تـأثـيـر دعـا در فـرج امـام زمـان عـج چـه انـدازه اسـت؟

  اگر قرار باشد غيبت امام زمان عج به دليل حكمت‌هاي خاص الهي باشد دعا كردن ما براي فرج چه خاصيتي دارد؟

 1-  اساساً غيبت امام زمان عج بر اساس اسباب و حكمت هايي صورت گرفته است كه اگر چه به برخي آنها در روايات مختلف تصريح شده اما دانستن همه آنها در دوران غيبت آن بزرگوار ممكن نيست امام صادقع مي‌فرمايد

حكمت غيبت امام زمان عج روشن نمي‌شود مگر بعد از ظهور آن حضرت

بنابر اين ممكن است يكي از حكمت‌هاي غيبت دچار ساختن انسان‌ها به بلا و مشكلاتي باشد كه باعث روي آوردن آنها به خدا و دعا كردن براي فرج است چنان‌كه در قرآن آمده است

 ما انسان‌ها را به شدايد و سختي‌هاي روزگار مبتلا مي‌سازيم باشد كه به ‌درگاه ما تضرع و زاري نمايند و به دعا روي آورند1-

بر اين اساس دعا براي فرج نه تنها منافاتي با حكمت‌هاي الهي ندارد بلكه خود مي‌تواند از زمره همين حكمت‌ها به شمار آيد

2-  دعا براي فرج امام زمان عج وظيفه و تكليفي است كه در عصر غيبت در روايات بسياري بر آن تأكيد شده است پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و ائمه هديعليهم السلام بر چنين دعايي امر فرموده‌اند حضرت ولي عصرعج نيز نه تنها شيعيان خود را به دعا كردن براي تعجيل فرج فرمان داده بلكه كثرت دعا را از آنان خواسته‌اند2-

 وقتي كه انتظار فرج والاترين نوع عبادت به شمار مي‌آيد دعا براي فرج نيز زيباترين جلوه انتظار به حساب مي‌آيد و اصل دعا گرامي‌ترين و محبوب‌ترين چيزها در نزد خداست و تأثير آن در تغيير دادن تقدير است چنان‌كه در روايات پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله آمده است زياد دعا كن زيرا دعا قضاي الهي را باز مي‌گرداند

3-  در برخي روايات دعا براي فرج وسيله‌اي براي نجات از هلاكت به شمار آمده است امام حسن عسكريعليه السلام مي‌فرمايد

 به خدا فرزندم مهدي را غيبتي است كه در آن هيچ كس از هلاكت نجات ‌نمي‌يابد مگر كسي كه خداي عزوجل او را بر اعتقاد نسبت به امامتش ثابت قدم بدارد و او را در دعا براي تعجيل فرجش توفيق عنايت‌فرمايد3-

در پايان بايد گفت وقتي كه انتظار فرج والاترين نوع عبادت به شمار مي‌آيد دعا براي فرج نيز زيباترين جلوه انتظار به حساب مي‌آيد و اصل دعا گرامي‌ترين و محبوب‌ترين چيزها در نزد خداست و تأثير آن در تغيير دادن تقدير است چنان‌كه در روايات پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله آمده است

 زياد دعا كن زيرا دعا قضاي الهي را باز مي‌گرداند

 پـي نــوشـت

1-  انعام 6- آيه 4-2-

2- أكثروا الدعا بتعجيل الفرج شيخ صدوق اكمال الدين واتمام النعمه ج 2- ص 4-8-5-

3- شيخ صدوق اكمال الدين و اتمام النعمه ج 2- ص 3-8-4-

4-  نهج الفصاحه ص 8-4- ح 4-4-6-

 ⇱آيـا مـوقـع گـنـاه امـام زمـان عـج نـاظـر اعـمـال مـا مـي‌بـاشنـد؟

  آيا موقع گناه امامان عليهم السلام ناظر اعمال ما هستند و آيا اعمال ما به امام عصر عليه السلام عرضه مي شود؟ اگر اين چنين باشد لقب ستار العيوب بودن خدا براي چيست؟

روايات عرضه اعمال خدمت امام عصر عليه السلام معتبرند و نافي ستّاريت خداوند نيست ميان پيروان مكتب اهل بيت با توجّه به اخبار فراواني كه از امامان رسيده عقيده اين است كهپيامبر و امامان عليهم السلام از اعمال همه امت آگاه مي شوند؛ يعني خداوند از طرق خاصّي اعمال امت را بر آنان عرضه مي دارد روايات در اين زمينه بسيار است پيش از آوردن حديث براي تاييد موضوع آياتي را كه به موضوع عرضة اعمال بر پيامبر و امام دلالت دارد مي‌آوريم خداي سبحان در قرآن مجيد مي فرمايد و قل اعملوا فسيري الله عملكم و رسوله و الممنون؛بگو عمل كنيد خداوند و فرستاده او و ممنان اعمال شما را مي بينند‌1-

 از طرفي نبي مكرّم اسلام صلي الله عليه و آله شاهد و گواه امت است  يا أيها النبي إنا ارسلناك شاهداً ؛2- و فكيف إذا جئنا من كل أمه بشهيد و جئنا بك علي هلاء شهيداً؛ حال آنان چگونه است آن روز كه براي هر امت گواهي بر اعمالشان مي طلبيم و تو را گواه بر اعمال آنان قرار خواهيم داد؟3-

مرحوم علامه  طباطبايي در تفسير الميزان مي گويد هر عملي كه انسان انجام مي دهد از خير يا شر خدا و رسولش و ممنان حقيقت عمل خير يا عمل شر را مشاهده مي كند؛4-

منظور از ممنون در آيه 1-05- از سوره ي توبه امامان عليهم السلام هستند يعقوب بن شعيب گويد از امام صادق عليه السلام دربارة اين آيه پرسيدم فرمود ممنان امامان هستند5- پس اعمال انساني از خير و شر به رسول خدا و امامان عليهم السلام عرضه مي شود ابوبصير از امام صادق عليه السلام نقل مي كند

 در هر بامداد كردار بندگان نيكوكار و فاسق بر رسول خدا صلي الله عليه و آله عرضه مي شود؛ پس بر حذر باشيد از كردار ناشايست همين است معناي قول خداي تعالي قل اعملوا فسيري الله عليكم و رسوله ‌‌6-

مرحوم علامه طباطبايي در تفسير الميزان مي گويد هر عملي كه انسان انجام مي دهد از خير يا شر خدا و رسولش و ممنان حقيقت عمل خير يا عمل شر را مشاهده مي كند

بنابراين پيامبر و امامان عليهم السلام از حقيقت اعمال بندگان با خبر هستند و اعمال آنان را مشاهده مي‌كنند

معناي ستار بودن خدا آن است كه اعمال انسان ها را از ديگر انسان ها مي پوشاند تا آبروي آنان حفظ گردد پيامبر و امامان عليهم السلام مظهر اسما و صفات الهي هستند همان‌گونه كه خداوند ناظر بر اعمال مردم است پيامبر و امامان نيز چشم خدا ميان خلق هستند و اعمال آنان را مي بينند آن روايتي نيز كه فرموده است خدا اعمال را حتي از چشم پيامبر مخفي مي كند به مواردي خاص اشاره دارد تا رحمت بيكران الهي را به تصوير كشد

 ضمن آن كه نظارت پيامبر و امام بر اعمال مردم همانند نظارت خداوند آثار سازنده فراواني دارد؛ يعني همان‌گونه كه ستّاريت پروردگار براي تربيت و رشد مردم است عرضه اعمال مردم بر پيامبر و امامان نيز در همين جهت است؛ زيرا آنان هاديان امت از طرف خدايند و فيض الهي از طريق آن بزرگواران بر بندگان نازل مي شود؛ بنابراين هيچ تنافي و تناقضي مشاهده نمي شود

آيت الله جوادي آملي مي‌فرمايد

خداوند متعال كه ستّار العيوب است مي‌داند كجا ستّاري بكند و كجا ستّاري نكند اگر كسي ستّار عيوب ديگران باشد و در عين حال مخفيانه مرتكب گناهي شود ذات اقدس اله اجازه نخواهد داد اسرارش نزد ديگران افشا شود حتي در قيامت خداوند اجازه نمي‌دهد كساني كه كنار يك‌ديگرند از اعمال هم باخبر شوند؛ بنابر‌اين عملكرد خود شخص بسيار مهم است اگر كسي پرده ديگران را ندرد و آشكارا به گناه دست نيازد خداوند پرده‌اش را نمي‌درد بر اين‌اساس كسي كه با قلم و بيان و انديشه‌هاي ناصواب خود آبروي دين خدا و مردم را مي‌برد به جايي مي‌رسد كه شايسته نيست خداوند متعال آبروي او را حفظ كند در اين موقعيت خداي سبحان اجازه مي‌دهد صاحبدلان ببينند او چه كرده است و حتي احتمال دارد در قيامت مقابل ديگران رسوا شود7-

 پـي نــوشـت

1- توبه 9- 1-05-

2-  احزاب 3-/3-4-5-؛ اي پيامبر ما تو را گواه فرستاديم

3-  نساء 4-4-1-

4-  الميزان ج9- ص3-9-8-

5-  اصول كافي ج1- ص3-1-8-

6-  همان

7-  پرسش ها و پاسخ‌ها ج2- ص 5-6-

ازقـــــــرآن‌بــپـــرس

 ⇱امــام زمــان عــج در قـــرآن ڪــريــم

 شايد شما هم تا به حال به اين مسئله فكر كرده باشيد كه با وجود اهميتي كه مسئله مهدويت و منجي آخرالزمان يعني امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشّريف در دين اسلام دارد پس چرا نامي از آن حضرت در قرآن نيامده است در پاسخ به اين سوال بايد دو مطلب زير را مورد توجه قرار دهيم

 الف شيوه قرآن

قرآن كريم كتاب هدايت است و در اين امر هدايت ممكن است در مورد يك مطلب به ظاهر ساده توضيح مفصلي بدهد اما درباره مسئله مهمي مانند نماز جز چند آيه مختصر هيچ نامي نبرد اما اين مسئله دليل بر بي اهميتي آن مطلب يا اهميت فوق العاده مسئله اي ديگر نيست پس نام نبردن از امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشّريف همانند نام نبردن از ساير امامان معصومعليهم السلام به هيچ وجه دليل بر بي اهميتي اصل امامت و جايگاه امامان ما نيست

 ب نام يا آرمان

نام امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشّريف به صراحت در قرآن نيامده اما حقيقت مهدويت و نجات نهايي بشر از دست ظالمان و زورگويان عالم و برقراري حكومت عدل جهاني كه آرمان نهايي آن حضرت است مسئله اي است كه به صراحت در قرآن كريم به آن اشاره شده است

خداوند در قرآن مي فرمايد همانا در زبور بعد از ذكر تورات نوشتيم كه بندگان شايسته ام وارث حكومت زمين خواهند شد1- يا در جاي ديگري مي فرمايد ما مي خواهيم بر مستضعفان زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم2-

 با دقت در اين آيات و مانند آن ها به روشني در مي يابيم كه قرآن به صراحت از نجات بشر در آخر الزمان و برقراري حقيقت و عدالت خبر داده است و اين چيزي جز همان حقيقت قيام منجي آخر الزمان حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشّريف نيست

قرآن كريم براي معرفي شخصيتهاي الهي از سه راه معرفي با اسم ياد كن در اين كتاب مريم را3- معرفي با عدد و از بني اسراييل دوازده سرپرست برانگيختيم  4- و گاهي نيز معرفي با صفت وارد مي شود

 اگر نام حضرت مهدي عليه السلام در قرآن نيست ولي صفات و خصوصيات حكومت او در قرآن وارد شده است دلايل ذكر صفات حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشّريف به جاي نام بردن صريح ايشان در قرآن كريم از اين قرار است

1- عدم تحقق گسترش همه جانبه اسلام در جهان

آياتي از كلام الله مجيد از انتشار و گسترش اسلام در سطح جهاني نويد مي دهد  مانند  لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ 5-  تا آن را بر همه اديان پيروز سازد  مفسران گويند مضمون اين آيه را كه پيشگويي از گسترش فراگير و همه جانبه اسلام در سطح جهان است هنوز تحقق نپذيرفته است

  اگر قرآن كريم نام اصلي امام زمان عليه السلام مي برد كينه هاي ديرينه بدر و احد و حنين بار ديگر زنده مي شد؛ اما نام بردن از گذشتگان مانند لقمان و ذي القرنين قابل قياس با افراد آينده نيست و درباره گذشتگان حسد ها و كينه ها تحريك نمي گردد

2- برانگيخته نشدن كينه بدخواهان

اگر قرآن كريم نام اصلي امام زمان عليه السلام مي برد كينه هاي ديرينه بدر و احد و حنين بار ديگر زنده مي شد؛ اما نام بردن از گذشتگان مانند لقمان و ذي القرنين قابل قياس با افراد آينده نيست و درباره گذشتگان حسد ها و كينه ها تحريك نمي گردد

3- عدم ايجاد زمينه سوء استفاده شيّادان

 تجربه تاريخي نشان داده است كه اگر در قرآن صراحتا نام آن حضرت برده مي شد شيّادان و مدعيّان دروغين مهدويت پيدا مي شدند و نام خود را امام زمان و مهدي موعود مي گذاشتند تا از آب گل آلود ماهي بگيرند و از نام او و انتظار مردم استفاده نادرست كنند

شيوه معرفي با صفات راه را بر سودجويان مي بندد چون نام جعلي درست كردن و خود را هم نام يك فرد كردن آسان است؛ ولي ويژگي هاي هر فرد مخصوص اوست و قابل تشابه و جعل نيست

4- عدم ايجاد زمينه تحريف قرآن

خداوند وعده داده قرآن را از هر نوع تحريف و تغيير حفظ كند6- خداوند مي تواند اين كار را از طريق معجزه و قدرت بي نهايت خود انجام دهد اما خواسته از راه طبيعي و عادي اين كار صورت پذيرد و به همين خاطر زمينه هاي هر نوع تحريف و تغيير و دست بردن مغرضانه را از بين برده است در حقيقت اگر بنا بود نام امامان معصوم به خصوص امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشّريف به صراحت در قرآن برده شود احتمال اين كه دشمنان اهل بيت در طول تاريخ در نسخه هاي قرآن دست ببرند و اين آيات را تغيير دهند بسيار زياد بود و به همين دليل خداوند تنها به ذكر ويژگي هاي آنان بسنده كرده است

5- آزمون مسلمانان در عصر غيبت

 قرآن كتاب هدايت و وسيله اي براي رشد و تكامل بشر است و هيچ رشد و تكاملي اتفاق نمي افتد مگر از راه آزمون و امتحان به همين خاطر ذكر نشدن نام امامان معصوم در قرآن زمينه اي مهم براي آزمودن مسلمان هاست كه آيا آن ها به روايات متعدد و شواهد و قرائن مختلف ايمان مي آورند يا به خاطر برخي احتمال ها و ترديدها و تنها به بهانه ذكر نشدن نام اين بزرگواران از اظهار حقيقت و ايمان به واقعيت خودداري مي كنند

با مراجعه به روايات معصومان مي بينيم كه در قرآن آيات بسياري وجود دارد كه در ظاهر عادي و معمولي به نظر مي رسد اما در حقيقت اشاره به امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشّريف ياران او و قيام آن حضرت داد تا جايي كه برخي علما مجموع اين آيات را 1-3-2- آيه مي دانند

حضرت مهدي عجدر آيات قرآن

  با مراجعه به روايات معصومان مي بينيم كه در قرآن آيات بسياري وجود دارد كه در ظاهر عادي و معمولي به نظر مي رسد اما در حقيقت اشاره به امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشّريف ياران او و قيام آن حضرت داد تا جايي كه برخي علما مجموع اين آيات را 1-3-2- آيه مي دانند كه در مورد هر كدام يك يا چند روايت در تبيين كيفيت ارتباط آيه با آن حضرت مهدي عج نقل شده است دراين جا به ذكر يك روايت بسنده مي كنيم

امام صادق عليه السلام درباره اين آيه كه  او كسي است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد تا آن را بر همه آيين ها غالب گرداند هر چند مشركان كراهت داشته باشند 7-فرمود  به خدا سوگند  هنوز تأويل اين آيه نازل نشده است و تا زمان قيام قائم عجل الله تعالي فرجه الشّريفبه پا خيزد هيچ كافر و مشركي نمي ماند مگر آن كه خروج او را ناخوشايند مي شمارد8-

 بنابراين مساله مهم بيان خصوصيات آن حضرت بدون اشاره صريح به نام ايشان است كه افراد دل آگاه با شناخت آنها مهدي واقعي را از مدعيان قلابي مهدويت باز شناسند

بار الها بر محمّد و آلش درود فرست و ما را در زمره منتظران واقعي حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشّريف قرار بده بحق محمّد و آله الطاهرين صلوات الله عليهم اجمعين و عجّل في فرج مولانا صاحب الزمان

 پـي نـوشـت هـا

1-       سوره انبيا آيه 1-05-

2-       سوره قصص آيه 5-

3-       سوره مريم آيه 1-6-

4-       سوره مائده آيه 1-2-

5-       سوره مباركه صفآيه 9-

6-       سوره حجر آيه 9-

7-       سوره توبه آيه 1-05-

8-       شيخ صدوقكمال الدين و تمام النعمه ج 2- ص 6-7-0

 تــفــســیــر‌ســورة‌مــبارڪة،آل‌عــمــران‌بــخـشـی‌از‌آیــه«۱۶۲» 

 عمري گذشت، به فكر بيرون منزل بوديم نه درون!

  حضرت آیت‌ الله جوادی آملی :

  بيان لطيفي مرحوم صدرالمتالّهين و ساير حكما دارند مي‌فرمايند بسياري از افراد گياهي زندگي مي‌كنند ودر حدّ يك درخت ترقّي مي‌كنند.

 از نظر يك حكيم، درخت هيچ گاه رشد ندارد براي اينكه آنچه بالا آمده فروعات آن شاخه‌هاي آن و برگهاي آن است و آنكه اصل و ريشه درخت است در لجن است.

  كسي كه درختي فكر مي‌كند يا به فكر اين است كه خانه بسازد يا زمين را مزيّن كند باغي درست كند بوستاني را درست كند و با دست خالي برود، اين زندگي او زندگي گياهي است يعني تمام فكرش در گِل است، آنچه كه بالا آمده فروعات اوست نه اصل او.

  اصل او عقل اوست و جان اوست كه گفت:

دِه بُوَد آن نه دل كه اندر وي/ گاو و خر باشد و ضياع و عقار

 آن كسي كه در حوزه درون خود به فكر دامداري و كشاورزي و مال‌اندوزي است، به غير از اين به چيزي نمي‌انديشد؛ اين دِه دارد نه دل.

❤️ اينكه بزرگان مي‌گويند “صاحب‌دلي به مدرسه آمد ز خانقاه “، اين صاحب‌ دل در قبال صاحب‌دِه است.

 بنابراين بعضيها گياهي زندگي مي‌كنند مثل اين جواني كه تمام تلاش و كوشش او اين است كه بدن سازي بكند (يك)، خوب جامه در بر بكند (دو)، و خرامان، خرامان حركت كند (سه)؛ اين هنوز به مرحله حيواني بار نيافت چه رسد به حيات انساني! اين يك نبات بالفعل است و حيوان بالقوّه.

  آن كه از اين مرحله گذشت و به فكر عواطف و علاقه‌ها و حبّ ‌جاه و اينهاست، اين حيوان بالفعل است و انسان بالقوّه و  آن كه از همه اين جاها گذشت گفت:

مرغ باغ ملكوتم اين مي‌شود انسان

حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود  در آن حال مردی میان سال در زمین کشاورزی خودش  مشغول کار بود .

حاکم تا او را دید  بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند . روستایی بی نوا با ترس در مقابل تخت حاکم ایستاد.

به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت بهترین  قاطر  به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید  بعد حاکم از تخت پایین آمد  و آرام  آرام  قدم میزد، گفت میتوانی بر سر کارت برگردی ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت .

همه حیران از آن عطا و بی اطلاع از  حکمت این جفا ، منتظر توضیح حاکم بودند.

حاکم پرسید : مرا می شناسی؟

بیچاره گفت : شما حاکم نیشابور  و تاج سر رعایا و مردم  هستید.

حاکم گفت: آیا قبل از این همه  مرا میشناختی؟ 

مرد  با درماندگی و سکوت به  معنای جواب    نه  سرش را پایین انداخت .

حاکم گفت:بخاطر داری بیست سال قبل با هم دوست بودیم و در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود دوستت گفت خدایا به حق این باران  رحمتت مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن او زدی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟

یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد.

حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می خواستی ، این کشیده هم  تلافی همان کشیده ای که به من زدی.

فقط می خواستم بدانی که برای خداوند  دادن حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط ایمان و اعتقاد من و تو  به خداست که فرق دارد….

از خدا بخواه فقط بخواه و زیاد هم بخواه خدا بی نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست…!!!

اگر   به خواسته ات ایمان داشته باشی…..

براي حذف ادم هاي سمي از زندگيتان هيچ گاه احساس گناه و خجالت و پشيماني نكنيد…

فرقي نميكند،از بستگانتان باشد يا عشقتان يا يك اشناي تازه…

مجبور نيستيد براي كسي كه باعث رنج و احساس حقارت در شما ميشود جايي باز كنيد…

جدايي ها تلخند و ازار دهنده!

اما از دست دادن كسي كه قدر شما را نميداند و به شما احترام نميگذارد

در حقيقت منفعت است نه خسارت…

هرگز سعي نكنيد كسي را متوجه ارزشتان كنيد…

اگر فردي قدر شما را نميداند اين يعني لياقت شما را ندارد

به خودتان احترام بگذاريد و با كساني باشيد كه واقعا براي شما ارزش قائلند..

#نذر_صلوات_به_امام_موسی_کاظم_ع

                 ﷽

 یکـی از خـتم‌های مـجرب بـرای گـرفتن هر #حاجتی، مـادی یا معـنوی، فرستـادن صلوات و هـدیه این #صلوات به مـحضر نورانـی معصومین اسـت؛

  چنـان‌چه پیامبـر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «هـر کس بر مـن صلوات فـرستد، حق تـعالی درِ #عافیت را بر وی مـی‌گشاید و #حاجت معنـوی یا #مادی او به حرمت صلوات بر محـمد و آل محمد بر آورده می‌شـود».

☜ابجـد کبـیر نـام بـزرگ امام موسی الکاظم ۱۱۶ مرتـبه میباشد☞ 

❧جامع الاخبار، ص 67؛ و مستدرک الوسایل ج 5،ص

 تاثیر «لاحول و لا قوه الا بالله» در رفع غم و اندوه

امام صادق (ع) فرموده است:

 «هرگاه از قدرتمند، یا چیز دیگری ناراحت و اندوهناک شدید،

ذکر «لاحول و لا قوه الا بالله» را زیاد تکرار کنید،

 زیرا این ذکر کلید گشایش هرگونه گرفتاری و ناراحتی است، و گنجی است از گنجهای بهشت.»و نیز فرمود:….

«هرگاه غم و اندوه فراوان و پی در پی به شما روی آورد، باید جمله «لا حول و لا قوه الا بالله» را تکرار کنید.»

رسول اکرم (ص) فرمود: «ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» نود و نه درد را شفا می دهد که ساده ترین آنها اندوه است.»

و نیز فرمود: «در شب معراج ابراهیم خلیل بر من گذر کرد، و گفت: به امتت امر کن در بهشت، بسیار درخت نمایید که زمینش وسیع و خاکش پاک است.»

?

گفتم «نشاء بهشت» چیست؟

پاسخ داد: «لا حول و لا قوه الا بالله»