✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
چه انتظار عجیبی….


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



وقتی دلت با خداست،
بگذار هر كس ميخواهد دلت را بشكند…
وقتی توكلت با خداست،
بگذار هر چقدر ميخواهند با تو بی انصافی كنند…
وقتی اميدت با خداست،
بگذار هر چقدر ميخواهند نا اميدت كنند…
وقتی يارت خداست،
بگذار هر چقدر ميخواهند نارفيق شوند…
هميشه با خدا بمان.
چترِ پروردگار،بزرگترين چترِ دنياست…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




وزیر خارجه اسبق آمریکا:
ایران می‌تواند عربستان را ظرف چندین ساعت به دوران پیش از عصر صنعتی بازگرداند
farsnews.com/13940230000208

مراجعه به لینک با لا برای دیدن خبر

موضوعات: طوفان جاهلیت  لینک ثابت




به لینک زیر مراجعه کنید

رائفی‌پور: به قدرت رساندن «بن سلمان» علت اصلی حمله به یمن
http://farsnews.com/13940229001288

موضوعات: طوفان جاهلیت  لینک ثابت




بعد از این راه مکه از یمن است

شايد اين روز آخراست،منم
من كه در فكر هر چه جز كفنم

هر چه شيطان تعارفم كرده
نشده دست رد به آن بزنم

كاش آيينه اي نشان بدهد
مرگ زيباست مثل پيرهنم

هيچ دنيا به من نمي آيد
اين قبا زار مي زند به تنم

خيزران حرف حق زدم،بايد
بزني چند بار بر دهنم

دل من خون تر از عقيق شده
رنگ چشمان مردم يمنم

بعداز اين راه مكه از يمن است
پس چرا من هنوز در وطنم!

مادرم هم به رفتنم راضي ست
من سفير اهالي قَرَنم

در مدينه شهيد خواهم شد
بنويسيد كشته حسنم

محسن عرب خالقی

موضوعات: طوفان جاهلیت  لینک ثابت




شعر «زوزه ی گرگ» سروده ی محمد رضا آتشی از شاعران جوان استان یزد در خصوص مظلومیت مردم یمن است.

پست لبخندهای بی معنی باز دندان اجنبی پیداست

زوزه ی گرگ ها بلند شده یمن اینبار یکه و تنهاست

از کمان کسی رها شده که کارش این بوده «حق ستیزی محض»

تیرمسموم غرب آمده وهدفش قلب ملت صنعاست

پشت این فتنه مکر روباه است غافل از اینکه راه بی راه است

چاه کن خود همیشه در چاه است جبهه ی حق همیشه پا برجاست

امر از سمت صهیونیست یهود دشنه در دست خاندان سعود

منطقه باز سخت نا امن است سگ نحس نجس دوباره رهاست

کینه دارند کینه ای شتری خیبر و بدر یادشان مانده

دشمنی با حکومت علوی بغض دیرینه ی یهودی هاست

هر کجای زمین که ظلمی است هر زمانی که خون و خون ریزی است

حرف از ظلم در میان باشد پای ثابت همیشه آمریکاست

انظرو یا جماعت الاعرب! یمینیون شعب اخوتنا

ها هناک هناک الاستکبار این سکوت دوباره بی معناست

وحدت و یکصدایی وایمان این سه با هم نوید پیروزی است

نور قرآن، ولایت و عترت در دل شب چراغ راهنماست

و سحر می رسد باذن الله که قدم های صبح در راه است

می رسد فصل سبز و آرامش می رسد از نشانه ها پیداست

منبع:یزدرسا

موضوعات: طوفان جاهلیت  لینک ثابت




لب پنجره اتاقت كاسه اي آب و غذا براي پرندگان بذار و اينو عادت خودت كن ؛؛؛؛

وسايل و پوشاكى را كه استفاده نمى كنى داخل كيسه بذار و به كارگري بده ؛؛؛؛

در اتاقت قلكي بذار و هربار گناه كردي مبلغ كوچكي توش بنداز و بعد يك ماه درشو باز كن و صدقه بده و هر ماه اينو تكرار كن ؛؛؛؛

يه مبلغي از حقوقت رو كفالت يتيم بكن ؛؛؛؛

تو مسجد قرآن بذار تا ثواب خوندنش بهت برسه ؛؛؛؛

بعد نوشيدن آب ، اگه آب زياد اومد به نزديكترين گياهي كه پهلوته بده به نيت اموات، به همين سادگي ؛؛؛؛

شادي رو به قلب هر مسلموني وارد كن مخصوصا اونايى كه غصه دارن ؛؛؛؛

به هر كي رد ميشه لبخند بزن و سلام كن به اونايي كه نشستن ، سخن نيكو صدقه است؛؛؛؛

نخواب مگر اينكه هركي بهت بدي كرده رو ببخشى اگر چه كه غيبت يا تهمت بوده يا ظلم بهت كرده؛؛؛؛

