک دفعه هم راجع به حجاب صحبت کردیم .
یک دختر بی حجاب بود. شکایت کرد و ژاندارم آوردند و ما را شب به تهران آوردند.
یک شب ژاندارم بودیم و یک شب شهربانی و دو سه شب گرفتار زندان و تا یواش یواش دایی ما رفت و امام جمعه را دید و ضمانت کردند ما را آوردند بیرون
گرفتاری درست شد. یک مقدار مادرمان را اذیت کردیم من فهمیدم مال همان است.

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




- آیت الله مجتهدی:
ساعت ده صبح دکتر به همراه مأمور آشپزخانه وارد اتاق بیمارا می شه .
ده تخت هم داخل اتاق است، دکتر می گه:
« به این چلوکباب بدهید با کره، به تخت کناری غذا ندید، به اون سوپ بدید، به این شیر بدید،
به اون کته ی بی نمک بدید، به این آش بدید، دیگری نان و کباب. »
مریض ها همه یک جور به دکتر نگاه می کنند !!!
حتی به کسی هم می گه غذا ندید…
اون(مریض) می فهمه که امروز عمل جراحی داره و نباید غذا بخوره.
چون می فهمه و می شناسه که دکتر خیرش را می خواد، اعتراضی نمی کنه.
حالا اگر بلند شه و بگه که چرا به آن مریض چلوکباب بدن و به من ندن، دکتر می فهمد که این شخص روانیه !!!
ما هم اگر به خدا بگیم خدایا چرا به فلانی خانه ی دو هزار متری دادی و به من ندادی،
ما هم روانی هستیم.
ما هم قضا و قدر الهی را نشناختیم و نفهمیدیم.
باید بفهمیم همانطور که مریض می فهمه و به دکتر اعتراض نمی کنه،
ما هم به خدا نباید اعتراض کنیم و هر چه به ما می ده راضی باشیم.

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




چفيه‌ي من بوي شبنم مي‌دهد
عطر شب‌هاي محرم مي‌دهد

چفيه‌ي من، سفره‌ي دل مي‌شود
جمعه، با مهدي، مقابل مي‌شود

چفيه يعني يار مي‌آيد شبي
چفيه يعني لشکر پاک نبي (ص)

چفيه يعني شعرهاي باوضو
درد داري؟ درد خود با ما بگو

چفيه يعني کوفه معنا مي‌شود
چفيه يعني بازکوچه، باز درد
ذکر « يا زهراي » شب‌هاي نبرد

چفيه يعني « ياد ياران » ياد باد !
شب‌نشيني، زير باران ياد باد !

چفيه يعني ما شناسايي شديم
بي‌شهيدان غرق رسوايي شديم

چفيه يعني وسعتي مثل غدير
ناله‌هاي شرقي حاجي بصير

چفيه يعني من کجا ؟ همت کجا ؟
بچه‌هاي صاف و باغيرت کجا ؟

چفيه يعني جمعه آقا مي‌رسد
باز با ام‌ابيها مي‌رسد

چفيه يعني وقت خوش عهدي بود
آخرين فرياد « انا المهدي » بود

چفيه يعني ناله‌هاي بي‌شکيب
شب پر از بوي خوش « امن‌يجيب »

چفيه يعني نينوايي رفته است
يک « شهيد شيميايي » رفته است

چفيه مي‌گويد: دل من پير شد
فصل پرواز « مسافر » دير شد

با علي با گريه « يا هو » مي‌زنيم
پيش زهرا باز زانو مي‌زنيم

آي چفيه ! ما عنايت ديده‌ايم

باز تا معراج، با هم مي‌رويم
فارغ از غم‌هاي عالم مي‌رويم

از دلم تا کربلا يک يا حسين
مثل آواز خوش پير خمين

اي بستي عهد و پيمان با ولي
تا شهادت نيست راهي، يا علي !

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت




شیخ بهاءالدین عاملی در یکی از کتابهای خود مینویسد:

روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او به من نمیدهد.
قاضی شوهر را احضار کرد و او طلب خود را انکار نمود یا فراموش کرده بود.
قاضی از زن پرسید:آیا بر گفته ی خود شاهدی داری؟

زن گفت:

آری،آن دومرد شاهدند.
قاضی ازگواهان پرسید:گواهی دهید زنی که مقابل شماست پانصدمثقال ازشوهرش که این مرد است طلب دارد و او نپرداخته است.
گواهان گفتند:

سزاست این زن نقاب مقابل صورت خود را عقب بزند تاما
لحظه ای وی را درست بشناسیم که او همان زن است،تاآنگاه گواهی دهیم.
چون زن این سخن راشنید برخود لرزید وشوهرش فریاد برآورد شما چه گفتید�

برای پانصد مثقال طلا همسر من چهره اش را به شما نشان دهد؟!
هرگز!هرگز!

من پانصد مثقال را خواهم داد ورضایت نمی دهم که چهره ی همسرم درحضور دو مرد بیگانه نمایان شود

چون زن آن جوانمردی و غیرت را از شوهر خود مشاهده کرد ازشکایت خود چشم پوشید وآن مبلغ را به شوهرش بخشید.
.
.
چه خوب بود آن مرد با غیرت،

امروز جامعه ی ما را هم میدید که زنان نه برای پانصد مثقال طلا ونه حتی یک مثقال نقره،

چگونه رخ و ساق به همگان نشان میدهند وشوهران و پدران و برادرانشان نیز هم عقیده ی آنهایند

و در کنارشان به رفتار آنان مباهات می کنند.�

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




داستان کوتاه - مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگیاش رسیده بود،کاغذ و قلمی برداشت تا وصیتنامه خود را بنویسد:

تمام اموالم را برای خواهرم میگذارم نه برای برادر زادهام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران

اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل کند و آنرا نقطه گذاری کند.پس تکلیف آن همه ثروت چه میشد؟؟؟
برادر زاده او تصمیم گرفت..آن را اینگونه تغییر دهد:
«تمام اموالم را برای خواهرم میگذارم؟ نه! برای برادر زادهام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران.»
خواهر او که موافق نبود آن را اینگونه نقطهگذاری کرد :
«تمام اموالم را برای خواهرم میگذارم. نه برای برادر زادهام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران.»
خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد وآن را به روش خودش نقطهگذاری کرد:
«تمام اموالم را برای خواهرم میگذارم؟ نه. برای برادرزادهام؟ هرگز. به خیاط. هیچ برای فقیران.»
پس از شنیدن این ماجرا فقیران شهر جمع شدند تا نظر خود را اعلام کنند:
«تمام اموالم را برای خواهرم میگذارم؟ نه. برای برادر زادهام؟ هرگز. به خیاط؟ هیچ. برای فقیران.»
نکته اخلاقی:
به واقع زندگی نیز این چنین است:
او نسخهای از هستی و زندگی به ما میدهد که درآن هیچ نقطه و ویرگولی نیست و ما باید به روش خودمان آن را نقطه گذاری کنیم.
اززمان تولد تا مرگ تمام نقطه گذاریها دست ماست

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت




1- زیتون

رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله:
نِعْمَ الطَّعَامُ الزَّیْتُ یُطَیِّبُ النَّکْهَةَ وَ یَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ یُصَفِّی اللَّوْنَ وَ یَشُدُّ الْعَصَبَ وَ یَذْهَبُ بِالْوَصَبِ وَ یُطْفِئُ الْغَضَب.
زیتون غذای خوبی است، دهان را خوشبو می‌کند، بلغم را از بین می‌برد، چهره را باز، اعصاب را محکم می‌کند و مرض را می‌برد و خشم را خاموش می‌کند.

۲- سیر

رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله:
کُلُوا الثّومَ و َتَداوَوا بِهِ فَإِنَّ فیهِ شِفاءً مِن سَبعینَ داءً.
سیر بخورید و با آن مداوا کنید، که هفتاد بیماری را شفا می‌دهد.

مکارم الاخلاق ص ۱۸۲

۳- مویز

رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله:
عَلَیْکُمْ بِالزَّبِیبِ فَإِنَّهُ یَکْشِفُ الْمِرَّةَ وَ یَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ یَشُدُّ الْعَصَبَ وَ یَذْهَبُ بِالْإِعْیَاءِ وَ یُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ یُطَیِّبُ النَّفَسَ وَ یَذْهَبُ بِالْغَم.
شما را سفارش می‌کنم به خوردن مویز، زیرا صفرا را برطرف می‌کند، بلغم را از بین می‌برد، اعصاب را قوی، خستگی را دور، اخلاق را خوب می‌کند، به روح آرامش می‌بخشد و غم را می‌برد.

۴- خرما در بارداری

پیامبر صلی‌الله علیه و آله:
أَطْعِمُوا الْمَرْأَةَ فِی شَهْرِهَا الَّتِی تَلِدُ فِیهِ التَّمْرَ فَإِنَّ وَلَدَهَا یَکُونُ حَلِیماً نَقِیّا.
به زن باردار در ماهی که در آن وضع حمل می‌کند، خرما بخورانید که فرزند او بردبار و پرهیزکار خواهد شد.

۵- خربزه در بارداری
پیامبر صلی‌الله علیه و آله:
ما مِن اِمْرَاَةٍ حامِلَةٍ اَکَلَتِ الْبِطِّیخَ اِلاّ یَکونُ مَولودُها حَسَنَ الْوَجْهِ وَ الْخُلُقِ.
هیچ زن بارداری نیست که خربزه بخورد، مگر این که فرزندش زیبا و خوش‌اخلاق می‌گردد.

۶- کدو

پیامبر صلی‌الله علیه و آله:
عَلَیْکُمْ بِالدُّبّاءِ فَاِنَّهُ یُذَکِّی الْعَقْلَ وَ یَزیدُ فِی الدِّماغِ.
کدو بخورید، چرا که عقل را تیز و (کارایی) مغز را زیاد می‌کند.

۷- کرفس

پیامبر صلی‌الله علیه و آله لِلاِمامِ الحُسَیْنِ علیه‏السلام:
یا بُنَىَّ کُلِ الکَرَفْسَ، فَاِنَّها بَقْلَةُ الاَنْبیاءِ مَغفولٌ عَنْها وَ هُوَ طَعامُ الخَضِرِ وَ اِلْیاسَ وَ الْکَرَفْسُ یَفْتَحُ السُّدَدَ وَ یُذَکِّى الْقَلْبَ وَ یَرِثُ الْحِفْظَ وَ یَطْرُدُ الْجُنونَ وَ الْجُذامَ وَ البَرَصَ وَ الْجُبْنَ.
پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : فرزندم:
کرفس بخور، چرا که کرفس سبزى پیامبران است، از آن غفلت شده، خوراک خضر و الیاس علیهماالسلام است.
کرفس گرفتگى رگ‏ها را باز مى‏کند، دل را طراوت مى‏بخشد، حافظه را زیاد مى‏کند و دیوانگى، جذام، پیسى و ترس را دور مى‏کند.

الفردوس، ج ۵، ص ۳۷۰، ح ۸۴۶۸

۸- گوشت

پیامبر صلی‌الله علیه و آله:
مَنْ تَرَکَ اللَّحْمَ اَرْبَعینَ صَباحا ساءَ خُلُقُهُ. مَنْ اَکَلَ اللَّحْمَ اَرْبَعینَ صَباحا، قَسا قَلْبُهُ.
هر کس چهل روز گوشت نخورد، بد اخلاق می‌شود. هر کس چهل روز گوشت بخورد، سنگدل می‌شود.

۹- کاسنی

پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله و سلّم: الهِندَباءُ سَیِّدُ البُقولِ.
کاسنى، مهتر همه سبزى‏هاست.

۱۰- نمک

پیامبر صلی‌الله علیه و آله:
یا عَلیُّ اِفْتَتِحْ طَعامَکَ بِالْمِلْحِ، فَاِنَّ فیهِ شِفاءً مِنْ سَبْعینَ داءً مِنهَا: الجُنونُ وَ الْجُذامُ وَ الْبَرَصُ وَ وَجَعُ الْحَلْقِ وَ الاْضراسِ وَ وَجَعُ الْبَطْنِ.
ای علی! غذای خود را با نمک آغاز کن، چرا که در نمک درمان هفتاد درد است؛ دیوانگی، خوره، پیسی، گلودرد، دندان‌درد و دل درد، از جمله این دردهاست.

۱۱- کندر
پیامبر صلی‌الله علیه و آله:
عَلَیْکُمْ بِاللُّبَانِ فَإِنَّهُ یَمْسَحُ الْحَرَّ مِنَ الْقَلْبِ کَمَا یَمْسَحُ الْإِصْبَعُ الْعَرَقَ عَنِ الْجَبِینِ وَ یَشُدُّ الظَّهْرَ وَ یَزِیدُ فِی الْعَقْلِ وَ یُذَکِّی الذِّهْنَ وَ یَجْلُو الْبَصَرَ وَ یُذْهِبُ النِّسْیَانَ.
کندر بخورید؛ زیرا همان‌طور که انگشت، عرق را از پیشانی پاک می‌کند، کندر هم سوزش قلب را می‌برد و کمر را محکم و عقل را زیاد می‌کند و ذهن را ذکاوت و چشم را جلا می‌بخشد و فراموشی را از میان می‌برد.

۱۲- خربزه

پیامبر صلی‌الله علیه و آله:
عَلَیْکُمْ بِالبِطّیخِ، فَاِنَّ فیهِ عَشْرَ خِصالٍ: هُوَ طَعامٌ وَ شَرابٌ وَ اُشْنانٌ وَ رَیحانٌ وَ یَغْسِلُ الْمَثانَةَ وَ یَغْسِلُ الْبَطْنَ وَ یَکْثِرُ ماءَ الظَّهْرِ وَ یَزیدُ فِی الْجماعِ وَ یَقْطَعُ البُرودَةَ وَ یُنَقِّی الْبَشَرَةَ.
خربزه بخورید، چرا که ده خاصیت دارد:
غذاست، آب است، شستشو دهنده و خوش‌بو کننده است، مثانه را می‌شوید، آب کمر را زیاد می‌کند، بر نیروی هم‌بستری می‌افزاید، سردی مزاج را می‌بَرَد و پوست را شاداب می‌کند.

۱۳- انجیر

پیامبر صلی‌الله علیه و آله:
کُلُوا التّینَ الرَّطْبَ وَ الْیابِسَ فَاِنَّهُ یَزیدُ فِی الجِماعِ وَ یَقْطَعُ الْبَواسیرَ وَ یَنْفَعُ مِنَ النِّقْرِسِ, و الاِبرِدَةِ؛
انجیر تازه و خشک بخورید، چرا که قدرت هم‌بستری را زیاد، بواسیر را ریشه کن می‌کند و برای نِقرِس و سردی مزاج مفید است.

۱۴- عدس

رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله:
یا عَلیُّ عَلَیکَ بِالعَدَسِ فَإِنَّهُ مُبارَکٌ مُقَدَّسٌ وَ هُوَ یُرِقُّ القَلبَ و َیُکثِرُ الدَّمعَةَ و َإِنَّهُ بارَکَ عَلَیهِ سَبعونَ نَبیّا.
ای علی تو را سفارش می‌کنم به خوردن عدس، زیرا مبارک و پاک است، قلب را رقیق و اشک را زیاد می‌کند و هفتاد پیامبر پیوسته از آن استفاده می‌کردند.

۱۵- پیاز

قال رسول‌الله - صلی‌الله علیه و آله :
إذا دَخَلْتُمْ بِلاداً فَکُلُوا مِنْ بَصَلِها یَطْرُدُ عَنْکُمْ وَباها.
پیامبر اکرم - صلی‌الله علیه و آله - فرمود:
هر گاه وارد شهری شدید از پیاز آن جا بخورید؛ زیرا با خوردن پیاز آن شهر از امراض عمومی آنجا در امان هستید.

وسائل‌الشیعه، ج ۱۷، ح ۱

۱۶ انار

قال النَّبِیُّ - صلی‌الله علیه و آله :
کُلُوا الرُّمّانَ بِشَحْمِهِ فَإنَّهُ دَبّاغٍ لِلْمعْدَةِ.
پیامبر اکرم - صلی‌الله علیه و آله - فرمود:
انار را با پیه و پرده‌های نازک روی دانه‌ها بخورید، زیرا معده را ضد عفونی می‌کند.

۱۷ خرما

قال رسول‌الله - صلی‌الله علیه و آله :
کُلُوا التَّمْرَ عَلَی الرّیق فَإنَّهُ یَقْتُلُ الدُّودَ.
پیامبر اکرم - صلی‌الله علیه و آله - فرمود: در حال ناشتا خرما بخورید، زیرا کرم و انگل‌های (روده و معده) را می‌کشد.

1۸ سیب

قال النَّبِیُّ - صلی‌الله علیه و آله :
کُلُوا التُّفاحَ عَلَی الرّیقِ فَإنَّهُ نَصُوحُ المِعدَةِ.
پیامبر اکرم - صلی‌الله علیه و آله - فرمود:
سیب را در حال ناشتا بخورید، زیرا معده را پاکیزه می‌گرداند.

۱۹ کاهو

قال رسول‌الله - صلی‌الله علیه و آله -:
کُلِ الْخَسْ، فَاِنَّهُ یُورِثُ النُّعاسَ وَ یَهْضِمُ الطَّعامَ.
پیامبر اکرم - صلی‌الله علیه و آله - فرمود:
کاهو بخورید؛ زیرا کاهو خواب‌آور است و غذا را زودهضم می‌کند.

طب اسلامی ایرانی

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




هرگز هیچ یک از روزهای زندگیت را سرزنش نکن !
روز خوب به تو شادی میدهد،
روز بد به تو تجربه،
و بدترین روز به تو درس میدهد …!
فصلها برای درختان هر سال تکرار میشود،
اما فصلهای زندگی انسان تکرار شدنی نیست …
تولد … کودکی … جوانی… پیری و دیگر هیچ …
تنها زمانی صبور خواهی شد که صبر را یک قدرت بدانی نه یک ضعف!
آنچه ویرانمان میکند، روزگار نیست،
حوصله ی کوچک و آرزوهای بزرگ است …!�

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




از من تا خدا راهی نیست
فاصله ایست به درازای من تا من
و در این هیاهوِی غریب
من ، این من را نمیابم!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




دکتر چمران :
از من سئوال شد تقوا مهمتر است یا تخصص ؟
گفتم :تقوا ،اما اگر کسی در کاری تخصص ندارد و کار و مسئولیت پیشنهاد شده را بپذیرد قطعا بی تقواست.
امیرالمومنین مولا علی(ع) نیز می فرماید:
هر کس بدون کفایت بالا رود بدون جنایت پایین نخواهد آمد.

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




پس از 11 سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدوداً دو ساله بود که روزی مرد بطری باز یک دارو را در وسط آشپزخانه مشاهده کرد و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود به همسرش گفت که درب بطری را ببندد و آنرا در قفسه قرار دهد. مادر پر مشغله موضوع را به کل فراموش کرد.
پسر بچه کوچک بطری را دید و رنگ آن توجهش را جلب کرد به سمتش رفت و همه آنرا خورد. او دچار مسمومیت شدید شد و به زمین افتاد. مادرش سریع او را به بیمارستان رساند ولی شدت مسمومیت به حدی بود که آن کودک جان سپرد. مادر بهت زده شد و بسیار از اینکه با شوهرش مواجه شود وحشت داشت.
وقتی شوهر پریشان حال به بیمارستان آمد و دید که فرزندش از دنیا رفته رو به همسرش کرد و فقط سه کلمه به زبان آورد.
فکر میکنید آن سه کلمه چه بودند؟
شوهر فقط گفت: عزیزم دوستت دارم
عکس العمل کاملاً غیر منتظره شوهر یک رفتار فراکُنشی بود. کودک مرده بود و برگشتنش به زندگی محال بود.هیچ نکته ای برای خطا کار دانستن مادر وجود نداشت.
به علاوه اگر او وقت میگذاشت و خودش بطری را سرجایش قرار می داد، آن اتفاق نمی افتاد.
هیچ دلیلی برای مقصر دانستن وجود ندارد. مادر نیز تنها فرزندش را از دست داده و تنها چیزی که در آن لحظه نیاز داشت دلداری و همدردی از طرف شوهرش بود.
آن همان چیزی بود که شوهرش به وی داد.

درس ِ اخلـاقی :
گاهی اوقات ما وقتمان را برای یافتن مقصر و مسئول یک روخداد صرف می کنیم،چه در روابط، چه محل کار یا افرادی که می شناسیم و فراموش می کنیم کمی ملایمت و تعادل برای حمایت از روابط انسانی باید داشته باشیم.
در نهایت، آیا نباید بخشیدن کسی که دوستش داریم آسان ترین کار ممکن در دنیا باشد؟
داشته هایتان را گرامی بدارید. غم ها، دردها و رنج هایتان را با نبخشیدن دوچندان نکنید.
اگر هرکسی می توانست با این نوع طرز فکر به زندگی بنگرد، مشکلات بسیار کمتری در دنیا وجود می داشت.
حسادت ها، رشک ها و بی میلی ها برای بخشیدن دیگران، و همچنین خودخواهی و ترس را از خود دور کنید و خواهید دید که مشکلات آنچنان هم که شما می پندارید، حاد نیستند !

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت




افسر عراقي تعريف مي کرد :
يه پسر بچه رو گرفتيم که ازش حرف بکشيم.
آوردنش سنگر من. خيلي کم سن و سال بود.
بهش گفتم: " مگه سن سربازي توي ايران هجده سال تمام نيست؟"
سرش را تکان داد. گفتم:" تو که هنوز هجده سالت نشده! "
بعد هم مسخره اش کردم و گفتم: "
شايد به خاطر جنگ ، امام خميني کارش به جايي رسيده که دست به دامن شما بچه ها شده و سن سربازي رو کم کرده؟ "
جوابش خيلي من رو اذيت کرد. با لحن فيلسوفانه اي گفت :
"سن سربازي پايين نيومده ، سن عاشقي و غيرت پايين اومده
"اينگونه خرمشهر آزاد شد…"

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت




استاد رائفی پور می گفت:
یه رفیقی رفته بود پیاده روی اربعین …
میگه شب شد زنگ یه خونه ای رو زدم
طبقه بالایی دیر جواب داد ،  طبقه پائینو زدم هردو صاحب خونه بالا و پایین باهم رسیدن …
میگه اون از یه طرف می کشید منو این یکی از یه طرف دیگه …
هرکی میخواست مهمون خودش کنه …
تا اینکه اون دوتا باهم عربی حرف میزنن و یکی گریه می کنه و یه کناری می ایسته و با اون یکی وارد خونش میشن …
شب که شد با عربی دست و پاشکسته ماجرا رو پرسیدم اون عرب اینطور تعریف کرد :
ما هردو صاحب پسر بودیم که پسراون طرف میزنه و تو دعوا پسر منو می کشه و چند ساله زندانه ..
تو گیر و دار اوردن شما به خونم گفت؛ 
به شرطی میذارم مهمون تو بشه که رضایت بدی پسرم ازاد شه …
منم بهش گفتم : زائر "حسین "رو بده بهم ، پسرت ازاد ..

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




- پرسش :با توجه به اعتقاد ما شیعیان به رجعت امامان معصوم و از جمله قاتلین آنها بعد از ظهور حضرت مهدی عجل الله فرجه، آیا پاسخی برای این سؤال هست که مگر خدای نکرده امامان معصوم، نیازی به انتقام از قاتلان خود دارند؟

پاسخ :انتقام در قرآن و روایات به معنای مجازات در مقابل اعمال بد است. انتقام در عرف مردم، یک مسئله کاملا شخصی و جهت فروکش کردن خشم فردی و خنک شدن دل است. به همین دلیل هر جا که از مجرم به خاطر اغراض شخصی انتقام گرفته شود؛ مذموم است و هر جا که منافع عمومی لحاظ شود، ممدوح و امری پسندیده است.
پس به تعبیری می شود گفت که دو نوع انتقام داریم: ۱- انتقام فردی(بشری). ۲- انتقام الهی. وقتی خداوند انتقام می گیرد؛ می خواهد ظلم و تجاوز از جامعه ریشه کن شود و عدالت و امنیت در جامعه حاکم گردد. انتقام جزو برنامه های عدالت خواهی خداوند است. زیرا باید بین گناهکار و غیر گناهکار تفاوت باشد. اگر گناهکار، مکافات عملش را و مؤمن پاداش عملش را نبیند، عدالت خداوند زیر سؤال می رود. در آیات زیادی خداوند خودش را منتقم معرفی می کند: در سوره های اعراف، حجر، روم و زخرف.
الف
. فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ فِی الْیمِّ بِأَنَّهُمْ کذَّبُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلینَ؛ از آن ها انتقام گرفتیم و در دریا غرقشان کردیم. چون که آیه های ما را تکذیب کردند و به آن ها بی اعتنا بودند. (۱)
اگر انتقام امری مذموم بود؛ هرگز خداوند به خودش نسبت نمی داد. زیرا او از هر عیب و نقصی مبرّا هستند.
ب
. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لَمَّا کانَ مِنْ أَمْرِ الْحُسَینِ علیه السلام مَا کانَ ضَجَّتِ الْمَلَائِکةُ إِلَی اللَّهِ بِالْبُکاءِ وَ قَالَتْ یفْعَلُ هَذَا بِالْحُسَینِ صَفِیک وَ ابْنِ نَبِیک قَالَ فَأَقَامَ اللَّهُ لَهُمْ ظِلَّ الْقَائِمِ علیه السلام وَ قَالَ بِهَذَا أَنْتَقِمُ لِهَذَا؛ امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید؛ ملائکه با گریه های بلند به درگاه خداوند، ضجه کرده و گفتند: این حسین، برگزیده شما و پسر پیغمبر شما است. خداوند سایه حضرت مهدی عجل الله فرجه را به ملائکه نشان داد و فرمود: با این بزگوار انتقام حسین را می گیرم(الکافی، ج ۱، ص ۴۶۵)
اگر امام زمان عجل الله فرجه منتقم معرفی شده اند، انتقام از نوع انتقام الهی است. از قاتلین حسین علیه السلام انتقام می گیرد نه برای فروکش کردن خشم شخصی خود، بلکه به عنوان نماینده خداوند از قاتلین آن حضرت انتقام می گیرد. قاتلین امام حسین یک بار توسط مختار انتقام شده اند. دوباره هم که زنده شوند؛ عذابشان فقط شکنجه و مرگ است. البته این عذاب برای کسی که آن همه قتل و جنایت انجام داده است، کافی نیست.
دنیا

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت




بابای پرخاصیت؛ همه چیز درباره گیاه بابا آدم:
این گیاه بیشتر با عنوان برطرف‌کننده جوش معروف می‌باشد. از اثرات این گیاه بهبود بیماری‌های پوستی مانند کچلی، کهیر، آبسه، آکنه، پسوریازیس، دمل، کورک، اگزما، گل مژه، زخم‌ها و دیگر جراحات پوستی است.
گیاه بابا آدم گیاهی علفی است که در برخی مناطق مرطوب و معتدل ایران به صورت وحشی می‌روید. ساقه‌ای شبیه به پوست مار دارد که پوشیده از کرک‌های خشن و زبر می‌باشد. برگ‌های بسیار بزرگ و پهن آن به حالت افتاده بر ساقه قرار دارند. ریشه گیاه دراز و دوکی شکل است؛ در حقیقت ریشه این گیاه است که خاصیت درمانی دارد. پوست ریشه بابا آدم قهوه‌ای، مغز آن سفید و طعمی شیرین، ولی بویی نامطبوع دارد.

ترکیبات شیمیایی:

ریشه بابا آدم حاوی مقدار فراوانی اینولین می‌باشد. از ترکیبات دیگر موجود در ریشه این گیاه پرخاصیت، تانن، رزین، آهن، کلسیم، پتاسیم، منیزیم، اسیداولئیک، اسیدلینولئیک، ویتامین C و B6 می‌باشد.
کاربردهای درمانی:

اثرات مفید بابا آدم بر پوست
این گیاه بیشتر با عنوان برطرف‌کننده جوش معروف می‌باشد. از اثرات این گیاه بهبود بیماری‌های پوستی مانند کچلی، کهیر، آبسه، آکنه، پسوریازیس، دمل، کورک، اگزما، گل مژه، زخم‌ها و دیگر جراحات پوستی است. ترکیبات شیمیایی موجود در این گیاه مانند پلی‌استیلن خاصیت آنتی‌باکتریال و ضد قارچی دارد. ترکیبات موثر موجود در این گیاه به علت اینکه روند پوست‌اندازی را تسریع می‌کند، سموم سطحی بر روی لایه اپیدرم پوست را می‌زداید و باکتری‌زدایی می‌کند. در حقیقت نوعی لایه‌برداری طبیعی و سالم و نیز آب‌رسانی به لایه‌های سطحی پوست را انجام می‌دهد؛ در نتیجه شادابی را برای پوست به ارمغان می‌آورد.

بابا آدم و تصفیه خون

ریشه این گیاه تصفیه‌کننده خون و لنف بدن می‌باشد و این عمل را با دو مکانیسم انجام می‌دهد:
1. گرفتگی‌های موجود در سیستم تنفسی را برطرف می‌کند و به دفع دی‌اکسیدکربن کمک می‌نماید. همچنین گرفتگی در سیستم دفع ادرار را برطرف می‌کند و به نوعی ضد سنگ کلیه نیز می‌باشد.
2. این گیاه همچنین به کبد کمک می‌کند تا مواد زائد موجود در خون را تصفیه کند و به کمک کلیه‌ها آن را از بدن دفع نماید.
مدر بودن باباآدم:

ریشه گیاه بابا آدم ادرارآور است و تعریق را افزایش می‌دهد. در حقیقت دفع آب را از بدن می‌افزاید و از احتباس آن در بدن جلوگیری می‌کند.

خاصیت ضد نقرس باباآدم
گیاه باباآدم دفع‌کننده اسید اوریک از بدن می‌باشد، به بیانی دیگر بهبودی بیماران مبتلا به نقرس را تسریع می‌کند.
جدال باباآدم با دیابت

از اثرات ثابت‌شده این گیاه، خاصیت ضددیابتی آن می‌باشد؛ که اولاً باعث کاهش قند خون (با مصرف 3 فنجان جوشانده برگ گیاه در روز) می‌شود؛ و ثانیاً افرادی که میل زیادی به شکر و شیرینی دارند، با مصرف این گیاه به صورت ناشتا، این تمایلشان کاهش می‌یابد.
بابا آدم باعث بهبود سیستم گوارشی می‌شود
اثر این گیاه بر دستگاه گوارش، به علت ضدعفونی کردن دستگاه گوارش، برطرف کردن یبوست و تسریع در امر هضم غذا می‌باشد.
باباآدم و کم‌خونی

این گیاه به علت دارا بودن مقادیر بالایی از آهن باعث درمان کم‌خونی و رنگ‌پریدگی ناشی از آن می‌شود.
تقویت سیستم ایمنی و سایر خواص باباآدم
تحقیقات نشان داده که این گیاه باعث تقویت سیستم ایمنی بدن و بهبود ایدز می‌شود. همچنین این گیاه در درمان سرماخوردگی، روماتیسم، سرخک، التهاب، آرتریت، تسکین کمردرد، تب، عفونت‌ها، التهاب و ذات‌الریه نیز موثر است. عصاره بابا آدم، به عنوان جایگزین یک دارو
بر اساس تحقیقات به عمل آمده، استفاده از پماد تهیه‌شده از گیاه بابا آدم قادر است، همانند داروی ضد التهاب ساختگی هیدروکورتیزون، دارای اثرات بهبوددهندگی و تسریع‌کنندگی روند التیام زخم باشد. طب امروزی، گیاه بابا آدم را به عنوان پایین‌آورنده قند خون، ضدسرطان، ضدتب، ضدروماتیسم، ضدنفخ، ضدعفونی‌کننده، مسهل، کاهش‌دهنده کلسترول و چربی خون، محرک ایمنی بدن و دارای خاصیت پروبیوتیک پذیرفته است.
روش‌های گوناگون مصرف بابا آدم:
جوشانده بابا آدم: 50 گرم از ریشه این گیاه را در یک لیتر آب به مدت 20 دقیقه می‌جوشانید.
دم کرده بابا آدم: 80 گرم از ریشه بابا آدم را در یک لیتر آب برای مدت 10 دقیقه دم می‌کنید.
دم کرده شیرین‌بیان و بابا آدم: 30 گرم باباآدم و 30 گرم شیرین‌بیان را در یک لیتر آب به مدت نیم ساعت بریزید و بگذارید تا دم بکشد. از این معجون به منظور تصفیه خون می‌توانید سه فنجان در روز مصرف نمایید.
کرم بابا آدم: کرم تهیه‌شده از برگ گیاه برای جوش‌ها و تومورها موثر است. همین طور روغن ریشه باباآدم نیز تأثیر زیادی در لطافت و نرمی پوست دارد.
موارد احتیاط در مصرف بابا آدم

برخی از عوارض جانبی مانند خشکی دهان، سردرد، تهوع، اسهال، بی‌قراری و آلرژی با مصرف بیش از اندازه گیاه بابا آدم به صورت خوراکی دیده شده است. بهتر است خانم‌ها در زمان بارداری و شیردهی از این گیاه استفاده نکنند. در صورت تماس برگ‌های این گیاه با ملتحمه و یا قرنیه، عوارض شدید چشمی ممکن است ایجاد شود.
دیابتی‌ها در صورت مصرف دارو، باباآدم مصرف نکنند
در صورت درمان دیابت ملیتوس با داروهای شیمیایی، بهتر است برای جلوگیری از تداخلات دارویی، این گیاه استفاده نشود؛ زیرا ممکن است اثر این گیاه به اثر داروهای کاهنده قند خون اضافه شود و احتمال افت شدیدتر قند خون به وجود آید.
افراد مصرف‌کننده داروهای کاهنده قند خون، باباآدم را با احتیاط مصرف کنند!
به افرادی که از داروهای دیورتیک مصرف می‌کنند این گیاه توصیه نمی‌شود؛ زیرا باعث کاهش میزان زیاد پتاسیم بدن شده و به دلیل خاصیت ادرارآور بودن آن، بدن میزان زیادی از آب مورد نیاز خود را از دست می‌دهد.

برگرفته شده از بخش تغذیه و آشپزی تبیان

موضوعات: گلچین  لینک ثابت




- باب دویل شماره 3 اندازه، هیچ مفهومی برای عالم هستی ندارد. از نظر علمی، جذب کردن چیزی بزرگ با دریافت کردن چیزی کوچک هیچ تفاوتی ندارد. عالم هستی بدون کمترین تلاشی تمامی کارها را انجام می‌دهد. چمن‌ها برای رشد به تلاشی نیاز ندارند. بلکه این طرح عظیم و خارقالعادهٔ عالم هستی ست. همه چیز به این بستگی دارد که در ذهن ما چه می‌گذرد.

تفکر ما به گونه یی ست که برای کاری بزرگ زمانی زیاد و برای کاری کوچک زمان محدود در نظر می‌گیریم. اینها قوانین ما هستند که بدین شکل تعریفشان می‌کنیم. زمان واندازه هیچ مفهومی برای عالم هستی ندارد. به دست اوردن یک دلار هیچ تفاوتی با کسب یک میلیون دلار ندارد. جریان واحدی در کار است. از انجایی که ما یک میلیون دلار را زیاد و یک دلار را کم می‌دانید، یک میلیون دلار دیر تر و یک دلار بسیار زودتر به دست ما می‌رسد. فیلم راز از اقتباس از کتاب واس واتلس به نام علم ثروتمند شدن ساخته شده‌است.

موضوعات: آداب زندگی - قانون جذب  لینک ثابت




ای انسان؛

یادت باشد…

اگر وارد دوزخ شدی،از
"" تلخـــی عذاب""
به خدا شکایت نکن

این همان
""شــیرینی گناهی""
است که در دنیا از آن لذت میبردی …

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




بای ذنب قتلت....؟
بای ذنب قتلت....؟
بای ذنب قتلت....؟
بای ذنب قتلت....؟
موضوعات: طوفان جاهلیت  لینک ثابت




سیدمحمدصادق خرازی-معاون پیشین وزارت خارجه در سرمقاله روزنامه شرق نوشت: تاریخ تکرار می‌شود. روزگاری پادشاه یمن از ایران درخواست کرد که برای مقابله با حملات اقوام وحشی به کمک دولت و ملت یمن رود.

ایران سیف‌بن‌‌ذی‌ یزن را برای کمک به یمن فرستاد و در آن زمان ساختار قدرت، دولت و حاکمیت یمن به‌گونه‌ای شد که این ملت بزرگ توانست در برابر حملات اقوام وحشی مقاومت بومی کند.

دیری نپایید تا بزرگان و علمای برجسته زیدی‌مذهب و شافعی‌مکتب از ایران به یمن رفتند و باب علم و معرفت و حکمت را در این سرزمین بنا نهادند، بنابراین در صعده، مأرب، صنعا، عمران، البیضاء، جوف، محویت، حضرموت و ذمار مردم علاقه زیادی به فرهنگ و تمدن ایران داشته و دارند.

اگر بخواهم راجع‌به تاریخ و تمدن و فرهنگ ملت یمن مطلبی بنویسم، مثنوی هفتادمن کاغذ می‌شود و به همین‌دلیل تنها به بحران اخیر این کشور یعنی تجاوز عربستان سعودی می‌پردازم. اما واقعیت این ماجرا چیست؟ چیستی و چرایی حمله سعودی‌ها به یمن را چگونه باید تحلیل و تفسیر کرد.

اگر کمی واقع‌بینانه به مسائل منطقه نگاه کنیم، درخواهیم یافت مهم‌ترین عنصر تلخی که منطقه خلیج‌فارس تا دریای عدن و دریای سرخ را تهدید می‌کند، تندروی و رادیکالیسم بنیادی است که عربستان سعودی، امارات‌متحده‌عربی، قطر، بحرین از یک‌سو و ترکیه و مصر از سوی دیگر بر آن دامن زده و می‌زنند.

تاریخ نیم‌قرن اخیر به ما می‌آموزد بی‌ثباتی گاه‌وبیگاه، عامل مستقیم دخالت قدرت‌های فرامنطقه را رقم زده است و همه عوامل حکایت از این نکته دارد که عربستان، قدرت‌های دیگر و نقش آشکار و پنهان اسرائیل در منطقه دست‌ به ریسک بزرگی زده‌اند که یقینا از آن نمی‌توانند سربلند بیرون بیایند. تاریخ در منطقه خاورمیانه نشان داده است که میلشیای مردم‌بنیاد در برابر ارتش‌های متعارف و بدون پشتوانه مردمی از قدرت تأثیرگذاری ویژه‌ای برخوردار بوده است. مجاهدان افغانی در مواجهه با قدرت استعمار شوروی پیروز شدند. حزب‌الله در جنگ ۳۳روزه در مقابل یکی از ارتش‌های مخوف جهان پیروز شد.

ارتش اسرائیل در فضایی به مساحت ۳۴۰کیلومترمربع نتوانست حزب‌الله را شکست دهد و شکست مفتضحانه‌ای را پذیرفت و ننگ آن بر پیشانی این رژیم باقی ماند. در روز دوم حمله اسرائیل به جنوب لبنان، رایس، وزیر خارجه وقت ایالات‌متحده در برابر رسانه‌های جهان اعلام کرد که نه مذاکره و نه گفت‌وگو و نه توقف حملات، فقط‌وفقط خلع‌سلاح حزب‌الله. در روز بیست‌وپنجم و بیست‌وششم حمله اسرائیل، آمریکا، اروپا و برخی کشورهای منطقه به‌طور مستقیم و غیرمستقیم شروع به تماس با دولتین لبنان، سوریه و ایران گرفتند که راه‌حلی برای توقف حملات و استقرار آتش‌بس، به‌دست آورند.

دوشب قبل از پذیرش آتش‌بس، اسرائیلی‌ها به التماس دول اروپایی‌ و آمریکا افتادند که بتوانند از دست نیروهای مقاومت حزب‌الله رهایی یابند. اگر حزب‌الله می‌خواست، می‌توانست بیش از هزارنفر از نیروهای بی‌روحیه اسرائیلی را نابود کند. اکنون حمله عربستان‌سعودی واقعه و فاجعه دیگری برای این کشور پدید آورده است. انصارالله یک جمعیت چندمیلیونی از زیدیه، شافعی‌ها و دیگر مردان و زنان یمن است که درعین‌حالی که قرن‌هاست زندگی و همزیستی بسیار خوبی با هم داشته‌اند، اینک در برابر متجاوزان خارجی متحد شده‌اند. انصارالله و همه حوثی‌ها و مجاهدین یمنی جمعیتی چندمیلیونی دارند که به همه ادوات نظامی و جنگ‌افزارها نیز مجهزند. بخش عمده‌ای از امکانات ارتش اینک در اختیار ارتش انصارالله است. اسرائیل در منطقه محدود ۳۴ کیلومتری نتوانست پیروز شود و در برابر حزب‌الله شکست خورد؛ مطمئنا عربستان سعودی در منطقه ۱۵۰ هزار کیلومترمربعی در مرزهای خود با انصارالله شکست جدی خواهد‌خورد.

زیرا ارتش عربستان فاقد سیستم آفندی بومی است. همه آگاه هستند که سعودی، ارتشی اجاره‌ای و عاریتی دارد و نیروهای هوایی متجاوزان از پدیده طیاره‌ها و خلبانان چند کشور تشکیل شده و برای قتل‌عام مردم مظلوم و بی‌پناه یمن کمر بسته‌اند. برای نیروی زمینی چنین ارتشی که در پی اجاره ارتش پاکستان و مصر هستند و هنوز هم موفق نشده‌اند نمی‌توان پیروزی و موفقیتی را پیش‌بینی کرد. السیسی، رئیس دولت کودتا در مصر درخواست چندین‌میلیارددلار کرده و پاکستان هرگونه پیوستن به نیروی زمینی را تاکنون رد کرده است. از طرفی یک ارتش اجاره‌ای چگونه می‌تواند در برابر ارتش ایدئولوژیک انصارالله و قاطبه نیروهای یمنی با قدرت عمل رفتار کند. سرنوشت این تجاوز محتوم و مشخص است که نیروهای سعودی و متحدان، آینده نه چندان بلندی را در انتظار خواهند کشید.

پرسش مهمی در پیش‌روی ما قرار گرفته است، که چرا عربستان دست به چنین عمل خام و عجیب و در‌عین‌حال با ریسک بالایی زده است؟ در حالی که تا شب درگذشت ملک‌عبدالله، حوثی‌ها و انصارالله میهمان ویژه دولت عربستان بودند و آنها در بحث جانشینی و وضعیت آینده یمن به مذاکره پرداخته بودند. با مرگ پادشاه چه اتفاقی رخ داده است که عربستان رویکرد مذاکره، حل‌وفصل منطقی و گفت‌وگو را به جنگ و حمله و تجاوز تغییر داده است. اختلافات سران عربستان سعودی به گونه‌ای است که بین نایف با بن‌سلمان در راستای حملات هوایی-زمینی اختلافات جدی فاحش وجود دارد و نیروهای آمریکایی به حکمیت و مدیریت این اختلاف‌ها پرداخته‌اند. موقعیت فعلی عربستان سعودی نشان می‌دهد این رژیم قادر به تأمین و سیادت بر جهان پیرامونی خود نیست و نتوانسته سیطره بر نحله‌ها و جنبش‌های مقاومت و انقلابی پیدا کند و هرگونه وسوسه و پیشنهاد آنان توسط حوثی‌ها رد شده است. سعودی‌ها در دو جبهه با بحران جدی در افکارعمومی جهان روبه‌رو هستند: حمایت از القاعده و داعش در خارج از مرزها و در داخل با پدیده‌های بحران مشروعیت حکام جدید که به‌صورت جدی پدیدار شده و نسل جوان دیگری که قیادت و سیادت یک خانواده بر سرشت و سرنوشت کشوری چون عربستان را برنمی‌تابند ساختار قدرت و دولت در این کشور را با بحران مشروعیت روبه‌رو کرده است.
آنها تصورشان این است که درگیرشدن در جنگ یمن می‌تواند دوباره وحدت ملی در حاکمیت و خاندان سعودی پدید آورد. مدت‌هاست قدرت‌نمایی سعودی‌ها نه‌تنها بحران‌افزایی منطقه‌ای داشته بلکه چنین اقداماتی در سیاست خارجی عربستان بحران به‌همراه داشته است. مدت‌هاست استراتژیست‌های منطقه‌ای هرگونه بحران امنیت در منطقه را به‌مثابه ایجاد امنیت داخلی تعبیر و تفسیر و حتی در مورد القاعده تجربه کرده‌اند. سیستم امنیتی عربستان سال‌هاست با حمایت از القاعده و هم‌اینک داعش از منطقه امنیت‌زدایی کرده است و در یک توافق نانوشته با تروریسم عربی در محیط داخلی خود امنیت را فراهم آورده‌اند. در اینجا بحث یک جنگ جدی مطرح است.

دیگر نمی‌توان ناامنی را در بیرون منطقه توسعه داد و در درون با پول‌های خود امن زندگی کرد. امنیت مقوله‌ای بهم‌پیوسته است. امنیت‌سازی کاذب همانند دولت‌سازی‌های مصنوعی به‌زودی تبدیل به ضدامنیت و تهدید می‌شود.

موضوعات: طوفان جاهلیت  لینک ثابت




ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺳﻪ ظرف ﻫﻢ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺭﻭﯼ ﺷﻌﻠﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻣﺴﺎﻭﯼ ﺁﺏ ﺭﯾﺨﺖ؛
ﺩﺭ ﻇﺮﻑ ﺍﻭﻝ ﯾﮏ ﻫﻮﯾﺞ
ﺩﺭ ﻇﺮﻑ ﺩﻭﻡ ﯾﮏ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ
ﺩﺭ ﺳﻮﻣﯽ ﭼﻨﺪ ﺩﺍﻧﻪ ﻗﻬﻮﻩ …
ﻭ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺳﻪ ﻇﺮﻑ ﺭﺍ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺩﺍﺩ ﺑﻌﺪ از فرزندانش ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﺯﻣﺎﯾﺶ ﭼﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﺪ؟
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﻗﺎﻧﻊ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ
ﻣﺎﺩﺭ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩ :
ﺩﺭ ﺟﻮﺵ ﻭﺧﺮﻭﺵ ﻭ ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎ ﻭﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ؛
ﺑﻌﻀﯽ ﻣﺜﻞ ﻫﻮﯾﺠﻨﺪ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺳﺨﺖ ﻭﻣﺤﮑﻤﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﺟﻮﺵ ﻭﺧﺮﻭﺵ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ سست ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﺎﺯﻧﺪ …
ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻣﺎﻣﺜﻞ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ ، ﺩﺭﺭﻭﺍﻝ ﻋﺎﺩﯼ ﻭ ﺭﻭﺗﯿﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺳﺨﺖ ﻭﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ.
ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺩﯾﮕﺮ، ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻗﻬﻮﻩ ﺩﺭ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺯﻧﺪ،
ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﯿﻂ ﺍﻧﺮﮊﻯ ﺩﺍﺩﻩ؛ﻣﻌﻄﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻧﮓ ﻭ ﻃﻌﻢ ﻣﯽبخشند …
ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﺎﺯ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﺴﯿﻢ ﺭﻭﺡ ﺑﺨﺶ ﺣﯿﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﻨﺪ .
مثل تو دوست عزیز من …�

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




خاطره جالب مرحوم علی اکبر ابوترابی
از توسل یک اسیر به حضرت زهرا

در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد.
روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان می‌گویی؟ بیا جلو»!

یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او».
آن بعثی گفت: «او اذان گفت».

برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه می‌کنی. من اذان گفتم».
مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو».
برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد.

وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است».

به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره ۱ و ۲) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌بارید.

آن مأمور بعثی، گاهی وقت‌ها آب می‌پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرم‌تر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) می‌دادند که بیشتر آن خمیر بود.

ایشان می‌گفت: «می‌دیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه می‌شوم. نان را فقط مزه مزه می‌کردم که شیره‌اش را بمکم. آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌آمد و برای این‌که بیشتر اذیت کند، آب می‌آورد، ولی می‌ریخت روی زمین و بار‌ها این کار را تکرار می‌کرد».

می‌گفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می‌شوم. گفتم: یا فاطمه زهرا! امروز افتخار می‌کنم که مثل فرزندتان آقا حسین بن علی اینجا تشنه‌کام به شهادت برسم».
سرم را گذاشتم زمین و گفتم: یا زهرا! افتخار می‌کنم. این شهادت همراه با تشنه‌کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت، ‌این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن.

دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم. تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است.

در‌‌ همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره،‌‌ همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. او از پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام.

اعتنایی نکردم. دیدم لحن صدایش فرق می‌کند و دارد گریه می‌کند و می‌گوید: بیا که آب آورده‌ام.
او مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا (س) که آب را از دستش بگیرم.

عراقی‌ها هیچ‌وقت به حضرت زهرا (س) قسم نمی‌خوردند. تا نام مبارکت حضرت فاطمه (س) را برد، طاقت نیاوردم. سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌گوید: «بیا آب را ببر! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند».

منبع کتاب اروند خاطرات

همین‌طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم. لیوان دوم و سوم را هم آورد. یک مقدار حال آمدم. بلند شدم. او گفت: به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن! گفتم: تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی‌کنم.

گفت: دیشب، نیمه‌شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت: چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (س) شرمنده کردی. الان حضرت زهرا (س) را در عالم خواب زیارت کردم. ایشان فرمودند: به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده‌ای را به دست بیاور گرنه همه شما را نفرین خواهم کرد.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺣﮑﯿﻢ ﮔﻮﯾﺪ : ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺸﺘﺰﺍﺭﯼ ﺍﺯﮔﻨﺪﻡ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩبوﺩﻡ؛ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯﮔﻨﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﮑﺒﺮ ﺳﺮﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺘﻪﻭ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﺳﺮﺑﻪ ﺯﯾﺮﺁﻭﺭﺩﻩﺑﻮﺩﻧﺪ،ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺧﻮﺩﺟﻠﺐ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪﻭﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍﻟﻤﺲ ﻧﻤﻮﺩﻡ، ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺗﻌﺠﺐ ﻧﻤﻮﺩﻡ؛ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺘﻪ ﺭﺍﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯﺩﺍﻧﻪ ﻭﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻨﺪﻡﯾﺎﻓﺘﻢ . ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ : ﺩﺭﮐﺸﺘﺰﺍﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺰ ﭼﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﻧﺪ ﺳﺮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪﺑﺎﻻ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﺭﺣﻘﯿﻘﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﻧﺪ ..

ﺩﻭﺩ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﻧﺸﯿﻨﺪ ﮐﺴﺮ ﺷﺄﻥ ﺷﻌﻠﻪ ﻧﯿﺴﺖ

ﺟﺎﯼ ﭼﺸﻢ ﺍﺑﺮﻭ ﻧﮕﯿﺮﺩ ﮔﺮ ﭼﻪ ﺍﻭ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ

ﺷﺼﺖ ﻭ ﺷﺎﻫﺪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﻋﻮﺍﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ

ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﮐﻮﭼﮏ ﻻﯾﻖ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ؟

ﺁﻫﻦ ﻭ ﻓﻮﻻﺩ ﺍﺯ ﯾﮏ ﮐﻮﺭﻩ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ﺑﺮﻭﻥ

ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﮔﺮﺩﺩ، ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻌﻞ ﺧﺮ ﺍﺳﺖ

ﮔﺮ ببيني ﻧﺎﮐﺴﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ

ﺭﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎ ﮐﻒ ﻧﺸﯿﻨﺪ ، ﻗﻌﺮ ﺩﺭﯾﺎ ﮔﻮﻫﺮ ﺍﺳﺖ

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




جان ماکسول ميگويد " به خاطر بسپار " … - زندگی بدون چالش ؛ مزرعه بدون حاصل است. - تنها موجودی که با نشستن به موفقیت می رسد؛ مرغ است. -زندگی ما با " تولد" شروع نمی شود؛ با "تحول" آغاز میشود. - لازم نیست "بزرگ " باشی تا "شروع کنی"، شروع کن تا بزرگ شوی … - اگر قبل از رفتن کسی خوشبخت بودید ؛ بعد از رفتنش هم می توانید خوشبخت باشید… - باد با چراغ خاموش کاری ندارد ؛ اگر در سختی هستی بدان که روشنی… - ما فقط برای یک بار جوان هستیم ؛ولی با یک تفکر غلط می توانیم برای همیشه نابالغ بمانیم … - بخشش؛ گذشته را دگرگون نمی سازد؛ ولی سبب گشایش آینده می شود.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




هر کس ز ولایت و ولیّ دور شود
همسایه ی دشمن است و منفور شود!
پروانه صفت، گِرد ِعلی میگردیم
تا دیده ی هر فتنه گری کور شود!
*
ما از خم پرجوش ولایت مستیم
عهدی ازلی با ره مولا بستیم
بنگر که وظیفه چیست در این میدان
ما افسر جنگ نرم آقا هستیم
*
پرسید زمن رفیق با تجربه ای
ای بر لب تو ز دوست هر زمزمه ای
محبوب تو کیست؟ بی تأمل گفتم
سید علی حسینی خامنه ای..

موضوعات: رهبرم  لینک ثابت




در یک شهربازی پسرکی سیاهپوست به مرد بادکنک فروشی نگاه می کرد که از قرار معلوم فروشنده مهربانی بود.

بادکنک فروش برای جلب توجه یک بادکنک قرمز را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و بدینوسیله جمعیتی از مشتریان جوان را جذب خود کرد .

سپس بادکنک آبی و همینطور یک بادکنک زرد و بعد ازآن یک بادکنک سفید را رها کرد.

بادکنک ها سبکبال به آسمان رفتند و اوج گرفتند و ناپدید شدند.

پسرکی سیاهپوست هنوز به تماشا ایستاده بود و به یک بادکنک سیاه خیره شده بود.

تا این که پس از لحظاتی به بادکنک فروش نزدیک شد و با تردید پرسید : ببخشید آقا! اگر بادکنک سیاه را هم رها می کردید آیا بالا می رفت ؟

مرد بادکنک فروش لبخندی به روی پسرک زد و با دندان نخی را که بادکنک سیاه را نگه داشته بود برید و بادکنک به طرف بالا اوج گرفت وپس از لحظاتی گفت :

" پسرم آن چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک می شود رنگ آن نیست بلکه چیزی است که در درون خود بادکنک قرار دارد"

دوست من … چیزی که باعث رشد آدمها میشه رنگ و ظواهر نیست …

رنگ ها … تفاوت ها … مهم نیستند … مهم درون آدمه، چیزی که در درون آدم ها است تعیین کننده مرتبه و جایگاهشونه و هرچقدر ذهنیات ارزشمندتر باشه ، جایگاه والاتر و شایسته تری نصیب آدم ها میشه.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




عراقی ها برا تضعیف روحیه ی ما فیلمای زننده پخش می کردند
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ
ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﺯﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ …
 
ﺑﺮﺍ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺑﻪ ﺣﯿﺎﻁ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ،
ﻭﺍﺭﺩ ﺣﯿﺎﻁ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ
ﯾﻪ ﭼﺎﻟﻪ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ داخل چاله فقط سرش پیدابود،�
ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﮐﺒﺮ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ
ﻫﻤﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ،
ﺧﯿﻠﯽ ﺩلبندبودیم ﻋﻠﺖ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﯾﺸﺒﺶ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ.�

ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎ ﻋﻠﺘﺶ ﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻤﻮﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﺷﺪ
ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻮﺷﻬﺎﯼ ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﺍﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ،
ﻣﻮﺷﻬﺎ ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﺋﯽ ﻗﻮﯼ ﺩﺍﺭﻥ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺩﻭﺳﺘﺘﻮﻥ ﺷﺪﻥ ﺑﻬﺶ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﮔﻮشت ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ.
ﻋﻠﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﺵ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ..

اینطوری شهید دادیم وحالابعضیمون راحت پای کانالهای ماهواره نشستیم وصحنه های زننده رو تماشا میکنیم وگاهی با خانواده هم همراهی می کنیم وبه بدن نیمه لخت زنان نیگاه میکنیم ونمی دانیم یه روز همان شهيد رو می آرن تا توضیح بده به چه قیمتی چشم خودرواز گناه حفظ کرده وغصه ی دوستان هم اسارتی خود رو داشته وشهادت رو بجون خریده تا خود ودوستانش مبتلا به دیدن صحنه های مبتذل نشن
وصیتنامه شهیدمجیدمحمودی

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




بهشت اول :
آغوش مادریست که با تمام وجود ، بغلت کرد و شیرت داد

بهشت دوم :
دستان پدریست که برای راه رفتنت ، با تو کودکی کرد

بهشت سوم :
خواهر یا برادریست که برای ندیدن اشکهایت ، تمام اسباب بازیهایش را به تو داد

بهشت چهارم :
معلمی بود که برای دانستنت با تمام بزرگیش هم سنت شد تا یاد بگیری

بهشت پنجم :
آغوشی بود که هرگز در آغوشش نگرفتی

بهشت ششم :
دوستیست که روز ازدواجت در آغوشت کشید و چنان در آغوشش فشرد که انگار آخرین روز زندگیش را تجربه میکند

بهشت هفتم :
همسر توست که با تمام وجود در کنار تو معمار زندگی مشترک تان است
گویی دو شاخه از یک ریشه اید

بهشت هشتم :
فرزند توست که خالق زیبایی های آینده است

آری شاید هر کدام از ما تمام هشت بهشت را نداشته باشیم

و

آری بهشت همین حوالیست …
مادرت را بنگر…
پدرت را ببین ..
خواهر یا برادرت را حس کن ..
به معلمت سر بزن…
دوستت را به یاد بیاور…
عشقت را از خاطرت بگذران…
همسرت را در آغوش بگیر…
فرزندت را ببوس…

"نگرانم برایت"

یک وقت دیر نشود برای بهشت رفتنت…
بهشت را با همه قلبت حس کن ، همین نزدیکیست..

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




حاج آقا آروم و با لبخند بهش گفت: سلام پسرم!
جوون یه نگاه حق به جانب و تلخ بهش انداخت و گفت: سلام … و سرش رو برگردوند
سلامش بوی خداحافظی میداد و داد میزد که ساکت
حاج آقا هم دیگه چیزی نگفت …
… هواپیما حرکت کرد و بعد از چند دقیقه مهماندار اعلام کرد که از آسمان ایران خارج شدیم
اما انگار این خبر برای بعضی ها حکم آزادی از زندان رو داشت.
کم کم عده ای روسری ها رو در آوردند
عده ای هم جای مانتوهاشون رو به لباسای کوتاه و راحتی دادند.
عده ای هم از نگاهشون میشد فهمید که اگه حاج آقا نبود ، بدشون نمی یومد یه تغییراتی توی ظاهرشون ایجاد بشه
حاج اقا سرش رو انداخت پایین و شروع کرد به ذکر گفتن
همه چی آروم بود تا اینکه هواپیما به لندن رسید
فرودگاه دیده میشد و خلبان اعلام کرد: تا لحظاتی دیگه فرود میایم
اما انگار مشکلی پیش اومده بود… هواپیما چند بار توی آسمون لندن چرخید و فرود نیومد
کم کم همه نگران شدند و همهمه ها بلند شد
تا اینکه خلبان اعلام کرد: چرخای هواپیما باز نمیشه
واویلا شده بود …. بعضی ها نزدیک بود از ترس سکته کنن
عده ای روسری هاشون رو سرشون کردند و اومدند پیش حاج آقا!
- حاج آقا تو رو خدا دعا کن …
- حاج آقا من خیلی گناه کردم ، چیکار کنم خدا منو ببخشه؟
- حاج آقا نماز هایی که نخوندیم ، روزه هایی که نگرفتیم چی میشه؟ بدبخت شدیم …
- حاج اقا یه ذکر بگو که همه تکرار کنیم و خدا به دادمون برسه
- حاج آقا تو پیش خدا آبرو داری ، بهش بگو غلط کردیم ، دیگه گناه نمی کنیم…
حاج آقا بهشون گفت: آروم باشین … خدا بزرگه … دعا کنین
حجابا برگشته بود سر جای اولش … حتی از اولش هم بهتر … خیلی بهتر
دیگه جای موسیقی ، صدای دعا و صلواتشون بلند شده بود …
تا اینکه چند دقیقه بعد خلبان گفت: مشکل حل شده و داریم فرود میایم
اما فرود اومدن هواپیما همانا و فرود اومدن حجابها همان
باز مانتوها در اومد … آرایش ها تنظیم شد
باز خدا رفت توی طاقچه برای روز مبادا…
دیگه کسی به فکر گناهاش نبود… دیگه بدهی هاش یادش نبود و…
حاج آقا با دیدن این صحنه ها آهی کشید و آیه 8 سوره زمر رو زمزمه کرد که خدا می فرماید:
"چون به آدمی گزندی برسد ، به پروردگارش روی می آورد و او را می خواند، آنگاه چون خدا به او نعمتی بخشید ، همه آن دعاها را که پیش از این کرده بود از یاد می برد و برای خدا همتایانی قرار می دهد تا خود و دیگران را از طریق او گمراه کنند. بگو : اندکی از کفرت بهره مند شو ، که تو از دوزخیان خواهی بود…"

+ این داستان برگرفته از یک اتفاق واقعی است…
به قلم سید محمد علی موسوی زاده

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




1_ بهترین سن شروع آموزش به کودکان وقتی است که بچه ها را از پوشک میگیرید.

هرگر جلوی جمع شلوارشان را پایین نکشید.

بهشان یاد دهید که زیر پوشک حریم خصوصی بچه هاست.

هرگز بچه ها را مجبور نکنید کسی را ببوسند.
"مادر برو یه بوس به عمو بده"
یا
"برو بغل دایی جان"
و حرفهایی از این دست.

2_ بگذارید یاد بگیرند که برای بوسیدن و در آغوش کشیده شدن اجازه بچه ها شرط است.

3_ هرگز بچه ها را در سن پایین با هیچ مردی حتی محارم تنها نگذارید.
بیشتر تجاوزها از طرف داییها و عمو ها بوده و مسلما به عقل هیچ پدر و مادری هم نرسیده که ممکن است خطر در کمین بچه باشد.

- فکر نکنید پسربچه ها در خطر نیستند اتفاقا آمار تجاوز و آزار جنسی پسربچه ها رو به افزایش است.

4_ مهارت "نه" گفتن را به بچه ها بیاموزید.-

5_ سعی کنید راننده سرویس بچه ها مرد نباشد. مخصوصا مراقب آخرین نفری که با راننده تنهاست باشید.

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت




می گویند شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد.
وقتی که زنگ را زدند بیدار شد، باعجله دو مسأله را که روی تخته سیاه
نوشته بود یادداشت کرد
و به خیال اینکه استاد آنها را بعنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد
و تمام آن روز وآن شب برای حل آنها فکر کرد.
هیچیک را نتوانست حل کند، اما تمام آن هفته دست از کوشش بر نداشت.
سرانجام یکی را حل کرد و به کلاس آورد.
استاد بکلی مبهوت شد، زیرا آنها را بعنوان دونمونه از مسائل غیر قابل حل ریاضی داده بود.
اگر این دانشجو این موضوع را می دانست احتمالاً آنرا حل نمی کرد،
ولی چون به خود تلقین نکرده بود که مسأله غیر قابل حل است ،
بلکه برعکس فکر می کرد باید حتماً آن مسأله را حل کند سرانجام راهی برای حل مسأله یافت.
اين دانشجو كسي جز آلبرت انيشتين نبود…
حل نشدن بیشتر مشکلات زندگی ما به افکار خودمون بر می گرده …
(افکار تبدیل به اوضاع و احوال میشه)

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پزشکان بدون مرز/ حمله قلبی یک باره اتفاق نمی افتد، بلکه همراه با علایم متعددی است که طی روزها و هفته ها خود را نشان می دهد اما اغلب افراد به آن بی توجهند. علایم حمله قلبی مختلف و در زنان و مردان متفاوت است.
بررسی ها نشان می دهد ۹۵ درصد زنانی که دچار حمله شده بودند، هفته ها و ماه ها قبل از آن علایمی غیر از درد قفسه سینه را تجربه کرده بودند. برای به دست آوردن آگاهی بیشتر درباره علایم حمله قلبی، این مطلب مطالعه کنید.

▪ سوءهاضمه یا حالت تهوع:
این نشانه یکی از علایمی است که به آن توجه نمی شود. علایم می تواند شامل سوءهاضمه خفیف، حالت تهوع شدید، درد و استفراغ باشد. برخی افراد در قسمت بالای شکم احساس درد می کنند. زنان و افراد مسن بالای ۶۰ سال به احتمال زیاد این علایم را تجربه می کنند بی آن که بدانند این علایم با بیماری های قلبی مرتبط است. البته اغلب موارد درد شکم و حالت تهوع با حمله قلبی ارتباط ندارد و در صورتی نگران کننده است که ناگهانی و بدون دلیل ظاهر شود.

▪ درد فک، گوش، گردن و شانه:
بی حسی در شانه و دست نشانه حمله قلبی است اما بیشتر مردم این نوع علایم را تجربه نمی کنند. به جای آن در قسمت گردن یا شانه یا از فک به بالا تا ناحیه گوش درد دارند. برخی نیز از درد بین استخوان کتف شاکی هستند. از آن جا که این درد موقتی است اغلب به فراموشی سپرده می شود.

▪ خستگی مفرط:
خستگی مفرط و ادامه دار که برای چندین روز باقی می ماند، علامت دیگر حمله قلبی است. طی بررسی ۷۰ درصد زنان داوطلب خستگی مفرط چند هفته و یا چند ماه قبل از حمله را گزارش کردند.

منظور از خستگی مفرط، خستگی است که مانع از بلند شدن فرد از رختخواب می شود. اگر فرد فعالی هستید و ناگهانی دچار خستگی مفرط شده اید، با پزشک خود مشورت کنید.

▪ کمبود نفس و سرگیجه:
نرسیدن خون کافی به قلب یعنی نرسیدن اکسیژن کافی به قلب که این امر باعث کمبود نفس و سرگیجه می شود.

▪ ورم و درد پا:
هنگامی که عضله قلب درست عمل نمی کند، فضولات از طریق خون از بافت ها حمل نمی شود و در نتیجه باعث ورم می شود. ورم ابتدا در کف پا و قوزک آغاز می شود. علاوه بر آن هنگامی که خون کافی به بافت ها نمی رسد، درد ایجاد می شود.

▪ خواب آلودگی، بی خوابی و اضطراب:
افرادی که با حمله قلبی رو به رو شده بودند یک ماه یا چند هفته قبل از حمله به طور نامعلوم دچار کم خوابی شده بودند.

▪ علایم مشابه آنفلوآنزا:
عرق کردن، احساس سبکی در سر، خستگی مفرط و ضعف علایم آنفلوآنزا نیست بلکه ممکن است علایم یک حمله قلبی باشد. علایم حاد مشابه آنفلوآنزا بدون تب و سرفه حاد ممکن است علایم حمله قلبی باشد.

▪ ضربان تند و نامنظم قلب

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت




بدون شرح
موضوعات: طوفان جاهلیت  لینک ثابت




خواهرم قدر بدان
چادرت ارثیه زهرا بود
یادگاری که سر زینب بود
و همه
پدر و هر دوبرادر
همه حساس به آن چادر خاکی بودند.

تا علی ضربت خورد
گفت زینب گل بابا
علی و آل علی
به فدای تو و این چادر تو
نگذاری که بیفتد به زمین

تا حسن شد جگرش پاره به جامی از زهر
گفت خواهر
به همان لحظه مادر
که زمین خورد قسم
چادر از دست نده

و گمانم که حسین
وسط معرکه کرب وبلا
یک نگاهش به سوی لشکر دشمن
و نگاهی دگرش سمت همین چادر زینب بوده
هر نگاهی که به خواهر می کرد
چادرش را می دید
فکر و ذکرش و خیالش
همه می شد راحت

به گمانم وسط آن گودال
نگران حرم و چادر زینب بوده
همه خون ها به فدای تو و آن چادر تو
زینبم تو حواست باشد.

اینک اما امروز
خواهرم
از همان روز نخست
سنبل غیرت ما چادر مشکین تو بود
این همه خون جگر ها
این همه نیزه و سرها
همه رفتند که تو
بشوی چادری و زهرایی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




کاروان ها در سکوت و دزدها در قال و قیل

سال ها این دشت نشنیده است آوای رحیل

کوچ کردن قصه شد، مردانه ماندن یک خیال

کودکان افسانه می بافند از مردان ایل

بوی رخوت راه های دشت را پر کرده است

روز باران گله را خوابانده چوپان در مسیل

غرق در افسون فرعونی کسی راهی نشد

پا به پای اعتقاد هیچ موسایی به نیل

بر زمین تا چشم می بیند مترسک کاشتند

در فراسوی زمان مُردند مردان اصیل

انتهای هیچ راهی منزلی پیدا نبود

جاده ها آزرده از یک امتداد بی دلیل

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت




پاسخ به شبهه
بررسی مساله

حدیثی از مولا علی(ع) که در رابطه به پاسخ این متن شبهه دارخیلی مفیده هستش
مردم دشمن چیزی هستند که به ان جاهلند
نهج البلاغه حکمت۴۳

بسیاری ازعرب های شیعه وسنی درکشورهای عراق،سوریه،یمن، لبنان و… با کشور ایران ومردم آن دوست وبرادر هستند.
وظیفه ما کمک به آنهاست نمی توان بگوییم که کلیه عرب ها افراد خبیثی هستند
اهل بیت عرب بوده اند قرآن بین عرب وعجم پیوند برادری برقرار کرده است
می فرماید:"انما المومنون اخوه"
مومنان برادر یکدیگرند
"حجرات ایه 10
می فرماید:"واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا"
همگی به ریسمان خدا تمسک کنید وپراکنده نشوید"
ال عمران ایه 103
می فرماید:یا ایها الذین امنوادخلوا فی السلم کافه ولا تتبعوا خطوات الشیطان"
ای مومنان همگی در صلح واشتی درایید واز گام های شیطان پیروی نکنید"
بقره ایه 208
می فرماید"محمد رسول الله والذین معه اشداو علی الکفار رحماو بینهم"
محمد رسول خداست وکسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت وشدید ودرمیان خود مهربان هستند"
فتح ایه 29

در روایت معروفی پیامبر فرمود:
کسی که روزگار بگذراند ونسبت به امور مسلمانان اهتمام وتوجه نداشته باشد مسلمان نیست"
اصول کافی،ج2 ص164

✏مولا علی (ع)میفرمایند:
خداوند سبحان خوراک تهیدستان را در اموال تواناگران قرار داده؛هیچ فقیری گرسنه نمیماند مگر بواسطه اینکه ثروتمندی از حق او بهرمندشود و خدای تعالی در این باره از ان بازخواست میکند
نهج البلاغه حکمت۲۳۸

بنابراین مردم ونظام جمهوری ایران نمی توانند خودرا نسبت به سرنوشت سایر مسلمانان بی تفاوت وجدا بدانند از این رو سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس دفاع از حقوق همه مسلمانان وتعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان وحمایت از مستضعفان جهان تنظیم واستوار شده است
قانون اساسی،اصل 3 و152

موضوعات: طوفان جاهلیت  لینک ثابت




اولین کسانی که در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام به حج رفتند مردم یمن بودند.

انصار پیامبر اهل یمن بودند که از دو قبیله اوس و خزرج تشکیل گردید.

از 72 شهید کربلا 34 نفر اهل یمن بودند.

سلیمان صرد خزائی رییس توابین یمنی بود .

اویس قرنی یار وفادار پیامبر و امیرالمومنین یمنی بود که در صفین شهید شد.

مالک اشتر نخعی اهل یمن بود که زمان حضرت علی علیه السلام به کوفه آمد.

مختار ثقفی که به خون خواهی سید الشهدا قیام کرد یمنی بود.

حجر بن عدی یار امام علی یمنی بود که سال گذشته آرامگاه او توسط داعش تخریب شد.

هانی بن عروه که به جرم پناه دادن به مسلم بن عقیل شهید شد اهل یمن بود.

موضوعات: طوفان جاهلیت  لینک ثابت




به نقل از سایت ویژه امام سجاد (علیه السلام) ؛ محدث عظیم و سالک وارسته مرحوم مجلسی اول می‌فرماید: « در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم اما نماز قضا بر عهده‌ام بود و به همین دلیل احتیاط می‌کردم و نمی‌خواندم. خدمت شیخ بهائی رحمه الله عرض نمودم،
فرمود: « نماز قضا بخوان.»
اما من با خود می گفتم نماز شب خصوصیات خاص خود را دارد و با نمازهای واجب فرق می‌کند.
یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان علیه السلام را در بازار خربزه فروشان اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف نزد او رفتم و سوالاتی کردم از جمله خواندن نماز شب. فرمود:« بخوان!»
عرض کردم:« یا بن رسول الله، همیشه دستم به شما نمی‌رسد! کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم.»
فرمود:« برو از آقا محمد تاج کتاب بگیر!» در خواب گویا او را می‌شناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم و مشغول خواندن بودم و می‌گریستم که از خواب بیدار شدم.
از ذهنم گذشت که شاید محمد تاج همان شیخ بهائی است و منظور امام از تاج، این است که شیخ بهایی ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد.
نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله ی صحیفه سجادیه است.
ماجرا را برایش نقل کردم. فرمود:« انشاءالله به چیزی که می خواهی می‌رسی.»
یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان علیه السلام را در بازار خربزه فروشان اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف نزد او رفتم و سوالاتی کردم از جمله خواندن نماز شب. فرمود:« بخوان!»
بعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم بود. مرا که دید گفت:« ملا محمد تقی! من از دست طلبه ها به تنگ آمده‌ام. کتاب را از من می‌گیرند و پس نمی‌دهند. بیا برویم خانه یک سری کتب به تو بدهم.» مرا به خانه‌اش برد، در اتاقی را باز کرد و گفت:« هر کتابی را که می‌خواهی بردار!»
کتابی را برداشتم؛ ناگهان دیدم همان کتابی است که دیشب در خواب دیده بودم. « صحیفه سجادیه » بود. به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم.
گفت:« باز هم بردار!»
گفتم:« همین بس است.»
پس شروع نمودم به تصحیح و مقابله و آموختن صحیفه سجادیه به مردم. و چنان شد که از برکت این کتاب، بسیاری از اهل اصفهان مستجاب الدعوه شدند.
مرحوم مجلسی دوم می‌فرماید:« مجلسی اول چهل سال از عمر خود را صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب توسط او باعث شد که اکنون خانه‌ای نیست که صحیفه در آن نباشد. این حکایت بزرگ باعث شد بر صحیفه شرح فارسی بنویسم که عوام و خواص از آن بهره‌مند شوند.»

منابع:
امام شناسی، ‌ج 15، ص 49و 50
بحارالانوار،‌ ج 110‌، ص 51 به بعد

موضوعات: روایات  لینک ثابت




مخلوط سه شیره

شیره انگور.
شیره خرما.
شیره توت.
به اندازه هم دریک شیشه مخلوط کنید.سرش که بسته باشه وداخل یخچال نگه داری کنید تامدت زیادی ماندگاری داره.این معجون مقوی روهر 8ساعت .برای بچها یک قاشق مرباخوری وبرای بزرگترها یک قاشق غذاخوری.عالی برای درمان کم خونی.بیحالی وبیحسی بدن.اگر دایم حال خواب الودگی دارید حتما استفاده کنید.حتی برای چاقهاهم خوب است چون چاق کننده نیست.حتما درست کنیدوبه فرزندانتان هم بدهید.بااین غذاهایی که میخوریم بدنمون حتمابه خوردنیهای مقوی نیاز داره.در ضمن سه شیره مثل قرص اهن میمونه.بااین تفاوت که این جذب بدن میشه ولی قرص اهن ظرف 24ساعت از بدن دفع میشه

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها  لینک ثابت




ﺧﺪﺍﻱ ﻣﻦ …
ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ …
ﻣﻲ ﮔﻮیند بزﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺷﮑﺴﺖ،
ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ … ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺷﮑﺴﺖ ﻧﺨﻮﺭﻡ …
ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻗﺎﺿﻲ ﺍﻟﺤﺎﺟﺎﺕ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻧﻢ،
ﺣﺘﻲ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﻪ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﺑﮕﻴﺮﻱ … ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺭﺣﻢ ﺍﻟﺮﺣﻤﻴﻦ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﻢ،
ﺣﺘﻲ ﺍﮔﺮ ﺳﺨﺖ ﺑﮕﻴﺮﻱ …
ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ … ﺗﻮ ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍﻳﻲ … ﺍﻣﺎ ﻣﻦ … ﻣﮕﺬﺍﺭ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﻭﻡ…
ﻣﻦ ﺍﻣﻴﺪﻡ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ …
ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻟﻢ ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐ ﺑﺨﻮﺍﻥ …
ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺗﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﻣﻀﻄﺮ…..!!!
تا آرام گیرد این قلب نا آرام من…..
خدای من….
به حضورت،
به نگاهت،
به یاریت نیازمندم…..
سال هاست به این نتیجه رسیده ام که " تو "

آن مشترک مورد نظری هستی

که همیشه در دسترسی.
** اِلٰهي وَ رَبّي مَنْ لي غَیْرُکَ **

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




سبک زندگی
سبک زندگی
سبک زندگی
سبک زندگی
سبک زندگی
موضوعات: سبک زندگی اسلامی  لینک ثابت




برندگان جنگ یمن و عربستان
موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




موضوعات: طوفان جاهلیت  لینک ثابت




موضوعات: طوفان جاهلیت  لینک ثابت




داشت محوطه رو آب و جارو می کرد.
به زحمت جارو رو ازش گرفتن؛
ناراحت شد و گفت: بذار خودم جارو کنم!
اینجوری بدی های درونم هم جارو میشن!!
کار هر روز صبحش بود،کار هر روز یه فرمانده لشگر…
شهید همت را میگویم
شادی روحش صلوات

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




وجدان اخلاقي

تمام مردم داراي وجدان اخلاقي و فطرت انساني هستند. همه مي فهمند كه ظلم و ستم قبيح است . همه درك مي كنند خيانت در امانت بد است ، همه از راستي و صداقت خشنود مي شوند و تمام مردم ميل فطري به اداي امانت و وفاي به عهد دارند.
همه از خيانت و دروغ رنج مي برند و خلاصه كليه افراد بشر با نيروي فطري حسن و قبح ، اصول فضايل و رذايل را درك مي كنند ولي در مقام عمل كمتر به نداي فطرت توجه مي نمايند، زيرا بشر در اطاعت يا سرپيچي از اوامر وجداني آزاد است .
جايي كه بين وجدان اخلاقي و خواهش هاي نفساني تزاحمي نباشد، پيروي از نداي وجدان سهل است ، ولي آن جا كه اطاعت از وجدان اخلاقي مستلزم سركوب كردن يكي از تمايلات غريزي باشد، كار بس دشوار است كه غالبا نيروي غريزه غلبه مي كند و فطرت وجداني شكست مي خورد، مگر آن كه وجدان اخلاقي به ايمان الهي متكي باشد و اعتقاد حقيقي به خداوند جهان از صفات انسان پشتيباني كند.
يوسف صديق در بحبوحه جواني و در شديدترين دوران تمايل جنسي ، در معرض خطرناكترين شرايط عمل منافي با عفت قرار گرفت ، زن شوهرداري عشق سوزان خود را به او عرض كرد و از وي تمناي وصل داشت ، هر دو بشر بودند، و هر كدام نيز داراي تمايل جنسي و قدرت غريزه بودند. اين تمايل و قدرت زن را در هم شكست و او حاضر شد تا خويشتن را تسليم تمايلات خود نمايد، ولي قدرت ايماني و برهان الهي ، از عفت يوسف ، پشتيباني كرد و غريزه جنسي را شكست داد و سرانجام باعث شد كه يوسف عليه السلام دامن خود را از آلودگي حفظ كند.(1)
و لقد همّت به و همّ بها لولا اءن راءي برهان ربّه كذلك لنصرف عنه السوء و الفحشاء انّه من عبادنا المخلَصين .(2)

1- كودك از نظر وراثت و تربيت ، ج 1، ص 411.
2- سوره مباركه يوسف ، آيه 24.

موضوعات: حکایات منبر  لینک ثابت




امام سجاد عليه السّلام فرمودند:
ان الله - عزوجل - علم انه يكون فى آخر الزمان اقوام متعمقون فانزل الله قل هوالله و الايات من سورة الحديد ؛
چون خداوند - عزوجل - مى دانست كه درآخرالزمان اقوامى به دنيا مى آيند كه در مسائل عقيدتى و علمى متفكر و متعمق اند سوره توحيد و آياتى از سوره حديد رانازل فرمود.
نورالثقلين ، ج 5، ص 706.

موضوعات: روایات  لینک ثابت




چفیه ای که بر دوش رهبرمان است ! فریاد می دارد که

جنگ تمام نشده …! ‌.
و همه ی ما در این فضای مجازی افسران این جنگ نرم هستیم!!

ما از خم پر جوش ولایت مستیم… .
عهدی ازلی با ره مولا بستیم… .
گفتند وظیفه چیست در این هنگامه…
ما افسر جنگ نرم آقا هستیم…

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت




در این بخش، آداب زیارت معصومین و امام زادگان علیهم السلام و آنچه باعث رعایت ادب بیشتر در محضر آن بزرگان میگردد و همچنین باعث بر آورده شدن حاجات به خاطر رعایت این آداب می شد؛ ذکر شده است:

1. غسل كردن پيش از رفتن براى زيارت .

2. پرهيز نمودن از كلام بيهوده و لغو و پرهيز از مخاصمه و در طول مسير.

3. خواندن دعاى وارده و مخصوص آن امام .

4. طهارت از حدث اكبر و حدث اصغر. (حدث اکبر، آنچه که غسل را بر انسان واجب می نماید و حدث اصغر، آنچه می باشد که وضو را باطل می سازد.)

5. پوشيدن جامه هاى پاك ، پاكيزه و نو. بهتر است رنگ جامه سفيد باشد.

6. در حين رفتن به زيارت گام ها را كوتاه بردارد و با وقار حركت كند و همچنين بايد خاضع و خاشع باشد و سر به زير راه برود و به بالا و اطراف خود توجه نكند ؛ يعنى به منزلت و عظمت زيارت فكر كند.

7. خوشبو نمودن خود در غير زيارت امام حسين عليه السلام .

8. هنگام رفتن به حرم مطهر، زبان را به ذكر تكبير، تحميد، تسبيح ، تهليل و تمجيد مشغول كند و با فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد صل الله عليه و آله دهان خود را معطر نمايد.

9. ايستادن بر در حرم شريف و اذن دخول طلبيدن و سعى كردن در به دست آوردن رقت قلب و خضوع به وسيله تصور و فكر در عظمت و جلالت قدر صاحب آن مرقد منور؛ به فكر اين باشد كه ايستادن او را مى بيند، كلام او را مى شنود و جواب سلام او را مى دهد. همچنين بايد در محبت و لطفى كه ايشان به شيعيان و زائران خود دارند، تدبير كند و همچنين در خرابى هاى حال خود و خلاف هايى كه نسبت به آن بزرگواران كرده است ، تاءمل كند.

10. بوسيدن عتبه عاليه و آستانه مباركه . سزاوار است براى خدا به شكرانه اين كه او را به اين مكان رسانده است ، سجده كند.

11. مقدم داشتن پاى راست در وقت داخل شدن و مقدم داشتن پاى چپ در وقت بيرون آمدن ؛ مانند مساجد.

12. رفتن نزد ضريح مطهر به نحوى كه بتواند خود را به آن بچسباند. توهم اين كه دور ايستادن ادب است ، وهم (غلط) است . زيرا در حديث آمده است كه تكيه كردن بر ضريح و بوسيدن آن شايسته است .

13. ايستادن پشت به قبله و رو به قبر منور در وقت زيارت . ظاهرا اين ادب مختص به معصوم عليه السلام است . وقتى از خواندن زيارت فارغ شد، گونه راست را به ضريح بگذارد و به حال تضرع ، دعا كند. سپس گونه چپ را بگذارد و خدا را به حق صاحب قبر بخواند كه او را از اهل شفاعت آن بزرگوار قرار دهد. آنگاه در دعا مبالغه كند. سپس به سمت سر مطهر برود و رو به قبله بايستد و دعا كند.

14. ايستادن در وقت خواندن زيارت ؛ اگر عذرى مثل ضعف و درد كمر و درد پا و غيره نداشته باشد.

15. تكبير گفتن هنگام ديدن قبر مطهر، پيش از شروع خواندن زيارت .

16. خواندن زيارت وارده از سادات انام عليهم السلام و ترك زيارت هاى ساخته شده بى اساس كه بعضى بى خردان ، عوامانه آنها را با بعضى از زيارات تلفيق كرده اند.

17. به جا آوردن نماز زيارت كه اقل آن دو ركعت است .

18. خواندن سوره

يس در ركعت اول و سوره

الرحمن در ركعت دوم ؛ (در صورتى كه براى آن زيارتى كه نماز آن را مى خواند، كيفيت مخصوصى ذكر نشده باشد.)

19. كسى كه داخل حرم مطهر شود و ببيند كه نماز جماعت برقرار شده است ، پيش از آنكه زيارت كند، ابتدا نماز بخواند. همچنين وظيفه ناظر حرم است كه مردم را به نماز امر كند.

20. تلاوت كردن قرآن نزد ضريح مطهر و هديه كردن آن به روح مقدس ‍ مزور.

21. ترك نمودن سخنان ناشايست و كلمات لغو و بيهوده و عدم اشتغال به صحبت هاى دنيوى كه هميشه و در همه جا مذموم ، قبيح ، مانع رزق و باعث قساوت قلب است .

22. بلند نكردن صدا در وقت زيارت .

23. وداع كردن با امام عليه السلام در وقت بيرون رفتن از شهرى كه آن حضرت در آن جا مدفون است .

24. توبه و استغفار نمودن از گناهان و تصميم به بهتر كردن حال ، كردار و گفتار خود بعد از فراغت از زيارت .

25. انفاق كردن به قدر وسع بر خادمان آستانه شريفه .

26. سزاوار است كه خدام از اهل خير و صلاح و صاحب دين و مروت باشند و آنچه را از زائران مى بينند، تحمل نمايند و خشم خود را بر ايشان فرو نشانند و بر آنها تندى و درشتى ننمايند و بر رفع حوايج محتاجين اقدام و زائرين را راهنمايى كنند.

27. انفاق و احسان بر فقرا، مجاورين و مساكين شهرى كه امام عليه السلام در آن مدفون است ؛ خصوصا سادات و اهل علم .

28. از جمله آداب ، تعجيل كردن در بيرون رفتن از حرم است ؛ در وقتى كه حظ و بهره خود را از زيارت درك كرد تا براى رجوع بعدى شوق بيشترى داشته باشد.

29. سزاوار است وقتى كه زوار بسيار است ، كسانى كه جلوتر هستند و به ضريح چسبيده اند، زيارت را كوتاه نمايند و زودتر بيرون روند تا ديگر زائران هم به قرب ضريح فايز گردند.

موضوعات: آداب زندگی - قانون جذب  لینک ثابت




بطری وقتی پر است و می‌خواهی خالی اش کنی, خمش می‌کنی.
هر چه خم شود خالی تر می‌شود, اگر کاملا رو به زمین گرفته شود, سریع تر خالی می‌شود.

دل آدم هم همین طور است، گاهی وقت‌ها پر می‌شود از غم، از غصه، آن هم به خاطر حرف‌های دیگران؛ طعنه‌های دیگران، …

قرآن می‌گوید:
هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها ؛ خم شو و به خاک بیفت.
" وَكُن مِّنَ السَّاجِدِین."

سجده کن؛ ذکر خدا بگو ; این موجب می‌شود تو خالی شوی تخلیه شوی سبک شوی؛
——————

این نسخه‌ای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است:

وَلَقَدْ نَعْلَمُ…….
ما قطعا می‌دانیم اطلاع داریم، دلت می‌گیرد، به خاطر حرف‌هایی که می‌زنند؛

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ

سر به سجده بگذار و خدا را
تسبیح کن

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت


...


ایت الله جوادی:
زمانی که خلیفه «اباذر» را تبعید کرد،اعلام کرد کسی حق ندارد ایشان را بدرقه کند.
اما (( امیرالمومنین و امام حسن وامام حسین )) هیچ اعتنایی به سخنان خلیفه نکردند، و ایشان را تا دروازه ی شهر بدرقه کردند.
اباذر سخنی در هنگام جدا شدن از این سه بزرگوار بیان می کند که مرحوم کلینی ان را در «کافی» اورده است!!!
اباذر که معصوم نیست،
اما چون کلامش در حضور ۳ معصوم مطرح شده، مرحوم کلینی ان را بیان کرده است.
اباذر فرمود:
من ٫٫٫یقین٬٬٬ دارم که اگر تمام زمین تبدیل به چدن (اهن سخت) شود، و از اسمان هم قطره ای باران نبارد، بازهم خداوند روزی تمام بندگان را خواهد داد.

ایت الله جوادی پس از بیان این مطلب فرمودند:
ملتی که «اباذری» باشد چه ترسی از (( تحریم )) دارد!!!
مگر امریکا روزی دهنده است؟؟!!
قران میفرماید:
ولو ان اهل القری امنوا واتقوا….
«اگر مردم ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند،تمام برکات از اسمان ها و زمین به انها خواهد رسید.)
این کلام اباذر در محضر سه معصوم بیان شده.
مشکل ما این است که ما ((موحد)) نیستیم.
مشکل ما این است که ما ((باور)) نکردیم که همه چیز به دست خداست…!!!

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




لوسیونهای طبیعی درست کنید

معجونی جهت نرم کردن دستان
فنجان گليسيرين ، 3/1 فنجان روغن زيتون ، يک قاشق سوپ خوري آبليمو ويک قاشق سوپ خوري روغن بادام را با يکديگر مخلوط کرده ، در شيشه اي در بسته نگهداري کنيد و هرشب با پنبه به پوست دست خود بماليد. قابل ذکر است که اين محلول را نمي توان مدت زيادي نگهداري کرد.

اگر روي دست هاي شما قرمز ، خشک و ملتهب و ترک خورده است ، کمي گليسيرين و به اندازه 3/1گليسيرين ، آب ليمو را در شيشه اي ريخته ، تکان دهيد و 2 يا 3 با در روز و شب با پنبه روي دست بماليد . پس از مدت کوتاهي از نرمي و لطافت دست هاي خود حيرت زده خواهيد شد.

نخود فرنگی ضد سرطان است !
_____________________
نخودفرنگی در واقع دانه یا تخم کروی شکل ریزی است که از گیاه نخود سبز به نام (Pisum Sativum) حاصل می شود.
صرف نظر از این که نخودفرنگی غنی از پروتئین می باشد، مقدار زیادی ویتامین و املاح نیز در آن یافت می شود. از این رو این گیاه دارای فواید تغذیه ای بی شماری می باشد.

فواید نخودفرنگی
__________
* نخودفرنگی منبع بسیار خوبی از ویتامینهای B9, B1, C, k و همچنین منیزیم و فیبر غذایی میباشد.
* از آنجایی که این ماده غذایی کالری کمی دارد، مصرف آن برای افرادی که قصد کاهش وزن دارند، مناسب است.
* نخودفرنگی غنی از فیبرهای غذایی است، به همین دلیل برای کسانی که از یبوست رنج میبرند، مفید است.
* مطالعات نشان داده است که مصرف نخودفرنگی برای افرادی که دارای کلسترول خون بالایی هستند، سودمند میباشد.
* وجود مقادیر زیادی ویتامین C و آهن در نخودفرنگی موجب شده است که این ماده غذایی به تقویت سیستم ایمنی بدن کمک کند و برای کم خونی فقر آهن مناسب باشد.
* لوتئین (رنگدانه گیاهی) موجود در نخودفرنگی به کاهش خطر ابتلا به بیماری های چشمی مانند دژنراسیون ماکولار وابسته به سن (AMD) و کاتاراکت (آب مروارید) کمک می کند.
* نخود فرنگی موجب می شود که قند خون به آرامی در خون جریان یابد، از این رو می تواند سطح انرژی را در بدن ثابت نگه دارد.
* نخودفرنگی به عنوان یک پشتیبان برای تولید انرژی، عملکرد سیستم عصبی و متابولیسم کربوهیدراتها شناخته شده است.
* نخودفرنگی به واسطه آن سری از مواد مغذی که برای نگهداری و حفظ سلامت استخوان ها مهم و کارآمد میباشد به آمادگی بدن کمک میکند. این ماده غذایی سرشار از ویتامین K می باشد.
* فولیک اسید و ویتامین B6 موجود در نخودفرنگی برای ارتقای سلامت قلب و عروق افراد بسیار نافع است.
* غنی بودن نخودفرنگی از آنتی اکسیدانهایی مانند ویتامین C، به پیشگیری از بروز سرطان ها کمک می کند.
نخود سبز از نظر خواص تغذيه اي و فوايد ضد سرطاني بعد از كلم دومين ماده غذايي است . نصف فنجان نخود سبز حاوي سه گرم فيبر خوراكي حدود يك سوم ويتامين سي توصيه شده براي مصرف روزانه يك دهم آهن توصيه شده و مجاز نياسين پروتئين ويتامين هاي ديگر مواد معدني و كالري است.
خوردن نخودفرنگي براي قلب مفيد است زيرا باعث كاهش كلسترول ميشود.
* خوردن نخودفرنگي باعث كاهش فشارخون ميشود.
* كساني كه بيماري قند دارند از نخودفرنگي استفاده كنند.
* خوردن نخودفرنگي ابتلا به سرطان پروستات را كاهش ميدهد.
* براي تصلب شرايين خوردن نخود سبز مفيد است.
* نخودسبز تصفيه كننده خون است.
نگرانی در مورد خوردن نخودفرنگی
===================
نخودفرنگی به طور طبیعی حاوی موادی به نام پورین هستند. پورینها به طور معمول در بدن انسان و حیوانات و گیاهان یافت میشوند. دریافت زیاد این ماده در برخی افراد، مشکلاتی را به وجود آورد.
از آنجایی که پورین میتواند به اسید اوریک تبدیل شود، تجمع زیاد پورین در بدن میتواند به انباشته شدن زیاد اسید اوریک منجر شود.
کسانی که بیماری نقرس دارند و افرادی که کلیه های شان سنگهای اسیداوریکی میسازد، به دریافت زیاد پورین حساس هستند. به همین دلیل اشخاص مبتلا به مشکلات کلیوی و نقرس باید از غذاهایی که حاوی مقدار زیادی پورین هستند مانند نخودفرنگی، پرهیز نمایند.

طب اسلامی(سنتی)

درمان و شفا از جانب خدا و طب صحيح و واقعى نزد انبيا و ائمه مى ‏باشد

………..

در كتاب كافى از امام صادق عليه السّلام روايت شده است كه فرمود: موسى خطاب به پروردگار گفت:

خداوندا! درد و بيمارى از كجاست؟
پروردگار پاسخ فرمود: از جانب من.

موسى گفت: پس شفاى بيماران از كجاست؟

گفت: از جانب من.

پرسيد: پس پزشك معالج به چه كار بندگان مى‏ آيد؟

پاسخ داد: دلشان را خوش مى‏كنند و به همين دليل است كه به پزشك معالج، طبيب گفته مى ‏شود. (طبيب: دل خوش كن)

ا_________________________
.برگرفته از کتاب دانشنامه طب اهل بيت عليهم السلام

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها  لینک ثابت




نماﺯﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺍﮔﺮ "ﻧﻤﺎﺯ " ﺑﻮﺩ

ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺍﮔﺮ "ﻧﻤﺎﺯ " ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺳﻔﺮ، ﺫﻭﻕ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺍﺯ ﺷﮑﺴﺘﻪ

ﺷﺪﻧﺶ !

ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺭﮐﻌﺖ ﺁﺧﺮﺵ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﮐﯿﻒ ﻧﺪﺍﺷﺖ !

ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ،

ﮐﻪ ﺍﻭﻝ ﻭﻗﺖ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﯾﻤﺶ، ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ

"ﺧﻼﺹ " ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ …

ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ

ﮐﻪ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﯾﺶ ﭘﺎﻧﺘﻮﻣﯿﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺩﺭﺱ ﺷﺎﺭﮊﺭ

ﮔﻮﺷﯽ …

ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯﻣﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ،

ﮐﻪ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻓﺮﺻﺖ ﻃﻼﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻠﻖ ﺍﯾﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﮑﺮ !!

ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺮﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻓﻼﻥ ﻫﻤﮑﺎﺭ !

ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ ﺑﻪ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺣﺴﺎﺏ !!

ﻧﻪ

ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯾﻤﺎﻥ "ﻧﻤﺎﺯ " ﻧﯿﺴﺖ

ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ، ﯾﮏ "ﮐﺎﺭﻭﺍﺵ ﻗﻮﯼ " ﻣﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻓﺸﺎﺭ ﻣﯽ ﺷﺴﺖ ﺍﺯ ﺩﻟﻤﺎﻥ

ﻫﻤﻪ ﯼ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ، ﻟﮑﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ، زشتﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ.

ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ، ﻣﯽ ﺷﺪ " ﮐﯿﻤﯿﺎ " ﻭ ﻣﺲ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻃﻼ …

ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯﻣﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ،

ﻣﯽ ﺷﺪ ﭘﻞ، ﻣﯽ ﺷﺪ ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻩ، ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﺍﺭﻭ، ﻣﯽ ﺷﺪ

ﻣﺮﻫﻢ، ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﺭﻣﺎﻥ،ﻣﯽ ﺷﺪ ﺷﺎﻩ ﮐﻠﯿﺪ، ﻣﯽ ﺷﺪ ﻣﯿﻌﺎﺩﮔﺎﻩ، ﻣﯽ ﺷﺪ

ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ….

ﺧﺪﺍﯾﺎ ! ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺁﺳﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺳﺨﺎﻭﺩﺗﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ،

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﭼﯿﺰ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ.

ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﻨﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻭ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻦ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯾﻢ،

"نماز شود فقط همین"

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




اگر ميخواهی در زندگی ات معجزه شود
اگر ميخواهی روی زيبای زندگی را ببينی
و طعم رسيدن به روياهايت را بچشی.….
معجزه زندگی ديگران باش
بيقرار باش برای شادی ساختن در زندگی انسان ها..
دست های خدا باش برای برآوردن رويای انسان ديگری جز خودت…
خنثی نباش
بی تفاوت نباش
اگر ديدی کسی گره ای دارد و تو راهش را مي دانی سکوت نکن
اگر دستت به جايی می رسيد دريغ نکن…
معجزه زندگی ديگران باش
تا زندگی معجزه اش را به تو نيز نشان دهد…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




از علامه جعفری پرسيدند چه شد که به اين کمالات رسيديد؟

ايشان در جواب خاطره ای از دوران طلبگی تعريف می کنند که هر چه دارند از کراماتی است که به دنبال اين امتحان الهی نصيبشان شده است.
ايشان می گويند:ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتيم.خيلی مقيدبوديم در ايام سرور،مجالس جشن بگيريم وايام سوگواری راهم مجلس عزا داشته باشيم.
شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهرا"سلام الله عليها".اول شب نماز مغرب وعشا خوانديم.آن گاه با فکاهياتی مجلس جشن وسرور ترتيب داديم.آقايي بود به نام شيخ حيدر علی اصفهانی که معدن ذوق بود.بعد از شب نشستيم،شربت هم درست شد مدير مدرسه مان مرحوم آقا سيد اسماعيل اصفهانی هم آن جا بود.به آقا شيخ علی گفت:آقا!شب نميگذره حرفی داری بگو!
ايشان يک تکه کاغذ روزنامه در آورد.عکس يک دختر بود که زيرش نوشته بود"اجمل بنات عصرها"(زيباترين دختر روزگار).
گفت:آقايان!من درباره اين عکس از شما سؤالی می کنم،
اگر شما را مخير کنند بين اين که با اين دختر به طور مشروع وقانونی ازدواج کنيد(از همان اولين لحظه ملاقات،عقد جاری شود وحتی يک لحظه هم خلاف شرع نباشد)وهزار سال با کمال خوش رويي وبدون غصه زندگی کنيد،يا اينکه جمال علی (عليه السلام)را مستحباًزيارت وملاقات کنيد،کدام را انتخاب می کنيد؟

سؤال خيلی حساب شده بود.يک طرف،دختر حلال وزيبا وهزار سال زندگی بی دغدغه بود،
ويک طرف ديدار کوتاه حضرت علی عليه السلام.

گفت :آقايان!واقعيت را بگوييد!جانماز آب نکشيد درست جواب دهيد.

اول مدير مدرسه کاغذ را گرفت ونگاه کرد وخطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی گفت:سيد محمد!ما يک چيزی بگوييم نری به مادرت بگويي ها؟
معلوم شد نظر آقای مدير چيست.همه زدند زير خنده.

کاغذ را به دومی دادند.گفت:
آقا شيخ علی !اختيار داری ،وقتی آقا(مدير مدرسه)اين طور فرمودند مگر ما قدرت داريم کپ خلافش را بگوييم…آقا فرمودند ديگه!دوباره خنده را ه افتاد.

نفر سوم گفت:آقا شيخ حيدر!
اين روايت از امام علی عليه السلام معروف است که فرمودند:ای حارث حمدانی !
هر کس بميرد مرا ملاقات میکند.

پس ما ان شاءالله در موقعش جمال علی عليه السلام را ملاقات می کنيم!باز همه زدند زير خنده.

نفر چهارم گفت:آقا شيخ حيدر،گفتی زيارت آقا مستحبی است؟گفتی آن طرف هم شرعی صد در صد؟آقا شيخ علی گفت :بلي.گفت چه عرض کنم والله.(باز هم خنده حضار)

نفر پنجم من بودم.اين کاغذ را دادند دست من.ديدم که نمی توانم نگاه کنم،کاغذ را رد کردم به نفر بعدی،گفتم:من يک لحظه ديدار علی عليه السلام را به هزاران سال زندگی با اين زن نمی دهم.

يک وقت ديدم يک حالت خيلی عجيبی دست داد.تا آن وقت همچو حالتی نديده بودم؛شبيه به خواب وبی هوشی.بلند شدم وبه حجره رفتم.يک دفعه ديدم يک اتاق بزرگی است يک آقايي نشسته صدر مجلس،تمام علامات وقيافه ای که شيعه وسنی درباره امام علی عليه السلام نوشته اند در اين مرد صادق است.يک جوانی در سمت راستم نشسته بود،پرسيدم:اين آقا کيست؟
گفت:اين آقا خود علی "عليه السلام"است.من سير او را نگاه کردم… .
آمدم بيرون،رفتم همان جلسه،کاغذ رسيده بود دست نفر نهم يا دهم،رنگم پريده بود.نمی دانم شايد مرحوم شمس آبادی بود خطاب به من گفت:آقا شيخ محمد تقی شما کجا رفتيد وآمديد؟نمی خواستم ماجرا را بگويم، اگر می گفتم عيششان بهم می خورد،اصرار کردند ومن بالا خره قضيه را گفتم.خيلی منقلب شدند.
خدا رحمت کند آقا سيد اسماعيل(مدير)را خطاب به آقا شيخ حيدر گفت:آقا ديگه از اين شوخی ها نکن،ما را بد آزمايش کردی!
اين ازخاطرات بزرگ زندگی من است.

حالا….

باید چشم رو یه چیزایی ببندیم تا لیاقت دیدن مهدی رو پیدا کنیم….طاووس خواهی جور هندوستان داره خوش به حال کسی که میفهمه داشتن مهدی فاطمه لذت بخش ترینه ….

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




✅مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رسید و عرض کرد آیا به من اجازه میدهید که آرزوی مرگ بکنم؟

✅حضرت فرمود: مرگ چیزی است که چاره ای از آن نیست و مسافرتی است طولانی که سزاوار است برای کسی که بخواهد به این سفر برود ده هدیه با خود ببرد.(ایا هدایا را اماده کردی)

✅پرسید آن هدایا کدامند؟

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

✅۱- هدیه عزرائیل
✅۲- هدیه قبر
✅۳- هدیه نکیر و منکر
✅۴- هدیه میزان
✅۵- هدیه پل صراط
✅۶- هدیه مالک (خزانه دار جهنم)
✅۷- هدیه رضوان (خزانه دار بهشت)
✅۸- هدیه پیامبر
✅۹- هدیه جبرئیل
✅۱۰- و هدیه خداوند متعال

اما هدیه عزائیل چهار چیزاست :
✅۱. رضایت حق داران.
✅ ۲. قضای نمازها.
✅ ۳. اشتیاق به خداوند.
✅ ۴.آرزوی مرگ.

اما هدیه قبر چهار چیزاست :
✅۱. ترک سخن چینی.
✅۲. استبراء.
✅۳. تلاوت قرآن.
✅۴. نماز شب.

اما هدیه نکیر و منکر چهار چیزاست :
✅۱. راستگویی.
✅ ۲. ترک غیبت.
✅ ۳. حق گویی.
✅۴. تواضع در برابر همه

اما هدیه میزان چهار چیزاست :
✅۱. فرو خوردن خشم.
✅۲. تقوای راستین.
✅۳. رفتن به سوی جماعت.
✅ ۴. دعوت به سوی آمرزش الهی

اما هدیه صراط چهار چیزاست :
✅۱. اخلاص عمل.
✅ ۲. زیاد به یاد خدا بودن.
✅۳. خوش اخلاقی.
✅ ۴. تحمل کردن آزار دیگران
هم

اما هدیه مالک(خزانه دار جهنم) چهار چیزاست :
✅۱. گریه از ترس خداوند.
✅ ۲. صدقه مخفی.
✅ ۳.ترک گناهان.
✅۴.خوش رفتاری با پدر و مادر

اما هدیه رضوان(خزانه دار بهشت) چهار چیزاست :
✅۱. صبر در ناملایمات.
✅ ۲. شکر بر نعمت.
✅ ۳انفاق مال در راه اطاعت خداوند.
✅ ۴.رعایت امانت در مال وقفی

اما هدیه رسول اکرم(ص) چهار چیزاست :
✅۱. دوست داشتن او.
✅۲. پیروی از سنت او.
✅ ۳. دوست داشتن اهل بیت او.
✅ ۴. زبان را از بدی ها حفظ کردن

اما هدیه جبرئیل چهار چیزاست :
✅۱. کم حرف زدن.
✅2.کم خوردن.
✅ 3. کم خوابیدن.
✅4. مداومت بر حمد

اما هدیه خداوند متعال چهار چیزاست :
✅۱. امر به نیکی.
✅ ۲. نهی از بدی.
✅ ۳. نصیحت و خیر خواهی برای مردم.
✅ ۴. و مهربانی کردن با همه

منبع : کتاب المواعظ العدديه. احاديث ده گانه.

موضوعات: روایات  لینک ثابت
1 2 3 5 6