ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ
ﺑﺮﻛﺖ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﺒﺨﺸﺪ،
ﻛﻨﺘﺮﻝ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ،
ﻓﻘﻂ ﻋﻤﻠﺖ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ!
ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺷﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺷﻤﺎ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯿﺪﻫﺪ.
ﺷﺎﺩ ﺑﻴﺎﻧﺪﻳﺸﻰ،،
ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﻰ ﻧﺼﻴﺒﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ،
ﻣﻨﻔﻰ ﺑﻴﺎﻧﺪﻳﺸﻰ،،
ﺁﻧﭽﻪ ﻧﺼﻴﺒﺖ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻣﻨﻔﯽ ﺍﺳﺖ.
“ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﻛﻮﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﻌﻞ ﻣﺎ ﻧﺪﺍ
ﺳﻮﻯ ﻣﺎ ﺁﻳﺪ ﻧﺪﺍﻫﺎ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ.”
ﺷﻚ ﻧﻜﻨﻴﺪ!
ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ….
«ﺭﺍﺯ ﺁﺭﺍﻣﺶ، ﺩﺭ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﺫﻫﻦ ،ﺍﺯ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ هاست

گاهی اوقات بر سر راهِ آدمیزاد آدم هایى قرار می گیرند
که فراتر از یک دوست معمولی هستند،
كه می شود با آنها به هر چیز احمقانه ای بخندی…
دوست هایی هستند در زندگی که بی دغدغه، می شود بدون نقاب بر صورت با آنها معاشرت کرد
میشود یادت برود که میزبانی یا میهمان،
جایی که هستی خانه ی اوست یا خانه ی خودت،
حتی می شود ناگفته های دلت،
آنهایی که جرات گفتنش به خودت هم نداری بهشان بگویی و مطمئن باشی می شنوند و نشنیده می گیرند !

ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ
ﮐﻠﺒﻪ ﮐﻮﭼﮏ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪﺍﺕ
ﭼﺮﺍﻏﯽ ﺁﺭﺯﻭ کن
ﻗﻄﻌـاً حـﻮﺍﻟﯽ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ نیز
ﺭﻭﺷﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ
و امروز ﻣﻦ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﺍ
ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻟﺘﺎﻥ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽﮐﻨﻢ
ﺗﺎ هم ﮔﺮﻡ باﺷﺪ
ﻭ هم ﺳﺮﺷﺎﺭ اﺯ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ !

اگر میخواهی
درهر لحظه از زندگی ات
به عالمي بسيار قدرتمند
وعظيم و ناديدني
كه همان عالم ملكوت ياخدا
متصل باشی
رها باش. شكرگزار باش،
به او توكل كن
ايمان داشته باش،
عاشق باش و ببخش..

‍

همه تمثيلات قرآن را باید در درون خودمان جستجو کنیم،
وقتي قرآن درباره فرعون و موسی سخن میگوید. درباره فرعون و موسی درون خودمان با ما سخن میگوید ، هر کسی در خودش فرعون و موسی را دارد که باید فرعون خودش را با عصای موسی درونش در دریا غرق سازد.

هر روز باید ببینیم و بیاندیشیم که موسی درونمان در حال رشد است یا فرعون درونمان ؟

هر تمثیل دیگر قرآن نیز در درون خودمان جاری است و قرآن اشارتی دارد به درون خودمان.
درد و درمان از درون بیرون میاید .عیسی و روح القدس ، محمد و ابولهب، اصحاب کهف و غار حرا ، یوسف و برادرانش همه مثالهای درون خود ماست.

يكي از اولياء خدا نقل مي كرد:

شبي مشغول خواندن قرآن بودم تا رسيدم به آيه ي
 "إنّه يراكم هو و قبيله من حيث لا ترونهم”
همانا شيطان و بستگانش شما را ميبينند ازجايي كه شما آنها را نمي بينيد"!
با خود گفتم معنای ظاهری آيه معلوم است كه بالاخره شيطان از جنّ است و جن در لغت به معناي پوشيده است؛
اما گويا معناي باطني آيه را متوجه نمي شوم.
درهمين افكار بودم كه عالَمي برايم پيش آمد و شيطان ظاهر شد و گفت: آمده ام با تو بحث كنم، پاشو بيا !
ديدم همين قدم اول بايد با او مخالفت كنم، گفتم نمي آيم، تو بيا !
شيطان باهمه تكبرش آمد!
يك ساعت بحث عالی فلسفه و كلام كرديم و در آخر مغلوبش كردم و پيروز بحث شدم.
به شيطان گفتم: با اين همه تکبر مغلوب شدي.
شيطان خنده اي كرد و گفت:
فقط خواستم يك ساعت از عمرت را تلف كنم !
آن صحنه تمام شد.
معناي آيه را فهميدم

وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ * وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ

و (ای رسول) بگو : پروردگارا ، از وسوسه ها و اغواگری های شیاطین به تو پناه می برم، و هم از این که به مجلسم و نزد من حاضر شوند …

سوره مبارکه مومنون 97-98

وقتی که دلت گرفته باشد همه ی احساساتت هم ابریست….
انگار همه ی اهنگهای غمگین دنیارا برای تو ساخته اند….
درست لحظه ای که به پایان عشق می اندیشی و از همه ی خوبی هایت خسته ای…..
فقط یک لبخند….
یک چطوری رفیق….
یک بیخیال دنیا….
یک خدابزرگ است….
یک چای قند پهلو…
یک قدم زدن دونفره…..
چنان حالی از دلت خوب میکند که بلند میشوی و اهنگ زندگی ات را چنان شاد میکنی که فراموشت میشود تا همین یک ساعت قبل چه به روز دلت امده بود…
به راستی که دوست سایه ی خداست بر زمین…….

یک لحظه نخور «حسرت» آن را که نداری
راضی به همین چندقلم «مال» خودت باش..!!

دنبال «کسی» باش که دنبال «تو» باشد
اینگونه اگر نیست به دنبال «خودت» باش..!!

«پرواز» قشنگ است ولی «بی غم و منت»
«منت» نکش از غیر و پر و بال خودت باش..!!

صدسال اگر «زنده» بمانی گذرانی
پس «شاکر» هر لحظه و هر سال «خودت» باش..!!