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




ﻋﺎﺭﻓﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ :
ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻬﺮﯼ ﺷﺪﻡ .. ﺩﯾﺪﻡ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﺸﻐﻮﻝ
ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ …ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ
ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻡ. ﻏﺮﻭﺏ ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭﻓﺘﻨﺪ . ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺧﻮﻧﻪ
ﺷﻮﻥ ﻧﺒﺶ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺑﻮﺩ … ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺯﺩ …ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻨﻢ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻭﺍ ﮐﻦ
…… ﻭﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ……. ﭼﺮﺍ ﻣﺎﺩﺭ؟؟ ! ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺍﻟﻮﺩﻩ
ﻣﯿﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﮐﺜﯿﻒ ﻣﯿﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﻟﺒﺎﺳﺎﯼ ﺗﻮﮐﺜﯿﻒ ﻭ
ﭘﺎﺭﺳﺖ …ﻣﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ … ﺩﺭ ﺭﻭﺍ ﮐﻦ ﺷﺒﻪ ﻣﺎﺩﺭ …ﻫﺮ ﭼﯽ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ
ﺩﺍﺩ ﺯﺩ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﮑﺮﺩ. ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺘﻢ … ﺩﺭ ﺯﺩﻡ … ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻭﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻦ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎ ﻫﺴﺘﻢ … ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻭﺍ ﮐﺮﺩ . ﮔﻔﺘﻢ :ﻣﺎﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﺭﻭ
ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯽ ﺭﺍﺵ ﻧﻤﯿﺪﯼ ؟ .. ﮔﻔﺖ: ﺍﻗﺎ ﺧﺴﺘﻢ ﮐﺮﺩﻩ .. ﺍﺯ ﺑﺲ ﻫﺮ ﺷﺐ
ﺩﯾﺮ ﻣﯿﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ … ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﮔﻔﺘﻢ :ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﯼ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﯾﺮ ﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ؟
ﻟﺒﺎﺳﺘﻮ ﺍﻟﻮﺩﻩ ﻧﮑﻨﯽ؟ ﮔﻔﺖ:ﺍﺭﻩ … ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺮﻭ ﺗﻮ .. ﺑﭽﻪ ﺭﻓﺖ ﺗﻮ
… ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﺪﻭﻥ ﺭﺩ ﺑﺸﻢ .. ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎﺯ
ﺷﺪ .. ﺑﭽﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﯾﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺍَﺩﺍ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭﺷﻮ ﺭﻓﺖ ﺑﺎ
ﺭﻓﯿﻘﺎ …ﯾﺎﺩﺵ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﺸﺐ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ
… ﻏﺮﻭﺏ ﮔﻔﺖ:ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻡ ﺧﻮﻧﺘﻮﻥ ﺍﻣﺸﺐ؟ﺩﻭﺳﺘﺶ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺍﻗﺎ،
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﻨﻢ ﺭﺍﻡ ﻧﻤﯿﺪﻩ،ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺭﺍﻡ ﻣﯿﺪﻩ .ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ :ﺣﺴﯿﻦ ﺍﻣﺸﺐ
ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻡ ﺧﻮﻧﺘﻮﻥ؟ﮔﻔﺖ ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﻨﻮ ﺑﮑﺸﻪ؟ﻫﯿﺸﮑﯽ ﺑﭽﻪ
ﯼ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺭﻭ ﻧﺒﺮﺩ ﺧﻮﻧﺶ ..ﺑﺎ ﻏﺼﻪ ﻭ ﺗﺮﺱ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ
ﻣﺎﺩﺭﺵ … ﺭﻓﺖ ﺳﻤﺖ ﺧﻮﻧﻪ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺩﺭ
ﺯﺩ … ﻣﺎﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺍﺻﻼ ﻧﯿﻮﻣﺪ .. ﯾﻪ ﺻﺤﻨﻪ ﺍﯼ ﺁﺗﯿﺸﻢ ﺯﺩ.. ﺩﯾﺪﻡ
ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﻻ ﭘﺸﺖ ﺑﻮﻡ .. ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻ ﺩﺍﺭﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ..ﺑﭽﻪ ﺍﻭﻥ
ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺩﺍﺭﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ..ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺮﺍ ﺑﭽﻪ ..ﺑﭽﻪ ﺑﺮﺍ ﺧﺎﻧﻪ.. ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻪ ﺑﭽﻪ
ﻣﺎﺩﺭ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻩ ..ﭼﯿﮑﺎﺭﺵ ﮐﻨﻪ ﺁﺧﻪ؟ .. ﺩﯾﺪﻡ، ﺑﭽﻪ ﺭﻭﯼ
ﺷﮑﻤﺶ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ.. ﺻﻮﺭﺗﺸﻮ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﺧﺎﮎ ﻫﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺯﺟﻪ
ﺯﺩﻥ … ﻣﺎﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﻭﺩﯾﺪ.ﻧﺘﻮﻧﺴﺖ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻪ .. ﺩﻭﯾﺪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺩﺭ ﺭﻭ
ﻭﺍ ﮐﺮﺩ.. ﺑﭽﻪ ﺭﻭ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩ ..ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﻫﺎ ﻭ ﮔﻞ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﭘﺎﮎ
ﮐﺮﺩ …ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﯾﺨﻮﺭﺩﻩ ﺁﺭﻭﻡ ﺷﺪ ..ﮔﻔﺖ :ﻣﺎﺩﺭ؟ … ﮔﻔﺖ
: ﺟﺎﻧﻢ … ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ
ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﺪﻡ .. ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ ﭼﯽ ﺭﻭ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ؟ …!! ﮔﻔﺖ :ﻣﺎﺩﺭ ﺟﺎﻥ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ
ﺩﯾﺮ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﺎﻣﻢ ﻧﺪﻩ.. ﺷﻼﻗﻢ ﺑﺰﻥ.. ﮐﻤﺮﺑﻨﺪﻡ ﺑﺰﻥ …ﺍﺯ ﻏﺬﺍ
ﻣﺤﺮﻭﻣﻢ ﮐﻦ.. ﺍﻣﺎ ﻣﺎﺩﺭ،،ﺟﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﻡ ﻧﺒﻨﺪ ..ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺟﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ …
ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻣﺎﻩ ﺭﺟﺐ .. ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻟﻄﻒ ﻭ
ﻣﺤﺒﺘﺖ ﺭﻭ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻣﺎ ﻧﺒﻨﺪ
ﻣﺎﻫﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺷﻔﯿﻊ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﯾﻢ ؟ﭼﻘﺪﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ‏) ﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ
‏(ﺱ ‏)ﻭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﺩﺳﺘﻤﻮﻧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ؟ﯾﺎﺩﺗﻮﻥ ﻫﺴﺖ ﺍﻭﻥ ﺷﺒﻬﺎﯼ ﻗﺪﺭﯼ
ﮐﻪ ﻗﺮﺍﻥ ﺭﻭ ﺳﺮ ﻣﯿﺬﺍﺷﺘﯿﻢ …ﻣﯿﮕﻔﺘﯿﻢ ﺧﺪﺍﺍﺍﺍﺍ ….ﺧﺪﺍﺍﺍﺍﺍ … ﯼﺍﺩﺗﻮﻥ
ﻫﺴﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ؟ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪﯾﻢ ﭘﺎﮎ ﺷﺪﯾﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ
ﺻﺒﺢ ﺯﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﮐﯽ …. ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻓﻬﻢ ﺍﯾﻨﻮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻋﻄﺎ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺟﺰ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ
ﯼ ﺗﻮ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ …
ﺧﺪﺍﯼ ﺧﻮﺑﻢ ﻧﮕﺬﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺗﻤﻮﻥ ﺭﻭ ﺭﻭﯼ ﺧﺎﮎ ﻗﺒﺮ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﻌﺪ
ﺑﻔﻬﻤﯿﻢ … ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺣﺴﺮﺕ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺁﺗﺶ ﻫﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺖ …
ﻧﮕﺬﺍﺭ ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﯼ ﺯﻫﺮﺍ ‏( ﺳﻼﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻬﺎ ‏) ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﻭﻗﺘﯽ
ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﻮمنین (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ‏) ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ …ﯾﺪﻓﻌﻪ ﻗﻠﺒﻤﻮﻥ ﺑﺴﻮﺯﻩ ﮐﻪ ﺍﯼ
ﻭﺍﺍﺍﺍﯼ …. ﭼﯽ ﺭﻭ ﺑﺎ ﭼﯽ ﻓﺮﻭﺧﺘﯿﻢ ؟ …ﭼﯽ ﺭﻭ ﺑﺎ ﭼﯽ ﻋﻮﺽ
ﮐﺮﺩﯾﻢ؟ … ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﻡ ﺩﻭﺭﺕ ﻣﯿﮕﺸﺘﻢ ﻧﺒﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﺎﺭ
ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ … ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺎ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍﻣﻮﻥ ﺩﺍﺩ …

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




با كدام آبرويی روز شمارش باشيم؟
عصرها منتظر صبح بهارش باشيم؟

سال ها منتظر سيصد و اندی مرد است
آنقدر مرد نبوديم كه يارش باشيم…

گيرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد
مركبی نيست كه راهی ديارش باشيم

سال ها در پی كار دل ما افتاده
يادمان رفت كمی در پی كارش باشيم

ما چرا؟ خوبترين ها به فدای قدمش
حيف او نيست كه ما ميثم دارش باشيم؟

اگر آمد خبر رفتن ما را بدهيد
به گمانم كه بنا نيست كنارش باشيم…

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم