✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
زندگی


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



یه روز آشیخ غلامرضا رفتند زیارت امام رضا( علیه السلام)

شاگرد ایشون نقل می کردند که بعد از زیارت چند روزه وقت خدا حافظی از حرم آقا آشیخ غلامرضا آمد دم در حرم و بلند داد زد به لهجه یزدی

نمیخوام نمیخوام نمیخوام

سلام داد و رفت

خیلی وقتها ازشون پرسیدم آقا جریان چی بود نمی گفتند .

ولی این اواخر عمر پرسیدیم و فرمودند:

اون روز که من اون حرف را زدم بخاطر این بود که من مریضی داشتم و پاهام خارشی عجیب گرفته بود به حدی که آنقدر می خاراندم تا خون می امد و در واجباتم مشکل داشتم

از امام رضا (علیه السلام) خواستم آقا جان:

اگه میشه منو شفا بده

میگفت ناگهان مکاشفه شد دیدم که وجود نازنین آن امام رئوف در داخل ضریح جلوس نمودند و هزاران ملک دور حضرتش به خدمت مشغولند

رو به من فرمودند شیخ غلامرضا ما این دردت را شفا می دهیم اما بگویم

خدا به واسطه این سختی که تحمل می کنی و این درد برای تو انور (اخرت) مقاماتی اماده کرده

می خواهی و قبول داری این مرض را شفا می دهد ولی ان مقام ها را نمی بینی ؟؟!!

شیخ می گفت هر چی نگاه کردم دیدم نمی ارزه و لذا بلند داد زدم

نمخوام نمخوام نمخوام
عکس :اقامه نماز عید فطر به امامت حضرت آیت الله حاج شیخ غلامرضا یزدی مشهور به فقیه خراسانی در حوالی دهه 1330 هجری شمسی در یزد

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




به ابوسعید ابوالخیر، گفتند :
فلانی قادر است پرواز کند،
گفت : این که مهم نیست، مگس هم میپرد.
گفتند :فلانی را چه میگویی؟ روی آب راه میرود!
گفت: اهمیتی ندارد، تکه ای چوب نیز همین کار میکند،
گفتتند :پس از نظر تو شاهکار چیست؟
گفت: این که در میان مردم زندگي کنی ولی هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی، دروغ نگویی، کلک نزنی و سوءاستفاده نکنی،
این شاهکار است.!!!!

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت.
در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت.
آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند.
وقتی به موضوع « خدا » رسیدند.
آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟
آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود می داشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد.
مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند.
آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت.
به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود.
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: می دانی چیست، به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.
آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم، من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم.
مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.
آرایشگر جواب داد: نه بابا، آرایشگرها وجود دارند! موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.
مشتری تائید کرد: دقیقاً ! نکته همین است. خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




۱ : اگر به قدر ترسيدن از يك عقرب، از عِقاب خدا بترسيم، عالَم اصلاح مي شود.

۲ : تو براي خدا باش، خدا و همه ملائكه اش براي تو خواهند بود. «مَن كانَ لله، كان الله لَه»

۳ : سعي كنيد صفات خدايي در شما زنده شود؛
خداوند كريم است، شما هم كريم باشيد.
رحيم است، رحيم باشيد.
ستاّر است، ستار باشيد…

۴: دل جاي خداست، صاحب اين خانه خداست.
آن را اجاره ندهيد.

۵ : كار را فقط براي رضاي خدا انجام دهيد،
نه براي ثواب يا ترس از جهنّم.

۶ : اگر انسان علاقه اي به غير خدا نداشته باشد،
نفس و شيطان زورشان به او نمي رسد.

۷ : اگر كسي براي خدا كار كند، چشم دلش باز مي شود.

۸: اگر مواظب دلتان باشيد و غير خدا را در آن راه ندهيد،
آنچه را ديگران نمي بينند شما مي بينيد.
و آنچه ديگران نمي شنوند، شما مي شنويد.

۹: هركاري مي كنيد نگوييد: "من كردم"،
بگوييد: «لطف خداست». همه را از خدا بدانيد.

تقدیم به اهالی معرفت…�

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




مرد جوانی از سقراط رمز موفقیت را پرسید که چیست. سقراط به مرد جوان گفت که صبح روز بعد به نزدیکی رودخانه بیاید. هر دو حاضر شدند. سقراط از مرد جوان خواست که همراه او وارد رودخانه شود. وقتی وارد رودخانه شدند و آب به زیر گردنشان رسید سقراط با زیر آب بردن سر مرد جوان، او را شگفت زده کرد.

مرد تلاش می کرد تا خود را رها کند اما سقراط قوی تر بود و او را تا زمانی که رنگ صورتش کبود شد محکم نگاه داشت. سقراط سر مرد جوان را از آب خارج کرد و اولین کاری که مرد جوان انجام داد کشیدن یک نفس عمیق بود.

سقراط از او پرسید، " در آن وضعیت تنها چیزی که می خواستی چه بود؟" پسر جواب داد: "هوا"

سقراط گفت:" این راز موفقیت است! اگر همانطور که هوا را می خواستی در جستجوی موفقیت هم باشی بدستش خواهی آورد" رمز دیگری وجود ندارد

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آلبر کامو :
خدا به انسان می گوید :
من خانه هستم .. ، در بزن .
با هم چای میخوریم و گپ میزنیم
تو سبُک میشوی ..و ..
و من نظرم را در مورد تو عوض میکنم
و کاری میکنم تا دلت گرم شود .
لازم نیست سر سجادۀ نماز باشی
می توانی همانطور که در حال چاي خوردن هستی با من حرف بزنی
یا .. همانطور که در حال گوش دادن به موسیقی هستی
منهم از موزیک خوشم می آید
خودم به انسانها آموزش داده ام بنوازند ،
به بعضی از آنها الهام کردم چگونه ساز های متفاوت بسازند
و نغمه های شورانگیز از آن بیرون بکشند ،
با رقص هم مخالف نیستم .
ببین پروانه ها چگونه می رقصند .
گُل در حال رقص است .
ابرها درحال رقصند.
به کودکان نگاه کن ، پاک و معصومند و مدام درحال رقصند.
گاهی خدا می گوید : مزاحم نیستی
در بزن با هم یک چای بنوشیم و گپ بزنیم …
ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﻦ ﻣﻦ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ،
ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﻦ،
ﻣﻦ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ
ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺑﺎﺵ …

چقدر زیباست، انسان با این تفکر زندگی کنه که همیشه و در هر حالت میتونه با خدای خودش حرف بزنه و فکر بکنه که همیشه خدا کنارشه

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت




دو تا پسر بچه داشتن با هم بازی می‌کردن…

بچه‌ی اول چند تا تیله داشت و بچه‌ی دوم چند تایی شیرینی.

بچه‌ی اول به دومی گفت: “من همه‌ی تیله‌هامو بهت می‌دم؛ تو همه شیرینی‌هاتو به من بده.”

بچه‌ی دوم قبول کرد.

بچه‌ی اول بزرگترین و قشنگ‌ترین تیله رو یواشکی واسه خودش کنار گذاشت و بقیه رو به بچه‌ی دوم داد.

اما بچه‌ی دوم همون‌جوری که قول داده بود تمام شیرینی‌هاشو به دوستش داد.

همون شب بچه‌ی دوم با آرامش تمام خوابید و خوابش برد.

ولی بچه‌ی اول نمی‌تونست بخوابه چون به این فکر می‌کرد که همونطوری که خودش بهترین تیله‌شو یواشکی پنهان کرده شاید دوستش هم مثل اون یه خورده از شیرینی‌هاشو قایم کرده و همه شیرینی‌ها رو بهش نداده!

عذاب وجدان همیشه مال کسی است که صادق نیست.

آرامش مال کسی است که صادق است…

لذت دنیا مال کسی نیست که با آدم صادق زندگی می‌کند،

آرامش دنیا مال کسی است که با وجدان صادق زندگی می‌کند…

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




ای که هر دم دم ز مهدی میزنی
پس چرا وقت عمل جا میزنی

ای که گویی درپناه مهدی ام
مستحق یک نگاه مهدی ام

نام مهدی جان من بازیچه نیست
عاشق مهدی خدا داند که کیست

ای که اظهار إرادت میکنی
در خفا صدها جنایت میکنی

عاشق مهدی نمودار وفاست
قلب او آیینه ی مهر و صفاست

نام مهدی ز هر نامی نکوست
دوستی با او جواز آبروست

مانه اندر عشق بازی جاهلیم
ما برای عشق حرمت قائلیم

هرکسی چشم انتظارمهدی است
بی تکلف ریزه خوار مهدی است

دل گلستان است و مهدی یاس اوست
صد میخانه زنده از انفاس اوست

الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم