✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
مــن یـکــــ دخـتــر چــادریـــم ...


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



آداب معنوى غسل

چيزى كه در مورد غسل ، در نزد عارفان مهمّ است ، اين است كه پيش از شروع غسل ، گناهان و دلهايشان را با آب خشوع و فروتنى ، و عيوب اعضا و جوارح خويش را با اشك چشم شستشو داده ، و با دستاويز اخلاص ، نيّت غسل توبه نموده ، و هنگام غسل به مقام اختصاص و برگزيدگى در نزد پروردگار داخل شوند.

اقسام غسلها

غسلها دوگونه اند: واجب و مستحبّ. و غسلهاى واجب بر مكلّفينِ زنده عبارت است از غسل جنابت ، و غسل مسّ ميّتِ آدمى بعد از سرد شدن به واسطه مرگ و پيش از غسل دادن آن . و غسلهاى واجب بر زنان نيز عبارت است از: غسل جنابت و همچنين غسل حيض و نفاس و استحاضه و غسل مسّ ميّت .

و غسلهاى مستحبّ بيست و هشت غسل ، و بلكه بيشتر از اين عدد است ، كه در روايات براى هر كدام از آنها فضيلت و ثواب خاصّى ذكر شده است .

و غسل اموات و مردگانى كه غسل دادنشان در شريعت سيّدالمُرسَلين (ص ) واجب است نيز از غسلهاى واجب مى باشد كه ما گزيده و اجمالى از مطالب مفصّل مربوط به آن را ذكر خواهيم نمود، تا كسانى كه خواهان عمل هستند بر معناى آن آگاهى پيدا كنند.

كيفيّت غسل

اگر كسى خواست غسل جنابت كند، در صورتى كه غسلش به خاطر انزال منى كه با جهش مى آيد باشد،

1 - واجب است كه ابتدا با بول كردن يا هرچيزى كه جانشين آن باشد، استبرا نمايد، و اين كار بر زنان واجب نيست .

2 - سپس هرجايى از بدنش را كه نجس شده شستشو دهد.

3 - مستحبّ است كه سه بار دستش را بشويد.

4 - مستحبّ است هنگام غسل كردن بگويد:

اءَللُّهمَّ، طَهِّرْنى ، وَ طَهِّرْ قَلْبى ، وَ اشْرَحْ صَدْرى ، وَ اءَجْرِ عَلى لِسانى ذِكْرَكَ وَ مِدْحَتَكَ وَ الثَّنآءَ عَلَيْكَ. اءَللُّهمَّ، اجْعَلْهُ لى طَهُوراً وَ شِفآءاً وَ نُوراً، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ.

- خداوندا، مرا پاكيزه بگردان ، و قلبم را پاك نما، و سينه و دلم را بگشاى ، و ياد و مدح و ثنايت را بر زبانم جارى گردان ، خدايا، آن [يعنى غسل كردن ] را براى من مايه پاكيزگى و بهبودى و نور قرار ده ، براستى كه تو بر هر چيز توانا هستى .

5 - مستحبّ است پيش از غسل ، مضمضه و استنشاق نموده و آب در دهان و بينى اش بگرداند

6 - نيّت غسل را مى تواند هنگام مضمضه و شستن دهان ، و يا وقت شروع غسل بكند. و نيّت آن به اين صورت است كه : غسل جنابت مى كنم به خاطر واجب بودن آن ، تا به اين وسيله حالت جنابت رفع ، و هرچه با غسل كردن مباح مى گردد(55) برايم مباح و جايز گردد، در حالى كه بد منظورم عبادت خداوند سبحان از آن جهت كه شايسته عبادت است (56) مى باشد.

7 - خواست غسل را به صورت ارتماسى انجام دهد، كافى است تنها يك بار به گونه اى در آب فرو رود كه آب به تمام بدنش برسد.

8 - اگر خواست به صورت ترتيبى غسل كند، ابتدا سرش را تا بيخ گردن شستشو داده و آب را به بُنِ موهاى سرش مى رساند، و اگر ريش داشته باشد آب را به بُنِ موهاى آن نيز مى رساند، سپس سمت راست بدنش را از بالاى شانه راست تا پايين پاى راست شستشو داده ، و بعد سمت چپ بدنش را از بالاى شانه راست تا پايين پاى چپش مى شويد.

9 - مقدار آبى كه براى غسل كفايت مى كند، عبارت است از كمترين مقدارى كه بر اساس انجام غسل كه شرح داديم بر بدن جارى گردد، به گونه اى كه

غسل شرعى ناميده شود.

10 - و ترتيب غسل ، به ترتيبى كه ذكر نموديم واجب است ، ولى مُوالات و پى در پى انجام دادن اعمال غسل واجب نيست .

11 - كيفيّت تمام غسلها - خواه واجب باشد و خواه مستحبّ - به همين صورتى است كه ما از هنگام مضمضه و آب در بينى گرداندن تا آخر فراغت از غسل بيان نموديم .

12 - كيفيّت غسل كردن زن مانند غسل حيض و استحاضه مخصوص (57) و نفاس به همين صورت است ، و تنها فرق آن با غسل مردان اين است كه زن پيش از غسل نيازى به استبرا كردن ندارد.

غسلهاى مستحبّى

غسلهاى مستحبّى عبارتند از:

1- غسل توبه .

2 - غسل جمعه .

3 - غسل شب اوّل ماه رمضان .

4 - غسل تمام شبهاى فرد ماه رمضان ، كه افضل آنها غسلهاى شب نيمه و شب هفدهم ، و شب نوزدهم ، و شب بيست و يكم ، و شب بيست و سوّم ماه رمضان مى باشد، و درباره غسلهاى شب بيست و چهارم ، و شب بيست و پنجم ، و شب بيست و هفتم ، و شب بيست و نهم ، را نيز رواياتى وارد شده است .

5 - غسل شب عيد فطر.

6 - غسل روز عيد فطر.

7 - غسل روز عرفه ، نهم ذى الحجّة .

8 - غسل عيد قربان ، دهم ذى الحجّة .

9 - غسل روز غدير، هيجدم ذى الحجّة .

10 - غسل روز مباهله ، بيست و چهارم ذى الحجّة .

11 - غسل روز تولّد پيامبر اكرم (ص )، هفدهم ربيع الاوّل .

12 - غسل نماز خورشيد گرفتگى در صورتى كه تماماً گرفته شده باشد، و آن را عمداً ترك كرده باشد، در اين صورت بايد پس از غسل ، قضاى نماز را بجا آورد.

13 - غسل نماز حاجت .

14 - غسل نماز استخاره .

15 - غسل اِحرام .

16 - غسل داخل شدن در حَرَم .

17 - غسل وارد شدن در مسجد الحرام .

18 - غسل داخل شدن در كعبه .

19 - غسل داخل شدن در مدينه .

20 - غسل ورود به مسجد النّبىّ(ص ).

21 - غسل هنگام زيارت پيامبر اكرم - عَلَيْهِ اَكْمَلُ الصَّلاة - و هنگام زيارت مزار ائمّه اى كه از عترت و اهل بيت آن بزرگوار عَلَيْهِمْ اَفْضَلُ التَّحِيّات مى باشند.

22 - غسل برداشتن تربت از قبر و مزار امام حسين (ع ) بنابر بعضى از روايات .

[23 - ابن بابويه در جزء اوّل كتاب

مدينة العلم حديثى از امام صادق (ص ) پيرامون غسلها روايت نموده ، و غسل استخاره ، و

غسل نماز استسقاء و طلب باران و غسل زيارت را در آنجا ذكر كرده است .

24 - و در بعضى از احاديث ديگر نيز آمده كه : مولايمان حضرت علىّ(ع ) در شبهاى سرد غسل مى كردند تا براى نماز شب نشاط پيدا كنند.

و نيز در حديثى در كتاب

مدينة العلم آمده است كه :

غسل روز براى شب ، و غسل شب براى روز كفايت مى كند.

 

موضوعات: آداب زندگی - قانون جذب  لینک ثابت




مستحبات وضو گرفتن 

:

1. مستحب است كه مصرف آب بيش از يك مد نباشد؛ (حدود 750 گرم )

2. مسواك كردن ؛ هر چند با انگشت باشد. بهتر است كه با شاخه سبز شاخه اى كه هنوز خشك نشده است ، مسواك نمود. (چوب ادراك )  چرا كه مسواك نمودن ، دهان را پاكيزه ، بلغم را برطرف و حافظه را زياد مى كند و باعث خشنودى حق تعالى است . گفته اند كه دو ركعت نماز بعد از مسواك زدن از هفتاد ركعت نماز به غير مسواك با فضيلت تر است.

3. اگر از ظرف وضو مى گيرد، آن را سمت راست خود قرار دهد و رو به قبله بنشيند.

4. وقتى نگاهش به آب افتاد اين دعا را بخواند:

الحمدلله الذى جعل الماء طهورا و لم يجعله نجسا ؛حمد و سپاس شايسته خدايى است كه آب را پاك كننده قرار داد و آن را نجس و ناپاك نساخت .

5. گفتن نام خدا ؛ (بسم اللّه و بالله ).

6. شستن دست ها قبل از شروع وضو  و گفتن :

اللهم اجعلنى من التوابين و اجعلنى من المتطهرين ؛

خدايا مرا از توبه كاران و از پاكيزه كنندگان قرار بده .

7. سه بار مضمضه كردن (گرداندن آب در دهان ). بهتر است كه آب را بيرون بريزد و بگويد:

اللهم لقنى حجتى يوم القاك و اطلق لسانى بذكرات ؛

خدايا دليلم را روزى كه ملاقات مى كنم تو را به دهانم گذار و زبانم را به ذكر خودت گويا كن !

8. سه بار استنشاق كردن ؛ يعنى آب در بينى كردن و بيرون ريختن و بگويد:

اللهم لاتحرم على ريح الجنة واجعلنى ممن يشم ريحها و روحها و طيبها؛ خدايا بوى بهشت را بر من حرام مكن و مرا از كسانى قرار بده كه بو، نسيم و عطر بهشت را مى بويند.

9. دو بار شستن صورت و دست ها.

10. هنگام شستن صورت بگويد:

اللهم بيض وجهى يوم تسود الوجوه و لاتسود وجهى يوم تبيض الوجوه خدايا مرا رو سفيد كن روزى كه صورت ها سياه مى شوند و سياه مكن رويم را روزى كه چهره ها سفيد مى شوند!

11- با دست راست يك كف آب بردارد و در كف دست چپ بريز و سپس ‍ روى دست راست بريزد و بگويد:

اللهم اعطنى كتابى بيمينى و الخلد فى الجنان ظهرى و لا تجعلها مغولة الى عنقى و اءعوذ الى عنقى و اءعوذ بك من مقطعات النيران ؛ خدايا نامه اعمالم را به دست چپم مده و آن را از پشتم نيز مده و آن را به گردنم نبند! پناه مى برم به تو از تكه هاى آتش !

13. مردها در شستن اول ، آب را بر پشت آرنج بريزند و در شستن دوم بر پيش آرنج قسمت داخلى بريزند؛ بر عكس زن ها.

14. مستحب است كه آب روى قسمت بالاى آرنج ريخته شود.

15. مستحب است كه آب را بر عضو بريزد، نه عضو را در آب فرو ببرد.

16. مستحب است كه هنگام شستن ، دست را بر اعضا بكشد؛ هر چند بدون كشيدن دست ، شسته شود.

17. مستحب است كه هنگام شستن صورت ، چشم ها را باز بگذارد.

18. مستحب است كه در موقع مسح سر بگويد:

اللهم غشنى رحمتك و بركاتك ؛ خدايا رحمت و بركاتت مرا فرا گيرد!

19. سزاوار است كه هنگام مسح پاها بگويد:

اللهم ثبتنى على الصراط يوم تزل الاقدام واجعل سعيى فيما يرضيك عنى يا ذاالجلال و الاكرام خدايا مرا بر صراط پا بر جا بدار؛ روزى كه پاها بلغزد و سعى و تلاش مرا در راهى قرار بده كه از من بپسندى اى صاحب جلال و اكرام !

20. مستحب است كه بعد از اتمام وضو، بگويد:

اللهم انى اسئلك تمام الوضوء و تمام الصلوة و تمام رضوانك و الجنه . الحمداللّه رب العالمينخدايا از تو درستى وضو و نماز و كمال رضوان و بهشت را مى خواهم . حمد براى خداست ؛ خدايى است كه پروردگار جهانيان است .

21. خواندن سوره قدر؛ سه مرتبه بعد از وضو.

22. استعمال بوى خوش.

مكروهات وضو

 

1. كمك گرفتن از ديگران در مقدمات قريبه وضو؛ مثل ريختن آب در دست وضو گيرنده .

2. وضو گرفتن در محل استنجا؛ مثلا در توالت .

3. وضو گرفتن از ظرفى كه طلاكوب يا نقره كوب است يا نقش صورت بر آن مى باشد.

همچنین وضو گرفتن با آب هاى زير مكروه مى باشد: 

الف ) آبى كه در آفتاب گرم شده باشد.

ب ) آبى كه در غسل واجب به كار رفته باشد.

ج ) آب متعفن و بد بو.

د) آب چاهى كه حيوانى در آن افتاده قبل از كشيدن آب چاه به مقدار معين .

ه ) آبى كه در آن مار يا عقرب يا قورباغه مرده باشد.

و) آب نيم خورده زن حائض .

ز) آب نيم خورده موش ، اسب ، قاطر، الاغ و حيوان نجاستخوار و مردارخوار، بلكه آب نيم خورده همه حيوانات حرام گوشت.

موضوعات: آداب زندگی - قانون جذب  لینک ثابت




مراسم ازدواج در عهد ساسانی:

از مجموع قوانین مدنى عهد ساسانیان، چنین بر مى آید كه مقررات مربوط با روابط خانواده زن، مرد، پدر و مادر و فرزندان، بسیار جامع تر از دوران هاى قبل بوده است .
ازدواج ساسانی:

در جامعه ایران ساسانیان، ریاست خانواده مانند گذشته با مرد بوده است، كه كذك خداى نام داشته است. با وجود آن كه در دوران ساسانیان زنان از نوعى آزادى هاى اجتماعى برخوردار بودند و حتى بعضى از آنان به مقام سلطنت نیز رسیده اند، ولى مرد عنصر برتر جامعه را تشكیل مى داد، و اولاد پسر، هم از نظر اقتصادى و هم از نظر اجتماعى داراى ارج بیشترى بوده است .
از نظر حفظ اصالت خون ، ازدواج با اقرباى نزدیك، خواهر و دختر معمول بوده است و به عنوان فر ایزدى تلقى مى گردیده است . مردان مى توانستند زنان متعدد اختیار كنند، ولى حقوق و موقعیت زنان در خانه یكسان نبوده است ، بدین معنى ، زنانى كه از طبقه ممتاز بوده اند عنوان پادشاه زن و یا كذك و بانوك داشته اند و شوهر ناگزیر بوده است كه تمام عمر از آنان نگاهدارى كند و معیشت شان را فراهم سازد.

زوجه هایى كه از طبقه پایین تر بوده اند، نسبت به زوجه ممتاز داراى وضع و موقعیت پست تر بوده اند و به آنان چاكرزن مى گفته اند.
تنها اولاد ذكور چاكرزن در خانواده پذیرفته مى شدند مرد مى توانسته است كه زن خود را بدون رضایت به دیگرى بسپارد.
زنانى كه از طبقه ممتاز بوده اند عنوان پادشاه زن و یا كذك و بانوك داشته اند و شوهر ناگزیر بوده است كه تمام عمر از آنان نگاهدارى كند و معیشت شان را فراهم سازد
در زمان ساسانیان ازدواج پنج قسم بود:

1 - پادشاه زن (زن ممتاز): ازدواج دختر باكره با رضایت والدین، در این ازدواج فرزندان در دنیا و عقبی از آن شوهر بودند.
2 - ایوك زن : ازدواج دختر باكره كه یكدانه والدین است، زن باید اولین فزرند خود را به عوض خود به والدنش واگذارد و از آن پس پادشاه زن شود .
3 - سذر زن: زن خوانده، اگر مرد جوان (لااقل در 15 سالگی) پیش از ازدواج بمیرد ، خویشان او دختری بیگانه را جهیزیه داده تا با مرد بیگانه ازدواج كند، چون این زن فرزند خانواده محسوب می گردد نیمی از فرزندان او متعلق به جوان متوفی خواهد بود و نیمی دیگر متعلق به شوهرش، خود زن نیز پس از مرگ متعلق به جوان مرده است .
4 - چغر زن یا چاكر زن یا زن چاكر: بیوه زنی است كه از نو شوهر كند، اگر از شوهر اول فرزندی نداشته باشد او مانند سذر زن است یعنی نیمی از فرزندان شوهر دوم او متعلق به شوهر اول و خود زن نیز پس از مرگ متعلق به شوهر اول است.
5 - خود سرای زن: یعنی زنی كه در حمایت خود است و بی رضایت والدین ازدواج كرده باشد، او از والدین ارث نمی برد مگر وقتی كه پسر ارشدش بزرگ شده و او را بار دیگر به ازدواج پدر خود به عنوان پادشاه زن در آورد .
هنگام تولد فرزند، پدر باید به شكرانه آن خیرات و مبرات دهد و جشن گرفته و ولیمه دهد و میزان آن با دختر یا پسر بودن فزرند تفاوت می كند، هنگام نام گذاری نباید نام های متعارف بت پرستان را بر فرزند بگذارند چون گناه است ، فرزند باید از چشم بد حفظ شود ، بر اساس باورشان فرزند پرتویی از پدر است و باید از او فرمان ببرد، پرورش دادن كودك وظیفه مادر است و اگر او نباشد وظیفه خواهر و دختر جوان پدر اوست. در این دوره شیربها نیز وجود داشت بنابراین این رسم، شوهر آینده زن مبلغی پول یا كالایی معادل آن مبلغ به والدین زن می‏داد لیكن بنابر (دینكرد) اگر پس از ازدواج معلوم می‏گردید زن ارزش مبلغ پرداخت شده را ندارد مثلا اگر زن نازا بود این پول می‏بایست به شوهر پس داده شود.

ازدواج و مقدمات آن در عهد ساسانی:

هر دختر یا پسر در خانواده ساسانی تا هنگامی که به سن خردمندی می رسید و توانایی اداره یک زندگی مشترک را داشت براساس تعالیم دینی اقدام به ازدواج می کرد. در انتخاب همسر در برخی از متون به برخی از معیارها و ویژگی های ظاهری اشاره شده است از جمله اینکه آن زنی بهتر (است) که از حیث اندیشه ، مرد دوست (باشد). افزون بر این، او را قامت میانه، سر (و) سرین (و) گردن موزون، و پایش کوتاه، و میان باریک، و زیرپای گودی دار، انگشتان بلند، ناخنش برفین، و گونه اش انارگون، و چشمش بادام گونه، و لب مرجانی، و ابرو طاقدیس (گرد ،کمانی) ، دندان سفید لطیف و خوشاب، و گیسو سیاه و براق (و) دراز باشد.
از نظر حفظ اصالت خون، ازدواج با اقرباى نزدیك مانند خواهر و دختر معمول بوده است و به عنوان فر ایزدى تلقى مى گردیده است. مردان مى توانستند زنان متعدد اختیار كنند، ولى حقوق و موقعیت زنان در خانه یكسان نبوده است
در این نوع ازدواج « قرار و ترتیب ازدواج را بزرگ خانواده داماد و سرپرست عروس (معمولاپدرش) می گذاشتند. همچنین برگزیدن شوهر برای دختران به پدر اختصاص داشت اگر پدر در قید حیات نبود شخص دیگر اجازه شوهر دادن دختر را داشت این حق نخست به مادر تعلق می گرفت و اگر مادر مرده بود متوجه یکی از اعمام یا خاله های دختر می شد. دختر خود مستقلا حق اختیار همسر نداشت از طرف دیگر پدر یا شخص دیگری که ولی دختر به شمار می رفت مکلف بود به مجرد رسیدن به سن بلوغ او را شوهر دهد. معمولا وصلت به وسیله یک نفر واسطه به عمل می آمد. مهر را معین می کردند سپس شوهر مبلغی به پدر آن دختر می پرداخت.

در شروط ضمن عقد تعهداتی را داماد و عروس می پذیرفت از جمله این که «زن در نیمی از دارایی خود حق تصرف را دارد و عروس می پذیرفت که در زندگانی از زنی و یگانگی و فرمانبرداری و ترس آگاهی در برابر شوهر، و نیز از ایرانی بودن و به دینی باز نگردد. داماد نیز تعهد می کند که او را به عنوان زن گرامی، به عنوان کدبانو استوار دارد و خوراک و پوشاک او را در آسایش فراهم گرداند، گواهان این قرارداد را امضاء می کردند.

پس از انتخاب دختر مناسب و گفتگوی والدین تعیین زمان و وقت عروسی فرا می رسید احتمالا در برپایی مراسم عروسی و جشن ازدواج سعی بر آن می شده است که این آغاز زندگی مشترک با مناسبت ها و جشن های سال تقارن و هم زمانی داشته باشد.

چنین به نظر می رسد که برگزاری مراسم عروسی در ایامی که زن دوران قاعدگی خود را طی می کرد به هیچ وجه صورت نمی گرفت و حتی آن را بد یمن می دانستند. با شروع مراسم ازدواج مطربان، خوانندگان و گروه نوازندگان با اجرای برنامه های متنوع از قبیل ترانه خوانی، آهنگ نوازی، تار، سه تار، نی، سرنا و… میهمانان را سرگرم می کردند. رقاصان با حرکات موزون و تماشایی خود و بند بازان با بند بازی در سرگرمی مردم نقش اساسی ایفا می کردند.

با پایان گرفتن مراسم ازدواج عروس، خانواده خود را ترک می کرد و تحت سرپرستی شوهرش قرار می گرفت. کابین عروس و جهیزی که با خود به خانه شوهر می آورد همواره از آن او بود .

برگرفته شده از سایت تبیان

منابع: 1- وبلاگ دانشرا / 2- گوناگون / 3-مزداپور ، کتایون ، حیات اجتماعی زن در تاریخ ایران / 4-هوار ، کلمان ، ایران و تمدن ایرانی ، ترجمه حسن انوشه / 5- کریستین سن ، آرتور ، ایران در زمان ساسانیان

موضوعات: گلچین  لینک ثابت




شیوانا به همراه چند تن از شاگردان از شهری عبور می کرد. در حین عبور متوجه شدند که با وجودی که افراد ثروتمند در شهر زیاد بودند اما تعداد افراد فقیر و نیازمند نیز در آن بسیار زیاد بود و تمام کوچه ها و محله های شهر پر از آدم های فقیری بود که در شرایط بسیار سختی زندگی می کردند. شیوانا به همراهانش گفت: «بیائید زودتر از این شهر برویم. بیماری و بلا به زودی این شهر را فرا خواهد گرفت!» همه با شتاب از شهر بیرون رفتند و چندین هفته بعد به دهکده شیوانا رسیدند. بلافاصله خبر رسید که بیماری سختی تمام آن شهر فقیرنشین را فرا گرفته و بسیاری افراد حتی ثروتمندان نیز از این بیماری جان سالم به در نبرده اند و آن شهر اکنون توسط سربازان در قرنطینه کامل قرار دارد. روز بعد یکی از شاگردان که در سفر همراه شیوانا بود از او پرسید: «آیا به خاطر بی عدالتی و بی اعتنایی ثروتمندان به اوضاع فقیران بود که این مصیبت و بلا بر مردم آن شهر نازل شد و شما برای همین به ما گفتید که از آنجا برویم!» شیوانا آهی کشید و گفت: «آنچه من دیدم آلودگی و عدم رعایت بهداشت و نداشتن آب شرب سالم و پاکیزه و غذای مناسب برای اهالی شهر بود. هر جا این چیزها باشد بیماری بلافاصله به آنجا خواهد آمد. مهم نیست تعداد ثروتمندان آن منطقه چقدر است و آنها چقدر به فقیران کمک می کنند. آلودگی بیماری می آورد و بیماری فقیر و غنی نمی شناسد. برای دیدن بسیاری از چیزها دیدگاه معرفتی لازم نیست. اگر چشم باز کنیم به راحتی می توانیم دیدنی ها را ببینیم.»

موضوعات: داستان  لینک ثابت




معلمی به یک پسر هفت ساله ریاضی درس می‌داد. یک روز که پسر پیش معلم آمده بود، معلم می‌خواست شمارش و جمع را به پسرک آموزش دهد. معلم از پسر پرسید: «اگر من یک سیب، با یک سیب دیگه و یک سیب دیگه به تو بدهم، چند تا سیب داری؟» پسرک کمی فکر کرد و با اطمینان گفت: «چهار!» معلم که نگران شده بود انتظار یک جواب درست را داشت؛ سه. معلم با ناامیدی با خود فکر کرد: «شاید بچه درست گوش نکرده باشه.» او به پسر گفت: «پسرم، با دقت گوش کن. اگر من یک سیب با یک سیب دیگه و دوباره یک سیب دیگه به تو بدم، تو چند تا سیب داری؟» پسر ناامیدی را در چشمان معلم می‌دید. او این بار با انگشتانش حساب کرد. پسر سعی داشت جواب مورد نظر معلم را پیدا کند تا بلکه خوشحالی را در صورت او ببیند اما جواب باز هم چهار بود و این بار با شک و تردید جواب داد: «چهار.» یأس بر صورت معلم باقی ماند. او به خاطر آورد که پسرک توت فرنگی خیلی دوست دارد. با خودش فکر کرد شاید او سیب دوست ندارد و این باعث می‌شود نتواند در شمارش تمرکز کند. معلم با این فکر، مشتاق و هیجان زده از پسر پرسید: «اگر من یک توت فرنگی و یک توت فرنگی دیگه و یک توت فرنگی دیگه به تو بدم، چند تا توت فرنگی داری؟» پسر که خوشحالی را بر صورت معلم می‌دید و دوست داشت این خوشحالی ادامه یابد دوباره با انگشتانش حساب کرد و با لبخندی از روی شک و تردید گفت: «سه؟» معلم لبخند پیروزمندانه‌ای بر چهره داشت. او موفق شده بود. اما برای اطمینان، دوباره پرسید: «حالا اگه من یک سیب و یک سیب دیگه و یک سیب دیگه به تو بدم، چند تا سیب داری؟» پسر بدون مکث جواب داد: «چهار!» معلم مات و مبهوت مانده بود. با عصبانیت پرسید: «چرا چهار سیب؟» پسر با صدایی ضعیف و مردد گفت: «آخه من یک سیب هم تو کیفم دارم.» وقتی کسی جوابی به شما می‌دهد که متفاوت از آنچه می‌باشد که شما انتظار دارید، سریع نتیجه‌گیری نکنید که او اشتباه می‌کند. شاید ابعاد و زوایایی از موضوع وجود دارد که شما درباره آنها هنوز فکر نکرده‌اید یا شناخت ندارید.

موضوعات: داستان  لینک ثابت




 دکتر شریعتی :

 « کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ، آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آورتر بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت.

 چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم . »

  «پناه»
میبرم «به خدا»،

 از عـیبی که،
«امروز» در خود می بینم،

 و

«دیروز»
«دیگران را» به خاطر،
«هـمان عیـب» ملامت کرده ام.

 محتاط باشیم، در «سرزنش» و «قضاوت کردن دیگران».

 وقتی نه از «دیروز او» خبر داریم و نه از "فردای خودمان"

پیامبر اکرم (ص):هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




خشک شد این مزرعه، باران نمی آید چرا؟
جمعه هم آمد،ولی مهمان نمی آید چرا؟
شیخ همراه چراغش منتظر مانده هنوز
منتظر مانده ولی!انسان نمی اید چرا؟
سامری گوساله بازی میکند،موسی کجاست
ای خدا پس لوح ده فرمان،نمی آید چرا؟
یکه تازی میکند قوم ثمود ولوط وعاد
مانده ام من در جهان ،توفان نمی اید چرا؟
سوی چشمم کم شده از گریه های ندبه ام
یوسف گم گشته ی کنعان نمی اید چرا؟
من دعای عهد میخوانم به امید طلوع
آفتاب نیمه شعبان نمی آید چرا؟…….

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت


...


از شیعه های غیرتی نسل قنبرم…

کوری چشم …. زهراست مادرم…

دینم علیست قبله دیرینه ام علیست…

قلبی که میتپد وسط سینه ام علیست….

در شیعه علی نشان از سقیفه نیست…

غیر از علی به امکان خلیفه نیست…

میثم شدم که سر بدهم پای دارها…

خونم حلال غاطبه  ی ذوالفقارها…

میثم شدم که سر بدهم پای دلبرم…

هر جا علیست دار خودم را میاورم…

اللهم عجل لولیک الفرج مولا حجة ابن الحسن العسکری(عج)…


موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم